ارسالها: 2554
#241
Posted: 6 Aug 2013 23:32
فضایل علی ع بر خلفا
ر مدینه
ازدواج با فاطمه
مدت کمی پس از آمدن علی به مدینه، محمد به علی گفت که خداوند به وی فرمان دادهاست که دخترش فاطمه زهرا را به ازدواج وی درآورد. با اینکه چندهمسری مجاز بود، علی در زمان حیات فاطمه، با زن دیگری ازدواج نکرد.[۸] ازدواج علی با فاطمه، دارای اهمیت معنوی خاصی برای تمام مسلمانان است. زیرا به عنوان ازدواجی میان مهمترین شخصیتهای مقدس از خویشان محمد تلقی میگردد. محمد که تقریبا هر روز به دیدار دخترش میآمد، با این ازدواج به علی نزدیک تر گردید و یک بار به وی گفت که تو برادر من در این دنیا و آخرت هستی. پس از مرگ فاطمه، علی با زنان دیگری ازدواج نمود و صاحب فرزندان بسیار دیگری شد.[۴۰] خانوادهای که از ازدواج این دو تشکیل شد، مکرراً از سوی محمد مورد ستایش قرار میگرفت و محمد از آن در واقعههایی مانند رویداد مباهله و حدیث آل عبا، به عنوان اهل بیت یاد کرد. در قرآن نیز در موارد متعددی مانند آیه تطهیر، از اهل بیت به بزرگی یاد شدهاست.[۴۱][۴۲]
ماموریتهای مهم
علی در این دوران از سوی محمد، چندین ماموریت مهم را عهده دار شد. محمد وی را به عنوان یکی از کاتبان متن قرآن منصوب نمود. نقش علی در تدوین نسخهٔ مکتوب قرآن، یکی از مهمترین مشارکتهای وی در اسلام محسوب میگردد.[۴۳] پس از هجرت، محمد هنگامی که میان مهاجرین و انصار پیوند برادری میبست، علی را بهعنوان برادر خودش برگزید. علی در سال ۹ هجری مصادف با ۶۳۱ میلادی نویسنده متن صلح حدیبیه بود. در سال۶۳۰ میلادی، سال قبل از فتح مکه، هنگامی که ابوبکر حج را رهبری میکرد، محمد سورهٔ «برائت از مشرکان (توبه)» را [۴۴] به وسیلهٔ علی به مکیان ابلاغ کرد.[۴۵] یک سال بعد از آن محمد، علی را برای گسترش تعالیم اسلام، به یمن فرستاد.[۴۶] علی کسی بود که برای شکستن بتهای درون کعبه و دیگر بتهایی که توسط قبیلههای اوس و خزرج و طیء پرستیده میشد، انتخاب شد.[۴۷] همچنین علی ماموریت یافت تا کشمکشها را حل و فصل و شورشهای قبایل گوناگون را سرکوب کند.[۴۸]
در جنگها
علی، به جز یک جنگ[۴۹] تقریبا در تمام لشکرکشیهای دوران محمد شرکت داشت. او معمولا علم دار سپاه محمد بود و در دو لشکرکشی (فدک در سال ششم هجری مصادف با ۶۲۸ میلادی[۵۰] و لشکرکشی یمان بسال ده هجرت و مصادف با ۶۳۲ میلادی[۵۱]) فرمانده سپاه اسلام بود.[۸] شجاعت علی در سفرهای نظامی مبدل به افسانه گردیدهاست. وی به همراه حمزه، ابودجانه و زبیر به خاطر حملاتش به دشمن شناخته میگردد. گفته میشود که در جنگ بدر وی به تنهایی بیش از یکسوم افراد دشمن را کشت. در سال ۵ هجری/۶۲۷ میلادی، او به دست خود، دشمنانی را که از سوی محمد به مرگ محکوم شدهبودند، اعدام کرد و به همراه زبیر، بر کشتار قبیله بنیقریظه نظارت نمود.[۵۲] او به طور محکم و قاطع در جنگهای احد مصادف با ۶۲۵ میلادی[۵۳] و حنین مصادف با ۶۳۰ میلادی[۵۴] از محمد محافظت کرد. پیروزی مسلمانان در جنگ خیبر، که در آن علی در سنگین آهنی ای را به عنوان سپر خود به کار برد، به شجاعت وی نسبت داده میگردد.[۵۵]بر طبق روایتی، جبرئیل در خصوص رزم علی و شمشیر ذوالفقار که علی از محمد گرفته بود، اشاره کرد و به محمد گفت "جوانمردی جز علی و شمشیری جز ذوالفقار وجود ندارد." علی با جنگجوی بزرگ قریش، طلحه بن ابیطلحه که رجز میخواند که هر مسلمانی را که به مصافش بیاید را شکست میدهد، جنگید. وقتی که طلحه بن ابیطلحه، از علی شکست خورد، با بیان جمله «کرم الله وجهه» از وی تقاضای رحمت کرد. این دعای خیر، یکی از القاب علی گردید که بیشتر توسط اهل سنت به کار برده میشود. این عبارت که معمولا با کلمات دیگری همراه میگردد، به منظور درود فرستادن و دعای خیر کاربرد دارد.[۵۶]
در یکی از نبردهای تنبهتن وی که با عمرو بن عبدود٬ یکی از پهلوانان بزرگ عرب در جنگ احزاب بود٬ علی با حیلتی بر او پیروز شد.[۵۷][
فتح مکه
نوشتار اصلی: فتح مکه
در سال ۶۳۰ میلادی مردم مکه تسلیم شدند و مکه توسط محمد فتح شد. وی از علی خواست تا ضمانت کند که این پیروزی بدون خون ریزی خواهد بود. در نتیجه تسلیم اهالی مکه و منع محمد از مسلمانان فاتح از انتقام گیری از مکیان، این عمل صورت پذیرفت. محمد به وی دستور داد تا کعبه را بتهای دوران جاهلیت پاک سازی کند.[۵۸]
غدیر خم
هنگامی که محمد از آخرین حج خود در سال ۶۳۲ میلادی باز میگشت. خطابهای در مورد علی ایراد نمود که توسط شیعه و سنی بسیار متفاوت تفسیر شدهاست. مطابق با روایت هر دو گروه محمد گفت که علی وارثش و برادرش و کسی است که هر کس پیامبر را به عنوان مولایش (رهبر یا دوست قابل اعتماد) بپذیرد (کلمه مولا مرتبط است با ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، شروع مبادرت، غلبه معنوی و قدرت معنی میدهد) باید او را نیز به عنوان مولایش بپذیرد. شیعیان این بیان را به معنی تعیین علی به جانشینی پیامبر و اولین امام میدانند. اهل سنت در مقابل تنها اظهار نزدیکی پیامبر به علی میدانند و اظهار خواستهاش که علی به عنوان پسر عمو و فرزندخواندهاش جانشین او در مسئولیتهای خانوادگیاش پس از مرگ شود.[۵۹]
بگفته دکاکه در دانشنامه ایرانیکا٬ اولین منبع تاریخی که به غدیر خم اشاره می کند یعقوبی مورخ شیعه در نیمه دوم قرن سوم هجری است و اولین آثار ادبی قابل تاریخ گذاری بجا مانده، مجموعه اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. نکته قابل توجه این است که در میان دلایلی که علی در کتاب نهج البلاغه برای برحقی [جانشینی اش] ذکر میکند٬ اشارهای به غدیر خم نیست. اما چنین به نظر میرسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم بعنوان یکی از دلیلهای مهم برای اثبات برحقی علی بر جانشینی محمد بوده است. [۶۰]
بنا بر پژوهش دکاکه، حدیث غدیرخم در برخی منابع شیعه و برخی منابع سنی آمده اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دسته بندی مذهبی نبوده است. طبق بررسی وی این حدیث از سده نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه حلیفه نخست در اختلافات مذهبی و یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی به آن چندان استناد نمی شده است. در زمان جنگ های میان مسلمانان در دوران خلافت علی، این حدیث دارای اهمیت مذهبی بخصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان علی در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند. [۶۱] به گفته مادلونگ در همین دوران علی در کوفه با استناد به این واقعه بر برتری جایگاه خود بر خلفای پیشین تأکید کرد.[۶۲] این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر سیره ابن هشام، تاریخ طبری و طبقات ابن سعد نیامده است، اما در انساب الاشراف بلاذری ذکر شده است. و بیشترین نقل این روایت به مسند احمد بن حنبل مربوط می شود. از مورخان و محدثان متأخر اهل سنت، ابن عساکر و ابن کثیر حدیث را نقل کرده اند. از منابع شیعه دوره امویان، هاشمیات کمیت بن زید اسدی و کتاب سلیم بن قیس هلالی حدیث را آورده اند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شده اند نظیر اصول کافی چندان به آن پرداخته نشده است و صرفا برای تثبیت نظریه شیعی نصب امام توسط نص آن را ذکر کرده اند. همچنین غدیرخم در منابع تاریخی مایل به شیعه در سده های نخست چندان به آن پرداخته نشده است. مسعودی در مروج الذهب اصلا آن را ذکر نکرده و یعقوبی فقط گزارش مختصری از آن آورده است. بنابر تحلیل دکاکه این واقعه بیشتر در منابع تاریخی که مربوط به دوره امویان می شود و یا بر منابع این دوره اتکا دارد آورده شده است و در دوره عباسیان از توجه به آن کاسته شده است. [۶۳]
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ p. 387-388, Medieval Islamic civilization By Josef W. Mer
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Dakake 2008, pp. 34–40 Tabatabaei 1979, p. 40
↑ جمال کعبه، محمدحسین دانش کیا، ص۳۰و۳۱
↑ ۸٫۰۰ ۸٫۰۱ ۸٫۰۲ ۸٫۰۳ ۸٫۰۴ ۸٫۰۵ ۸٫۰۶ ۸٫۰۷ ۸٫۰۸ ۸٫۰۹ ۸٫۱۰ ۸٫۱۱ Vaglieri، Encyclopedia of Islam, Vol.1، 381.
↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ Vaglieri، Encyclopedia of Islam, Vol.1، 382.
↑ علی لباف، مظلومی گمشده در سقیفه، ج۲، گفتار دوم و سوم، ص۷۷ تا۱۹۰.
↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ Vaglieri، Encyclopedia of Islam, Vol.1، 385.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Robert Gleave, ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB, Encyclopedia of Islam Three
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Madelung 1997, p. xi 19 and 20
↑ Robinson 2003, p. 28 and 34
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Gibb, H.A.R.. " Amīr al-Muʾminīn." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Brill Online , 2012.
↑ دائرةالمعارف تشیع، جلد۲؛ المعارف و المعاریف، ج۱؛ بحارالانوار، مجلسی، ج۳۷، ص۳۳۹، حدیث۸۱. متن حدیث چنین است: عبدالله بن عباس می گوید:« روزی با رسول خدا در یکی از کوچه های مدینه می رفتیم که علی ابن ابی طالب از راه رسید و به رسول خدا این گونه سلام کرد:«السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته (سلام بر تو ای رسول خدا، و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) پیامبر نیز در پاسخ فرمود: «و علیک السلام یا امیرالمومنین (و بر تو سلام باد ای امیرالمومنین).
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ ۲۱٫۲ ۲۱٫۳ ۲۱٫۴ ۲۱٫۵ ۲۱٫۶ ۲۱٫۷ ۲۱٫۸ ۲۱٫۹ Gleave, Robert M.. "Alī b. Abī Ṭālib."Encyclopaedia of Islam, THREE. , 2012.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ Muhammad: prophet and statesman, By William Montgomery Watt, p. 34
↑ W. MONTGOMERY WATT. «ABU BAKR`». در Encyclopedia of Islam,Vol.1. Brill، ۱۹۸۶. ۱۰۹. شابک ۹۰-۰۴-۰۸۱۱۴-۳.
