انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 6 از 54:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  53  54  پسین »

شیعه مذهب واقعی یا مذهب ایرانی؟


مرد

 
امامت ۵

دهم: { وَهُمْ رَاكِعُونَ } به معنی خضوع کنندگان برای پروردگارشان و مطیعان اوامرش است. رکوع در اصل لغت به معنی خضوع است. ثعلب میگوید:
الركوع الخضوع، ركع يركع، ركعاً وركوعاً: طأطأ رأسه
رکوع به معنای خضوع است. رکع یرکع، رکعا و رکوعا یعنی: سرش را پایین آورد و خاضع شد.
راغب اصفهانی میگوید:
الرکوع، الانحناء، فتارة یستعمل فی الهیئة المخصوصة فی الصلاة کما هی، و تارة فی التواضع و التذلل، إما فی العبادة، و إما فی غیرها، و کانت العرب تسمی من آمن بالله و تعالی و لم یعبد الاوثان راکعا، و تقول: رکع فلان لکذا و کذا إذا خضع له.
رکوع به معنای انحناء است. گاهی برای حالت مخصوصی در نماز به کار برده میشود همانطور که معلوم است، و گاهی برای تواضع و اظهار تذلل و خواری به کار میرود. چه در عبادت و چه در غیر عبادت. و عرب کسی را که به خدا ایمان آورده و بتها را نپرستیده، راکع میگوید و میگوید: فلانی برای فلان چیز خضوع کرد... نگاه کنید به ماده رکع در لسان العرب ، وتاج العروس ، وأساس البلاغة.
به این معنی در قرآن باز هم به کار رفته. مثلا در این قول خداوند: { وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ }
چون که در نماز کسانی که قبل از ما بودند رکوع نبوده و نیز در این قول خداوند: {وَخَرَّ رَاكِعًا}
آلوسی میگوید:

فقوله تعالى {وَهُمْ رَاكِعُونَ } أى أنهم يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة في حال الركوع، وهو الخشوع والإخبات والتواضع لله. روح المعاني، للألوسي (6/168)
و هم راکعون یعنی آنها نماز میخوانند و زکات میدهند در حال رکوع که همان خشوع و تسلیم و تواضع برای خداست.

يازدهم: آمدن آیه با فعل مضارع دلالت بر این دارد که آیه ی کریمه اصلا اشاره به حادثه ای نمیکند که رخ داده و تمام شده. بلکه دلالت بر دوام و استمرار دارد. یعنی صفات مومنین و طبیعت آنها این است که نماز میخوانند و زکات میدهند در حالیکه خشوع و خضوع دارند. اصلا چنین معنایی از آیه گرفته نمیشود و صحیح هم نیست گرفته شود که صفات مومنین این باشد که همیشه در حالت رکوع زکات بدهند...

دوازدهم: فرموده ی خداوند { الذین } با صیغه جمع آمده و این بر علی که مفرد است صدق نمیکند. اگر گفته شود که منظور از صیغه جمع در اینجا برای تعظیم و بزرگداشت و احترام است، میگوییم: آیا این عاقلانه است که خداوند خودش را با صیغه مفرد ذکر کند. سپس بعد از خودش، رسول الله صل الله علیه وسلم را نیز با صیغه مفرد ذکر کند. آن وقت نوبت علی که رسید، برای تعظیم و احترام او، صیغه جمع به کار برد. {مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}؟
سپس این قول، خلاف اصل و ظاهر لفظ است و مخالفت اصل و ظاهر کلام بدون هیچ قرینه ای، یک تحکّم باطل است و هیچ دلیل به غیر از ظن و گمان ندارد و ظن و گمان در اصول مردود و غیر قابل قبول است.
ادامه دارد

     
  ویرایش شده توسط: mahmudkhm   
مرد

 
امامت ۶

سیزدهم: فرق بین وَلایة با فتحه و وِلایة با کسره خیلی معروف است. وَلایت ضد عداوت است و چیزی که در این نصوص ذکر شده وِلایتی نیست که به معنی امارت است و این نادانان وَلیّ را امیر قرار داده اند و فرقی بین وَلایة و وِلایة قائل نشده اند در حالیکه امیر، والی نامیده میشود نه ولی. اما گاهی اوقات گفته میشود او ولی امر است یا گفته میشود اولو الامر است. اما اطلاق کردن قول مولی و اراده ی ولی داشتن، این چیزی است که شناخته شده نیست. به همین خاطر فقها میگویند وقتی که بر سر جنازه، والی و ولی با هم حاضر شدند، گفته شده که والی اولی تر است و این قول اکثر آنان است و گفته شده که ولی مقدم است. پس لفظ ولی و ولایة غیر از لفظ والی است.
چهاردهم: لفظ ولی در ده ها آیه آمده است که هیچ ربطی به امامت یا خلافت ندارد. از آن جمله:
از قول زکریا علیه السلام: { فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا} مریم:5
و این قول خداوند: { فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ }
و این قول خداوند: { وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومـا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ}اسراء:33
و این قول خداوند: { لَنُبَيتَنهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ}نمل49
و در اینجا معنای "ولیه" قطعا به معنای "امامش" نیست. زیرا صالح علیه السلام نبی بود؛ پس در این صورت او به همه ی اعتبار، امام بود.
و این قول خداوند عزوجل: {وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيراً}نساء:45
و این قول خداوند: { وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً }کهف:17
و نیز این قول خداوند: { وَمَنْ يَتَّخِذْ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبيناً } نساء119
و این قول خداوند: { وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنْ الذُّلِّ }اسراء111
و این قول خداوند: {اللهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا}بقره 257
حال چیزی که در آیه ی بقول خودتان ولایت، "ولیکم" را "امامکم" قرار داده چه بوده که در آیات دیگر چنین نکرده در حالیکه ده ها آیه است؟
چون اگر خداوند منظورش ولایتی بود که همان امارت است، میفرمود: "إنما یتولی علیکم"


پانزدهم: این سخنتان که منظور از فرموده ی خداوند: " إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ" امارت است، با این قول خداوند نمیخواند که می فرماید: " إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ". زیرا خداوند اینگونه وصف نمیشود که امام و امیر بر مردم است. زیرا او خالق مردم و رازق و پروردگار و مالکشان است و خلق و امر به دست اوست. همچنانکه گفته نمیشود که: "الله امیر المومنین" است مثل علی و غیره. بلکه رسول الله صل الله علیه وسلم نیز به او گفته نمیشود که والی مردم و امیرشان است. زیر مرتبت و منزلت او بالاتر از اینهاست. بلکه حتی ابوبکر صدیق رضی الله عنه را هم امیر المومنین ننامیدند و بلکه او را خلیفه ی رسول الله نامیدند و اولین کسی که از خلفا امیر المومنین نامیده شد، عمر رضی الله عنه بود.
ادامه دارد

     
  
مرد

 
امامت ۷

شانزدهم:
آیه برای امر به موالات مومنین و نهی از موالات و به دوستی گرفتن کافران آمده است و این معنی به وضوح از سیاق آیات فهمیده میشود؛ چنانکه قبل از این آیه ی کریمه آمده است: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}مائده:51
ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را به دوستی و یاری نگیرید. بعضی از آنها دوست بعضی دیگرند و کسی که آنها را به دوستی گیرد، خود از آنهاست. یقینا خداوند قوم کافران را هدایت نمیکند.
این نهی صریح از موالات و دوستی با یهود و نصاری با به دوستی گرفتن آنها و محبت آنها را داشتن است و به اتفاق همه، این ولایت به معنی امارت نیست و اصلا وارد هم نیست. سپس بعد از این آیه، کسانی را ذکر میکند که موالات و به دوستی گرفتنشان واجب است و آنها خدا و رسول و مومنین هستند. می فرماید:
{إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ } و بعد باز هم دوباره این نهی را تکرار میکند و میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}
و شکی نیست آنچه که قبل و بعد از آیه ی کریمه آمده نهی از موالات در دین و محبت میکند. پس وقتی که امر به موالات در بین دو نهی آمده باشد قطعا این امر از این معنی خارج نمیشود مگر با دلیلی قطعی و محکم.
پس کلمه "ولیکم" دلیل بر این نیست که امامت عظمی برای علی رضی الله عنه ثابت میشود و اگر شما میگویید دلالت بر آن دارد، باید با یک دلیل محکم آن را ثابت کنید که بشود گفت در این آیه، سیاق کنار گذاشته شده و نظر شما قبول میشود و این نظر هم خاص علی میشود و چنین دلیلی هم برای شما وجود ندارد. پس واضحا مشخص میشود که آیه دلالت بر موالاتی دارد که متضاد دشمنی است که برای همه ی مومنان بر مومنان دیگر ثابت است.
چیزی که بیشتر مفهوم آیه را برای ما واضح میکند، شناختن سبب نزولش است.
هفدهم:
ابن جریر طبری و نیز ابن اسحاق در سیرتش با سند حسن از ولید بن عبادة بن صامت رضی الله عنهما روایت میکنند:
لما حاربت بنو قينقاع رسول الله صلى الله عليه وسلم، تشبث بأمرهم عبد الله بن أُبَي وقام دونهم. ومشى عبادة بن الصامت إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم، وكان أحد بني عوف بن الخزرج، له من حلفهم مثل الذي لعبد الله بن أبي. فجعلهم إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم، وتبرأ إلى الله ورسوله من حلفهم، وقال: يا رسول الله إني أبرأ إلى الله ورسوله من حلفهم، وأتولى الله ورسوله والمؤمنين، وأبرأ من حلف الكفار وولايتهم.
ففيه وفي عبد الله بن أُبي نزلت الآية: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ - إلى قوله - وَمَنْ يَتَوَلَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمْ الْغَالِبُونَ} تفسير الطبرى (10/397)، وسيرة ابن هشام: (2/49)
وقتی بنی قینقاع با رسول الله صل الله علیه وسلم محاربه کردند، عبدالله ابن ابی با انها همراه شد و عبادة بن صامت نزد رسول خدا صل الله علیه وسلم آمد، و او یکی از بنی عوف بن خزرج بود و با بنی قینقاع هم پیمان بود همچنان که عبدالله بن ابی همپیمان بود. پس آنها را واگذاشت به رسول الله صل الله علیه وسلم و از پیمان آنان به خدا و رسولش بیزاری جست و گفت: یا رسول الله، من تبری میجویم به خدا و رسولش از پیمان آنان و موالات خدا و رسولش و مومنان را برمیگزینم و از پیمان کفار و ولایتشان بیزاری میجویم.
پس این آیه در مورد او و عبدالله بن ابی نازل شد... (یعنی در مورد نفاق عبدالله بن ابی که پیمان خود را با آنان نگهداشت و ایمان عبادة بن صامت که ولایت خدا و رسول و مومنان را انتخاب کرد و ولایت یهود را کنار گذاشت).
پس این آیات در مورد کسی نازل شده که ولایت خدا و رسولش و مومنان را اختیار کرد و از پیمان کافران بیزاری جست و او عبادة بن صامت رضی الله عنه است.
پس این آیه ما را دستور میدهد که خدا و رسول و مومنان را ولی خود قرار دهیم همانطور که عبادة بن صامت انجام داد و ما را نهی میکند که یهود و امثال ایشان را به دوستی بگیریم چنان که عبدالله بن ابی انجام داد.
رازی میگوید:
"لما نهى في الآيات المتقدمة عن موالاة الكفار، أمر في هذه الآية بموالاة من تجب موالاته " تفسير الفخر الرازي: (12/25)
وقتی که در آیات گذشته ما را از دوستی کفار نهی کرد، در این آیه ما را به موالات کسانی دستور میدهد که موالاتشان واجب است.
شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز میگوید:
"فهذا السياق، مع إثباته بصيغة الجمع، مما يوجب لمن تدبّر ذلك علماً يقيناً لا يمكنه دفعه عن نفسه: أن الآية عامّة في كل المؤمنين المتصفين بهذه الصفات، لا تختص بواحد بعينه: لا أبي بكر، ولا عمر، ولا عثمان، ولا عليّ، ولا غيرهم، لكن هؤلاء أحقّ الأمة بالدخول فيها" منهاج السنة: (7/20)
پس این سیاق همراه با اینکه با صیغه جمع اثبات شده از چیزهایی است که برای کسی تدبر میکند علم یقینی را میرساند و نمیتواند این را نفهمد که: این آیه عموم مومنین متصف به این صفات را شامل میشود و به فقط یک نفر اختصاص ندارد. نه به ابوبکر و نه عمر و نه و عثمان و نه علی و نه غیر آنها. لکن اینها محق ترین افراد امت برای دخول در این آیه هستند.
ادامه دارد

     
  
مرد

 
امامت ۸

هجدهم:
ولایت در اینجا هیچ ارتباطی با امامت یا خلافت ندارد. زیرا اصلا موضع خلاف نیست. عبادة رضی الله عنه، یهود را به عنوان امام یا خلیفه نگرفته بود، بلکه هم پیمان و ناصر آنان بود. این پیمان همان ولایتی است که خداوند نهی کرده که با غیر مومنین باشد، آنگونه که شأن منافقینی مثل عبدالله بن ابی بود که ولایت مومنین را گذاشته و ولایت یهود را پذیرفت. یعنی پیمان آنان را پذیرفت و یاریگر آنان شد.
این آیه مثل این آیه است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنْ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الإْيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الظَّالِمُونَ} توبه 23
و معنای آیه این نیست که پدران و برادرانتان را به عنوان امام نگیرید.
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ} ممتحنه 1
{وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ}توبه 17
معنای این آیات این نیست که مومین و مومنات گروهی امام گروهی دیگر و خلفای آنان هستند و الا عدد آنها از شمار بیرون خواهد رفت و البته باید توجه نیز کرد به اینکه زنان صلاحیت امامت و خلافت را ندارند.
{إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمْ الْمَلاَئِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُون (30) نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآْخِرَةِ} فصلت 30 و 31
{لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ} آل عمران 21
و این آیه معنی این قول خداوند است که میفرماید:
{ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ }
**********
نوزدهم:
امر خداوند به مومنین برای دوستی با گروهی و نهیش از دوستی با گروهی دیگر، همه ی اینها در زمان حیات رسول الله صل الله علیه وسلم صورت گرفته است. پس چگونه امکان دارد که با وجود رسول الله صل الله علیه وسلم، علی امام بزرگ مسلمین باشد؟

بیستم:
اما اینکه میگویند کسی که با آیه مخاطب قرار داده شده است غیر از کسی است که ولایت برای او قرار داده شده است و در غیر این صورت، مضاف، به عینه همان مضاف الیه میشود، این نوعی جدل عقیم است. برای اینکه مقصود ولایت برخی مومنین بر برخی دیگر است، نه اینکه هر کدام از آنها ولیّ خودش باشد. و از این نوع است این فرموده خداوند که:
{ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ}
و یکدیگر را تمسخر نکنید و برای همدیگر لقب نتراشید.
آیا معنی آیه این است که کسی خود را تمسخر نکند؟
الوسی میگوید:
كيف يتوهم من قولك مثلاً : أيها الناس لا تغتابوا الناس أنه نهى لكل واحد من الناس أن يغتاب نفسه ؟!! تفسير الألوسى (2/332)
چطور ممکن است که مثلا از این سخن تو که: ای مردم غیبت دیگران نکنید، این را نتیجه گرفت که این نهی است برای اینکه هیچ کسی غیبت خود را نکند.

بیست و یکم:
نهایت چیزی که در آیه میتواند باشد این است که بر مومنان است که موالات خدا و رسولش و مومنان را داشته باشند. پس دوستی علی واجب است همانطور که دوستی مومنانی که امثال علی هستند هم واجب است.

بیست و دوم:
در بهترین حالت بعد از همه ی این اشکالات میتوان گفت که این آیه از آیات متشابه است. دقت کنید که این دیگر در بهترین حالتش است و نص درمورد امامت عموم مومنین نیست و نه هم در مورد امامت علی یا غیر اوست و استدلال به این ایه برای اثبات امامت، ظن و احتمال و استنتاج و استنباط است و همه ی اینها در باب اصول پذیرفته نیستند و کسی که به آن برای اثبات امامت استدلال کند، از متشابه تبعیت کرده و ما به نص قرآن نهی شدیم که از متشابهات پیروی کنیم:
{فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ}
اما کسانی که در دلشان مریضی است، متشابه آن را دنبال میکنند.

امامیه میگویند: امامت علی مانند نبوت محمد و بلکه مانند الوهیت خداست. کسی که آن را انکار کند مثل این است که منکر شناخت خدا و رسولش است و این نیاز به نص صریح قرآن دارد. آنچنان که رسالت و نبوت پیامبر صل الله علیه وسلم صراحتا در قرآن آمده: {محمد رسول الله}فتح29
که برای اثبات نبوت محمد صل الله علیه وسلم است و اگر امامیه رافضه نیز برای ادعایشان دلیل صریحی همانند این نیاورند، ادعایشان باطل میشود.
**********
و اینچنین است ای انسان عاقل که میبینی چطور احتجاج به این آیه برای اثبات امامت، نابود میشود. به این خاطر که استدلالشان بر پایه ی یک سلسله طولانی فرضیات و احتمالات است که روی هم انباشته اند که اگر یکی از آنها باطل شود، همه با هم سقوط خواهند کرد.
این حتی برای فروع فقهی هم شایسته نیست چه برسد برای اصول اعتقادی که به سبب آن مردم تکفیر شده و محرماتشان مباح میگردد و حقوقشان بر اسان آن پایمال میشود.
حال اگر این قویترین دلیل شماست پس واضح است که شما بر چیزی نیستید و عقیده ای دارید که برایش دلیلی ندارید و بلکه جالبتر این است که شما بخاطر این عقیده، کسانی را که به این عقیده ایمان ندارند تکفیر میکنید.
     
  
مرد

 
slash00: كه نتيجش در مورد خود شما صدق ميكنه! و شيعه حتي پيروان ساير اديان رو هم تكفير نمي كنه چه برسه به مسلمانان رو جك باحالي بود خنديديم
حتما کتب خودتون رو هم مثل مطالب من فقط خط آخرش رو خوندی!!
من کار رو برات راحت میکنم رو عکسها کلیک کن تا بدونی مکتب شیعه چجور لا اقل مخالفین مسلمانش رو تکفیر میکنه!

[imgs= ][/imgs]

[imgs= ][/imgs]

[imgs= ][/imgs]
     
  
مرد

 
mahmudkhm: خوب دیقت کن سفارش شده مخالفینت رو اگه تونستی دیوار روشون خراب کن یا در آب غرقشون کن بشرطی که تو رو نبینند!
ناصبی دشمن شیعه است از زمان خوارج هم بودن و فتوا دارن که اگه ۳ تا شیعه رو گردن ببری به بهشت میرن و اخیرا فتوا دادن اگه یک شیعه رو هم بکشید بهشت بر شما واجب است لذا دشمنمان را چه کنیم صبر کنیم بیاید و ما را بکشد شما چه انتظاری داری در ان زمان هم شیعیان تحت فشار بودند برای همین گفته در پنهانی دشمنان خونی خود را بکشید

بعد هم دیوار خراب کردن و غرق کردن با کار ابو لولو قابل قیاس نیست

mahmudkhm: بالاخره خلافت سنی ها رو قبول کرد!پس یادت باشه اونجا سنی ها از علی حمایت کردند چون شیعه ای نبود اینو گفتم که بعد نگی سنیها همه بر ضد علی بودند و هستند!
یاران علی کم بودند چه میکرد مجبور بود قبام کند ضونا سنیها علی ع را دوست نداشتند و مجبور بودند برای خلافت و تمام دشمنیها را از ترک جنگ و خیانت به علی ع روا داشتند خال المومنین شما بود که با او جنگ کرد و ام المومنین شما بود که بر علیه او قیام کرد اینها چه دوستانی بودند اما سیاست علی ع همون چند تا شیعه رو امروز بالغ بر ۲۰۰ میلیون کرده اگه نسبت بگیری در اون زمان ۵ درصد هم شیعه نیودن اما الان بیست درصد شیعه وجود داره

mahmudkhm: من دارم براش جوش میزنم یا شیعه که میگه : فدک غصب شد فدک غصی شد!
نا از این داستانها عبرت میگیریم که طرفدار ظالم نباشیم و بدانیم دشمن خدا کیست تا از او تبری بجوییم و گرنه خود علی ع میداند چکار کند و چگ.نه قصاص نماید

