صفحه 15 از 54: « پیشین 1 ... 14 15 16 ... 53 54 پسین »

ای مردم من 25 تا سوال دارم شما فقط به یکیش پاسخ بدید ؟

booooogh

کاربر

ارسالها: 130

#141 Posted: 20 May 2011 23:06

bilbilak: برای اثبات حرفم حتما در نخستین مجال برای شما مثالی بارز از دروغگویی ایشون تو این كتاب میارم.
بنده سراپا انتظارم !!!
bilbilak: ایرادی نداره بنده مدعی چیزی نبودم اما یادتون باشه سوفسطایی به كسی گفته میشه كه در فلسفه واقعی سفسطه و مغالطه كنه یعنی استدلال و آرگیومنت درست رو با غلط اندازی به سود خودش تموم كنه در عین حال از معنای اصلی موضوع غافل باشه.
بنده هم ادعایی ندارم . فقط عرض کردم مطالعه کنید که به اشتباه نیافتید. اما این تعریف شما از "فلسفه" و "سفسطه" بی پایه و غلطه ! بنده الان تعریف درست و ریشه این تعاریف رو ارائه میدم تا همگی به اصل مطلب واقف بشیم :
در یونان باستان مردم علاقه فراوانی به کسب علم و دانش داشتند ، اما متأسفانه هیچ مرکز علمی در آتن و هیچ جای دیگر از یونان نبود . با روزافزون شدن این تقاضا و عطش علمی ، دانشمندان دوره گردی پیدا شدند که برای علم آموزی و تعلیم مردم دست به راه اندازی کلاس های آموزشی زدند و در عوض از شاگردان مزد میگرفتند . مردم به این افراد میگفتند "سوفیست" یا "سوفسطایی" که در یونان باستان "حکمت آموز" یا "صاحب حکمت" معنی میداد . "سوفیست" ها از اونجایی که در فنون خطابه و سخنوری متبهر و ماهر بودند کم کم در دادگاه ها به عنوان وکیل مدافع مجرمین و طرف دعواها حاضر میشدند و برای منفعت موکل خود از هر دری وارد میشدند تا به منظور خود برسند . این بازار آنقدر داغ شده بود که "سوفیست"ها دست به برگذاری کلاس خطابه و سخنوری هم میزدند و پول کلانی به جیب میزدند!
مردم عادی هم قادر به جوابگویی مغالطه های پیچیده سوفیست ها نبودند تا اینکه 3 حکیم بزرگ یونان باستان ظهور کردند : سقراط ، افلاطون و ارسطو
سقراط بنیان گذار علم منطق ، با شیوه های مغالطه گری سوفیست ها به مقابله پرداخت و موفق شد . او میگفت : "من هیچ نمیدانم" از این رو خود را نه "سوفیست"(صاحب حكمت) بلكه "فیلسوف"(دوستدار حكمت) نامید . جالب آنكه او كلاس درس نداشت و كتاب ننوشت ، و منطق سقراط حاصل جمع آوری و مرتب سازی افلاطون شاگرد اوست و از این رو بیشتر به منطق افلاطونی معروف است تا منطق سقراطی . ارسطو هم این علم را كاملتر كرد و به آن پر و بال داد.

پس میبینیم كه تعریف دوستمونbilbilak از "فلسفه" و "سفسطه" یه جورایی من در آوردیه و ایشون به تفكر عوام الناس استناد كردند . البته تعریف طولانی تری هم وجود داره كه فعلا احتیاجی نمیبینم كه مطرح كنم . اما مخالف تعریف و پیشینه بالا نیست. در اون تعریف ثابت میشه كه چطور "فلسفه" نقیض "سفسطه" است و ایندو قابل جمع نیست.

booooogh

کاربر

ارسالها: 130

#142 Posted: 20 May 2011 23:07

bilbilak: نور سماوات والعرض
این یعنی چی ؟
این قسمت كوچكی از آیه 35 سوره مباركه نور در قرآن مجید است . شما را به مطالعه ترجمه كامل آیه و همینطور قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر المیزان دعوت میكنم :

""خدا نور آسمانها و زمين است نور او همچون محفظه‏ اى است كه در آن چراغى باشد، و چراغ در شيشه‏ اى، شيشه‏ اى كه گويى ستاره‏اى است درخشان، و آن چراغ با روغن زيتونى صاف روشن باشد كه از درخت پر بركت زيتون (سرزمين مقدس) گرفته شده باشد نه زيتون شرقى و نه غربى، در نتيجه آن چنان صاف و قابل احتراق باشد كه نزديك است خود به خود بسوزد هر چند كه آتش بدان نرسد، و معلوم است كه چنين چراغى نورش دو چندان و نورى بالاى نور است، خدا هر كه را خواهد به نور خويش هدايت كند و اين مثلها را خدا براى مردمى مى‏زند كه خدا به همه چيز دانا است (35)""

""اين آيات متضمن مقايسه مؤمنين به حقيقت ايمان با كفار است، مؤمنين را به داشتن اين امتيازات معرفى مى‏ كند كه به وسيله اعمال صالح هدايت يافته، و به نورى از ناحيه پروردگارشان راه يافته‏ اند كه ثمره‏ اش معرفت خداى سبحان، و سلوك و راه‏يابى به بهترين پاداش، و نيز به فضل خداى تعالى است، در روزى كه پرده از روى دلها و ديده‏هايشان كنار مى‏ رود.
به خلاف كفار كه اعمالشان ايشان را جز به سرايى بدون حقيقت راه نمى ‏نمايد، و در ظلماتى چند طبقه و بعضى روى بعض قرار دارند، و خدا براى آنان نورى قرار نداده، نور ديگرى هم نيست كه با آن روشن شوند.
اين حقيقت را به اين بيان ارائه داده كه خداى تعالى داراى نورى است عمومى، كه با آن آسمان و زمين نورانى شده، و در نتيجه به وسيله آن نور، در عالم وجود، حقايقى ظهور نموده كه ظاهر نبود. و بايد هم اين چنين باشد، چون ظهور هر چيز اگر به وسيله چيز ديگرى باشد بايد آن وسيله خودش به خودى خود ظاهر باشد، تا ديگران را ظهور دهد، و تنها چيزى كه در عالم به ذات خود ظاهر و براى غير خود مظهر باشد همان نور است.
پس خداى تعالى نورى است كه آسمانها و زمين با اشراق او بر آنها ظهور يافته‏اند، هم چنان كه انوار حسى نيز اين طورند، يعنى خود آنها ظاهرند و با تابيدن به اجسام ظلمانى و ترجمه الميزان، ج‏15، ص: 168
كدر، آنها را روشن مى‏كنند، با اين تفاوت كه ظهور اشياء به نور الهى عين وجود يافتن آنها است، ولى ظهور اجسام كثيف به وسيله انوار حسى غير از اصل وجود آنها است.
در اين ميان نور خاصى هست كه تنها مؤمنين با آن روشن مى‏شوند، و به وسيله آن به سوى اعمال صالح راه مى‏يابند و آن نور معرفت است كه دلها و ديده‏هاى مؤمنين در روزى كه دلها و ديده‏ها زير و رو مى‏شود، به آن روشن مى‏گردد، و در نتيجه به سوى سعادت جاودانه خود هدايت مى‏شوند، و آنچه در دنيا برايشان غيب بود در آن روز برايشان عيان مى‏شود.
خداى تعالى اين نور را به چراغى مثل زده كه در شيشه‏اى قرار داشته باشد و با روغن زيتونى در غايت صفا بسوزد و چون شيشه چراغ نيز صاف است، مانند كوكب درى بدرخشد، و صفاى اين با صفاى آن، نور على نور تشكيل دهد، و اين چراغ در خانه‏هاى عبادت آويخته باشد، خانه‏هايى كه در آنها مردانى مؤمن، خداى را تسبيح كنند، مردانى كه تجارت و بيع ايشان را از ياد پروردگارشان و از عبادت خدا باز نمى‏دارد.
اين مثال، صفت نور معرفتى است كه خداى تعالى مؤمنين را با آن گرامى داشته، نورى كه دنبالش سعادت هميشگى است، و كفار را از آن محروم كرده، و ايشان را در ظلماتى قرار داده كه هيچ نمى‏بينند. پس كسى كه مشغول با پروردگار خويش باشد و از متاع حيات دنيا اعراض كند به نورى از ناحيه خدا اختصاص مى‏يابد، و خدا هر چه بخواهد مى‏كند، ملك از آن او است، و باز گشت به سوى او است، و هر حكمى بخواهد مى‏راند، قطره باران و تگرگ را از يك ابر مى‏بارد، و شب و روز را جابجا مى‏كند، گروهى از حيوانات را طورى قرار داده كه با شكم راه بروند، و گروهى ديگر با دو پا و گروه سوم با چهار پا، با اينكه همه آنها را از آب آفريده"
امیدوارم از مطالعه لذت برده باشید !! من واقعاً لذت بردم . مثالی به این گیرایی و عمق کی میتونه بزنه جز الله!

booooogh

کاربر

ارسالها: 130

#143 Posted: 20 May 2011 23:08

bilbilak: شما یكی از اون مثال های قران در این بابا بیار تا دربارش بحث كنیم
منظور شما رو متوجه نشدم . اگر امکان داره دقیق اشاره کنید کدوم مثال و در کدوم باب ؟ اگه مثال خاصی از قرآن مدنظر شماست خودتون مطرح کنید.
bilbilak: مثلا داستان اما حسین حقیقی نیست زیر واقعیت اون جنگ کودتا بوده علیه حقانیت یزید نه قیام برای ازادگی
منبع این حرف شما کجاست ؟ از کجا آورده ای ؟!! خوشبختانه اووووووونقدر منابع متعدد و مورد تأیید از این واقعه و قبل و بعد اون داریم که میتونم برات ثابت کنم این حرفا همش از روی عدم مطالعه محققانه است ! حالا بگو منبعت چیه ؟ حقانیت یزید رو از کجا آوردی دوست عزیز ؟! کودتا از کجا اومد ؟! بگو تا ما هم بدونیم . اینجا نگو ، خودش تاپیک داره ، اونجا بگو .
فقط قبل از رو کردن اون سند توضیح بده چرا باید با 72 نفر سرباز باید تا آخرین قطره خونش رو از دست میداد ولی تسلیم نمیشد ؟! من زیاد تاریخ مطالعه نمیکنم ولی در این مورد اونقدر خوندم که با دیدن این جمله مخم داغ کرد !!
bilbilak: آیا کشتن زن و بچه در مقابل اون همه سپاه شجاعت هستش ؟؟؟
بهتر نیست از کلمه حماقت استفاده کنیم؟؟
شما میدونی فرق بین شجاعت و حماقت چیه ؟
اصلا از کجا معلوم که حسین نخواسته توی میدان کشته بشه و عجز لابه افتاده باشه ؟ما چرا به این مسائل فکر نمیکنیم ؟چرا وقایع رو طبق گفته ی نیاکانمون پی میگیریم ؟
جواب :
1- سند تاریخی رو کن !
2- لطفا توهین نکنید ، شما که طرفدار انسانیت و شجاعت و . . . هستید چرا توهین میکنید ؟ توهین کار افراد ضعیف و ترسوییه که استدلال و سند ندارند ! شما که سند و استدلال دارید ؟ نه ؟
3- دوست من مسائل تاریخی ، فکر کردنی نیست که ما بهش فکر کنیم و استدلال کنیم . مسائل تاریخی تحقیقیه ! یک واقعه یا رخ داده یا رخ نداده ، اگر رخ نداده باشه که با اندکی تحقیق معلوم میشه ، اگر هم رخ داده باشه یا نقل شده و به ما رسیده ، یا نرسیده . اگر نرسیده باشه که هیچ ، اما اگر رسیده باشه باز با تحقیق و مطالعه قابل ارزیابیه ! دیگه چه ربطی به تفکر داره که ما هی بگیم "ازکجا معلوم فلان نشه" یا "از کجا معلوم فلان شده" ؟؟؟ ما با فکر که نمیتونیم به حقایق تاریخ پی ببریم میتونیم ؟! اگر میشد الان باید همه تاریخ بشر رو همه میدونستن چون میتونن فکر کنن !!!
bilbilak: هدف دین حفظ زندگی بهتره نه زندگی بهتره رو فدای دین کنیم اگر به این حرف شما باشه بسیاری ازآیات همین قران خودتون رو نقض خواهی کرد با این حرفت.
هدف دین زندگی بهتر نیست ، بلکه زندگی بهتر یکی از ریز اهداف دینه . هدف اصلی دین اینه : ""وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون"" "ذاریات 56" (و جن و انس را جز براى اينكه مرا بپرستند نيافريدم) یعنی پرستش خدا .
و یکی از ریز اهداف دین عدالته : ""كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فيهِ إِلاَّ الَّذينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيم"" "بقره 213"
""مردم قبل از بعثت انبياء همه يك امت بودند خداوند به خاطر اختلافى كه در ميان آنان پديد آمد انبيايى به بشارت و انذار برگزيد و با آنان كتاب را به حق نازل فرمود تا طبق آن در ميان مردم و در آنچه اختلاف كرده ‏اند حكم كنند اين بار در خود دين و كتاب اختلاف كردند و اين اختلاف پديد نيامد مگر از ناحيه كسانى كه اهل آن بودند و انگيزه‏شان در اختلاف حسادت و طغيان بود در اين هنگام بود كه خدا كسانى را كه ايمان آوردند در مسائل مورد اختلاف به سوى حق رهنمون شد و خدا هر كه را بخواهد به سوى صراط مستقيم هدايت مى‏ كند""
حالا روشن شد ؟!

booooogh

کاربر

ارسالها: 130

#144 Posted: 20 May 2011 23:09

bilbilak: خود الله در قران میگه من بر همه چیز حاکمیت دارم و من عالم و دانای کل هستم این یعنی چی ؟
این یعنی سیاست هم جزو یکی از این ویژگی های من هستش.
تعریف شما از سیاست چیه ؟
bilbilak: مثلا همین رجوری حرومزاده اون همه مجاهد رو کشت و فرار کرد خیلی کار درستی کرد مثلا اصلا گیرم خودش هم کشته میشد اما کارش درست بود
به نظر شما هدف وسیله رو توجیه میکنه ؟!
bilbilak: در ضمن از کجا دارید میگید که دین حقیقی پیش حسین بوده که ازش محافظت کنه پس اهل تسنن چی اگر به حقانیت باشه که بیشتر یاران پیامبر اهل تسنن بودن صحابه اکثر به روش رسول بودن
1- این جملات ثابت میکنه که شما به حقانیت پیامبر ایمان داری ولی در عین حال داری انکار میکنی . نه؟! جای تأسف داره !!
2- اسلام اصولی در فقه داره که باعث میشه احکام در قالب اون اصول طبق زمان و مکان و شرایط هر نقطه متفاوت استخراج بشه . مثلا وضو در بی آبی به تیمم بدل میشه . ما میگیم حق با حسین (ع) بوده چون رفتار و كردار و احكامش طبق اون اصول بوده ، هر چند كه با بعضی سنن رسول الله متفاوت بوده . ولی یزید اون اصول رو علنا زیر پا میگذاشت .
3- به كتاب "اهل سنت واقعی" از دكتر تیجانی مراجعه كنید . و به كتاب "اسلام و نیاز های زمان" از استاد شهید مرتضی مطهری
4- مگه شما نگفته بودی همه كتاب های شهید مطهری رو خوندی ؟ جواب این سوالات در كتاب "حماسه حسینی" به وضوح مطرح شده . شما كه دروغ نگفتی ، فقط یادت رفته . اشكال نداره .
bilbilak: شما نشانی کتاب به من بده که حرفی از حقانیت حسین گفته باشه
طبق كفته خود شما تاریخ فقط حقیقت رو روشن میكنه نه حقانیت رو ، پس این درخواست شما معنی نداره . البته من این تعازیف شما رو به این شكل قبول ندارم و به موقع براشون تعریف ارائه میدم.
bilbilak: صحبت رودر رو هم همینه تازه اونجا بدتر میشه چون من دقیقا همه ی کتاب ها مستند رو براتون میارم
همینجا آدرس بره ! نگران تأمین منبع نباش . من یه کتابخونه 100000 جلدی در دسترس دارم که همه جور کتابی داره و کتابای تاریخ نسخه خطی هم توش هست ! چاپ مصر هم هست . شما فقط نشونی بده .
bilbilak: من فقط خواستم به یکیش پاسخ بدن
24 تا پیشکششون
بنده منطقم و استدلالاتم رو ارائه دادم و شما هم فرمودید میخوام مستدلاتم رو ارائه بدم . پس به جای رجز خوانی و تمسخر به اصل مطلب بپردازید که از وعده شما بیش از 2 هفته گذشته و شما هیچ استدلالی ارائه نکردید !

booooogh

کاربر

ارسالها: 130

#145 Posted: 20 May 2011 23:10

پست 363 و 364و 365 :
faramarz_m: سوال: وقتی شیطون به آدم سجده نکرد ، خدا اونو از درگاهش بیرون کرد (راند آدم و حوا هم که تو بهشت داشتن عشق و حال میکردن تا اینکه شیطون حوا رو گول زد ، حوا هم آدم رو گول زد تا سیب بوخوره. سوال اینجاست که یه همچین شیطونی که عهد کرد با خدا بجنگه ، و خدا بیرونش کرد ، تو بهشت چه غلطی میکرده ؟مگه این همه نمیگن كه شیطون جهنمیه؟ بابا دیگه تو بهشت كه دیگه نمیتونه باشه. به نظرم این داستانه آدم و حوا ازون افسانه های تخمی تخیلیى كه به ذهن غارنشین ها رسیده بسازنش
1- در منابع دینی و در تفاسیر متعددی به این موضوع اشاره شده كه بهشت آدم و حوا ، بهشت موعود نبوده است . بلكه روی همین زمین بوده ولی آدم و حوا از نعمات الهی به شكل نامحدودی برخوردار بوده اند . خداوند خودش در همان آیات میفرماید من میخواهم جانشینی روی زمین قرار دهم . پس از اول هم بهشت آدم و حوا بهشت موعود نبوده است.
2-شیطان از درگاه اللهی رانده شد ولی از خداوند فرصت خواست تا ثابت كند میتواند همه انسان ها را از سراط مستقیم منحرف كند . خدا هم طبق همان آیات به او مهلتی داد.
3- لطفاً وقتی شروع به خواندن چیزی میكنید ، كامل و با دقت آن را بخوانید و بعد آن را نقد كنید .
4- لطفاً توهین نکنید . حتی اگر دین ندارید و به این مسائل ایمان ندارید دلیلی ندارد توهین کنید ! توهین دون شأن یک انسان است . آیا شما خود را انسان نمیدانید؟
5- کسی که هنوز در وجود خدا شک دارد و پیام توحید را دریافت نکرده ، زود است که بخواهد روایات قرآنی را باور کند و به آنها ایمان آورد . شما به حل مسائل توحیدی خود بپردازید.
faramarz_m: و در مورد اعجاز قران : به نظرم كسی كه ادعا میكنه كه این كتاب معجزه است ، باید حرفش رو ثابت كنه ، ن اینكه از ما بخواد كه اگه میتونین ثابت كنین كه معجزه نیست و یه كتاب مثل این بنویسین
شما به زبان عربی آشنایی ندارید ، اگر آشنایی داشتید و چند اثر عربی از نویسنده های برزگ ادبیات عرب مطالعه میکردید و آنها را با قرآن مقایسه ای جزئی میکردید ،شک نداشتم که متوجه میشدید که قرآن نشانه ای بزرگ و معجزه ای عجیب است .
اما برای پی بردن به اعجاز قرآن عربی دانستن اجباری نیست ! کتب زیادی موجود است که به اعجاز قرآن از جنبه های مختلف اشاره کرده است . و شاید بهترین کتاب برای اثبات این مسئله ، خواندن خود قرآن است . آیا تا به حال این کتاب را یک دور خوانده اید (با معنی) ؟؟
شما سالی چندید كتاب میخوانید ، این كتاب را چرا یك بار نمیخوانید كه حد اقل به محتوای آن آگاه شوید ؟ یك بار ، فقط یك بار بخوانید !
faramarz_m: مگه هدف ازز آفرینش انسان این نبوده كه خدا اونو امتحان كنه ببینه گناه میكنه یا نه؟ قبل از آفرینش ما كه هنوز ابلیس رانده نشده كه ما رو به سمت بدی ببره. و آدم هم قرار بوده تو بهشت زندگی كنه. این یعنی شیطون با این تصمیمش خدا رو غافل گیر كرده ؟ برنامه عوض شده ؟ یعنی قبلش ما برای كار دیگه ای آفریده شده بودیم ولی بعد ازون لحظه كه شیطون رفت خدا نیتش از آفریدنه ما عوض شد؟ یا از آفریدنمون پشیمون شد؟
1- هدف از آفرینش انسان ها بندگی خدا بود : وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون "ذاریات 56" (و جن و انس را جز براى اينكه مرا بپرستند نيافريدم)
2-قبلا گفتم آن بهشت ، بهشت موعود نبوده است .
3-سوال دیگری بود بنده در خدمتم.
4-قبل از طرح نقد و بررسی یك فیلم سینمایی نباید فیلم را تا آخر با دقت تماشا كرد ؟ چرا قبل از طرح این سوالات مطالعه نمیكنید ؟!!

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#146 Posted: 21 May 2011 08:37

جناب بوق درود بر شما كه هر كاری میكنید تا این سوراخ های دین رو با ماله بگیرید ولی من همیشه گفتم این ایرانی ها خیلی در حق اسلام لطف داشتن خیلی.

booooogh: همینجا آدرس بره ! نگران تأمین منبع نباش . من یه کتابخونه 100000 جلدی در دسترس دارم که همه جور کتابی داره و کتابای تاریخ نسخه خطی هم توش هست ! چاپ مصر هم هست . شما فقط نشونی بده .
بنده ادرس دادم میتونید برید بخونید
booooogh: - این جملات ثابت میکنه که شما به حقانیت پیامبر ایمان داری ولی در عین حال داری انکار میکنی . نه؟! جای تأسف داره !!
كی این رو گفته ؟؟
شما از خودت حرف در میاری؟؟؟

بنده گفتم اگر به حق بودن حرف باشه اهل تسنن كه با پیامبر بودن در ضمن بنده به حقانیت محمد كه فرستاده ای از طرف الله باشه اعتقاد ندارم عجیبه شما بعد از این همه حرفهای ما چجوری به این نتیجه رسیدی!!!
booooogh: - اسلام اصولی در فقه داره که باعث میشه احکام در قالب اون اصول طبق زمان و مکان و شرایط هر نقطه متفاوت استخراج بشه . مثلا وضو در بی آبی به تیمم بدل میشه . ما میگیم حق با حسین (ع) بوده چون رفتار و كردار و احكامش طبق اون اصول بوده ، هر چند كه با بعضی سنن رسول الله متفاوت بوده . ولی یزید اون اصول رو علنا زیر پا میگذاشت .
ای دوست گرامی شما با این حرفت كه خود رو هم زیر سوال میبری
خدا میگه الله مدینه توی قران میگه من این ایات رو به روشنی فرستادم (كتاب مبین) آخه فقه دیگه چیه؟؟؟
این هر كسی به عشق خودش بیاد برای دین یه چیزی تعریف كنه ضد قران محسوب میشه از شما دیگه بعید كه مدعی مطالعه در علوم دینی هستید !
booooogh: بنده منطقم و استدلالاتم رو ارائه دادم و شما هم فرمودید میخوام مستدلاتم رو ارائه بدم . پس به جای رجز خوانی و تمسخر به اصل مطلب بپردازید که از وعده شما بیش از 2 هفته گذشته و شما هیچ استدلالی ارائه نکردید !
بنده هیچ استدلال خاصی از شما ندیدم جز ماله كشی بر روی اصول دین .منبارها گفتم این ایرانی ها خیلی در حق دین اسلام لطف داشتن هنوز هم میگن.
booooogh: طبق كفته خود شما تاریخ فقط حقیقت رو روشن میكنه نه حقانیت رو ، پس این درخواست شما معنی نداره . البته من این تعازیف شما رو به این شكل قبول ندارم و به موقع براشون تعریف ارائه میدم.
دوست عزیزم كاربران رو گیج نفرمایید با مغالطات خودتون
حقیقت مساوی است با حقانیت شما دارید اصول فلسفی و منطقی یك وازه رو به كلی خراب میكنید.
درست نیست به خاطر مقاصد خودتون دست به هر عمل و گفتاری بزنید.
booooogh: 3- به كتاب "اهل سنت واقعی" از دكتر تیجانی مراجعه كنید . و به كتاب "اسلام و نیاز های زمان" از استاد شهید مرتضی مطهری
4- مگه شما نگفته بودی همه كتاب های شهید مطهری رو خوندی ؟ جواب این سوالات در كتاب "حماسه حسینی" به وضوح مطرح شده . شما كه دروغ نگفتی ، فقط یادت رفته . اشكال نداره .
بنده گفتم این اقای مطهری به سود مذهب خودش حرف زده این شخص من كتاب هاش رو خوندم مال خیلی وقت پیشه.
برای كسی كه به اونصورت مطالعه نداشته تسلیم حرفاش خواهد شد.
booooogh: 2- دین اسلام هیچ تعارضی با علم نداره که هیچ ، علم روز به روز داره اون رو تأیید میکنه . شما نقطه تعارض علم و دین رو بگو تا بنده اثبات کنم تعارضی نیست ! بگو نترس دوست من .
شما فقط نگاه كن اعدام هایی كه در تاریخ شده سرهایی كه با گیوتین زدن ببین چه كسانی زیر تیغ رفتن و حاكم چه كسانی بودن فكر كنم به همین بسنده میشه كرد.
booooogh: تعریف شما از سیاست چیه ؟
دوست عزیز شما یه سرچ هم توی گوگل بزنید سیاست رو میتونید پیدا كنید من میدونم میخوای كار حسین رو توجیج كنی نه نمیشه واقعا نمیشه.

در ضمن شمایی كه دستی بر تاریخ دارید عرض كنید چجوری داوود رو جزو پیامبران اولوالعزم به شمار اوردید ؟

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#147 Posted: 21 May 2011 08:42

booooogh: 3- دوست من مسائل تاریخی ، فکر کردنی نیست که ما بهش فکر کنیم و استدلال کنیم . مسائل تاریخی تحقیقیه ! یک واقعه یا رخ داده یا رخ نداده ، اگر رخ نداده باشه که با اندکی تحقیق معلوم میشه ، اگر هم رخ داده باشه یا نقل شده و به ما رسیده ، یا نرسیده . اگر نرسیده باشه که هیچ ، اما اگر رسیده باشه باز با تحقیق و مطالعه قابل ارزیابیه ! دیگه چه ربطی به تفکر داره که ما هی بگیم "ازکجا معلوم فلان نشه" یا "از کجا معلوم فلان شده" ؟؟؟ ما با فکر که نمیتونیم به حقایق تاریخ پی ببریم میتونیم ؟! اگر میشد الان باید همه تاریخ بشر رو همه میدونستن چون میتونن فکر کنن !!!
دوست گرامی من این حرف رو در برابر فكر كردن اونها گفتم.
بله تاریخ تحقیقه و استدلال رو از تاریخ هم در پست های پیشین براتون گفتم
شما چرا موضع میگیرید در مقابل حرفهای من ؟؟؟
booooogh: 2- لطفا توهین نکنید ، شما که طرفدار انسانیت و شجاعت و . . . هستید چرا توهین میکنید ؟ توهین کار افراد ضعیف و ترسوییه که استدلال و سند ندارند ! شما که سند و استدلال دارید ؟ نه ؟
بنده هیچ توهینی به كسی نكردم این شما هستی كه داری این حرف من رو توهین تلقی میكنی.
در ضمن بسیار هم به مغالطه آشنایی دارید هر حرفی میزنید مدام در حال ماله كشی هستید یا حرف رو منحرف میكنید به فقه و اصو .
اصلا این تاپیك در راستای این حرفها نبود شما میتونی بقیه مباحثمون رو در تاپیك خود این شخص بررسی كنیم همین.
booooogh: و یکی از ریز اهداف دین عدالته
بله اسلام خیلی عدالت داره اصلا از وجناتش معلومه هم در مورد زن هم در مورد اسیر هم در مورد كافرین

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#148 Posted: 21 May 2011 10:05

siamak53: انسان چگونه از گل آفریده شد ؟

اگر جسد رو بسوزونی خاكسترش دارای عناصریه كه تو خاكه

آفرینش بدن به سادگی گل بازی نیست

وقتی ما چیزی مثل یك دستگاه رو خلق می كنیم آیا اون دستگاه از روش آفرینشش یا خالقش چیزی میدونه
اینها همه تفاسیر مسلمین از وجودیت انسانه
بدبختی اینه هیچ استدلال درستی هم برای مدعاشون ندارن

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#149 Posted: 21 May 2011 14:25

booooogh: این نظریه از راسل است و رد شده
مگر شما نظریه راسل رو رد كنید .
دوست گرامی دقیقا حرفهای شما مصداق دقیق حرف های اون مطهری هستش.
لطفا كمی از خودتون نبوغ نشون بدید.

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

ویرایش شده توسط: bilbilak

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#150 Posted: 22 May 2011 08:29

qom_tehran: پرنده ها رو حضرت ابراهیم قطعه قطعه كرد كه ماجراش تو قرآن هست.
شما باید حداقل به یه چیز اعتقاد داشته باشی بعد دنبال جواب این سوالها بگردی.
اگه واقعا یكی اومد جواب این سوالها رو بهت داد دردت دوا میشه ؟
بله اونموقع هم من اشتباه کردم نوشتم اما دیگه نمیتونستم ویرایش کنم.
دردی مهمی از من دوا میشه اما درد مهمتری از ادم های دینی دوا میشه

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

صفحه 15 از 54: « پیشین 1 ... 14 15 16 ... 53 54 پسین »

مذهب /

ای مردم من 25 تا سوال دارم شما فقط به یکیش پاسخ بدید ؟

این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

↑ بالا