ارسالها: 2554
#141
Posted: 27 Nov 2012 09:12
) : یکی از علمای بزرگ سنى شافعي به نام جويني
از همه صریحتر به این مطلب اشاره کرده و می نویسد: از پيامبر اكرم ( ص ) نقل شده كه فرمود : « چون به دخترم فاطمه مىنگرم بياد مىآورم آنچه را كه بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنكه در خانهاش ذلّت وارد گرديده ، از وى هتك حرمت شده ، حقش غضب ، و ارثش منع شده ، پهلويش شكسته و جنينش سقط گرديده و او فرياد برمىآورد « يا محمداه » ...پس او اولين كسى از اهلبيتم مىباشد كه به من ملحق مىگردد ، پس بر من وارد مىشود ، محزون ، مكروب ، مغموم ، مقتول . . . » . ( فرائد السمطين ، ج 2 ، ص34 ، 35 طبع بيروت).
: ذهبی از دیگر بزرگان اهل سنت
،در شرح زندگانی ابن ابی دارم از قول ابن حماد کوفی می نویسد: هنگامى با مشعل آتش براى تسليت دختر پيامبر اكرم ( ص ) آمدند كه وى « به محسن » باردار بود و تهاجم به خانه و ... موجب قتل محسن طفلى كه هنوز پا به دنيا ننهاده بود گرديد . چنانكه ابن ابى دارم در ادامه می گوید: عمر لگدى بر حضرت زهرا ( س ) زد تا محسن سقط گرديد.(سير اعلام النبلاء ، ج 15 ، ص 578).
: ابن قتيبه دينورى آورده است:
ابوبكر عمر را به سوى كسانى كه بيعت نكردند و در خانه على تحصّن كردند، فرستاد. عمر به خانه على آمد و صدا زد ولى كسى بيرون نيامد. عمر هيزم خواست و گفت: قسم به آنكه جان عمر در دست اوست، يا بايد بيرون بياييد و بيعت كنيد و يا خانه را بر سر آنانكه در آن هستند آتش مىزنم. به او گفتند: فاطمه در آن است. عمر گفت: و لو فاطمه در آن باشد. ...وقتى فاطمه صداى آنها را شنيد، با صداى بلند فرياد كرد: «يا ابتاه» يا «رسول الله» پس از تو از پسر خطاب و پسر ابى قحافه چهها كه نكشيديم. وقتى كه گروه مهاجم گريه فاطمه را شنيدند. در حالى كه گريه مىكردند برگشتند و دلشان به حال فاطمه سوخت ولى عمر و عدهاى ماندند. على را بيرون آوردند و گفتند بيعت كن. على گفت: اگر بيعت نكنم چه مىكنيد؟ گفتند: به خدا سوگند گردنت را مىزنيم(الامامة و السياسة، ج 1، ص 30، تحقيق استاد على شيرى، منشورات رضى).
حال بعد از ذکر این منابع و این مطالب که تماما از بزرگان اهل سنت نقل شده بود، نتیجه روشن است، زنى كه در اثر تهديد به احراق بيت و آتش زدن خانهاش و سقط جنينش و ... مريض گردد و مرض او در زمان كوتاهى منجر به فوت وى شود ، اين فوت شرعاً و عرفاً و عقلاً قتل و شهادت محسوب مىگردد ، و به عامل جنايت مستند مىباشد ، و نيازى به دليل ديگرى ندارد .
با این همه دروغ و شبهه و برداشت های نادر قطعا اگر پس از آنچه بر فاطمه ( س ) گذشت على ( ع ) بپامىخاست و با ضاربين و قاتلين فاطمه ( س ) درگير مىشد، امروز تحريف گران تاريخ مىگفتند على براى گرفتن حكومت به نبرد پرداخت و در زد و خوردها و درگيريها فاطمه كشته شد و على ( ع ) قاتل فاطمه است، ديگر پاسخ سؤالات فوق چنين روشن نبود .
گاهی مظلومیت چراغ دین را قرنها روشن میکند همچنان که مصلوب شدن مسیح پر رنگ ترین واقعه مسیحیان و موجب ابقاع دین انان است
با آنچه گفته شد جاى ترديدى باقى نمىماند ، و شهادت دختر پيامبر ( ص ) براى هيچ شيعه و سنى منصف و غيرمتعصبى قابل انكار نيست . و به اين ترتيب پرسشهاى فراوانى را پيشروى تاريخ قرار می گیرد كه از آن جمله است : چرا خورشيد عُمْر فاطمه ( س ) به آن زودى غروب كرد ؟ آيا به مرگ طبيعى بود ؟ آیا تهديد به آتش كشيدن خانه در آن تأثير نداشت ؟ آتشزدن در خانه چطور ؟ در به پهلو زدن چطور ؟ سقط جنين و بيمارى پس از آن باعث شهادت نبود ؟ اگر اينها نبود، يا اينها موجب شهادت نبود، پس چرا : همانطور كه بخارى ومسلم(بخاری و مسلم دو تن از مهمترین سران اهل سنت هستند که دو کتاب به نامهای صحیح بخاری و صحیح مسلم نوشته اند که در نزد اهل سنت این دو کتاب بعد از قرآن مهمترین کتب آنان به حساب می آید و تمام روایات آن را صحیح می دانند) مىگويند : فاطمه ( س ) تا آخر عمر از ابوبكر قهر بود ؟ « فغضبت فاطمة بنت رسول اللَّه ( ص ) فهجرت ابابكر فلم تزل مهاجرته حتى توفّيت » . (صحيح بخارى ، ج 2 ، ص 504 ، كتاب الخمس ، باب 837 ، ح1265) . « فوجدت فاطمة على ابى بكر فى ذلك فهجرته فلم تكلّمه حتّى توفّيت . » (همان ، ج 3 ، ص 252 ، كتاب المغازى ، ب 155 غزوه خيبر ، حديث 704 . و صحيح مسلم ، ج 4 ، ص 30 ، كتاب الجهاد و السير ، باب 15 ، ح 52) . چرا در بخارى آمده است : فاطمه ( س ) پنهان بخاك سپرده شد ؟ « فلمّا توفّيت دفنها زوجها علىٌّ ليلاً ولم يؤذن بها أبابكر وصلّى عليها . » (همان). چرا چنانكه بخارى نقل كرده : نيمه شب دفن گرديد ؟ (همان) . چرا قبر تنها يادگار پيامبر ( ص ) هنوز مخفى است ؟ چرا پس از گذشت سالها از اين ماجرا بخارى و مسلم آوردهاند : على ( ع )، ابوبكر و عمر را كاذب ، آثم ، غادر و خائن مىدانست ؟ قال عمر، لعلى وعباس : « فرأيتماه ( ابابكر ) كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . » (صحيح مسلم ، ج 4 ، ص 28 ، كتاب الجهاد و السير ، باب 15 حكم الفئ ، حديث 49) .
همین روایات صحیحین برای لعن بر خلفا کافی است چون ازردن زهرا ازردن پیامبر است و هر که پیامبر را ازار دهد خدا را ازرده و مورد لعن خدا و پیامبر اوست
لذا برای لعن شیعیان بر ابوبکر و عمر همین مقدار کفایت میکند مسلما
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 150
#142
Posted: 1 Dec 2012 22:06
mohan1978: (الامامة و السياسة، ج 1، ص 30، تحقيق استاد على شيرى، منشورات رضى).
هی ما میگیم که این کتاب متعلق به دینوری نیست ایشان به روی مبارکشان نمی آورند
جناب من میگم قزوینی به مدت ۸ شب نتوانست ثابت کند آن وقت شما میگی که شهید شده است؟
آیا شما از قزوینی بیشتر علم داری؟
mohan1978: فرأيتماه ( ابابكر ) كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً
من هر چی گشتم چنین حدیثی را پیدا نکردم جعل حدیث تا چقدر البته شیعه استاد است همانطور که سخنان مرسی را تحریف کردند mohan1978: « چون به دخترم فاطمه مىنگرم بياد مىآورم آنچه را كه بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنكه در خانهاش ذلّت وارد گرديده ، از وى هتك حرمت شده ، حقش غضب ، و ارثش منع شده ، پهلويش شكسته و جنينش سقط گرديده و او فرياد برمىآورد « يا محمداه » ...پس او اولين كسى از اهلبيتم مىباشد كه به من ملحق مىگردد ، پس بر من وارد مىشود ، محزون ، مكروب ، مغموم ، مقتول . . . » . ( فرائد السمطين ، ج 2 ، ص34 ، 35 طبع بيروت).
در این حدیث اسمی از عمر آمده است؟
mohan1978: هنگامى با مشعل آتش براى تسليت دختر پيامبر اكرم ( ص ) آمدند كه وى « به محسن » باردار بود و تهاجم به خانه و ... موجب قتل محسن طفلى كه هنوز پا به دنيا ننهاده بود گرديد . چنانكه ابن ابى دارم در ادامه می گوید: عمر لگدى بر حضرت زهرا ( س ) زد تا محسن سقط گرديد.(سير اعلام النبلاء ، ج 15 ، ص 578).
آیا شهادت محسن با این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم كه خطاب به فاطمه زهرا فرمود: تو نخستین كس از اهل بیتم هستى كه به من ملحق مىشوی، در تعارض نیست؟
طبق روایت هاى متواتر سنى وشیعه، فاطمه رضى الله عنها نخستین فرد از اهل بیت بود كه پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وسلم به آن حضرت ملحق شد.
از طرف دیگر طبق ادعاى شیعه، محسن شهید، برادر حسن و حسین و پسر حضرت فاطمه علیهم السلام مىباشد؛ یعنى او از اهل بیت است؛ ولى او زودتر از مادرش از دنیا رفته است.
آیا رسول الله (نعوذ بالله) اشتباه گفته است، یا اصلا محسنى در کار نبوده؟ mohan1978: درسته زهراس بلافاصله فوت نشد
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
ارسالها: 2554
#143
Posted: 2 Dec 2012 01:34
Sachme: من هر چی گشتم چنین حدیثی را پیدا نکردم جعل حدیث تا چقدر البته شیعه استاد است همانطور که سخنان مرسی را تحریف کردند
از اولین حرفتون معلومه که کی اهله انکاره
در این حدیث اسمی از عمر آمده است؟
مهم اینه که برعکس فرمایش شما که میفرمایید محسن اصلا وجود نداشته پیامبر تصریح میکنن که فرزند فاطمه سقط
میشه Sachme: آیا رسول الله (نعوذ بالله) اشتباه گفته است، یا اصلا محسنى در کار نبوده؟
خودت جواب خودت رو دادی
در حدیث پیامبر
Sachme: « چون به دخترم فاطمه مىنگرم بياد مىآورم آنچه را كه بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنكه در خانهاش ذلّت وارد گرديده ، از وى هتك حرمت شده ، حقش غضب ، و ارثش منع شده ، پهلويش شكسته و جنينش سقط گرديده و او فرياد برمىآورد « يا محمداه » ...پس او اولين كسى از اهلبيتم مىباشد كه به من ملحق مىگردد ، پس بر من وارد مىشود ، محزون ، مكروب ، مغموم ، مقتول . . . » . ( فرائد السمطين ، ج 2 ، ص34 ، 35 طبع بيروت).
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ویرایش شده توسط: mohan1978
ارسالها: 508
#144
Posted: 2 Dec 2012 02:18
mahmudkhm: در روايتى علي رضى الله عنه تصريح مىكند كه خانههاى ما اهل بيت در نداشته است. وَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ (ص) لا سُقُوفَ لِبُيُوتِنَا وَ لا أَبْوَابَ وَ لا سُتُورَ؛ خانههاى ما اهل بيت، نه سقف دارد و نه در. اين روايت را بسيارى از كتابهاى شيعه نقل كردهاند
دمت گرم میشه خودت حدیث رو یکبار بخونی بعد کپی میکردی برادر من شما طبق این حدیث میگی خونه علی ع در نداشت؟
حضرت گفتن خانه ما نه در داشت نه سقف
مطمئنی اسم این جایی که اقا ازش حرف زدن اگر ملاکشون در و سقف مورد نظر ما باشه(در و سقف معمولی)میشه گذاشت خونه ؟
خونه که سقف نداشته باشه خونه است ؟
میشه توش زندگی کرد؟
بلاتشیبه بلاتشبیه طوبله هم سقف داره
فکر نکنم نیازی باشه بیشتر توضیح بدم
خوده روایت رو نتونستین منکر بشین (شهادت حضرت زهرا ع) اومدین یه جز از ماجرا رو پاک کردین که کل ماجرا ر. خدشه دار کنید .
کاش یکم با منطق تر صحبت میکردین و از این دسته روایات استفاده نمیکردین
به قول معروف در باز است و باز پرنده پس در هم پرنده است!!!!!!
اولش که میگفتین چوب نبوده که در بسازن ثابت شده بوده حالا حدیث اوردین که کلا خونه علی ع نه در داشته نه سقف
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .
ارسالها: 2554
#145
Posted: 2 Dec 2012 08:16
iraj_mirza: mahmudkhm:
در روايتى علي رضى الله عنه تصريح مىكند كه خانههاى ما اهل بيت در نداشته است. وَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ (ص) لا سُقُوفَ لِبُيُوتِنَا وَ لا أَبْوَابَ وَ لا سُتُورَ؛ خانههاى ما اهل بيت، نه سقف دارد و نه در. اين روايت را بسيارى از كتابهاى شيعه نقل كردهاند
در تایید دوستم ایرج میرزا
همیشه اینها پوست روایت رو برمیدارن و مغز اون رو میندازن
این روایت
یعنی مردم برای نیازاتشان همواره به این خانه ها راه دارند و ارتباط انها با پروردگارشان دائم است و بدون حجاب
مگر امامان ما در خرابه زندگی میکردند .؟؟؟؟
این برداشت شما همه برداشتها و استدلال های دیگه شما رو هم زیر سواال میبره
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 508
#148
Posted: 3 Dec 2012 12:04
mahmudkhm: مگه عشایر ایران تو خرابه زندگی میکنند؟! هنوزم تو بسیاری از نقاط ایران در قرن ۲۱ ، فقرای زیادی هستند که تو حلبی آباد زندگی میکنند و تو خونه هایی که در ندارنند!
هیچ خونه ای بی در و سقف نمیشه ولو اینکه اون سقف فقط یه تیکه پلاستیک باشه
مجبور نیستی که فلسفه بافی کنی برادر من یکم فکر کن و حرف بزن.
mahmudkhm: خطبه غدیر چه ربطی به عمر داشت ، اگه به ضرر کسی بود باید اون کس ابوبکر باشه ، مثل اینکه نمیدونی تو سقیفه ابوبکر اول عمر رو برای جانشینی پیشنهاد داد ولی عمر قبول نکرد و گفت ابوبکر از من برتره ، و الحق که ابوبکر در تقوا برتر از عمر بود!
همین ثابت میکنه که کارشون خطا بوده خودشون نمیدونستن چیکار دارن میکنن چرا کسی اونجا اسمی از علی نیاورد چرا اصلا از علی کسی نظر نخواست خودشون دوتایی بریدن و دوختن
کی بهشون این اجازه رو داده بود؟
iraj_mirza: دمت گرم میشه خودت حدیث رو یکبار بخونی بعد کپی میکردی برادر من شما طبق این حدیث میگی خونه علی ع در نداشت؟
حضرت گفتن خانه ما نه در داشت نه سقف
مطمئنی اسم این جایی که اقا ازش حرف زدن اگر ملاکشون در و سقف مورد نظر ما باشه(در و سقف معمولی)میشه گذاشت خونه ؟
خونه که سقف نداشته باشه خونه است ؟
میشه توش زندگی کرد؟
بلاتشیبه بلاتشبیه طوبله هم سقف داره
فکر نکنم نیازی باشه بیشتر توضیح بدم
خوده روایت رو نتونستین منکر بشین (شهادت حضرت زهرا ع) اومدین یه جز از ماجرا رو پاک کردین که کل ماجرا ر. خدشه دار کنید .
کاش یکم با منطق تر صحبت میکردین و از این دسته روایات استفاده نمیکردین
به قول معروف در باز است و باز پرنده پس در هم پرنده است!!!!!!
اولش که میگفتین چوب نبوده که در بسازن ثابت شده بوده حالا حدیث اوردین که کلا خونه علی ع نه در داشته نه سقف
..................
mahmudkhm: مطهری در كتاب مساله حجاب ص 170 در تفسیر آیة 53 سورة احزاب چنین می نویسد: عربهای مسلمان بیپروا وارد اتاقهای پیامبر می شدند. زنهای پیامبر هم در خانه بودند. آیه نازل شد كه اولاً سرزده و بدون اجازه وارد خانه پیغمبر نشوید و ثانیا وقتی میخواهید چیزی از زنان پیامبر بگیرید از پشت پرده بخواهید بدون اینكه داخل اتاق شوید اتاق فاطمه كناره اتاق عايشه بوده
اتاقی که حضرت علی و فاطمه توش میخوابیدن و حسنین توش بزرگ میشدن کناره اتاق عایشه بود؟
پس کلا حصرت علی خونه هم نداشته خیلی جالب شد.
یه سوال اصلا کسی به اسم فاطمه بوده؟
یکم بگرد ببین تو کتابهاتون حدیثی هست که به صراحت گفته باشه پیامبر دختر داشته؟
mahmudkhm: سوال اينجاست خداوند ميفرمايد مهاجريني كه خانه و كاشانه و اموال خود را رها كردن فضل خدا و خوشنودي خدا را ميخواهند ايا فضل و خوشنودي خدا در اين بود كه مهاجرين در مدينه باشند و ببينند عمر ظلم ميكند به دختر رسول الله انها ساكت بشينن ؟
این ایه کی و چرا نازل شد؟
یکم فکر کن خودت میفهمی جوابتو
mahmudkhm: (عاقلان را اشاره اي كافيست)
خداوند پیروزی رو از ان مسلمین می داند و همیشه گفته که اونها ر یاری میکنه که پیروز بشن چرا توی جنگ احد شکست خوردن؟ایا خداوند که علم غیب داره نمیدونست مسلمین شکست میخورن نمیتونست به پیامبر بگه که اونها تنگه رو رها میکنند و مواظب باش؟
mahmudkhm: ايه براي انصار( اهل مدينه) ميباشد سوال اينجاست خدا به كساني كه مال و اموال خودشان را به مهجرين داده اند ميفرمايد انها رستگارانند، رستگاران اين ايه شريفه در زمان ظلم عمر در خانه هايشان خواب بودن حتما !! عاقلان را اشاره اي كافيست
خداوند برای کسانی که به عرفه میرن میگه گناهانشون بخشیده شده و رستگارن ایا اونها دیگه مجازن هر کاری بکنن؟
ایا خوارج کسانی نبودن که سالها در رکاب پیامبر جنگیدن و جز رستگاران بودن چه جور یهو کافر شدن و از دین خارج شده؟
چرا میای یه ایه رو مد نظر قرار میدی و ملاکش میکنی برای همیشه؟
ایا یه کسی که میاد انصار رو به خونه خودش راه میده و کمکشون میکنن دیگه امکان نداره گناهکار و گمراه بشه؟
یکم فکر کن بعد متن کپی کن
متنی که کپی کردی خیلی زیاده خدایی فکر نکنم کسی وقت کنه یا رغبت به خوندنش لااقل تو چند بخش میزاشتی برادر من یا میخوندیش خلاصه اشو میزاشتی.
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .
ارسالها: 508
#150
Posted: 3 Dec 2012 18:40
mahmudkhm: خوب منم گفتم جلوی درشون پارچه بوده ، ممکنه پوست حیوانات هم باشه و سقفش از حصیر و برگ خرما ، والله اعلم!
اما شما معتقدبودی همه خونه ها در چوبی داره چون ممکنه حیوانات وحشی بیاد ، حالا حرف خودت رو خوردی و میگی: "ولو اینکه اون سقف فقط یه تیکه پلاستیک "
تو چرا اینجوری هستی چرا هرچی رو دوست داری میگیری ولم نمیکنی من دارم راجع حلبی ابادها گفتی سقف و در نداره حرف میزنم میگم اونها هم سقف داره حتی اگر از پلاستیک باشه تو ربطش میدی به ۱۴۰۰ سال پیش مگه اون موقع پلاستیک بوده چی بگم اخه به تو.................................!!!!!!!!!!!!!!!
من ثابت کردم که چوب چیزه نایاب و گرانبهایی برای عرب ۱۴۰۰ سال پیش نبوده قبلا نیازی هم نمیبینم دوباره توضیح بدم .تو یه حدیث اوردی گفتی حضرت علی گفته خونه ما درو سقف نداشته منم گفتم غیر ممکنه و دلیل اوردم باز گفتی حلبی ابادهای الانم درو سقف ندارن گفتم حلبی ابادهام لااقل یه پلاستیک رو سقفشون هست.
متوجه شدی گلم
mahmudkhm: خودشون نمیدونستند ، اونوقت شما بعد این همه سال میدونی؟!!!
علی اونجا حاضر نبود که کسی ازش نظر بخواد و قرار نبود همه تک به تک نظر بدن و این تصمیم رو دو نفری نگرفتند و تعداد زیادی از مهاجرین و انصار حاضر بودند ، کاندید دیگر پست خلافت هم رئیس انصار بود که ابتدا انصار خواستند اونو خلیفه کنند! روز بعد هم مردم مدینه همه در مسجد بیعت کردند و مهر تایید زدنند!
اونایی که اونجا جمع شده بودن میخواستن یکی از خوشون رو خلیفه کنند که عمرو ابوبکر نگذاشتن.فکرم نکنم با زبون خوش قانعشون کرده باشن
بعدم ابوبکر و عمر چیکاره بودن خودشون بریدن و دوختن؟ چه فضیلتی برتر از علی داشتند؟
اگر امر خلافت درست بود چرا نذاشتن ار انثاری که طبق ایه که تو اوردی همه از صادقین و بهشتی هستن خلیفه بشه؟
اصلا چرا انصار سره خود خواستن از خودشون خلیفه انتخاب کنند همونجور که نیازی به بودن علی نبود نیازی هم به بودن ابوبکر عمر نبوده.
mahmudkhm: فاطمه ای که شما وصفش رو میکنی ، که از نور بوده و همه دنیا بخاطر اون آفریده شده وجود نداشته!
اما فاطمه ای بوده دختر پیامبر همسر علی ابن ابی طالب که در جوانی فوت کردند معصوم هم نبودند دخترش هم همسر عمر فاروق شد!
اونی که دخترش همسر عمر شد یه فاطمه دیگه بوده حتما
mahmudkhm: حدیث نمیخواد ، خداوند در قرآن به دختران پیامبر اشاره کرده و تعدادشون چهار تا بود به نامهای رقیه، زینب، امکلثوم و فاطمه !!
زينب را ابوالعاص به همسري گرفت. (بحار 22 ص151 ح1، ح3، ح4)
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) به همسري علي (عليه السلام) در آمد. (بحار 22 ص151 ح2، ح3، ح25)
ام كلثوم را پسر ابولهب به همسري گرفت. (بحار 22 ص152 ح4) پسر ابولهب، ام كلثوم را طلاق داد و پس از آن عثمان بن عفان او را به همسري گرفت. (بحار 22 ص166 ح25)
رقيه را پسر ديگر ابولهب گرفت. (بحار 22 ص152 ح4) و پسر ابولهب رقيه را طلاق داد و عثمان بن عفان او را به همسري خود در آورد. (بحار 22 ص166 ح25)
کافیه!؟؟؟
ابولهب همون نیست که یه سوره راجعش هست؟
چطور پیامبر دختر به پسرش داده؟
mahmudkhm: این آیه رو بیار که خداوند گفته پیروزی از آن مسلمینه و مسلمین رو همیشه یاری میکنه!!!!!!
چشم
قَدْ کَانَ لَکُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَأُخْرَى کَافِرَةٌ یَرَوْنَهُم مِّثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَاللّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَن یَشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لَّأُوْلِی الأَبْصَارِ(13) آل عمران ...
بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَیَأْتُوکُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِکَةِ مُسَوِّمِینَ (125) آل عمران
ایات مبنی بر یاری خدا با مسلمانان و پیروزی اونها زیاده تو قران.
mahmudkhm: مگه ما گفتیم که انصار یا مهاجرین معصوم هستند که دیگه گناه نکنند ؟ یا هر کی گناه کرد جاش ته جهنمه؟! گناه دارای درجات خاص خودشه!
در انصارخودشون صاحب خونه بودند و این انصار بودند که مهاجرین رو بخونشون آوردند! قاطی نکن
شما با این حرفت میگی که انصار و مهاجرین بهشتی هستن طبق گفته خدا و امکان نداشته که منحرف و جهنمی بشن
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .