ارسالها: 14491
#231
Posted: 4 Aug 2013 18:35
rostam91
سلام من به شیعه و سنی کار ندارم
سوال من این هست که چرا در قران در نوع مجازات برای زن و مرد تفاوت قائل شدن
مثلا در سوره نور
ببخشین البته من اطلاع دقیقی از الهیات ندارم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 2554
#232
Posted: 4 Aug 2013 19:02
kambizz65: دعوای شیعه و سنی امکان نداره با کوتاه اومدن ما شیعیان از حقانیت حضرت امیر یا اهل سنت از جناب ابوبکر وجناب عمر پایان بپذیره ...
بلکه تنها راه پایان دعوای سنی و شیعه توجه به نقاط مشترک بسیار زیاد و دشمنای مشترک دندون تیز کرده اسلام و مسلمان ها ممکنه
وحدت در مشترکات خوبه
به شرطی که کسی کاری به کار کسی نداشته باشه
rostam91: اگه منظورت جانشینی علی بعد پیامبر که عامه مسلمونهای اون زمان این عقیده رو نداشتن
در زمانی هم که موسی به تور رفت همه مردم از دین او برگشتند و گوساله پرست شدند لذا حقانیت به اینکه عامه اعتقاد داشتن یا نه عوض نممیشه
این مسئله اساسا فرق بسیاری بین شیعه و سنی درست میکنه که قابل اغماض نیست
فرق اون فرق حکومت الهی و ادامه را ه پیامبر اتست
با یک حکومت شبه پادشاهی که ابوبکر و عمر تاسیس کردن
مخالفین علی دو دسته اند که هر دو در آتش جای دارند
کسانی که مولا رو یالاتر از حد خودش میدونن ))برخی علی را خدا خواندند))و کسانی که شان اورا پایین تر از انچه خدا تصمیم گرفته میدانند که همانا اهل سنت هستند که او را امام نمیدانند
امام اول حضرت امیرالمومنین ابوالائمه کفو ام ابیها امام المتقین قائد غر المحجلین علی این ابیطالب علیه السلام
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#234
Posted: 5 Aug 2013 23:24
apadanakamali: مجازات مردی که از جنگ فرار میکنه با زنی که از جنگ فرار میکنه یکی باشه
مجبور نیستید پاسخ بدهید
مگر جنگ بر زنان واجب شده که بعد فرارش عقوبت داشته باشه
apadanakamali: اما تفاوت در نوع مجازات بین زن و مرد در کل بر میگرده به نوع آفرینش اونها
اولا این حرف بی معنیه دوما من توضیح میدم و سوال دوستمون رو مفهوم تر میکنم
چرا اگر یک پسر بیکار ۱۸ ساله یک دختر داشجوی سال آخر فوق تخصص مغز و اعصاب رو بکشه و بعد خانواده دختر
تقاضای قصاص کنن قاضی حکم میکنه خانواده دختر نصفه دیه یک مرد رو به خانواده قاتل پرداخت کنه تا اجازه قصاص داده بشه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#235
Posted: 5 Aug 2013 23:30
apadanakamali: یاوقتی شهادت زن نصف مرد حساب میاد تو دیه به همون اندازه مرد ازش دیه بگیرن یا پسر ده ساله شما اگه زد تو گوشتون همون مجازاتی براش در نظر بگیری که پسر ۲۰ ساله شما اگه بزنه ، میگیری ، در کل شرایط فرق
بحث ادمه عاقل و بالغه پس قاطی نکنید
چرا دیه یک زن در اسلام کمتر از دیه بیضه چپ یک مرد است
اطلاعات بیشتر : در فقه دیه کامل یک مرد صد شتر یا هزار گوسفند است.
از طرفی دیگه دیه بیضه چپ مرد 66 شتر ودیه بیضه راست 34 شتر است.
از فلسفه این چی و راست بگذریم
دیه زن نصف دیه یک مرد است یعنی ۵۰ شتر
پس دیه یک زن ۵۰ شتر و دیه از بین بردن بیضه چی یک مرد ۶۶ شتر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟از اینهم دفاع میکنید ؟؟؟؟؟
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#236
Posted: 6 Aug 2013 00:35
apadanakamali: همه مردم رو شما از کجا میار؟ میشه ایه رو برام بیاری که نوشته باشه همه مردم تا من برم تحقیق کنم!
عمده مردم در قران الفاظ عام هست و همه به جمعیت غالب میگن
شما یک ایه بیار که تعداد رو گفته باشه یا گفته باشه نصفشون
apadanakamali: مسلما اونها حکومت رو خوب اداره کردن چون امیرالمومنین قاضی اونها بوده
حضرت علی هرگز قاضی اونها نبوده بلکه هر گاه عمر اشتباه در قضاوت میکرد یا از ایشون کمک میخواستن حضرت علی ع بخاطر عدم تضییع حقوق مظلوم نظر میدادن و همین باعث شد عمر بارها بگوید اگر علی نبود عمر هلاک میشد
مثلا عمر در مورد زنی که فرزند ۹ ماهه داشت و مرده بود دستور دفن داد اما حضرت در بین راه جلوی انها را گرفت و دستور داد جنین را از شکم زن خارج کردند و بعد زن را دفن کردند و عمر وقتی فهمید گفت نزدیک بود خون ان فرزند به گردن من بماند
حالا شما توقع داشتی حضرت علی بذاره عمر با اشتباهش جون اون بچه را بگیره ؟؟؟؟تا اثبات کنه با عمر مشکل داره
apadanakamali: و در دستگاه اونها کار میکرده
حضرت علی ع اصلا در دستگاه ایشون کار نکرده و همواره در عدم تایید روش اونها حرف زده مهمترینش وقتی بود که خلافت را بخاطر وجود شرط رعایت سیره ابوبکر و عمر رد کرد
کافی بود قبول کند به سیره خلفا حکومت کند تا بجای عثمان ایشان خلیفه شود اما حضرت رد کردند چون اصلا روش خلفا رو قبول نداشتن
علی ع در اغلب این مدت ۲۵ سال در مدینه چاه میکند و به اب میرسید و وقف میکرد هنوز نشانه هایی از ابار علی یعنی چاههای وقفی علی ع در مدینه موجوده
apadanakamali: در مورد عدالت عمر خیلی خوندم
احمدی نژاد هم دایم از عدالت میگفت اما باید نتیجه را دید
نتیجه عدل عمر و نمونه ان
وقتی لشگر متجاوز وقاص و عمر به پاسارگاد رسید عربهایی که در تمام عمر خود و اجدادشان جز خانه گلی و حصیر و ظروف چوبی و گلی ندیده بودند با مظاهر تمدن مواجه شدند و هاج و واج موندند
برای هنرهای اصیل و زیبای ایران ارزشی قائل نبودند و صنایع دستی و ظروف زیبای منقوش را مزخرف (به معنی تزیین یافته )میگفتند و از بین میبردند (((البته کلمه مزخرف هم از همین امده و اشتباهی رایج است که در اثر هنر نشناسی و نادانی اعراب در ایران رایج شد به هر چیز بدرد نخور مزخرف میگویند)))))
خلاصه در کف تالار اصلی فرشی چند صد متری و نفیس پهن بود و اعراب ندیده و متحجر بر سر تصاحب ان اختلاف کردند
کار به استعلام و نظر خواهی از عمر رسد
دستور خلیفه دوم اهل سنت جناب عمر ابن الخطابل الفاروق ؟؟؟
عمر دستور داد فرش را به تعداد نفرات تکه تکه کنند و به هر کس تکه ای بدهند
این عدالت عمری است ...عدالت
فرش یکتا و یگانه در دنیا را چنان از بین برد که نه بدرد انها خورد و نه اثری از ان باقی ماند .....لذا از بین بردن و منهدم کردن میشود عدالت
apadanakamali: تعصب کورکورانه داشته باشه آقا رستم عکس یه کتاب از مطهری رو هم گذاشته بود در تمجید از عدالت عمر
تعصب کور .....اخوند مطهری حتما از عمر ممنون و حتما به ایشون القاب بهتری هم خواهد داد
کجا اگر اعراب حمله دد منشانه به ایران نمیکردند و مردم را به زور به اسلام وادار نمیکردند امثال مطهری میتوانستند در ایران اسم بزرگ کنند و و یا اصلا کسی انها را ادم حساب میکرد
ضمن اینکه در راستای توضیح یک جریان تاریخی نباید طبعا متوقع بود هر چه اتفاق افتاده با اعتقاد نویسنده همخوان باسد ...مطهری در جایگاه نویسنده و تحلیلگر ایم اطلاعات را اورده
اگر در جایی مطهری از زبان خود عمر را تایید کرده و او و اعمالش را تمجید کرده و تایید نموده عنوان کنین
apadanakamali: مشخصا حضرت علی انسان بودند مثل ما و اونچه الآن برام مسلمه بری از خطا و اشتباه هم نبودند مثل همه و اینکه در عبادات و اعتقادات بسیار مومن و با اخلاص بودن
انسان بوده اما مثل پیامبر منتخب بوده برای امامت بری از گناه ...معصوم و برترین مسلمان بعد رسول خدا
apadanakamali: در کل ایشون مثل دیگر صحابه زندگی میکرد مثل دیگران جنگید مثل دیگران مصائب زیادی رو متحمل شد
شما این اطلاعات رو چگونه ثبت میکنید
مثل کی زندگی کرد ....زندگی علی وقف پیامبر بود ....کفو زهرا و لایق زهرا فقط علی ع بود و عمر و ابوبکر هردو از زهرا س خواستگاری کردند اما پیامبر اونها رو لایق همسری زهرا ندید کدوم یکی از صحابه درب خیبر رو کند و موجب پیروزی شد ....کدوم از صحابه عمر ابن عبدود رو کشت و اسلام رو نجات داد
پیامبر در مورد کی همانند علی سخن گفته و تایید کرد
علی شخصیت ممتاز جهان اسلامه که کسی به گرد پایش نمیرسد
apadanakamali: وقتی پیامبر در قرآن مورد بازخواست خداوند قرار میگیره بطبع اون علی هم حتما خطاهائی داشته مگر اینکه بگیم علی بالاتر از پیامبر بوده
باز خواست از پیامبر ؟؟؟
دو مورد تذکر بدون لحن تند و اونهم نه بخاطر انجام گناه بلکه به خاطر کارهایی که سهو هم نبوده و یکی اش نتیجه توطئه و دسیسه عایشه و حفصه بود و جهت جلوگیری از سنت شدن اون
apadanakamali: اینم قبول ندارم چون هیچ کدومشون پسراشون رو بعنوان جانشین حتی کاندید هم نکردن در حالی که در تشیع از علی به پسر به برادر به پسر به پسر به.... میرسد !!!
اشتباه نکن اون امامت است که سینه به سینه میره و امر خداست ..امامام هرگز برای گرفتن خلافت تلاش نکردند ..چون خلافت منوط به اقبال مردم است و فقط وقتی مردم دست به دامان امام بشوند امام به خلافت می اندیشد
apadanakamali: به نظرت به هر آدم بی طرفی از هر دینی نشون بدی میگه این پادشاهیه یا مال اهل سنت؟
امامت مقام دنیوی نیست و معنوی است
اما در مورد خلافت فقط قرار نیست پدر فرزندی باشه کما اینکه بهانه اصلی غصب خلافت شورا بود لذا تا ۳ پشت رعایت شد و بعد هم معاویه ((خال المومنین سنی ها))رودر بایستی رو کنار گذاشت و فرزند بدنام خودش رو خلیفه گذاشت و بعد از اون کلا تمام حکومتها موروثی شد
کدوم شورا و دموکراسی در انتخاب عمر و عثمان دخیل بود
حتی ابوبکر هم با تصمیم عده بسیار کمی انتخاب شد و بعد با تبلیغ و ارعاب مردم و بازی با اونها و سو استفاده از جهل عرب اون رو به تخت نشوندن
عمر هم که کلا نه انتخابی بود و نه رای
عثمان هم توسط گروهی که ترکیب اون جالبه چون ۶ نفر بودن
عمر گفت هر کس رای بیشتری از بین این ۶ نفر اورد و اگر مساوی شده رای اون ۳ نفری که فلانی تو اون هست و اگکر مقاومت کردن گردن اون ۳ نفر دیگه رو بزن
خداییش عین دموکراسی پیشرفته است این نوع انتخابات
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 1509
#238
Posted: 6 Aug 2013 21:45
مراسم و مناسک بتپرستان
بتپرستان عرب برای پرستش اصنام و اوثان خویش آداب و رسوم و اعمالی داشتند که بیشتر آنها را عمروبن لحی بدعت نهاده بود، و مردم معتقد بودند که مراسم و مناسک پیشنهادی عمروبن لحی همه بدعتهای حسنه هستند و تغییر و تحریف آیین ابراهیم -علیه السلام- به حساب نمیآیند. موارد ذیل از جمله آیینهایی است که برای پرستش اصنام و اوثان خویش داشتند:
1) در جوار آنها اعتکاف میکردند و به آنها پناهنده میشدند، و نام آنها را فریاد میزدند، و در گرفتاریها از آنها فریادرسی میطلبیدند، و برای رفع نیازهایشان در برابر آنها نیایش میکردند، و معتقد بودند که آنها نزد خدا شفاعتشان را میکنند، و خواستههایشان را برآورده میسازند.
2) بسوی آن اماکن و نزد آن بتان حج میگزاردند، و اطراف آنها طواف میکردند، و در برابرشان کُرنش میکردند و به خاک میافتادند.
3) انواع قربانیها را برای خوشامد آنها تقدیم میکردند. قربانیها گاه به این صورت بود که در آستانهٔ آن اصنام و اوثان (نُصُب- انصاب) قربانی میشدند، و گاه به این صورت بود که در هر مکان دیگری به نام آن صنم یا وثن قربانی میکردند. این دو نوع را خداوند متعال در قرآن کریم یاد کرده است:
﴿وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ﴾[1].
﴿وَلا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ﴾[2].
(به موجب این آیات خوردن گوشت حیواناتی که در آستانهٔ بتها، یا به نام آنها قربانی شده باشند، حرام شده است).
4) از جمله اعمالی که به واسطهٔ آن به اصنام و اوثان تقرّب میجستند، این بود که بخشی از خوراکیها و آشامیدنیهای خود را به هر میزانی که به دلشان میافتاد، به بتان اختصاص میدادند؛ همچنین، بخشی از محصولات کشاورزی و دامپروری خودشان را به بتها اختصاص میدادند. جالبتر از همه آنکه برای خدای یکتا- «الله» - نیز سهمی درنظر میگرفتند. آنوقت، ترتیباتی داشتند که به موجب آنها سهم خدای یکتا را به بتها منتقل میکردند، اما، هیچگاه ترتیبی را معمول نمیداشتند که سهم بتان به خدا منتقل بشود. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِیباً فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلا یَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا یَحْكُمُونَ﴾[3].
«و برای خدای یکتا نیز از آفریدههای خودش، کشتزارها و دامها سهمی قرار دادهاند و گفتهاند: این از آن خداست- به گمان خودشان- و این از آن خداگونههای ماست؛ آن وقت، سهم خدا گونههایشان به خدای یکتا نمیرسد، اما سهم خدای یکتا به خداگونههای ایشان میرسد! چه بد حکم میکنند!»
5) یکی دیگر از اعمالی که به واسطهٔ آن به اوثان و اصنام تقرب میجستند، نذر کردن کشتزارها و دامهایشان برای بتها بود. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لا یَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها وَأَنْعَامٌ لا یَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیهِمْ بِمَا كَانُوا یَفْتَرُونَ﴾[4].
«و گفتند: این دامها و این کشتزارها ممنوعاند، نباید از آنها برخوردار شوند مگر کسانی که ما میخواهیم- به گمان خودشان- و این دامها سواری گرفتنشان حرام است؛ و بعضی چارپایان را قربانی میکنند و به هنگام ذبح آنها نام خدا را نمیبرند! اینها همه را به خدا افترا میزنند».
6) «بحیره» و «سائبه» و «وصیله» و «حامی». سعیدبن مسیب گوید: «بحیره» دامهایی بودند که شیرشان به بتان اختصاص داده میشد، و دوشیدن آنها برای آحاد مردم ممنوع بود؛ «سائبه» دامهایی بودند که آنها را به خاطر خداگونههایشان برای چریدن رها میکردند، و بر گردهٔ آنها باری نمینهادند؛ «وصیله» ناقههای تازهایی بودند که نخستین بار اشتر ماده به دنیا میآوردند و دومین بار نیز که میزاییدند اشتر ماده میزاییدند. چنین ناقهای را که دو ماده شتر پیاپی میزایید، و در فاصله آندو شتر نر نمیزایید، به خاطر بتهایشان برای چریدن رها میکردند؛ «حامی» اشتران نر بودند که برای باردار کردن اشتران ماده به کار گرفته میشدند، وقتی اشتر نر تعداد معینی از اشتران ماده [ده شتر ماده] را باردار میساخت، و از عهدهٔ کار خویش برمیآمد، آنرا برای بتهایشان وامی گذاشتند، و از باربری معاف میکردند، و هیچگاه باری بر گردهٔ او نمینهادند، و آنرا «حامی» مینامیدند[5].
ابن اسحاق گوید: «بحیرة بنت سائبه» شتر مادهای است که ده ناقهٔ پیاپی زاییده و در آنها شتر نری نزاییده است. این ناقه را سائبه میگردانند و برای چریدن رها میکنند؛ و کسی بر گردهٔ آن سوار نمیشود؛ و پشمهای او را نمیچینند؛ و شیر آن را جز مهمان کسی نمینوشد. از آن به بعد، هرچند شتر مادهای که بزاید گوشهای آنها را میشکافند، و آنها را همراه مادرشان رها میکنند تا بچرند، و دیگر کسی بر گردهٔ انها سوار نمیشود، و پشمهای آنها نیز چیده نمیشود، و شیر آنها را جز مهمان، کسی نمینوشد؛ «وصیله» گوسفندی است که در پنج شکم پیاپی ده ماده بصورت دوقلو بزاید، و در فاصلهٔ آنها نرینهای نزاید؛ میگویند: «قد وصلت» یعنی: پیاپی مادینه آورد! و آن را «وصیله» به حساب میآورند.
از آن پس، هرچه بزاید، از آن پسران و مردان است نه زنان و دختران، مگر آنکه در شکم حیوان مرده باشد، که در آن صورت پسران و دختران و زنان و مردان مشترکاً میتوانند گوشت آن را بخورند؛ «حامی» شتر نری است که از وی به طور پیاپی ده ماده شتر به عمل آمده باشد، و میان آنها شتر نری نیامده باشد، [گویند:] «حَمٍی ظَهرُهُ» یعنی: دیگر گردهٔ این حیوان داغ شده است! از آن پس، دیگر بر پشت او سوار نمیشوند، و پشمهای او را نمیچینند، و در میان اشتران او را رها میکنند، و فقط برای باردار کردن اشتران ماده از او کار میگیرند، و منفعت دیگری از او نمیبرند. در این ارتباط، خداوند متعال این آیات را در قرآنکریم نازل فرمود:
﴿مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِیرَةٍ وَلا سَائِبَةٍ وَلا وَصِیلَةٍ وَلا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ﴾[6]. «خداوند نه بحیره قرار داده است و نه سائبه، و نه وصیله و نه حامی؛ ولی کفرپیشگان بر خداوند دروغ میبندند، و بیشتر انان درنمییابند.»
نیز:
﴿وَقَالُوا مَا فِی بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ یَكُنْ مَیْتَهًٔ فَهُمْ فِیهِ شُرَكَاءُ سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِیمٌ عَلِیمٌ﴾[7].
«و گفتند: آنچه در شکم این دامهاست، خاص پسران و مردان ما است، و بر زنان ما حرام است؛ اما اگر مرده باشد، مرد و زن در آن شریکاند!»
دربارهٔ این چهار فقره دامهای ویژه در دوران جاهلیت، مطالب دیگر نیز آوردهاند[8]. پیش از این آوردیم که سعیدبن مسیب میگفت: این دامها را از آن طاغوتهایشان- یعنی بتهایشان- میدانستند.
در صحیحین آمده است که نبیاکرم -صلى الله علیه وسلم- میفرمود:
(رأیت عمرو بن عامر بن لحی الخزاعی یجر قصبه فی النار[9] لأنه أول من غیر دین إبراهیم، فنصب الأوثان، و سیب السائبة، و بحر البحیرة، و وصل الوصیلة، و حمی الحامی)[10].
«عمروبن عامربن لحی خزاعی را دیدم که شکمبه خود را به آتش میکشید! زیرا، وی نخستین کسی بود که دین ابراهیم را تغییر داد، و بتپرستی را رواج داد، و سائبه را سائبه گردانید، و بحیره با بحیره گردانید، وصیله را وصیله گردانید، و حامی را حامی گردانید».
گفتنی است، قوم عرب، این احترامات و تشریفاتی را که برای بتهایشان قائل میشدند، معتقد بودند که باعث تقرّب آنان به خدای یکتا- «الله»- میشود و آنان را به او میرساند، و این شفیعان نزد خدای سبحان شفاعت ایشان را میکنند؛ چنانکه در قرآن آمده است:
﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى﴾[11]. «ابن بتها را نمیپرستیم مگر برای آنکه واسطه شوند و ما را به خدای یکتا نزدیک گردانند».
﴿وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا یَضُرُّهُمْ وَلا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ﴾[12]. «و پرستش میکنند بجز خدای یکتا چیزهایی را که نه زیانی به آنان توانند رسانید و نه سودی به آنان توانند رسانید، و میگویند: اینان شفیعان ما نزد خدای یکتایند!»
[1]- سوره مائده، آیه 3.
[2]- سوره انعام، آیه 121.
[3]- سوره انعام، آیه 136.
[4]- سوره انعام، آیه 138.
[5]- صحیح البخاری، ح 4623؛ فتحالباری، ج 8، ص 123؛ الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان، ج 8، ص 53؛ توضیح داخل [] از صحیح ابن حبان است.
[6]- سوره مائده، آیه 103.
[7]- سوره انعام، آیه 139.
[8]- سیرهٔ ابن هشام، ج 1، ص 89-90؛ نیز، نکـ: المنمق، ابن حبیب، ص 328-329.
[9]- صحیح البخاری، ح 1212، 3521، 4623؛ فتحالباری، ج 3، ص 98، ج 6، ص 633، ج 8، ص 132.
[10]- ذیل حدیث را حافظ ابن حجر در فتحالباری، ج 6، ص 643 از ابن اسحاق نقل کرده است؛ همچنین ابن الکلبی در کتاب الاصنام، ص 8 و ابن حبیب در کتاب المنمق، ص 328، قسمتی از این عبارات در صحیح بخاری منسوب به پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وسلم) گردیده است، و قسمت دیگر آن را حافظ ابن حجر به صحیح مسلم ارجاع داده است که در آنجا به روایت از ابوهریره آمده است. نکر: فتح الباری، ج 8، ص 285.
[11]- سوره زمر، آیه 3.
[12]- سوره یونس، آیه 18.
ویرایش شده توسط: rostam91
ارسالها: 2554
#240
Posted: 6 Aug 2013 23:24
rostam91: در جوار آنها اعتکاف میکردند و به آنها پناهنده میشدند، و نام آنها را فریاد میزدند، و در گرفتاریها از آنها فریادرسی میطلبیدند، و برای رفع نیازهایشان در برابر آنها نیایش میکردند، و معتقد بودند که آنها نزد خدا شفاعتشان را میکنند، و خواستههایشان را برآورده میسازند.
من دقیقا نمیدونم حرفهای شما چقدر حقیقت داره مخصوصا اون قسمتی که از روایات شماست
اما در مورد مراسم ها تشابه مراسم دلیل بر بطلان و یا شباهت عقاید نیست
مثلا خدا در مورد روزه میفرماید فبل از ما هم بر اقوام دیگر فرض بود و حالا هم برما فرض است
آیا میتوان گفت چون روزه را ادیان دیگه هم میگرفتن و ماهم میگیریم پس ما شبیه انان هستیم ؟؟؟؟
یا بت پرست ها سجده میکنند بر بت و مسلمانان هم در نماز سجده میکنند پس همه مسلمانها بت پرست هستند
نوع عبادت هرگز مهم نیست بلکه معبود مهم است
اعتکاف و سجده و روزه و توسل و تزرع همگی بسیار پسندیده هستند به شرطی که برای خدای لم یلد و لم یولد باشد نه برای خدای بت پرستان که خدایشان خواهر و دختر داشت
شیعه همواره و از ابتدا معتقد به یگانگی خدا و نبوت محمد ص و ولایت علی ع و فرزندانش از حسین ع تا امام زمان بوده و هست لذا بت پرست خواندن و رافضی گفتن شیعه تاثیری ندارد و غیر از مشتی تهمت و افترا ابه علت کم اطلاعاتی است و کاملا قابل درکه
rostam91: اگر شیعیان خود را بر آیین محمد میدانند مشرکین عربیستان هم خود را بر آیین ابراهیم می دانستند
افراد معدودی چون ابوطالب و پدر و اجداد پیامبر به دین حنیف و ابراهیمی بودند و اغلب مردم بت پرست این حرف هیچ معقول نیست که هم پیرو دین ابراهیم بودند و هم بت پرست
rostam91: آیا در برابر قبر امامان چنین نمی شود خیلی از مسافرینی که به مشهد میرن به محض روئت قبر امام رضا جلوش تعظیم میکنند
کرنش و خم شدن در دین منع نشده و فقط سجده مخصوص خداست و به کسی سجده نباید کرد اندکی تعظیم در مقابل بزرگان و دست بر سینه نهادن از روی ادب است نه پرستش
rostam91: آیا در تشیع چنین نذرهائی برای امامان انجام نمشود؟
وقف انجام میشود و در مواردی نذر کع نذر هم در اسلام مسبوغ به سابقه است
اینکه بت پرست یا هر کس دیگر عملی انجام بده و ما هم انجام بدیم چه اشکالی داره مهم اعتقاد است که متفاوته
ضمنا نذر همواره برای خداست
مثلا نذر میکنم اگر خدا حاجت مرا داد فلان کار را برای حرم امام رضا زانجام بدهم
یا با توجه به اینکه شیعه معتقداست امام واسطه بیم ما و خداست نذر را نیز برای واسطه قرار میدهیم
شرلیط نذر در رسالات موجود است
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"