ارسالها: 572
#41
Posted: 7 Jan 2013 23:17
Aatena: فکر میکنم وقتی ما چهارچوبی به نام دین آسمانی رو نمی پذیریم نمیتونیم بدون چهارچوب شخصی هم باشیم.چون این باعث میشه افسارگسیخته باشیم صد در صد درسته و باهاش موافقم Aatena: اگر دنیای دیگه ای باشه اره من حاضرم معیار عقاید و خط قرمزهای خودم باشه خوبه به اون نتيجه اي كه مي خواستم رسيدم
درست بخوانید,کتب مقدس کتب نیرومندی همواره برای درک کردن بیخدایست
ارسالها: 531
#42
Posted: 7 Jan 2013 23:24
nimachi: به اون نتيجه اي كه مي خواستم رسيدم اگه بپرسم چه نتیجه ای میگید اونوقت؟
من یک زن خوشبختم و خیابانی که راه مرا دنبال می کند خوشبخت است و کوچه ای که به گریبان خانه ام می رسد خوشبخت است
ارسالها: 572
#43
Posted: 7 Jan 2013 23:27
Aatena آره مي خواستم بدونم خط قرمزي داري يا نه كه ديدم داري
درست بخوانید,کتب مقدس کتب نیرومندی همواره برای درک کردن بیخدایست
ارسالها: 531
#44
Posted: 7 Jan 2013 23:34
nimachi: مي خواستم بدونم خط قرمزي داري يا نه كه ديدم داري این همون نظم در عین بی نظمی هست یه جورایی. همه ی ما خط قرمزهایی داریم حالا یه عده چیزی به نام خدا و دین بعنوان اهرم فشار هست براشون برای پایبندی یکی هم نه .شناخت پیدا میکنه به دنیا و جامعه و انسان و خودش و بر اساس اون شناخت و جهان بینی شخصی خودش خط قرمزها رو می پذیره و چون یک پذیرش اختیاری و بر اساس منطق و درک خودش بوده مطمئنا بهش وفادارتر هست.
من یک زن خوشبختم و خیابانی که راه مرا دنبال می کند خوشبخت است و کوچه ای که به گریبان خانه ام می رسد خوشبخت است
ارسالها: 2546
#45
Posted: 19 Sep 2013 16:51
nimachi: این تاپیك زده شده تا دوستان نظرات خودشونو در مورد زندگی پس از مرگ بگن من به زندگی پس از مرگ باور ندارم،به باور من هر جاندار،پس از مرگ دوباره زنده نخواهد شد،مرگ پایان ماجراست،این دیدگاه شاید بسیاری از انسان ها را محزون و ناراحت کند،اما من رو خیر ،به باور من یک فرصت برای زندگی کردن پیدا کردم،پس باید قدر لحظاتی که نفس می کشم و زنده ام رو بدونم و تمام تلاشم رو معطوف به لذت بردن از قشنگی های زندگی و استفاده از این فرصت(زنده بودن و زندگی کردن )،با رعایت اخلاق کنم،به باور من بسیاری از انسان ها به یقین و با اطمینان،به زندگی پس از مرگ باور ندارند،تنها آرزوی زندگی دوباره را دارند،به خاطر ترس از مرگ و نیستی،تنها شخص و یا اشخاصی به یقین و با اطمینان به زندگی پس از مرگ باور دارند که،عملیات انتحاری انجام میدن،(با داشتن باور دینی تعصبی )چون باور دارند که پس از مرگ در بهشت هستند.
ویرایش شده توسط: bamdad_2014
ارسالها: 9253
#46
Posted: 16 Nov 2013 18:35
جهنم! image ru جواب یک دانشجوی دانشگاه واشینگتن به یک سؤال امتحان شیمی آنچنان جامع و کامل بوده که توسط پروفسورش در شبکه جهانی اینترنت پخش شده و دست به دست میگرده و خوندنش سرگرمکننده است... پرسش: آیا جهنم اگزوترم (دفعکنندهء گرما) است یا اندوترم (جذبکنندهء گرما)؟ اکثر دانشجویان برای ارائهء پاسخ خود به قانون بویل-ماریوت متوسل شده بودند که میگوید حجم مقدار معینی از هر گاز در دمای ثابت، به طور معکوس با فشاری که بر آن گاز وارد میشود متناسب است. یا به عبارت سادهتر در یک سیستم بسته، حجم و فشار گازها با هم رابطهء مستقیم دارند. اما یکی از آنها چنین نوشت: اول باید بفهمیم که حجم جهنم چگونه در اثر گذشت زمان تغییر میکند. برای این کار احتیاج به تعداد ارواحی داریم که به جهنم فرستاده میشوند. گمان کنم همه قبول داشته باشیم که یک روح وقتی وارد جهنم شد، آن را دوباره ترک نمیکند. پس روشن است که تعداد ارواحی که جهنم را ترک میکنند برابر است با صفر. برای مشخص کردن تعداد ارواحی که به جهنم فرستاده میشوند، نگاهی به انواع و اقسام ادیان رایج در جهان میکنیم. بعضی از این ادیان میگویند اگر کسی از پیروان آنها نباشد، به جهنم میرود. از آن جایی که بیشتر از یک مذهب چنین عقیدهای را ترویج میکند، و هیچکس به بیشتر از یک مذهب باور ندارد، میتوان استنباط کرد که همهء ارواح به جهنم فرستاده میشوند. با در نظر گرفتن آمار تولد نوزادان و مرگ و میر مردم در جهان متوجه میشویم که تعداد ارواح در جهنم مرتب بیشتر میشود. حالا میتوانیم تغییر حجم در جهنم را بررسی کنیم: طبق قانون بویل-ماریوت باید تحت فشار و دمای ثابت با ورود هر روح به جهنم حجم آن افزایش بیابد. اینجا دو موقعیت ممکن وجود دارد: 1) اگر جهنم آهستهتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدریج بالا خواهند رفت تا جهنم منفجر شود. 2) اگر جهنم سریعتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدریج پایین خواهند آمد تا جهنم یخ بزند. اما راهحل نهایی را میتوان در گفتهء همکلاسی من ترزا یافت که میگوید: «مگه جهنم یخ بزنه که با تو ازدواج کنم!» از آن جایی که تا امروز این افتخار نصیب من نشده است (و احتمالاً هرگز نخواهد شد)، نظریهء شمارهء 2 اشتباه است: جهنم هرگز یخ نخواهد زد و اگزوترم است. تنها جوابی که نمرهء کامل را دریافت کرد، همین بود.
بودی تـــــــو تو بغلم گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#47
Posted: 25 Nov 2013 22:55
زندگي پس از مرگ - ايشو پاتل - 1978 VIDEO
بودی تـــــــو تو بغلم گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#48
Posted: 25 Nov 2013 22:56
داستان های شگفت انگیز - زنده شدن پس از مرگ VIDEO
بودی تـــــــو تو بغلم گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#49
Posted: 30 Nov 2013 21:06
روز قیامت، واقعه حتمی! معاد و روز قیامت حقیقتی است که به واقع برای همه ی موجودات رخ خواهد داد. قرآن کریم در آیات بسیاری به این موضوع اشاره نموده است و کوشیده به بیانات گوناگون حقیقت آن را برای انسان ها اثبات نماید و درباره ی آن هشدار دهد تا انسان ها خود را برای مواجهه و رویایی با آن آماده نمایند. اندیشمندان اسلامی نیز تلاش نموده اند با توجه به آیات الهی در نظام های عقلانی خویش این مسئله را مورد توجه قرار دهند امّا با همه ی تصریح قرآن درباره وقوع این واقعه ی حتمی ، اثبات معاد و روز قیامت در برخی از نظامات منطقی جواب نداده است! در این نوشتار با ما همراه باشید تا با بررسی نظام های عقلانی اندیشمندان مختلف، ضعف عقل بشری از درک و اثبات حقایق ماورائی را مشاهده نماییم. معاد و روز قیامت واقعه حتمی! معاد به معنای بازگشت است که اشاره ی به مکان و یا زمان خاصی ندارد بلکه مقصود از آن بازگشت همه ی انسان ها به سوی خداوند و حضور ایشان در محضر عدل الهی است که برای حساب و کتاب اخروی می باشد و براساس آن نیکان به بهشت و بدکاران به دوزخ الهی رهسپار می شوند. آیات قرآن و روایات اسلامی درباره ی کیفیت این حقیقت تردید ناپذیر بسیار است. که در برخی از موارد جزییات بسیار آن ها را نیز مورد توجه قرار داده است. اندیشمندان اسلامی و حقیقت معاد! در تاریخ تفکر اندیشمندان اسلامی براساس رشد عقل بشری ، مواجهه با این حقیقت مورد معرفی دین به صور گوناگونی رخ داده است. برخی از ایشان نتوانسته اند به اثبات معاد بر مبنای نظام خویش بپردازند و برخی دیگر نیز در برخی از بخش ها ناتوان بوده اند. امّا با توجه به گواهی دینی این مطلب را مورد پذیرش قرار داده اند. فارابی و معاد! ابونصر فارابی نخستین کسی است که کوشید در نظام معقول خویش دین را با حقایق عقلی و روش منطقی مورد تبیین قرار دهد. بر مبنای نظام منطقی فارابی نفوس انسان هایی که در زندگی روش معقول و دینی را در پیش گرفته باشند ابدی خواهد بود و فانی نمی شود و لذا می توانند در صحنه ی قیامت حضور یابند اما فارابی در مورد سایر انسان ها که البته اکثریت مردم را نیز شامل می شوند و در زندگی روش معقولانه را در پیش نمی گیرند، قائل به فنای روحی و نفس آن هاست. بدین ترتیب فارابی نمی تواند تعارض میان بقای نفوس برای حضور در صحنه ی محشر را با تصریح دینی بر حتمیت معاد را از میان بردارد. گر چه فارابی فقیه و قاضی القضاة شهر خویش است امّا در نظام معقول خویش موفق به اثبات معاد نمی شود و نمی تواند آن را تبیین منطقی نماید امّا با توجه به شخصیت دینی فارابی احتمالاً در این زمینه اکتفاء به نقل تنها نموده است گر چه تصریح خود فارابی در این باره موجود نباشد. ابن سینا و معاد! ابن سینا پس از فارابی بزرگ ترین اندیشمند اسلامی است که در نظامی منجسم و معقول می کوشد حقایق فکری را مورد بررسی قرار دهد. در این میان موضوع معاد به عنوان حقیقتی غیرقابل انکار مورد توجه ابن سیناست. وی می کوشد نقایص نظام فکری فارابی را بر طرف نموده و درباره ی معاد تبیینی معقول دست دهد. اعتقاد ابن سینا به بقای نفس که حقیقتی روحانی و مجرد از ماده است وی را موفق می نماید تا در نظام فکری خویش حقیقت و اصل ها را بتواند تبیین عقلانی نماید. از این رو ابن سینا معاد و روز قیامت را حقیقتی تردیدناپذیر و برای همه نفوس می داند. امّا از سوی دیگر ابن سینا تنها معاد نفوس را اثبات می نماید و نمی تواند معاد جسمانی را که قرآن مورد اشاره قرار داده است، تبیین عقلانی کند امّا تصریح می کند که چون نبی صادق را قبول دارد بیان نبی صادق درباره معاد جسمانی را می پذیرد اگر چه نظام معقول وی قادر به اثبات و تبیین عقلانی معاد جسمانی نباشد. ملاصدرا و معاد! آوازه ی صدرا المتألهین اندیشمند نامدار اسلامی پس از بوعلی سینا عالم گیرست. وی کوشیده است نقایص و مشکلات منطقی و عقلانی نظام های فکری پیش از خود را به نحو بدیل و ابتکاری حل نماید. در همین راستا در موضوع معاد نقص نظام فکری سینوی مورد توجه ویژه ی ملاصدرا قرار گرفته است وی کوشیده با تبیین ابتکاری درباره نحوه ی پیدایش و نیز بقای نفس آدمی، موضوع معاد جسمانی را که در نظام سینوی حل نشده باقی ماند، رفع و رجوع نماید. ملاصدرا با اثبات جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس و همچنین از سوی دیگر ارائه ی نظریه درباره ی مراتب وجودی و جسم مثالی به تبیین ابعاد گوناگون معاد قرانی بپردازد. بر این اساس ملاصدرا معاد جسمانی را نیز در نظام فکری خویش تبیین می نماید و در جهت هماهنگ ساختن آن با بیان قرآنی می کوشد. قضاوت درباره ی موفقیت و یا عدم توفیق ملاصدرا در این باره خود مجالی وسیع می طلبد و در این کوتاه نوشتار نمی گنجد. امّا آنچه مسلّم است آن است که ، تلاش ملاصدرا در تبیین عقلانی معاد در نظام فکری خویش تلاشی مطلوب و مأجور است. سخن پایانی! عقل بشری تنها در پرتو کلام و حیانی است که می تواند زمینه رشد و شکوفایی خویش را فراهم سازد و در موضوعاتی که ماورای درک عقل است پذیرش سخن شارع و وحی الهی می تواند گستره ای را برای آغاز تلاشی معقول فراهم نماید. چرا که آموزه های وحی با وجود برتری های عقلی می توانند به صورت معقول و با روش عقلانی تبیین شوند. به بیان دیگر بسیاری از حقایق و حیانی ورای عقلند نه آنکه مخالف عقل باشند. از سوی دیگر عقل بشری هیچگاه از وحی و آموزه های قرآنی برای شناخت حقایق بی نیاز نبوده و نخواهد بود.
بودی تـــــــو تو بغلم گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#50
Posted: 30 Nov 2013 23:12
sheym من به زندگی پس از مرگ باور ندارم،به باور من هر جاندار،پس از مرگ دوباره زنده نخواهد شد،مرگ پایان ماجراست،این دیدگاه شاید بسیاری از انسان ها را محزون و ناراحت کند،اما من رو خیر،به باور من یک فرصت برای زندگی کردن پیدا کردم،پس باید قدر لحظاتی که نفس می کشم و زنده ام رو بدونم و تمام تلاشم رو معطوف به لذت بردن از قشنگی های زندگی و استفاده از این فرصت(زنده بودن و زندگی کردن)،با رعایت اخلاق کنم،به باور من بسیاری از انسان ها به یقین و با اطمینان،به زندگی پس از مرگ باور ندارند،تنها آرزوی زندگی دوباره را دارند،به خاطر ترس از مرگ و نیستی،تنها شخص و یا اشخاصی به یقین و با اطمینان به زندگی پس از مرگ باور دارند که،عملیات انتحاری انجام میدن،(با داشتن باور دینی تعصبی)چون باور دارند که پس از مرگ در بهشت هستند. اینا حرفهای دوست خوبم بامداد بود که اتفاقا منم به همین باورم
بودی تـــــــو تو بغلم گردنت بود رو لبم