↑ Watt 1953, p. 86
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ Esposito 2004, p.15
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ توماس کارلایل، قهرمان و قهرمانی در تاریخ، صفحه ۶۷ قابل دسترسی در اینجا
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ طباطبایی، سید محمدحسین. ترجمه تفسیر المیزان. ج. دوم. ۱۵۰.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Qur'an 33:33
↑ Madelung 1997, p. 14 and 15
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ ۵۲٫۰۰ ۵۲٫۰۱ ۵۲٫۰۲ ۵۲٫۰۳ ۵۲٫۰۴ ۵۲٫۰۵ ۵۲٫۰۶ ۵۲٫۰۷ ۵۲٫۰۸ ۵۲٫۰۹ ۵۲٫۱۰ ۵۲٫۱۱ ۵۲٫۱۲ "Alī b. Abī Ṭālib". Encyclopaedia of Islam (second ed.). Brill. ۲۰۱۲.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ مجموعه زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام، نوشته: عمادالدین حسین اصفهانی (حسین عمادزاده)، برگ ۱۶۴
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ Nasr، ʿAlī.
↑ DAKAKE, MARIA. "ḠADĪR ḴOMM". In Encyclopædia Iranica. vol. 10. New York: Bibliotheca Persica Press, 2001. 246-249.
↑ Dakake, The Charismatic Community: Shiʻite Identity in Early Islam, 34.
↑ Madelung, The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate, 253.
↑ Dakake, The Charismatic Community: Shiʻite Identity in Early Islam, 36-37.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 1509
#242
Posted: 7 Aug 2013 10:14
ردیابی شرک در عهد جاهلیت
آیین شرک و بتپرستی از آنجا در میان قوم عرب شکل گرفت که دیدند فرشتگان و انبیا و رسل و بندگان صالح خدا و اولیا و اتقیا و نیکوکاران، از همه آفریدگان خدا به او نزدیکترند، و نزد او رتبه و منزلتی بالاتر و والاتر دارند، و برخی کرامات و خوارق عادات به دست آنان جاری میگردد؛ چنان پنداشتند که خدای یکتا به آنان بهرهای از قدرت خداوندی را داده است که در پرتو آن میتوانند کارهایی را که اختصاص به خداوند سبحان دارد انجام بدهند، به خاطر همین کارهای خدایی که میتوانند انجام بدهند، و نیز به خاطر جاه و مقامی که نزد خداوند متعال دارند، استحقاق آن رادارند که واسطههایی فیمابین خداوند - سبحانه و تعالی - و عموم بندگانش باشند؛ بنابراین، احدی را سزاوار نیست که حاجتش را بر خدای یکتا عرضه کند، مگر به واسطه آنان؛ زیرا آنان نزد خداوند شفاعت میکنند، و به خاطر جاه و مقامی که دارند، خداوند شفاعت آنان را رد نمیکند. همچنین، سزاوار نیست به پرستش خدای یکتا بپردازند، مگر با وساطت آنان؛ زیرا آن شفیعان به موجب منزلت و رتبهای که نزد خدای یکتا دارند، بندگان خدا را به او نزدیک میگردانند.
وقتی این گمان در اذهان ایشان جای گرفت، و این اعتقاد در قلوبشان رسوخ یافت، آنان را «اولیاء» یعنی وسیلهها و واسطههایی میان خودشان و خدای یکتا- سبحانه و تعالی- قرار دادند، و به هر ترتیب که به ذهنشان میرسید، درصدد نزدیک گردانیدن خودشان به آنان برآمدند؛ از جمله برای بیشتر آن اولیاء الهی چهرهها و تمثالهایی تراشیدند. گاه آن چهرهها و تمثالها حقیقی بود، و با چهرههای اصلی آنان مطابقت داشت؛ گاه نیز چهرهها و تمثالها خیالی بود، و با تخیلات و تصویرهای ذهنی آنان در اذهان پرستندگانشان مطابقت داشت، «اَصنام» جمع «صَنَم» عنوانی بود که با همین چهرهنگاریها و مجسمهسازیها تحقق پیدا میکرد.
بعضی اوقات، برای اولیای الهی چهرهنگاری یا مجسمهسازی نمیکردند؛ اما آرامگاههای آنان و ضریحهایشان و مقر زندگی آنان، یا جاهایی را که فرود آمده بودند و استراحت کرده بودند، به اماکن مقدس تبدیل میکردند، و نذورات و قربانیهای خود را به آن اماکن تقدیم میکردند، و در برابر آن اماکن به عبادت و طاعت میپرداختند. «اَوثان» جمع «وثن» عنوانی بود که به این ضریحها و جایگاهها و مواضع و اماکن مقدس داده میشد.
حالا تفاوتها و تشبهات این کار مشرکین رو با کارهای تشیع ببینید
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
ویرایش شده توسط: rostam91
ارسالها: 2554
#243
Posted: 7 Aug 2013 18:53
insomnia: علی هم جزو اعراب بوده و وقتی میگیم اعراب...
همه جا خوب و بد هست
بد و بیرا ه نثار اعرابی که به ایران حمله کردن و به بهانه واهی مملکت رو از بین بردن
درود بر علی که دختر یزدگرد رو احترام کرد و نه به عنوان کنیر بلکه به عنوان همسر برای فرزندش انتخاب کرد
insomnia: اکثر کتب تحریف شده و منبع زیادی برای فهم ماجرا نیست، پس نباید بدون فهم چیزی رو رد و یا تأیید کرد
شما خودت الان حرف خودت رو نقض کردی
پس شما چکونه اون سه خلیفه رو ادمهای بزرگ و خوبی میدونی که نباید نقد بشن
اطلاعات شما هم غیر از همین کنابهاست که میگی تحریف شده یا به نظر شما کتابهای تحریف نشده هم هست
اگر هست معرفی کن تا ما هم بخونیم و بدونیم تا نا آگاه نباشیم
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#244
Posted: 7 Aug 2013 19:57
rostam91: آنان مطابقت داشت؛ گاه نیز چهرهها و تمثالها خیالی بود
همه علما مجسمه ساختن و تصاویر امامان رو کشیدن رو دارای اشکال شرعی میدونن
rostam91: حالا تفاوتها و تشبهات این کار مشرکین رو با کارهای تشیع ببینید
تشایه رفتار دلیل تشابه اعتقاد و مسلک نیست
مجموعا این گونه برداشتهای شما تکراری شده
مردم از سر عشق و ارادت برای عزیزان خودشون خرج میکنن
در ایین اهل سنت حتی برای پدر و فرزند هم سنگ قبر و یا نشانه ای درست نمیکنن
وقتی کسی مرد دیگه مرده و رها ش میکنن اما شیعه اعتقادش تفاوت داره
الان هم مثلا اینکه گاو پرست گاو رو سجده میکنه و مسلمون خدا رو ایا میشه گفت وجه اشتراک است ؟؟؟؟
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#246
Posted: 8 Aug 2013 20:20
تمومی نداره تا ابد
ولی چه خوبه معقول باشن و انگشت تو چشم هم نکنن هر کس به دینه خودش
کی گفته ما وظیفه داریم رسول باور و اعتقاداتمون باشیم
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#247
Posted: 12 Aug 2013 07:41
2000terorist: اگر تمامی مورد زیر انجام شود همه مشکلات سنی نشین ایران حل خواهد شد .
یعنی محشر گفتی
apadanakamali: دوست عزیز زمانی حرف من متناقض میشه که به شخص یا گروهی توهین کنم.
اهانت ربطی به تناقض نداره
مصداق تناقض اینه
insomnia: از نظر من اون سه خلیفه آدمهای بزرگی بودن و بی احترامی کردن به اونها جایز نیست.
الان شما به چه اعتبار و استنادی میگی خلفا ادمهای بزرگی و خوبی بودن ؟؟؟؟
در حالیکه خودتون یک خط پایین تر اغلب کتب رو نامعتبر میدونید و میفرمایید ما از کتب نامعتبر اسناد حقانیت شیعه رو میاریم
insomnia: یه سری از دوستان آنچنان راجع به مسائل صحبت میکنن که انگار در آن زمان وجود داشتن!
اکثر کتب تحریف شده و منبع زیادی برای فهم ماجرا نیست، پس نباید بدون فهم چیزی رو رد و یا تأیید کرد
این تناقضه اگر مسائلی که ما از اونها با سند بحث میکنیم بخاطر تحریف کتب اشتباهه
این عقیده شما در مورد خلفا هم از جایی غیر همین کتب تحرف شده نمیتونه باشه پس اونهم اشتباهه
اگر هم شما کتب خاصی رو قبول دارید اسم ببرید تا از تو همون کتب سند و مدرک بیاریم
البته میدونید که باید کتب معتبر و دست اول باشه چون کتابهای بعدی از رو همین کتابهای مرجع نوشته شده
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#249
Posted: 19 Aug 2013 15:31
rostam91: تواتر روایتهای تحریف قرآن نزد شیعه به اندازه روایتهای امامت هست
چرا اینقدر حرفهای بی پتیه و اساس
اینروزها بحث جالبی تو مجلس شد
روحانی میگفت برخی دوستان تهمت میزنند که فلانی این حرف را زده ...خده شخص میگوید من نگفتم اما مدعی قبول نمیکند و میگوید شاهد بیار که نگفتی
الان هم جالبه علمای بزرگ شیعه همین الان علنا اعلام میکنند اعتقادی به تحریف قران ندارند اما آقایان اصرار دارند که اعتقاد دارید
rostam91: نعمت الله جزائری
این اقا اصلا کی هست چیکاره است rostam91: این علامه بلا منازع می گوید روایتهای تحریف قرآن متواتر هستند و تنها به این قول بسنده نمی کند ودر ادامه می گوید که روایتهای تحریف قرآن کمتر از روایتهای امامت نیست!!
خوب ایشون گفته روایت زیاده ........که چی ؟؟
آیا این روایات رو تایید کرده آیا گفته به این معنا معتقد است و
علماي بزرگ شيعه اماميه از دير زمان تاكنون بر مصونيت قرآن از تحريف تأكيد نموده اند ، كه به عنوان نمونه مي توان به افراد زير اشاره نمود :
1 ـ فضل بن شاذان ( متوفاي 260 هـ . ق ، كه در عصر ائمه ( عليهم السلام ) مي زيسته است ) در كتاب الايضاح / 217 .
2 ـ شيخ صدوق ( م 381 هـ . ق ) در كتاب الاعتقادات/ 93 .
3 ـ شيخ مفيد ( م 413 هـ . ق ) در كتاب اجوبة المسائل السروية ، مطبوع در مجموعة الرسائل/ ص 266 .
4 ـ سيد مرتضي ( م 436 هـ . ق ) در كتاب جواب المسائل الطرابلسيات ، كه كلام وي را شيخ طبرسي در مقدمه مجمع البيان آورده است .
5 ـ شيخ طوسي معروف به شيخ الطائفه ( م 460 هـ . ق ) در كتاب التبيان ، 1/3 .
6 ـ شيخ طبرسي ( م 548 هـ . ق ) در مقدمه كتاب خود ، مجمع البيان ، بر عدم تحريف قرآن تصريح و تأكيد كرده است .
7 ـ سيد بن طاووس ( م 664 هـ . ق ) در كتاب « سعد السعود »
70
( ص 144 ) مي گويد : عدم تحريف ، رأي شيعه اماميه است .
8 ـ علامه حلي ( م 726 هـ . ق ) در كتاب اجوبة المسائل المهناويه ( ص 121 ) مي گويد : « حق اين است كه هيچگونه زياده و نقيصه اي در قرآن راه نيافته است و من از قول به تحريف به خدا پناه مي برم ، زيرا اين امر موجب شك در معجزه متواتر پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) مي گردد . »
آري اين عقيده ، پيوسته مورد نظر بزرگان علماي اماميه در اعصار گوناگون بوده است ، چنانكه در عصر حاضر نيز همه مراجع تقليد شيعه ، بدون استثناء داراي چنين عقيده اي مي باشند .
اگر بگوييد در كتب حديث و تفسير رواياتي وارد شده است كه برخي آنها را دليل بر تحريف قرآن قرار داده اند ، پاسخش اين است :
اوّلا : اكثر اين روايات از طريق افراد و كتابهايي نقل شده كه از وثاقت و اعتبار لازم برخوردار نيستند ، مانند كتاب قراءات احمدبن محمد سياري ( م286 ) كه علماي رجال ، روايات او را ضعيف خوانده ، و مذهب او را فاسد دانسته اند ( 1 ) يا كتاب علي بن احمد كوفي ( م352 ) كه علماي رجال درباره او گفته اند : در پايان عمر راه غلوّ را در پيش گرفت . ( 2 )
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــ 1 . رجال نجاشي : 1/211 .
2 . رجال نجاشي : 1/96 .
71
ثانياً : قسمتي از اين روايات ، كه بر تحريف حمل شده است ، جنبه تفسيري دارد . به عبارت ديگر ، مفاد كلّي آيه در روايت تطبيق بر مصداق شده ، و عده اي تصور كرده اند كه تفسير و تطبيق مزبور جزء قرآن بوده و از آن حذف گرديده است . مثلا « صراط مستقيم » در سوره حمد ، در روايات به « صراط پيامبر و خاندان او » تفسير شده ، و پيداست كه چنين تفسيري ، تطبيق كلي بر فرد اعلاي آن است . ( 1 )
امام خميني ( رحمه الله ) رواياتي را كه از آنها تحريف برداشت شده بر سه دسته تقسيم كرده است :
الف ـ روايات ضعيف ، كه به آنها نمي توان استدلال كرد .
ب ـ روايات ساختگي ، كه شواهد جعلي بودن در آنها نمايان است .
ج ـ روايات صحيح ، كه اگر در مفاد آنها كاملا دقت گردد روشن مي شود كه مقصود از تحريف در آن روايات ، تحريف معاني آيات قرآن است نه تغيير الفاظشان . ( 2 )
ثالثاً ، كساني كه مي خواهند عقيده واقعي پيروان يك مذهب را به دست آورند بايد به كتابهاي عقيدتي و علمي آنها رجوع كنند ، نه به كتابهاي حديثي كه نظر مؤلف از تأليف آن ، بيشتر گردآوري
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــ 1 . طبرسي ، مجمع البيان : 1/28 .
2 . تهذيب الاصول : 2/96 .
72
مطالب بوده و تحقيق آن را به ديگران واگذار كرده است . همچنين مراجعه به آراي يك يا چند نفر از پيروان يك مذهب براي شناخت عقايد مسلّم آن مذهب كافي نبوده و اصولا استناد به قول يك يا چند نفر در مقابل اكثريت قاطع دانشمندان محقق آن فرقه ، ملاك صحيحي براي قضاوت نيست .
در پايان اين بحث دو نكته را يادآور مي شويم :
1 ـ متهم كردن مذاهب اسلامي يكديگر را به تحريف قرآن ، به ويژه در عصر كنوني ، جز به نفع دشمنان اسلام نخواهد بود .
2 ـ اگر برخي از علماي شيعه كتابي درباره تحريف قرآن نوشته اند ، بايستي نظريه شخصي خود او تلقي شود ، نه نظريه اكثريت قاطع علماي شيعه . و از اين رو است كه مي بينيم پس از انتشار كتاب مزبور ، رديه هاي متعددي از سوي علماي شيعه بر آن نوشته شده است ؛ همان گونه كه وقتي در سال 1345 هـ . ق از طرف يكي از علماي مصر كتابي با استناد به پاره اي روايات درباره نسخ يا انساء ( به فراموشي انداختن ) تلاوت آياتي از قرآن ، به عنوان اثبات تحريف در قرآن نوشته شد ، از طرف علماي دانشگاه ازهر مردود شناخته شد و كتاب مزبور مصادره گرديد .
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"