شما هر روز بهانه ای برای حذف گناهان و خطاهای خلفا و عایشه علم میکنید نه شیعه یکروز میگویید خانه علی در نداشت چون چوب گران بود فردا میگویید در و سقف نداشت چون روایت شده روز بعد نمیدانم چه میخواهید بگویید

mahmudkhm: من جواب تورو میدم وگرنه بارها قبل نوشتم خداوند گفته اونها امتهای قبل بودند و هر چی کردند برای خودشونه شما بفکر خودتون باشید!
احسنت شما حرف خودن رو بزن و من ماله خودم چرا جواب از چیزی که شما میگین مستند و قابل تحققیق نیست

mahmudkhm: میخواد یه چیزی نوشته باشه ، علی هم مزد شهادت فاطمه رو با موافقت ازدواج دخترش با عمر داد
عمر دایم بدنبال بهانه جویی برای از بین بردن خاندان نبوت بود و اعقابش هم همینطور
ازدواح دختر علی ع به زعم ما دروغ است و برای رفع اتهام عمر است اما اگر هم شده به دلیل حفط خاندان نبوت بوده و بهانه ندادن به دست خشن عمر

mahmudkhm: خوب با کدام عقل و منطق میشه پذیرفت ایشون تونسته ۲۴۱ خطبه ، خوب دقت کن خطبه! نه جمله رو چند صد سال بعد بدون کوچکترین دخل و تصرفی گرد آوری کنه؟ تازه مگر مسلم و بخاری به صدور مطالب خودشون ایمان نداشتند که همه رجال رو یکی یکی نوشتند؟ مگه آوردن اسناد روایات برای نویسنده هست یا خواننده؟ اینم شد دلیل شما آوردی؟
من اسنادش رو اوردم و اعتراف علمای شنا به صحت اون و اگه درست نیست چرا علمای شما بر اون شرح نوشته اند و علمای معاصر سنی تمجیدش کردن
ضمنا تو خودت الان یک خطبه بدون نقطه بگو یا بدون الف یا اگر میتونی به نغزی سخنان علی حرف بزن این خطبه ها مثله شعر در سیته مردم نقل سینه به سینه میشده و البته سند هم داره که گذاشتم

اینهم چند تا نمونه

مسعودی كه یكی از مورخین برجسته‌ی قبل از سید رضی است در جلد دوم مروج‌الذهب می‌گوید: «در حال حاضر چهار صد و هشتاد و اندی خطبه از علی ـ علیه السّلام ـ در دست مردم است.»[3]
این در حالی است كه سید رضی فقط 241 خطبه را در نهج‌البلاغه ذكر كرده است و نیز جاحظ گفته است: «خطبه‌های علی كرم الله وجهه مدون و محفوظ و مشهور بوده است».[4]
بنابراین حذف اسناد و مصادر از سوی سید رضی از آن رو است كه وی به صدور مطالب اطمینان داشته است؛ لذا در مواردی كه اعتماد نداشته، مصادر آن را ذكر كرده است به گونه‌ای كه در مجموع از دوازده كتاب نام می‌برد كه برخی از آنها از این قرار است:
1. جاحظ در«البیان و التبیین».
2. مبرد در«المقتضب».
3. سعید بن یحیی اموی در«المغازی».
4. واقدی در«الجمل».
5. ابی جعفر اسكافی در«مناقب امیر المؤمنین».
6. ابن جریر طبری«التاریخ».[5]
================================
[3] . ر.ك: سبحانی، جعفر، حوار مع الشیخ صالح بن عبدالله الدرویش، ص 16.
[4] . حسینی، جعفر، ص 46 به نقل از البیان و التبیین، ج 1، 83.
[5] . ر.ك: سبحانی، جعفر، حوار، ص 30، 32.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: ناصبی دشمن شیعه است از زمان خوارج هم بودن و فتوا دارن که اگه ۳ تا شیعه رو گردن ببری به بهشت میرن و اخیرا فتوا دادن اگه یک شیعه رو هم بکشید بهشت بر شما واجب است لذا دشمنمان را چه کنیم صبر کنیم بیاید و ما را بکشد شما چه انتظاری داری در ان زمان هم شیعیان تحت فشار بودند برای همین گفته در پنهانی دشمنان خونی خود را بکشید
عزیزم اولا این روایت که میگی هر کی شیعه رو بکشه میره بهشت رو بیار!
دوما پس نگو از این کارا تو مرام ما نیست!
سوما ناصبی دشمن شما ، مگه باید از پشت و ناجوانمردانه بکشیش یا اگه دیدی به دیوار تکیه داده ، دیوار روش خراب کنی ، بنازم به منطق!

mohan1978: اما سیاست علی ع همون چند تا شیعه رو امروز بالغ بر ۲۰۰ میلیون کرده اگه نسبت بگیری در اون زمان ۵ درصد هم شیعه نیودن اما الان بیست درصد شیعه وجود داره
باز هم یادت نره باعث و بانی خلافت علی سنیها بودند نه شیعیان اما این شیعیان کوفه بودند که به علی و پسرش خیانت کردند!

mohan1978: عمر دایم بدنبال بهانه جویی برای از بین بردن خاندان نبوت بود و اعقابش هم همینطور
ازدواح دختر علی ع به زعم ما دروغ است و برای رفع اتهام عمر است اما اگر هم شده به دلیل حفط خاندان نبوت بوده و بهانه ندادن به دست خشن عمر
چاره ای جز انکار براتون نیست!
پس عمر به حفظ خاندان نبوت کمک کرد!

mohan1978: بنابراین حذف اسناد و مصادر از سوی سید رضی از آن رو است كه وی به صدور مطالب اطمینان داشته است؛
برات گفتم مثل اینکه نگرفتی !
آوردن سند برای نویسنده نیست بلکه برای خواننده هست تا بدونه مطلبی که نویسنده آورده با دلیل و درسته!اگه اینطور نبود بخاری و مسلم بیکار نبودند کلی از عمرشون رو صرف پیدا کردن ناقلان حدیث کنند مثل نهج البلاغه یه کتابی مینوشتن میدادن دست مردم!
البته من نمیگم که مطالب نهج البلاغه نادرسته ولی بعنوان یه سند که حتما سخنان بی کم و زیاد علی ابن ابی طالبه نمیشه بهش نگاه کرد!
     
  
مرد

 
mahmudkhm: عزیزم اولا این روایت که میگی هر کی شیعه رو بکشه میره بهشت رو بیار!
دوایت نیست دوست من فتوا است

mahmudkhm: سوما ناصبی دشمن شما ، مگه باید از پشت و ناجوانمردانه بکشیش یا اگه دیدی به دیوار تکیه داده ، دیوار روش خراب کنی ، بنازم به منطق!
یوتوب رو نگاه کن ناصبی ها میرن یک شیعه بیچاره رو اسیر میکنن بعد سرشو میبرن گوش تا گوش و الله و اکبر هم کیگن بعدشم با دست خون الود دعا میکنن به این مضمون که خدایا این خون یک رافضی کافر و دشمن توست

حالا کدوم نامردیه

بعدشم از این احادیث تو کتاب ما و شما مثل چیز ریخته ما که عمل نمیکنیم تا حالا و بعد این هم کسی رو نه میکشیم نه اذیت
همین الان میگم اگه رضاع کبیر رو قبول داشته باشن با دوستای سنی ام برادر بشم پس چرا بکشمشون البته ما که قبول نداریم من حاضرم با ده تا

mahmudkhm: باز هم یادت نره باعث و بانی خلافت علی سنیها بودند نه شیعیان اما این شیعیان کوفه بودند که به علی و پسرش خیانت کردند!
کوفی ها شیعه بودن

شیعه به زبون نیست من شیعه ام امام زمانم بگه الان چونم رو فداش میکنم پس اونها که نکردن و نامردی کردن یقینا سنی بودن

mahmudkhm: چاره ای جز انکار براتون نیست!
پس عمر به حفظ خاندان نبوت کمک کرد!
هیتلر هم کارای خوب کرد
مغول هم کارای خوب کردن
خیلی وقتها یک بازیگر پورن هم مبالغ زیادی صرف امور خیریه میکنه
.......دلیل نمیشه

mahmudkhm: برات گفتم مثل اینکه نگرفتی !
چرا برادرم .......ما به سید رضی اعتماد داریم حرفشم سنده شما جوش نزن منکه میدونم قبول نداری خوب نداشته باش
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: من اسنادش رو اوردم و اعتراف علمای شنا به صحت اون و اگه درست نیست چرا علمای شما بر اون شرح نوشته اند و علمای معاصر سنی تمجیدش کردن
ضمنا تو خودت الان یک خطبه بدون نقطه بگو یا بدون الف یا اگر میتونی به نغزی سخنان علی حرف بزن این خطبه ها مثله شعر در سیته مردم نقل سینه به سینه میشده و البته سند هم داره که گذاشتم

اینهم چند تا نمونه

مسعودی كه یكی از مورخین برجسته‌ی قبل از سید رضی است در جلد دوم مروج‌الذهب می‌گوید: «در حال حاضر چهار صد و هشتاد و اندی خطبه از علی ـ علیه السّلام ـ در دست مردم است.»[3]
این در حالی است كه سید رضی فقط 241 خطبه را در نهج‌البلاغه ذكر كرده است و نیز جاحظ گفته است: «خطبه‌های علی كرم الله وجهه مدون و محفوظ و مشهور بوده است».[4]
بنابراین حذف اسناد و مصادر از سوی سید رضی از آن رو است كه وی به صدور مطالب اطمینان داشته است؛ لذا در مواردی كه اعتماد نداشته، مصادر آن را ذكر كرده است به گونه‌ای كه در مجموع از دوازده كتاب نام می‌برد كه برخی از آنها از این قرار است:
1. جاحظ در«البیان و التبیین».
2. مبرد در«المقتضب».
3. سعید بن یحیی اموی در«المغازی».
4. واقدی در«الجمل».
5. ابی جعفر اسكافی در«مناقب امیر المؤمنین».
6. ابن جریر طبری«التاریخ».[5]
================================
[3] . ر.ك: سبحانی، جعفر، حوار مع الشیخ صالح بن عبدالله الدرویش، ص 16.
[4] . حسینی، جعفر، ص 46 به نقل از البیان و التبیین، ج 1، 83.
[5] . ر.ك: سبحانی، جعفر، حوار، ص 30، 32.
https://www.looti.net/11_3031_20.html#msg142156251

mohan1978: ناصبی دشمن شیعه است از زمان خوارج هم بودن و فتوا دارن که اگه ۳ تا شیعه رو گردن ببری به بهشت میرن و اخیرا فتوا دادن اگه یک شیعه رو هم بکشید بهشت بر شما واجب است
همين فتوي و مفتي كه آن را اعلام كرده بياوريد
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
     
  
مرد

 
Sachme: همين فتوي و مفتي كه آن را اعلام كرده بياوريد
این دفعه اخره برای روشنگری و هدایتت به راه راست حدیث و فتوا میارم خودت برو سرچ کن دوستم

ضمنا انتظار داری همچین فتوایی رو بزارن تو اینتر نت

کافیه فیلمهاشون و اعمالشون رو ببینی

http://www.shia-news.com/fa/news/46016/%D8%B3%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87%E2%8 0%8C-%D8%AC%D8%B1%D9%85%E2%80%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87%E2%80%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
صفحه  صفحه 6 از 54:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  53  54  پسین » 
مذهب
مذهب

شیعه مذهب واقعی یا مذهب ایرانی؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA