ارسالها: 376
#11
Posted: 11 Apr 2011 12:40
nimachi: ببینین یه سوال؟
شما ها اگه تاجر بودین و كاروان تجاری داشتین ایا مسولیت این كاروان رو به یه ادم با سواد می دادین یا بی سواد؟
خدیجه فقط بخاطر امین بودن پیامبر كاروان را به او نداد این كاملا مشخصه كه فرد باید كمی سواد داشته باشه تا تجارت كنه
توی زمان جاهلیت سواد برای مردم مهم نبود
این دلیل یكمی امروزیه ساعت زمانت رو كار بنداز و برو به 1400 سال قبل و مثل مردم اون زمان - البته نه ایران - عربستان فكر كن
به معنی كلمه احمد توجه كردی ؟ به معنای ستایش كنندست
به معنی كلمه محمد هم توجه كن كه باز همین معنی رو میده
میدونی مثل چیه مثل مریم و ماریا هستشهر دو یك معنی میدن ولی توی انجیل اومده ماریا (ماریان) و توی قرآن اومده مریم
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
ارسالها: 376
#12
Posted: 11 Apr 2011 12:50
nimachi: سلام كم پیدایی؟
تجارت تجارت دیگه ادم باید حد اقل جمع و تفریق بلد باشه و اگه قرار بود یك قراردادی چیزی بنویسن بتونه بخونه یا نه؟
مگه تجارت الكیه
اوندش خودت كم پیدایی
من كار دارم زن دارم زندگی دارم مثل شما كه نیستم
بهت گفتم یكمی مثل مردم اون زمان فكر كن همه تاجرها كه سواد نداشتن اون موقع
اصلا چرا راه دوری برین الان بیسواد ترین ادما توی اجتماع كاسبا و تاجران فقط پول دارن
اون موقع هم همینطوری بود پول داشتن تجارت میكردن .
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
ارسالها: 376
#13
Posted: 12 Apr 2011 14:51
nimachi: كاسبا حساب دو دوتا رو خوب بلدن
خوب این كه زیاد سخت نیست
تازه اكثر تجار اون زمان هم بی سواد بودن باسوادای عرب شعرا و نویسنده ها بودن
یه دلیل بهتر بیار
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
ارسالها: 46
#14
Posted: 16 Apr 2011 07:22
سوادداشته عزیزم ولی قران در زمان خودش جمع اوری نشده در زمان عثمان سوره های که در مکه به محمد نازل شده و سوره های که در مدینه سوره های مکه قابل فبول تر چون توش از جنگ کشتار کمه.و در مورد سواد کسی که تجار بود بود و در شهر ها و کشور های دیگه رفت امد داشت نمیتونه سواد نداشته باشه و اگه دقت کنی تحت تاثیر دین یهود و مسیح بوده و با دین ایرانی غربیه شما میتونی بری سوره روم ایه 1 تا 3 معنی شو بخونی یکم متوجه میشی .در کل دیگه گذشته نه ما به عقب بر میگردیم نه دیگه به اون دوران تو عقل و خرد خودتو نگاه کن این سوال ها مارو بجای نمیروسونه موفق باشی
انقدر به دنیا نگریسته ام که افسردم پس چشمانم نیازی به خوب شدن ندارد.حیکم محمد زکریای رازی
ارسالها: 1079
#15
Posted: 18 Apr 2011 07:51
محمد به هیچگونه بی سواد نبوده
اتفاقا خیلی هم هوشمند و باسواد بوده از کتابی که به اسم قران دروارد مشخصه
خیلی رند و زرنگ بسیار هم محیل و باهشون البته در پاره ای اوقات خونخوار خب اونم به خاطر مکنتی بود که میدونست بهش میرسه
در کل محمد باسواد و هوشمند بوده.
