انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 39 از 48:  « پیشین  1  ...  38  39  40  ...  47  48  پسین »

Fatemeh Zahras Martyrdom | شهادت زهرا: بزرگترین دروغ تاریخ


مرد

 
rostam91: یعنی اینقدر گیج تشریف دارین که عکس کتب و مسائل غیر سکسی رو تو آپلود قسمت سکسی میزاری!!!!!!!!!!!ا
من تمام عکسهامو همینجا آپ میکنم

الان جالبه که دقته شما بیشتر شده و درگیریتون زیاد تر

دو سه تا پیش بینی هست
جواب ندارید
به این عکسها حساس شدید

و گرنه چطور بوده که همواره عکسهای قبلی رو جواب میدادید الان جدیدا حرام شده


دو برادر یکی زاهد بود و دیگری زرگر

زاهد به زرگر گفت برو دین خود را درست کن که تو زرگری و دایم با زنان سر وکار داری و سر و گردن انها را میبینی و .....

زرگر گفت تو بر دین خود را درست کن که دایم در زهد و سجاده ای

چون من چنانچه میبینی همواره کلاهی بر سر داره که روی ان ظرفی پر اب است و هر گاه به مغازه بیایم انرا بر سر خود میگذارم و ان نشان پاکی من است چون هیچ گاه ان آب نریخته است
زاهد خندید و زرگر گفت بیا تو روزی زرگر با ش تا ببینم چگونه زاهدی هستی

زاهد بر صندلی زرگری نشست و کلاه پر اب را بر سر گذاشت و زرگر به مسجد و سجاده زاهد رفت

ظهر بازگشت و سراپای زاهد را خیس دید چون زاهد با دیدن کرشمه و دست و گردن برخی از مشتریان حرکات نامتعارف کرده بود و اب موجود در ظرف روی کلاه بر او ریخته بود و گفت دیدی در زرگری نتوانستی جلوی خویش را بگیری

زهد در مسجد کار اسانی است و لیکن پاکی در اینجا سخت است و در ان رسوا شدی

من از بامداد تا شام اینها را میبینم و هیچ عمل خلافی مرتکب نمیشوم اما تو بر سجاده نمیبینی و تحریک نمیشوی تا خود را محک بزنی
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  ویرایش شده توسط: mohan1978   
مرد

 
فرازهایی از زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیه ریحانه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

﴿ مهدی از خاندان من است و از نسل فاطمه. محمد رسول الله ص. ﴾

داستان زندگی فاطمه زهرا س یکی از صفحات براق و زیبایی است از سیرت رسول بزرگوار اسلام ص و تصویری است زیبا و شگفت‌انگیز از نمونه‌های زندگی خانواده با عظمت نبوت و نمونه‌ای است جالب‌توجه از عملکرد صحابه کرام رض.

فاطمه زهرا رض پنج سال قبل از بعثت محمدی درست در زمانی که تعمیر کعبه در دست انجام بود دیده به جهان گشود.

مادر بزرگوارش بانویی است فرزانه و حکیم و دانشمند و صاحب‌نظر و دارای شرافت نسب و علاوه بر این‌ها از اخلاق فاضله و ثروت زیادی برخوردار بود در زمان جاهلیت به لقب طاهره و سردار زنان قریش شهرت داشت.

او به پیامبر ص ایمان آورد زمانی که مردم به او کفر ورزیدند، و تصدیقش نمود در برهه‌ای که مردم تکذیبش کردند، و مال و ثروت خود را نثار و تقدیم رسول کریم ص نموده است در زمانی که مردم او را تحریم اقتصادی نمودند.

این بانوی محترم و بردبار علاوه بر اخلاق زیبا و اصالت نسبی و ثروت هنگفت، از گشاده‌روئی نیز برخوردار بود این بود مادر فاطمه زهرا (رضی‌الله عنها).

و اما پدرش، سیدالمرسلین و خاتم پیامبران و پیشوای پرهیزگاران است چه نسبت شرافتمندانه و محترمی و چه پدر بزرگوار و باعظمتی.

فاطمه زهرا رض آخرین فرزندان پیامبر ص بود و معمولاً آخرین فرزند بیشتر مورد لطف و رحمت قرار می‌گیرد و از مهر و محبت و عشق و علاقه به خصوصی برخوردار است. از این‌رو فاطمه ریحانه رسول کریم ص قرار می‌گیرد رضای او رضای پیامبر ص و خشم و غضبش، خشم وغضب پیامبر ص را در پی دارد.

اما مهر و محبت و دوستی پدر و مادر مانع از تربیت صحیح این عزیز گرامی و آماده ساختن او برای تحمل مسئولیت‌های آینده نگردید در روایات آمده است که فاطمه زهرا س به تنهائی کارهای خانه خویش را انجام می‌داد و در بیشتر اوقات کسی نبود که با او همکاری کند و او بود که زخم‌های پدر را در روز احد پانسمان نمود و به آن حضرت رسیدگی می‌کرد.

خواستگاران و ازدواج با علی

وقتی فاطمه (س) بزرگ گردید و برای خودش بانویی شد توجه بسیاری را به خود جلب نمود و خواستگاران زیادی پیدا کرد حضرت ابوبکر رض و عمر رض نیز در شمار خواستگاران آن بانوی محترم قرار داشتند.

اما پیامبر گرامی اسلام ص به آنان جواب رد داد به گونه‌ای که آزرده‌خاطر نگردند گویا پیامبر ص می‌خواست تا این بانوی بزرگوار را برای علی رض اختصاص دهد. در سال هشتم هجری بود که حضرت علی رض از فاطمه (س) خواستگاری نمود.

و پیامبر ص نیز بی‌درنگ به ایشان جواب مثبت دادند و متعاقباً علی رض سجده شکر به‌جا آوردند.

چون سر از سجده برداشتند پیامبر اکرم ص به او گفتند : خداوند برایتان برکت عنایت کند و باران رحمت و برکت را بر شما فرستد و رضای خودش را نصیب شما گرداند و نسل شما را مبارک و خجسته قرار دهد.

در مجلس عقد علی و فاطمه تنی چند از مهاجرین چون ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و زبیر و به همین تعداد نیز از انصار حضور داشتند.

در مجلسی که همه افراد جمع بودند پیامبر ص این خطبه را خواندند :

الحمدالله المحمود بنعمته، المعبود بقدرته ان الله عزوجل جعل المصاهرة نسباً لاحقاً و أمراً مفترضاً و حکماً عادلاً و خیراً جامعاً، أوشج بها الارحام و الزمها الانام فقال الله عزوجل : هو الذی خلق من الماء بشراً فجعله نسباً و صهراً و کان ربک قدیرا اشهد کم انی زوجت فاطمة من علی علی اربع مائه مثقال فضة ان رضی بذلک علی السنة القائمة و الفریضة الواجبة. فجمع الله شملهما و بارک لهما و اطاب نسلهما اقول قولی هذا و استغفرالله العظیم.

پس از قرائت این خطبه سردار بانوان مسلمان به خانه شوهر فرستاده شد .

مقدار جهیزیه

جهیزیه فاطمه رض عبارت بود از یک تخت‌خواب بافته شده، یک بالشت چرمی که از پوشال خرما پر شده بود و ظرفی چرمی که در آن غسل می‌کرد و یک مشک آب و یک غربال و یک خشک‌کن و یک کاسه و دو سنگ آسیاب دستی و دو کوزه گلی.

پیامبر اکرم ص نمی‌توانست دوری فرزند جگرگوشه‌اش را تحمل کند از این‌رو به فکر افتاد تا او را در همسایگی خود قرار دهد.

مهر و محبت پدری

چند باب منزل از حارثه بن نعمان در همسایگی پیامبر ص قرار داشت او از تصمیم و خواست قبلی پیامبر ص اطلاع یافت بی‌درنگ نزد پیامبر ص آمد و گفت : من دریافتم که شما می‌خواهید فاطمه در کنار شما و در همسایگی شما قرار داشته باشد این چند باب منزل از آن من است و نزدیک‌ترین خانه‌های بنی نجار به شما همین منازل هستند ای رسول خدا ص : من و تمام دارائی‌های من از آن خدا و رسول اویند.

ای رسول خدا ص : یقیناً همان مالی که از من در خدمت شما و مورد استفاده شما قرار دارد نزد من محبوب‌تر از آن مالی است که خودم شخصاً از آن استفاده می‌کنم.

رسول الله ص فرمودند : راست می‌گویی خداوند در مال و جان شما برکت عنایت فرماید.

بعد از این مرحله یامبر ص فاطمه س را به همسایگی خود آورده و در یکی از منازل حارثه رض اسکان داد.

از آن هنگام که زهرا س در جوار پدر استقرار یافت پیامبر ص هر روز صبح جویای احوال آنها شده از آنها خبر می‌گرفت و خطاب به آنها می‌فرمود : ای اهل خانه سلام خداوند بر شما باد و خداوند شما را پاکیزه گرداند عادت پیامبر ص این بود هرگاه از مسافرتی تشریف می‌آوردند ابتدا به مسجد می‌رفتند و دو رکعت نماز در آن‌جا به جای می‌آوردند و سپس به خانه فاطمه س رفته و مدت نسبتاً طولانی در آن‌جا می‌ماندند و بعد از آن به خانه همسران خویش سر می‌کشیدند.

محمد بن قیس روایت می‌کند : روزی پیامبر ص و علی رض راهی سفر شدند فاطمه در غیاب آنها برای خویش یک جفت دستبند (النگو) و گردنبند و یک جفت گوشواره تهیه نمود و بر سر درخانه پرده‌ای را آویزان کرد تا بدین‌صورت از پدر و شوهر استقبال گرمی به عمل آورد.

وقتی پیامبر ص تشریف آوردند ابتدا به خانه فاطمه رفتند صحابه پیامبر ص پشت در منتظر ماندند آنان نمی‌دانستند آن‌جا بمانند یا خیر چون معمولاً پیامبر ص در آن‌جا مدت زیادی را می‌ماندند اما این‌بار پیامبر ص به سرعت بیرون شدند آثار خشم بر چهره مبارک هویدا بود یک‌سره به طرف مسجد رفتند و بر روی منبر نشستند.

در این هنگام فاطمه دریافت که به خاطر دستبند و گردنبند و گوشواره‌ها و پرده بود که پیامبر ص چنین عکس‌العملی نشان داد و ناراحت شد.

فوراً همه آنها را از تن کشید و پرده را نیز پائین آورد و همه را نزد پیامبر ص فرستاد و به کسی که این‌ها را نزد پیامبر ص می‌برد چنین گفت : به رسول خدا ص بگو دخترت به تو سلام می‌رساند و می‌گوید همه این‌ها را در راه خدا مصرف کن وقتی آن شخص نزد پیامبر ص آمد و پیام را به ایشان رساند آن حضرت فرمودند : پدر فدایش شود چه کار زیبایی انجام داد من می‌دانم که دنیا نمی‌تواند در حریم دل محمد ص و اولادش راه پیدا کند اگر دنیا به اندازه پر پشه‌ای نزد خداوند ارزش می‌داشت برای هیچ کافری حتی یک جرعه آب هم از دنیا نصیب نمی‌شد.

قدوم نورسیده‌ها

دیری نپائید که این خانه به قدوم نورسیده‌ها و ذریه نیکو سیرت و صالح، جمال و منظره زیبای دیگری به خود گرفت و خداوند به آنها فرزندانی به نام‌های حسن، حسین، محسن، زینب و ام کلثوم عنایت فرمود.

با قدوم هر یک از این‌ها پیامبر ص شور و شعف خاصی داشت و بسیار خوشحال می‌شد در روایت آمده است چون حسن رض به دنیا آمد پدر و مادرش او را حرب نام نهادند تا این‌که رسول خدا ص آمد و گفت : فرزندم را به من نشان دهید نامش چیست؟ آنان گفتند : حرب.

آن حضرت فرمودند : خیر او حسن است.

برخورد پیامبرص با فرزندان فاطمه رض

پیامبر گرامی اسلام r همواره از فرزندان فاطمه س دلجوئی می‌نمود با آنها ارتباط عاطفی برقرار می‌کرد و با آنها بازی می‌کرد و آنها را مشغول می‌ساخت و گاهی نیز بر شانه‌های آن حضرت در حال نماز بالا می‌رفتند. پیامبر ص نیز در نماز درنگ می‌نمود و سجده را طولانی می‌کرد تا به زمین نیفتند.

از جمله عادات مبارک آن حضرت این بود که مرتباً به خانه فاطمه س سر می‌زد و با وجود پدر و مادر خدمت فرزندانش را شخصاً به عهده می‌گرفتند.

در یکی از شب‌ها آن حضرت متوجه شد که حضرت حسن/ درخواست آب می‌کند آن حضرت شخصاً بلند شدند و به سوی مشک آب رفته آن را فشردند و آبش را در لیوان ریختند در این هنگام حسین دستش را دراز نمود تا آب را از آن حضرت بگیرد اما آن حضرت ص آب را به حسن داد و از دادن آن به حسین خودداری نمود.

فاطمه با دیدن این منظره گفت : گویا حسنا را بیشتر دوست می‌دارید؟

آن حضرت ص فرمودند : بلکه او جلوتر درخواست آب نمود.

برخورد پیامبر ص با فاطمه س

هر زمان فاطمه وارد مجلس آن حضرت می‌شد از جای خود بلند شده و دستش را می‌گرفت و ضمن خوش‌آمدگوئی او را در کنار خود می‌نشاند.

هرگاه وارد مجلس می‌شد آن حضرت بلند شده و خوش‌آمد می‌گفت و دستش را گرفته و او را می‌بوسید.

آخرین بیماری پیامبر ص بود که فاطمه نزد آن حضرت آمد.

آن حضرت در گوش فاطمه س آهسته مطلبی را گفتند که فاطمه به گریه افتاد، سپس مجدداً در گوش وی مطلبی را فرمودند که فاطمه را به خنده درآورد عایشه س این صحنه‌ها را می‌دید و در دل با خود می‌گفت :

من گمان می‌کردم که فاطمه بر تمامی زنان فضیلت و برتری دارد اما در این‌جا او را مثل آنان یافتم گریه می‌کرد و باز می‌خندید.

چون آن حضرت ص دارفانی را وداع گفتند عایشه س از فاطمه س سبب را جویا شدند. فاطمه س گفتند : مرتبه اول در گوشم گفتند که من در همین بیماری دارفانی را وداع خواهم کرد و من گریه کردم.

و در مرتبه دوم به من گفت : که شما اولین کسی از خانواده من هستی که به من ملحق می‌شوی لذا من خوشحال شدم و خندیدم.

وفات سیده فاطمه ام ابیها س

بعد از رحلت جانگداز پیامبر ص دیری نپائید که بعد از چند ماه فاطمه بیمار شد و به پدر پیوست در مورد این مدت اختلاف روایات وجود دارد بعضی شش و عده‌ای سه‌ماه و گروهی هم این مدت را دوماه گفته‌اند.

رمضان سال یازدهم هجری بود که فاطمه س به ندای پروردگارش لبیک گفت و خورشید وجودش افول نمود و با پیوستن به پدر خوشحالی و سرور جاویدان بدست آورد.

چون لحظه‌های وداع و پیوستن به پدر بزرگوار نزدیک می‌شد فاطمه شخصاً بلند شده و غسل فرمودند و بعد از این‌که غسل‌شان را کامل نمودند به همراهش اسماء بنت عمیس گفتند :

ای مادر لباس‌های جدیدم را حاضر کن فاطمه س لباس‌های جدید را پوشید و گفت : من غسلم کامل است لذا کسی اجازه ندارد کفنم را بگشاید و مرا برهنه سازد.

و سپس تبسمی نمود او بعد از وفات پدر جز در لحظه وداع زندگی هیچ تبسمی بر لب نیاورد و از او خنده‌ای مشاهده نشد.

خداوند باران بیکران رحمت‌های خود را بر ریحانه رسول الله فرو فرستد او که در رمضان به خانه بخت با علیت قدم نهاد و هم‌چنین در رمضان به سرای ابدی و جایگاه سرمدیش در بهشت مستقر شد.

     
  
مرد

 
mohan1978: الان جالبه که دقته شما بیشتر شده و درگیریتون زیاد تر

دو سه تا پیش بینی هست
جواب ندارید
به این عکسها حساس شدید
یه مشت مطلب کپی کردی بدون اینکه بخونیش یا تحقیق کنی گذاشتی
یکی از عکسهات اینه:http://postimg.org/image/y2k5aadyn/
از شخصی بنام شهرستانی مطلبی آوردی که:" نظام گفته: عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه زد ....."
غافل از اینکه عکس گذاشتی ولی نمیدونی طرف کیه ، این آقای شهرستانی یه شیعه هستش نه اهل سنت و شما با این کار دقیقا همون کاری رو کردی که تلوزیون ایران با مرسی کرد برای همین کارهاته که میگم فارسی تنها قبول نیست و باید متن عربی با سند بیاری!
ابی الفتح محمد بن عبدالکریم بن ابی بکر احمد الشافعی الشهرستانی:
http://blog.malakut.ir/archives/2008/08/post_1547.shtml
شهرستانی اثری دارد که سرشتی متفاوت با ساير آثار شناخته شده‌ی او دارد. شهرستانی تفسير قرآنی دارد به نام «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» که چندين سال پيش نسخه‌ی عکسی آن در ايران منتشر شد و تا جايی که من خبر دارم تصحيح و ترجمه‌ای انگليسی از آن به زودی در انگليس منتشر خواهد شد. اين تفسير شهرستانی، خصلت شيعی برجسته‌ای دارد و به طور خاص گرايش‌های آشکارِ اسماعيلی در آن به چشم می‌خورد. بنا به روايتی که خواجه‌ی طوسی در رساله‌ی «سير و سلوک» آورده است (چاپ جديد از دکتر سيد جلال بدخشانی)، شهرستانی معلمِ دايیِ طوسی بوده است و طوسی در آن رساله، شهرستانی را «داعی الدعاة» می‌خواند. جز اين، شهرستانی در ملل و نحلِ خود، رساله‌ی چهار فصل حسن صباح را نقل می‌کند که نشان از ارتباط بسيار نزديکِ او با دستگاه دعوت باطنيان الموت دارد (و جای تعجب نيست که طوسی او را داعی خوانده است). شهرستانی، سخنرانی‌ای در خوارزم داشته است که به زبان فارسی است و در انتهای ترجمه‌ی فارسی ملل و نحل‌اش توسط دکتر جلالی نايينی منتشر شده است. در اين سخنرانی، از واژگان و اصطلاحاتی استفاده شده است که در تفسیر قرآن‌اش نيز به چشم می‌خورد و روحيه‌ی تأويل‌گرای اسماعيلی عصر الموت در آن مشهود است.
چند عکس اولی هم چیزی رو ثابت نمیکنه چون در هیچ کدام بیان نشده که عمر هیزم را آتش زد و خونه آتش گرفت هر چند مطالب بریده شده نشان از سانسور زیاد میده مثلا در این عکسی که آوردی:http://postimg.org/image/ixo1crprj/
باقی مطالب کجاست ، خورده شده یا جا نبوده بنویسن یا چون دلش خواسته نویسنده فقط اون قسمت که به نفعش بوده رو آورده!!!!!
باز این عکس:
http://postimg.org/image/fcs5tjl7z/
از کجا نتیجه گرفتی که خونه آتش گرفته رو من نمیدونم؟ آیا صرف اینکه عمر تهدید به آتش زدن کرده نتیجه اینه که خونه آتش گرفته؟
پس ۱۰۰۰ دیگه تو تاریخ میخونن آمریکا سوریه رو تهدید به حمله نظامی کرد و کشتیهای جنگیش رو به سواحل سوریه برد حالا اون مردم باید نتیجه بگیرن که آمریکا به سوریه حمله کرده!!!!!!!!!!!!!!!
منطق وقتی نباشه وضعت بهتر از این نمیشه بجای اینکه تو پستهای سکسی عکس سکسی آپلود کنی بعد بیایی اینجا مثل کاربن مطالب رو کپی کنی برو بیشتر مطالعه و تحقیق کن بدور از تعصب! برو بیشتر مطالعه کن
     
  
مرد

 
rostam91: خداوند باران بیکران رحمت‌های خود را بر ریحانه رسول الله فرو فرستد او که در رمضان به خانه بخت با علیت قدم نهاد و هم‌چنین در رمضان به سرای ابدی و جایگاه سرمدیش در بهشت مستقر شد.
آقای رستم ، دوست گرامی
باورتون میشه بیشتر شیعیان اصلا نمیدونن که اهل سنت به اهل بیت ارادت دارند؟ یکیش خود من بودم ، از وقتی به این مطلب رسیدم تحول عجبی در تفکرات من رخ داد و اولین جرقه های تحقیق در مذهبم و روشن شدن دلم به نور قرآن و سنت واقعی پیامبر همین موضوع بود ، وقتی کارهائی رو که یزید و معاویه و داستانهای مربوط به وفات فاطم زهرا رو از منظر و دیدگاه مذهبم میخوندم فکر میکردم سنیها با اهل بیت دشمنی و عداوت دارند و همانطور که ما به بزرگان اونها لعن میفرستیم اونها هم متقابلا همین کار رو میکنن ولی وقتی به موضوع پی بردم دانستم که نتنها چنین نیست بلکه ارادت و حب اهل سنت نسبت به اهل بیت بسیار زیاد و به دور از تعصب و غلو ریا است.
     
  
مرد

 
apadanakamali: باورتون میشه بیشتر شیعیان اصلا نمیدونن که اهل سنت به اهل بیت ارادت دارند؟
مشکل اساسی شیعه بودن شماست چون شما اصلا و ابدا شیعه نبودی و نیستی

همه شیعیان میدونن سنی ها علی ع خلیفه چهارم میدونن .......و البته اهل بیت رو گرامی میدارن اما چگونه ؟؟

در حد انسانهایی بزرگوار و نه امام ضمن اینکه نتیجه این احتران به کشته شدن همه امام ها به دست همین اهل سنت انجامیده

پس اولا این احترام در حد حرفه اگر نه این همه خلیفه سنی مسلک و عمری مذهب اینه عهمه امامان ما و اولادشون رو نمیکشتن

دوما اینکه احترام بذاری تا اینکه اون شخص رو در جایگاه خودش ببینی خیلی فرق داره

علی ع فرمود دو عده در مورد من به هلاک میافتند اول کسی که مرا بیشتر از جایگاهم ببیند و بداند و دوم انانکه مرا از جایگاه واقعی ام پایین تر بداند

یک کم فکر کنی

بالاتر دانستن که هیچ مشخص

اما در اینکه حضرت جایگاهی داشته اند باید دید اون جایگاه چیست که کمتر از اون قرار دادن علی موجب هلاک میشه

این نمیتونه مقامات دنیوی مثل خلافت باشه چون باعث هلاک نمیشه مثلا اینکه کسی حضرت به خلیفه چهارم بودن قبول نکنه و بیعت نکنه به مرگ نمانجامد مثل خیلی ها که بیعت نکردند

پس این جایگاه معنوی و الهی است

باز میبینیم که در نسبت ایشان با رسول خدا هم نه مسلم و کافر کسی شک ندارد

ذر اینجا به مقامی جز امامت نمیرسیم که حضرت قبول نداشتن امامتش را در اخرت موجب هلاک میداند مانند هلاکت کسانی که ایشان را خدا میدانستند

کمی فکر کن که اصلا علی ع چیکار کرده که برخی او را خدا دانستند و ابراز کردند ؟؟؟؟؟

غیر از کاری ه انجام ان در قدرت خدا و انبیاست و به نظر شما غیر از معجزه بوده
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
rostam91: وقتی فاطمه (س) بزرگ گردید و برای خودش بانویی شد توجه بسیاری را به خود جلب نمود و خواستگاران زیادی پیدا کرد حضرت ابوبکر رض و عمر رض نیز در شمار خواستگاران آن بانوی محترم قرار داشتند.

اما پیامبر گرامی اسلام ص به آنان جواب رد داد به گونه‌ای که آزرده‌خاطر نگردند
الله اکبر پیامبر کسانی را که لیاقت دامادی وی را در مورد زهرا که البته فرزند خاص و مورد توجه حضرت بود را نداشتند برای خلافت انتخاب کند ؟؟؟یا راضی باشد

اینقدر توصیه به حرمت فاطمه و اینکه فاطمه را فقط برای علی کفو میداند سراسر نکته است

و اینکه پیامبر اجری برای رسالت خود جز احترام و قدردانی از اولاد واهل بیتش نخواست

و عجب عمر حرمت نگه داشت .....پشت در خانه ای که پیامبر بدون اذن داخلش نمیشد ایستاد و زهرا را تهدید به اتش زدن کرد و افراد مسلح پشت در خانه گمارد

همین قدر جسارت کافی است تا تکلیف عمر معلوم شود

rostam91: از کجا نتیجه گرفتی که خونه آتش گرفته رو من نمیدونم؟ آیا صرف اینکه عمر تهدید به آتش زدن کرده نتیجه اینه که خونه آتش گرفته؟
بله معلومه برای شماو به نظرتون تهدید فاطمه و علی ع خالی از ایراده

rostam91: پس ۱۰۰۰ دیگه تو تاریخ میخونن آمریکا سوریه رو تهدید به حمله نظامی کرد و کشتیهای جنگیش رو به سواحل سوریه برد حالا اون مردم باید نتیجه بگیرن که آمریکا به سوریه حمله کرده!!!!!!!!!!!!!!!
ادم خوبه قدری مسائل رو بسنجه

درسته که نور و گرما رو نمیشه دید اما به وجود اونها از قرائن میشه یقین کرد

به قول شما

اگر امریکا تهدید کنه که به سوریه حمله میکنه و نیروهاشم ببره لب مرزهای سوریه و البته سوریه هم قاطع اعلام کنه که در مقابل امریکا مقاومت میکنه .......

حالا در همچین لحظه ای من بخوابم و بعد از مدتی بیدار بشم و ببینم که بشار اسد را با دستبند و لباس نامناسب اوردن تو یک مقر امریکایی و ازش با زور میخوان که هم کرنش کنه و هم کاملا تسلیم بشه اما بشار حتی در مقابل کشته شدن لب به تسلیم و کرنش باز نکنه ........بلا تشبیه

اینجا یقین میکنم که حمله ای شده و سوریه تصرف شده


علمای اهل سنت دقیقا در مهمترین لحظه به خواب رفتن و وقایه رو یا ننوشتن یا بعدتر حذف کردن

دقیقا وقتی عمر میخواسته حمله کنن همه خوابیدن و تا اونجا که تهدید میکرده شنیدن


اما

خوبه انسان عاقل با کنار هم قرار دادن وقایه خودش رو گول نزنه ...

علما وقتی بیدار میشن که علی را به زور به مسجد اوردند و از او میخواهند با ابوبکر بیعت کند و البته علی استنکاف میکند و دست بیعت دراز نمیکند

و البته با وارد شدن فاطمه با حال زار و نیز همهمه مردم این بیعت موقتا از سوی عمر و ابوبکر نادیده انگاشته میشود


این وطلب دقیقا نشون میده عمر وارد اون خونه شده و علی ع را بع زور از اون خونه خارج کرده

چه انکه اگر علی موافق میشد که خودش بیرون بیاید با بیعت ابوبکر هم موافقت میکرد

لذا یقین میکنم که عمر تهدیدش را عملی کرده و علی را به زور از خانه بیرون اورده و میخواسته به زور بیعت بگیرد

چه انکه علی ع را بی دستار و عبا و با دست بسته و چون مجرمان از خانه بیرون بردند

rostam91: برو بیشتر مطالعه کن
حالا ببین کی باید مطالعه کنه و البته کمی هم تعقل و تدبر


rostam91: باقی مطالب کجاست ، خورده شده یا جا نبوده بنویسن یا چون دلش خواسته نویسنده فقط اون قسمت که به نفعش بوده رو آورده!!!!!
باقی مطلب از لحظه تهدید عمر کلا در تواریخ اصلی شما نیست انگار همه مورخان چند ساعت خوابیدند و وقتی بیدار شدند علی با دست بسته ذر مسجد بوده ولقعا چقدر وقت شناس بودند در خواببیدن

rostam91: اين تفسير شهرستانی، خصلت شيعی برجسته‌ای دارد
این دیگه قدیمی شده شما دوستا تا محکوم میشید یا سندش ضعیفه یا کلا یادتون میشه جواب بدید یا راوی مشکوک میشه اینجوری کم کم حنبل و شافعی و مسلم و....شیعه از کار در میان و شما میبینید ای دل غافل یک عمر اشتباهی داشتید به حرفشون گوش میکردید


ضمن اینکه در بین دهها اثر ایشون یکی اش خصلت شیعی داره یعنی باعث میشه ایشون رو شیعه بدونیم ؟؟؟

شما از ادمی بنام ایت الله برقعی داری دائم به نفع خودتون مطلب میاری و دائما میگی این مرجع شیعه فلان حرف رو زده و فلان کار رو کرده

حالا با توجه به این استدلاتل مظحک و اینکه بیشتر حرفهای برقعی دقیقا حرفهای اهل سنت و وهابی هاست

و بقول شما خصلت سنی داره

آیا نمیشه گفت برقعی هم یکسنی مذهبه ؟؟؟

قدرت خدا رو ببین که این ترفند ها و فرار های شما همه به بن بست میزسه ...الله اکبر

البته ما هرگز نه مثل شما هستیم و نه دوست داریم بواسطه یک حقیقت گویی عالمی با فظیلت مثل شهرستانی رو به دروغ بگیم شیعه است

در مورد برفعی هم اغلب شیعیان از ایشون به عنوان محقق اطلاح طلب یاد میکنن البته برخی هم باهاش مخالفن اما هرگز مثل شما عالم فروشی نکردند گرچه مقام و جایگاه شهرستانی با برقعی قابل قیاس نیست و شهرستانی بسیار افضل بر برقعی است

برقعی عالمی معمولی از شیعه است و ایت الله که از این ایت الله ها در ایران بالغ بر هزاران هزار هست در واقع معادل فوق لیسانس است و همونقد که فوق لیسلنس داریم با استفاذه از جامعه اماری همونقدر آیت الله داریم

تو همین مشهد من میتونم بیش از صد تا ایت الله اسم ببرم

اینو گفتم که دیگه به دروغ بهش کلمه العظمی اضافه نکنی
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: الله اکبر پیامبر کسانی را که لیاقت دامادی وی را در مورد زهرا که البته فرزند خاص و مورد توجه حضرت بود را نداشتند برای خلافت انتخاب کند ؟؟؟یا راضی باشد
حاشا و کلا که پیامبر ابوبکر یا عمر و عثمان را برای خلافت انتخاب کرده باشد و در دین بدعت آورده باشد خلفا به تشخیص مردم و به رای مردم انتخاب شدند و بیعت مردم پشتوانه آنان بود!
mohan1978: بله معلومه برای شماو به نظرتون تهدید فاطمه و علی ع خالی از ایراده
جواب ندادی که از کجا نتیجه گرفتی خونه رو آتش زدن؟ آیا به صرف تهدید کردن نتیجه گرفتی که خونه آتش گرفت یا واقعا آتش زد؟ mohan1978: حالا در همچین لحظه ای من بخوابم و بعد از مدتی بیدار بشم
پس همه اون مردم اون زمان خواب تشریف داشتن که قید نکردن خونه آتش گرفته و پس از تهدید عمر به آتش زدن خونه رفتن خوابیدن؟! البته واقعا درسته شما الآن هم خواب تشریف داری و داری رویا می بینی!
الآن سوریه داره به زور آمریکا تمام سلاحهای شیمیائی خودش رو نابود میکنه بدون اینکه جنگی شده باشه پس آیندگان از دید شما باید قضاوت کنند که آمریکا به سوریه حمله کرد و سلاحای اون رو نابود ساخت!
جالب هم اینجاست که کسی به حرف کسی که خواب بوده وقعی نمیگذاره اما تشیع همش دنبال روایاتیه که راویانش بعد از بیدار شدن نقل کردن!
mohan1978: اگر امریکا تهدید کنه که به سوریه حمله میکنه و نیروهاشم ببره لب مرزهای سوریه و البته سوریه هم قاطع اعلام کنه که در مقابل امریکا مقاومت میکنه
قاطع اعلام کرد مقاومت میکنه ولی حرف تا عمل زیاده و نتیجه مقاومتش رو دیدیم و دیدیم که چطور روسها رو فرستاد جلو و این روس و آمریکا بودن که تو ژنو براش تکلیف تعیین کردن!
mohan1978: علمای اهل سنت دقیقا در مهمترین لحظه به خواب رفتن و وقایه رو یا ننوشتن یا بعدتر حذف کردن
علما و راویان شما کجا بودن؟ آهان اون موقع شیعه اصلا عالمی نداشت و روایاتش رو عموما از راویان اهل سنت نوشت
     
  ویرایش شده توسط: rostam91   
مرد

 
mohan1978: علما وقتی بیدار میشن که علی را به زور به مسجد اوردند و از او میخواهند با ابوبکر بیعت کند و البته علی استنکاف میکند و دست بیعت دراز نمیکند
اونوقت اون راویان که خواب بودن از کجا فهمیدن علی با زور اومده مسجد؟ mohan1978: چه انکه علی ع را بی دستار و عبا و با دست بسته و چون مجرمان از خانه بیرون بردند

باز هم که همه خواب بودن از کجا فهمیدید؟!
mohan1978: باقی مطلب از لحظه تهدید عمر کلا در تواریخ اصلی شما نیست
پس چیزی رو که نیست نقل قول نکن شاید امام زمان غایب نا گفته ها رو بیان کرده اونم تو ملاقات خصوصی با سیستانی مرجع تقلیدتون!!!
mohan1978: این دیگه قدیمی شده شما دوستا تا محکوم میشید یا سندش ضعیفه یا کلا یادتون میشه جواب بدید یا راوی مشکوک میشه اینجوری کم کم حنبل و شافعی و مسلم و....شیعه از کار در میان و شما میبینید ای دل غافل یک عمر اشتباهی داشتید به حرفشون گوش میکردید
من ایشون رو شیعه معرفی نکردم یه جستجو تو نت بکن مرقدش رو تو درگز ببین تا بدونی کیه و کجاست ایشون اگه سنی بود میزاشتن براش مرقدی بمونه اونم تو منطقه ای که همه شیعه هستن؟!
mohan1978: ضمن اینکه در بین دهها اثر ایشون یکی اش خصلت شیعی داره یعنی باعث میشه ایشون رو شیعه بدونیم ؟؟؟
بابا مطلب رو دوباره بخون ، داره میگه عقاید فرقه اسماعیلیه از ایشون میباره و مشهوده ، خودت رو به ندونستن میزنی و میگی فقط یه کتابیش خصلت شیعی داره؟
mohan1978: شما از ادمی بنام ایت الله برقعی داری دائم به نفع خودتون مطلب میاری و دائما میگی این مرجع شیعه فلان حرف رو زده و فلان کار رو کرده

میگم ایشون راه حق رو پیدا کرده با اینکه اونقدر معلومات داره این موضوع ربطش به اون چیه؟من دارم از زبان یک شیعهقبلا هوادار مطالب شما که سنی شده مطلب میارم شما مطلب یک شیعه اسماعیلی طرفدار خودت رو میزاری!
mohan1978: حالا با توجه به این استدلاتل مظحک و اینکه بیشتر حرفهای برقعی دقیقا حرفهای اهل سنت و وهابی هاست

و بقول شما خصلت سنی داره

آیا نمیشه گفت برقعی هم یکسنی مذهبه ؟؟؟
دقیقا ایشون رو ما سنی مذهب می دونیم از وقتی که پی به حقیقت برد حالا شما یه مدرک بیار که اون شهرستانی سنی بوده و بعد شده شیعه اسماعیلی!

mohan1978: البته ما هرگز نه مثل شما هستیم و نه دوست داریم بواسطه یک حقیقت گویی عالمی با فظیلت مثل شهرستانی رو به دروغ بگیم شیعه است
آدرس همه چیزهائی که نوشتم هست ببین چه کسی اونو متهم کرده! rostam91: شهرستانی اثری دارد که سرشتی متفاوت با ساير آثار شناخته شده‌ی او دارد. شهرستانی تفسير قرآنی دارد به نام «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» که چندين سال پيش نسخه‌ی عکسی آن در ايران منتشر شد و تا جايی که من خبر دارم تصحيح و ترجمه‌ای انگليسی از آن به زودی در انگليس منتشر خواهد شد. اين تفسير شهرستانی، خصلت شيعی برجسته‌ای دارد و به طور خاص گرايش‌های آشکارِ اسماعيلی در آن به چشم می‌خورد. بنا به روايتی که خواجه‌ی طوسی در رساله‌ی «سير و سلوک» آورده است (چاپ جديد از دکتر سيد جلال بدخشانی)، شهرستانی معلمِ دايیِ طوسی بوده است و طوسی در آن رساله، شهرستانی را «داعی الدعاة» می‌خواند. جز اين، شهرستانی در ملل و نحلِ خود، رساله‌ی چهار فصل حسن صباح را نقل می‌کند که نشان از ارتباط بسيار نزديکِ او با دستگاه دعوت باطنيان الموت دارد (و جای تعجب نيست که طوسی او را داعی خوانده است). شهرستانی، سخنرانی‌ای در خوارزم داشته است که به زبان فارسی است و در انتهای ترجمه‌ی فارسی ملل و نحل‌اش توسط دکتر جلالی نايينی منتشر شده است. در اين سخنرانی، از واژگان و اصطلاحاتی استفاده شده است که در تفسیر قرآن‌اش نيز به چشم می‌خورد و روحيه‌ی تأويل‌گرای اسماعيلی عصر الموت در آن مشهود است.
mohan1978: اینو گفتم که دیگه به دروغ بهش کلمه العظمی اضافه نکنی
یکبار درباره سطح تحصیلاتش نوشتم هر کی می خواد خودش تحقیق میکنه تنها با سرچ نامش تو ویکی پدیا بهش میرسه!
     
  
مرد

 
rostam91: اونوقت اون راویان که خواب بودن از کجا فهمیدن علی با زور اومده مسجد؟
روایان مورد قبول شما هستن والله

تا اونجا که عمر پشت در خانه زهرا س همراه عده ای شروع به تهدید اتش زدن خانه میکنند رو روایت کردن بعد ناگهان سکوت کردند تا اونجا که علی ارا به مسجد اوردند و نگفتند در این میان چگونه علی را علیرغم میلخوش و زهرا بیرون بردند

به زور بردن علی را هم از انجا میفهمیم که علی ع بیعت نمیکند اگر علی ع به میل خود رفته بود بیعت میکرد

rostam91: س چیزی رو که نیست نقل قول نکن
در برخی از تاریخهای شما نیامده و دقیقا از لحظه تهدید عمر تا زمان رفتن علی ع به مسجد سانسور شده

ولی ادمهای راستگو درستکاری هم بودن که نقل کردن و اینهمه سند که ذیل اون پست ها ذکر کردم مربوط به همون تواریخ و کتب است

وقتی این رو میزارم کنار اون گفته بزرگ شما که توصیه کرده بود برخی از حوادث سقیفه رو بخاطر ابروی صحابه نبایید عنوان کرد یقین میکنم این سانسور برنامه ریزی شده است

rostam91: من ایشون رو شیعه معرفی نکردم یه جستجو تو نت بکن مرقدش رو تو درگز ببین تا بدونی کیه و کجاست ایشون اگه سنی بود میزاشتن براش مرقدی بمونه اونم تو منطقه ای که همه شیعه هستن؟!
اولا درگز سنی هم زیاد داره و شما جغرافیای منطقه رو نمیدونی طبق معمول دوما کجای سایت معتبری تو نت گفته شیعه است یا تو کدوم کتاب اقرار کرده خوبه که نوشته ها رنگ و بوی سنی گری داره غیر از اینکه ادم صادقی بوده و حقیقت رو گفته بدون مصلحت سنجی در مورد ابروی عمر و ابوبکر در جریان مضروب ساختن زهرا س

rostam91: بابا مطلب رو دوباره بخون ، داره میگه عقاید فرقه اسماعیلیه از ایشون میباره و مشهوده ، خودت رو به ندونستن میزنی و میگی فقط یه کتابیش خصلت شیعی داره؟
مگه حرف هر ادمی رو میشه قبول کرد اون بگه اگر اینجوریه منم میگم عقاید سنی از حرفاش میباره شما متوجه باش به کی داری استناد میکنی

rostam91: میگم ایشون راه حق رو پیدا کرده با اینکه اونقدر معلومات داره این موضوع ربطش به اون چیه؟من دارم از زبان یک شیعهقبلا هوادار مطالب شما که سنی شده مطلب میارم شما مطلب یک شیعه اسماعیلی طرفدار خودت رو میزاری!
من هم یک دنیا مطلب او ۵ کتاب کامل از قول عالم سنی شیعه شده که در الازهر هم تدریس میکرده دارم حالا اگر مطالبش رو بیارم شما همه رو قبول میکنی

کسی هم که شما میگی هرگز اسماعیلی نبوده بلکه سنی مذهب است

گفتم که شما یک سند درست و حسابی در مکورد مذهب اون بیار نه حرف هر کسی رو

rostam91: یکبار درباره سطح تحصیلاتش نوشتم هر کی می خواد خودش تحقیق میکنه تنها با سرچ نامش تو ویکی پدیا بهش میرسه!

این روش رو قبول دارم بجای اینکه عناوین جعلی درست کنی هر کس میخواد خودش بره ببینه این اقایون کی هستند

همینطور دوستان میتونن به کتب ...آنگاه که هدایت شدم و همراه با راستگویان و اهل سنت واقعی و جستجوی حق در بغداد مراجعه کنن

تعداد مناظرات بین شیعه و سنی که در تاریخ هست بسیار زیاده که همگی منجر به شکست اهل سنت شده

کتابهای شبهای پیشاور و جستجوی حق در بغداد نمونه های اونهاست
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: تا اونجا که عمر پشت در خانه زهرا س همراه عده ای شروع به تهدید اتش زدن خانه میکنند رو روایت کردن بعد ناگهان سکوت کردند تا اونجا که علی ارا به مسجد اوردند و نگفتند در این میان چگونه علی را علیرغم میلخوش و زهرا بیرون بردند
اونهائی که خواب بودن چرا اون قسمت تهدید آتش زدن خونه رو نخوابیدن و برای من و شما تعریف کردن؟
mohan1978: به زور بردن علی را هم از انجا میفهمیم که علی ع بیعت نمیکند اگر علی ع به میل خود رفته بود بیعت میکرد
علی به میل خود بیعت کرد ، علی به میل خود با اونها همکاری کرد به میل خود قاضی القضات اونها شد به میل خود بعد از عمر خلافت رو نپذیرفت و به میل خود خلیفه چهارم شد ، اینها رو باید پذیرفت هر چند با افکار ما مخالف باشه ، چپ بریم و راست بیاییم اینطور اتفاق افتاده
mohan1978: در برخی از تاریخهای شما نیامده و دقیقا از لحظه تهدید عمر تا زمان رفتن علی ع به مسجد سانسور شده
اگه قرار بر سانسور بود همون قسمت تهدید عمر رو هم سانسور میکردن و اینکه این تهدید روایت شده خودش نشون میده که سانسوری نبوده و اونچه اتفاق افتاده گفته شده
دلیلی نداره که یه نفر قتلی رو ببینه و نخواد قاتلی رو لو بده بیاد بگه که من دیدم فلانی(قاتل) فلانی(مقتول) رو تهدید به مرگ کرد
mohan1978: ولی ادمهای راستگو درستکاری هم بودن که نقل کردن و اینهمه سند که ذیل اون پست ها ذکر کردم مربوط به همون تواریخ و کتب است

اون آدم راستگو که اون ماجراها رو دیده کیه نکنه آدم راستگو از یه آدم دروغگو نقل قول زده؟
mohan1978: این روش رو قبول دارم بجای اینکه عناوین جعلی درست کنی هر کس میخواد خودش بره ببینه این اقایون کی هستند

مسلما آقای برقعی دارای اجتهاد و مرجع بودند چون در غیر اینصورت هر حوزوی که مرجع نباشه رو میشه محاکمه و خلع لباس کرد مخصوصا که عقایدی برضد تشیع رو در مرکز تشیع هم ترویج بده
تنها مراجع هستند که نمیشه اونها رو بخاطر عقایدشون محاکمه کرد برای همین هم خمینی در زمان شاه تنها کاری که کردن تبعیدشون بود همینطور منتظری تنها حبس خانگی شد تا پایان عمرش اما روحانیون زیادی بودند که مرجع نبودند و بخاطر عقایدشون خلع لباس شدند مثل کدیور یا قلمداران و دیگران! ( بحث من از عقاید اونها مربوط به اعتقادات مذهبی هست نه سیاسی)
     
  ویرایش شده توسط: apadanakamali   
صفحه  صفحه 39 از 48:  « پیشین  1  ...  38  39  40  ...  47  48  پسین » 
مذهب
مذهب

Fatemeh Zahras Martyrdom | شهادت زهرا: بزرگترین دروغ تاریخ

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA