ارسالها: 132
#33
Posted: 24 Feb 2012 06:11
تعيين جهت دقيق قبله در شهر مدينه (محراب مسجدالنبي)
مطابق تواريخ اسلامي مسجدالنبيدر شهر مدينه _ كه حدود چهارصدكيلومتر با مكه فاصله دارد _ به دست پيامبر اسلام (و با كمك اصحاب) ساخته شد. امروزه با بررسي محراب اين مسجد معلوم شده كه جهت آن بهطور كاملاً دقيق به سوي مسجدالحرام در مكه است. اين واقعيت دستمايه اقامه برهاني در اثبات نبوت پيامبر اسلام شده است:
قبله مدينه طيبه، تنها معجزه فعلي باقي رسول الله است كه بدون اعمال آلات نجومي و قواعد هيوي و با در دست داشتن زيج و ديگر منابع طول و عرض جغرافيايي، آن را در غايت دقت و استواری تعيين كرده و به سوي كعبه ايستاد و فرمود: محرابي عليالميزاب ... قبله مدينه آن چنان كه پيغمبر اكرم(ص) به سوي آن نماز خوانده تا امروز كه سهشنبه ششم شعبان المعظم يك هزار و چهارصد و يك هجري قمري مطابق نوزدهم خرداد ماه يك هزار و سيصدو شصت شمسي به حال خود باقي است و دانشمندان رياضيِ بنام ... به قواعد رياضي، قبله مدينه را چنان يافتند كه رسول الله بدون آنها يافت و اين ممكن نيست، مگر به وحي و الهام ملكوتي. [9]
اين استدلال به دو دلیل ضعيف است:
1. مسجدالنبي در طول 1400 سالِ گذشته بارها تخريب و بازسازي شده كه آخرين مورد آن در سال 1265 هجری (حدود 60 سال پيش در زمان سلطان عبدالحمید اول) آغاز شد و اتمام آن سیزده سال طول کشید. [10] بنابراين به هيچ وجه معلوم نيست كه در بازسازيهاي متعدد در طول تاريخ، محراب مسجد از لحاظ جهت و سمت و سو كوچكترين تغييري نكرده و عيناً همان باشد كه توسط پيامبر اسلام ساخته شده است. مخاطبِ استدلال فوق انسانهاي امروزياند و امروزيان با مسجدي سر و كار دارند كه معماران خبره ايتاليايي با بكارگيري روشهاي پيشرفته و نوين علمي و مهندسي آن را ساختهاند. چگونه ميتوان اثبات كرد كه محراب این مسجد تاكنون بدون هيچ تغييري «به حال خود باقي مانده است» و هيچ تفاوتي با محراب 1400 سال پيش ندارد؟ اينكه بعضي از دانشمندانِ قديم هم (قبل از بازسازي اخير) با محاسبات رياضي به دقتِ جهتِ محراب آن شهادت دادهاند، براي ما حجت نيست. زيرا اولاً پيش از آنان نيز مسجد و محرابش چندين بار تخريب و بازسازي شده و آن دانشمندان نيز با محرابي جديد سر و كار داشتهاند و ثانياً از كجا معلوم در محاسباتشان اشتباه نكرده باشند و ثالثاً نقل قول از دانشمندانِ گذشته مطلب را به وادي تاريخ ميبرد و تاريخ هيچ قطعيتي ندارد.
2. گزاره «اين ممكن نيست، مگر به وحي و الهام ملكوتي» از كجا آمده است؟ بهراحتي ميتوان فرض كرد كه تطابق دقيق جهت محراب با قبله امري تصادفي بوده و اين به هيچ وجه عجيب و دوراز ذهن نيست، چرا كه جهت تقريبي (با استفاده از علم و تجربهآن زمان) معلوم بوده و احتمال اينكه همين جهت تقريبي تصادفاً با جهت دقيق منطبق بيفتد، ضعيف نيست.
به هر حال نه ساختار منطقيِ اين استدلال معتبر است و نه مقدماتِ به كار رفته در آن قطعي و يقينياند. پس چگونه ميتوان نام چنين مطالبي را برهان گذاشت؟
هیچ دلیل و مدرک محکم و معتبری مبنی بر اینکه محمد كار شگفتانگيزي به عنوان معجزه انجام داده باشد وجود ندارد. شاید به خاطر همین عدم ارائه معجزه بود که محمد در برابر مخالفاني كهساليان دراز شرط پيوستن به او را ارائه معجزه ميدانستند، و همينطور براي جلوگيري از شك و ترديد بسياري از مومنان، مجبورشد خودِ قرآن را به عنوان معجزه و نشانة نبوتش معرفي كند. او ادعا كرد كه قرآن از دو جهت معجزه است، اول آنكه: هيچكس نميتواند مثل آن را بياورد و دوم آنكه هيچ ناسازگاري و تناقصي در ميان آيات آن وجود ندارد (و اين دو دليل را بصورت آيات قرآني بيان كرد). اين دو دليل بنا به ادعاي او آسماني بودن و اعجاز قرآن (و بطور غيرمستقيم: صدق مدعاي او مبني برنبوت) را اثبات ميكرد. متكلمان اسلامي، اُمي بودنِ پيامبر را نيز دليل ديگري بر آسماني بودن قرآن (و در نتيجه: نبوت او) دانستند. در بخشهاي بعدي، ابتدا دليل متكلمان و سپس دو دليل ديگر را كه در قرآن آمدهاند مورد بررسي قرار ميدهم .
پی نوشته ا
[1] . نگوييد همه قابليت اين فيض را ندارند.فراموش نكنيد كه قابليت را هم خدا ميدهد.
[2] . به عنوان مثال رجوع کنید به : هاشمی، سید علی : پرسمان قرآنی نبوت، انتشارات بوستان کتاب (وابسته به دفتر مرکزی تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، ص 178- 166 .
[3] . به عنوان نمونه رجوع کنید به : رشید رضا، تفسیر المنار، ج 2، ص 332 .
[4] . راه و راهنماشناسی، ص 136 و 135.
[5] . هاشمی ، سید علی: پرسمان قرآنی نبوت، انتشارات بوستان کتاب، ص 169 .
[6] . این پرسش در ص 166 کتاب (و طبیعتاً از قول کسانی که برایپذیرفتن نبوت محمد دلیل میطلبند) طرح شده و نویسنده پس از آن با استناد به بعضی معجزات پیامبر اسلام (مانند معراج)قصد دارد تا نبوت او را اثبات کند.
[7] . توجه کنید که حتی اگر وقوع معراج و جسمانی بودن آن هم اثبات شود، نبوت محمد منطقاً اثبات نمیشود و من در اینجا از باب مسامحه و مماشات با خصم سخن گفتهام و قصدم این است که نشان دهم حتی همین حداقل مفروضات هم قابل اثبات نیستند
[8] . هاشمی ، سید علی : پرسمان قرآنی نبوت ، ص 178 به نقل از تفسیر نمونه، ج 2 ، ص579 - 578
[9] . احمدي، محمدامين، تناقض نما يا غيب نمون، ص 310، به نقل از: حسنزاده آملي، حسن: يازده رسالهي فارسي، 480 – 481 .
[10] . تاریخ بازسازیهای مکرر اینمسجد در طول تاریخ در کتاب تحقیقی آثار اسلامی مکه و مدینه، تالیف رسول جعفریان، ص 214-205آمده است.
منبع سایت زندیق
در مورد وجود یا عدم وجود خدا دقیقا جبهه خاصی ندارم اما آنچه مسلمه اینکه خدا با تعاریفی که محمد یا دیگران توصیف کرده اند از نظر من نیست !
شایدم سکولار باشم
در مورد احترام یا توهین به ادیان تو یه تایپیک دیگه(فک کنم در مورد زنان بود) توضیح دادم
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
ارسالها: 114
#35
Posted: 13 Mar 2012 10:48
قطعا" اعتقاد دارم که پیامبر اسلام پیامبر خدا بوده است.
خیلی وقت نیستی اینجا تنهام
ارسالها: 273
#38
Posted: 26 Apr 2012 23:23
به نظر من پیامبر اسلام و خدا بوده
من اگر کشته شوم باعث بد نامي توست!
موجب شهرت بي باکيو خود کاميه توست!