ارسالها: 2470
#72
Posted: 15 Jun 2011 20:07
shakaat: چرا نمیگید اسلام میگه اگر زنی منبع درآمد داشته باشد مرد حق ندارد آن را تصاحب كند ولی مرد موظف به تامین زن میباشد
زن میتواند بابت شیری كه به فرزنداش میدهد از مرد مطالبه حقش را كند
هیچ مردی حق ندارد همسرش را به كار خانه مجبور كند اگر همسرش نخواست كاركند باید برای او كنیز بگیرد
لطف فرمودن دین اسلام که اولیهترین حقوق رو به زنان دادن..چط.ر میتونیم سپاسگزار اینهمه عدالت این دین باشیم؟
در عوض طلاق رو حقشو به مردان داده..حضانت بچه ها رو به مردان داده..اجازه ی خروج و اجازه ی کار کردن زن رو به مردان داده...زنان رو پستو نشین نجیبی معرفی کرده که برای تمتع و لذتجویی مرد ساخته شدن..حتی حوریه ها و زنهای بهشتی هم برای گول زدن مردان و ترغیبشون به مومن بودن بوجود اومدن...چطور زنی که حق طلاق و حضانت بچه دستش نیست و بدون اذن شوهر نمیتونه کار کنه زمینه داره برای درخواست حقوق اولیه ی خودش وقتی با کوچیکترین ادعا مرد از این حربه ها علیه اون استفاده میکنه..با خودتون صادق باشید(گرچه با حرفهای قبلیتون بعید میدونم) همسرتون اگر از شما بابت شیر دادن و کار در منزل طلب پول کنه چه عکس العملی دارین؟
البته ی موجودی که نیم مردان عقل و ایمان داره فکر کنم از نظر امثال شما همینم از سرش زیاده
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 2470
#74
Posted: 15 Jun 2011 20:11
elena: اینا همش ادعا هست پیامبرهمچین کاری میکرد یاامامان حتی یه ایه بود که الان یادم نیست ولی مضمونش این بود که زنان پیامبر نباید ازش مال ومهریه بخوان
من الان در موقعیتی هستم که دسترسی به قران ندارم اما تا جایی که در ذهنم هست فکر کنم در جز بیست و دوم هست که یه سری اختیارات به پیامبر میده در مورد همسر گزینی که نوع بیان کاملا مدافعانه و یکسویه به سمت پیامبر (در اینجا مرد بودن پیامبر در مقابل زن بودن همسرانش هست) میشه...اما من در مقابل این آیه ها مطلبی رو پیدا نکردم که کاملا یکسویه از همسران پیامبر دفاع کنه...اگه هست به من بگید تا به اطلاعاتم اضافه شه. شاید در احزاب باشه که وقتی قران داشتم پیدا میکنم.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 1079
#75
Posted: 15 Jun 2011 20:15
shakaat: زن میتواند بابت شیری كه به فرزنداش میدهد از مرد مطالبه حقش را كند
واقعا من هر چقدر دارم به مغزم فشار میارم نمیتونم این حرف رو هضم کنم.
استاد اگر ممکنه توضیح بدید فلسفه ی این حرف چیه چون واقعا نمیتونم درکش کنم
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 1079
#76
Posted: 15 Jun 2011 20:20
hhastii: من الان در موقعیتی هستم که دسترسی به قران ندارم اما تا جایی که در ذهنم هست فکر کنم در جز بیست و دوم هست که یه سری اختیارات به پیامبر میده در مورد همسر گزینی که نوع بیان کاملا مدافعانه و یکسویه به سمت پیامبر (در اینجا مرد بودن پیامبر در مقابل زن بودن همسرانش هست) میشه...اما من در مقابل این آیه ها مطلبی رو پیدا نکردم که کاملا یکسویه از همسران پیامبر دفاع کنه...اگه هست به من بگید تا به اطلاعاتم اضافه شه. شاید در احزاب باشه که وقتی قران داشتم پیدا میکنم.
منظورت اینه عزیزم
در مورد اینکه محمد ابن عبدالله شخصیت بزرگی است شکی در آن نیست، در بیان بزرگی شخصیت او همین بس که چند صد ملیون نفر در جهان روزی پنج بار به سوی سرزمین او خم و راست میگردند. او شخصیتی عجیبی بود، اما عجیب تر از همه ماجرای علاقهی شدید او به چیزی است که در فرهنگ اسلامی از آن به عنوان شهوت یاد مینمایند، قرآن بیان مینماید که او بشری مانند شما بود، اما آیا واقعا او خود را بشری مانند سایر انسانهای مسلمان میدانست؟
در اینجا به بررسی شخصیت او در زمینهی علاقهمندی به سکس پرداخته خواهد شد.
او می توانست با تمام زنان ارتباط جنسی داشته باشد.
از بررسی شخصیت وی، چنین بر میآید که او علاقهی شدیدی به تنوع در سکس داشت، اگر به همسران او نگاهی بیندازیم از زنان بزرگتر از خودش وجود دارد تا هم سن و سال خود و کسانیکه تفاوت آشکاری در سن با او دارند. او برای سایر مسلمانان تنها چهار زن محصنه را جایز میدانست و این در حالی بود که برای خودش در این زمینه محدودیتی نداشت.
پس از اینکه حکم حجاب جاری شده بود، او دیگر مانند سابق قادر نبود زنان و دختران را ببیند، بنابراین از قول الله خطاب به زنان مسلمان اعلام نمود که اگر زنی خود را به من ببخشد در صورتیکه من مایل باشم با او ازدواج نمایم ، با او محرم هستم و می توانم او را بعنوان زن در اختیار داشته باشم، این در حالی بود که ارتباط جنسی با زنان محصنه برای سایر مسلمان محدود به همان چهار زن باقی ماند، از آنجائیکه این امر تبعیض آشکاری به نظر می رسید، ممکن بود برای او مشکلاتی را به بار بیاورد، لذا اعلام نمود که الله چنین آیهای را بر من نازل کرده است و در آن، به سایر مسلمانان یادآوری مینماید که ما برای شما در این زمینه سهمی در نظر گرفتهایم، این سهم چیزی جز به کنیزی گرفتن زنان دگراندیش نبود:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (احزاب/ 50 ) ای پیامبر! ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را دادهاى حلال كرديم و کسانی(زنان و دختران کافری) را كه الله از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمههايت و دختران دايى تو و دختران خالههايت كه با تو مهاجرت كردهاند و زن مؤمنى كه خود را به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد ويژه توست نه ديگر مؤمنان؛ ما نيك مىدانيم كه در مورد زنانشان و زنان و دخترانی کافری که در جنگ بدست می آورند چه بر آنان مقرر كردهايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و الله همواره آمرزنده مهربان است.
آنچه که در این آیه جالب است، این موضوع میباشد که گوینده، بصورت کاملا زیرکانهای اشاره دارد که تمام زنان مسلمان میتوانند خود را به نبی ببخشند، این نبی است که حق انتخاب دارد و اگر مایل است او را به زنی بگیرد میتواند اینکار را انجام دهد. در اینجا هدف چیزی جر سکس نیست، آن هم از نوع تنوع طلبی آن و گرنه این چه خدائی است که تا این اندازه به فکر شهوترانی پیامبرش میباشد! او با اینکار حجاب را نیز دور می زد.
الله زن پسرخواندهی محمد را از او طلاق گرفته و به همسری محمد در میآورد:
موضوع دیگری که دلیل بر تنوع طلبی او در سکس است، ارتباط او با زن پسر خواندهاش، زینب بنت جحش همسر زید ابن حارثه، میباشد، محمد برای اینکه بتواند زینب بنت جحش را به زنی بگیرد، باز الله را به کمک میطلبد، خدائی که همسر دیگران را به عقد او در میآورد، او ادعا مینماید که الله این وصلت را در آسمانها انجام داده است.
ببینید که چگونه الله به کمک محمد می آید:
وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا(احزاب/37) و آنگاه به كسى كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود(منظور اسلام آورده بود) و تو به او نعمت داده بودى (او را پسر خوانده ی خود نمودی) مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مىترسيدى با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامیکه زید او را بعد از کام گیری طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد. این موضوع را در اینجا قبلا شرح دادم.
خواستگاری از عایشه، دلیل دیگری بر تنوع طلبی در سکس از سوی محمد میباشد:
موضوع سومی که دال بر این است، محمد در شهوت تنوع طلب بود، ازدواجش با عایشه میباشد، او ظاهرا عایشه را بیشتر از همهی زنان دوست میداشت، تا جائیکه در ماجرای غزوهی بنی مصطلق(جنگی که زنان زیادی به اسارت مسلمانان در آمدند و محمد یکی از اینها را برای خودش برگزید)، علیرغم اینکه بسیار به عایشه مشکوک شد، حاضر نبود از او دست بکشد، محمد در این ماجرا که به ماجرای افک معروف شده است، دارای حالی کاملا پریشان بود و در حدود یکماه وحی را قطع کرده بود، پس از گذشت مدت زیاد(بیش از یکماه)، موفق شده بود، خود را قانع گرداند که در مورد عایشه اشتباه کرده است و برای اینکه ذهن دیگران را پاک نماید باز الله را به کمک طلبید و به بیان کنندگان این ماجرا که از مؤمنان مسلمان بودند، تازیانه زد.
-باز هم الله به کمکش می آید. (شرح مفصل در اینجا) او در همین راستا بود که رسم فرزندخواندگی را از میان اعراب برداشت.
-علاقه به زنان و دختران فرماندهان و رئیسان مغلوب شده(به نظر میرسد که چنگیزخان از چنین سنتی پیروی میکرد)
محمد ابن عبدالله زن یا دختر رئیس قبیلهی مغلوب شدگان را برای خودش برمیگزید(درست مانند رفتاری که با زنان و دختران خسرو پرویز نمودند)، چنگیزخان هم یکی از کسانی بود که هرگاه کشوری را شکست میداد، از این روش پیروی مینمود.
او(محمد ابن عبدالله) دوتن از زنان و دختران رئیس قبیلهها را تصاحب نمود:
1- جویریه دختر حارث این ابی ضرار که زن رئیس قبیلهی بنی مصطلق بود.
2- صفیه دختر حی ابن اخطب که دختر رئیس قبیلهی بنی نضیر بود(از قبایل یهودیان) که پس از کشته شدن شوهرش به اسارت محمد در آمد. (البته این داستان یکی از دردناکترین داستانهائی است که حاکی از جنایتکار بودن محمد ابن عبدالله است، او در این جنگ تمام مردان و پسران بالغ یهود را از بین برد، تا جائیکه گفته میشود برای اینکه بدانند پسران بالغ هستند یا نه، دستگاه تناسلی{ احتمالا رویش مو در این ناحیه را دلیل بر بالغ شدن می دانستند} آنان را چک میکردند، این جنایت آنچنان دردناک است که انسان شرم مینماید آنرا بیان نماید و اشک بر گونهها سرازیر خواهد شد، جنایتهائی که مسلمانان در این جنگ صورت دادند در حد جنایتهای چنگیزخان است.
هر دو زن یاد شده چارهای جز پذیرش اسلام نداشتند، زیرا در غیر این صورت کنیز محمد بودند.
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 2470
#77
Posted: 15 Jun 2011 20:27
bilbilak: منظورت اینه عزیزم
بله
و یه ایه ی دیگه هست فکر کنم در جز 21 باشه و شک دارم که در سوره ی فرقان هست که در اون همسران پیامبر رو به شدت بر حذر میداره از اینکه حرف گوش کن نباشن و یه داستانی هست در تفسیر نمونه برای شان نزولش که در اون داشت با اونکه حق با همسر پیامبر هست ولی باز هم همسرشون نکوهش میشه که حتی عایشه هم به کنایه در مورد طرفداری یکجانبه ی خدای محمد حرف میزنه...
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 1079
#78
Posted: 19 Jul 2011 16:38
nilofar200: ۵_ عقل؛
برای ایجاد زندگی سعادتمند و آرمانی، عقل و شعورِ سالم نیاز است. بی تردید نظام خانواده اجتماع کوچکی است که باید بر اساس عقلانیت ایجاد گردد و عقل نورافکنی است که جادّة زندگی را روشن می کند و به فراز و نشیب زندگی سامان می دهد. از این رو در اسلام به عقل توجه خاصی شده و یکی از ویژگی های همسر، عقل بیان شده است. امام علی(ع) فرمود: “بپرهیزید از ازدواج با احمق! زیرا مصاحبت و زندگی با او بلا است و فرزندانش نیز تباه می شوند”.[۱۲] در این فرقی میان مرد و زن نیست.
این حرف كاملا بی پایه و خنده داره.
در ادیان ابراهیمی و سامی و اساسا در مذهب هیچ جایی برای استدلال عقلی نیست جز تسلیم در برابر خواسته های اون شریعت یا مذهب و سرنهادن و انجام دادن تكالیف ان مذهب.
nilofar200: ۱_ دین مدار؛
یکی از ویژگی های مهم زن ایده آل دین مدار بودن است. انسانی که دین ندارد، هیچ چیز ندارد. زن دین مدار در برابر سختی ها و مشکلاتِ همسر استقامت نموده و در مال شوهر خیانت نکرده و عفت و پاک دامنی خویش را حفظ می کند.از سوی دیگر با بهره گیری از دستورهای دین، فرزندان صالح تربیت نموده و حقوق شوهر را رعایت می کند.بر همین اساس در حوزة تعلیماتی اسلام سفارش شدهاست که همسرانی را گزینش نمایید که دین مدار باشند. پیامبر اسلام(ص) فرمود: “علیک بذات الدّین”.[۸]
بله دیگه این حرفتون هم كاملاااااااااااااا درسته
اگر كه اینقدر دین میتونست نظام خانواده رو مستحكم نگه داره چرا الان جهان از دین گریز دارن ؟
نمونش همین ایران فقط منكرش نشو
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 255
#80
Posted: 16 Aug 2011 17:23
توهين نشده فقط توجه بيشتر شده،مقامش بالارفته و احترام بيشتري بهشون است.
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم