ارسالها: 3502
#31
Posted: 3 May 2011 12:35
سیمای زن در نهج البلاغه
خطبه ٨٠ نهج البلاغه ـ معاشرالنّاس ان النساء نواقص الایمان نواقص الحظوظ نواقص العقول: ای مردم ،زنها
از ایمان و ارث و خرد کم بهره هستنداما نقصان ایمان آنها به جهت نماز نخواندن و روزه نگرفتن است...
در روزهای حیض و جهت نقصان خردشان آن است که در اسلام گواهی دو زن به جای گواهی یک مرد است و از جهت
نقصان نصیب و بهره هم،ارث آنها نصف ارث مردان می باشدپس از زنهای بد پرهیز کنیدو از خوبانشان بر حذر باشید و در
گفتار و کردار پسندیده از انها پیروی نکنید تا در گفتار و کردار ناشایسته طمع نکنند.
و اما فلا نه فادرکها رای النساء و ضغن غلافی صدرها
اما بر فلان زن(عایشه) اندیشه زنان غلبه یافت و کینه در سینه او جوشیدن گرفت،همچون دیگ آهنگران که در آن فلز گدازند و
اگر او را فرا می خواندند تا آنچه با من کرد با دیگری کند،نهی می نمود و بعد از این هم حرمت و بزرگی پیش از این برای او باقی است و حساب و بازرسی با خداوند است.
نامه ١۴ نهج البلاغه
ولا تهیجوا النساء با ذی و
و زنان را با آزار رساندن به آنها بر میانگیزید،هر چند دشنام به شرافت و بزرگواری شما داده،به سرداران و بزرگانتان نا سزا
گویند،زیرا نیروها،جانها و خردهای ایشان ضعیف و سست است حتّی در زمانی که زنان مشرک بودند ما را گفته بودند که از
آنها دست باز داریمدر زمان جاهلیت اگر مردی زنی را با سنگ یا چماق میزد،بر اثر آن،او را و بعد از او فرزندانش را سرزنش
می نمودند.
نامه ۳١ نهج البلاغه
وایاک و مشاورة النّساء فانّ رایهنّ الی افن و عزمهن الی و هن و
از رای زدن بازنان بپرهیز،زیرا ایشان را رایی سست و عزمی نا توان است با پرده نشینی،نگاه آلوده شان را راه ببند که سخت
گیری در پرده نشینی آنان،ماندگاریشان را افزون کندخارج شدن زنان از خانه بدتر نیست از اینکه کسی را که به او اطمینان
نداری به خانه در آوری(یعنی هر دو اینها به یک اندازه میتواند خطرناک باشد)اگر توانی کاری کنی که جز تو را نشناسند،چنان
کن کاری که بدور از توان اوست بدو مسپار زیرا زن چون گل ظریف است نه پهلوان خشنگرامی داشتن او را از حدمگذران و
او را به طمع میانداز چندان که دیگری را شفاعت کندزنهار از رشک بردن و غیرت نمودن نابجا،زیرا سبب میشود که زن
درستکار به نادرستی افتدو زن به عفت آراسته را به تردید کشاند
حکمت ۵٨ زن چون کژدم است که شیرین است گزیدن او
حکمت ١١٩ غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است
حکمت ١۳١ جهاد زن خوشرفتاری با شوهر و اطاعت از اوست
حکمت ٢٢٧ بهترین خو های زنان بدترین خو های مردان است که تکبر و ترس و بخل باشدپس هر گاه زن متکبره باشد،سر
فرود نمی آورد و هر گاه بخیل و زفت باشد مال خود و شوهرش را نگاه می دارد و هر گاه ترسو باشد از آنچه به او رو آورد
می ترسد و دوری می گزیند.
حکمت٢۳٠همه چیز زن بد است و بدتر چیزی که در اوست این است که مرد را چاره ای نیست از بودن با او
ذکر حکمتها از منبع ترجمه نهج البلاغه فیض الاسلام می باشد
در تمام خطبه ها و نامه ها کلمه عام النّساء به کار برده شده و این نشان می دهد که عموم زنان مورد نظر علی ابن ابیطالب
بوده اندبنابراین این توجیه که در واقع روی صحبت با گروه خاصی از زنان بوده است،به هیچ وجه قابل قبول نیست که اگر
چنین بود،علی می بایست با بکار بردن عباراتی مناسب این ابهام را از بین می برد همچنانکه آنجا که در مورد مردان صحبت می
کند و از آنان گله می کند هیچگاه همه مردان را مورد خطاب قرار نداده،به عنوان نمونه علی در قسمتی از خطبه ٢٧ چنین می
گوید ای کسانی که به مردان می مانید ولی مرد نیستید! ای کودک صفتان بی خرد و ای عروسان حجله نشین! چقدر دوست داشتم
که هرگز شما را نمیدیدم و نمیشناختم همان شناسایی که سر انجام مرا اینچنین ملول و ناراحت ساخت خدا شما را بکشد که این
قدر خون به دل من کردیدو سینه مرا مملو از خشم ساختیدو کاسه های غم و اندوه جرعه جرعه به من نوشاندید و با سر پیچی
کردن و یاری نکردن،نقشه های مرا تباه کردید
این خطبه به هنگامی ایراد شد که خبر رسید سپاه معاویه بر انبار تاخته و هیچکس در مقابل قوای او پایداری نکرده است و به
خوبی نشان میدهد که روی صحبت علی با تمام مردان و در همه زمانها نیست بلکه مردانی مورد خطاب واقع شده اند که در حال
حاضر خون به دل او کرده اند و با نافرمانی از او نقشه ها یش را تباه ساخته اند این تو جیه در مورد خطبه ٨٠ نهج البلاغه
بیشتر به کار می رود،چنانچه گفته می شود مقصود اصلی عایشه است که با توجه به محتوای خطبه ٨٠ این نظر شدیدا رد
میشودهمه زنان مطابق قوانین اسلامی ارثی نصف مردان دارند نه فقط عایشه،معادل بودن شهادت یک مرد با دو زن در مورد
همه زنان صادق است و گذشته از این تمام زنان چه مسلمان و چه غیر مسلمان چند روزی از ماه را عادت ماهانه هستنداز
طرفی علی آنجا که در مورد عایشه صحبت می کند از لفظ عام النساء استفاده نمی کند و دقیقا او را مورد خطاب قرار می دهد
خطبه ١۳ و ١۵۵ نهج البلاغه این امر را به خوبی نمایان می سازد
خطبه ١۳ کنتم جندالمرئه و اتباع البهیمه ای مردم شما سپاه زنی و پیرو حیوان زبان بسته ای بودید به صدای شتر برانگیخته
می شدید و هنگامیکه پی کرده شد همگی گریختید و
نیاز به بحث بیشتر نیست و از آنچه از علی ذکر شد بخوبی نمایان است که روی صحبت او تمام زنان بوده انداما یکی از نکاتی
که در خطبه ٨٠ شایان ذکر است استدلال علی درباره نقصان خرد و اندیشه زنان استدر اینجا علی معلول را جای علت می
گذارد و در واقع دلیل کمی بهره زنان از عقل را در این می داند که شهادت دو تن از آنها،معادل شهادت یک مرد استدر حالیکه
در واقع شرع اسلام چون زن را ضعیف و ناقص عقل تر از مردان میداند،شهادت دو تن از زنان را معادل یک مرد قرار میدهد
از سویی دیگر علی علت کمی ایمان زنان را در این میداند که آنها مدتی از ماه را نمی توانند نماز بخوانند و روزه بگیرند،یعنی
تنها کمیت را عامل بالا رفتن کیفیت دانسته گویی که هر کس بیشتر نماز بخواند و ساعات بیشتری به عبادت اختصاص دهد،همین
کافی ست تا ایمان او قوی و محکم گرددهر چند که در هر صورت زنان در این باره هیچ دخالتی نداشته اند و تنها در برابر
قانون طبیعت سر تعظیم فرود آوردند
پس از زنان بد باید پرهیز کرد و از خوبان آنها بر حذر بود و حتی در معروف هم از آنها اطاعت نکرد چون آنها تمام سال را
نمی توانند روزه نگاه دارند و نماز بخوانند پس ایمان آنها ناقص استعقل آنها نیز دچار نقص است و دلیل سوم هم آن است که
بهره آنان کم است چون ارثی نصف مردان دارنددر اینجا علی باز هم معلول را جای علت می گذارد چرا که شرع اسلام چون
زن را در مرتبه پایین تری از مرد میداند ارث او را نصف ارث مرد قرار داده است هر چند که به هر حال این جمله قابل
هضم نیست که چون ارث زنان نصف ارث مردان است پس باید از خوبان آنها بر حذر بود و در معروف هم از آنان اطاعت
نکرد
علی در خطبه ١۵۵ علت کار عایشه را غلبه یافتن اندیشه زنان بر او می داند که با توجه به متن خطبه ٨٠ و نیز نامه ۳١ یا ١۴
می توان حرف او را اینگونه تعبیر کرد که عایشه به علت غلبه یافتن اندیشه زنان بر او،اقدام به این کار کرد و از آنجا که رای
و اندیشه زنان سست و ضعیف است چنین نتیجه ای حاصل شد
امّا نامه۳١علی جایگاه و سیمای زن نزد او را به خوبی نمایان می سازدعلی ضمن تکرار صحبتهای قبلی خود مبنی برناتوانی
وضعف خرد زنان،این بارحکم پرده نشینی درمورد زنان را صادر مینماید
و اکفف علیهنّ من ابصار هنّ بحجابک ایّاهنّ فانّ شدّة الحجاب التی علیهنّ و
و با حجاب چشمهای آنها را از دیدار نامحرمان باز دار،زیرا سخت گرفتن حجاب برای ایشان پاینده تر است و حجاب در واقع
بیشتر به معنای پرده و حایل میان دو چیز است نه پوششکلمه مناسب برای مفهوم پوشش در زبان عربی کلمه ستر است و
بنابراین تعبیر حجاب به پوشش که امروزه به کار می رود،تعبیر درستی نیست،همچنانکه علی در دستوری که به مالک اشتر در
نامه ۵۳ نهج البلاغه می نویسد،میگوید فلا تطولن احتجابک عن رعیتک یعنی در میان مردم باش، کمتر خود را در اندرون خانه از
مردم پنهان کن،حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند و
که مسلما منظور علی از بکار بردن " احتجابک " این نبوده که مالک اشتر باید روسری و یا روبنده خود را کنار بگذارد و بدون
آنها در میان مردم آمد و شد کند پس حجابی که علی در متن نامه ۳١ بکار برده به معنای پوشش نیست و معنای پرده نشینی را
میدهد و از دید علی این پرده نشینی برای بقای زنان بهتر است تا آنجا که حتّیاگر توانی کاری کن که جز تو را نشناسند(!؟!)
همچنین از دید علی بیرون رفتن زن و آوردن شخصی غیر قابل اعتماد به خانه،هر دو به یک اندازه می تواند بد و خطرناک
باشد،پس چه بهتر که آنها تا حد امکان از خانه بیرون نروند و چه خوبتر اگر شرایطی فراهم شود که زن غیر از شوهر خود را
نشناسد (؟!)
حکمتهای ذکر شده به خوبی جایگاه زن نزد علی را نمایان میسازند و نیازی به شرح و توضیح بیشتر نیستاما ذکر شماری چند از
نظرات و تفسیرهای که علما و بزرگان اسلامی در رابطه با زن عنوان نموده اند خالی از لطف نیست
همه چیززن بداست وبدتر چیزی که در اوست این است که مرد را چاره ای نیست جزبودن با او
از دیدگاه ابن میثم بحرانی
مقصود از اینکه احوال زن تماما بر مرد شر است،یا از جهت نفقه ای است که بر مرد دارد،که این ظاهر است و یا ا زجهت
لذت بردن از اوست که این خود عاملی باز دارنده از اطاعت الهی است،که مرد را از خدا دور می کند و اینکه مرد را چاره ای
نیست از همراه بودن با زن ضرورت و احتیاجی است که در طبیعت وجود دینوی نسبت به او هست و به خاطر این مسأله است
که مرد زن را تحمّل می کندالبته وجود شر در درون زن،عقلی است که قوی تر از معلول می باشد(شرح نهج البلاغه ابن میثم
ج۵)
از دیدگاه علامه خوئی
مردان ناگزیر از رویارویی و بر خورد با شئون مادی و دنیوی می باشند که زندگی آنان از جهات مختلف با آن شئون ارتباط
داردمانند مواجه شدن با مال،زن ،کارگران، همسایگان،نزدیکان،فرزندان و غیره که در این برخوردها آنان با سختیها و آسانیها
،خوبیها و بدیها و روبرو می شوند که این امور،به خوبی یا بدی مرد در زندگی بر می گردد مشکل ترین این برخوردها،برخورد
با زن،در شئون مختلف زندگی است و علی (ع)با سخنان خود این آگاهی را داد که این رویارویی از تمام جهات برای مرد شر
است زیرا زن اگر آشوبگر باشد عقل مرد را سلب می کند و اگر بد کار باشد دل مرد را ترسو می کند، اگر همسر مرد باشد،
مرد مکلّف به پرداخت نفقه اش می باشدو اگر زن بیگانه باشد مرد را به فساد و گمراهی سوق می دهد و اگر دشمن مرد باشد با
بهتان و دورغ بر او پیروز می شودبا تمام این اوصاف مرد ناچار از بودن با زن است و رهایی وی از دست زن امکان پذیر
نیست (منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه ،علامه خوئی،ج٢١)
زن چون کژدم است که شیرین است گزیدن او
از دیدگاه ابن میثم بحرانی
گزیدن برای عقرب است و چون شأن زن،نیز اذیت می باشد،لفظ عقرب برای او استعاره شده است،منتها در زن گزیدنش همراه
با لذت است،مانند زخمی که خاراندن آن اگر چه ناراحتی به دنبال دارد،اما در لحظه خارش،این خاراندن همراه با لذت است (
شرح ابن میثم بحرانی، ج۵)
نظر ابن میثم بحرانی پیرامون وصیت ۳١
علی(ع) به امام حسن (ع)در مورد زنان،به اموری وصیت نمود از جمله اینکه
١- از مشورت کردن با زنان بپرهیز،زیرا که آنان از نظر عقلانی دارای نقصان هستند و فکر آنان در معرض خطاست و هر
کسی که اینچنین باشد،سزاوار نیست که مورد مشورت قرار گیرد
٢- دیدگان زنان را به واسطه حجاب بپوشانید که این فصیح ترین کنایات از حجاب است ٣- جایز نیست شخصی را که
اطمینان به او نمی باشد (خواه زن خواه مرد)وارد خانه اش نماید
۴- در بعضی مواقع، فساد آوردن بعضی از مردم به خانه،بیش از بیرون شدن زنان از خانه است و بهتر این است که زن در
حالتی باشد که غیر از شوهر را نشناسد
٥-زنان براموری که خارج ازتوانایی آنهاباشد(اعم ازخوردنیها و پوشیدنیها و غیره ) نباید مسلط شوند
اما اینکه زن چون گیاهی خوشبو (ریحانه)است نه کار فرما،غرض آن است که زن محلی برای لذت و بهره جویی است و شاید
هم اختصاص دادن لفظ ریحانه برای زن،از جهت استعاره باشد،زیرا زنان عرب عطر را بسیار استعمال می کردند اما اینکه زن
نمی تواند کار فرما باشد،برای این است که او برای حکمرانی خلق نشده،بلکه باید بر او حکومت کرد
٦-در گرامی داشتن او از آنچه که مربوط به اوست تجاوز مکن
٧-زن را به طمع شفاعت برای دیگران نینداز،زیرا از توانایی او خارج است و این امر ناشی از نقصان غریزه و ناتوانی
اندیشه اوست
٨-درمورد زنان پاکدامن غیرت به کار نبرد،زیرا که این امرسبب فساد برای وی میشود،یعنی او را به کاری ناشایست وادار
میکند و قبح و زشتی عمل را از او سلب میگرداند(شرح نهج البلاغه ابن میثم ،ج۵)
شرح وصیت ۳١ از دیدگاه علامه خوئی
امام در رفتار با زنان ،به امور زیر وصیت نموده است
١-ترک مشورت با زنان به جهت ناتوانی اندیشه و اراده و تصمیم آنها در امور
٢- دیدگان زنان را از بیگانگان و زیبایی دنیا بوسیله حجاب باز دارد زیرا برای آنها پاینده تر است و سبب وفاداری به همسر
می شود
٣- مردان غریبه را اگر اهل فساد و فتنه هستند به خانه ات راه مده
٤- تدبیر امور منزل،مانند نیازهای سخت و اموری را که از توانایی زنان خارج است،بر عهده ایشان مگذار،زیرا موجب رنج
آنها می شود و زیبایی و ارزش آنها را از بین می برد
٥- او را به شفاعت در مورد دیگری وادار مکن زیرا سبب توجه دیگران به سوی ایشان می گردد و منجر به فسادشان می شود
٦-از اظهار غیرت و بدگمانی در جائیکه نباید غیرت بکار رود بپرهیزد،مقصود این است که از سوءظن نسبت به زنان دوری
نماید و مهر آنان بر دل گیرد،زیرا بدگمانی موجب فساد آنها می شود (منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه ،علامه خوئی،ج٢٠)
شرح نامه ١۴ از دیدگاه ابن میثم بحرانی
مقصود از (لا تهیجوا النّساء)این است که با اذیت و آزار نسبت به زنان موجب شرارت آنها نشوید، اگر چه آنها دشنام دادن
نسبت به شرافت و بزرگی شما را به بالا ترین حد برسانند و این مساله عدم آزار و اذیت زنها،ناشی از ضعف القوا بودن آنان
است و منظور از ضعف آنها این است که آنان قادر به مقاومت در مقابل مردان نیستند و در این مورد سلاح ضعیفی دارند،بدین
معنا که برای دفع اذیت و آزار،متوسل به دشنام دادن می شوندمنظور از بکار بردن نواقص العقول،در مورد زنان این است که
زنان،قوه ای برای تعقل این مسأله ندارند که عدم فایده دشنام را بفهمند و این عدم توانایی بر تعقل از رذائل اخلاقی است که
مستلزم زیاد شدن شر و بدی است و باعث بر انگیختن حالات درونی می شود،که فرد می خواهد آن را آرامش بخشد
وقول حضرت علی (ع)که می فرماید (ان کنا لنؤ مر بالکف عنهن وانهن لمشرکات ) (ما در زمان رسول مأمور شدیم که از
ایشان دست بر داریمحال آنکه مشرکه بودند)در صورت اظهار اسلام، اولی به این است که نباید موجب اذیت و آزار آنها شوند
و قول حضرت که می فرمایدو ان کان الرّجل الی آخره اگر کسی زنش را با سنگ یا چماق می زد (در زمان جاهلیت)بر اثر آن
زدن،آن مرد و بعد از آن مرد فرزندانش را سرزنش می نمودند،این مسأله هشداری است برای اینکه اذیت و آزار زنان،به دنبال
خود مفسده ای دارد که این مفسده همان ننگی است که که با مرد آزار دهنده در حالت حیات و بعد از وفاتش نیز،همراه است
یعنی وی پیوسته مورد سرزنش قرار می گیرد (شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی،ج۴)
حکمت ٢٢٦ و نظر ابن ابی الحدید
در حکمت افلاطون آمده است از استوار ترین دلایل علاقه مرد به همسرش و همبستگی میان آن دو،این است که صدای زن،ذاتا
پایین تر از صدای مرد،قوه تشخیص و تمییز او کمتر از قوه تشخیص مرد و قلبش نازک تر و رقیق تر از قلب مرد می باشد،پس
هر گاه یکی از صفات زن نسبت به مرد فزونی یابد،به همان میزان از مرد دور می شود(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید
،ج١٧)
حکمت ٢٢٦ از دیدگاه علامه خوئی
از مهمترین صفات پسندیده و واجب زن،پاکدامنی و امانت اوست،زیرا زن در معرض شهوت مردان بیگانه،و شعله ور شدن
عشق و احساس از هر جهتی است زن مالک خانه و حافظ اموال شوهر است و از سوی دیگر در نزد مردم به ضعف و عدم
توانایی شهرت دارد،پس ناگزیر باید زن را نسبت به مال و نفس آگاهی داد از بهترین صفات زن تکبر است،بگونه ای که این کبر
و غرور،مانع از نظر مردان بیگانه،یا طمع آنها نسبت به زنها شود،این کبر و غرور از صفات مذموم و ناپسند برای مرد است و
در مورد زن از صفات مورد ستایش به شمار می رود همچنین بخل در زن که خودداری از بخشش اموالی می باشد که در دست
اوست،از صفات پسندیده استزیرا این عمل از طمع بیگانگان و سارقین به اموال وی جلوگیری می کند همچنین صفت ترس در
زن که به معنای ترس از رفتن به مکانهای خلوت و سفر در تاریکی شب و سفر در صحرا می باشد،موجب مقید شدن زن
میگردداین صفات (ترس-بخل-تکبر) با احساس در ارتباط است و احساس در زن قوی تر از مرد است( منهاج البراعه فی شرح
نهج البلاغه ، علامه خوئی،ج٢١)
غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است
نظر ابن میثم بحرانی
غیرت مرد،مستلزم بر آن چیزی است که خداوند بر آن خشم دارد چون خداوند دو مرد را بر یک زن دشمن دارد و خشم بر آنچه
که خداوند بر آن خشم می گیرد،موافق رضای خدا و مؤید نهی خداوند است و این ایمان می باشد اما غیرت زن در تحریم آنچه
خداوند حلال کرده است، یعنی اشتراک دو زن یا بیشتر برای یک مرد و مقابله کردن بر این مسأله رد و انکار و تحریم آنچه که
خداوند حلال کرده است، می باشد واین مستلزم کفر است (شرح نهج البلاغه ابن میثم ،ج۵)
جهاد زن خوشرفتاری با شوهر و اطاعت از اوست
نظر علامه طباطبایی
اسلام محرومیت های زنان را مانند محرومیت جهاد در راه خدا بدون عوض و جبران به مثل نگذاشته،بلکه کمبود آن را به معادل
آن در فضیلت و مزیت تدارک نموده،مثلا نیکو داشتن شوهر را معادل جهاد قرار داده،این کارها و این گونه مزایا چه بسا برای
ما که بازار فاسد زندگانی ما را احاطه کرده،ارزشی نداشته باشد،ولی در نظر اسلام که هر چیزی را به بهای حقیقی آن می
سنجد و فضایلی را که مرضی خداست، می جوید،خداوند تعالی نیز هر چه را به ارزش آن مقدار فرمود و راه مخصوص هر
کس را جلوی پای وی نهاده و آن را مستلزم به آن راه ساخته و قیمت هر کس معادل خدمات انسانی وی و به وزن اعمال او
قرار داده، پس در اسلام شهادت مرد در میدان نبردو گذشت از خون رنگین بر نیکو شوهر داری زن برتری نداردو حاکم که
چرخ زندگی اجتماع را می چرخاند یا قاضی که بر مسند قضاوت تکیه می زند بر زنی که خانه دار است مایه افتخاری ندارد با
اینکه اینها مناسبتی هستند که اگر عمل به حق کرده و بر حق رفته باشند،جز تحمل بار گران مسئولیت حکومت و قضاوت و در
معرض علاج و مخاطراتی برای دفاع از حقوق ضعفا واقع شدن،فایده ای نداردپس اینان چه افتخاری بر کسانی دارند که دین
آنها را از ورود به این کارها منع کرده و بر ایشان راه دیگری پیش رو نهاده است این افتخارات را احتیاجات مختلف اجتماعات
و برگزیدگی افرادی از خود برای هر کاری،زنده و استوار می دارد چرا که در اختلاف شئون اجتماعی و انسانی برحسب
اختلاف محیط های اجتماع، جای انکار نیست(اَر اَر) (تفسیر المیزان،ج۴، ص۵١٧ )
و در پایان نظر ابن میثم پیرامون حکمت مذکور
جهاد زن نیکو شوهر داری کردن است و این از اسرار شوهر داری می باشد طاعت شوهر در طاعت خداست و در این مسأله
نفس اماره زن شکسته می شود و نفس زن در صراط الهی،منقاد می شود ( شرح نهج البلاغه ابن میثم ،ج۵
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#32
Posted: 3 May 2011 17:09
آيتالله العظمي جعفر سبحاني در پاسخ به استفتايي دربارهي افتادن تلفن همراه داراي متون قرآني در محلي نجس، بر عدم استفاده از محل تا زمان درآورن گوشي اعلام نظر كرده است.
به گزارش ايسنا، متن كامل سوال و پاسخ اين مرجع تقليد به اين شرح است:
سوال: «در حافظه برخى از تلفن هاى همراه، قرآن يا ادعيه يا اسماى خداوند قرار مى دهند. در صورت افتادن گوشى تلفن همراه در محل نجس ،آيا خارج كردن آن واجب است؟ در صورت عدم اخراج، استفاده از آن محل چه صورت دارد؟»
پاسخ: «بايد هر چه زودتر آن را بيرون بياورند و تا گوشى تلفن همراه را درنياورده اند، از آن مكان استفاده نشود، مگر اين كه به مرور زمان مواد ضبط شده از بين برود. والله العالم»
پول امام
هیچ عمل نیکی نزد خداوند بهتر وثوابش زیادتر از دادن پول به امام نیست.یک درهم که به امام برسد بهتر از دو ملییون درهمی است که در راه خیر دیگر صرف شود. من در حالیکه ثروتم ازتمام اهلی مدینه بیشتر است باز هم از شما پول میگیرم زیرا هدفم اینست که شما پاکیزه شوید.
(امام صادق)
محمدبن یعقوب کلینی.اصول کافی.جلد دوم صفحه ۸۹-۴۸۸
ادرار اسب
ابو حریره روایت کرده است:
پیامبر گفت "اگر کسی در راه خدا و با ایمان به الله و پیمانهای او اسبی را نگه دارد، خداوند در روز قیامت برای آنچه که
آن اسب خورده است یا نویشده است و برای ادرار و مدفوع آن اسب، به آن شخص پاداش میدهد"
صحیح بخاری 4.52.105
ادرار شتر
انس روایت کرده است:
آب و هوای مدینه مناسب حال برخی از مردم نبود، پس پیامبر آنها را فرمان داد که چوپانش (و شترهای وی) را دنبال کنند و
از شیر و ادرار آن (بعنوان دارو) بنوشند. پس آنها را دنبال کردند و از شیر و ادرارشان نوشیدند تا سالم شدند. آنگاه چوپان
را کشتند و شتر ها را راندند. وقتی خبر به پیامبر رسید، افرادی را بدنبال آنها فرستاد، آنها دستگیر شده، دست و پایشان
بریده و چشمهایشان با آهنی داغ سوزانده شد.
صحیح بخاری 7.71.590
شیر و ادرار شتر بنوشید که داروهای خوبی هستند...
سنن ابن ماجه، 5.3503
علی و عایشه
...اما بر فلان زن (عایشه) اندیشه زنان غلبه یافت و کینه در سینه او جوشیدن گرفت، همچون دیگ آهنگران که در آن فلز
گدازند و اگر او را فرا می خواندند تا آنچه با من کرد با دیگری کند، نهی می نمود و بعد از این هم حرمت و بزرگی پیش از
این برای او باقی است و حساب و بازرسی با خداوند است.
خطبه ١۵۵ نهج البلاغه : (این خطبه بعد از جنگ جمل خطاب به عایشه خوانده شده است)
بدترین بدها=زن
همه چیز زن بد است و بدتر چیزی که در اوست این است که مرد را چاره ای نیست از بودن با او .
نامه ی 230 نهج البلاغه
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#33
Posted: 4 May 2011 15:47
خطبه 192 نهج البلاغه
ترجمه آیتی:
من در خردى پشت عرب را به خاك رسانيدم و شاخهاى ربيعه و مضر را شكستم و شما از منزلت من در نزد رسول الله
آگاه هستيد ، هم از جهت خويشاوندى و هم از جهت حرمت خاصى كه براى من مىشناخت . من خردسال بودم كه مرا در
كنار خود مىنشاند و بر سينه خود مىچسباند و در بستر خود مىخوابانيد و تن من به تن او مىساييد و بوى خوش خود را به
مشام من مىرسانيد . گاه چيزى را مىجويد و در دهان من مىنهاد . او هرگز نه دروغى را از من شنيد و نه در رفتارم
خطايى ديد . از آن زمان كه رسول الله ( صلى الله عليه و آله ) از شير باز گرفته شد ،
ترجمه شهیدی:
من در خردى بزرگان عرب 56 را به خاك انداختم و سركردگان ربيعه و مضر را هلاك ساختم . شما مىدانيد مرا نزد
رسول خدا چه رتبت است ، و خويشاونديم با او در چه نسبت است . آنگاه كه كودك بودم مرا در كنار خود نهاد و بر سينه
خويشم جا داد ، و مرا در بستر خود مىخوابانيد چنانكه تنم را به تن خويش مىسود و بوى خوش خود را به من مىبويانيد . و
گاه بود كه چيزى را مىجويد ، سپس آن را به من مىخورانيد . از من دروغى در گفتار نشنيد ،
ترجمه معادیخواه:
( 420 ) اين من بودم كه در كودكى قهرمانان مشهور عرب را بر زمين كوفتم و شاخ اشراف ربيعه و مضر را در هم
شكستم . و شما خود در پيوند من با رسول خدا كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد هم به دليل خويشاوندى نزديك و هم به
سبب منزلتى ويژه جايگاه مرا مىشناسيد . او مرا از روزهايى كه نوزادى بودم ، به دامن مىنشاند و به سينه مىچسباند ، در
بستر خويش پناهم مىداد ، بدنش را به بدنم مىساييد ، و از عطر دل آويزش بهرهمندم مىساخت . لقمه را مىجويد و در
دهانم مىگذاشت و هرگز در گفتارم دروغى نشنيد و در كردارم خطايى نديد .
جای زن در خانه
...از رای زدن بازنان بپرهیز، زیرا ایشان را رایی سست و عزمی نا توان است با پرده نشینی، نگاه آلوده شان را راه ببند
که سخت گیری در پرده نشینی آنان، ماندگاریشان را افزون کند. خارج شدن زنان از خانه بدتر نیست از اینکه کسی را که
به او اطمینان نداری به خانه در آوری. (یعنی هر دو اینها به یک اندازه میتواند خطرناک باشد) اگر توانی کاری کنی که جز تو
را نشناسند، چنان کن. کاری که بدور از توان اوست بدو مسپار .گرامی داشتن او را از حدمگذران و او را به طمع میانداز
چندان که دیگری را شفاعت کند. زنهار از رشک بردن و غیرت نمودن نابجا، زیرا سبب میشود که زن درستکار به نادرستی
افتدو زن به عفت آراسته را به تردید کشاند.
نامه ی 31 نهج البلاغه
غیرت زنانه و مردانه
غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است.
نامه ی 119 نهج البلاغه
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#34
Posted: 4 May 2011 15:50
زن، فاقد خو های نیک
بهترین خو های زنان بدترین خو های مردان است که تکبر و ترس و بخل باشد.پس هر گاه زن متکبره باشد، سر فرود نمی
آورد و هر گاه بخیل و زفت باشد مال خود و شوهرش را نگاه می دارد و هر گاه ترسو باشد از آنچه به او رو آورد می
ترسد و دوری می گزیند.
نامه ی 227 نهج البلاغه
پلیدی وجود زن در زندگی مرد
از قول علامه خوئی:
مردان ناگزیر از رویارویی و بر خورد با شئون مادی و دنیوی می باشند که زندگی آنان از جهات مختلف با آن شئون ارتباط
دارد. مانند مواجه شدن با مال، زن، کارگران، همسایگان، نزدیکان، فرزندان و غیره که در این برخوردها آنان با سختیها و
آسانیها، خوبیها و بدیها و... روبرو می شوند که این امور، به خوبی یا بدی مرد در زندگی بر می گردد. مشکل ترین این
برخوردها، برخورد با زن، در شئون مختلف زندگی است و علی (ع) با سخنان خود این آگاهی را داد که این رویارویی از
تمام جهات برای مرد شر است. زیرا زن اگر آشوبگر باشد عقل مرد را سلب می کند و اگر بد کار باشد دل مرد را ترسو
می کند، اگر همسر مرد باشد، مرد مکلّف به پرداخت نفقه اش می باشد و اگر زن بیگانه باشد مرد را به فساد و گمراهی
سوق می دهد و اگر دشمن مرد باشد با بهتان و دورغ بر او پیروز می شود. با تمام این اوصاف مرد ناچار از بودن با زن
است و رهایی وی از دست زن امکان پذیر نیست.
منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، علامه خوئی، ج٢١
علی (ع) به امام حسن (ع) در مورد زنان، به اموری وصیت نمود از جمله اینکه:
١- از مشورت کردن با زنان بپرهیز،زیرا که آنان از نظر عقلانی دارای نقصان هستند و فکر آنان در معرض خطاست و
هر کسی که اینچنین باشد،سزاوار نیست که مورد مشورت قرار گیرد.
٢- دیدگان زنان را به واسطه حجاب بپوشانید که این فصیح ترین کنایات از حجاب است.
٣- جایز نیست شخصی را که اطمینان به او نمی باشد (خواه زن خواه مرد)وارد خانه اش نماید.
۴- در بعضی مواقع، فساد آوردن بعضی از مردم به خانه،بیش از بیرون شدن زنان از خانه است و بهتر این است که زن
در حالتی باشد که غیر از شوهر را نشناسد.
٥- زنان بر اموری که خارج ازتوانایی آنهاباشد(اعم ازخوردنیها و پوشیدنیها و غیره ) نباید مسلط شوند.
اما اینکه زن چون گیاهی خوشبو (ریحانه) است نه کار فرما،غرض آن است که زن محلی برای لذت و بهره جویی است و
شاید هم اختصاص دادن لفظ ریحانه برای زن،از جهت استعاره باشد،زیرا زنان عرب عطر را بسیار استعمال می کردند. اما
اینکه زن نمی تواند کار فرما باشد،برای این است که او برای حکمرانی خلق نشده،بلکه باید بر او حکومت کرد.
٦-در گرامی داشتن او از آنچه که مربوط به اوست تجاوز مکن .
٧-زن را به طمع شفاعت برای دیگران نینداز،زیرا از توانایی او خارج است و این امر ناشی از نقصان غریزه و ناتوانی
اندیشه اوست .
٨-درمورد زنان پاکدامن غیرت به کار نبرد،زیرا که این امرسبب فساد برای وی میشود،یعنی او را به کاری ناشایست وادار میکند و قبح و زشتی عمل را از او سلب میگرداند.
شرح نهج البلاغه ابن میثم ،ج۵
اطاعت از شوهر
ابن میثم بحرانی:
جهاد زن نیکو شوهر داری کردن است و این از اسرار شوهر داری می باشد. طاعت شوهر در طاعت خداست و در این
مسأله نفس اماره زن شکسته می شود و نفس زن در صراط الهی،منقاد می شود.
شرح نهج البلاغه ابن میثم ،ج۵
محمد و خروس
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: خروس سفيد دوست من است و دشمن آن دشمن خداست؛ اين حيوان صاحبش را و
تا هفت خانه از همسايگان را پاسبانى مىكند.
آداب، سنن و روش رفتارى پيامبر گرامى اسلام،علامه طباطبائی،مترجم: حسين استادولى، انتشارات پيام آزادى،تهران، چ سوم: 1381 ش.برگ: 77
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#35
Posted: 4 May 2011 16:03
مؤمن بودن بادمجان
از انس: پيغمبر اكرم (ص) فرمود: بادنجان زياد مصرف كنيد، كه اول درختى است كه بخدا ايمان آورده است.
مكارم الأخلاق،شيخ حسن (فرزند شيخ طبرسى)،مترجم: سيد ابراهيم مير باقرى، ناشر: فراهانى، تهران، چ دوم:1365 ش.
جلد1، برگ: 349
حقوق متقابل زن و شوهر
از امام پنجم (ع): زنى بمحضر پيغمبر (ص) آمد و عرضه داشت: حق شوهر بر زن چيست؟ فرمود: آنكه فرمان او برد و
مخالفت و عصيان او نكند، و چيزى از خانه او بدون اجازه او صدقه ندهد و روزه مستحب جز با اجازه او نگيرد، و اگر بر
پشت مركب (آماده سفر) است و شوهر از او آميزش خواست امتناع نكند. و جز با اجازه او از خانه بيرون نرود، كه اگر
بىاجازه او بيرون رود فرشتگان آسمان و زمين و رحمت و غضب بر او نفرين فرستند، تا گاهى كه بخانه برگردد. زن
پرسيد: يا رسول اللَّه چه كسى حقش بگردن مرد بيش از همه مىباشد؟ فرمود: پدر و مادر، پرسيد چه كسى حقش بر زن
بيش از همگان است؟ فرمود: شوهر، پرسيد: منهم باندازه شوهر بگردن او حق دارم؟ فرمود: نه؛ و صد يك آن را نيز
ندارى، پرسيد: قسم بخداوندى كه ترا برگزيد، اختيارم بدست هيچ شوهرى نخواهم داد.
پيغمبر خدا زنى را بنكاح مردى در آورد، زن از شوهر ناملايماتى ديد و به پيغمبر (ص) شكايت برد. پيغمبر فرمود گويا
مىخواهى طلاق بگيرى كه در نزد خداوند از مردار الاغ بدتر و پستتر باشى.
و فرمود: اگر زنى براى شوهر سينه و پستانها را بريان كند حق شوهر را ادا نكرده است و اگر با اين همه يك لحظه نسبت
به شوهر نافرمانى كند در درك اسفل جهنم جاى گيرد مگر آن كه توبه نمايد و باز گردد.
مكارم الأخلاق،شيخ حسن (فرزند شيخ طبرسى)،مترجم: سيد ابراهيم مير باقرى، ناشر: فراهانى، تهران، چ دوم:1365 ش.
جلد1، برگهای: 408 و409و410.
نه عامل فراموشی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پيامبر(ص): اى على نه چيز باعث فراموشى مىگردد: خوردن سيب ترش، خوردن خيار، پنير، نيم خورده موش، خواندن سنگ قبر، راه رفتن ميان دو زن، انداختن كنه يا شپش، حجامت كردن در پشت گردن، ادرار در آب راكد.
الآداب الدينية للخزانة المعينية، شيخ طبرسى، مترجم:احمد عابدى، ناشر: زائر، قم، چ اول:1380.برگ: 359
تئوری امام صادق در مورد رعد و برق
عياشى: از أبى بصير كه از امام ششم عليه السّلام پرسيدم رعد چيست؟فرمود: چون مرديكه شتردار است و آنها را براند و
گويد: هاى، هاى، اين چنين است، گفتم: برق چيست؟ بمن فرمود: تازيانههاى فرشتهها است كه ابر را ميزنند و ميرانندش
بدان جا كه خدا خواهد ببارد.
در فقيه از أبى بصير مانند آنست. و روايت است كه رعد آواز فرشتهايست بزرگتر از مگس و خردتر از زنبور.
آسمان و جهان- ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، مجلسی، مترجم: محمد باقر كمرهاى،ناشر: اسلاميه، تهران، چ
اول:1351 ش. جلد3، برگ323.
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#36
Posted: 4 May 2011 16:07
جیش شتر!
در مكارم: از امير المؤمنين عليه السّلام كه فرمود: شيرهاى گاو دواء باشند. (3) 7- و پرسيدندش عليه السّلام از شاش گاو
كه كسى بنوشد؟ فرمود اگر براى دواء نياز دارد باكى ندارد. (4) 8- و از جعفريست كه شنيدم ابو الحسن عليه السّلام
ميفرمود: شاش شتر به از شير آنست و خدا شفاء را در شير آن نهاده .
آسمان و جهان- ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، مجلسی، مترجم: محمد باقر كمرهاى،ناشر: اسلاميه، تهران، چ
اول:1351 ش. جلد6، برگ75
محكوم به اسلام
3554- أبان بن عثمان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: كودكى كه يكى از والدينش مسلمان و يكى نصرانى يا هر دو
مسلمان بودند و چون به سنّ شباب رسيد نصرانيّت اختيار كرد او را رها نكنيد و بحكم اسلام در جناياتش با او رفتار كنيد.
3556- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: هر گاه پدر اسلام آورد فرزند خويش را به اسلام كشيده است و او نيز مسلمان
محسوب مىشود و هر كدام از اولاد او كه به حدّ بلوغ رسيدند به اسلام دعوت شود اگر نپذيرفت كشته خواهد شد ولى اگر
پسر اسلام آورد پدر و مادر را به سوى اسلام نكشيده و ميان آن پسر و پدر و مادر توارث نيست يعنى كافر از مسلمان
ارث نمىبرد.
من لا يحضره الفقيه،شيخ صدوق،مترجم:على اكبر غفارى،نشر صدوق، تهران، چ اول:1367 ش.جلد4،برگ199.
چگونگی رفتار با اهل ذمه
از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه اگر چشمت به يك شخص ذمى افتاد بگو:
«الحمد للَّه الّذي فضّلني عليك بالإسلام دينا، و بالقرآن كتابا، و بالكعبة قبلة، و بمحمّد صلّى اللَّه عليه و آله نبيّا، و بعليّ إماما،
و بالمؤمنين إخوانا».
«سپاس خداوندى را كه از جهات مختلف مرا بر تو برترى بخشيد، از جهت دين اسلام، و كتاب آسمانى بودن قرآن، قبله
بودن كعبه، پيامبر بودن حضرت محمد صلّى اللَّه عليه و آله و سلم، امام بودن حضرت على عليه السلام، و برادرى
مؤمنان».
الآداب الدينية للخزانة المعينية ،شيخ طبرسی،مترجم:احمد عابدی،ناشر: زائر،قم، چ اول:1380.برگ 262.
معجزه ی امام جواد
ز رگزنی که امام جواد (ع) در عهد مامون او را طلبید ، روایت کرده اند که گفت : آن حضرت به من فرمود : رگ زاهر مرا
بزن. رگزن گفت : من چنین رگی نمی شناسم و اسم آن را هم نشنیده ام. امام آن رگ را به وی نشان داد. چون رگ زن ، رگ
آن حضرت را زد خون زردی جاری شد و تشت پر گشت. سپس آن حضرت فرمود : رگ را بگیر و آنگاه فرمود تشت را
خالی کند. سپس دستور داد رگ را رها کند. آنگاه خون دیگری بیرون آمد. امام فرمود : حالا آن را ببند.
حلیه المتقین - ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری -برگ319
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#37
Posted: 4 May 2011 16:22
دریای بین آسمان و زمین؟
امام موسی (ع) به اطرافیانش گفت : هنگام مرگ این کودک امروز به دست من فرا رسیده است. سپس فرزند امام رضا را
که در بین شماری از کودکان بود طلبید و از او پرسید : تو از اخبار آسمانها چه می دانی؟ امام جواد گفت : من از پدرم از
پدرانم از پیامبر (ص) از جبرائیل از پروردگار جهانیان شنیدم که فرمود : میان آسمان و زمین دریایی است. غبارناک و پر
موج که در آن مارهائی است که شکمهایشان سبز و پشتهایشان نقطه های سیاه است. پادشاهان آنها را با بازهای سپیدشان
شکار می کنند تا دانشمندان را بدانها بیازمایند.
مامون با شنیدن این پاسخ گفت : تو و پدرانت و جدت و پروردگارت همه راست گفتید آنگاه او را سوار کرد و دخترش ام
الفضل را به همسری او درآورد.
بحار الانوار ،ج 50 ، ص 56.
برگ 319
معجزه ی امام محمد تقی
در یکی از روزهای بهار، که آسمان صاف و هوا گرم بود ، مردم در یکی از مناسبتهای رسمی تابستانی از خانه های خود
بیرون آمدند. امام هادی (ع) نیز با پوشیدن جامه ای زمستانی از خانه بیرون آمد. چون به میان صحرا رسیدند ، ابری پر
باران ظاهر شد و بارانی سخت باریدن گرفت و هیچ کس جز امام هادی از شر باران و گل در امن نماند. بدین وسیله
بسیاری از مردم به سوی او و دانش حضرتش راهنمایی شدند.
هدایتگران راه نور ، زندگینامه چهارده معصوم - آیت الله سید محمد تقی مدرسی ( جلد دوم )
برگ 353
توانگری و ثروت بشیوه ی امام رضا
در حدیثی از حضرت امام رضا به همین لفظ وارد شده است اما به لفظ زبرجد و فرمود : انگشتر زمرد در دست داشتن فقر
را به توانگری بدل میکند و فرمود : هر که انگشتری یاقوت زرد در دست کند فقیر نشود.
برگ :30
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
حدیث صحیح از حضرت علی بی موسی الرضا مروی است : عقیق فقر و درویشی را برطرف میکند.
برگ :26
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
امام رضا پزشک میشود!
از حضرت امام رضا منقول است : هر که شانه را هفت مرتبه بر سر و ریش و سینه بکشد دردی نزدیک او نیاید .
از حضرت امام موسی منقول است : ایستاده شانه مکن که باعث ضعف دل میشود و نشسته شانه کن که دل را قوی میکند و
پوست را پر میکند .
برگ: 158
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
کرامت انسانی چیست؟
ازحسن بن جهمم منقول است : گفت: رفتنم به خدمت حضرت رضا برای من ظرفی که در آن مشک بود آورد و فرمود :
بردار به خود بمال ، قدری برداشتم و مالیدم . فرمود : دیگر بردار و در گود پایین گردن خود بمال ، برداشتم و مالیدم پاره
دیگر ماند. فرمود: این را هم بدانجا بمال ، مالیدم. بعد از آن فرمود : حضرت امیرالمومنین میفرمود که رد نمیکند کرامت را
مگر خر ، گفتم کرامت کدام است فرمود که بوی خوش و بالشی که برای نشستن و تکیه کردن تواضع کنند مانند آن .
برگ:162
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
بیماری درمان بی اخلاقی
از حضرت امام رضا منقول است: بیماری برای مومن پاک کننده است او را از گناهان و رحمت الهی است نسبت به او.
برگ: 219
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
.. امام رضا فرمودند : بیماری مومن را پاک نموده و برای او رحمت است.
برگ:415
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مولف :........عالم ربانی شیخ صدوق
چاپ دوم تابستان 1378 مترجم : .........ابراهیم محدث بندر ریگی
راز ناخن گرفتن از قول بزرگان دین
از حضرت امام رضا منقول است : در روز سه شنبه ناخن بگیرید.
در حدیث معتبر از حضرت رسول منقول است: هر که ناخن های خود را در روز جمعه بگیرد حق تعالی درد ها را از سر
انگشتان او بیرون کند و دوا را در آنها داخل کند و کسی که در روز شنبه یا پنج شنبه ناخن و شارب بگیرد از درد دندان و
درد چشم عافیت یابد.
از حضرت امیر المومنین منقول است : ناخن ها را در روز جمعه گرفتن هر دردی را برطرف میکند و در روز پنج شنبه
گرفتن روزی را فراخ میکند.
برگ:155
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#38
Posted: 4 May 2011 16:43
تزهای بیولوژیکی امام رضا
از حضرت امام موسی منقول است : حیواناتی که مسخ شده اند ، دوازده صنفند: اما فیل پس از آن پادشاهی بود که زنا و
لواط میکرد و خرس اعرابی بادیه نشینی بود که دویتی میکرد و خرگوش زنی بود که با شوهر خود خیانت میکرد و غسل
حیض و جنابت نمیکرد و شب پره خرمای مردم را می دزدید و سهیل بردی بود که در یمن عشاری میکرد و زهره زنی بود
که مردم میگویند هاروت و ماروت از او فریب خوردند و میمون و خوک جماعتی بودند از بنی اسراییل که در روز شنبه
شکار کردند و اما سوسمار و چلپاسه گروهی بودند از بنی اسراییل که در زمان حضرت عیسی چون مائده از آسمان نازل
شد ، ایمان نیاوردند. و مسخ شدند ، پس یک گروه ایشان به دریا رفتند و دیگر به صحرا و اما عقرب مرد سخن چینی بود و
اما زنبور که از ترازو دزدی میکرد.
در روایت دیگر منقول است : خرس مردی بود که مردم با او عمل قبیح میکردند و سوسمار اعرابی بود که مال حاجیان را
میدزدید و عنکبوت زنی بود که از برای شوهر خود سحر میکرد و دعموص مرد سخن چینی بود که در میان دوستان جدایی
می انداخت و مار و ماهی دویت بود و شب پره خرما از سر درخت می دزدید و میمون یهودانند که ماهی در شنبه شکار
کردند و خوک جماعتی اند که ایمان به مائده آسمانی نیاوردند.
از حضرت امام رضا منقول است : موش گروهی از یهود بودند که خدا بر ایشان غضب کرد و پشه شخصی بود که استهزا
به پیغمبران می کرد و شپش از حسد مسخ شد و روزی پیغمبری از پیغمبران بنی اسراییل نماز میکرد و یکی از بی خردان
بنی اسراییل آمد در برابر او استهزا به او میکرد به صورت شپش مسخ شد و چلپاسه جماعتی از بنی اسراییل بودند که
فرزندان پسغمبران را دشنام میدادند و با ایشان دشمنی میکردند . در حدیث دیگر منقول است : خار پشت مرد کج خلقی بود.
برگ :416،417
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#39
Posted: 4 May 2011 17:09
علاقه امام صادق به غذای گربه
از حضرت امام رضا منقول است: بیماری برای مومن پاک کننده است او را از گناهان و رحمت الهی است نسبت به او.
برگ: 219
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری
.. امام رضا فرمودند : بیماری مومن را پاک نموده و برای او رحمت است.
برگ:415
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مولف :........عالم ربانی شیخ صدوق
چاپ دوم تابستان 1378 مترجم : .........ابراهیم محدث بندر ریگی
و امام صادق علیه السلام فرمود: من از غذائی که گربه بدان دهن زده باشد خود داری نمیکنم و همچنین از آن آشامیدنی که
گربه از آن نوشیده باشد پرهیز نمیکنم.
نگاه کردن به فرج زنان
نگاه کردن به آلت تناسلی زن باعث کوری ميشود! - النظر الی فروج النساء يورث العمی
من لا يحضره الفقيه -جلد ۳ ص۵۵۶
حضرت صادق علیه السلام فرمود: کسی که به شطرنج یا نرد نگاه کند چنان است که به فرج مادر خود نظر کرده باشد.
مجمع المعارف و مخزن العوارف
نتیجه منطقی = شطرنج باعث کوری میشود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
رابطه رنگ کفش با مردانگی و نور دیده
ابن بابويه روايت ميکند که ابی عبد الله مردی را ديد که کفش سياه پوشيده فرمود چرا کفش سياه پوشيدی؟ مگر نمی دانی
کفش سياه نو چشم را کم ميکند و مردانگی را ضعيف ميکند...بر تو باد پوشيدن کفش زرد که نور چشم را زياد ميکند و باعث
قوت مردانگی ميشود ! عن ابی عبد الله انه رای رجل و عليه نعل سوداء فقال مالک و لبس السوداء؟ هی تضعف البصر و
ترخی الذکر و...
ارتباط معنوی رسول الله و خر مبارکش
روايت از علی (ع) ..اولين حيوانی که پس از رسول خدا(ص) از دنيا رفت عفير خر رسول خدا بود! اين خر با رسول خدا
صحبت کرده بود ! و گفته بود پدر و مادرم فدای تو! پدرم از قول پدرش و از قول جدش و جد جدش و ..نقل کرد که او خری
بود که نوح (ع) در کشتی گذاشت! و آنزمان نوح به جد من گفت ای مردم از نسل اين خر خری متولد ميشود که رسول خدا
بر او سوار ميشود ! و من خوشحالم که آن خر هستم
عن امير المومنين علی قال ان اول شيی من ادواب توفی هو عفير حمار رسول الله ذالک الحمار کلم رسول الله فقال بابی
انت و امی .........
اصول کافی جلد ۱ ص ۱۸۴ کتاب الحجه باب ما عند الائمه من سلاح رسول الله
امام حسن بزرگترین زبانشناس تاریخ
از امام حسن (ع) روايت شده است که ايشان فرمود برای خداوند دو شهر است ( خدا دو شهر دارد) يکی از انها در مشرق
است و يکی در مغرب ! و در آنها ۷۰ ميليون زبان و جود دارد! و من همه آن زبانها را ميدانم!
عن ابی عبد الله الحسن قال ان لله مدينتين احداهما بالمشرق و اخری بالمغرب و فيها سبعون الف الف لغه و انا اعرف جميع
تلک اللغات
اصول کافی - جلد يک - ص ۳۸۴ و ۳۸۵ باب مولد حسن ابن علی
کتاب خصال شيخ صدوق ..ابن بابويه باب سوم جلد ۱ ص ۹۹
من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، شماره 11، بخش طهارت، برگ 24
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#40
Posted: 4 May 2011 17:14
رابطه رنگ کفش با مردانگی و نور دیده
ابن بابويه روايت ميکند که ابی عبد الله مردی را ديد که کفش سياه پوشيده فرمود چرا کفش سياه پوشيدی؟ مگر نمی دانی
کفش سياه نو چشم را کم ميکند و مردانگی را ضعيف ميکند...بر تو باد پوشيدن کفش زرد که نور چشم را زياد ميکند و باعث
قوت مردانگی ميشود ! عن ابی عبد الله انه رای رجل و عليه نعل سوداء فقال مالک و لبس السوداء؟ هی تضعف البصر و
ترخی الذکر و...
کتاب خصال شيخ صدوق ..ابن بابويه باب سوم جلد ۱ ص ۹۹
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)