ارسالها: 2554
#151
Posted: 20 May 2013 07:21
rostam91: و اولین کارش نه انهدام قمار خانه ها و مراکز فساد و نه کاخ ستمگران است بلکه نخستین کار او انهدام مساجد است!( بحار الانوار ۱۳۳/۵۲)
وقتی مساج مرکز ریا و فحشا و فساد بشن البته خراب کردن اونها واجبتر است از خراب کردن مراکز فحشا وقتی اهل سنت در مساجد مراکز همجنس گرایی درست میکنند و......
روایات در مورد امام زمان بیشماره که البته بیشتر اونها بر رحمت حضرت بر مردم و دشمنی او با علمای ادیان است و البته اولین گروه که با او میجنگن علمای شیعه هستند که بر سر حکومتند
زنده بودن در زمانهای طولانی چیز غریبی نیست مانند اصحاب کهف یا خضر پیامبر
البته بهانه های شما تمومی نداره الان میگین اصحاب کهف خواب بودن و........
حالا کمی به مهربانی های امام زمان هم توجه کنید توصیفات امام زمان و مهربانی های او
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا تالِىَ كِتابِ اللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فى آناءِ لَیْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ
سلام بر تو اى تلاوت كننده كتاب خدا و تفسیر كننده آیات او، سلام بر تو در تمام آنات و دقایق شب و سرتاسر روز
وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ وَعْداً غَیْرَ مَكْذوُبٍ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقوُمُ
و رحمت وسیع حق، و آن وعدهاى كه دروغ نشود. سلام بر تو هنگامى كه بپا مىایستى
رحمت واسعه خدا نمیتواند فقط شمشیری آخته باشد و چون پیامبر که رحمه اللعالمین بود اما در جنگها هم اشدا علی الکفار بود خواهد بود
امام زمان اشدا ء علی الکفار و رحماء و بینهم است
و چاره همه مشکلات فرج است و ظهور امام زمان
ضمن اینکه همه خصومت امام زمان با دشمنانش است و البته اوست که باید زمین را از شر ستمگاران پاک کند
۱۱ امام امند و دعوت به حق کردند و قبول نکردید و این آخرین ذخیره الهی را خدا از یدگان پنهان نمود تا همانگونه که به دور علی ع حلقه زدید استغاثه کنید تا او بیاید اما اینبار نه فقط به ظاهر بلکه به جان و دل بای او را بخوانید
دلایل وجود امام زمان بیشمارند من جمله احادیث موجود در کتب اصلی شما در مورد ۱۲ امام بعد از پیامبر که از اویند و از خاندان او و متواترند و .....
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ویرایش شده توسط: mohan1978
ارسالها: 2554
#152
Posted: 20 May 2013 07:48
rostam91: اما اینکه مهدی فقط فرزند امام حسن عسکری است بسیار عجیب است ...اولا نام پدر مهدی در اینصورت حسن است نه عبد الله و این بر خلاف گفته پیامبر است ..و دیگر اینکه اصولا امام حسن عسکری عقیم بودند و فرزندی نداشتند ..لذا پس از وفات ایشان مایملکشان بین برادرشان جعفر و مادرشان تقسیم شد و هیچ سهمی برای مهدی باقی نماند!
تخیلاتتون رو بعنوان اسناد تاریخی عنوان نکنید
اولا روایات پیامبر در مورد دوازده امام دارای نشانهای خاص و منطبق است بر مهدی عج
حالا توجه کنید که علت انکه شیعه معتقد است زمین هرگز از امام و صاحب تفسیر خالی نمیماند چیست
اثبات زنده بودن حضرت مهدی(عج) با حدیث ثقلین از کتب اهل سنت
ابن كثير دمشقي سلفي -كه وهابيون سخنان او را تالي تلو سخن خدا ميدانند و بر خودشان اجازه مناقشه در سخنان ابن كثير رانميدهند -در تفسيرش ، ج4 ، ص122 ميگويد:
در روايت صحيح ثابت شده است كه پيامبر اكرم در خطبۀ روز غدير فرمودند :
وقد ثبت في الصحيح أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال في خطبته بغدير خم " إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتي وإنهما لم يفترقا حتى يردا على الحوض " .
