انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 20 از 57:  « پیشین  1  ...  19  20  21  ...  56  57  پسین »

End Of Sunni And Shia Dispute | پایان دعوای سنی و شیعه


مرد

 
mohan1978: خواهش میکنم برو به اوایل تاپیک ببین چه کسی و چه کسانی شروع کردن به مسخره کردن و زیر سوال بردن اعتقادات شیعه
کار اشتباه ، اشتباهه ! حالا میخواد سنی باشه یا شیعه ، قرار نیست که همه سنیها منطقی باشن یا عالم دهر !
بله هستن کسانی از اونها که توهین میکنن و این عده کم هم نیستند اما چرا ما مثل اونها باشیم؟
مگه پیامبر اسلام و ائمه اطهار جواب توهین رو با توهین میدادن؟ مگه ما بعنوان یه شیعه نباید از رفتار ائمه تبعیت کنیم ؟
اگه شما در برابرتوهین های اونها مقابله به مثل کنین پس فرق شما با اون بی منطقی که توهین میکنه چیه؟
انسان باید منصف باشه ، من سه بار تو جلسات روحانیونی سنی که برای عوام صحبت میکردن تو گرگان شرکت کردم و انصافا تو هیچکدوم اون جلسات بی احترامی یا توهینی از اونها ندیدم ولی کمتر روحانی شیعه ای میبینی که تو این شهر سنی نشین بره رو منبر و راجب تاریخ اسلام صحبت کنه و تو حرفاش توهین به خلفاشون یا همسران پیامبر نباشه
mohan1978: من میگم عمر بد .....این چه اسیبی به اهل سنت میرسونه

سنی میگه علی ع امام نیست ....این چه اسیبی به شیعه میزنه
این دو جمله متفاوته
شما عمر رو بد می دونی ولی حتی شما هم نتونستی تو جملت بنویسی که اونها علی یا دیگر ائمه رو بد می دونن و مطمئنا اونها علی و دیگر ائمه رو بد نمی دونن بلکه معتقد هستن که علی از سوی مردم انتخاب نشده!

mohan1978: اشکال اینه که اهل سنت میخوان از این یار غار بودن سندی برای مشروعیت خلافت ابوبکر بتراشن
اگه این اشکاله ما هم همین اشکال رو در مورد ائمه خودمون داریم و فضیلت سازی میکنیم هر چند اونها ابویکر و عمر و عثمان وعلی رو معصوم نمیدونن و میگن دچار خطا و گناه هم شدن در حالی که ما چنین اعتقادی نسبت به ائمه نداریم پس وقتی خلفاشون رو معصوم نمیدونن یعنی فضیلت الکی براشون نمیتراشن در حالی که میتونستن از همون اول تو کتبشون اونها رو معصوم جلوه بدن
mohan1978: شما حزن و ناراحتی و دلداری پیامبر به ابوبکر رو بگذار در کنار شجاعت و صلابت علی در خوابیدن در جای پیامبر در حالیکه امکانکشته شدن علی در رختخواب پیامبر بسیار بسیار زطیاد بود اما علی ع با صلابت و بدون حزن و ترس خوابید
دیروز هم پرسیدم ، مگه ترسیدن نشونه کفره؟پس پیامبران زیادی ترسیدن از جونشون، موسی به خداوند گفت من یکی از افراد فرعون رو کشتم و میتزسم برم پیش فرعون!
یا وقتی عصاش رو انداخت با اینکه میدونست معجزه خداونده ترسید و عقب رفت !
پس آیا موسی کافر بوده ؟ یاایمان موسی کامل نبوده؟
سنیها در جواب این جمله میگن که خوب این خوابیدن علی با توجه به اینکه ما معتقدیم اون علم غیب داشته فضیلت نیست چون میدونسته که شمشیر تا زیر گلوش میاد ولی کشته نمیشه! یا میدونسته از پس عمرو بن عبدود بر میاد برای همین داوطلب شده
mohan1978: ابوبکر در غار بوده اما اتفاقی همراه پیامبر بوده و نه با اعتقاد راسخ
اینو از کجا فهمیدی؟!
اونچه مسلمه به گواهی تاریخ و کتب اهل سنت و شیعه ابوبکر یکی از اولین و نزدیکترین یاران پیامبر تا زمان وفات پیامبر بوده و اینکه اینو کتمان کنیم ناشی از تعصب کورکورانه ماست

با تعصب و یکجانبه نگری و اینکه حالا چون پدرمون این دین رو داشته پس درسته نمیشه به واقعیت رسید
برای رسیدن به واقعیت بایدتعصب رو کنار گذاشت حالا چه میخواد اون طرف سنی باشه چه شیعه
     
  
مرد

 
apadanakamali: شما میگی ابوبکر معرفتش رو نداشت و ترسید ، شما اون آیه غار رو بخون و بگو کدوم کلمه معنی ترس رو میده آیا کلمه ترس در اون آیه وجود داره؟
جواب ایشون تنها از روی تعصب کور کورانه هست دست خودش هم نیست اما اگه موضوع تعصب رو بزاریم کنار اینکه معانی کلمات قرآنی دقیقا چیه مهمه!
در همه زبانها کلماتی وجود داره که اگه اون به زبا دیگه برگردونیم شاید کلمه ای که عمق اون کلمه رو برسونه نباشه مثلا ما ضرب المثل داریم که "مثل خر پاش تو گل گیر کرده" حالا اینو بخواهی به انگلیسی بر گردونی شاید اون درکی که ما از عمق معنی این ضرب المثل داریم رو نرسونه
اعراب زمان پیامبر همه خداوند رو قبول داشتند و کسی منکر وجود خداوند نبوده اما براش شریک قائل بودن و بتها رو شفیعانشون پیش خدا میدونستند اما الله رو به بتها نمیگفتند چون الله معبودی ورای رب یا اله هستش ، کلمه" الله " رو ما به فارسی "خدا" معنی میکنیم ولی الله به مراتب معنی و مفهومی بسیار بالاتر از خدا داره برای همینه که باید به عربی تا حدودی مسلط باشی تا بدونی معنی و عمق کلمات و آیات قرآنی چیه همانطور که یه انگلیسی باید به فارسی وارد باشه تا عمق درکی که یه ایرانی از شاهنامه یا دیوان حافظ داره اون هم داشته باشه و گرنه حزن رو ترس معنی کردن راحته

apadanakamali: دوم اینکه گیریم که ابوبکر واقعا ترسیده ، آیا ترس اون یعنی کفرش یا نفاقش ؟ اگه اینطوره پس پیامبران بزرگی مثل ابراهیم و موسی و لوط هم منافق هستند چون به نص صریح قرآن ترسیدن و در اون آیان خداوند دقیقا کلمه خوف رو بکار برده و حتی حزن رو هم استفاده نکرده .
من بارها اینو گفتم! حتی خود پیامبر چرا هجرت کرد؟ چون بهش وحی شد که قصد جونش کردن پس هجرت کرد اینم یه فرار بودحالا ما اعتقاد به فرار نداشته باشیم از نظر دشمنان پیامبر ، ایشون که ترسیده و فرار کرده
در غار هم ابوبکر علم غیب نداشت و ایشون وقتی دید کفار تا دم غار اومدن اندوهگین شد که اگه اونها پیامبر رو ببینن چه اتفاقی برای پیامبر و رسالتش میوفته!
ایشون فرضیه دیگه ای هم مطرح کرد و اینکه ابوبکر اتفاقی تو مسیر پیامبر سبز شد و برای اینکه پیامبر رو لو نده ، پیامبر اونو همراهش برد
در حالی که اگه اینطور باشه پیامبر اصلا نباید اونو ببره چون هر آن ممکنه اونو لو بده مگه اینکه دست و پا و دهان ابوبکر رو ببنده تا صداش در نیاد تو غار هم اگه ابوبکر قصد لو دادن پیامبر رو داشت میتونست داد بزنه که پیامبر اینجاست! مشرکین که دنبال کشتن ابوبکر نبودن اونها پیامبر رو میخواستن
apadanakamali: پس اونجا اگه خداوند با پیامبر بوده با ابوبکر هم بوده و هر دو رو در پناه خودش گرفته
این جمله رو دیگه اینها نمی بینن
apadanakamali: شما عمر رو بد می دونی ولی حتی شما هم نتونستی تو جملت بنویسی که اونها علی یا دیگر ائمه رو بد می دونن و مطمئنا اونها علی و دیگر ائمه رو بد نمی دونن بلکه معتقد هستن که علی از سوی مردم انتخاب نشده!

شما به تمام مساجد اهل سنت در تمام دنیا سر بزن امکان نداره یک بد گوئی و توهین به پیامبر همیرانش اهل بیتش و دیگر صحابه از زبان اونها در بیاد ، اصلا در فکرشون هم نمیگنجه ما حتی به قاتل عمر هم لعنت نمیفرستیم و دشنام نمیدیم چه رسد به اهل بیت رضی الله عنهم اجمعین
apadanakamali: سنیها در جواب این جمله میگن که خوب این خوابیدن علی با توجه به اینکه ما معتقدیم اون علم غیب داشته فضیلت نیست چون میدونسته که شمشیر تا زیر گلوش میاد ولی کشته نمیشه! یا میدونسته از پس عمرو بن عبدود بر میاد برای همین داوطلب شده
آپادانا برادر گرامی ، ما میگیم اگه شیعه معتقد به علم غیب داشتن علی باشه فضیلت نیست ولی از نظر ما کاری که علی کرد کاری بس بزرگ و خطرناک بود و گذشتن از جون ، چون علی علم غیب نداشت که بدونه کشته میشه یا نه ولی خداوند در مورد هجرت پیامبر اون قسمت غار رو نشونه پیروزی میدونه نه قسمت خروج پیامبر از خونش ، و اگه در مورد خروج از خونش آیه اومده بود مسلما اهل سنت به اون قسمت ایه اشاره میکردن برای ما ابوبکر و علی یکیه و هردو یاران خداوند و وعده داده شده بهشت از سوی رسول الله ، رضی الله عنهما اجمعین
     
  
مرد

 
apadanakamali: مگه پیامبر اسلام و ائمه اطهار جواب توهین رو با توهین میدادن؟ مگه ما بعنوان یه شیعه نباید از رفتار ائمه تبعیت کنیم ؟
اگر شما شیعه هستی دستور لعن برخی از منافقین و غاصبین یکی از فروع دین شیعه است خوندی که ((تولی و تبری ))

apadanakamali: از اونها ندیدم ولی کمتر روحانی شیعه ای میبینی که تو این شهر سنی نشین بره رو منبر و راجب تاریخ اسلام صحبت کنه و تو حرفاش توهین به خلفاشون یا همسران پیامبر نباشه
اتفاقا کمتر روحانی هست که اهانت کنه ما غیر از کلمه لعنت الله علیه رو برای اونها بکار نمیبریم اونهم به دستور خود قران

apadanakamali: این دو جمله متفاوته
شما عمر رو بد می دونی ولی حتی شما هم نتونستی تو جملت بنویسی که اونها علی یا دیگر ائمه رو بد می دونن و مطمئنا اونها علی و دیگر ائمه رو بد نمی دونن بلکه معتقد هستن که علی از سوی مردم انتخاب نشده!

دوست گرامی من هر چه نقل میکنم فقط از کتب معتبر اهل سنت است و لا غیر اگر بخاری و نسلم توهین کردن اون بمن ربطی نداره

ضمنا شما در همه تواریخ و کتب ببین گناه فاحش یا رفتار مشکل داری از امامان ما میبینی ؟؟؟

عمل خلافی انجام ندادن که سنی ها بخواهند بگویند و این دلیل نمیشه ما قسمتی از تاریخ رو مسکوت بگذاریم

apadanakamali: اگه این اشکاله ما هم همین اشکال رو در مورد ائمه خودمون داریم و فضیلت سازی میکنیم هر چند اونها ابویکر و عمر و عثمان وعلی رو معصوم نمیدونن و میگن دچار خطا و گناه هم شدن در حالی که ما چنین اعتقادی نسبت به ائمه نداریم پس وقتی خلفاشون رو معصوم نمیدونن یعنی فضیلت الکی براشون نمیتراشن در حالی که میتونستن از همون اول تو کتبشون اونها رو معصوم جلوه بدن
نمیتونستن چون اونها بارها دچار گناه شدن و معصوم گناه نمیکنه

شیعه تنرو هم فراوونه قبول دارم ولی من کاری به فضیلت سازی های الکی ندارم که برای امام درجلات غریبی متصور هستن

apadanakamali: سنیها در جواب این جمله میگن که خوب این خوابیدن علی با توجه به اینکه ما معتقدیم اون علم غیب داشته فضیلت نیست چون میدونسته که شمشیر تا زیر گلوش میاد ولی کشته نمیشه! یا میدونسته از پس عمرو بن عبدود بر میاد برای همین داوطلب شده
شما دیگه با اعتقاد شیعه بازی نکن

اول علی ع هنوز امام نبوده که علم غیب داشته باشه دوما علم غیب با الهام خدا به امام میرسه و همیشه علم غیب نداره

ضمنا اگر معتقدی علی ع علم غیب داشته و اصلا امام بوده ایا قبول داری دشمت علی رو هم باید دشمن داشته باشی

ترس فضیلت نیست در حالیکه از همراهی پیامبر در غار سنی ها فضیلت ساختن برای دلیل بر جانشینی

در حالیکه در هر فضیلتی که اسم ببری علی ع پیشتاز بوده

apadanakamali: ینو از کجا فهمیدی؟!
اونچه مسلمه به گواهی تاریخ و کتب اهل سنت و شیعه ابوبکر یکی از اولین و نزدیکترین یاران پیامبر تا زمان وفات پیامبر بوده و اینکه اینو کتمان کنیم ناشی از تعصب کورکورانه ماس
شما فک نکنم کلا شیعه باشی

به گواهی کدوم کتاب شیعه ابوبکر نزد پیامبر محترم بوده ضمنا اگر به اولی در اسلام اوردن باز هم علی اگر به نزدیکی است باز هم علی


ضمنا چه حزنی ...افتخار جانفشانی برای پیامبر اتست نه محزون شدن از ترس دشمن

ایاتی در قران داریم که عبارت تحزن دقیقا به عنوان ترس و هراس امده یعنی نتیجه ترس از غلبه دشمن حزن بوده است
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
rostam91: جواب ایشون تنها از روی تعصب کور کورانه هست دست خودش هم نیست
البته حتما شما از رو روشنفکری سلفی جواب میدید و هر کس رو دوست دارید مشرک و کافر میدونید


اولا این ایه فضیلتی برای ابوبکر نیست و برعکس هم هست چون مادرتان عایشه هم فرموده

ه فضليت‏هاى گوناگونى كه از اين آيه شريفه براى ابوبكر برداشت شده است با سخن عايشه در حضور اصحاب پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در تضاد كامل است كه گفت: در قرآن چيزى در فضيلت ما جز برائت و پاكى (يا عذر) من نازل نشده است.

ر.ك: عبدالرحمن ثعالبى، همان، ج 3، ص 482؛ ابن حيان اندلسى، همان، ج 4، ص 162؛ عبدالحق‏بن غالب‏بن عطيه اندلسى، المحرر الوجيز، ج 2، ص 307؛ جلال‏الدين سيوطى، لباب‏النقول، ص 175؛ همو، الدرالمنثور، ج 6، ص 41.


باید کمی فکر کرد که چرا ابوبکر محزون بوده و پیامبر به او دلداری داده

وقتی ادم هیچ چی به این دوستان سنی نگه در ادامه افاضات دیگه هم میکنن که ابوبکر رفت و پاش رو دراز کرد و پیامبر سرشون رو رو پاش گذاشتن و جانوری پاش رو گزید ولی او تکون نخورد تا از گریه اش پیامبر بیدارشدن و اب دهان به پای ابوبکر زدن تا خوب شد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فردا احادیث جدید هم پیدا میشه

اما حالا بعضی از روایات خوده اهل سنت را ببین و بگو معنی لاحزن چیه و حزن از چیه از ترس است یا از غم یار



ديده شدن سراقة بن مالك و حزن ابوبكر:
بخارى در صحيح خود به نقل از ابوبكر مى‌نويسد:
وَاتَّبَعَنَا سُرَاقَةُ بن مَالِكٍ فقلت أُتِينَا يا رَسُولَ اللَّهِ فقال (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا).
سراقة بن مالك ما را دنبال كرد، گفتم: اى رسول خدا به دنبال ما آمدند، فرمود: نترس كه خداوند با ما است.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 3، ص 3418، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.


و در روايت ديگر آمده است:
ثُمَّ قلت قد آنَ الرَّحِيلُ يا رَسُولَ اللَّهِ قال بَلَى فَارْتَحَلْنَا وَالْقَوْمُ يَطْلُبُونَنَا فلم يُدْرِكْنَا أَحَدٌ منهم غَيْرُ سُرَاقَةَ بن مَالِكِ بن جُعْشُمٍ على فَرَسٍ له فقلت هذا الطَّلَبُ قد لَحِقَنَا يا رَسُولَ اللَّهِ فقال (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا).

سپس گفتم: اي رسول خد ! شتر را بياورم ، فرمود : بلي . ما حركت كرديم و قريشيان به دنبال ما مي‌آمدند، هيچ يك از آن‌ها به جز سراقة بن مالك كه سوار بر اسبي بود، به ما نرسيدند، گفتم: اي رسول خدا اين تعقيب كننده به ما رسيد، آن حضرت فرمود: نترس كه خداوند با ما است .

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 3، ص 1336، ح3453، كتاب فضائل الصحابة، بَاب مَنَاقِبِ الْمُهَاجِرِينَ وَفَضْلِهِمْ منهم أبو بَكْرٍ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.



با شنيده شدن صداي مشركان، وحشت و نگراني بر ابوبكر چيره شد:

ابوبكر هيثمى و محمد بن على شوكانى مى‌نويسند:

وأتوا على ثور الذي فيه الغار الذي فيه رسول الله صلى الله عليه وسلم وأبو بكر حتى طلعوا فوقه وسمع النبي صلى الله عليه وسلم أصواتهم فأشفق أبو بكر عند ذلك وأقبل على الهم والخوف فعند ذلك قال له النبي صلى الله عليه وسلم لا تحزن إن الله معنا.

قريشيان به غاري كه رسول خدا (ص) و ابوبكر در آن بودند‌، رسيدند؛ تا جائي كه به بالاي كوه ثور رسيدند و رسول خدا صداي آن‌ها را شنيد، در اين هنگام ابوبكر ترسيد و بيم و ترس به او روي آورد، رسول خدا به او فرمود: نترس كه خداوند با ما است .

الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر ( 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 6، ص 52، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ؛
الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (1255هـ)، فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير، ج 2، ص 364، ناشر: دار الفكر – بيروت.
و ابن حجر عسقلانى مى‌نويسد:
واتى المشركون على الجبل الذي فيه الغار الذي فيه النبي صلى الله عليه وسلم حتى طلعوا فوقه وسمع أبو بكر أصواتهم فاقبل عليه الهم والخوف فعند ذلك يقول له النبي صلى الله عليه وسلم لا تحزن ان الله معنا.
مشركان به كوهي كه رسول خدا در آن بود ، رسيدند؛ تا جائي كه بر بالاي كوه بالا آمدند، ابوبكر صداي مشركان را شنيد، پس غم و ترس به ابوبكر روي آورد، در اين هنگام رسول خدا (ص) فرمود: نترس كه خداوند با ما است .
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 7، ص 11، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: واتى المشركون على الجبل الذي فيه الغار الذي فيه النبي صلى الله عليه وسلم حتى طلعوا فوقه وسمع أبو بكر أصواتهم فاقبل عليه الهم والخوف فعند ذلك يقول له النبي صلى الله عليه وسلم لا تحزن ان الله معنا.
مشركان به كوهي كه رسول خدا در آن بود ، رسيدند؛ تا جائي كه بر بالاي كوه بالا آمدند، ابوبكر صداي مشركان را شنيد، پس غم و ترس به ابوبكر روي آورد، در اين هنگام رسول خدا (ص) فرمود: نترس كه خداوند با ما است .
شما به همین روایت دقت کن که سندش در پست بالا موجوده

گفته ابوبکر ترسید ولی پیامبر در پاسخ به او گفت لا تحزن .........این روال در غار هم تکرار شد

شخصیت ابوبکر به این شکل بوده

منافق کلا این شکلی است

یعنی در مقابل پیامبر خوب و مسلمون بوده ولی در ورای ایشون واقعیتش رو نشون میداده


واقعا دوست دارم جوابتون رو بخونم چرا در مقابل ترس ابوبکر پیامبر فرموده لاتحزن ...در غار هم چون ناراحتی و تشویش ابوبکر از ترس بوده پیامبر میگه لا تحزن


پس این دروغ بزرگ که حزن ابوبکر برای نگرانی از وضعیت پیامبر بوده رو تکرار نکنید

ابوبکر همون کسی است که در جریان احد نقل کردید چون بز کوهی فرار میکرد و بز کوهی خصیصه اش بالا رفتن از کوه است یعنی فرار میکرد به بالای کوه ....چطور اونجا نگران پیامبر نبود
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: اولا این ایه فضیلتی برای ابوبکر نیست و برعکس هم هست چون مادرتان عایشه هم فرموده
هر کس دین محمد مصطفی رو قبول داره و باور داره قرآن کلام خداست پس باید اونو با دل و جون بپزیره ، کاری ندارم که عایشه مرتکب خطا و گناه شده یا نه ولی اونچه مسلمه اون زن پیامبره و به عبارتی سوگلی زنانش هم بوده و در قرآن خداوند زنان پیامبر رو مادران مومنان نام گذاشتهاز خدیجه زن اولی گرفته تا تا آخریش که میشن ۹ یا ده نفر ، در هیچ آیه و روایتی هم نداریم که این عنوان ازشون سلب شده باشه حتی در ایاتی که خداوند زنان پیامبر رو مواخذه کرده ،پس اینکه بگیم عایشه مادرتون یعنی اینکه میگیم شما مومنید و من نیستم.

mohan1978: ديده شدن سراقة بن مالك و حزن ابوبكر:
بخارى در صحيح خود به نقل از ابوبكر مى‌نويسد:
در همه مواردی که ذکر کردی شما کلمه حزن رو آوردی و اگه بری فرهنگ لغت عربی رو باز کنی معنی ترس نمیده mohan1978: شما به همین روایت دقت کن که سندش در پست بالا موجوده

گفته ابوبکر ترسید ولی پیامبر در پاسخ به او گفت لا تحزن .........این روال در غار هم تکرار شد
کی گفته ؟ ابن حجر از کی شنیده ؟ از خودش گفته یا ابوبکر و پیامبر براش روایت کردن ؟ کسی دیگری که تو غار نبودکه؟
من تو این مدت روایات زیادی از شیعه و سنی شنیدم که با هم تضاد داشتن و هرچی میشنیدم و تو کتاب میخوندم میگفتم چون تو کتابه درسته ولی الآن یاد گرفتم که روی هر مطلبی اگه نمیتونم تحقیق کنم خودم حسابی روش فکر کنم
شما برو بگرد این نقل قول رو عسقلانی از کی آورده ،اهل سنت میگن تو کتبشون حدیثی از پیامبر هست که میگه گوش و زبان خود رو زباله دان قرار ندهید یعنی هر چی شنیدید رو بازگو نکنید بلکه مطمئن شوید درسته
اینم همینجوره شما میگی ابن حجر تو کتابش آورده ابوبکر ترسید خوب ایشون از کی شنیده از باباش؟ علم غیب داشته؟
اصلا اگه آدم یه کم بشینه و فکر کنه که چرا خداوند برای پیامبران بزرگی مثل ابراهیم و موسی از کلمه خوف استفاده میکنه ولی برای ابوبکر که پیامبر هم نیست !!! کلمه حزن بکار میبره نه خوف جواب خیلی از سوالها رو میشه پیدا کرد
     
  
مرد

 
apadanakamali: در همه مواردی که ذکر کردی شما کلمه حزن رو آوردی و اگه بری فرهنگ لغت عربی رو باز کنی معنی ترس نمیده
mohan1978: واتى المشركون على الجبل الذي فيه الغار الذي فيه النبي صلى الله عليه وسلم حتى طلعوا فوقه وسمع أبو بكر أصواتهم فاقبل عليه الهم والخوف فعند ذلك يقول له النبي صلى الله عليه وسلم لا تحزن ان الله معنا.
مشركان به كوهي كه رسول خدا در آن بود ، رسيدند؛ تا جائي كه بر بالاي كوه بالا آمدند، ابوبكر صداي مشركان را شنيد، پس غم و ترس به ابوبكر روي آورد، در اين هنگام رسول خدا (ص) فرمود: نترس كه خداوند با ما است .
شما کلمه خوف رو نمیبینی

در جواب این خوف پیامبر میفرماید لا تحزن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
apadanakamali: هر کس دین محمد مصطفی رو قبول داره و باور داره قرآن کلام خداست پس باید اونو با دل و جون بپزیر
برادر اولا ام المومنین از این بابت است که بعد رسول خدا کسی با اونها ازدواج نکنه و از این جهت اونها رو ام المومنین گفتن و این بار شرعی داره نه معنوی

دوم خدا شروطی رو برای حفظ امتیاز همسری پیامبر قرار داده و گفته جایگاه شما از لحاظ معنوی وابسته به حفظ تقواست و در غیر اینصورت با بقیه زنان فرقی ندارید و از نظر شیعه حفصه و عایشه این تقوی رو نداشتن

ما شیعیان ترجیح میدیم خدیجه با اون همه خدمات و شایستگیها رو ام المومنین بدونیم نه عایشه رو با اون همه سوتی و گناه

خدا به ادم عقل داده و این عقل میگه ادمی که همه زندگیش رو برای رسول خدا داده و هرگز او را نیازرده و اولین مسلمون بوده و پیامبر اونقدر ارادت بهش داشته رو بر زنی که اینقدر پیامبر رو رنجونده و بر عکس خدیجه با انتخاب خودش زن پیامبر نشده و بعد پیامبر این همه گناه کرده ترجیح بده

apadanakamali: کی گفته ؟ ابن حجر از کی شنیده ؟ از خودش گفته یا ابوبکر و پیامبر براش روایت کردن ؟ کسی دیگری که تو غار نبودکه؟
دقیقا همینه به هر نوشته تو هر کتابی هم نمیشه اعتنا کرد و اینها به هر حال روایته و تشخیص روایت با ما نیست
اما استدلال که وجود داره ...در روایت بعدی که توپست قبل اوردم پیامبر لا تحزن رو در جواب به ترس ابوبکر میفرماید


در پایان اگر قرار من بواسطه قبول مادری عایشه مومن باشم یا نباشم ترجیح میدم صدسال نباشم مومن نباشم تا مادری زنی که دروغ میگه و راز دار پیامبر نیست و برای او توطئه میکنه برای پیامبر و به جنگ امام زمانش میره و هزاران نفر رو به کشتن میده رو قبول کنم
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: برادر اولا ام المومنین از این بابت است که بعد رسول خدا کسی با اونها ازدواج نکنه و از این جهت اونها رو ام المومنین گفتن و این بار شرعی داره نه معنوی

آقای موهان برادر گرامی اصلا میدونی چرا گفته ام المومنین و نگفته ام المسلمین تا درجه اونها بیاد پایین تر؟!
چرا پیامبر، عایشه و حفصه رو با اون همه خطا و گناهی که براشون میاری و معتقدی نفاق داشتن طلاق نداد مگه خداوند نگفته بود که بهتر از اونها رو بهت میدم ؟ این خودش نمیتونه دلیلی بر بخشش اونها از سوی خدا باشه؟! چزا پیامبر در لحظات آخر عمر خونه عایشه رو برای سکونت انتخاب میکنه ؟ حتما اینو که نمیخواهی انکار کنی؟
اگه لقبی که خداوند به اونها داده فقط جنبه شرعی داشته و برای عدم ازدواج مجدد بوده و مسلمونها هم به این دستور خدا عمل کردن من به این نتیجه میرسم که اونها در انتخاب ابوبکر هم درست عمل کردن و فرمان خدا رو در انتخاب خلیفه بکار بردن که از نمظر خودشون شوراست
شما متاسفانه هر جا به نفعته میگی سنیها درست بودن دستورات رو انجام میدادن و هر جا به ضررته میگی اونها کافر شدن منافق بودن و ....
عایشه زمانی که بیوه شد در سن جوانی بود و مسلما طالب هم داشت و میتونست با کس دیگه هم ازدواج کنه کسی هم مانعش نمیشد چون اگه اونها علی رو ول کردن و دستور خدا رو زیر پا گذاشتن از این مسله هم میتونستن بگذرن و دستور خدا رو نادیده بگیرن

mohan1978: دوم خدا شروطی رو برای حفظ امتیاز همسری پیامبر قرار داده و گفته جایگاه شما از لحاظ معنوی وابسته به حفظ تقواست و در غیر اینصورت با بقیه زنان فرقی ندارید و از نظر شیعه حفصه و عایشه این تقوی رو نداشتن
خوب اگه اونها این شروط رو نقض کرده بودن و توبه هم نکرده باشن که باید اون امتیاز ازشون گرفته میشد و خداوند همسران بهتری رو برای رسولش بر میگزید همین مسله دلیل خوبی بر این موضوعه که اونها توبه کردن و خدا هم توبه اونها رو بخشیده و برای پیامبر نگرشون داشته mohan1978: خدا به ادم عقل داده و این عقل میگه ادمی که همه زندگیش رو برای رسول خدا داده و هرگز او را نیازرده و اولین مسلمون بوده و پیامبر اونقدر ارادت بهش داشته رو بر زنی که اینقدر پیامبر رو رنجونده و بر عکس خدیجه با انتخاب خودش زن پیامبر نشده و بعد پیامبر این همه گناه کرده ترجیح بده
خداوند زنهای پیامبر رو تفکیک نکرده و همه رو به یه لقب نامیده و حتی در وصف عایشه آیه هم آورده و اونو پاک دونسته
mohan1978: دقیقا همینه به هر نوشته تو هر کتابی هم نمیشه اعتنا کرد و اینها به هر حال روایته و تشخیص روایت با ما نیست
هنوز نگفتی ابن حجر از کی شنیده ! mohan1978: در پایان اگر قرار من بواسطه قبول مادری عایشه مومن باشم یا نباشم ترجیح میدم صدسال نباشم مومن نباشم
مومن بودن سعادت می خواد که منو شما نداریم که انشاء الله خداوند این سعادت رو نصیب هردوی ما بکنه

من زیاد نمی تونم پاسخت رو بدم و اینهائی هم که گفتم جسته و گریخته بود که از این و اون فهمیدم و برداشتهای خودم و مسلما افرادی مثل آقا رستم بهتر میتونن به این شبهات جواب بدن چون هم به قرآن و هم به روایات مسلطتر هستن
     
  
مرد

 
apadanakamali: آقای موهان برادر گرامی اصلا میدونی چرا گفته ام المومنین و نگفته ام المسلمین تا درجه اونها بیاد پایین تر؟!
سوالات تخصصی نکن!
طرف تو معنی حزن مونده ازش سوالهای سخت میپرسی؟
apadanakamali: خوب اگه اونها این شروط رو نقض کرده بودن و توبه هم نکرده باشن که باید اون امتیاز ازشون گرفته میشد و خداوند همسران بهتری رو برای رسولش بر میگزید همین مسله دلیل خوبی بر این موضوعه که اونها توبه کردن و خدا هم توبه اونها رو بخشیده و برای پیامبر نگرشون داشته
باور کن یه دلیل برات میتراشه!

apadanakamali: خداوند زنهای پیامبر رو تفکیک نکرده و همه رو به یه لقب نامیده و حتی در وصف عایشه آیه هم آورده و اونو پاک دونسته
در شان خدیجه کبری هم آیه هست اما افتخار عایشه به این بود که خداوند در کتابش اونو بری دونسته و ایشون رو پاک معرفی کرده و دهان مخالفین و منافقین رو بسته
خداوند درباره ماجرای افک به پیامبرش بشارت میده که : این حادثه رو برای خودت شر ندون بلکه براتون خیر هست و پیامبرش رو با این آیه شاد کرد و باعث شد محبت و علاقه پیامبر به عایشه بیشتر بشه!

apadanakamali: هنوز نگفتی ابن حجر از کی شنیده !
وقتی نمیدونه چی رو بگه ؟! یه روایتی دیده و برات کپیش کرده اینجا

-----
خداوند برای پیامبر پاکش همسران پاکی قرار داد که تا پیایان عمر باهاشون بود همسران نوح و لوط پس از ارتکاب پلیدیها از شوهرانشون جدا شدند و خداوند اونها رو به درک واصل کرد تا ناپاکی رو از پیامبران پاکش جدا کنه اما پیامبر تا پایان عمرش با همسرانش موند و تنها خدیجه کبری بود که قبل از پیامبر دینا رو وداع گفت.
اما عایشه از ۹ سالگی در خانه رسول الله بود و مدت نزدیک به ده سال با وی زندگی کرد یعنی بیشتر از سن ازدواجش ، اگه پیامبر نتونسته باشه زن خودش رو که بسیار جوان بود تربیت کنه پس باید اونو طلاق میداد ولی چنین چیزی اتفاق نیوفتاد
     
  
صفحه  صفحه 20 از 57:  « پیشین  1  ...  19  20  21  ...  56  57  پسین » 
مذهب
مذهب

End Of Sunni And Shia Dispute | پایان دعوای سنی و شیعه

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA