ارسالها: 1131
#191
Posted: 4 Jul 2013 11:41
EarthQuake_PN: اللهی در کار نیست ولی خدا وجود داره !
یکی از مسائلی که این روزها خیلی طرفدار داره، اینه که خدا هست، ولی خدای اسلام نیست.
اما اگر خوب دقت کنیم در طول تاریخ بشر، خدا که در هر دوره ای یک نام و یک سری قوانین داشته، تکامل پیدا کرده.
همیشه هم بنا به نیاز جامعه، توسط شخص یا اشخاصی، در راستای ایجاد یک جامعه منزه تر- از جهت انسانی- به افراد معرفی شده.
مثلا" در زمان یونانیان قبل از مسیحیت، مردم مدام در جنگ های خونین شرکت میکردند و برای اینکه حاکمان جنگ رو یک امر الهی جلوه بدن، اساطیر رو جنگجو و قدرت طلب جلوه میدن. جلوتر که میریم خدا به یک خدای واحد تبدیل میشه و تقریبا" دچار دگردیسی خاصی نمیشه اما از سوی دیگر تمام قوانینش بنا به زمان تغییر میکنه. مثلا" موسی وقتی ده فرمان رو دریافت میکنه، فقط صحبت از قوانین کلی و جامع بوده. چون اون زمان زندگی پیچیدگی خاصی نداشت و لازم نبود موسی اونقدر قانون و بند و تبصره ایجاد کنه.
ولی وقتی به اسلام و مسلمین میرسیم، جامعه عرب در بد وضعیت و جهلی گیر میکنه. با یکسری خداپرستی ساده و مراسم ازدواج فرمالیته مسیحیت و یا نماز و روزه یهودیت کار حل نمیشه. فرد مجبوره خدایی رو تعریف کنه که قوانینش جلوی این کارهای غیر انسانی رو بگیره.
در حال حاضر هم از همه خدایانی که تجربه شدن خسته شدیم. تنها کار بسیار عقلانی محمد این بود که خود رو خاتم النبیین معرفی کرد تا بعد از خودش، کسی نتونه ادعای خدای جدیدی رو داشته باشه!
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 2554
#192
Posted: 22 Jul 2013 09:57
خدا نظم و نظامی برای هستی قرار داده و خلقش کرده که تبعاتی داره
اما در مورد سوال شما اگر قرار بود خدا همه چیز رو درست کنه پس ادمها قرار بود چیکار کنن ...عقل چرا داشته باشن
انسان دارای حق انتخاب است و میتونه بین ۰ تا ۱۰۰ بدی و خوبی قرار بگیره میتونه جانی بشه یا پیامبر و این دلیل انگیزش دنیاست
اگر قرار بود همه کارها رو خدا بکنه خوب اصلا چرا ادم بیاد زمین
ما ادمها خیلی اوقات افراد رو در کاری مخیر میزاریم
یک مثال ساده برا همه اتفاق افتاده
وقتی یک بچه وسط یک جمع از اقوام است
همه میخوان بچه رو ترغیب کنن که سمت اونها بره گرچه میتونن اینکار رو با جبر انجام بدنم اما بچه رو مخیر میزارن ببینن بغل بابا میره یا بابا بزرگ یا عمو و دایی همه میدونن بغل بابا درست ترین کاره ام پدر نمیره زود بغلش کنه بلکه دوست داره در میون اون جمع خوده بچه این انتخاب رو بکنه و وقتی بچه بغل هیچکی نمیره اانگار بابا افتخار میکنه که بچه اش کار درست رو انجام داده
انسان دارای اختیار و کار خوب و بد رو هم میدونه
فک میکنی خلخالی در ته وجدانش نمیدونست کاری اشتباهه ...بخدا میدونست
اگر قرار بود خدا هر کی گناه کرد ر و همون جا خشک کنه دیگه کی گناه میکرد
خلاصه این سفسطه ها قدری سخیف و مسخره اخدا به همه اختیار داده و همه افراد میتونن بهترین یا بدترین باشن و اونچه اینجا ارزشه این است که با وجود ازادی و کشش گناه انسانها مسیر درست رو طی کنن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#195
Posted: 13 Oct 2013 11:25
bilbilak: میگن الله از بین برنده ی بدی هاست پس به سوالات پاسخ بده :
اولا خوده خدا کاری نمیکنه خدا نور است و راهنما که میتونه هدایت کنه به شرطی که کسی بخواد
یعنتی خدا میگه فلان کار بده اما کسی رو مجبور به انجام دادن یا ندادن کاری نمیکنه و مردم اختیار دارن چیکار کنن bilbilak: 1- پس چرا مانع جنگ های صلیبی نشد ؟
2- پس چرا مانع کشتارهای نژادپرستانه ی هیتلر نشد؟
3- پس چرا مانع کشتارهای استالین تو سرمای سیبری نشد؟
4- پس چرا مانع کشتارهای خلخالی نشد؟
5- پس چرا مانع کشتن سقراط نشد؟
ببخشید من مسخره تر از این سوالها ندیدم
عجیبه که کسی بخواد به این سوال ها جوابه منطقی هم بده
خدا مگر قاضی و شاه و مصلح است که جلوی جنگ و کشت و کمشتار رو بگیره
اگر قرار به این کارها باشه که دیگه دنیا میشد گلستون و کاری واسه مردم نمیموند
شما خدا رو با بابا و ننه و قاضی و دوست و رفیق اشتباه گرفتی
دوست داشتی هر کس خواست کاره بد کنه خدا یک فیل از اسمون بندازه سرش و یارو رو بکشه
مثلا هیتلر تا میخواست دستور شروع جنگ رو بده یکباره تبدیل به مجسمه نمک میشد
یا قاتل سقراط تا خواست شمشیر رو بزنه بهش سنگ میشد
واقعا اینجوری دوست داشتی
به نظرت اون موقع کسی پیدا میشد کار بد کنه ؟؟؟
نقش اراده و ازادی انسانها چی میشد
خوبه ادم اول سوال منطقی بپرسه بعد جوابه منطقی بخواد
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 60
#200
Posted: 1 Apr 2014 11:04
. خیلی قشنگه بخون یه دقیقه هم وقت نمیبره آيا خدا هست ؟ مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد. مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟ آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد. مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم. مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد. آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد. اینو برای همه بزارید واقعا لازمه همه بخونن...
لزومي ندارد من هماني باشم که تو فکر مي کني ، من هماني ام که حتي فکرش را هم نمي تواني بکني زانو نمي زنم، حتي اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد ! زانو نمي زنم، حتي اگر تمام مردم دنيا روي زانوهايشان راه بروند ! من زانو نمیزنم.