حاكم نيشابوري متوفاي 404 هـ ميگويد :
هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين .
المستدرك ، ج3 ، ص109 و 148
هيثمي در مجمع الزوائد ، ج9 ، ص143 ميگويد :
ورواه احمد وسنده جيد .
اين روايت را احمد در مسندش آورده و سندش خوبي دارد .
اين روايت از نظر سند هيچ مشكلي ندارد .
اين تعبير كه ميفرمايد :
لم يفترقا حتى يردا على الحوض
كتاب و عترت از هم ديگر جدا نميشوند .
ما از آقايان اهل سنت سؤال ميكنيم كه اگر چنانچه شما منكر وجود مقدس حضرت مهدي هستيد ، آيا نسبت به اين روايت نبي مكرم چه توجيهي داريد ؟
يعني هر كجا قرآن هست ، عترت در كنار او است .
انكار وجود آقا ولي عصر ، در حقيقت (نستجير بالله ) نسبت كذب به وجود حضرت نبي مكرم صلي الله عليه وآله وسلم است .
بيان رسول اكرم بياني است كه)ماينطق عن الهوي) بلكه (ان هو الا وحي يوحي) است و خودش فرمود : قسم به خدائي كه جان من در قبضه قدرت اوست از دهان من جز حق صادر نميشود.
جالب اين است كه از شخصيتهاي برجستۀ اهل سنت ، جناب سمهودي در كتاب جواهر العقدين ، ص244 اين تعبير را دارد :
إنَّ ذلك يُفهم وجود من يكون أهلاً للتمسك من أهل البيت والعترة الطاهرة في كلِّ زمان وجدوا فيه إلى قيام الساعة حتَّى يتوجَّه الحثُّ المذكور إلى التمسك به ، كما أنَّ الكتاب العزيز كذلك ، ولهذا كانوا كما سيأتي أمانًا لأهل الأرض ، فإذا ذهبوا ذهب أهل الأرض .
از حديث ثقلين ما ميفهميم كه براي تمسك به اهل بيت و عترت طاهر در هر زماني تا قيام قيامت ، يك نفر بايد باشد تا عبارت نبي مكرم كه فرمودند : اگر به آنها تمسك كنيد ، گمراه نخواهيد شد ، بايد يك نفر از اهل بيت تا قيامت باشد براي تمسك به اهل بيت ، در كنار تمسك به قرآن .
خود سمهودي مي گويد كه ما از اين روايت ميفهميم كه در هر زماني از زمانها تا قيام قيامت بايد يك نفر از اهل بيت باشد و اينها امان اهل ارض و وسيلۀ آرامش اهل زمين هستند ، اگر اين اهل بيت از زمين برداشته شوند ، تمام ساكنان زمين نابود خواهند شد .
حاكم نيشابوري در مستدرك ، ج2 ، ص448 از نبي مكرم نقل مي كند كه :
النجوم أمان لأهل السماء فإذ أذهبت اتاها ما يوعدون وانا أمان لأصحابي ما كنت فإذا ذهبت اتاهم ما يوعدون وأهل بيتي أمان لامتي فإذا ذهب أهل بيتي اتاهم ما يوعدون .
صحيح الاسناد ولم يخرجاه .
نكتۀ ديگر اين كه ابن حجر هيثمي مكي در كتاب الصواعق المحرقة كه در رد شيعه نوشته است ، ميگويد :
وفي أحاديث الحث على التمسك بأهل البيت إشارةٌ إلى عدم انقطاع متأهل منهم للتمسك به إلى يوم القيامة ، كما أنَّ الكتاب العزيز كذلك ، ولهذا كانوا أماناً لأهل الأرض كما يأتي ، ويشهد لذلك الخبر السابق: في كل خلَف من أمتي عدول من أهل بيتي .
الصواعق المحرقة ، ج2 ، ص442 .
اين رواياتي كه ما را به تمسك به اهل بيت ملزم ميكند ، اشاره دارد كه هيچ موقع فردي از اهل بيت كه شايستگي براي تمسك دارد تا قيامت از روي زمين برداشته نخواهند شد ؛ همانطوري كه قرآن تا قيام قيامت هست . اهل بيت پيامبر مايۀ امنيت اهل زمين از بلا هستند .
