ارسالها: 533
#121
Posted: 15 Jul 2012 15:31
nicereza: به نظر شما مثلا برای اینکه به یک نفر اثبات کرد که برق وجود داره اول طرف رو باید فرستاد دانشگاه دکتری برق بگیره و بعد گفت برق وجود داره؟؟؟؟ اگه یه لامپ وصل کنیم روشن شه طرف باورش نمیشه؟؟؟؟
پس الان یعنی خدا وجود دارد (استدلال منطقی)
ما انسانها صفات را به شخص ,اشیا یا موجودی نسبت میدهیم حالا مگر خدا موجود است که ما صفت به اون نسبت میدهیم
این برمی گرده به اون مقوله خودشناسی که خدارا مثل خودمان(چون خالقش خودمون هستیم) هوشمند و دارای دو دست (طبق ایه سوره مائده)
oshinam: وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ کَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ کَثيراً مِنْهُمْ
يهود گفتند: دست خدا بسته است! به واسطه اين گفتار دست آنها بسته شده و به لعن خدا گرفتار گرديدند ، بلکه دو دست خدا گشاده است و هر گونه بخواهد انفاق مي
و به اون مثل آدمها صفت نسبت میدهیم
پس میبینی همجون بدون دلیل نبست که میگن برای خدا شناسی اول باید به اصول خود شناسی برسی 
shoogooli: خدا نامحدود هستش و ما محدود هيچوقت محدود قادر به درك نامحدود نيست و انسان هم كه از حداقل مغزش استفاده ميكنه پس توقع نداشته باش كه انسان به يك غيره موجود صفت نده
شما ابتدا اثبات کن خدایی وجود داره تا برسیم سر مسئله محدود و نامحدود
بنده و شما و همه انسانها درکمون محدوده شمای محدود با درک محدود از کجا فهمیدی خدات نامحدوده
shoogooli: منظور از باز بودن دو دست يكجور آغوش باز بودن و پذيرش و قادر بودن به هر چيز است
شمای محدود چطور فهمیدی و درک کردی منظور خدای نامحدود از این ایه اینه
shoogooli: منظور از باز بودن دو دست يكجور آغوش باز بودن و پذيرش و قادر بودن به هر چيز است
شمای محدود چطور فهمیدی و درک کردی منظور خدای نامحدود از این ایه اینه
shoogooli: تفسير علماي دين كه به مرز نا محدود بودن رسيدن
شمای مجدود از کجا درک کردی اونها به مرز نامحدود بودن رسیدن شاید چون دیدن درکت محدوده سرت کلاه گذاشتن
بنده قبلا علم تفسیر رو با دلیل منطقی نقد کرده ام
https://www.looti.net/11_5808_9.html#msg141799130
پست ۸۶
شما احتمالا از دوستان اهل سنت هستید
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 1329
#122
Posted: 16 Jul 2012 12:01
oshinam: دوست عزیز حقیقت يه چيز نسبي هست هر کسی فکر میکنه حقیقت پیش خودشه چه اون کسی که بت میپرسته چه اونی که گاو میپرسته چوناونی که به خدا اعتقاد داره و چه حتیمن بی دین فکر میکنیم حقیقت پیش خودمونه .
اگر از من بپرسی میگم حقیقت انسانیته ( انسان بودن)
حالا شما بگو حقیقت چیه؟فقط نگو حقیقت اون چیزیه که پیش خودته(دین خودت)
شما يه با اين حرفت ثابت كردي كه سوفيسطايي هستي حرفت پيروي از پروتاگوراس و فرضيه انسان معيار همه چيز است!
معروف ترين سوفسطايي پروتاگوراس بوده و تو بحق كه روش رو سفيد كردي ولي خدايي بد سوتي دادي تو فلسفه و منطق رو براي سفسطه ميخوني نه دليل بحث با سوفيسط نتيجه نداره چون جهان رو هم انكار ميكنه چه برسه به علوم مابعدالطبيعه...وسلام
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 533
#123
Posted: 16 Jul 2012 13:03
nicereza: oshinam
من باور ندارم که شما وجود خارجی داشته باشی. اگه بتونی اثبات کنی وجود داری منم برات اثبات میکنم خدا وجود داره؟
خب اگر باور داری که من وجود خارجی ندارم پس چرا داری باهام حرف میزنی پس میدونی که وجود خارجی دارم پس قبول کن خودتو گذاشتی سرکار 
بنده میخوام منطقی اثبات کنم شما سفسطه بازی یا بنده
این جمله بنده است
oshinam: دوست عزیز حقیقت یه چیز نسبی هست هر کسی فکر میکنه حقیقت پیش خودشه چه اون کسی که بت میپرسته چه اونی که گاو میپرسته چون اونی که به خدا اعتقاد داره و چه حتی من بی دین فکر میکنیم حقیقت پیش خودمونه .
اگر از من بپرسی میگم حقیقت انسانیته ( انسان بودن)
حالا شما بگو حقیقت چیه؟فقط نگو حقیقت اون چیزیه که پیش خودته(دین خودت)
دوست عزیز بنده گفته ام هر کسی فکر میکنه حقیقت پیش خودشه حتی گفته ام من بی دین هم فکر میکنم حقیقت پیش خودمه پس در نتیجه حقیقت یه چیز نسبی هست و بعدش گفتم حقیقت انسانیته که مقدمه بر همه چیز حالا بگو این کجاش سفسطه است .
اما ببینیم شما چی گفتی
slash00: شما يه با اين حرفت ثابت كردي كه سوفيسطايي هستي حرفت پيروي از پروتاگوراس و فرضيه انسان معيار همه چيز است!
معروف ترين سوفسطايي پروتاگوراس بوده و تو بحق كه روش رو سفيد كردي ولي خدايي بد سوتي دادي تو فلسفه و منطق رو براي سفسطه ميخوني نه دليل بحث با سوفيسط نتيجه نداره چون جهان رو هم انكار ميكنه چه برسه به علوم مابعدالطبيعه...وسلام
شما میگی فرضیه انسان معیار در صورتی که بنده گفته ام حقیقت انسانیت(انسان بودن) ربط این دو به هم چیه؟
شما بر اساس همین فرضیه اشتباه نتیجه گیری کردی که بنده طرفدار پروتاگوراس و سفید کردن روی اون و بقیه قضایا که به این کار شما میگن سفسطه مصادره به مطلوب
یعنی اینکه واژه انسانیت و انسان بودن رو شما برای مطلوب خودت به فرضیه انسان معیار و سفسطه تعبیر کردی (سفطه مصادره به مطلوب )
پس قبول کن تمام سفسطه بازا باید بیان پیش شما دوره ببینند
بنده میخوام منطقی اثبات کنم شما سفسطه بازی یا بنده
این جمله بنده است
oshinam: دوست عزیز حقیقت یه چیز نسبی هست هر کسی فکر میکنه حقیقت پیش خودشه چه اون کسی که بت میپرسته چه اونی که گاو میپرسته چون اونی که به خدا اعتقاد داره و چه حتی من بی دین فکر میکنیم حقیقت پیش خودمونه .
اگر از من بپرسی میگم حقیقت انسانیته ( انسان بودن)
حالا شما بگو حقیقت چیه؟فقط نگو حقیقت اون چیزیه که پیش خودته(دین خودت)
دوست عزیز بنده گفته ام هر کسی فکر میکنه حقیقت پیش خودشه حتی گفته ام من بی دین هم فکر میکنم حقیقت پیش خودمه پس در نتیجه حقیقت یه چیز نسبی هست و بعدش گفتم حقیقت انسانیته که مقدمه بر همه چیز حالا بگو این کجاش سفسطه است .
اما ببینیم شما چی گفتی
slash00: شما يه با اين حرفت ثابت كردي كه سوفيسطايي هستي حرفت پيروي از پروتاگوراس و فرضيه انسان معيار همه چيز است!
معروف ترين سوفسطايي پروتاگوراس بوده و تو بحق كه روش رو سفيد كردي ولي خدايي بد سوتي دادي تو فلسفه و منطق رو براي سفسطه ميخوني نه دليل بحث با سوفيسط نتيجه نداره چون جهان رو هم انكار ميكنه چه برسه به علوم مابعدالطبيعه...وسلام
شما میگی فرضیه انسان معیار در صورتی که بنده گفته ام حقیقت انسانیت(انسان بودن) ربط این دو به هم چیه؟
شما بر اساس همین فرضیه اشتباه نتیجه گیری کردی که بنده طرفدار پروتاگوراس و سفید کردن روی اون و بقیه قضایا که به این کار شما میگن سفسطه مصادره به مطلوب
یعنی اینکه واژه انسانیت و انسان بودن رو شما برای مطلوب خودت به فرضیه انسان معیار و سفسطه تعبیر کردی (سفطه مصادره به مطلوب )
پس قبول کن تمام سفسطه بازا باید بیان پیش شما دوره ببینند
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 2554
#124
Posted: 20 Jul 2012 15:31
خدا وجود داره حالا به هر اسمی دوستم اپه قرار بود یه خدایی باشه و همه چیز رو گل و بلبل کنه همه مشکلات رو حل کنه و هیچ کس در سختی نباشه یا مثلا تا کسی گنته کرد زود گوشش رو بکشه دیگه چه راهی میموند واسه اطاعت نکردن ازش کلا خدا دنبال سو تفاهمه تا هی بهش شک کنی ادم بد پولدار میشه ادم خوب بیجاره است و بد میاره چون اگه این چیزها قانون داشت مثلا همه ادم های بد بدبخت و بد شانس بودن یا هر کی دروغ میگفت یک فیل از اسمون می افتاد رو سرش (مثل هنی تو سریال چمپیون ) دیگه نه کسی دروغ میگفت نه بدی میکرد خوب بهشت بود دیپه خدا هم بیکار نبود بندازمون زمین جمعا خدا هر کار بکنه یک سوراخی باز میذاره که ببینه ادم ها در حال اختیار چیکار میکنن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 1329
#125
Posted: 24 Jul 2012 17:13
oshinam
شما گفتي حقيقت چيزي نسبيه همين سفسطست ديگه من چي بگم؟ يعني اگه من بگم شما وجود نداري دارم حقيقت رو ميگم چون حقيقت چيزيه كه من تصور ميكنم نه اون چيزي كه واقعيت هست(واقعيت رو حقيقت ندونستن) من سفسطه مصادره به مطلوب كردم؟ يا شما كه گفتي حقيقت نسبيه؟ بعد اسم اون فرضيه انسان معيار همه چيز استه يكم دربارش تحقيق كن چون روش سفسطهش همون حقيقت يك چيز نسبي استه
و اين نشون ميده كه شما دانسته يا ندانسته از تعبير من استفاده به مطلوب كردي(سفسطه مصادره به مطلوب)
اين فلسفه يونان باستان رو ما سالها قبل جوئيديم داش
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 533
#126
Posted: 24 Jul 2012 18:14
slash00: يعني اگه من بگم شما وجود نداري دارم حقيقت رو ميگم چون حقيقت چيزيه كه من تصور ميكنم نه اون چيزي كه واقعيت هست
میبینم از سفسطه زدی تو کار مغلطه
دوست عزیز اینجا تاپیک مذهبه پس منظور بنده از حقیقت مربوط به دین است نه هر چیزی.
مثلا همه میدونیم زمین گرده
پس واقعیت اینه که زمین گرده حالا اگر کسی بگه زمین مسطحه ایا اونو میشه حقیقت فرض کرد .
بنده الان دارم این مطالب رو مینویسم پس هر آدم عاقل و با منطقی میفهمه که بنده وجود دارم
پس اگر کسی بگه بنده وجود ندارم آیا میشه اونو حقیقت فرض کرد مسلما نه حقیقت اینه کسی که این حرفو میزنه باید به عقل و منطقش شک کرد.
اما در مقوله دین بحث فرق میکنه واقعیت یه چیز نسبی است الگوی مطلق نمیشه براش تعریف کرد پس حقیقت هم نسبی میشه.
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 1329
#127
Posted: 24 Jul 2012 18:33
دوست عزيز عقل و منطق ميگه فقط يك حقيقت ميتونه وجود داشته باشه يا خدا وجود دارد يا ندارد كه من ميگم داره هر حرفي كه هر قضيه رو نسبي كنه ميشه سفسطه اي كسايي كه فلسفه خونديد درست هست يا نه؟
مغالطه هم چيزيه كه درظاهر درست باشه در باطن غلط مثلا گاو حيوان است هر گاوي شاخ دارد پس تمام حيوانات شاخ دارند اين در منطق از لحاظ اصول درسته ولي درباطن غلطه حرفي كه من زدم صد در صد حكم صادق فلسفه بود
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 533
#128
Posted: 24 Jul 2012 19:00
slash00: دوست عزيز عقل و منطق ميگه فقط يك حقيقت ميتونه وجود داشته باشه يا خدا وجود دارد يا ندارد
خدا چیه ؟
هر کسی برداشت خودشو از خدا داره یکی خدا رو بت میدونه یکی گاو یکی موجود نامرئی یکی اهورامزدا یکی شیطان یکی مثل من خدا رو همون قوانین طبیعت میدونه
هر کسی برداشت خودشو از دین داره یکی مسلمان (تشیع و تسنن ) یکی میسحی یکی یهودی یکی زرتشتی یکی بودایی یکی هندو یکی هیچ دینی رو قبول نداره
slash00: مغالطه هم چيزيه كه درظاهر درست باشه در باطن غلط
مغالطه به استدلال و قیاس باطل برای دگرگون نشان دادن حقایق گفته می شود. مغالطه گو کسی است که از روی استدلال نادرست به یک نتیجه ای دست یافته و آن نتیجه را در دیگر نتیجه گیری ها به عنوان یک استدلال نادرست بکار می گیرد.
مثلا بنده میگم در دین حقیقت نسبی ولی شما اینو بسط میدی به اینکه چون حقیقت نسبی هست پس بنده وجود ندارم(استدلال نادرست)
پس میبینی بدون دلیل نیست که میگم مغلطه بازی
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 1329
#129
Posted: 24 Jul 2012 19:15
حقيقت نسبي اصلا وجود نداره چون ديگران در واقعيت اشتراك ندارن حقيقت نسبي ميشه؟ از اين مسخره تر چيزي وجود داره؟ يك خط كش داريم من تصور ميكنم 22 سانته يك نفر ديگه تصور ميكنه21 سانته يك نفر ديگه تصور ميكنه 20 سانته يك نفر تصور ميكنه 19 سانته درواقع خط كش 20 سانته چون همگان در واقعيت اشتراك ندارن پس حقيقت نسبيه؟ اين براي يك نميگم فيلسوف يك كسي كه يك كتاب فلسفه رو فقط خونده باشه از فحش بدتره!
بعد در منطق جمله و فرضيه اي صادقه كه در تمام تصديقات نتيجه صادق بده حقيقت نسبي سفسطه محضه
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 533
#130
Posted: 25 Jul 2012 04:51
slash00: حقيقت نسبي اصلا وجود نداره چون ديگران در واقعيت اشتراك ندارن حقيقت نسبي ميشه؟ از اين مسخره تر چيزي وجود داره؟ يك خط كش داريم من تصور ميكنم 22 سانته يك نفر ديگه تصور ميكنه21 سانته يك نفر ديگه تصور ميكنه 20 سانته يك نفر تصور ميكنه 19 سانته درواقع خط كش 20 سانته چون همگان در واقعيت اشتراك ندارن پس حقيقت نسبيه؟ اين براي يك نميگم فيلسوف يك كسي كه يك كتاب فلسفه رو فقط خونده باشه از فحش بدتره!
واقعیت چیه ؟
دوست عزیز در مورد خط کش اگر شما بتونی اثبات کنی خط کش ۲۰ سانتی متره اون واقعیت قلمداد میشه ولی تا زمانی که نتونی اثبات کنی اون یه حقیقت نسبی تلقی میشه.
واقعیت قابل اثبات هست (مثل گرد بودن زمین) ولی حقیقت به نگرش افراد بستگی داره مثل مقوله دین که قابل اثبات نیست پس در نتیجه حقیقت نسبی است.
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
صفحه 13 از 26