ارسالها: 2554
#136
Posted: 29 Apr 2013 08:33
rostam91: چرا بعد از اون روز ایشون اون سخنانی که میخواست مکتوب کنه رو نکرد؟! اینقدر حالش خوب شده بود که بره مسجد و جلوی ابوبکر رو بگیره، نمیتونست بگه برام قلم و کاغذ بیارین و در حضور همه تو مسجد مکتوب کنه؟!
اون چیزیکه از تاریخ مکتوب شده و بدست ما رسیده حاکی از اینه و من بر اساس اونها حرف میزنم
حالا بعد ۱۴۰۰ سال شما همه حرفات شده اینکه چرا علی ع آب رو تو لیوان نخورد و چرا پیامبر به موقع اتاق خواب عوض نکرد و چرا نامه ننوشت و چرا علی ع قصاص نکرد و چرا و چرا
این سخیف ترین نوع مباحثه است و مستاصل شدن شماست
ما فقط بر اساس اسناد مکتوب میتونیم با هم بحث کنیم
من از کتب شما مدارکی ارائه کردم دال بر اینکه عمر در روزهای اخر حیات پیامبر علیرغم درخواست رسول خدا برای نوشتن وصیت از این عمل جلوگیری کرد و گفت این مرد هذیان میگوید ))وصیت نوشتن هذیان است؟)) و نیز در حضور حضرت رسول با دیگران منازعه و پرخاش کرد
شما جواب اینو بده اگه میتونی
مگر عمر نیود که بار قبل در مقابل رسول خدا صداش رو بالا برد همراه ابوبکر و خدا هشدار داد که در مقابل پیامبر صدا بلند نکنید که در این صورت اعمال شما هبط میگردد
در يك مورد آمده است: «فقال بعضهم: إنّ رسول الله قد غلبه الوجع، وعندكم القرآن، حسبنا كتاب الله».(12)
در تعبير ديگر آمده است: «فقال عمر: انّ رسول الله قد غلب عليه الوجع، وعندكم القرآن، حسبنا كتاب الله».(13)
در تعبيرى شبيه به همان آمده است: «فقال عمر: إنّ النّبى قد غلب عليه الوجع، وعندكم القرآن، حسبنا كتاب الله».(14)
و در جاى ديگر نيز به اين صورت نقل شده است: «قال عمر: إنّ النّبى غلبه الوجع، وعندنا كتاب الله، حسبنا».(15)
12 . صحيح بخارى، كتاب المغازى، باب 84، ح 5 .
13 . صحيح مسلم، كتاب الوصية، باب 6، ح 8 .
14 . صحيح بخارى، كتاب المرضى، باب 17، ح 1 .
15 . همان مدرك، كتاب العلم، باب 39 (باب كتابة العلم)، ح 4 .
همان گونه كه در بعضى از روايات صحيح بخارى آمده است: «فاختلفوا وكثُر اللَّغَط; آنها اختلاف كردند و هياهو و داد و فرياد زياد شد».(23)
در چهار روايت در صحيح بخارى و صحيح مسلم آمده است: «فتنازعوا ولاينبغى عند نبىّ تنازع; به نزاع و كشمكش پرداختند در حالى كه اين كار در محضر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شايسته نبود».(24)
در سه روايت در صحيح بخارى و مسلم (با اندكى اختلاف در تعبيرات) آمده است: «فاختلف اهلُ البيت فاختصموا، فكان منهم من يقول: قرِّبوا يكتب لكم النبىّ كتاباً لن تضلوا بعده، ومنهم من يقول ما قال عمر; اهل خانه اختلاف كردند و با هم به درگيرى و خصومت پرداختند. برخى از آنها مى گفتند: قلم و دوات را حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسد كه پس از آن هرگز گمراه نشويد و برخى نيز سخن عمر (كه بيمارى بر پيامبر غلبه كرده) را مى گفتند».(25)
23 . صحيح بخارى، كتاب العلم، باب 39، ح 4 .
24 . صحيح بخارى، كتاب الجهاد والسير،باب175،ح1;كتاب المغازى،باب84، ح 4; كتاب الجزيه، باب 6، ح 2; صحيح مسلم، كتاب الوصية، باب 6، ح6.
25 . صحيح بخارى، كتاب المرضى، باب 17، ح 1; كتاب المغازى، باب 84، ح5; صحيح مسلم، كتاب الوصية، باب 6، ح 8.
پس ببینکه افراد حاضر دو گروه بودن یک عده همراه عمر و یک عده بر علیه او وبا هم مجادله داشتن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#137
Posted: 29 Apr 2013 08:57
rostam91: چه کسی بجای پیامبر در زمان بستری بودنش پیش نماز مردم مدینه بود؟ پاسخ ندادی!
علی ع لحظه ای از نزد پیامبر دور نمیگردید و البته عایشه بدون اجازه پدرش را به نماز فرستاد که پیامبر به هوش امده و به سختی جلوی این کار را گرفتند
rostam91: ببین شما ایمان اون افراد رو با ایمان خودت مقایسه نکن و باز هم به آیه نگاه کن با چشم دل نگاه کن ، خداوند بطور واضح میفرماید" بهشت را برای آنان آماده ساخته است" و قبلش میگه که هم خدا از اونها راضیه و هم اونها از خداوند راضی!
منم ایه رو دیدم ومیگم این تضمینی بر بهشت نیست خدا پاداش کار اونها رو گفته یعنی در اون لحظه اگر میمردند جایگاه اونها بهشت بوده اما این به معنی تضمین دادن نیست ضمنا شما یکجایی همه ادمها رو جایز الخطا و غیر معصوم میدونی و بعد اینجا صحابه رو جدا میکنی ....چه خبره ...اونها هم جایز الخطا بوذدن
نمونه هم برات او.ردم که خدا کسانی رو به بهشت بشارت داده اما از بین اونها بعدا یکی گناه های بزرگ انجام داده و از شمول ایه خارج شده
rostam91: در عبادات و معنویات هم شکی نیست که پیامبر از همه بالاتره و هر کس معنویاتش بالاتر باشه اشتباهات دنیویش هم به مراتب کمترحتی در زمان حال و برای مردم عادی !
منظور منهم تفاوتهای پیامبر با مردم عادی است همنکه شما هم اقرار داری هرگز کسی به پای پیامبر نمیرسه نشون میده ایشون با مردم عادی فرق داشته و البته تفاوتش در خلق و خو و عباداتش بوده و شناخت خدا نه در غذا و اب و اعمال روزمره دنیوی
rostam91: بله ولی نه گذشت از خون دختر پیامبر و سیده نساء اهل الجنه ، در ضمن علی این گذشت و مردانگی رو داشت بقیه قبیله بنی هاشم هم اونقدر بزرگوار و با سخاوت بودند؟! یعنی کسی از بین اونها پیدا نمیشد که به خونخواهی بلند بشه؟!
علی بزرگ بنی هاشم بود از لحاظ مقام وهمه تبعیت میکردن ضمنا گذشت مراتب داره که برترین اونها باز هم نزد علی است مثل سخاوت و شجاعت و علم و......
rostam91: تازه پس از قرنها که وفات بوده از سال ۷۱ به این سو اونو تغییر دادید به شهادت؟!
ما بهتر میدونیم الگو برامون کیه و چیه
ضمنا از اول برای ما شهادت بوده و تا اخر هم هست و اینها سیاست است که حتی امروز میگه جناب عایشه و جناب عمر باید بگین ولی ما نه قبلا میگفتیم نه الان
علی ع در اون زمان مصلحت رو بر این رفتار دیدن اما امامان ما بعدتر و البته همه اهل بیت مارو سفارشاتی کردن که به اونها عمل میکنیم
rostam91: بر اساس کدوم فرموده علی این حرف رو میزنی؟ یعنی کسی همسرش رو بکشن بعد قاتلین همسرش بخوان از موقعیت سوء استفاده کنند و طرف رو دعوت کنند سر سفره ، طرف باید دعوت قاتلین رو بپذیره چون رد دعوت جوانمردی نیست! چه جالب! یعنی علی با اینکه میدونست عمر میخواد ازش سوء استفاده کنه بازیچه دست عمر شد و برای اینکه رد دعوت از جوانمردی به دور بود رفت سر سفرش نشست! (شاید دلش برای تاس کباب لق زده
هر کار کنی این بی ادبی همراهت هست ))لق زده ((
اول بگم این داستان با روایتی ضعیف در مورد علت ممنوعیت متعه عنوان شده تا باز پیراهن عثمانش نکنی
اصل داستان دلالت بر علت ممنوعیت متعه توسط عمر و بدعت نهادن این امر توسط اوس داره و میگه که حضرت علی خواهر عمر رو یک شب صیغه کرد و عمر چون به غیرت چجاهلی اش بر خورد متعه رو حرام کرد که دیگه همچین اتفاقاتی برا خواهرش نیفته و اگر افتاد بتونه صیغه کننده رو مجازات کنه
البته اقای رستم من طبق فرمایش دوستان از نقل این داستان خودداری کردم و من بعد هم میکنم منتها هراز گاهی اشاره میکنی به اون و باعث میشی من توضیح بدم
حضرت علی عمر رو در دنیا بخشیده و وقتی بخشیده یعنی باهاش حرف میزده مشورت میداده و خونه اش هم شاید میرفته
ضمنا حضرت علی با این رفتن به خونه عمر عملا اون رو مستاصل کرد چون عمر میخواست ثابت کنه حضرت دروغ گفتن اما وقتی دید شب خواهرش صیغه علی ع شده همه نقشه رو بر باد رفته دید و جنگ رومغلوبه و همه چی رو بر باد رفته
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#138
Posted: 29 Apr 2013 09:07
بررسی اجمالی عملکرد خلفا اول ابوبکر
جناب ابوبکر
ا-پيامبر دو روز قبل از وفاتشان سپاهي را به فرماندهي جوان 18 ساله اي به نام
(اسامةبن زيد) براي جنگ با روميان بسيج كرد و همه را مامور كرد كه در سپاه حاضر شوند و متخلفين را لعنت فرمودند با اين وصف گروهي از جمله
ابوبكر و عمر به بهانه جوان بودن فرمانده كه هنوز صورتش مو درنياورده از حضور در سپاه سر،باز زدند.
پيامبر از اين كار بسيار عصباني و متاثر شدند و در حاليكه تب داشتند و سر مبارك را بسته بودند و پاها را به زور به زمين ميكشيدند از منزل به مسجد رفتند و بر فراز منبر پس از حمد الهي فرمود:
«اگر امروز در فرماندهي او تشكيك ميكنيد و طعنه ميزنيد قبلا هم در فرماندهي پدرش طعنه ميزديد».
2-جسد پيامبر صلي الله عليه و آله را رها كرد براي رسيدن به خلافت و به سوي سقيفه شتافت.
3- عايشه گفته:
فاطمه {سلام الله عليها}ميراث خود را در مدينه و فدك و باقيمنده خمس را از ابوبكر طلب كرد اما وي از پرداخت آن به فاطمه خودداري كرد و
فاطمه بر اوخشمگين شدو با او قهر كرد و حرف نزد تا روزي كه شهيد شد.
جالب اينجاست كه بخاري در كتاب صحيح خود در كتاب الشهادات باب من امر بانجاز الوعد ،ح3ج3 ص236 ميگويد:
پس از رحلت پيامبر جابر بن عبد الله ادعا كرد: كه آن حضرت به او وعدۀ دادن چيزهايي را داده بود ،ابوبكر سه بار دستش را پر كرد و در هر نوبت پانصد درهم به او داد.
ازشما مي پرسيم:
چرا ابابكر ادعاي جابر را بدون هيچ گواهي رد نكرد اما ادعاي حضرت زهرا سلام الله عليها را رد كرد؟؟؟؟!!!!!
آيا جابر با تقوا تر و راستگوتر ازآن حضرت بود؟؟!!در حالي كه:
به شهادت آيۀ تطهير حضرت زهرا سلام الله عليهامعصوم هستند.
به فرموده پدرشان فاطمه سرور زنان است0(منبع صحيح بخاري كتاب الاستئذان
باب من ناجي... ح1،ج8،ص79)
به فرموده رسول خدا فاطمه سرور زنان اهل بهشت است-فاطمه پاره تن رسول خداست
(صحيح بخاري باب مناقب قرابةالرسول ج5 ص 25و26)
چرا شهادت علي عليه السلام و ام ايمن را در تاييد سخنان زهرا سلام الله عليها نپذيرفت؟؟!!!
4- عملکرد دیگر ابوبكر اين بود كه دستور داد پانصد حديث از پيامبر را آتش بزنند و از نقل حديث از آن حضرت جلوگيري ميكرد آن هم پيامبري كه قران اورا از هوي و هوس پاك ميداند و امين وحي خدا ميداند(منبع كنز العمال ج10 ص285،ح29460)
5-حضرت زهرا به خشم آورد در حاليكه پيامبر فرموده بود:
(هر كه او را به خشم آورد مرا به خشم آورد،و هركه مرا به خشم آورد خدا را به خشم آورده است)منبع (صحيح بخاري باب مناقب قرابةالرسول ح 3،ج5 ص 26)
وآن بانوي بزرگوار تا زماني كه به شهادت رسيد با او حرف نزد(منبع صحيح بخاري كتاب المغازي،باب غزوةخيبر ح39،ج5،ص77)
و ابن قتيبه در كتاب الامامه و السياسه ج1ص20 از حضرت زهرا نقل كرده كه فرمودند:
به خدا قسم پس از هر نماز ي كه مي خوانم تو را نفرين ميكنم.
6-كار خلافت بعد از خود را ميان اصحاب به شوري نگذاشت- آنچه كه اهل سنت درباره خلافت اعتقاد دارند- بلكه عمر را جانشين خود قرار داد. پس بنابراين به اهل سنت هم ظلم كرده!!!؟؟؟
7- ابوبكر به پيامبر صلي الله عليه وآله نسبت داد كه آن حضرت فرمود ((ما پيامبران ارث نميگذاريم)) اين سخن درصحيح بخاري باب غزوةخيبر ح37،ج5ص177 نوشته شده و حال اينكه قراندر سوره نمل آيه 16 به روشني ميفرمايد (وَ وَرِثَ سليمان داود)
يعني سليمان از داود ارث برد. پس تا اينجا هم دروغ به خدا و هم به رسول اوبسته و كشف ميشود كه او قصد چپاول و غارت و دزدي تحت لواي اسلام رااز اموال حضرت فاطمه داشته. با اين وجود سخن كذب او قبول ميشود؟؟!!!اما سخن علي عليه السلام و دختر پيامبر كه از اهل بيت هستند رد ميگردد؟ در حاليكه نماز عمر ،ابابكر و عثمان پذيرفته نميشود مگر اينكه بر محمد وآل محمد صلوات الله عليهم اجمعين در نماز صلوات بفرستند (منبع:الصوائق المحرقه فصل آيات وارده در شأن اهلبيت)
عبدالله بن عمر ميگويد كه رسول خدا به همسرانش صد بار شتر از محصولات (خيبر) مي بخشيد ،عمر خيبر را تقسيم كرد و همسران حضرت را مخير كرد كه مقداري از آب و زمين به آنها بدهد يا همان برنامه پيامبر را اجرا كند كه برخي زمين را اختيار كردند و برخي ديگر بار شتر را و عايشه هم در اين بين زمين را برگزيد. خوب شما جواب بديد اگر پيامبر ارث باقي نمي گذارد ،چگونه همسرانش از جمله (عايشه)ارث ميبرند ولي دخترش فاطمه سلام الله عليها ارث نميبرد؟؟؟!!!
چنين شخصي آيا در نزد خدا و رسول منزلتي دارد يا به خاطر آزار وغصب حق دختر پيامبر بايد مورد سوال واقع شود درثاني او كه خود به ناحق خلافت را غصب كرده پس جانشين اويعني عمر هم بر حق نيست علاوه بر اين كه جنايات زيادي در مورد اسلام و مسلمانان از او صادر شده كه شايد در آينده به تفصيل براتون بنويسم اهل سنت واقعا دوست دارند با ازار دهندگان ئختر پیامبر در محشر محشور شوند
فکر میکنید پیامبر در کنار دختر و داماد و نوه اش باشه یا در کنار عمر و معاویه و یزید و .....
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#139
Posted: 29 Apr 2013 09:16
nisha2552: به اون خدایی که میپرستید، دین مهم نیست،فقط انسانیت مهمه
منم حرفت روتا حدود زیادی قبول دارم
کاش هیچکس تو امور شخصی هیچکس دیگه دخالت نمیکرد و به اعتقاد ئیگران کاری نداشت و اعمالاونها رو مسخره نمیکرد و نمیگفت پیروان مذاهب دیگه جز اون کافرن یا راهشون درست نیست
همه مشکل من همینه
اعتقاد هر کس باید محرتم باشه حتی بی خدا و گاوپرست
این وسط کسانی که میان مثلا رفتن شیعه رو به حرم اماماشون کفر تلقی میکنن و بت پرستی
یا عزاداری هاشون رو مسخره میکنن و میگن گل بازی و به سر و کله زدن باعث میشن من هم هی جواب بدم
من خودم یک ادم معمولی معمولی از لحاظ مذهبی هستم که اعمال واجب خودم روهم بزور انجام میدم
اما تحمل اهانت و حمله رو ندارم ................و جواب میدم
به نظر من همه مذاهب یک جورایی توهم الود هستن
کلا هر چی که با غیب و مسایل ندیدنی مرتبط میشه به توهمات ادم اضافه میکنه و فرقی بین ادیان و مذاهب در کلیت نیست برخی ها بیشتر و برخی کمتر توهم دارن
حالا حساب کن با همچین عقیده ای باید جواب حمله کننده ها و مسخره کننده رو هم بدم
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"