ارسالها: 1264
#611
Posted: 19 Sep 2017 09:18
limoshirin65
سلام
بله قبول دارم که تک تک موارد باید جداگانه بررسی بشه
مطالبی رو هم که عرض کردید یکی یکی و به اختصار پاسخ میدم
این که جوامع و مکاتب دیگه در اون دوران چگونه بوده اند مورد بحث ما نیست و دفاعی هم از اونها نمیکنم اما اکثریت همون جوامع و مکاتب، امروز به برابری حقوق زن و مرد رسیدن یا به اون نزدیک شدند و یا حداقل پیشرفتهایی در این زمینه داشته اند ولی ما هنوز در همان حقوق و نگاه 1400 سال پیش موندیم
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 455
#612
Posted: 19 Sep 2017 11:25
ما در دنیای واقعیت و توصیف علمی از دنیا بر اساس معلومات خودمون که ثابت و تغییر ناپذیر هستن ، نامعلوم ها رو پیدا می کنیم ... یعنی همیشه در حال پیش بینی/حدس/درک دنیا هستیم .....
مبنای تمام علوم ، منطق و ریاضی هست که « اساس » تمام ادراکات ما رو برای طبقه بندی موجودات ( چه اشیاء چه گیاهان چه حیوانات ) ، محاسبات ، پیش بینی های نجومی ، هوا فضا و ... بر مبنای گذشته تا به حال ( از ثابت ترین ها شروع می کنیم و ثبات رو پیدا می کنیم و تعیین می کنیم که چه تغییری یا چه تغییراتی چه تغییری یا چه تغییراتی رو با چه میزان هایی و نسبت هایی ایجاد می کنن ) و درک و تجزیه و تحلیل رفتارهای افراد برای خوندن ذهنشون ؛ تعیین « یکسان بودن و یا یکسان نبودن » ، وجه اشتراک و تمایز ( و هر یکسان بودن و نبودنی که طی مقایسه ، شناسایی کنیم ) در اطلاعاتیه که داریم .... که این اطلاعات هم همون سیگنال هایی که از سنسورهای خودمون دریافت می کنیم هستن ........
امروزه ما می دونیم که موجودات زنده از سلول تشکیل شدن که خود سلول ها هم از مولکول ها و اتم ها تشکیل میشن ...... بر اساس نظریه تناسب آینشتاین ( که به نسبیت شهرت داره ) بین گذر زمان و سرعتِ یک جسم ، ارتباط و نسبت وجود داره ( البته در تناسب خاص ، توی تناسب عام به بررسی اثر جاذبه بر روی گذر زمان پرداخته میشه ) .... اقلیدس توی هزاره های پیشین قوانین زیادی از هندسه رو کشف کرد ........
حالا در مقابل همچین متفکر هایی : آیا میشه گفت که محمد یک متفکر بزرگ (!) بوده و هر چی که گفته عین واقعیته !!! و هیچ کس حق نداره حرفشو رد کنه ؟؟؟
قداست به معنی اینه که یک حقیقت مسلمی وجود داره و وقتی کسی بخواد مردم رو به سمت حماقت بکشونه که اساس هستی و در ادامش حیات به خطر بیفته ناراحت یا عصبانی میشیم ........ آیا اراجیفی که اسلام گراها میگن انــــــــــقــــــــــدر خالص و درست و مقدسه !!! که کسی حق نداره بگه دارن اراجیف میگن و از اول هم اراجیف می گفتن ؟؟؟
حتی درمورد شخصیت محمد هم که گفته میشه کمی وضع رو بهتر کرده مثل این می مونه که بگیم احمدی نژاد هم آدم مقدسیه !!! چون دستور داد به زنها راحت مرخصی بدن ! یا مثلاً لایحه ای داد به مجلس تا تصویب بشه که به مردم یارانه بدن !
نیچه فرد بزرگی بود ، دکارت فرد بزرگی بود ، داروین هم همین طور یا مارکس یا اسپینوزا یا آینشتاین یا توی زمان های قبل تر هم قیثاغورثیان ، اقلیدس ، سقراط ، افلاطون و خیلی ها دیگه ......
ولی مثلاً هر وقت میگیم چرا محمد بعد از 40 سالگیش با دختر بچه های 6 ساله و 9 ساله و 8 ساله ازدواج می کرد ، میگن رسم بوده !!! خوب اگر مثل بقیه بوده که یکی مثل بقیه وحشی ها و عوضی ها و اراذل و اوباش بوده ؛ دیگه قداستش چیه ؟؟؟
در مورد دیدگاه اسلام به زن ( به غیر از اینکه در چند صده اخیر روش ماله کشیده شده و سعی شده قشنگش کنن ) دقیقاً همون دیدگاهی رو داشتن و اسلام گراهای واقعی هنوزم دارن که اقوام بربر و وحشی و عقب مونده داشتن .......
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ویرایش شده توسط: TheWalkingDead
ارسالها: 1264
#613
Posted: 19 Sep 2017 16:11
limoshirin65: اساس حضور فقیه برای این بوده و هست که با توجه به گذر زمان و اتفاقات در جوامع بشری ، فقیه که عالم به علم روز هست و آگاه به مسائل روز ، برخی از قوانینی که در اصل با توجه به اون زمان ( زمان پیدایش اسلام) وضع شده ، اصلاح بشه
limoshirin65: ولی وقتی شما نگاه میکنید به پیشینه این به اصطلاح فقها ، میبینید که اکثرا نون به نرخ روز خور بودن و فقط به فکر منافع خودشون بودن
از داستان حرام اعلام کردن قند به واسطه ندادن کمسیون به فقها بگیر تا تنباکو و ...
limoshirin65: حالا شما یک نمونه از موفتیها یا فقها بعد از اسلام اسم ببرید که بدون در نظر گرفتن نفع خودش ، فتوایی صادر کرده باشه
تا جایی که من می بینم شما کل فقیهان رو زیر سوال بردید و این یعنی زیر سوال بردن فقاهت اگرچه توضیحی که در ابتدا دادید مغایر با این مسئله است.
میدونم که میدونید احادیث فراوانی نظیر العلماء ورثة الانبیاء وجود داره به گونه ای که نفی این احادیث یعنی نفی همه ارکان اسلام . احادیثی که شما اونها رو غیر معتبر میدونید ولی بزرگان دینی شیعه و سنی بر اون صحه میگذارند. یعنی شما برای تبرئه ی اسلام بسیاری از ستونهای اسلام رو منهدم میکنید . شما هر انچه در این 1400 سال در جوامع اسلامی اتفاق افتاده به گردن برداشتهای غلط از اسلام می اندازید و حالا این سوال پیش میاد که پس حقیقت اسلام چیه؟
و سوال دوم این که آیا من و شمایی که احیانا مطالعاتی در زمینه ی اسلام داریم بهتر میتونیم درباره ی حقیقت اسلام نظر بدیم یا فقیهانی که تمام عمرشون با قرآن و احادیث سر و کار داشته اند؟
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#618
Posted: 19 Sep 2017 20:22
limoshirin65: من نمیدونم
ولی شما که میدونید ، لطفا توضیح بدید این حدیث العلماء ورثة الانبیاء ، سلسله راویانش به کدوم معصوم میخورده؟؟؟!!
احتمالا میفرمایید امام صادق به نقل از پیامبر!! ولی این چیزی هست که هرگز اثبات نشده و در هیچ کتب دارای اعتباری ذکر نشده
حتما استحضار دارید که کتاب اصول کافی از کتب اربعه ی شیعه است و احادیث اون نزد شیعه اعتبار بسیار بالایی داره به عبارتی اگر نگیم معتبرترین مرجع روایی شیعه است قطعا از معتبرترین هاست
1- فى الكافى بسنده عن القداح عن ابى عبداللَّه عليه السلام، قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «من سلك طريقاً يطلب فيه علماً سلك اللَّه به طريقاً الى الجنّة، وان الملائكة لتضع اجنحتهالطالب العلم رضاًبه، وانه يستغفر لطالب العلم من فى السماء و من فى الارض حتى الحوت فى البحر، و فضل العالم على العابد كفضل القمر على سائر النجوم ليلة البدر، وان العلماء ورثة الانبياء، ان الانبياء لم يورّثوا ديناراً ولا درهماً و لكن ورّثوالعلم، فمن اخذ منه اخذ بحظّ وافر.»(ثقةالاسلام كلينى، الاصول من الكافى، كتاب فضل العلم، باب ثواب العالم و المتعلم، حديث 1، ج 1، ص 34.)
ثقةالاسلام كلينى به سند خود از امام صادق عليه السلام روايت مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: «كسى كه راهى را مى پيمايد تا كسب دانش كند........،
2- شيخ صدوق(ره) نيز با دو سند متفاوت در امالى(648) و ثواب الاعمال(649) و ابوجعفر صفار(ره) در بصائر الدرجات(650) با سند ديگرى همين روايت را از قدّاح از امام صادق عليه السلام از رسول اللَّه صلى الله عليه وآله روايت كرده اند.
حتما میدانید که شیخ صدوق هم صاحب یکی از کتب اربعه شیعه است.
3- فى الكافى بسنده عن ابى البخترى عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «ان العلماء ورثة الانبياء. و ذاك ان الانبياء لم يورثوادرهماً ولاديناراً و انّما اورثوا احاديث من احاديثهم. فمن اخذ بشئ منها فقد اخذ حظاً وافراً. فانظروا علمكم هذا عمّن تأخذونه، فان فينا اهل البيت فى كل خلف عدولاً ينفون عنه تحريف الغالين، و انتحال المبطلين و تأويل الجاهلين.»
4- اين حديث را ابوجعفر صفار(ره) در بصائر الدرجات نيز با دو سند ديگر و شيخ مفيد در الاختصاص نقل كرده
است.
5- از اهل سنت ابن ماجه و ابى داود نيز اين حديث را در سنن خود از پيامبر صلى الله عليه وآله نقل كرده اند.(سنن ابن ماجه، المقدمة، باب 17، حديث 223، ج 1، ص 81؛ سنن ابى داود، ج 3، ص 317 )
و احتمالا میدونید که سنن ابی داود و سنن ابی ماجه از صحاح ستة اهل سنت است و برای اهل سنت سند معتبر به حساب می آید
تمامی کتب و افراد ذکر شده از معتبرترین و موثق ترین مراجع شیعه و سنی هستند و اینکه شما میفرمایید در هیچ کتاب دارای اعتباری ذکر نشده جای تعجب داره
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#620
Posted: 20 Sep 2017 05:16
limoshirin65
سلام
لطفا بحث رو به شاخه ی دیگری مثل ولایت فقیه یا اختلافات شیعه و سنی منتقل نکنیم . موضوع جایگاه زن در اسلامه و در حاشیه بحث ما مستند بودن یا نبودن این حدیث بود
وقتی معتبرترین کتب شیعه و سنی بر حدیثی صحه میگذارند دیگه نمیتونیم اصل وجود چنین قولی رو زیر سوال ببریم (اونجوری که شما بردید)
اما این که چه برداشتهایی از این حدیث میشه ،اون بحثی دیگه است که اگر خواستید در تاپیک دیگه ای پی میگیریم
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من