و همچنين جناب مناوي از شخصيتهاي پر آوازۀ اهل سنت در كتاب فيض القدير ، ج2 ، ص20 همين تعبيري را كه جناب سمهودي و ابن حجر هيثمي دارد ، آورده است .
پس بنابراين حديث ثقلين كه ميگويد : شما اگر به اهل بيت و قرآن تمسك كنيد ، گمراه نميشويد و آن دو از هم جدا نميشوند تا قيام قيامت ، نشان ميدهد كه يك نفر از اهل بيت همواره بايد باشد تا به او تمسك شود و امروز آن شخص ، جز حضرت ولي عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه كسي ديگري نيست .
به عبارت دیگر مادامي كه انسان در كره زمين وجود دارد و قرآن بقاء و استمرار دارد ، يك نفر از اهل بيت هم در كنار قرآن بايد باشد .
و توجه کنید نسل متواتر پیامبر از حضرت زهرا و سلسله امامان معرفی شده ایشان تا حضرت صاحب الزمان ادامه داشتهخ و بعد قطع شده و نور امامت در صلب یک نفر همواره درخشیده مانند فرزندان یعقوب که یک تن از انها به پیامبری رسیر از فرزندان امامان هم یک نفر به امامت میرسد و البته ان شخص هم مشخص است که کیست و چرا اسم انها در تاریخ مانده چون دارای خواص خاصی بودند و اینکه چرا حاکمان از دیگر فرزندان امامان بر حذر نبودند و انها در زندان نمیکردند و به شهادت نمیرساندند
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#157
Posted: 1 Jun 2013 09:03
ادعاهای خنده دار و عجیب در صحیح بخاری
در میان کتب روائی و فقهی اهل سنت ،شش کتاب است(1)که از اهمیت خاصی بر خوردار است و عنوان امهات کتب اهل سنت شمرده می شود ،به همین جهت آن را صحاح سته نامیده اند . از میان این صحاح شش گانه ،صحیحین (صحیح بخاری و مسلم )نزد علمای اهل سنت از اهمیت مضاعفی بر خوردار است .به طوری که در مقام استدلال با خصم اگر روایتی در این دو کتاب یافت نشود ،آن را قابل طرد می دانند و در مقابل هم اگر روایتی در این دو کتاب یافت شود ،معامله روایت صحیح با او می شود. آنان ،صحیحین را به عنوان اصح صحاح می دانند .با این وجود در این کتاب احادیث بسیاری نقل شده که مخالف اجماع اهل سنت است نظری اجمالی به صحیح بخاری ابو عبد الله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن المغیره بن بردزبه در سال 194 هجری متولد شد ....و در سال 256 هجری وفات کرد .(2) در مقدمه این کتاب علت تصنیف این اثر چنین آمده است :در زمان صحابه و تابعین پیامبر اکرم ،آثار آن حضرت جمع آوری نشد .به این دلیل که : 1-چون اوایل امر بود ،خوف این بود که روایات با آیات قرآن مخلوط شود . 2-کسانی که روایات رسولخدا را حفظ کرده بودند قدرت حافظه بسیار قوی داشتند ؛.....لذا تا عصر تابعین روایات پیامبر(ص)نوشته نشد (3)اما پس آن که افرادی چون خوارج و اهل قدر و ...در شهرهای پراکنده شدند ،نوشتن روایات امری ضروری به نظر می رسید اکنون فهرست وار به بیان برخی نکات پیرامون صحیح بخاری می پردازیم : 1-به ادعای خود بخاری تمام تلاش وی این بوده که سند روایات او به یکی از صحابه معروف و مشهور برسد(4) اما این که آن صحابی کیست و این روایت که منسوب به می شود-به فرض صحت این نسبت -آیا واقعا این روایت را از پیامبر اکرم (ص)شنیده ؟بخاری به دنبال آن نبوده است . 2-بخاری از یک طرف مدعی است که روایاتی را پذیرفته است که از طریق ابن راهویه (اسحاق بن ابراهیم الحنظلی ،استاد بخاری ) شنیده باشد(5). اما از طرف دیگر می گوید روایاتش را از میان ششصد هزار روایت انتخاب کرده است (6) 3- بخاری در سلسله اسناد خود گرچه عمدتا به دنبال این بوده که در هر طبقه چند راوی باشد ،اما در برخی موارد به یک راوی اعتماد کرده و روایت او را پذیرفته است .چرا که ابوالفضل بن طاهر از این جهت بر بخاری خرده گرفته و ادعای حاکم را مبنی بر تعدد روات در تمام طبقات روایات نقض می کند .وی معتقد است اگر در صحیح بخاری جستجوی تام شود بطلان ادعای حاکم ابو عبد الله روشن می شود .(7) 4-بخاری یک بار مدعی شده که در طول شانزده سال صحیح خود را نوشته و روایاتش را از میان ششصد هزار حدیث بر گزیده (صنفت کتابی الصحاح لست عشره سنه ،خرجته من ستمائه الف حدیث .رک هرسانی ،حسین ،الامام البخاری ،ص 90 به نقل از خطیب بغدادی ،احمد بن علی ،تاریخ بغداد ،ج 2 ص 14 ) وبار دیگر تلویحا مدعی شده که دویست میلیون حدیث برای کتابش جمع آوری کرده است (سمعت اسحاق بن راهویه یقول کانی انظر الی سبعین الف حدیث من کتابی فقال محمد بن اسماعیل (البخاری )او تعجب من هذا القول ،لعل فی هذا الزمان من ینظر مائتی الف الف من کتابه و انما عنی نفسه رک عسقلانی ،ابن حجر ،مقدمه فتح الباری ص488و صحیح بخاری ج1 ،مقدمه کتاب ،ص 23 (ده جلد در پنج مجلد ) بی مناسب نیست در مورد این مطلب به نکاتی اشاره کنیم : اولا :در زمانی که نقل احادیث پیامبر ممنوع بوده است و صنعت چاپ هم نبوده است و نوعا احادیث سینه به سینه نقل می شده است چطور بخاری به دویست میلیون حدیث دست پیدا کرده است . ثانیا :اگر فرض کنیم در هر صفحه ده حدیث نوشته شود و هر کتاب بالغ بر هفتصد صفحه باشد ،باید حداقل 28500جلد کتاب فراهم باشد آیا در زمانی که به اندازه بیست جلد کتاب از احادیث رسول خدا جمع آوری نشده بوده است چگونه بخاری این ادعا را می کند. ثالثا :بخاری می گوید روایاتش را در طول 16 سال جمع آوری کرده است .لازمه جمع آوری 200میلیون حدیث این است که در هر روز 34246حدیث جمع آوری کرده باشد یعنی هر ساعت 1426حدیث و این هم امری غیر ممکن است . رابعا :پیامبر اکرم (ص) پس از بعثت 23 سال در قید حیات بودند لازمه ادعای بخاری این است که رسول خدا در کل مدت بعثت به طور متوسط روزی 23823 حدیث ،یعنی هر ساعت 992 حدیث فرموده باشند و همه آنها مکتوب و ضبط شده باشد (چون هیچ حافظه ای توان حفظ این همه حدیث را نداشته )و همه این احادیث تا سال 160 هجرت حفظ شده باشد و بخاری توانسته باشد همه این احادیث را در اقصی نقاط بلاد اسلامی به دست آورده باشند آیا این امر ممکن است ؟؟؟؟ 5-مشایخ بخاری چهار صد و سی نفر واندی بوده اند که (حداقل )یکصد و شصت نفر از آنها متهم به ضعف هستند .(8) 6-در صورتی که دو راوی هم عصر باشند و حداقل یکبار همدیگر را دیده باشند ، نقل یگی از دیگری حجت است ،حتی اگر بین آن دو راوی هیچ سخنی رد و بدل نشده باشد و یا ثابت نشود که روایت مذبور بین این راوی مطرح شده است .(9) 7-بخاری از نواصب و افرادی که به اهل بیت پیامبر(ص) خصوصا حضرت علی (ع) دشنام می داده ند احادیث زیادی در صحیح خود نقل می کند . به عنوان مثال از حریز بن عثمان حمصی ،(10) اسحاق بن سوید بن هبیره (11) حصین بن نمیر کندی (12) و زیاد بن علاقه ثعلبی (13) در صحیح خود حدیث نقل می کند . 8-ابوهریره که بیش از چهارصد حدیث در صحیح بخاری از او نقل شده است مورد قدح و عدم اعتماد علی (ع)و عمر و حتی عایشه بوده است .(ذکر الجاحظ فی کتابه المعروف بکتاب التوحید ان ابا هریره لیس بثقه فی الروایه عن رسول الله (ص)قال و لم یکن علی رضی الله عنه یوثقه فی الروایه بل یتهمه و یقدح فیه و کذلک عمر و عایشه ، ابن ابی الحدید ،شرح نهج البلاغه ،ج 20 ص31 )به عنوان مثال بخاری از ابو هریره در مورد تنقیص حضرت ابراهیم خلیل (ع)چنین آورده است که از پیامبر اکرم (ص)نقل شده که فرمودند :حضرت ابراهیم (ع)دروغ نگفت مگر سه مرتبه (صحیح بخاری ج4 ص 112) باز روایتی دیگردردر مورد لخت مادر زاد شدن حضرت موسی (ع)در مقابل دیده
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#158
Posted: 1 Jun 2013 09:09
rostam91: اگه به دقت به افعال تو آیه دقت کنی میبینی که افعال و ضمایر جمعه
ضمایر جمع باشه یا نه فرقی نداره ......داستان زکات دادن در رکوع مختص علی ع است و لا غیر ضمنا در موارد دیگه هم تو قران ضمایر جمع اومده
ر فارسی هم به قصد احترام گاهی برای یک نفر ضمیر جمع استفاده میشه
آشنایی با آیه ولایت و پاسخ به شبهات!!
در این مطلب و مطلب آینده قصد دارم به طور خلاصه و مفید پیرامون آیه ولایت و پاسخ به برخی از شبهات آن بپردازم. امیدوارم در فضایی منطقی و بدور از تعصب مطالعه کنید
إنّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکعُونَ * وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبونَ)«سرپرست و ولى شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند; همان ها که نماز را بر پا مى دارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند * و کسانى که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند، (پیروزند; زیرا) حزب و جمعیت خدا پیروز است.
شان نزول آیه:
شنیدم از رسول خدا با این دو گوشم ـ که اگر دروغ بگویم کر شوند ـ و دیدم با این دو چشمم ـ که اگر دروغ گویم کور شوند ـ که مى فرمود: «على رهبر خوبان و قاتل کافران است. هر که او را یارى دهد، خدایش یاور است و هر که از یاریش دست بردارد، خدایش یارى ندهد. هان! من روزى با رسول خدا نماز خواندم، سائلى را در مسجد دیدم که از مردم درخواست کمک مى کرد و چیزى به او ندادند، على در آن وقت به رکوع رفته بود، با انگشت میانه اش به او اشاره کرد و سائل نزدیک آمد، پس انگشتر را از انگشت حضرت برداشت، آنگاه پیامبر رو به سوى خداوند نمود و عرض کرد: بار خدایا، برادرم موسى از تو درخواست کرد و گفت: پروردگارا! سینه ام را بگشاى و امرم را آسان گردان و گره از زبانم برگیر تا سخنم را دریابند، و جانشینى از خاندانم برایم قرار ده، هارون برادرم را; با یارى او مرا تقویت کن و او فرمودى که هان اى موسى، حاجتت برآورده شد. خدایا! من هم بنده و پیامرسان توام، پس سینه ام را بگشاى و امرم را آسان گردان و از خاندانم، جانشینى برایم تعیین کن; على را که به وسیله او نیرویم بخشى. سپس ابوذر گفت: به خدا قسم، هنوز سخن پیامبر۹ تمام نشده بود که جبرئیل امین بر او فرود آمد و این آیه را آورد: انمّا ولیّکم اللّه و رسوله...
برخی از اسناد شان نزول آیه در شان علی بن ابیطالب:
مجمع الزوائد – الهیثمی – ج ۷ – ص ۱۷
المعجم الأوسط – الطبرانی – ج ۶ – ص ۲۱۸
معرفة علوم الحدیث – الحاکم النیسابوری – ص ۱۰۲
شواهد التنزیل – الحاکم الحسکانی – ج ۱ – پاورقى ص ۲۲۳
تفسیر الجلالین – المحلی ، السیوطی – شرح ص ۳۳۷
لباب النقول – السیوطی – ص ۹۳
مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع) – أبی بکر أحمد بن موسى ابن مردویه الأصفهانی – پاورقى ص ۲۳۵
فلک النجاة فی الإمامة والصلاة – علی محمد فتح الدین الحنفی – ص ۱۹۲
تفسیر کشّاف زمخشرى ج۲ص۲۵۹
تفسیر طبرى، جلد ۴، جزء ۶، صفحه ۲۸۹
تفسیر فخر رازى، جلد ۱۲، صفحه ۲۸
تفسیر ابن کثیر، جلد ۳، صفحه ۱۲۹
شواهد التنزیل حسکانى حنفى ص۶۷
الدّر المنثور سیوطى، جلد ۳، صفحه ۱۰۵
تذکره سبط ابن جوزى، صفحه ۱۵
مناقب خوارزمى، صفحه ۲۴۸٫
تاریخ دمشق، جلد ۴۲، صفحه ۳۵۷
**نکته: سعی شده مطالب به طور مختصر و مفید باشد**
اشکال:
در آیه ضمایر همه جمع هست چرا شما میخواهید ضمیر جمع را بر شخص واحدی وارد کنید؟
پاسخ:
دانشمندان و مفسّران اهل سنت، خود پاسخ این اشکال را داده اند. فخر رازى در جواب این سؤال مى گوید: گاهى جمع براى احترام است یعنى گاهى با این که مخاطب یک نفر بیشتر نیست براى احترام لفظ جمع بکار برده مى شود چنانچه در ادبیات فارسى نیز چنین است بجاى تو «رفتى»، «گفتى»، «آمدى»، گفت مى شود شما رفتید، گفتید، آمدید ** تفسیر کبیر، ج ۱۲، ص ۲۸**
آلوسى پاسخ دیگرى داده است. او مى گوید: گاه براى عظمت شخص و گاهى براى عظمت کار بجاى صیغه مفرد از صیغه جمع استفاده مى شود و این در لغت عرب مرسوم است**روح المعانى ج ۶، ص ۲۱۶۷**
همچنین زمخشرى در ذیل این آیه مى گوید: اگر بگویید که این لفظ «الذین آمنوا» چگونه بر حضرت على (رضى اللّه عنه) صادق است در صورتى که به صورت جمع آورده شده خواهم گفت: این لفظ با وجود آنکه سبب نزول در آن، یک مرد مى باشد به صورت جمع آورده شده تا مردم را در کارى مانند کار او ترغیب کند که سرانجام، به ثوابى مانند ثواب او نایل شوند و توجه دهد که خُلق و خوى مؤمنین باید در چنان درجه اى از نیکى و احسان و رسیدگى به فقراء باشد که حتى اگر در حال نماز کار نیکى برایشان پیش آمد که تأخیر آن جایز نبود، تا پایان نماز هم آن کار را به تأخیر نیفکنند ** تفسیر کشّاف ج۲ص۲۵۹- مکتبه عبیکان**
مضافاً بر اینکه: در قرآن کریم نیز ضمیر جع در مورد مفرد در موارد متعددى بکار رفته است که نمونه هایى از آن را ذکر مى کنیم:
آیه ۱۸۳ سوره آل عمران که مراد از آن نعیم بن مسعود اشجعی بوده است.
آیه ۱۹۹ سوره بقره که مراد رسول الله بوده است
آیه ۱۶۸سوره آل عمران که مراد عبدالله بن ابی سلول بوده است
آیه ۶۱ سوره توبه که مراد عبدالله بن نبتل بوده است
آیه ۵۳ سوره مائده که مراد عبدالله بن ابی بوده است
پس روشن هست. که ادعای شما دقیقا مطابق آیات خداوند می باشد. و این اشکال جایی ندارد.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#159
Posted: 1 Jun 2013 09:17
rostam91: باید آیه واضحی از سوی خداوند میومد با ذکر نام علی مثل اینکه میگه " محمد رسول الله" این جمله در قرآن برای هیچ سنی و شیعی و غیر مسلمونی شکی باقی نمیزاره که محمد پیامبر خداست
خداوند استاد ایجاد ازمایش و سو تفاهم است
همه میگن دروغ گناهه و عقوبت داره اما چون انسان اشرف مخلوقات است به ااو اجازه داده شده انتخاب کند که روغ بگوید یانه
اگر هر کس دروغ میگفت همون لحظه دچار عذاب میشد ایا باز هم روغگویی در دنیا باقی میموند و مهمتر اینکه ایا دروغ نگفتن یک ارزش قلمداد میشد
خدا راه را مشخص نموده و برای همه یکسان از هدایت نشانه گذاشته و حالا اینجاست که نقش انسان و تصمیم او مشخص میشود و کلا علاقه خدا به انسان و اشرفیت انسان بابت همین اختیار است
اگر مشخصا در قران اسم علی ع به عنو.ان جانشین میامد که تمام سنس ها کافر بودند و مسلمانان شیعه و انگاه نقش انسان و انتخابش چه میشد
خدا مقصد را مشخص کرده و راه را هم با کنایه اعلام کرده و حالا بندگان باید نقش خود را بازی کنند
اگر نام علی ع در قران میام دیگر ارزش و ضد ارزشی وجود نداشت و جایی برای تعمق و تفکر نبود و انتخاب معنی پیدا نمیکرد
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#160
Posted: 1 Jun 2013 09:19
اجماعی بر شان نزول آیه ولایت در شان علی بن ابیطالب موجود نمی باشد؟
پاسخ:
برخى از متکلمین اهل سنّت ادعاى اجماع کرده اند که آیه «ولایت» در شأن امام على(علیه السلام)نازل شده است که ما در اینجا به بعضى از آنها اشاره مى کنیم:
۱ ـ قوشجى حنفى
او مى گوید: «به اتفاق نظر مفسّران، آیه در حقّ على بن ابى طالب(علیه السلام) نازل شد، هنگامى که انگشتر خود را در حال رکوع به مسکین داد.» ** شرح تجرید، قوشچى، ص ۳۶۸**
۲ ـ قاضى عضد الدین ایجى
او نیز مى گوید: «امامان تفسیر، اجماع کرده اند که مراد از آیه ولایت، على(علیه السلام) است.» **شرح المواقف فی علم الکلام، ج ۸، ص ۳۶۰**
۳ ـ میر سید شریف جرجانى
او نیز مى نویسد: «امامانِ تفسیر اجماع کرده اند بر این که مراد از) الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ) على(علیه السلام( است، که در حال رکوع، سائلى از او درخواستى نمود، حضرت انگشترش را به او داد. و در آن هنگام آیه نازل شد.» **شرح مواقف، ج ۸، ص ۳۶۰**
۴ ـ سعد الدین تفتازانى
او مى گوید: «به اتفاق مفسّران، این آیه درباره على بن ابى طالب(علیه السلام) نازل شد، هنگامى که انگشترش را در حال رکوع نماز به سائل داد.» **شرح مقاصد، ج ۵، ص ۲۷۰**
پس این ادعا نیز مردود هست
اشکال:
اگر واقعا آیه مورد نظر در شان علی بن ابیطالب هست. چرا او به آن احتجاج نکرده است؟
پاسخ:
یکی دیگر از تهمت هایی که متاسفانه مخالفین شیعه به این مذهب میزنند. همین شبهه هست. که گاها از سرنا آگاهی و گاهی عمدا صورت میگیرد.
متاسفانه جناب مستشکل کمتر متون شیعه را مطالعه کرده است. زیرا اگر متون شیعه را مطالعه می کرد حداقل احتجاجات متعدده علی بن ابیطالب در برابر خلفا و مخالفین خودش را پیرامون این آیه می دیدند.
در اینجا تنها به دو نمونه از این احتجاجات بسنده میکنم.
الف: علی بن ابیطالب در روز شواری شش نفره برای انتخاب خلیفه زمانی که خواست فضایل خودش را برای اعضای شورا نمایان کند چنین گفت:
فهل فیکم احد اتی الزکوه و هو راکع فنزلت فیه....
امالی ص۵۴۹- دارالثقافه
ب: در زمانی که ابوبکر به خلافت رسیده بود. علی بن ابیطالب برای اینکه فضایل خودش را نمایان کند چنین گفت:
انشدک بالله الی الولایه من الله مع ولایه رسول الله فی آیه الزکوه الخاتم ام لک؟ قال: بل لک
خصال ص۵۴۹-۵۵۰
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"