ارسالها: 827
#4
Posted: 30 May 2011 15:22
من وقتی اسم مرگو می شنوم کنجکاویم گل می کنه به راستی اون دنیا چه شکلیه?
هر حکومتی که شادمانی را از مردمان بگیرد شکست خواهد خورد و برانداخته خواهد شد.
cyrus the great.king of persia ************************** امپراطور ایران.کوروش بزرگ
ارسالها: 101
#5
Posted: 30 May 2011 15:44
فكر لپ تاپم و فیلمهای توش
«هیچ دینى بالاتر از حقیقت وجود ندارد»
ارسالها: 2642
#6
Posted: 30 May 2011 15:54
به رمز و رازهای پشتش فكر میكنم. بعضی وقتا هم فكر میكنم مرگ خودش یه راه نجاته
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2470
#8
Posted: 30 May 2011 17:24
یه کم بچه تر که بودم وقتی به مرگ فکر می کردم حس می کردم مغزم شروع می کنه به بزرگ شدن و اونقدر رشد می کنه که در سرم جا نمیشه...حالا حسی ندارم...اصلا بی تفاوت شدم..گاهی فقط فکر میکنم خیلی احمقانه می کنه زندگی رو فقط همین..کلا مرگ پایان احمقانه ای به نظر می رسه گاهی
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 1079
#10
Posted: 30 May 2011 20:36
plangton31: اگه واقعا مرگ پایان همه چیز باشه...
آره اون وقت زندگی خیلی احمقانه است
پلانكتون من چندتا سوال ازت دارم
اساسا هر چیزی كه در زندگی ماست هدفمند هستش
به عنوان مثال شما وقتی یك خودرو میسازی هدفی براش داری و مهمترین هدفت سواری گرفتن از خودرو و جابجایی زودهنگام و راحت هستش.
پس تو برای خودرو فلسفه بافتی سپس اون فلسفه روتبدیل به نوآوری و خلاقیت كردی انگاه در راستای علم اون رو محقق كردی .
حالا شما بگو چجوری برای مرگ فلسفه میبافی و ذهنت رو وهمیات پر میكنی در صورتی كه هنوز از هیچی خبر نداری و برنامه ی خاصی برای بعد از مرگ نداری؟
آنگاه شما وقتی نمیدونی قبل از تولد كجا بودی چجوری میخوای با منطق اثبات كنی بعد از مرگ كجا میری ؟
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس