انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین »

کسانی که مشتاق شبکه های زیرزمینی وماسون هستن نظر بدن


مرد

 
این مطالبی که در مورد فراماسونری گفته شده اراجیفه
توی جهان چندین مکتب مختلف وجود داره که یکیشون فراماسونری هست
گروههای مختلفی که بعضیاشون شیطان پرست هستن ولی فراماسونها شیطان پرست نیستن و منظور از اسم این مکتب هم خدا هست
فری مایسون یعنی معمار آزاد ، کسی که به اراده خودش جهان رو آفرید و منظور خدا هست و هدف فراماسونری رسیدن به خدا بدون توجه به دین اشخاص بود یعنی در واقع عرفان فرادینی ، چون در هر مذهبی عرفان راه نهایی و نهانی رسیدن به خدا هست که از عوام پوشیده هست ولی مخصوص پیروان همون دین هست ولی فراماسونری یه عرفان بدون دین و مرز رو بنا کرد
چون فراماسونری در زمانی بوجود اومد که ادیان اصولی یعنی اسلام و مسیحیت و یهودیت به جهان حاکم بودن مثل حالا ولی اون موقع یعنی قرون وسطی دوران تفتیش عقاید بود به همین خاطر مخفیانه کار میکردن و عضو میگرفتن و نشانشون که که تک چشم هست نشونه چشم سوم هست که در ادیان هندی و نزد یوگیها کاملا شناخته شده هست و باز شدن چشم سوم باعث میشه که انسان بتونه به طبقات دیگر عالم هستی راه پیدا کنه و به قدرتهای خاصی برسه که این مسئله باعث بوجود اومدن جادوی سیاه و سپید شده که اشخاص رو از راه اصلی به در میکنن و راه اساتید راه میانه هست نه سیاه نه سپید
بعد از قرنها که فراماسونها فعالیت میکردن متاسفانه گروهی که خواستار حاکمیت کامل به جهان هستن و شیطان پرست هم هستن به درون فراماسونها نفوذ کردن و این مکتب رو هم مثل خیلی دیگه از مکاتب از راه اصلی خارج کردن و به زیر مجموعه های خودشون اضافه کردن
این تاریخچه اصلی فراماسونها هست و اگه کسی تمایل داشت بگه که از تعالیم و آموزه های اصلی این گروه هم مطلب بزارم
     
  
زن

andishmand
 
korosh_kz: و اگه کسی تمایل داشت بگه که از تعالیم و آموزه های اصلی این گروه هم مطلب بزارم
اگر اطلاعات بیشتر و جامع تری در این خصوص دارید، لطفا" ارسال کنید تا تاپیک کامل تر و پر بار تر بشه .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
مرد

 
مطلب زیر رو به عنوان مثال به نقل از سایت ماسون یاب میزارم که جنبه های ماسونی عقاید یه نویسنده ماسون که همه با اثرش یعنی پینوکیو آشنایی داریم میزارم

کارلو لورنزینی مشهور به کارلو کولودی که معروفترین اثرش همین داستان پینوکیو است!


داستان پینوکیو در ابتدا توسط کارلو لورنزینی (با نام ادبی کارلو کولودی)٬ بین سالهای ۱۸۸۱ و ۱۸۸۳ در ایتالیا نوشته شد . لورنزینی کار نویسندگی را با نوشتن طنزهای سیاسی برای روزنامه آغاز کرد (روزنامه های Il Lampione و Il Fanfulla ). در سال ۱۸۷۵ ٬ او وارد دنیای ادبیات کودک شد و از این راه برای انتقال عقاید سیاسی خود بهره جست . بعنوان مثال سری داستانهای "Giannettino" غالبا به وحدت ایتالیا اشاره دارد.
لورنزینی بسیار علاقه مند بود که از یک کاراکتر مهربان و دوست داشتنی و در عین حال متقلب وگستاخ برای بیان اعتقادات خود بصورت تمثیل وار استفاده کند. در سال ۱۸۸۰ او شروع به نوشتن Storia di un burattino (=داستان یک عروسک خیمه شب بازی) کرد که بعدا به ماجراهای پینوکیو شهرت یافت . این داستان بصورت هفتگی در روزنامه ی Il Giornale dei Bambin (اولین روزنامه ی مخصوص کودکان در ایتالیا) چاپ می شد.
ماجراهای پینوکیو٬ یک داستان تخیلی است که ماجراهای یک عروسک خیمه شب بازی لجباز و کله شق را در مسیر تبدیل شدن به یک پسر واقعی بیان می کند . این داستان در سال ۱۸۸۳ به چاپ رسید.

آثار لورنزینی تنها سیاسی نبودند . نوشته های او ٬ بخصوص ماجراهای پینوکیو٬ شامل جنبه های متافیزیکی نیزهست که غالبا از دید خوانندگان پنهان می ماند . واقعیت مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت این است که عمق آثار لورنزینی از آنجا روشن می شود که بدانیم او یک فراماسون فعال بوده. درمقاله ای با نام Pinocchio, mio Fratello (=پینوکیو٬ برادر من) ٬ یک فراماسون ایتالیائی به نام جیووانی مالولتی (Giovanni Malevolti) پیشینه ی

ماسونی لورنزینی را چنین شرح می دهد:
"ورود کارلو کولودی به فراماسونری ٬ بااینکه در هیچ سند رسمی ثبت نشده ٬ از سوی همگان موضوعی پذیرفته شده و قابل استناد است . آلدو ملا٬ یک غیر فراماسون است که عموما به عنوان تاریخ نگار رسمی فراماسونری شناخته می شود . وی با اطمینان ورود این نویسنده به تشکیلات ماسونی را تائید می کند . علاوه بر این ٬ وقایع زندگی کولودی نیز بر این فرضیه صحه می گذارد: از جمله ی این اتفاقات٬ تاسیس یک روزنامه با نام " Il Lampione" (=دیدگاه) در سال ۱۸۴۸ بود که توسط خود لورنزینی چنین توصیف گردید: "روشنی بخش کسانیست که در تاریکیها سرگردان هستند"؛ وی همچنین خود را بعنوان "مرید دو آتشه ی ماتزینی" که یک فراماسون برجسته ی ایتالیائی و نیز یک انقلابی بود ٬ معرفی می کرد.
نام کولودی را می توان در سندی که توسط گرند لژ تمام انگلستان منتشر شده و در آن لیستی از فراماسونهای مشهور گردآوری گردیده ٬ مشاهده کرد.
مالولتی ادامه می دهد:
"دو راه برای خواندن داستان"ماجراهای پینوکیو" وجود دارد . راه اول ٬ که من آن را "خواندن عوامانه" می نامم ٬ این است که خواننده که به احتمال قوی یک کودک است ٬ راجع به زندگی ناگوار یک عروسک خیمه شب بازی چیزهائی می آموزد . اما راه دوم٬ خواندن داستان از نقطه نظر ماسونی بوده که نماد گرائی عمیق آن مکمل روایت ساده و خطی وقایع است"
لورنزینی داستان پینوکیو را در ادامه ی مسیر عقاید کهن مذکور در متون سری نوشت : یک داستان ساده که مورد توجه توده ی مردم قرار می گیرد و مفاهیم پنهان خود را تنها برای "کسانی که در جریان هستند" فاش می کند .

تحلیل فیلم
در این مقاله انیمیشن پیونکیو ساخته ی والت دیزنی مورد بررسی قرار گرفته تفاوت های بسیاری میان کتاب کولودی و فیلم کمپانی دیزنی وجود دارد . در فیلم ٬ مسیر داستان ساده تر شده و پینوکیو تبدیل به شخصیتی ساده ٬ خوش گذران و بی خیال می شود در صورتی که در کتاب اصلی کاراکتری خودسر ٬ ناسپاس و کله شق دارد . با این حال ٬ تمام عناصر اصلی در فیلم حضور دارند و پیام نهفته در کتاب دست نخورده باقی مانده است . ضمن این که این انیمیشن با انیمیشنهای پینوکیو ی دیگر کمپانیها و مورد نمایش در آمده توسط صدا و سیمای ایران تفاوت چندانی ندارد .

پیدایش پینوکیو

فیلم با ژپتو آغاز می شود ٬ یک نجار و عروسک ساز ایتالیائی که در حال تراشیدن یک قطعه چوب برای ساختن یک عروسک خیمه شب بازی است . او این عروسک را به شکل یک انسان می سازد ولی عروسک موجودی بی جان است . ژپتو به نوعی نماد خالق("Demiurge") افلاطون و دیگر فلاسفه است. "Demiurge" واژه ای یونانی بوده و به معنای سازنده٬ صنعتگر و یا استادکار می باشد . به بیان فلسفی٬ خالق یا سازنده " خدای کوچکتر" جهان مادی است ؛ او کسی است که موجودات ناکامل را که تسلیم دامها و حیله های دنیای مادی می شوند ٬ خلق می کند . خانه ی ژپتو پر از ساعتهائیست که خود او آنها را ساخته . همانطور که می دانید ٬ ساعت وسیله ی سنجش زمان ٬ یعنی یکی از بزرگترین محدودیت های جهان مادی ما است .
"خارج از عالم روحانی که به خالق یا موجود فناناپذیر منحصر است ٬ ما بخاطر خلق وجود فیزیکی خود٬ نسبت به کسی که ما را خلق کرده مسئول بوده و می بایست برای ایجاد ارتباط با او رنجهائی را متحمل شویم " منلی پی هال٬ آموزه های سری تمام اعصار

ژپتو یک عروسک خیمه شب بازی ساخت و سپس متوجه شد که به کمک "خدای بزرگتر" نیاز دارد تا بارقه ی الهی مورد نیاز برای تبدیل شدن عروسک به یک "پسر واقعی" را به پینوکیو اعطا کند . به بیان رمزی ٬ پسر واقعی نماد انسان روشن ضمیر می باشد . خوب ٬ حالا او چه می کند؟ "او روبروی یک ستاره زانو زده و دعا می کند". او از خدای بزرگتر (معمار بزرگ ماسونها) می خواهد تا با نیروی الهی خود در جسم بی جان پینوکیو روح بدمد.

آیا این ستاره همان صبح ٬ ستاره ی مقدس فراماسونریست؟

نکته ی جالب توجه اینجاست که سالها بعد و در سال ۲۰۰۹ در انیمیشن ۹ که با همکاری تیم برتون ساخته شد ، شخصیت مشابه ژپتو نه با دعا بلکه با استفاده از روشهایی کابالیستی به تعدادی عروسک جان میبخشد ، البته انیمیشن ۹ نه در این مورد و نه درموارد دیگر به هیچ عنوان دست به بیان مفاهیم بصورت نمادین نمیزند .
"پری آبی" که ما او را با نام فرشته ی مو آبی میشناسیم٬ نماینده ی خداست و به زمین می آید تا به پینوکیو فهم کیهانی و یا از منظر عرفا "عقل" را اعطا نماید.
"این عقیده مورد پذیرش عرفای مسیحی است که رستگاری بشریت با نزول عقل امکان پذیر است. عقل که والاترین وجود روحانی مافوق خالق بوده و قابلیت ورود به سرشت انسان را دارد٬ ابدیت آگاهانه را به موجودات خلق شده توسط خالق اعطا می کند. "همان منبع

پری افسونگر نعمت حیات و اختیار (دقیقاً همانند یک انسان) را به پینوکیو اعطا می کند . حالا با وجود اینکه او زنده است ولی هنوز یک "پسر واقعی" نیست . مکاتب سری می آموزند که زندگی تنها پس از روشنیدگی آغاز می شود . هر چیزی غیر از این ٬ بجز فرسایش تدریجی نیست . زمانیکه پینوکیو می پرسد "آیا من یک پسر واقعی هستم؟" پری پاسخ می دهد "نه پینوکیو٬ اینکه آرزوی ژپتو بطور کامل درباره ی تو محقق شود کاملا به خودت بستگی دارد . ثابت کن که شجاع٬ راستگو و متواضع هستی؛ در اینصورت ٬ روزی تو یک پسر واقعی خواهی شد".
موضوع اعتماد به نفس و تزکیه ی نفس نه از ادیان الهی بلکه قویا از آموزه های شبه عرفانی و ماسونی الهام گرفته شده است: رستگاری روح چیزیست که از خویشتنداری ٬ خودآگاهی و قدرت اراده ی بسیار قوی حاصل می شود . ماسونها بطور نمادین٬ این فرایند را به زبری اولیه و تکامل نهائی سنگ صیقل داده شده تشبیه می کنند.

" در تفکر فراماسونری٬ یک سنگ زبر استعاره از اولویت یک فراماسون ناآگاه برای یافتن روشنی است. یک سنگ صیقلی نماد فراماسونیست که با استفاده از آموزه های ماسونی٬ برای رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه تلاش می کند وتمام کوشش خود را برای کسب روشنی انجام می دهد . در مرتبه ی "همکار صنعتگر" ما شاهد استفاده از سنگهای زبر و صیقل یافته هستیم . درسی که باید آموخته شود این است که بوسیله ی آموزش و کسب آگاهی٬ شخص می تواند به وجود روحانی و معنوی خود دست یابد. همانند انسان ٬ هر سنگ زبر در ابتدا موجودی ناکامل است . با آموزش٬ جلب محبت و عشق برادرانه٬ انسان می تواند سنگ وجودی خود را به شکلی در آورد که مطابق نمونه ی مجازی آزموده شده و در حدود مرزهای خویش که موهبتی از جانب خالق است محدود شده باشد." لژ

تعلیمات ماسونی
به همین صورت که ماسونها فرایند روشنیدگی را با تبدیل یک سنگ زبر به سنگی صاف نشان می دهند٬ پینوکیو سفر خود را از تکه چوبی بی شکل آغاز و بسوی هموار کردن وجود خود گام بر می دارد تا در نهایت به یک پسر واقعی تبدیل شود. هر چند که هیچ چیز او را خراب نمیکند. یک فرایند کیمیا گونه ی درونی برای اینکه او سزاوار روشنیدگی شود مورد نیاز است. او باید وارد زندگی شده٬ با وسوسه های آن مبارزه کند و با استفاده از وجدان و ضمیر خود (که بصورت جیمینی جیرجیرک تجسم یافته) راه درست را انتخاب نماید.قدم اول این است که او باید به مدرسه برود(نماد آگاهی). پس از آن٬ وسوسه های زندگی به سرعت بر سر راه پینوکیو قرار می گیرند.

وسوسه ی شهرت و ثروت
در مسیر مدرسه ٬ پینوکیو به روباه مکار و گربه بر می خورد که او را تحت عنوان "راهنمائی به سوی مسیر ساده ی موفقیت" فریب می دهند . علیرغم هشدارهای وجدان خود٬ این عروسک خیمه شب بازی اغوا شده و در نهایت توسط آنها به استرومبلی که صاحب یک خیمه شب بازی دوره گرد بود٬ فروخته می شود.
پینوکیو در خلال اجرای نمایش٬ با جوانب مثبت این "راه آسان" که عبارت بودند از شهرت٬ ثروت و حتی عروسک های زن زیبا آشنا می شود.

ولی پینوکیو به زودی متوجه هزینه ی سنگین این موفقیت ظاهری می گردد: او دیگر نمی تواند پدر (خالق) خود را ببیند٬ پولی که او بدست می آورد تنها استرومبلی که "گرداننده" ی اوست را ثروتمند می سازد٬ و در نهایت سرنوشتی که پس از کهنه شدن در انتظارش است را مشاهده می کند.

این یک تصویر ترسناک از عاقبت ستارگان مشهور نیست؟ اساساً او چیزی بیشتر از یک عروسک خیمه شب بازی نیست . پس از مشاهده ی ماهیت حقیقی این "راه سهل الوصول"٬ پینوکیو متوجه موقعیت ناراحت کننده ی خود می شود.او به لطف گرداننده ی ظالم خود ٬مانند یک حیوان در قفس زندگی می کند.او با فروش روح خود فریب خورده بود.

پس از آن پینوکیو به وجدان و ضمیر آگاه خود باز می گردد(جیمینی جیرجیرک و در یک نسخه دیگر جوجه اردکی به نام جینا) و سعی می کند از آنجا فرار کند. با این حال تمام وجدانهای خوب دنیا هم نمی توانند او را نجات دهند؛ جیرجیرک نمی تواند قفل را باز کند. چیزی بجز مداخله یک نیروی الهی قادر به نجات او نیست. ولی تا زمانیکه او با پری (پیام آور الهی) و مهم تر از آن با خودش صادق نباشد٬ این کار امکان پذیر نمی باشد.

در نسخه ی به نمایش درآمده توسط تلوزیون ایران روباه و گربه م پینوکیو را ترغیب به کاشت یک سکه برای رویاندن درخت سکه میکنند که پیامی مشابه بهمراه دارد .

وسوسه ی لذت های مادی
پس از آنکه پینوکیو به راه درست باز می گردد٬ روباه مکار بار دیگر او را برای رفتن به "جزیره ی خوشی " فریب می دهد؛جائیکه در آن هیچ مدرسه (آگاهی) و قانونی (اخلاق) وجود ندارد. در آنجا بچه ها می توانند بخورند٬ بیاشامند٬ سیگار بکشند٬ بجنگند و هر آنچه را که می خواهند نابود کنند:همه ی اینها زیر نظر درشکه چی انجام می گیرد.

جزیره ی خوشی یا همان شهربازی استعاره از "زندگی مادی" است که مشخصه های اصلی آن جهل٬ تلاش برای بهره بردن از لذتهای آنی و ارضای پست ترین تمایلات نفسانی زودگذر است. درشکه چی با علم به این موضوع که این بهترین روش به بردگی کشیدن کودکان است آنها را به این شیوه زندگی ترغیب می کند.پسر بچه هائی که در این سبک زندگی غیرعاقلانه افراط می کنند به الاغ تبدیل شده و تحت استثمار درشکه چی برای کار در معدن قرار می گیرند. این یک تصویر ترسناک دیگر از توده ی جاهل مردم است. در دنیا واقعی هم انسان با تحت تاثیر روشهای کنترل ذهن قرار گرفتن برده ی نفس خود میگردد!

خود پینوکیو هم پس از مدتی به یک الاغ تغییر شکل می یابد. به بیان رمزی٬ او به هویت مادی خود که به شکل این حیوان لجوج تجسم یافته٬ نزدیک تر است.این قسمت از داستان به ماجرای "مسخ شدگان" یا " الاغ طلائی" نوشته ی آپولیوس اشاره دارد؛ یک اثر کلاسیک که در مکاتب سری همچون فراماسونری آموزش داده می شود.

مسخ شدگان داستان زندگی شخصی به نام لوسیوس را روایت می کند که به طلسم ها و اوراد جادوگری بسیار علاقه مند است و ناگهان به سودای انجام یک طلسم مادی، کالبد انسانی خویش را از دست داده و به یک الاغ تبدیل می شود.این حادثه منجر به ماجراهائی طولانی و دشوار شده و در نهایت الهه ی زراعت و فراوانی ٬ایزیس٬ او را به کالبد انسانی خویش برمی‌گرداند. داستان مسخ شدگان٬ از نظر خط کلی داستان٬ کنایه های معنوی و شکل ورود به اسرار با ماجرای پینوکیو مشابهت بسیار دارد.
پینوکیو٬ بار دیگر به خود می آید و از زندان زندگی پست مادی یا همان جزیره ی خوشی فرار می کند.

آغاز مسیر تعالی
پینوکیو به خانه باز گشته تا به پدرش ملحق شود ولی بمحض ورود٬ با خانه ی خالی مواجه می گردد.سپس متوجه می شود که یک نهنگ بزرگ ژپتو را بلعیده است. این عروسک خیمه شب بازی به درون آب پریده و برای یافتن سازنده ی خود وارد دهان نهنگ می شود . این ورود نهائی اوست ؛ جائیکه او باید از تاریکی یک زندگی ناآگاهانه (بطور نمادین شکم وال) بسوی کسب نور معنوی بگریزد.

در اینجا٬ کارلو کولودی به شدت از داستان کلاسیک یونس نبی که در کتب دینی مسیحی ٬ اسلامی و یهودی نیز آمده٬ الهام گرفته است. می توان شرح این داستان را در آموزه های سری (و نه کتب معتبر دینی) چنین یافت:

"یونس شخصیت اصلی "داستان یونس" است. او کسی است که از جانب خدا ماموریت یافت تا به شهر نینوا رفته و رسالت خود را ابلاغ کند. اما یونس سرپیچی کرد و برای فرار از پیشگاه خداوند به سمت یافا (شهری در فلسطین اشغالی) گریخت. پس از آن به مقصد شهر ترشیش سوار یک کشتی شد. در همین زمان یک طوفان بزرگ رخ داد و ملوانان با اطلاع از اینکه این یک طوفان عادی نیست(حاصل خشم خدایان است) ٬ با قرعه کشی تصمیم گرفتند که یونس باید قربانی شود. یونس نیز این تصمیم را پذیرفته و اظهار می کند در صورت انداختن وی به دریا٬ طوفان تمام خواهد شد. ملوانان تلاش می کنند تا کشتی را به ساحل برسانند ولی ناامیدی از انجام این کار موجب می شود که در نهایت او را به دریا پرتاب کنند. در این هنگام دریا آرام گرفت و یونس به طرز معجزه آسائی توسط یک ماهی بزرگ که از جانب خدا آماده شده بود٬ بلعیده شده و نجات می یابد. او سه روز و سه شب در شکم ماهی محبوس بود.(فصل اول- بخش ۱۷) در فصل دوم آمده است که یونس در شکم ماهی بخاطر این مصیبت به درگاه خدا دعا کرد ومتعهد شد تا شکرگزار بوده و به وعده ی خود با خدا عمل کند.سپس خدا به ماهی فرمان داد تا یونس را از شکم خود خارج نماید"

یونس پس از بازگشت معنوی.

منلی پی هال درمورد معنای رمزی ماجرای یونس و نهنگ چنین می گوید:
"زمانیکه بعنوان نمادین از شیطان استفاده می شود٬ ماهی کنایه از زمین (ماهیت پست آدمی) و آرامگاه(مدفن اسرار) است.بنابراین٬ همانطور که مسیح سه روز در گور مدفون بود٬ یونس نیز سه روز در شکم "ماهی بزرگ" محبوس شد. امروزه٬ بسیاری از پدران مقدس در کلیساها بر این باورند که "وال"ی که یونس را بلعید نماد خدای پدر است که وقتی پیامبر ناامید به دریا پرتاب می شد٬ او را درون وجود خود پذیرفت تا به مکانی امن برساند.داستان یونس در حقیقت اسطوره ی ورود به اسرار بوده و "ماهی بزرگ" نمادی از تاریکی جهلیست که انسان را آنزمان که از کشتی به دریا (زندگی) پرتاب می شود(به دنیا می آید)٬ در بر گرفته است." منلی پی هال٬ آموزه های سری تمام اعصار

یونس به فرمان خدا از دهان نهنگ بیرون می آید.
پینوکیو از میان سختی های ورود عبور کرد و از تاریکی های جهالت بیرون آمد. او همانند عیسی مسیح٬ رستاخیزی را از درون آرامگاه خود تجربه نمود. اکنون او یک "پسر واقعی" است؛ یک انسان روشن ضمیر که موانع زندگی مادی را برای پذیرش ماهیت والاتر خویش ٬ درهم شکست. جیمینی جیرجیرک نیز یک مدال طلا از پری هدیه می گیرد که بیانگر موفقیت فرایند کیمیائی تبدیل ضمیر هوشیار پینوکیو از یک فلز بی ارزش به طلاست. "کار بزرگ کیمیا" به انجام رسیده. حالا چه کاری باقی می ماند؟ البته نواختن آکاردئون و یک جشن حسابی!!

سخن پایانی

اگر از منظر یک شاگرد ورود یافته نگاه کنیم٬ داستان پینوکیو را بجای یک سری ماجراهای اتفاقی٬ بصورت تمثیلی بسیار عمیق و نمادین خواهیم دید.جرئیاتی در فیلم که به نظر بی اهمیت می رسند٬ ناگهان حقیقتی مرموز را آشکار کرده و یا حداقل جوامع بی رحم امروزی را نشان می دهند.نویسنده ی داستان٬ کارلو کولودی٬ با الهاماتی که از داستانهائی نظیر مسخ شدگان و یا داستان یونس و نهنگ گرفته است٬ سعی کرده تا داستانی امروزی درباره ی ورود به سازمان ٬که مهمترین جنبه ی زندگی ماسونها را تشکیل می دهد٬ بنویسد. ضمن این که انتخاب این داستان بعنوان دومین فیلم انیمیشن ساخته شده توسط والت دیزنی مطالب بسیاری را در مورد آن روشن می کند . بسیاری از جزئیات نمادینی که در فیلم گنجانده شده٬ نشانگر درک بالای آنها از مفاهیم سری کتاب کولودی است. با در نظر گرفتن تیراژ بالای پینوکیو و موفقیت جهانی نمایش ‌آن می توان گفت که همه ی مردم جهان شاهد راهی بسوی روشنیدگی بوده اند ولی تنها تعداد اندکی از آنان این مسأله را کاملا درک کرده اند.
     
  
مرد

 
نمونه های مشابه این داستان در صنعت سینما زیاد هستن ولی مشخص ترینشون فیلم ماتریکس هست

که نشون میده حیات واقعی جای دیگه هست و ما در این جهان در واقع یه خواب مشترک میبینم و با جنگیدن با موانع و رشد درونی میتونیم به جهان واقعی برگردیم ولی متاسفانه این فیلم در مورد نیروهای حاکم بر جهان واقعی سیاه نمایی کرده و اونها رو دشمن نشون داده در حالی که در واقعیت دشمن نیستن و وظیفه ای که از جانب خالق یکتا بهشون واگذار شده رو دارن انجام میدن
     
  
زن

andishmand
 
korosh_kz: فری مایسون یعنی معمار آزاد ، کسی که به اراده خودش جهان رو آفرید و منظور خدا هست و هدف فراماسونری رسیدن به خدا بدون توجه به دین اشخاص بود یعنی در واقع عرفان فرادینی ، چون در هر مذهبی عرفان راه نهایی و نهانی رسیدن به خدا هست که از عوام پوشیده هست ولی مخصوص پیروان همون دین هست ولی فراماسونری یه عرفان بدون دین و مرز رو بنا کر
راز چشم سوم

چشمی که در بالای یک هرم ناقص در یک دلاری وجود دارد یادبودی از یک مذهب باستانی جهانی است که در سراسر جهان وجود داشته است.بقایای این یاد بود هنوز هم درخرابه های هرم ناقص و نمادهای چشم در تمدنهای زیادی دیده می شود. اهرام، معابدی بودند جاییکه معتقدان در آن به نیرویی مشغول می شدند که به آن باز شدن چشم سوم نام نهادند، که البته مدتها توسط کلیسا ممنوع شده بود، و برای مدتی هنوز توسط جوامع غربی به صورت راز حفظ شده بود.




چپ : جورج واشنگتن فراماسون در حالیکه پیشبندی ماسونی با نقش چشم سوم در مرکز آن است.
راست: چشم سوم درخشانی که در یک مثلث شکل نشانی بزرگ از ایالات متحده آمریکا


بنیان گذاران آمریکا- آنهایی که فراماسون بودند و یا آشنا با اصول یادبود سفارش برادری- راز گمشده- در نماد مهر بزرگ ایالات متحده آمریکا بودند.

این راز گمشده یک آیین باستانی جهانی بوده، که اکنون از دست رفته، اما هنوز قابل مشاهده در خرابه های تمدنهای اولیه هست، جاییکه ما یک الگوی شفاف و سازگار از اهرام و نماد چشمی که از جسم جدا شده می بینیم:

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 

عکسی از خرابه های هرم خورشید به همراه چشمی تک که روی دیوار تراشیده شده بوده است. در مکزیکو





عکسی از خرابه های هرم به همراه سمبلی از یک چشم .ساکارا، مصر






عکسی از خرابه های اهرام به همراه نقش یک چشم در تمدن اهایو، آمریکا






عکسی از خرابه های هرم به همراه نقش هنری یک چشم، تمدن نازکا در پرو
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 

عکسی از خرابه های هرم به همراه سمبل چشم سوم «اولان»،چیچن ایتزا، مکزیکو




عکسی از خرابه های هرم به همراه عکسی هنری از چشم سوم، سیسیل، ایتالیا




عکسی از خرابه های هرم خورشید به همراه اثر هنری شامل چشم سوم، در پرو


بر اساس تحقیقات دانشمندان گذشته، و در هم آمیختن آن با اکتشافها و نوآوریها در کتاب جدید» نوشته شده بر سنگ» آشکار میسازد:
رمزگشایی راز آیین پنهانی ماسونی که در کلیساهای گوتیک مخفی شده بود، این سمبلها اشاره به آیینی دارند که زمانی جهانی بوده است و یکبار مورد آزمایش قرار گرفته بوده است.
پزشکان متمرکز بر باز کردن این مرکز عرفانی و نورانی که چشم سوم نامیده میشود بودند، که گویند این چشم سوم جایی در مرکز پیشانی پنهان گشته است.
اعتقاد بر این است که چشم سوم ارگانی است از عوالم بالا، پیچیده تر، و فرم معنوی بشریت که بر روی زمین دربعد از طوفان نوح و در عصر طلایی زندگی می کرده است جاییکه مورخان کلاسیک به عنوان «بابل «، «شامبالا» و » آتلانتیس » می نامیدند.
از انسان به عنوان» بعد از طوفان نوح» ما هنوز دسترسی به این ارگان از اجدادمون که توسط دانشمندان قرن 19 و 20 مطرح می شود به نام «غده صنوبری» دسترسی داریم:
«ََیک بخشی معمولا کوچک است. زائده مخروطی از مغز همه مهره داران است که این در برخی خزندگان یه بخش ضروری از چشم می باشد، این ساختار در برخی از پرندگان به عنوان بخشی از اندازه گیری زمان به کار می رود و چند ساختار متفاوت چشم سوم ، یک ارگان ترشحه داخلی است یا صندلی روح..است»
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
مرد

 
andishmand: بنیان گذاران آمریکا- آنهایی که فراماسون بودند و یا آشنا با اصول یادبود سفارش برادری- راز گمشده- در نماد مهر بزرگ ایالات متحده آمریکا بودند.

این راز گمشده یک آیین باستانی جهانی بوده، که اکنون از دست رفته، اما هنوز قابل مشاهده در خرابه های تمدنهای اولیه هست
کسایی که سریال مرلین رو دیده باشن به یاد میارن که مرلین و جادوگران معتقد به آیین باستانی هستن که در زمان داستان فیلم ممنوع شده و تلاش اونها بر این هست که دوباره این آیین باستانی رو دوباره احیا کنن
در واقع این سریال که ساخته شبکه بی بی سی هست به طور نمادین اشاره داره به آیین باستانی که با گشودن چشم سوم و عملی که به خروج روح موسوم هست و ارتباط مستقیم هر فرد به طبقات بالاتر آفرینش و مبدا آفرینش رو ممکن میکنه ارتباط داره ولی از زمانی که مسیحیت جهانگیر شد این آیین سرکوب شد و به افراد اینگونه گفته شد که تنها کسایی که منتخب هستن میتونن با جهان بالا ارتباط داشته باشن و بقیه موظف به پیروی از آنها هستن
همین سرکوب زمینه بوجود آمدن مکاتب اسراری شد که این راز چشم سوم رو حفظ میکردن و اعضای آنها صاحب نیروهای روانی خاصی میشدند مانند فراماسونری
در زمانهای بعد مادام بلاواتسکی هم با عنوان این مطلب که از اساتیدی در هند آموزش دیده اند تا دانش باستانی را زنده کنند مکتب تئوسوفی رو بنیان گذاشت که در حال حاضر همپای فراماسونری و زیر نظر ایلومیناتی که به معنای روشن شدگان هست فعالیت میکنند تا ادیان اصولی یعنی مسیحیت و یهودیت و اسلام را از گردونه خارج کرده و آیین باستانی را جایگزین آن در جهان نمایند
از طرف دیگر معتقدان یا کسایی که از آیین مسیحیت برای تسلط به بشریت استفاده میکنند با شناسایی شرق بعنوان پایگاه اصلی آیین باستانی با انواع وسایل مختلف در صدد تغییر مذهب مردم مشرق از ادیان باستانی خودشون به مسیحیت هستن که از جمله این تلاشها ارسال کشیش و کتابهای مذهبی رایگان به این منطقه هست
بعنوان مثال در فیلم راکی ۴ یک گروه مسلح و خونخوار نمایش داده میشوند که مردم را کشته و شکنجه میکنند و کلیسای جامع آمریکا گروهی را که به ظاهر به دولت وابسته نیستند را همراه با کمک های دارویی و مواد غذایی به منطقه میفرستد تا همراه با دادن نان به مردم کتاب مقدس هم به آنها بدهند و آنها را به مسیحیت بکشانند
نکته جالب اینکه هر دو گروه دیگری را شیطان پرست و پیرو شیطان مینامد
     
  
زن

andishmand
 
«صندلی روح» چیزی است که توسط فیلسوف فرانسوی رنه دکارت(1596-1650) توصیف می شود همان غده صنوبری است; او می گوید این غده پلی است که روح را به بدن متصل می سازد.
خوانندگان آشنا با ادیان شرقی می دانند که چشم سوم دارای سابقه طولانی در تاریخ هند، چین و آسیای جنوبی، جایی که آیین هندو، بودایی و تائو این دانش را نگاه داشتند.
بیش از یک ایده مذهبی، چشم سوم یک رسم و رسومی معنوی و کهن است.

چشم سوم بیندی نقطه ایی روی پیشانی هندو

چشم سوم،» اورنا» یا » ترینترا» نامیده می شود که با یک نقطه در وسط پیشانی بین دو چشم نشانه گذاری می شود.







با دو چشم بسته شما می توانید چشم سوم را باز کنید- نقطه بین دو چشم- و خود معنوی درونی را یا روح درون را مشاهده کنید.
در شرق، بیداری چشم سوم از طریق یوگا بدست می آید و مخصوصا یوگا کندالینی که وجود چاکرا آجنا یا چشم سوم را تعلیم می دهد. کندالینی در زبان سانسکریت باستانی به معنای» روشنایی» ، » روشن ضمیری» ، و اشاره به نوری که وقتی چشم سوم شما در حال باز شدن است دارد همان نوری که به شما می گوید که چه کسی در درون هستی.
این » اتحادیه با خدا» در مسیحیت غرب هزاران سال توهین به مقدسات در نظر گرفته شد ، و مجازات مرگ تحت تفتیش عقاید در نظر گرفته شد.




بیداری چشم سوم از طریق یوگای کندالینی . بالا راست : عصای چاووش، محبوب در سراسر قرون وسطی در اروپا، نماد محرمانه کندالینی یوگا است.


سنت بر آن است که از راه های مناسب چشم سوم فعال گردد به » توازن» دو کانال مخالف در بدن( ایدا و پینگالا) در اطراف محور عمودی مرکزی ستون فقرات که سشومنا نامیده می شود.
توازن این اضداد می تواند یک نیروی سومی تضاد و هوشیاری ر ا باهم در چشم سوم متحد می سازد و توسط آن می توانید ماهیت واقعی خود ، نفس خود را ببینید و بدانید که چه کسی هستید.
«شما یک روح ندارید ، بلکه شما روحی هستید که یک بدن دارد.( لوییز)
این نیروی سوم» مرکز» و » تعادل» شماره سه می باشد، صدای اوم که توسط عارفان شرقی خوانده می شد.

سمبل » اوم» شکلی است که خود مانند عدد 3 می باشد- چنانچه مورخان گویند.- دلالت بر تعادل اضداد:



سمبل » اوم» شکلی شبیه 3 می باشد، که عدد رییس فراماسون ها هم هست.
در فراماسونری عدد سه مهم ترین است... و ما نفوذ آن را در تمام مراسم شاهد هستیم...
- ارمیا، کتابچه راهنمای فراماسون ها 1881
همه جا در میان همه اقوام شماره سه از اعداد مقدس تلقی شده است...
در تمامی اسرار، از مصر تا اسکاندیناوی ما تقدس این عدد را می بینیم...
در فراماسونری، سه تایی مقدس از تمام اعداد عرفانی است.»
- آلبرت مکی، دایره التمعارف فراماسونری
چشم سوم به طور گسترده ایی در شرق استفاده می شود، که در رشته های متنوعی ظاهر شده است( یوگا، ذن بودایی، کاراته، چی کونگ، و آیکیدو). ایده چشم سوم، کاملا برای غرب بیگانه هست. با و جود زندگی کردن در » عصر اطلاعات» جهانی شدن،هنوز به عنوان چیزی عجیب و غریب و بیگانه ومعمایی در ادیان غربی می باشد.
چطور این امکان دارد؟ ممکن است که یک تلاش عمدی برای پنهان سازی آن در پشت پرده باشد؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
بزرگترین راز «چشم سوم «فراماسونری

تصویر از یک چشم در جوامع غربی یک راز شایع است. تک چشم یکی از سمبلهای کلیدی در فراماسونری می باشد. در معابد ماسونی و ابرنس یک چشم کاملا مشهود است، در میان مکان هایی دیگر ،اما به مفهوم نشان آن برای خداوندی نیست به مفهوم پنهان سازی آن در پیشانی می باشد.




چشم همچنین ابزاری بر روی انجمن ردیابی وابسته به ماسونها می باشد، که دستوری کهن است که طراحی شده است که در تمام لژ مورد استفاده قرار گیرد و تعلیم داده شود(به تصویر پایین نگاه کنید.)
قدمت بیش از دو قرن، » انجمن ردیابی» یکی از آخرین نشانه های معتبر و دست نخورده ماسونی بوده است.



فرشی ناب از مانیتور ماسونی در سال 1820 که شامل نمادهای اصلی فراماسونری است: خورشید ، ماه، و چشم های عرفانی.
ما به سرعت به سمت چشمی که در قسمت بالا و مرکز پرتره می باشد کشیده می شویم.
اما تعداد کمی از ماها متوجه دو طرف راست و چپ می شویم که که دو رکن اصلی دیگر نیز می باشند که خورشید و ماه در کندالینی یوگا، ایدا و پینگالا کانال می باشند.




آیا واقعا پیامی هست در اینجا که ما چشم سوم پنهان و قدرتمندی در پیشانی خود داریم؟ که این چشم مرکزی می تواند موجب بیداری ما گردد؟

مثلث هندسی چشم سوم

آیا نماد چشم سومی که بر بالای هرمی ناقص قرار دارد بیش از یادآوری نمادهای چشم سوم و اهرام باستانی در خرابه های باستانی اهرام است؟
در سال 1924 در کتابی شگفت انگیز توسط عارفی آمریکایی، نویسنده گمنام آمریکایی «گریس موری» توضیح می دهد که:
چشم همه بین... سمبل از غده صنوبری یا چشم انسان... در میان خرابه های خیلی از تمدنها یافت شده است، در نتیجه این گواهی است از آیینی جهانی که از زمانهای خیلی دور وجود داشته است. ما هم اکنون در حال بازگرداندن این آیین جهانی هستیم، ما بر روی آن چشم همه بین بر بالای هرم دقیق شدیم




روی مهر بزرگ اسکناس نشان می دهد که چطور» بیداری چشم سوم» در تمدن های اهرام باستانی آیینی جهانی بوده است. ماسونها آن را چشم تنها » چشمی همه بین» می نامند اما درک کمی از معنای واقعی آن وجود دارد. برخی دیگر این موضوع را خیلی ساده می گیرند و آن را » چشم خدا» می نامند،هر دو راه، این توصیفات مدرن تنها با کمی روشنگری بیان گردیده.

بیش از تعداد انگشت شماری از نویسندگان و محققان بر روی این چشم همه بین به عنوان چشم سوم هر زن و مردی که برای ما هم نیز قابل استفاده است تاکید کرده اند .
نویسنده معروف آمریکایی و فراماسون مارک تواین در سال 1899 گفت :
چشم همه بین چشمی نیست که از بهشت ما را نظاره کند و یا چشم پیرمردی که بالا تر نشسته است بلکه این چشمی است که هر فردی می تواند به آن دست پیدا کند:
چشم عادی تنها بیرون هر چیزی را می نگرد، و از بیرون آن چیز به قضاوت می نشیند، اما این چشم همه بین به درون آن نفوذ می کند، و قلب و روح آن را می خواند، پیدا کردن ظرفیتهایی که نمایان می گردد و یا وعده داده می شود، و چیزهایی که نمی توان یافت.»
دکتر باک(1916-1838) فراماسیونر به شرح فیزیکی این چشم سوم و ارتباط آن با درجه استادی و درجه سوم فرماسونی » استاد میسون» می پردازد:

» آن چشم سوم نامگذاری شده است. هندوهای باستان آن را چشم شیوا نام نهادند، وباید یادآوری شود که شیوا سومین خدای سه گانه هندو به شمار می رود...این تحلیل شده است ، و در هر فردی به صورتی خفته مانده است...چشم شیوا، در حقیقت یک چشم همه بین است، فراروی از زمان و مکان و فراتر از سطح فیزیکی رفتن.»
دریک استاد واقعی ]ماسون[، پس از آن ، چشم شیوا ، غده صنوبری، نهفته در دیگران، فعال است.
اگر » باک» درست است، و تمرین کردن این » راز» بخشی از پایبندی ماسونی بوده باشد، سپس ماسونی ها مجبور بودند که در اروپا جایی که پالوده شوند را بنا می نهادند. با توجه به قدرت و تفتیش عقاید، ماسونها هیچ انتخابی نداشتند جز به منظور خفظ آداب و رسوم و دانش ، خود را پنهان سازند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین » 
مذهب
مذهب

کسانی که مشتاق شبکه های زیرزمینی وماسون هستن نظر بدن

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA