انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 35 از 74:  « پیشین  1  ...  34  35  36  ...  73  74  پسین »

Real Islam - اسلام راستین


مرد

 
ametis: در اون ایه دقیقا توضیح داده شده دست از کجا بریده بشه و برای دفعات بعد تا کجا و شروط رو هم عنوان کرده

این زبان سمبلیک نیست

منهم قطها موافقم که قران دو وجه داره

میدونید که در صدر اسلام به تعداد انگشت های دست هم دست دزد قطع نشد ؟

یک سری احکام ! مثل همین یا حقوق زنان با توجه به موقعیت زمانی و شرایط مردم آن زمان داده شده و عینا در اون زمان خوب کاربرد داشته ! اما وقتی میگیم زبان قران سمبلیک هست ! قرار نیست وقتی زندان آمد روش های بهتر برای پیشگیری و انسانی تر برای مواجهه با دزد و مجرم آمد تا انتها همان حکم قدیمی را گرفت ! در زمان خودش چون تجهیزاتی برای زندانی کردن دزد نبوده و برای اینکه شناسائی بشه دزد از بقیه مردم عادی ! این حکم داده شد ..

اینجا میگیم زبان قرآن سمبلیک هست و اگر سمبلیک هست .. یعنی داره به صورت سمبل یک مطلبی رو ادا میکنه .. و این مطلب یک نماد هست نه یک حکم قاطع .

ametis: برای همین میگم برداشت من نیست و خلاصه و چکیده عقائد شیعه طی ۴۰۰ سال و بلکه بیشتر است
منم میگم که مستقیما برداشت شما نیست ! برداشت همون شیخ بهائی و حکومت صفوی و اروپاییها هست که طی ۴۰۰ سال رشد یافته و تکثیر شده و به خوردتون داده شده و امروز شده برداشت شما .

ametis: در قران نزدیک با ۱۲۰ یار از واژه های مرتبت با عقل استفاده شده و همه را به فکر کردن سوق داده

یک قسمت مهم:


تقلید :
در تشیع علوی اصل تقلید بزرگترین عاملی بوده که توده های پراکنده را در دوره ای که دست شیعه نبوده و رهبری دستش به هزاران دستگاه و تریبون های تبلیغاتی به نام مسجد و امام و قاضی و واعظ و قاضی تسنن بوده و تشیع تشکیلات نداشته مرکزیت نداشته .. نظام نداشته اصل تقلید توده عامی از عالم دانشمند متخصص مجتهد اصلی بوده که هم رهبری توده را در دوره های سخت تضمین میکرده و هم یک اصل مترقی بوده که وحدت فکری را متلاشی نکنه و از طرفی دانشمندان را ازاد میزاره که اجتهاد ازاد بکنند و با هم اختلاف فکری هم داشته باشند بر خلاف امروزه که هر کسی حرف تازه یا تعبیر تازه بزنن باید گردنش را بزنند .. در تاریخ تشیع بهتر از همه تاریخ ها تصادم و جنگ عقاید بین علمای بزرگ شیعه است .. بین کسان بزرگی مثل سید رضی است و بین کلینی و امثال اینها ..
در اصول اعتقادی اختلاف است و همین اختلاف ها باعث تکامل فکر شیعه فقه شیعه و فرهنگ شیعه شده به طوریکه عبدالرحمن بدوی دانشمند امروزی میگه که اصولا مذهب بینش معنوی و نهضت فکری و روحی و فرو رفتن در اعماق قالب های فکری و مذهبی کار تشیع است .. از طرفی دانشمندان و متفکرین را ازاد میگذاره به طوریکه میگه (لل مخطی للمصیب أجران و لل مخطی أجر واحد) می گوید : اگر من حرفی زدم ودرست بود حرفم .. دو تا اجر دارم یکی بر ای اینکه کار کردم تحقیق کردم و یکی برای اینکه حقیقت را پیدا کردم
اما اگر یک حرف یا نظریه تازه گفتم و غلط بود حرفم! باز هم یک اجر دارم.. حرمت به اندیشه و حرمت به کار و تحقیق علمی.. ولو حرفم غلط

حالا حرفیه که میگه تو بحثی که کردی در مورد امام زمان یا راجب فلان کردی بسیار درست و بسیار تازه! واقعا اثبات کردی.. اما یک اقایی هست تو محله ما که او دلخور شده خیال کرده برای او گفتی و یک شوخی کردی ! و بعد اصلا میخواد مارو بسوزونه یا شمع اجین کنه .. تحمل دیگه نداره
عالم در اجتهادش ازاد است و عامی باید در برابر مجتهد مقلد باشه . یک نظام در عین حال اجتماعی و در عین حال علمی

اما تقلید در تشیع صفوی :
یعنی (صم بکم عمی) بودن همه مردم در برابر کسانی که لباس رسمی دارند و رسمیت هم به نامشان در نظام صفوی ابلاغ شده و دیگران به کلی حق تحقیق و برداشت و استنباط تازه ندارند و بعدتمام اصول اعتقادی , احکام ,ارا و راه حل ها نظریات و مسائل عقلی و اجتماعی همه بی منطق و بی تحلیل یکنواخت خشک صادر میشه و عقیده را هم به عموم بخش نامه میکنند (نه درفروع تنها در اصول اعتقادی حتی در انتخابی که میخواهیم بکنیم در کاری که میخوایم بکنیم در زندگی که میخوایم بکنیم و بعد باید همه چیز رو بپرسیم)

در تشیع علوی اصولا در اصول اعتقادی تقلید از عالم بزرگ هم حرامه و در تشیع صفوی همه مقلدند حتی در مسائل عقلی ! ..
     
  ویرایش شده توسط: soorena8   
مرد

 
ametis: نتیجه آخر اینه که یقینا خدا میدونسته که برداشتهای مختلف از قران نتیجه اش همین تشتط و پراکندگی میشه و خدا هرگز خواستار این نیست

من یقین دارم که خدا بعد از پیامبر برای مشخص نمودن منظو.ر و تفسیر قران افرادی رو برگزیده و این افراد همون ائمه پیامبر به تعداد ۱۲ تن هستند که در همه کتب روائی به اونها اشاره شده
باز هم در تشیع علوی و صفوی در این مورد بحث داره ! و نمیخوام دیگه شلوغش کنیم ! چون اگر بخاهیم به باورهای شما کار داشته باشیم ! باید دونه دونه براتون توضیح داده بشه !
در این مورد شریعتی بحث بخصوصی داره و امامان را نه بخاطر امام بودنشون بلکه بخاطر خصوصیت و وجهه و قدرت رهبریشون قبول میکنه ! و دلایلشم مشخص و منطقی بنظر میاد و با قران و عقل هم تضاد نیست !


در حالیکه عقاید شما متناقض هست ! از قبیل امامان به اون صورتی که میگید ! یا فقیه در کنار عقل و ....، و با قرآن یکی نیست ! و به نظر من عده ای که زیر سوال میبرند ! تا حدودی حق دارند

آخرین مطلب از این دست

امامت :

تشیع علوی
امامت اعتقاد به یک نظام انقلابی سازنده جامعه و امتی است که به عنوان یک رژیم در برابر رژیم های دیگه تاریخ بوجود امده و رسالتش رسالتی است که در وصایت گفتن و مصداق های خاصش بعد از پیغمبر ائمه شیعه هستند در تشیع علوی و این ائمه شیعه بخاطر شخصیت های ذاتی خودشون(نه امامت از سوی خدا) حق رهبری جامعه را دارند و جامعه به رهبری انها نیازمنداست و اعتقاد به امامت نفی کننده تسلیم انسان معتقد به امامت ... به هرگونه نظام ضد اون نظام ..

و اعتقاد به این است که پس از دوره امامت اون چند معصوم( معصوم به اون معنای تشیع علوی) امامت این ضرورت را در پیروانش ایجاد میکنه در تشیع علوی که پس از اون دوره حکومت هایی که شیعه میتواند بپذیرد .. حکومت هایی هستند که به نیابت از امامت شیعی و بر اساس همون ضوابط و همون راه و همون هدف بر مردم حکومت میکنند ...


اما در تشیع صفوی امامت اعتقاد انسان به دوازده شخصیت ماوراء طبیعی بود که عبارتند از دوازده شماره و دوازده اسم مقدس که باید اون هارو دوست بداریم بپرستیم بستاییم ولی هیچ التزامی در زندگی ما از نظر پیروی به اونها نیست برای اینکه ما قابل پیروی از اونها نیستیم ! ممکن نیست چون جنس اونها با ما فرق داره

بنابراین در تشیع صفوی اعتقاد به امامت موجب این است که ما در حالیکه 12 اسم را میپرستیم (مثل اینکه 124000 پیغمبر رو معتقدیم) ولی در غیبت اونها بدون اونها تن به هر فردی یا هر نظامی میدیم به یک شرط که اون نظام و اون افراد حب 12 تن و پنج تن را داشته باشند با هر نظامی که زندگی کنن قیدی ندارند و با هر شکلی که با مردم رفتار کنند و با هر وضعی که زندگی فردی و اجتماعیشون بگزره مقید نیستند و مهم نیست !..


شما لطف کنید حتما مطالب رو بخونید و بعد با عقل خودتون ! و قرآن قیاس کنید ! اگر موردی بود بنده در خدمتم ! ...

دوم هم اینکه ، اینکه دیگران چه برداشتی از قرآن میکنند یک بحث هست ! اینکه چه برداشتی رو به خورد عموم از قرآن و تشیع میدهند یک بحث دیگه .
     
  
مرد

 
soorena8: اما در تشیع صفوی امامت
من شیعه ام ولی هرگز با همچین باوری مواجه نشدم

من و بسیاری مانند من نه امام پرستیم نه چشم بسته به حرف علما گوش میدیم



فرض که اشکال نداره

اگر شما یقین کنی شخصی واقعا با اون خدایی که میپرستیم در ارتباطه و ارتباطش دو طرفه است و میتونه رابط صادق تو با خدا باشه ایا اطاعت مطلق از او رو بر خودت فرض نمیدونی
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: اگر شما یقین کنی شخصی واقعا با اون خدایی که میپرستیم در ارتباطه و ارتباطش دو طرفه است و میتونه رابط صادق تو با خدا باشه ایا اطاعت مطلق از او رو بر خودت فرض نمیدونی
اینجا باز هم دو مبحث مطرح میشه با این مضمون


وصایت:

وصایت به طوری که تشیع علوی می گوید و می فهمیم از اون نه انتخاب و نه انتصاب ، بلکه سفارش پیغمبر به معنای نشان دادن پیغمبر اسلام به مردم که پس از من عده ای معدودی در یک دوره موقتی باید بر شما حکومت کنند و فکر و راه مرا ادامه بدهند تا جامعه را در نهایت این زمان موقت به آستانه ای برسانند که امت تشکیل شده و در اون عوامل فساد و بردگی و استثمار و فریب مردم نابود شده و هر فردی در اونجا از مسلمانها به رشد و آگاهی سیاسی و خود اگاهی دینی رسیده و شایستگی این را پیدا کرده که بر اساس حکم دیگه اسلامی که بیعت و شورا باشه حاکم خودش را بعد از دوره وصایت انتخاب کنه ...

در تشیع صفوی وصایت عبارتست از یک رژیم وراثتی مثل دیگر رژیم های وراثتی و سلسله حکومت های ارثی که از پدر به پسر میرسد و از خویشاوند به خویشاوند و از نسل پیش به نسل بعد ...

و میبینیم امام اول بخاطر این امام اول است که داماد و پسر عموی پیغمبر است که بنیان گذار سلسله است و بعدی بخاطر اینکه برادرشه و بعدی پسرشه و بعد پسرشه فقط!

خود اصالت روی این فرد به نام امام نیست اصالت روی این تبار و وصایت و موروثی است .. توجیه وراثت در قدرت حکومت در طول تاریخ ..


---------

و مطلب دوم عصمت یا ارتباط امامان هست با خدا

در تشیع علوی :

عصمت به این معناست که رهبر مردم و رهبر جامعه ! کسی که رهبری سرنوشت مردم را داره و همچنین رهبری ایمان مردم را داره این باید معصوم باشه .. فاسد.. خائن .. ترسو .. ضعیف .. سازش کار .. پلید نباشه

این عصمت مشت بزرگ به دهان هر کسی است ، که ادعای حکومت اسلامی داره ولی ضعیفه پلیده فاسده و خیانت کار است ..این یک مانع بزرگه در راه رسیدن به حکومت قدرتهای پوشالی پلید .

و اعتقاد شیعه به عصمت همواره این اقلیت را وا میداشته است که در یک عصمت اجتماعی و فکری از تماس الودگی با قدرتهای آلوده محفوظ بماند و یک ضربه دائمی بوده در تاریخ اسلام که همه خلفا و وابستگان به خلفا که خود را جانشینان پیغمبر میدانستند و بیش از هر حاکم روم و یونان و شرق و غرب و یا مثل اونها حکومت بر مردم میکردند اونهارو اصل عصمت رسوا بکنه و محکوم و هرگز قابل تحمل و پذیرش نباشند ...

اعتقاد به عصمت یک پرده ای بود بین توده مردم و حکومت هایی که میخواستن از توده به نام دین بهره کشی کنند

ودر تشیع صفوی عصمت عبارتست از یک حالت فیزیولوژی خاص بیولوژی خاص که امامها دارند و از یک ماده خاصی ساخته شدند که اصلا اونها نمیتونن گناه کنند ! و بنده هم اگر اینجور ساخته میشدم که نمیتونم گناه کنم که تقوام به دو پول ارزش نداشت ! ... نمیتونم گناه کنم چه جور بیگناهیه ! دیوارم نمیتونه گناه کنه .. اصلا ذاتش یه جوریه که نمیتونه اصلا .. مثل اینکه ذاتش یه جوریه که شمشیر بهش کارگر نمشیده فلان امام ! هر وقت که .. ! زشته گفتنش اصلا

ذاته امام یک نوع عصمتی پیدا کرد که بعد امام متا فیزیکی شد .. یک موجود متا فیزیکی شد مثل جبرئیل مثل فرشته های دیگه خوب این چه فایده داشت .. ؟! هیچی فایده اش برای انها: بی فایده بودن اعتقاد به عصمت ...

ارزش انسانی نداشت چون امام معصوم فاقد قدرت گناه بود و ارزش علمی هم نداشت چون مردم نمیتوانند از موجودی که با انها فرق میکند سر مشق بگیرند

بعد توجیه خیانت هر حاکم .. اقا معصوم نیستن که دیگه ! .. اعتقاد به اینکه رهبر باید متقی باشه باید معصوم باشه مقصود اون دوازده تاست اونها هم که نیستن یکی هست که اونهم بعد میاد ! بنابراین در دوره غیبت که دوره عصمت هم تمام میشه هر فسادی و هر خیانتی موجه هست ما نمیتونیم ما معصوم نیستیم و فقط باید متوسل بشیم !

این است که رهبری شیعه از این قید شدید تقوا و عصمت ازاد شد ... در اصل عصمت در تشیع صفوی (ازاد شد)
     
  ویرایش شده توسط: soorena8   
مرد

 
ametis: در تشیع عقل جایگاه خیلی خیلی مهمی داره در استنباط هر چیز ..از قران تا دستورات شرع و همیشه مردم به پیروی از عقل تشویق شدند
اگر عقل بود هیچ انسانی که خداوند به اون کرامت داده نمیگفت من سگ درگاه حسینم!

ametis: یک طرز تفکر هم مربوط به ائمه ماست که دین رو میخواهند بر قلوب مردم جاری کنند و معتقدند اصلا تعداد و گسترش دین به هر نحوی مد نظر خدا نبوده
این حرف با این دو روایت موجود در کلیپ جور در نمیاد!
http://www.youtube.com/watch?v=3MRL85g613E
این وسط یکی دروغ میگه!
ametis: من و بسیاری مانند من نه امام پرستیم نه چشم بسته به حرف علما گوش میدیم
من بارها گفتم که اون بت پرست هم میگه بت رو نمیپرستم و اون گاو پرست هم مطمئنه که گاو آفریننده و خالق نیست و گاو رو نمی پرسته اما ناخودآگاه به اون سمت میره بدون اینکه خودش متوجه باشه
soorena8: ودر تشیع صفوی عصمت عبارتست از یک حالت فیزیولوژی خاص بیولوژی خاص که امامها دارند و از یک ماده خاصی ساخته شدند که اصلا اونها نمیتونن گناه کنند ! و بنده هم اگر اینجور ساخته میشدم که نمیتونم گناه کنم که تقوام به دو پول ارزش نداشت ! ... نمیتونم گناه کنم چه جور بیگناهیه ! دیوارم نمیتونه گناه کنه .. اصلا ذاتش یه جوریه که نمیتونه اصلا .. مثل اینکه ذاتش یه جوریه که شمشیر بهش کارگر نمشیده فلان امام ! هر وقت که .. ! زشته گفتنش اصلا
احسنت
     
  
مرد

 
soorena8: وصایت به طوری که تشیع علوی می گوید
soorena8: در تشیع صفوی وصایت عبارتست از یک رژیم وراثتی
سئوال من خیلی ساده بود و توضیحی در مورد اون چیزی که شما براش دو اسم تشیع و تشیع صفوی قائل میشی نخواستم

پراکنده کردن بحث اون رو متشطط میکنه

من چیزی رو به اسم تشیع صفوی نمیشناسم

این رو قبول دارم که در صفویه بواسطه اینکه شیعیان برای اولین بار تونستند بدون هراس از کشته شدن و مخالفتهای وحشتناک حکام قبلی و با اسودگی به تبیین نظام فکری خود بپردازند از طریق روایات و قران

اما در مورد تفاوت مفهوم امام

اولا امام خلیفه نیست هر چند اگر امام رو قبول کنیم بهترین فرد برای حکومت هم اوست

اما در مورد توارث ......

خدا در قران صریحا اشاره میکنه که امامت عهدی است که به ظالمین نمیرسه

ضمنا همه ائمه بع اون نظام توارث به امامت نرسیدن چون خیلی ها برادران دیگری داشتن ولی اون برادر بزرگتر امام نشده

وحتی اختلافات و شعباتی ایجاد شده که این نشون میده تفکر توارث در زمان خوده امام هم وجود داشته


ضمنا امامت و وصایت فقط به نسبت نیست گرچه نسبت داشتن هم مانع اون نمیشه

مثل هارون و یحیب و یوسف که فرزندان و برادر پیامبر بودند و پیامبر شدند

و اینکه پیامبر در اولین جلسه دعوت بسیاری از بزرگان رو دعوت کرد و حتی علی رو بعد از سه بار به وصایت معرفی کرد و شاید ترجیح این بود کس دیگری قبول کنه


اما با توجه به همه اونچه من میدونم تصورم اینه که پیامبر مرادش و تصمیم خداوند این بوده که بعد از نبی خداوند وصایایی معین کرده که بتونن هر چه از قران لازم است استخراج کنند تا جامعه به حدی برسد که توان اداره خودش رو پیدا کنه


اگر قران یک شارح مشخص داشت هرگز این قدر بین مسلمونها اختلاف نمیافتاد

اما نگذاشتند و دخالت کردند و البته خداوند هموااره راه رو نشون داده اما اجبار نکرده و اختیار با مردم است


soorena8: ارزش انسانی نداشت چون امام معصوم فاقد قدرت گناه بود و ارزش علمی هم نداشت چون مردم نمیتوانند از موجودی که با انها فرق میکند سر مشق بگیرند
به نظرت پیامبر هم همین شرایط را داشت یا نه و.......از کودکی انتخاب شد یا نه

به هرحال خدا باید کسی رو برای ارتباط دو طرفه با خودش انتخاب کنه

ضمنا امام ما با ما تفاوت نداره چون امام میفرماید

شیعتنا خلقو من فاظل تینتنا ...شیعیان ما از سرشت افرینش ما هستند

امام برگزیده خدا هست اما باز او هم مختار است که گناه کند یا نه اما از ابتدا مورد چنان تربیتی قرار میگیرد که به گناه فکر نکند


شما سیره پیامبر رو ببین

در کوچکی از دامن مادر جدا و مورد تربیت کسی قرار گرفت و نیز علی ع از هفت سالگی تحخت تربیت پیامبر بود و علی ع فرمود هر روز پیامبر بای از علم و ادب را بر من میگشود
و سایر ائمه هم همینطور

هم اکنون هم ا انسانها میتوانند با ورع و تقوا به مستجاب العوگی برسند که نمونه هاش هم تو تاریخ هست


خدا باوری بدون باور به پیامبران ممکن نیست


و وقتی پذیرفتیم پیامبران بوده اند طبق نشانه ها و ایات به وجود اوصیا هم پی میبریم


و وقتی همه را قبول کردیم دیگر دلیلی برای اینکه محمد ص اوصیائی نداشته باشد نیست

soorena8: این است که رهبری شیعه از این قید شدید تقوا و عصمت ازاد شد ... در اصل عصمت در تشیع صفوی (ازاد شد)

ما صراحتا حدیث داریم در الزام اناصب و .....

هر کس در زمان غیبت مهدی ما بنام او قیام کند یا حکومت ایجاد کند یا .......از ذکر اون صفت معذورم ولی به بدترین اسم نامیده شده


یعنی در زمان غیبت کسی حق تشکیل حکومت اسلامی رو نداره


بسیاری از علما که در ابتدا با خمینی بودن و بعد جدا شدن و تحریم شدن هم بخاطر این بود

خمینی قرار بود انقلاب کند و بعد خودش بره قم و رفت اماا قرار نبود برگرده و قرار بود حکومتی مثل بنی صدر و بازرگان شکل بگیره و خمینی خودش تاکید داشت که آخوندها در دولت دخات نکنند و خصوصا ریاسن جمهور و نخست وزیر نشوند

اما با هر بهانه قدرت طلبها اومدن و این شکل شد اوضاع


قمی ...شریعتمداری ...مرعشی ...شیرازی ...همگی با ولایت فقیه مخالف بودن و همه تحریم شدند سالها


ولایت فقیه ساخته منتظری است که نتیجه اون رو هم دید


شما به نامه های قدیمی علما به شاه ها بکن ...هیچکدوم مخالفت با حکومت اونها نداشتن و تنها انتظار داشتن در حدودی به احکام اسلام احترام بزارن

این نامه ها فراوانه از کاشانی و میرزای شیرازی بگیر تا همین شاه عزیز اخر

خیلی علما نامه مینوشتن و به بزرگی از شاه یاد میکردن و نکاتی رو هم تذکر میدادن

نه مدرس نه کاشانی هیچکدوم به فکر بر اندازی نبودن به فکر ایجاد حکومت اسلامی هم نبودن

چون به نظر شیعه حکومت اسلامی لازمه اش داشتن یک حاکم مسلمان واقعی است که متمایز باشه و در واقع معصوم باشه

اسلام مانند چلچراغی زیبا و عظبیم بود اما در میان دلهای مردم و در انتضار تا آنکه توانایی نصب انرا دارد بیاید و بر تارک دنیا نصبش کند اما در این میان کسی که این توانایی را نداشت تصمیم گرفت این کار را بکند و لاجرم بسیاری از این چلچراغ از بین رفت و شکست و از عزت نزد مردم و شکوه ان روز به روز کم شد و انچنان شد که امروز میبینیم


من صدها حدیث در مورد نحوه حکومت در زمان غیبت دارم که همه مغایر با وضع کنونی مملکت ماست


نه خدا و نه پیامبر و نه هیچ یک از ائمه باور به همچین شکل حکومتی نبودند


برداشت من اینه که اونها هم مسائل اعتقادی رو از حکومتی جدا میدونستند

تا همین اواخر هم تو همین مملکت مسلمون هم بودن ولی شراب و حجاب و ....ازاد بود علما هم کاری نداشتن مگر با مثلا تعظیم شعائر اختلاط داشت مثلا تو محرم بی احترامی میشد و یا امثال اون


زمان شاه عباس صفوی هم شراب و حجاب ازاد بود

حتی در همین اوئل انقلاب طالقانی معتقد بود شهر نو تهران نباید جمع بشه و همون طور که خونه نیاز به توالت داره شهر هم نیاز به جایی برای تخلیه برخی داره و میگفت این اعمال قابل حذف نیست بلکه باید هدایت و کنترل بشه


اما ادمی تندرو مثل خلخالی گفت امروز انقلاب شده و ما همه ادمهایی که از نظرمون خوب نیستن رو اگر بکشیم دیگه ادمه بدی نمیمونه و انقلاب هم که نسل بد و ادم بد تربیت نمیکمنه

کوته بینی اونروز باعث شده امروز همون نسل هم به راه طبیعت خودشون برگشتن و البته انقلاب اونهم با همچین سردمدارانی نمیتونه ضمانتی برای تزکیه یک ملت اونهم به شیوه ای که اونها میخوان باشه


هر کس با مبانی تشیع و رفتار امامان شیعه اشنا باشه یقین میکنه که رفتار این حکومت سنخیتی با ارمانها و اهداف ا تشیع نداره


اگر کسی میخواد معتقد بشه شیعه مدلهای حکومتی ای داره که با اصل تشیع متناقض هست همین دوره بهترین مثاله ----------------**
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
rostam91: اگر عقل بود هیچ انسانی که خداوند به اون کرامت داده نمیگفت من سگ درگاه حسینم!

واقعا اگر بود معنی این حرف درک میشد ...یکبار گفتم این حرفت مثل اینه که یک نفر بهت بگه نوکرتم ....و تو از فردا اون رو نوکر صدا کنی ...ایا عقل همچین استنباطی میکنه

اگر درک میشد که امام شخصیتی ممتاز و نماینده خداست و در وفای او هر چه کنیم کم است


یا ایها الذین امنو کونو انصار الله کما قالت عیسی ابن مریم للحواریین ....................

چکیده این ایه که بارها تکرار شده

ای مومنان یاوران خدا شوید همانطور که حواریون از طریق یاری عیسی ییاوران خدا شدند

پس میتوان با یاری ولی خدا یاور خدا شد

rostam91: این حرف با این دو روایت موجود در کلیپ جور در نمیاد!

جایگاه برخی روایات و البته رفتار برخی نمیتونه شاخص باشه

شما بارها روایاتی در عدم سب و استهزا اوردی از علی ع و برخی دیگر

در شیعه جز لعن و اونهم برای افرادی با نشانه های خاص که در قران اومده هر گونه سب و فحش و ناسزا و مسخره کردن حرامه

بهترین گواه هم فتوای علمای حال حاضر است

rostam91: من بارها گفتم که اون بت پرست هم میگه بت رو نمیپرستم و اون گاو پرست هم مطمئنه که گاو آفریننده و خالق نیست و گاو رو نمی پرسته اما ناخودآگاه به اون سمت میره بدون اینکه خودش متوجه باشه
فرقش اینه که یکی با دستور خداست و عینه توحیده و دیگری که بدون دستور خداست شرکه

در داستان بنی اسرائیل خدا شرط زنده شدن مرده رو کشتن یک گاو و مالیدن دم اون بر مرده کرد و این عینه توحیده

اگر کسی مانند کعبه را بسازد و بر ان سجده کند مرتکب کفر و شرک شده اما سجده به سمت کعبه چون بدستور خداست عین توحید است

تفاوت اینجا دقیقا در مورد دستور خداست

انچه خدا به ان دستر داده حتی اگر صورت شرک داشته باشد عین توحید است مانند سجده به سمت کعبه یا استلام حجد

و انچه خدا بدان دستور نداده عین کفر است ..مانند کسی که عبادت خدای احد را انجام دهد اما اعتقادی به کعبه نداشته باشدو به هر سمت خواست سجده کند
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: اگر درک میشد که امام شخصیتی ممتاز و نماینده خداست و در وفای او هر چه کنیم کم است
برای همین باید سگ درگاهش باشین؟
ametis: ای مومنان یاوران خدا شوید همانطور که حواریون از طریق یاری عیسی ییاوران خدا شدند
یاوران نه سگان، پیامبر اسلام هم یاوران زیادی داشت ولی خودشون رو سگان درگاه محمد خطاب نکردند و حاضر نشدند کرامت و شرافت انسانیشون رو به حیوانی مثل سگ تنزل بدن!!! ametis: در شیعه جز لعن و اونهم برای افرادی با نشانه های خاص که در قران اومده هر گونه سب و فحش و ناسزا و مسخره کردن حرامه
پس حتما روایتی که تو کلیپ نشون داده میشه مال اهل سنته نه تشیع شما بجای اینکه از خود نظر بدی که فحش و ناسزا در اسلام حرامه یا حلال ثابت کنی این روایات صحیح نیستند با دلیل و مدرک!
ametis: فرقش اینه که یکی با دستور خداست و عینه توحیده و دیگری که بدون دستور خداست شرکه
باز هم به بیراهه رفتی و از منظر خودت نگریستی!
اون بت پرست رو که خودش اسمش بت پرست نزاشته ما بهش میگیم بت پرست!
مشرکین مکه بر آیین محمدی بودن حج ابراهیمی رو به همین شکل خودمون در همین ایام انجام میدادن عمرع داشتند قربانی میکردند روزه میگرفتند طواق کعبه میکردند و خدا رو هم عبادت میکردند در جای جالی قرآن اشاره شده که اونها به الله ایمان داشتند اما چون درک درستی از خداوند نداشتند و فکر میکردند بخاطر گناهانشون نزد خدا آبرو ندارنند به اولیاء و صالحینشون متوسل میشدند و برای تجلی و نماد اون اوصیا و صالحان بجای اینکه برن سر قبرشون ازش تمثالی نمادین از چوب و سنگ می ساختند و جلوی اون دعا و عبادت میکردند عین همین کاری که تشیع انجام میده با این تفاوت که اینها قبر اوصیا و ضریحشون رو زیارتگاه قرار دادند و اونها بت اوصیا و بتکده رو!
     
  
مرد

 
اول اینکه صراحت گفتار من را ببخشایید و اگر نقدی هست امید است که بنده را مورد تفقد خود قرار دهید !

دوما بده اینجا سعی بر راضی کردن شما ! یا دیگران نیستم ! فقط عرض کردم ... با این دفاعیات تنها ضربه ای بیشتری به مذهب میزنید ! چرا که وقتی خود انسان دچار تناقض ، و پارادوکس های اساسی است ! و به چیزی که میگه ایمان راستین نداشته باشه و خودش هم شک داشته باشه ! و فقط بخاطر اینکه علاقه مند هست یا فکر میکنه درسته ! دیگران هم به او بدبین میشوند و تناقضات پی در پی و توجیهات پی در پی ! نتیجه ای عکس خواهد داد .


ametis: سئوال من خیلی ساده بود و توضیحی در مورد اون چیزی که شما براش دو اسم تشیع و تشیع صفوی قائل میشی نخواستم

پراکنده کردن بحث اون رو متشطط میکنه

من چیزی رو به اسم تشیع صفوی نمیشناسم

سوال شما قرار نیست جواب ساده داشته باشه ! چرا که وقتی از پایه با هم اختلاف نظر داریم در نتیجه من اگر بگویم آری ! شما همان مفهوم خود را برداشت میکنید ! اگر بگویم خیر ! باز هم خیر! که میخواهید برداشت میکنید !

لذا لازم است که ابتدا توضیح داده شود ! چه امامی ! چه شرایطی ! بعد سپس بگویم با این شرایط آری !

ametis: خدا در قران صریحا اشاره میکنه که امامت عهدی است که به ظالمین نمیرسه

ضمنا همه ائمه بع اون نظام توارث به امامت نرسیدن چون خیلی ها برادران دیگری داشتن ولی اون برادر بزرگتر امام نشده

وحتی اختلافات و شعباتی ایجاد شده که این نشون میده تفکر توارث در زمان خوده امام هم وجود داشته

چند بار اشاره کردم ! که شما درگیر اینکه قرآن چی گفته یا احادیث چی گفتند نشوید ! دلایل اون واضح و شمرده عرض کردم !

به اندازه کافی با اینگونه دفاعیات آشنا هستم ! و با اینگونه دفاعیات بزرگ شدم ! و جوابش هم دارم از خود قران از خود احادیث ! همون چیزی که اهل تسنن هم بهش استناد میکنن تا حدودی و علاوه بر اون احادیث خود شیعی .

اگر میخواهید در این مسیر قدم بزارید من نه وقت این بحثای کلیشه ای رو دارم نه حوصلشو ! شما هم بفرمائید از تشیعتان دفاع کنید !

یا باید این سفسطه گری ها رو تعطیل کنید ! و به عقل خودتون و منطق و شعور رجوع کنیم ! و با اصل قرآن و مفهووم نمادین و سمبلیک اون جلو برویم ! یا اینکه بفذمائید دفاع منطقی خود را ادامه دهید )چیزی که خود هم به آن ایمان ندارید )

نه اینکه در این قسمت قرآن گفته امامت عهدیست که به ظالمین نمیرسد ! باز بنده برم یک آیه بیارم که میرسد ! باز شما برید بیارید که نه نمیرسد باز ...و این رو انقدر کش بدهیم که هیچی حاصل نشود . این یعنی بیهودگی و سفسطه گری ! که کار تشیع صفوی مصلحت اندیشی است !!

هر جا که لازم داشته باشد ! از احادیث ساخته روحانیون حکومتی ! میاورد و جواب میدهد .

همینطور که قرآن میگوید

فويل للذين يكتبون الكتاب بايديهم ثم يقولون هذا من عند الله ليشتروا به ثمنا قليلا فويل لهم مما كتبت ايديهم و ويل لهم مما يكسبون (79)

پس واى بر آنها كه نوشته ‏اى با دست خود می‏نويسند، سپس می‏گويند: «اين، از طرف خداست.; س‏ذللّه تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه بادست خود نوشتند; و واى بر آنان از آنچه از اين راه به دست میآورند


-----------

اما در این مورد که آیه اوردید

میتوان اینگونه هم برداشت نمود که : امامت یا رهبری یک حکومت شیعی با توجه به تفکرات ! مردم شیعی علوی)طبیعتا به یک ظالم نمیرسد ... چرا که همینطور در بالا اشاره کردم اون تفکرات تشیع علوی .. حکومت ظالم بر خود را بر نمیتابد ! اما تفکرات تشیع صفوی ! حکومت ظالم بر خود را به شرط داشتن حُب ائمه قبول میکند همانطور که حکومت شاه عباس صفوی(با اینکه حرم سرا داشت مشروب خور بود و ....... را قبول دار شد . ametis: ما صراحتا حدیث داریم در الزام اناصب و .....

هر کس در زمان غیبت مهدی ما بنام او قیام کند یا حکومت ایجاد کند یا .......از ذکر اون صفت معذورم ولی به بدترین اسم نامیده شده


یعنی در زمان غیبت کسی حق تشکیل حکومت اسلامی رو نداره


بسیاری از علما که در ابتدا با خمینی بودن و بعد جدا شدن و تحریم شدن هم بخاطر این بود

خمینی قرار بود انقلاب کند و بعد خودش بره قم و رفت اماا قرار نبود برگرده و قرار بود حکومتی مثل بنی صدر و بازرگان شکل بگیره و خمینی خودش تاکید داشت که آخوندها در دولت دخات نکنند و خصوصا ریاسن جمهور و نخست وزیر نشوند

اما با هر بهانه قدرت طلبها اومدن و این شکل شد اوضاع


قمی ...شریعتمداری ...مرعشی ...شیرازی ...همگی با ولایت فقیه مخالف بودن و همه تحریم شدند سالها


ولایت فقیه ساخته منتظری است که نتیجه اون رو هم دید


ولایت فقیه به این صورت ساخته و پرداخته ! مصباح یزدی است نه منتظری ! . ametis: شما به نامه های قدیمی علما به شاه ها بکن ...هیچکدوم مخالفت با حکومت اونها نداشتن و تنها انتظار داشتن در حدودی به احکام اسلام احترام بزارن

این نامه ها فراوانه از کاشانی و میرزای شیرازی بگیر تا همین شاه عزیز اخر

خیلی علما نامه مینوشتن و به بزرگی از شاه یاد میکردن و نکاتی رو هم تذکر میدادن

نه مدرس نه کاشانی هیچکدوم به فکر بر اندازی نبودن به فکر ایجاد حکومت اسلامی هم نبودن

چون به نظر شیعه حکومت اسلامی لازمه اش داشتن یک حاکم مسلمان واقعی است که متمایز باشه و در واقع معصوم باشه

اسلام مانند چلچراغی زیبا و عظبیم بود اما در میان دلهای مردم و در انتضار تا آنکه توانایی نصب انرا دارد بیاید و بر تارک دنیا نصبش کند اما در این میان کسی که این توانایی را نداشت تصمیم گرفت این کار را بکند و لاجرم بسیاری از این چلچراغ از بین رفت و شکست و از عزت نزد مردم و شکوه ان روز به روز کم شد و انچنان شد که امروز میبینیم


من صدها حدیث در مورد نحوه حکومت در زمان غیبت دارم که همه مغایر با وضع کنونی مملکت ماست


نه خدا و نه پیامبر و نه هیچ یک از ائمه باور به همچین شکل حکومتی نبودند


برداشت من اینه که اونها هم مسائل اعتقادی رو از حکومتی جدا میدونستند

تا همین اواخر هم تو همین مملکت مسلمون هم بودن ولی شراب و حجاب و ....ازاد بود علما هم کاری نداشتن مگر با مثلا تعظیم شعائر اختلاط داشت مثلا تو محرم بی احترامی میشد و یا امثال اون


زمان شاه عباس صفوی هم شراب و حجاب ازاد بود

حتی در همین اوئل انقلاب طالقانی معتقد بود شهر نو تهران نباید جمع بشه و همون طور که خونه نیاز به توالت داره شهر هم نیاز به جایی برای تخلیه برخی داره و میگفت این اعمال قابل حذف نیست بلکه باید هدایت و کنترل بشه


اما ادمی تندرو مثل خلخالی گفت امروز انقلاب شده و ما همه ادمهایی که از نظرمون خوب نیستن رو اگر بکشیم دیگه ادمه بدی نمیمونه و انقلاب هم که نسل بد و ادم بد تربیت نمیکمنه

کوته بینی اونروز باعث شده امروز همون نسل هم به راه طبیعت خودشون برگشتن و البته انقلاب اونهم با همچین سردمدارانی نمیتونه ضمانتی برای تزکیه یک ملت اونهم به شیوه ای که اونها میخوان باشه


هر کس با مبانی تشیع و رفتار امامان شیعه اشنا باشه یقین میکنه که رفتار این حکومت سنخیتی با ارمانها و اهداف ا تشیع نداره


اگر کسی میخواد معتقد بشه شیعه مدلهای حکومتی ای داره که با اصل تشیع متناقض هست همین دوره بهترین مثاله ----------------**
داستان اینکه چرا ! عالمان در طی این ۴۰۰ سال اعتراضی به حاکمان نمیکردند از این قرار است . که بعد از دوره صفوی علما به عنوان نائب امام زمان و حاکم به عنوان کسی که نیابت گرفته از این عالم شناخته شد .

قبل از اون روحانیون شیعه در طول ده قرن پاسدار پرچم حسین بودن در طول ده قرن عاملین خطر برای حکومت های فاسد بودند .. و علمای شیعه که در طول ده قرن در کنار مردم بودند جاشون رو عوض کردند ! دیدیم که در کنار حاکم قرار گرفتند !

از اینجا همه چیز عوض شد در کتاب وعاظ السلاطین که یکی از از کتاب های خوبه بحثی داره به اینکه اصولا علمای شیعه (اقای هانری لائوس هم یک بحثی شبیه به این داره) یک امتیاز بزرگ به همه علمای مذهبی دنیا دارن و حتی اهل تسنن !

که این علما اصولا مقامهای ازادند در قید و بند یک نظام نیستند (نظام حاکم حالا چه شیعی یا چه سنی باشه یا غیر مذهبی باشه فرقی نداره اصولا ارتباطی ندارند از لحاظ زندگی از لحاظ اقتصادی و .)و کارمند جایی نیستند از لحاظ اقتصادی به خصوص وابسته به توده مردمند .. توده مردم هستند که انها را اداره میکنند بزرگ میکنند و به انها قدرت میدند

پس منشا نفوذشان .. مقامشون و حیثیتشون و قدرتشون و حتی اقتصادشون توده مردمند و برای همینم هست که بر خلاف اهل تسنن که علما و روحانیون رسمیشون ابلاغ دارند از حکومت رسمی درست مثل مقامات دیگه دولتی ..

این تحلیل جامعه شناسی نشان میده که چگونه نقش اجتماعی علمای شیعه با نقش اجتماعی علمای سنی متضاد بوده .. اینها همواره در توی مردم بودند و در برابر نظام حاکم و اون علما همواره جزئی از دستگاه حاکم بودند

عالم شیعی حتی اون کسی که خیلی هم دارای حسن صداقت نباشه ناچار است که زندگی خودش رو بر اساس تقوایی طرح کنه که مورد قبول مردم باشه اگر نه به کلی نابود شده .. حتی اگر نظام حاکم هم بخواد نگهش داره دیگه نمیتونه چون از توده و افکار مردم تغذیه میکنه هم مادی هم معنوی



در دوره صفویه این روحانیت شیعه در عین حالیکه باز به نسبت نظام های کلیسایی و سازمان های رسمی مذاهب دیگه کاملا با انها قابل مقایسه نیست در کنار حاکم قرار میگیره و در کنار شخص حاکم ..

در اینجا تشیع تغییر جهت میده .. تشیع ضد وضع موجود تشیع طبق وضع موجود میشه .. تشیعی که به عنوان یک نیرو در برابر حاکمیت بود به عنوان یک نیرو در کنار و پشت این قدرت می ایسته و ازش جانبداری میکنه .. نقش و کارش هم عوض میشه

تشیعی که حالت انتقادی به وضع موجود حاکم داشت حالا یک رسالت تازه دارد و ان حالت توجیهی است

عالم شیعی که پرهیز داشت با تماس از قدرتمندان و همواره اصطلاح معمولی شیعی برای قدرتمندان یک اصطلاح مشترک داشت به نام ولمه .. حالا این شخصیت که پرهیز داشت با تماس ولمه به سادگی همکار و همگام و همنشین این قدرت ها میشه ! و بعد در نظر مردم هم بد نمیشه ! و بد نیست

درسته که این حاکم فاسد است درسته که در همین عالی قاپو خانه هایی میبینیم که مثل خانه های بغداد کلکسیون چنگ و الات موسیقی و مشروب داره درست مثل خلفای بغداد و حاکم صفوی هم اهل همه فرقه است .. اما این مانع از این نمیشه که جامعه و وجدان شیعی نتونه تحمل کنه وقتی میبینه یک روحانی بزرگ و عالم بزرگ و با تقوای بزرگ و نابغه شیعی مثل شیخ بهائی که از مفاخر ماست با او همکار است و همراه است .جامعه میپذیره و تحمل میکنه این دو چهره را در کنار هم ..

چرا ؟ برای اینکه این فرد این حاکم در عین حال که مثل خلفا حکومت میکنه و زندگی میکنه درسته اما حُب (عشق) علی در دل داره و این همه چیز را توجیه میکنه و انتقام حسین را داره میگیره و این همه چیز را توجیه میکنه !

برای چی ؟! برای اینکه روایت استت روایت از خود خداست و حدیث قدسی است و الان هم منتشر میشه ! .. همین الان !

محب علی در بهشت است ولو عاصی بر من باشد و مبغض علی در دوزخ ولو مطیع من باشد !

خوب این هم یک عاصی بر خداست ! ولی محب علی است بنابراین مبراست و در بهشت است

دو تا دستگاه میشه یکی دستگاه خدا و یکی هم دستگاه علی ..

نه تنها دو تا است بلکه با هم رقابت دارند نه تنها رقابت دارند بلکه علی برده و خدا باخته ..

تمام اون ترازو و قیامت و عدل و اینا هیچی ! حب مثل یک مایه اسیدی همه را میخوره و از بین میبره و حتی از این بالاتر مگر نمیگه که این گناه میکنه الوده است و خیانت میکنه اما یک اصل است که ((یبدل الله سیئاتهم حسنات)) یعنی کسی که ولایت مولا علی را داشته باشد سیئات و بدی هاش تبدیل میشه به حَسنات و خوبی ها

بنابراین محب علی اگر ادم زرنگی باشه باید شب و روز از پلیدی و خیانت و گناه و بدی غفلت نکنه تا مایه های بیشتری جمع کنه برای تبدیل به حَسَنات شدن

از اینجا میبینیم که داره جدا میشه یک چیز تازه داره بوجود میاد به نام تشیع صفوی .. میبینیم که فرق کرده .. توضیح ها تازه است .. حرف ها تازه است

شخصیت ها تازه نیست باز علی همون علی است باز محبت علی است ..همون ولایته .. همون چیزهایی که بود از زمان پیغمبر بود اما یکجور دیگه انگار وضع شده یک وضع دیگه است یک چیز دیگه ضد حرف های قبلی است
     
  ویرایش شده توسط: soorena8   
مرد

 
rostam91: برای همین باید سگ درگاهش باشین؟
ametis:
ای مومنان یاوران خدا شوید همانطور که حواریون از طریق یاری عیسی ییاوران خدا شدند

یاوران نه سگان، پیامبر اسلام هم یاوران زیادی داشت ولی خودشون رو سگان درگاه محمد خطاب نکردند و حاضر نشدند کرامت و شرافت انسانیشون رو به حیوانی مثل سگ تنزل بدن!!!
دقیقا ببینید در تشیع حقیقی با اصل قرآن هیچ تضادی وجود ندارد چرا که معنی یاور حسین ! بعنی ادامه دهنده راه او ! یعنی کس یکه از او پیروی میکند ! و یک شیعی حسینی هیچ وقت سگ درگاه او نیست بر عکس ! در کنار اوست ! بزرگ و با شهامت و دارای عزت نفس است



شفاعت را قبول دارم حتی شفاعت خاک را .. حتی شفاعت خاک حسین را قبول دارم .. اما به معنای تشیع علوی

تشیع صفوی همین شفاعت خاک را قبول دارد به این شکل که علی حسین زینب فاطمه ابوالفظل منو شفاعت میکنه ..چه جوری شفاعت میکنه ؟! درست مثل یک ادم متقلب دزد و خیانتکاری که یک پرونده سنگین جنایی تو دادگاه داره اما یک قاضی دوست داره و محبت او را در دل خودش جا داده .. قاضی یک جور درش میاره ..

امروز در تشیع صفوی که دیگه حتی بدتر پارتی بازی که میکنن بدهی مالیاتی رو ندیده میگیرند یا کم میکنند ..یا اینکه پرونده جرم را نفی میکنند .. در تشیع صفوی شفاعت خود اون پرونده جرم را تبدیل پرونده خدمت میکنه .. این - رو + میکنه ..

شفاعت در تشیع علوی عبارتست از:

تاثیری که خاطره حسین و تجدید خاطره او .. شناختن او .. ارادت ورزیدن به او .. احساس نسبت به او در من اثر تغییر دهنده ایجاد میکنه و من ذلیل و زبون را .. یاداوری یا دیدن خاک او .. ارامگاه او شرح حال او .. عشق به او .. با شهامت .. فداکار .. بزرگ اندیش و ازاده بار میاره و من را مستحق نجات میکنه

بنابراین من ذلیل و ضعیف و زبون را که از زندگی همیشه در برابرش میلرزم که از بین نرم و همه شخصیتم شماره لیست حقوقم است چقدر مرد های معمولی (نه تنها خود حسین حتی یاران او) به چه سادگی جانشان را باختند سخاوتمندانه .. خود این دیدار در من اثر شهامت بیشتر.. ظرفیت بیشتر .. تحمل و ازادگی و روح ایمان و اعتقاد و مردانگی را تقویت میکنه و منو شایسته نجات میکنه و این شفاعت .. تقلب کردن تو دستگاه و دفترو اینها نیست ..
نجات در تشیع علوی و حساب و کتاب یک ذره رد خور ,و یک ذره اب خور نداره .
     
  
صفحه  صفحه 35 از 74:  « پیشین  1  ...  34  35  36  ...  73  74  پسین » 
مذهب
مذهب

Real Islam - اسلام راستین

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA