صفحه 37 از 54: « پیشین 1 ... 36 37 38 ... 53 54 پسین »

ای مردم من 25 تا سوال دارم شما فقط به یکیش پاسخ بدید ؟

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#361 Posted: 14 Aug 2011 10:58

bab70: شما میگی سلول تا یه جایی عمر میکنه.حالا میتونی توضیح بدی چجوری یه درخت 600-700 سال عمر میکنه؟
شما داری قیاس مع الفارق میکنی
شما دارید فیزیولوزی یک درخت رو با انسان میسنجی عین این میمونه یه پشه به پشه ی دیگه بگه پس انسان چجوری 100 سال عمر میکنه !!
خب سلولهای درخت ، سختی درخت ، ریشه درخت و هزاران عامل دیگه باعث میشه عمر بعضی درختان تا نزدیک 1500 سال هم برسه چه برسه 700 سال
bab70: راجب سوال 12 هم خدا جوابو داده که همونجور که مارا به خاک تبدیل میکنه همونجور هم بوجود میاره
عین الان جواب بود ؟!

bab70: تا بحال بکر زایی به گوشت خورده؟این میتونه علت باشه که تا بحال در مورد انسان گزارش نشده.البته زمان حضرت مریم این دمو دستگاه ها نبوده
ما که نه شنیدیم نه گزارش شده
شما باید زمان حضرت رو مریم رو در نظر بگیری وگرنه همین امروز هم دختر باکره میتونه باردار بشه با تزریق اسپرم به رحم اون این که چیزی نیست
bab70: راجب سوال 100 هم بگم ما ماده هستیم و بهشتو جهنم تو عالم ماده نیستن.تو آخرت روح ماست که عذاب میکشه و مکانو زمان واسش بی معنیه.جهنمو بهشت هم جاییه که خارج تصور ماست.ما نمیتونیم راجب عالم روح دیدی داشته باشیم که روح چه شکلیه و کجاست.اینهایی هم که روح احضار میکنن با اجنه در ارتباطن و تمام اطلاعاتو از اونها میگیرنو مارو سر کار میزارن.جن ها هم میتونن به صورتی که بخوان پیدا شن ولی ما بع یسری دلایل نمیتونیم ببینیمشون.واسه دیدنشون یا باید خیلی بد باشی یا خیلی خوب.امیدوارم دیگه سوال به سوال نشه
اینها توضیحات هم که دادید همش نامعلوم و غیب بود هیچ توضیح روشنی ندادید همش توهم بود دقیقا نه ادرسی دادید نه جایگاهی و نه مدرک درستی برای اثبات ادلتون.
Mersad_: در مورد خد خدا نباید فكر كرد. چون آدم یا كافر میشه یا دیوونه. حدیثی هم هست كه به همین موضوع اشاره میكنه.
اگه میخوای خدا رو بشناسی باید نشونه هاشو درك كنی.
!
Mersad_: داستان معراج رفتن پیامبر، توسط آلبرت اینشتین از نظر فیزیكی . با قانون نسبیت اثبات شده. اگه بخوان میتونم منبعشو در اختیارتون قرار بدم.
سندش رو دوستان خیلی پیش گذاشتن رجوع کنید به صفحات 60 فکر کنم بتاونید پیداش کنید و گفتیم چرا بی اساس هستش این بحث
Mersad_: ما یكسری علوم داریم به نام علوم غریبه. که شامل 5 بخش میشه :
کیمیا ، لیمیا ، هیمیا ، سیمیا ، ریمیا
منم در مورد این علوم شنیدم اما مهمترین بحث اینجاست كه چرا امروز كسی نیتونه با استفاده از این علوم عصا رو به اژدها تبدیل كنه ؟

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bab70

کاربر

ارسالها: 164

#362 Posted: 14 Aug 2011 20:28

bilbilak: ما که نه شنیدیم نه گزارش شده
شما باید زمان حضرت رو مریم رو در نظر بگیری وگرنه همین امروز هم دختر باکره میتونه باردار بشه با تزریق اسپرم به رحم اون این که چیزی نیست
دوست عزیز تو بکر زایی نیازی به اسپرم نیست.نمونه بکر زایی حالتیه که یه مار ماده تو شرایطی که مدتی موفق به جفتگیری نشده باشه یسری اعمالی انجام میده که موجب تولید نطفه و تخم میشه
یه نمونه دیگش هم تو پرتقال هایی هست که هسته ندارن.آناناس و موز هم تا حدودی بکر زایی میکنن که میوه میدن
بکر زایی هم اثبات شده
bilbilak: اینها توضیحات هم که دادید همش نامعلوم و غیب بود هیچ توضیح روشنی ندادید همش توهم بود دقیقا نه ادرسی دادید نه جایگاهی و نه مدرک درستی برای اثبات ادلتون.
شما میتونی عالم روح و اینکه یه روح چه شکلی هستو ثابت کنی؟
اینی هم که میگم روح ما عذاب میکشه راحت میتونی بفهمی.تو آخرت مگه دستو زبونو اندام ما ازمون سوال نمیکنن؟پس کی میخواد جواب بده؟روح دیگه.این روحه که عذاب میکشه.اینی هم که میگن جهنم آتیشش چند برابر این دنیاست واسه ترسو حراسه.اگه جهنم مادست بگید کجای این دنیای مادیه تا بگیم چه شکلیه؟

راجب سواد حضرت محمد که یکی از دوستان اشاره کرد باید بگم تا بحال اسم پیر مردیو که یک شبه قرآنو تو خواب حفظ شد و اهل استان مرکزی هستو شنیدید؟داستانشو میدونید؟شمایی که میگید پیغمبر فلان بسار علت اینو توضیح بدید که چجوری میشه؟اینو هم میخواید انکار کنید؟این پیر مرد چند سال پیش مرد

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#363 Posted: 15 Aug 2011 09:18

bab70: دوست عزیز تو بکر زایی نیازی به اسپرم نیست.نمونه بکر زایی حالتیه که یه مار ماده تو شرایطی که مدتی موفق به جفتگیری نشده باشه یسری اعمالی انجام میده که موجب تولید نطفه و تخم میشه
یه نمونه دیگش هم تو پرتقال هایی هست که هسته ندارن.آناناس و موز هم تا حدودی بکر زایی میکنن که میوه میدن
بکر زایی هم اثبات شده
بکر زایی چیست؟

بکر زایی (parthenogenesis)
بکرزایی نوعی تولید مثل غیر جنسی است که در آن از تخمک لقاح نیافته یک فرد کامل به وجود می آید. این پدیده در تعداد زیادی از بی مهرگان و مهره داران شامل گونه هایی نظیر نماتودها، شکم پایان (Gastropods)، سخت پوستان (Crustaceans) ، حشرات به خصوص زنبور عسل و زنبور وحشی (Wasps) ، ماهی ها، دوزیستان و خزندگان دیده می شود.
بکرزایی نوعی تولید مثل غیر جنسی است که در آن از تخمک لقاح نیافته یک فرد کامل به وجود می آید. این پدیده در تعداد زیادی از بی مهرگان و مهره داران شامل گونه هایی نظیر نماتودها، شکم پایان (Gastropods)، سخت پوستان (Crustaceans) ، حشرات به خصوص زنبور عسل و زنبور وحشی (Wasps) ، ماهی ها، دوزیستان و خزندگان دیده می شود. برخی گونه ها به ندرت و در شرایط خاصی اقدام به بکرزایی می کنند ومعمولا بکرزایی و تولید مثل جنسی به طور متناوب انجام می شود یعنی چندین نسل از طریق بکرزایی تولید مثل کرده و در برخی شرایط دوباره از طریق جنسی، تولید مثل صورت می گیرد. درحقیقت بکر زایی در برخی گونه ها به عنوان نوعی سازگاری برای بقا در شرایط فشارهای محیطی و کاهش شدید تعداد افراد جمعیت رخ می دهد.
● انواع بکرزایی:
▪ بکرزایی نادر (Exceptional) : در این جانداران به طور معمول تخمک های لقاح نیافته از بین می روند و تنها به صورت تصادفی یا استثنایی در تخمکی بکرزایی انجام می شود.
▪ بکرزایی منظم (Regular) : در برخی گونه ها تخمک های لقاح نیافته بطور معمول از طریق بکرزایی نسل بعد را به وجود می آورند که به این نوع بکرزایی، فیزیولوژیک یا نرمال هم گفته می شود.
▪ بکرزایی اختیاری (Facultative) : تخمک ها چه بارور شوند یا نشوند توانایی ایجاد فرد جدید را دارند اما در اثر بکرزایی فقط یک جنس به وجود می آید (Thelytoky). در چندین گونه از حشرات بکرزایی از نوع اختیاری می باشد و تخمک های بارور نشده تنها یک جنس را به وجود می آورند و جنس دیگر از تخم های لقاح یافته به وجود می آید. به عنوان مثال در زنبور عسل (Apis mellifica) همیشه جنس نر از طریق بکرزایی و جنس ماده از طریق جنسی به وجود می آید و تنها بر اساس میزان تغذیه، لارو به ملکه (بالغ از نظر جنسی) و کارگر (نابالغ از نظر جنسی) تبدیل می گردد. اگر ذخیره اسپرمی ملکه (اسپرماتوفرها) فرسوده باشد و یا اینکه ملکه جفت گیری انجام نداده باشد در آن صورت ملکه قادر به گذاشتن تخمک بارور نخواهد بود و تمامی فرزندان در جمعیت نر خواهد بود و یا در صورت نبود ملکه در آن جمعیت، ماده های کارگرها اقدام به تخم گذاری خواهند کرد و باز جمعیت نر خواهد بود. موقعیت مشابهی در حشره ساس سپری (Shield bug) دیده می شود و از تخمک های لقاح نیافته ماده ها(thelytoky) به وجود می آیند و در شپشک- شته تخم های لقاح نیافته هم به جنس نر و هم به جنس ماده می توانند تبدیل شوند (amphitoky or deutrotoky).
▪ بکرزایی چرخه ای یا هتروژنی(cyclic or heterogeny): شکلی از زندگی می باشد که در آن بکرزایی و تولید مثل جنسی به تناوب صورت می گیرد. در کرم های روتیفر و کک آبی (water fleas) تخمک ها در صورت بارور شدن در طی زمستان به صورت غیر فعال باقی می مانند چنین تخمک هایی زرده بیشتر و اندازه بزرگتری نسبت به سایر تخمک ها و رشد و نمو آهسته تری دارند در مقابل تخمک هایی که در تابستان به تعداد زیاد تشکیل می شوند اندازه کوچک و رشد نمو سریع تری داشته و از طریق بکرزایی نسل بعد را به وجود می آورند. بکرزایی را میتوان بر اساس تعداد کروموزمهای سلول های حاصل نیز تقسیم کرد. در بکرزایی هاپلوئیدی (Haploid Parthenogenesis)، زاده ها از تخمک های هاپلوئیدی به وجود می آیند نظیر زنبورهای نر که هاپلوئید می باشند اما کارگران و ملکه دیپلوئید می باشند. بکرزایی هاپلوئید همچنین در تعدادی از گیاهان گلدار نظیر سیب خاردار، تنباکو، برنج، ذرت و گندم دیده می شود.
▪ بکرزایی دیپلوئیدی(Diploid Parthenogenesis) به چندین روش به وجود می آید. اول اینکه ممکن است هسته تخمک های هاپلوئیدی با همدیگر یا با هسته جسم قطبی ثانویه می توانند ترکیب شوند و یا در صورت عدم انجام کامل میوز، تخمک های دیپلوئید به وجود آیند. بکرزایی دیپلوئیدی بسیار معمولتر از نوع هاپلوئیدی می باشد که در حشراتی نظیر gall wasp و کرمهای حلقوی و کرم کبد گوسفند و در گیاهان گلدار نظیر گل قاصدک دیده می شود.بکرزایی به غیر از نوع طبیعی به طریق مصنوعی نیز قابل انجام است این عمل در اکثر شاخه های جانوری نظیر دوزیستان و پستانداران قابل انجام می باشد. در روش مصنوعی به روش میتوان تخمک ها را وادار به تقسیم و رشد ونمو نمود. قرار دادن تخمک ها در محیط هایی با محلولهای نمکی هیپوتونیک و یا هیپرتونیک ، اسیدهای رقیق، مواد قلیایی، سموم، مواد مخدر و یا با روش های فیزیکی نظیر تغییرات دمایی، تشعشع، شوک الکتریکی، اشعه ماورای بنفش و یا وارد کردن سوزن می توان انجام داد.
▪ Gynogenesis: در این روش اسپرم وارد تخمک شده ولی بدون ترکیب پرونوکلئوس ها ، اسپرم دژنره شده و تخمک شروع به تکوین می نماید. این عمل را می توان به صورت تجربی در توتیای دریایی یا تخم های دوزیستان با ورود اسپرم به درون تخمک و از بین بردن هسته ی اسپرم از طریق تشعشع انجام داد و یا می توان با وارد کردن اسپرم سایر گونه ها به تخمک اما بدون ترکیب هسته ها نیز انجام داد.
▪ Androgenesis: یا بکرزایی جنس نر که در آن زاده ها از طریق گامت های نر به وجود می آیند. آندروژنز مصنوعی در اسپرم توتیا، پستانداران و دوزیستان دیده می شود. این عمل را می توان با نفوذ اسپرم به درون تخمک بدون هسته انجام داد. آندروژنز مصنوعی در اسپرم موش از طریق ورود اسپرم به تخمک و سپس حذف هسته تخمک از طریق مکش ، امکان پذیر شده است.
● بکرزایی در زنبور عسل
معروف ترین جامعه از میان چهار نوع حشره ی ” اجتماعی ” _ موریانه ها ، مورچه ها ، زنبور های عسل و زنبور های بزرگ – به زنبور عسل تعلق دارد . جمعیتی از این زنبور ها شامل سه طبقه اجتماعی با ساختمان بدنی کاملا مشخص است که عبارتند از یک ملکه ، ده ها یا صد ها زنبور نر و حدود ۲۰ تا ۸۰ هزار زنبور کارگر . ملکه و نرهای بدون نیش بارورند و عمل اصلی آنها تولید مثل کردن است . کارگر ها که جثه ای کوچکتر دارند ، همگی ماده های عقیمند . کارگر ها لانه یا کندو را می سازند ، از کلونی در برابر زنبور های غریبه و دشمنان محافظت می کنند ، غذا جمع می آورند ، به ملکه و نر ها غذا می دهند و از نوزادان پرستاری می کنند .
هنگامی که جمعیت درون یک کندو.زیاد از حد شود ملکه ،چند زنبور نر و چندین هزار کارگر از کلونی جدا می شوند . این زنبور های مهاجر به طور موقت بر روی درخت یا جایگاه مناسب دیگری ساکن می شوند تاکندویی تازه یافت شود. درکندوی قبلی هم کارگرها ی باقیمانده به پرورش چند تخم ملکه درجایگاه های بزرگ و ویژه می پردازند . ازاین تخم ها،ملکه ای تازه پدید خواهد آمد . نخستین ملکه ای که از جایگاه خود خارج شود ،فورا” به جستجوی جایگاههای سایر ملکه ها می پردازد و بانیش زدن آنها را از پا درمی آورد . اگر اتفاقا” دو ملکه همزمان از جایگاه درآیند ،فورا” نبردی مرگ بار را آغاز می کنند ،تا آنکه فقط یکی از آنها باقی بماند . ملکه جوان و بی رقیب به زودی با یکی از نرها درمی آمیزد . ملکه درحین پرواز زفاف به هوامی رود و درآنجا میلیونها اسپرم دریافت می دارد . این اسپرمها درکیسه های واقع در درون شکم ذخیره می شوند . اسپرمهای دریافت شده از همین یک بار جفتگیری تاآخر دوره تخم گذاری ملکه ، باقی می مانند . درمیان تخم هایی که یکی یکی درجایگاه نهاده می شوند ،حتی دربدن ملکه ی جوان هم بعضی بارور نمی شوند . درملکه پیری که ذخیره اسپرم های خود را به پایان رسانده ،هیچکدام از تخم ها بارور نمی شوند و تخم های بارور نشده ،زنبورهای نررا می سازند . چنین رشد محروم از پدری راکه معمولا” درمیان حشرات اجتماعی فراوان است بکرزایی طبیعی گویند . تخم های بارور شده مبدل به ملکه ،یا زنبور های کارگر می شوند و این مسئله به نوع غذایی بستگی دارد که کارگرها به نوزاد تازه تشکیل شده می دهند . نوزادانی که باید مبدل به زنبور کارگر شوند،غذایی “معمولی “از دانه گرده گیاهان و عسل می خورند اما ملکه ها زمانی تشکیل می شوند که نوزادان باژله سلطنتی تغذیه شوند این غذا شامل دانه گرده ، عسل ، و مقدار نسبتا”زیادی ویتامین به ویژه اسید پانتوتنیک است . اما تا زمانی که ملکه اصلی سالم و باروری درکندو حضور داشته باشد ،ملکه های جدیدی پرورده نخواهند شد . اگر سرعت تخم گذاری ملکه از سرعت ساختن جایگاهها زیادتر باشد ،غذایی کمتر دریافت خواهد داشت . دراین صورت از سرعت تولید تخم کاسته می شود . برعکس ، اگر سرعت تخم گذاری اش کم باشد ، مراقبان، غذایی بیشتر دراختیارش می گذارند .
سایر حشرات نیز مشابه همین رفتار تولید مثلی را دارند . فعالیت تولید مثلی معمولا” محدود به یک ماده است ، بنابر این تمام افرادجامعه را فرزندان همان یک حشره باید شمرد . درچنین مواردی ،تمام تشکیلات اجتماعی متکی بر ژنهای این حشره ماده است و ژنهای آن به تنهایی تداوم نسل را برقرار می دارند . چنین دودمان یک ماده ای نتایج اجتماعی مهمی دارد . رقابت بر سر جفت اصولا” در جوامع بسیار پیچیده حشرات وجود ندارد و بدین ترتیب از برخورد ها کاسته می شود و نظم اجتماعی برقرار می ماند . یک زنبور کار گر درطول ۶هفته ای که زنده است درمواقع مختلف وظایف گوناگونی را در بر عهده می گیرد . زنبور های جوان ،ابتدا باید کندو داری کنند و پروازهایی که به منظور جمع آوری غذا صورت می گیرد برعهده کارگرهای مسن تر است . زنبوری که به جستجوی غذا می رود ، دانه گرده سر شار از پروتئین و شهد گل را که محلولی رقیق و شیرین است گرد می آورد . دانه های گرده درون سبد های گرده واقع برروی پاهای عقبی حمل می شوند ،اما شهد گل را زنبور وارد چینه دان مخصوص خود می کند که جزئی از لوله گوارش حشره است و در درون آن ،بزاق تا حدی شیره مذکور را گوارش می دهد . هر زنبور درهنگام بازگشت به کندو ،ابتدا درمدخل آن مورد بازرسی قرار می گیرد ،سپس دانه های گرده همراه رادر یک جایگاه می نهد و شهد گل رابه درون جایگاه دیگر بر می گرداند . زنبور های دیگر دانه های گرده را محکم بسته بندی و تبدیل شهد گل به عسل را آغاز می کنند . این زنبورها در روی جایگاه های پر از شهد گل به سرعت بال می زنند تا آب ان تبخیر شود . سپس در جایگاه پر از عسل را با موم می پوشانند. در زمستان که دانه گرده در دسترس نیست، عسل غذای اصلی زنبورها را تشکیل می دهد.
با نزدیک شدن فصل سرما ، همه ی زنبورهای نر از کندو اخراج می شوند . نرها فقط غذای محدود داخل کندو را مصرف می کنند و هیچ کاری برای جمعیت انجام نمی دهند. زنبورهای باقیمانده به صورت توده های فشرده ای به هم می آمیزند و در همین حال ، آن ها که در درون توده اند ، رو به بیرون می آیند و آن ها که در سطح جمعیت هستند خود را به درون می رسانند. بدین وسیله است که توده ی زنبورها حتی در دمای بسیار پایین هم در برابر منجمد شدن مقاومت می کنند.
منابع: http://www.bookrags.com/research/parthenogenesis-wgo

خب چیزی که مشخصه اصلا انسان رو مثال نزده چون گامت های انسان با موجودات دیگه متفاوته و این عمل در انسان رخ نمیده .
و هیچ بکرزایی در انسان تا به امروز گزارش نشده حداقل تا اوجا که من سرچ کردم ندیدم اگر هست نشون بدید.
و بحث دیگه اینه که توی تاریخ و حتی توی خود انجیل نوشته که حضرت مریم از طرف خداوند باردار شد و هیچ اسمی از بکرزایی یا چیزی مثل این نگفته و گفته نطفش مربوط به یک فرشته بوده !!!
یعنی تولد حضرت عیسی رو از عوامل طبیعی نمیدونه در صورتی بکرزایی یک عامل طبیعیه
bab70: شما میتونی عالم روح و اینکه یه روح چه شکلی هستو ثابت کنی؟
من
که بهش اعتقاد ندارم شما یی که اعتقاد داری باید اثبات کنی و من در ردیه ادعای شما استدلال میارم و بهتون اثبات میکنم وجود نداره نه اینکه شما بگی وجود داره و برهانش رو از من بخوای .
bab70: تو آخرت مگه دستو زبونو اندام ما ازمون سوال نمیکنن؟
اینو حتما طبق گفته ی قران داری میگی ؟!!
bab70: اینی هم که میگن جهنم آتیشش چند برابر این دنیاست واسه ترسو حراسه
این مغلطه تشبث به ترس هستش که معمولا ادیان خوب ازش استفاده میکنن برای ترسوندن مومنینشون
bab70: اگه جهنم مادست بگید کجای این دنیای مادیه تا بگیم چه شکلیه؟
باز طلب برهان از من میکنی !
وقتی شما میگی وجود داره باید اثبات کنی کجاست چون ما ماده بودن برامون مهمه وقتی نمیتونی اثباتش کنی و همش در توهم هستش پس معلومه اصلا اینجور چیزی وجود نداره چون
نمیتونه اثبات بشه
raheb001: عزیزه من شما که برای هیچ کدوم از جوابای من دلیلی نیاوردی حالا من ازت چند تا سوال بودن
فکر کنم به اندازه کافی جواب دادم
raheb001: اولین انسانها که بودند و از چی درست شدند بر فرض اینکه آدم و حوا نبودند و انسان از گل آفريده نشده
ببینید داستان ادم و حوا کلا برای بچه هاست که سرشون گرم بشه چون ما حتی در کتابهای عهد عتیق هم که آفرینش رو خیونیم دچار تناقض های وحشتناکی میشیم
اما امروزه بزرگترین نظریه ای که ملموس تر از همه نظریه ها در عالم بوده فرگشت داروین بوده که انسان رو انشعاب از یک نوع بوزینه ی شبیه به اورانگوتان میدونه که طی 5 میلیون سال فرگشت داشته .
raheb001: دوم اینکه چه نقدایی میتونی از قرآن بی

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#364 Posted: 15 Aug 2011 09:24

raheb001: دوم اینکه چه نقدایی میتونی از قرآن بیاری
به کرات تاپیک در قسمت مذهب داریم میتونید ببینید و اونجا متوجه بشید که چه نقدهایی بر قران وارده.
raheb001: سوم اینکه تو گفتی حضرت محمد این اطلاعاتو داشته حالا بگو ببینم کتاب سینوهه تو اون زمان تو عربستان چطور به حضرت محمد رسیده که داستان حضرت یوسف و تعریف کرده و این داستان دیگه خیالی نیست چند منبع معتبر داره
اولا در کتاب سینوهه اثری از یوسف نیست شما اینو از کجا اوردی ؟
دوما محمد داستان یوسف رو از تورات کپی کرده باورت نمیشه ؟ برو تورات رو بخون تا متوجه بشی
raheb001: چهارم اینکه تو به روح اعتقاد داری یا نه اگه اعتقاد داری که هیچی اگه اعتقاد نداری به من بگو اون 25 گرم وزنی که بعد از مرگ انسان از بدنش کم میشه چي هست؟؟؟
اولا
اون 25 گرم نیست و 21 گرم هستش که خیلی سال پیش مک دوگال این نظریه رو داد که هیچوقت اثبات نشد چون دقیقا بعد از این نظریه مستند 21 گرم رو هم درست کردن که خواستن یه جوری روح رو اثبات کنن که وقتی دوباره روی حیوانتا و انسان ها انجام دادن اثبات نشد بعلاوه انسان زمانی که میمیره کلیه اعضای بدنش انبساط پیدا میکنه و وزن ریه ها پایین میاد اما باز وزن انسان بالا میره چون بدن ول میشه این حرف هم در حد یک فرضیه بوه میتونید برید خودتون جستجو کنید.

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bab70

کاربر

ارسالها: 164

#365 Posted: 15 Aug 2011 11:54

bilbilak: شما میتونی عالم روح و اینکه یه روح چه شکلی هستو ثابت کنی؟

من
که بهش اعتقاد ندارم شما یی که اعتقاد داری باید اثبات کنی و من در ردیه ادعای شما استدلال میارم و بهتون اثبات میکنم وجود نداره نه اینکه شما بگی وجود داره و برهانش رو از من بخوای .
وقتی اعتقاد نداری پس نمیتونی گفته های مارو درک کنی.پس کلا کنف یکون همه چیو انکار میکنی
منم نگفتم بهشتو جهنم جا هست.جون جا برای مکانه و مکان هم نیاز به ماده داره.بهشتو جهنم واسه ما قابل درک نیست.
مستندایی که از انسان های بازگشته به این دنیا نگاه کنیو متوجه میشی روح وجود داره.اگه روح وجود نداشت پس عذاب وجدان هم وجود نداشت.چون ما اگه اشتباهی میکنیم و عذاب وجدان میگیریم این روحمونه که داره عذاب میکشه.حالا شما استدلالت از نبود روح چیه؟

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#366 Posted: 15 Aug 2011 14:28

bab70: وقتی اعتقاد نداری پس نمیتونی گفته های مارو درک کنی.پس کلا کنف یکون همه چیو انکار میکنی
نخیر بنده نگفتم كه همیشه در حال انكارم
من گفتم من فعلا اعتقاد ندارم و بیاعتقادم حال شما استدلال بیار اگر با عقل جور بود میپذیرم اگر نه كه ردیم رو براتون میگم این چنین استدلالی مگه مشكل داره ؟
bab70: منم نگفتم بهشتو جهنم جا هست.جون جا برای مکانه و مکان هم نیاز به ماده داره.بهشتو جهنم واسه ما قابل درک نیست.
من نمیدونم اینی كه میگید برای ما قابل درك نیستن رو متوجه نمیشم مگه ما ببخشید نفهم هستیم كه متوجه نشیم ، ما وقتی داریم میگیم وجود داره یعنی بهشت و جهنم موجودیت دارن اصلا امكانپذیر نیست شما بگی اونجا عین رویاست و كلا این حرف خنده دار میشه مثل این میمونه بگی بهشت و جهنم مثل یه رویا میمونه و اصلا امكان مادی نداره پس چیزی كه امكان مادی نداره وجود هم نمیتونه داشته باشه .
bab70: مستندایی که از انسان های بازگشته به این دنیا نگاه کنیو متوجه میشی روح وجود داره.اگه روح وجود نداشت پس عذاب وجدان هم وجود نداشت.چون ما اگه اشتباهی میکنیم و عذاب وجدان میگیریم این روحمونه که داره عذاب میکشه
اون مستندات اصلا قابل استناد نیستن چون فقط تجربه شخصی هستش نه گروهی یه كلی
وجدان هم كه یك احساس درونی مرتعش از مغز هستش كاش این برنامه ی مغز انسان كه شبكه ی منوتو1 نشون میداد رو ببینید اونجا وجدان رو توضیح داد كه وقتی یك انسان مثلا كاری میكنه چجوری مغز اون تحلیل میكنه و بد خوب رو نسبت به اجتماعش بهش گوشزد میكنه یه جور دستور ناخواسته.
bab70: حالا شما استدلالت از نبود روح چیه؟
شما استدلال كردید من هم نقد كردم اونجا جواب من هستش

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bab70

کاربر

ارسالها: 164

#367 Posted: 15 Aug 2011 21:11

دوست گلم این جمله که زیر پستاته نشونه دشمنیت با خداست.شما حقیقتو واسه من توضیح بده.اومدی بگی ایناییه سوال کردی خالی بندیه.خب بگو مشکلت چیه که دشمنی داری با خدا؟
اگه معجزرو قبول نداری پس نمیتونی قضاوت کنی.تعریف معجزه اینه که کارهای خارق العاده و بدور از ذهنی که انسان های عادی از انجام آن عاجزن
اگه معجزه نبود مردم ایمان نمی آوردن،این معجزه بود که سبب ایمان صبا به خدا شد و خداوند هم این کارو توسط پیامبرا انجام میده.اگه انجام نده همه قدرت خودشونو بالاتر میبینن.هرکی قدرتش بیش خداییش بیش.درسته؟
راجب نبود روح هم تو جواب هات به من توضیحی ندیدم.اگه ممکنه یبار دیگه بگو یا کپی کن ببینم چه توجیهی داری؟
شما میتونی این درکو داشته باشی که یه جنی دورو برت باشه دقیقا بگی کجاست؟
بهشتو جهنم هم اینی که تو مخمونه حرفی واسه ترس از خداست.به نظرم ترس از خدا نیازی به این نداره،نیاز به باور داره.تا بحال کسی تو بهشت یا جهنم نرفته که بیاد بگه چجوریه؟اگه میخوای بفهمی تا روز آخرت دندون رو جیگر بذار
تو ادیان دیگه هم به روح اعتقاد دارن،تو نمیدونم دینت چیه که بی اعتقادی.حتی بودایی ها هم اعتقاد دارن.
در باره اون مستند ها هم یه نفر نیستش.از ایرانیو خارجیش هستن.تو تلوزیون هم نشون داد.7-8 نفر بودن.اگه روحی وجود نداره یه مرده چیو میتونه ببینه یا حس کنه که بعد زنده شدن بگه؟
همشون این حرفو میزدن ولی یسریاشون یکم متفاوت:اینکه همشون تو یه جای تونل مانند بودن که تهش یه نور زیاد سفید رنگ بوده و همشون به سرعت به اون نور نزدیک میشدن و وقتی نزدیک نور شدن به این دنیا باز گشتن و دیگه چیزیو ندیدن.از ایرانی مسلمون تا بلژیکی مسیحیش اینو میگفتن.سوالم از شما اینه چجوری این چیزارو دیدن و یادشونه مونده؟

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#368 Posted: 16 Aug 2011 08:31

bab70: دوست گلم این جمله که زیر پستاته نشونه دشمنیت با خداست.شما حقیقتو واسه من توضیح بده.اومدی بگی ایناییه سوال کردی خالی بندیه.خب بگو مشکلت چیه که دشمنی داری با خدا؟
من بدنبال حقیقتم...
bab70: اگه معجزرو قبول نداری پس نمیتونی قضاوت کنی.تعریف معجزه اینه که کارهای خارق العاده و بدور از ذهنی که انسان های عادی از انجام آن عاجزن
اگه معجزه نبود مردم ایمان نمی آوردن،این معجزه بود که سبب ایمان صبا به خدا شد و خداوند هم این کارو توسط پیامبرا انجام میده.اگه انجام نده همه قدرت خودشونو بالاتر میبینن.هرکی قدرتش بیش خداییش بیش.درسته؟
اینکه میگی قوم صبا به خدا ایمان آورده و غیره اینا همش داستانه
ما تا به امروز معجزه ای ندیدیم و این اعجازها که شما میگید فقط در حیطه ی داستان میگنجه
بارها گفتم زمانی معجزه اثبات میشه که فقط یکی از اونها عملی بشه همین !
bab70: راجب نبود روح هم تو جواب هات به من توضیحی ندیدم.اگه ممکنه یبار دیگه بگو یا کپی کن ببینم چه توجیهی داری؟
من بارها گفتم روح وجود نداره یعنی نمیگم اصلا نیست چیزی که من تا به امروز فهمیدیم موجودیت نداره شاید بعدها بهم اثبات بشه و ایمان بیارم چون بدنبال حقیقتم اما چیزی که من تا به امروز فهمیدم هر چیزی در عالم تابع جاذبه هستش پس روح رو هم اگر به عنوان یک موجود بپذیریم حتما باید تابع جاذبه باشه ولی وقتی ما از نبود داریم حرف میزنیم و حتی یکبار هم تجربه کلی نشده پس قابل اثبات نیستو هیچ نظریه تا به امروز در مورد روح به ثبت نرسیده.
bab70: شما میتونی این درکو داشته باشی که یه جنی دورو برت باشه دقیقا بگی کجاست؟
اصلا جنی وجود نداره که بخوام اینجور درکی رو داشته باشم
bab70: بهشتو جهنم هم اینی که تو مخمونه حرفی واسه ترس از خداست.به نظرم ترس از خدا نیازی به این نداره،نیاز به باور داره.تا بحال کسی تو بهشت یا جهنم نرفته که بیاد بگه چجوریه؟اگه میخوای بفهمی تا روز آخرت دندون رو جیگر بذار
اینکه دیگه نشد توضیح !
به نظرم من انسانی که درستکار باشه نیازی نیست از کسی بترسه حالا ه خدا باشه چه هر کس دیگه.
bab70: تو ادیان دیگه هم به روح اعتقاد دارن،تو نمیدونم دینت چیه که بی اعتقادی.حتی بودایی ها هم اعتقاد دارن.
چون اونا اعتقاد دارن پس ما در اشتباهیم؟!!
این میشه مغلطه توسل به مرجعیت ، شما داری ملاک رو مرجعیت قرار میدی بدون اینکه حرف ما رو نقد کنی ، اتفاقا خیلی از فرقه های بودایی به روح اعتقاد ندارن البته خودم مغلطه نکنم کلی گفتم
bab70: در باره اون مستند ها هم یه نفر نیستش.از ایرانیو خارجیش هستن.تو تلوزیون هم نشون داد.7-8 نفر بودن.اگه روحی وجود نداره یه مرده چیو میتونه ببینه یا حس کنه که بعد زنده شدن بگه؟
عرض کردم نمیشه ملاکی برای درستی این مسئله بدونی فقط در حد خواب دیدن ها اونهاست وگرنه اگر به اون بود تا به امروز بسیاری از براهین خودبه خود از بین میرفتن پس فقط تجربه شخصی بوده.
bab70: همشون این حرفو میزدن ولی یسریاشون یکم متفاوت:اینکه همشون تو یه جای تونل مانند بودن که تهش یه نور زیاد سفید رنگ بوده و همشون به سرعت به اون نور نزدیک میشدن و وقتی نزدیک نور شدن به این دنیا باز گشتن و دیگه چیزیو ندیدن.از ایرانی مسلمون تا بلژیکی مسیحیش اینو میگفتن.سوالم از شما اینه چجوری این چیزارو دیدن و یادشونه مونده؟
عرض کردم شما نمیتونی 100% استناد کنی به این قضیه و حرف ها
اینچیزا فقط تجربه شخصی اونها بوده
من میگم چیزی که هست باید هممون ببینیم نه یکی بگه یکی نگه
اگر هست پس باید پیدا بشه و پیدا میشه پس دلییل نداره خودمون رو به اینچیزا سرگرم کنیم
manimoosavi: با امثال ما بچه هائ انجمن نمیشه در این موارد بحث کرد.بچه ها اگه دین داشتن اصلا تو لوتی نبودن. خوده شخص شما اگه هنر داری برو با یه ولی فقیه و یا مرجع تقلید این 25 تا سوال رو مطرح کن.اگه تونستی پا به پای اون بحث کنی و جواب بدی اون هنره.توهین نباشه ولی بحث با کسایی که علمی ندارن امثال ما هنر نیست.عمرا اگه نیم ساعت بتونی یکی با از اینا که گفتم بحث کنی.
هر جا هستی باهات میام میریم پیش 1 مرجع تقلید 1 تراول صدی میزارم اگه تونستی قانعش کنی و جوابشو بدی
به قول دوستمون خر ما از کرگی دم نداشت

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bab70

کاربر

ارسالها: 164

#369 Posted: 16 Aug 2011 11:33

bilbilak: من بارها گفتم روح وجود نداره یعنی نمیگم اصلا نیست چیزی که من تا به امروز فهمیدیم موجودیت نداره شاید بعدها بهم اثبات بشه و ایمان بیارم چون بدنبال حقیقتم اما چیزی که من تا به امروز فهمیدم هر چیزی در عالم تابع جاذبه هستش پس روح رو هم اگر به عنوان یک موجود بپذیریم حتما باید تابع جاذبه باشه ولی وقتی ما از نبود داریم حرف میزنیم و حتی یکبار هم تجربه کلی نشده پس قابل اثبات نیستو هیچ نظریه تا به امروز در مورد روح به ثبت نرسیده.
پس چرا ابری كه مادستو دچار نیروی جاذبه زمینه به آسمون میره؟چرا بخار كه از آبه به سمت بالا میره؟چرا دود سیگار به سمت بالا میره؟دود سیگار مادست كه ما میتونیم ببینیم دیگه
راجب اون مستند هم داری انكار میكنی.اون چیزیه كه اتفاق افتاده و داستان نیست.دشمنیتو با خدا سعی نكن با سوال مطرح كنی.یكی از صفات خدا حقه.شما كه میگی خدا هم از حقه واسه ما توضیح بده حق چیه و چه شكلیه كه میتونه خالق باشه؟

bab70

کاربر

ارسالها: 164

#370 Posted: 16 Aug 2011 22:57

bilbilak: bab70:
یكی از صفات خدا حقه.شما كه میگی خدا هم از حقه واسه ما توضیح بده حق چیه و چه شكلیه كه میتونه خالق باشه؟

خیلی گسترده و پیچیدست باور كن در كلمات نمیگنجه باید با هم حرف بزنیم .
این بحث بسیار بزرگتر از اون چیزیه كه فكر میكنی.
به نظرم یه تاپیك بزن به نام تعریف حق،توش حقو به طور كامل معرفی كن.بگو چه شكلیه؟گرده؟مستطیله؟مثلثه؟یا...؟
بعد صفات حقو بگو
بعد بگو حق چطور میتونه خالق باشه و یه ماده تولید كنه
چجوری مادیاتو نظم میده
خونش كجاست؟
چند سالشه؟
قابل دیدنه یا نه؟
اونوقت میشه فهمید هدف كلیت چیه و برای گفتت دلیل داری

صفحه 37 از 54: « پیشین 1 ... 36 37 38 ... 53 54 پسین »

مذهب /

ای مردم من 25 تا سوال دارم شما فقط به یکیش پاسخ بدید ؟

این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

↑ بالا