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 338
#17
Posted: 17 Apr 2012 04:13
rahgozar71: محمد سواد داشته. به چند دلیل. یک اینکه پای بعضی عهد نامه ها رو خودش اسمش رو نوشته.اگه سواد نداشت نمیتونت دارایی های هنگفت خدیجه رو حساب کنه(میدونید که محمد برای خدیجه تجارت میکرده) و اینکه در قرآن آمده: به خدا و پیامبر امیش ایمان بیاورید. امی به معنای بی سواد نیست. امی یعنی غیر یهودی و از کلمه عبری گرفته شده. در جاهای دیگه قرآن به غیر یهودیان کلمه امی نسبت داده شده. فک میکنم همین ها کافی باشه.
behta: سلام حضرت محمد (ص) بی سواد بودند (سواد البته به معنی عام آن یعنی توانایی خواندن ونوشتن) یکی از القاب آن حضرت هم همین است پیامبر امی اما نکته مهم اینست که اولا معیاردر شخصیت افراد با سواد یا بی سواد بودن آنها نیست چه انسانهای ظاهرا با سوادی که بلا نسبت شما از حیوان پست ترند! وچه مردمان بی سوادی که با فضیلت ترین افراد روزگارند ثانیا یکی از معجزات دین اسلام همین است یعنی قران که کاملترین ، شیوا ورسا ترین کتابی است که به دست بشر رسیده از زبان انسانی جاری می شود که بی سواد بوده ونهایتادلیلی است برای اینکه قران کتاب آسمانی است و زائیده فکروتخیلات انسان نیست . چون فرد بی سواد نمی تواند کتابی با این عظمت تالیف کند!
آره ايشان بي سواد بودند اما وقتي كه به همه كافران مكه سوره كوتاه ( انا اعطينا كلكوثر.....) را خواند بزرگ ترين دانشمند آنها به دين اسلام رجوع كرد
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 533
#18
Posted: 17 Apr 2012 14:51
اگر فرض بگیریم محمد بی سواد بوده و فقط ایاتی که بهش نازل می شده را عینا بیان میکرده میشد قبول کرد ولی محمد ایاتی که بهش نازل شده را برای مردم تفسیر میکرده پس باید یه سوادی داشته باشه و گرنه یه ادم بی سواد چی از علم تفسیر سرش میشه مگر اینکه الله با علم غیبش با سوادش کرده باشه که در اون صورت با سواد تلقی میشه نه بی سواد
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 533
#20
Posted: 8 Sep 2012 23:04
در آيه چهل و هشت سوره عنکبوت امده است :
وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ
و تو هيچ كتابى را پيش از اين نمی خواندى(تلاوت کردن) و با دست خود كتابى نمى نوشتى و گر نه باطل انديشان قطعا به شك مى افتادند
بسياري از مذهبيون با استناد به اين ايه ميگويند منظور از امي بي سواد بوده و محمد بي سواد بوده است .
نقد تفسير آيه:
در ايه بالا مراد از کلمه «کتاب» تنها کتب ديني قديمي است. شاهد آن اينکه واژه «يتلوا» و تلاوت درباره خواندن متون ديني بکار ميرود نه هر کتابي.[راغب در مفردات ميگويد: تلاوت اخص از قرائت است. تلاوت تنها در مورد متون مقدس ديني بکار ميرود ولي قرائت در مورد هر نوع متني]
مضافاً بر اينکه اتهام محمد تنها اين بوده که وي مطالب قرآن را از متون ديني گذشتگان اقتباس و رونويسي کرده است. لذا آيه تنها در مقام رد اين اتهام است نه آنکه محمد اصلاً خواندن و نوشتن نميدانسته است.[مثلاً براي اثبات معجزه حضرت عيسي (ع) همين اندازه که ثابت شود ايشان هيچ کتاب پزشکي را نخوانده و نزد هيچ طبيبي آموزش نديده است کافي است که باور کرد کارهاي خارقالعاده وي معجزهالهي است. ديگر نيازي به اين نيست که ايشان اصلاً بيسواد باشد]
همچنين از مسلمات تاريخ زندگي محمد اين است که محمد مدتي تجارت ميکرده است. چگونه تاجري ميتواند بيسواد باشد و حال آنکه تجارت نياز به خواندن و نوشتن قراردادهاي تجاري، امضاء، محاسبه امور مالي و امثال آن دارد. آن دسته از علماي مسلمان که دروغ بيسوادي را جعل کردند فراموش کردند که در زمان محمد اعداد به شکل امروزي استفاده نميشد بلکه از حروف الفبا استفاده ميشد. محمد به عنوان تاجر و بازرگاني موفق در زندگي خود ناچار بود که با اعداد سروکار داشته باشد.
البته نظرات ديگري هم درباره معني امي هست مثل
معناي امي بودن پيامبر بي سوادي وي نيست بلکه امي لقبي است که بخاطر مکه (ام القري ) به ساکنين آن مي داده اند و يا معناي ديگر امي درباره پيامبر درس نخوانده بودن ايشان است نه بيسوادي و جهل.(آيتالله سيد حسن ابطحي)
بعضى از مفسران نيز امي را به معنى (امت عرب ) در مقابل يهود و ديگران تفسير کرده اند، و آيه 75 سوره آل عمران را شاهد بر اين معنى مى دانند که مى گويد: قالوا ليس علينا فى الاميين سبيل : يهود گفتند ما در برابر اميين(غير يهود) مسئول نيستيم .
[b]درآيه دوم سوره جمعه آمده است:
هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ
اوست که در ميان مردم بي سواد ، پيامبري از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان تلاوت کند و آنان را پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بياموزد ، و آنان به يقين پيش از اين در گمراهي آشکاري بودند.(حجت الاسلام انصاريان)
نقد تفسير ايه:
اگر منظور از امي در اين ايه بي سواد است پس ميشه نتيجه گرفت محمد بي سواد پيامبر بي سوادان بوده است و با سوادان شامل اين مقوله نميشدند و محمد آيات رو فقط براي بي سوادان ميخوانده است تا آنها را هدايت کند نه اقوام ديگر را .
در ثاني اگرتمام مردمان مکه بيسواد بودند پس آن اشعاري که مردم مکه ميگفتند و آن را روي پوست نوشته و روي ديوار کعبه نصب ميکردند تا همه بخوانند چيه ؟؟
پس اين ترجمه منطقي تر به نظر ميرسه
اوست که براي کساني که کتاب آسماني نداشتند، پيامبري از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان تلاوت کند و آنان را پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بياموزد ، و آنان به يقين پيش از اين در گمراهي آشکاري بودند.
درآيه بيستم سوره ال عمران امده است:
فَإنْ حَآجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ وَ الأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
پس اگر با تو به محاجه برخاستند بگو من خود را تسليم خدا نمودهام و هر كه مرا پيروى كرده و به كسانى كه اهل كتابند و به بي سوادان (مشركان بي کتاب) بگو آيا اسلام آوردهايد پس اگر اسلام آوردند قطعا هدايتيافتهاند و اگر روى برتافتند فقط رساندن پيام بر عهده توست و خداوند به امور بندگان بيناست
نقد تفسيرآيه :
در اين آيه مخاطبين دو گروه بودهاند:
1)اهل کتاب که فرض شده همگي باسواد هستند.
2) اميون-کساني که کتاب آسماني ندارند که فرض شده همگي بيسواد هستند
در اينجا در مقابل اهل کتاب الأُمِّيِّينَ را اورده است پس الأُمِّيِّينَ بايد به معناي بدون کتاب باشد نه بي سواد
مفسرين نيز گفتهاند مراد از «اميين» در اين آيه اعراب غير يهودي و مسيحي و بطور کلي تمامي کساني است که پيرو يک کتاب آسماني نبودهاند.
درآيه هفتاد و پنجم سوره ال عمران امده است:
وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيْکَ إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
در ميان اهل کتاب ، کساني هستند که اگر ثروت زيادي به رسم امانت به آنها بسپاري ، به تو باز مي گردانند و کساني هستند که اگر يک دينار هم به آنان بسپاري ، به تو باز نمي گردانند مگر تا زماني که بالاي سر آنها ايستاده ( و بر آنها مسلّط ) باشي! اين بخاطر آن است که مي گويند: «ما در برابر امّيّين (غير يهود ) ، مسئول نيستيم.» و بر خدا دروغ مي بندند در حالي که مي دانند (مکارم شيرازي)
[/b]در اين ايه نيز فقط از کلمه الأُمِّيِّينَ معني غير يهود برداشت ميشه نه بي سواد.
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن