صفحه 34 از 57: « پیشین 1 ... 33 34 35 ... 56 57 پسین »

End Of Sunni And Shia Dispute | پایان دعوای سنی و شیعه

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#331 Posted: 8 Dec 2013 08:29

sorena100: اداب بحث و دلیل منطق در اسلامو هم دیدیم............به نظرت این جملات در بحث اسلامی درسته؟؟؟؟
شما که دم از قران میزنی.....آیات مربوط به تمسخرو نخوندی؟؟؟
آیا دروغ گفتم ؟
میشه الآن بار چندمه که می پرسم صحابه چه کسانی هستند و خصوصیاتشون چیه نه آمتیس و حتی نه خود شما در صدد پاسخ بر نیامدید
این نمیشه که یه نفر داعیه دفاع از دین و مذهب رو داشته باشه ولی یه سرش تو انجمن سکسی باشه و یه سرش تو انجمن مذهبی ، وقتی کسی اولین قوانین مذهب رو رعایت نمیکنه چطور میشه با اون بحث و تبادل نظر مذهبی کرد؟!!!

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#332 Posted: 8 Dec 2013 08:39

ametis: آیا به این صحابه باید اقتدا کرد؟! - صحابه ای که تا سال نهم هجری در بینشان منافق بود
قرآن مي‏فرمايد:
باز خوبه خودت هم نوشتی ، "صحابه ای که در بینشان منافقین بودند" نه صحابه های منافق
باز هم معنی صحابه رو ذکر نکردید
ametis: يعني: عدّه‏ي از اعراب باديه نشين كه در اطراف شما هستند و نيز عدّه‏ي از اهل مدينه راه نفاق را در پيش گرفتند. تو آنها را نمي‏شناسي و ما مي‏دانيم كه آنان چه كساني هستند.
خدا پدر و مادر شما رو بیامرزه،
عده ای از اعراب بادیه نشین اطراف مدینه پس شامل یاران پیامبر نمیشه و دنبالش عده ای از اهل مدینه باز هم شامل اکثر قریب به اتفاق یاران نزدیک رسول الله نمیشه چون بیشتر یاران رسول الله رو مهاجرین مکه تشکیل می داند مثل ابوبکر سعید بن زید عمر عثمان علی جعفر سلمان بلال و خیلی دیگه از اونهائی که بیوگرافیشون رو برات گذاشتم
و اگه توی این افراد هم بودند حتما همونجا که از مهاجرین و انصار به نیکی یاد میکند اینجا هم از نام مهاجرین و انصار استفاده میکرد و میگفت عده ای از مهاجرین و انصار راه نفاق در یش گرفتند!
شما آیات رو میاری چون سرچ میکنی ولی در اونها اصلا تدبر نمیکنی که چی گفته!

sorena100

کاربر

ارسالها: 104

#333 Posted: 8 Dec 2013 15:30

rostam91: آیا دروغ گفتم ؟
میشه الآن بار چندمه که می پرسم صحابه چه کسانی هستند و خصوصیاتشون چیه نه آمتیس و حتی نه خود شما در صدد پاسخ بر نیامدید
این نمیشه که یه نفر داعیه دفاع از دین و مذهب رو داشته باشه ولی یه سرش تو انجمن سکسی باشه و یه سرش تو انجمن مذهبی ، وقتی کسی اولین قوانین مذهب رو رعایت نمیکنه چطور میشه با اون بحث و تبادل نظر مذهبی کرد؟!!!
بحث دروغ و.....نیست....
شما مگه خدایی که داری درمورد کار بد یا خوب دیگران نظر میدی؟
شاید توبه کرده باشه چه میدونی؟
فقط خداست که بی عیبه......شما اگه میتونی با عقل درایت و منطق جواب طرفتو بده......تجسس نکن تو کار دیگران.......این عیب بزرگیه که برا بحث علمی ...عقلی زندگی طرفو از گذشته در بیاری تا حرفتو به زور به کرسی بنشونی.......
این کارو نکن داداش اسلامی نیست.......فقط خدا میدونه با بندش

این کاربر به علت تخلف در قوانین انجمن بن شد
(سکسی بوی)

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#334 Posted: 8 Dec 2013 19:01

sorena100: شما مگه خدایی که داری درمورد کار بد یا خوب دیگران نظر میدی؟
شاید توبه کرده باشه چه میدونی؟
دارم میگم بارها با ایشون در این مورد بحث و جدل کردیم و ایشون هر بار از این کارش دفاع کرده! کسی که توبه کرده که دیگه از خطای گذشته اش دفاع نمیکنه این حرفم درسته یا نه؟ sorena100: شما اگه میتونی با عقل درایت و منطق جواب طرفتو بده......تجسس نکن تو کار دیگران
من بارها پاسخش رو دادم و این شمائید که تازه چند روزیه که این مطالب رو میبینی
در ضمن ایشون در یه سایت اجتماعی بزرگ اومده و تاپیکی ایجاد کرده این کجاش تجسسه رو من نمیدونم میدونی چقدر تو این تاپیک پست گذاشتن حالا بگذریم از اون کسانی که دیدن و پستی هم نذاشتن؟ پس کار سری نیست که تجسس کرده باشم
من فقط به ایشون گفتم که نمیشه از اسلام دفاع کرد ولی از سوی دیگه خود پایبند به عقاید اون نباشیم و هم پست های مذهبی بدیم و هم پستهای غیر اخلاقی و ایشون بجای قبول باز هم از موضع خودش دفاع کرد و گفت که برای جلوگیری از بوجود آمدن سکس ضربدری اومده و تاپیک زده که مردم فانتزی اونو انجام بدن و به این وسیله دنبال کار عملی نرن

sorena100

کاربر

ارسالها: 104

#335 Posted: 9 Dec 2013 03:20

rostam91: دارم میگم بارها با ایشون در این مورد بحث و جدل کردیم و ایشون هر بار از این کارش دفاع کرده! کسی که توبه کرده که دیگه از خطای گذشته اش دفاع نمیکنه این حرفم درسته یا نه؟
rostam91: من بارها پاسخش رو دادم و این شمائید که تازه چند روزیه که این مطالب رو میبینی
در ضمن ایشون در یه سایت اجتماعی بزرگ اومده و تاپیکی ایجاد کرده این کجاش تجسسه رو من نمیدونم میدونی چقدر تو این تاپیک پست گذاشتن حالا بگذریم از اون کسانی که دیدن و پستی هم نذاشتن؟ پس کار سری نیست که تجسس کرده باشم
من فقط به ایشون گفتم که نمیشه از اسلام دفاع کرد ولی از سوی دیگه خود پایبند به عقاید اون نباشیم و هم پست های مذهبی بدیم و هم پستهای غیر اخلاقی و ایشون بجای قبول باز هم از موضع خودش دفاع کرد و گفت که برای جلوگیری از بوجود آمدن سکس ضربدری اومده و تاپیک زده که مردم فانتزی اونو انجام بدن و به این وسیله دنبال کار عملی نرن
الان میخوای به زور توبش بدی؟

دوست من بحث تایپیک سکسی و مذهبی جداست.......
توبه هم کرده باشه پیش خدای خودشه......
باید بگم تفکراتت از اهل سنتت نیست......بیشتر به وهابیت میخوره.....
تو ترکیه هم همین حرفا باعث عملیات انتحاری میشه.....تو پاکستان و افغانستان هم همینطور.....
حرفشونم اینه چون یه کار کردی که بده مسلمون نیستی.....نبایدم حرف دینموبزنی..... برا مثال تو ترکیه چند نفر یه زنو به جرم پوشیدن دامن کوتاه کشتن.....حرفشون این بود چون حجاب نداری و.....مسلمون نیستی......
هرکی باشه داداش نباید عقایدو رفتارو با یه چوب بزنی.......
منم اعصابم خورد شده اون مطالبو خوندم......الان بگم فلان فلان.....نه داداش ارزش انسانی بالاست.......هدف شما هم سنجیدن مذهب شیعه با این تعبیراته.........که درست نیست........

این کاربر به علت تخلف در قوانین انجمن بن شد
(سکسی بوی)

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#336 Posted: 9 Dec 2013 09:37

sorena100: منم اعصابم خورد شده اون مطالبو خوندم......الان بگم فلان فلان.....نه داداش ارزش انسانی بالاست.......هدف شما هم سنجیدن مذهب شیعه با این تعبیراته.........که درست نیست........
ببین ، شمائی که جوش آوردی ، من برای بار چندمه میگم کسی که داری ازش دفاع میکنی خودش اتز این کارش پشیمون نیست و کسی که توبه کرده باشه در پیشگاه خدا دیگه از تفکراتش دفاع نمیکنه و ایشون هنوز بر سر حرف خودش هست
در ضمن اون پستی که شما بهونه کردی مال چند هفته پیشه و شمائی که از من ایراد میگیری چرا خودت دوباره اومدی و اون جریان ایشون رو علم کردی و مطالب ایشون در اون تاپیک رو نقل قول زدی ؟ چطور کار من بردن آبرو حساب میشه ولی مال شما نه؟
ببینید ایشون از پستهاش مشخصه اطلاع چندانی از مذهب خودش هم نداره که من بخوام با تمسک به تاپیک ایشون دین شیع رو زیر سوال ببرم بلکه دارم خودش رو زیر سوال میبرم که چطوری رفتاری دوگانه و ریاکارانه در پیش گرفته و هم دم از دفاع از اسلام میزنه و هم خلاف اون بطور واضح رفتار میکنه!
در ضمن دیگه این موضوع رو کشش ندیم چون مربوط به من و شما نیست و ظاهرا به نتیجه هم نمیرسیم و داره جنبه کل کل بخودش میگیره

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#337 Posted: 9 Dec 2013 10:18

صحابه گرامی رسول الله:یاران پیامبر که معاندان آنها را مرتد می دانند که بودند،می خواهیم زندگی نامه یاران پیامبر رو بخونیم چون به خیلی از مردم گفته نشده اونها چه فداکاریهائی کردند
طلحه بن عبیدالله؛ شهید زنده

«هر کس دوست دارد به مردی نگاه کند که روی زمین راه می رود و وظیفه اش را انجام داده به طلحه بن عبید الله نگاه کند»
پیامبر (صلی الله علیه وسلم)

شهید زنده

روز جنگ احد وقتی مسلمین شکست خوردند و از‌ کنار پیامبر (صلی الله علیه وسلم) پراکنده شدند فقط طلحه بن عبید الله و یازده نفر از انصار‌ کنار پیامبر (صلی الله علیه وسلم) باقی ماندند، در‌آن روز‌به طلحه لقب شهید زنده داده شد.

پیامبر(صلی الله علیه وسلم) و افرادی که همراهش بودند از کوه بالا می رفتند، مشرکین به پیامبر‌رسیدند و می خواستند او را به قتل برسانند پیامبر(صلی الله علیه وسلم) فرمود: « چه کسی این افراد را از ما دور می کند؟ هر کسی چنین کاری را انجام دهد یار من در بهشت خواهد بود»

طلحه گفت: ای پیامبر خدا! من حاضرم. پیامبر(صلی الله علیه وسلم) فرمود: تو در کنار من باش مردی از انصار گفت: ای پیامبر خدا! من این کار را می کنم. پیامبر(صلی الله علیه وسلم) پذیرفت.

مرد انصاری با مشرکین جنگید تا اینکه شهید شد. سپس پیامبر(صلی الله علیه وسلم) و همرا‌هانش از کوه بالا رفتند تا اینکه مشرکین به آنها رسیدند. پیامبر(صلی الله علیه وسلم) فرمود آیا مردی نیست که با اینها بجنگد؟! طلحه گفت: من حاضرم ای پیامبر خدا!

پیامبر(صلی الله علیه وسلم) فرمود: نه تو در کنار من باش. مردی از انصار گفت من حاضرم پیامبر خدا پذیرفت، انصاری با مشرکین جنگید تا اینکه شهید شد.

پیامبر(صلی الله علیه وسلم) همچنان به بالا رفتن کوه ادامه می داد و مشرکین رسیدند. پیامبر(صلی الله علیه وسلم) همچنان گفته خود را تکرار می کرد و طلحه می گفت من حاضرم پیامبر(صلی الله علیه وسلم) باز او را باز می داشت و به مردی از انصار اجازه می داد تا اینکه همه شهید شدند و فقط طلحه با پیامبر(صلی الله علیه وسلم) باقی ماند و مشرکین رسیدند در‌این وقت پیامبر(صلی الله علیه وسلم) به طلحه گفت: الان تو اجازه داری با مشرکین بجنگی.

پیامبر(صلی الله علیه وسلم) دندان ‌هایش شکسته شده بود و پیشانی اش زخمی و لبهایش خونین بود و خون بر چهره اش جاری بود طلحه به مشرکین حمله می کرد و آنها را از رسیدن به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) باز می داشت و از کنار پیامبر(صلی الله علیه وسلم) دور می کرد و بر می گشت و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) را کمی بالا تر می برد و آنجا او را می نشاند و دوباره به مشرکین حمله ور‌می شد طلحه همچنان ادامه داد تا مشرکین را نگذاشت به پیامبر گزندی برسا‌نند.

ابوبکر صدیق(رضی الله عنه) می گوید: در آن هنگام من و ابو‌عبیده بن جراح از پیامبر(صلی الله علیه وسلم) دور بودیم و چون خودمان را به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) رساندیم و خواستیم کمکش کنیم فرمود: « من را بگذارید و به یاری دوستتان بشتابید» منظورش طلحه بود.

در این هنگام خون از بدن طلحه می چکید و حدود هفتاد و‌اندی ضربه شمشیر و نیزه تیز به بدنش اصابت کرده بود و دستش قطع شده بود و بیهوش در چاله ای افتاده بود (۱) و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) می گفت: «هر کسی دوست دارد به مردی نگاه کند که وظیفه اش را انجام داده به طلحه نگاه کند »

طلحه ‌بن‌عبیدالله کیست؟

طلحه دارای چهره ای سفید مایل به سرخی بود و قدش میانه و سینه اش گشاده و چهار شانه بود، پاهای پهنی داشت و چون به سویی نگاه می کرد کاملا خودش را بر‌می گرداند، (۲) فرزند موسی بن طلحه چنین توصیف نموده است:

طلحه بن‌عبید الله قریشی و‌ از قبیله تیم بن مره و از‌اهالی مکه بود و کنیه و لقبش ابو محمد بود و یکی از ده نفری است که پیامبر(صلی الله علیه وسلم) به بهشتی بودن آنها گواهی داده است.

احادیث زیادی از طلحه روایت شده است دو حدیث از وی، بخاری و مسلم هر دو روایت کرده اند و دو حدیث از او بخاری به تنهایی روایت کرده است و سه حدیث نیز در مسلم آمده است. شورای شش نفره ای که حضرت عمر(رضی الله عنه) برای انتخاب خلیفه برگزیده، طلحه یکی از اعضای آن شورا بود.

اسلام آوردن طلحه داستان زیبایی دارد. طلحه آن را چنین تعریف کرده است: من برای تجارت به بازار بصری ( شهری است در حوران واقع در جنوب دمشق ) رفته بودم. در آنجا ‌راهبی را ملاقات کردم که گفت: آیا میان شما کسی از اهل حرم ( منظورش از حرم حجاز بود ) هست؟ طلحه گفت من از اهل حرم هستم. راهب گفت پیامبری به زودی از اهل حرم مبعوث می شود و پیامبران گذشته از آمدن او خبر داده‌اند، زمان بعثت او فرا رسیده است (۳)

سخن راهب در قلب طلحه جای گرفت، سپس طلحه را سفارش کرد که بلا فاصله به آخرین پیامبر و نبی رحمت ایمان آورده و او را تصدیق کند. طلحه چون به مکه باز گشت از بعثت پیامبر(صلی الله علیه وسلم) اطلاع پیدا کرد. همچنین با خبر شد که دوستش ابوبکر صدیق(رضی الله عنه) نیز به او ایمان آورده و دعوتش را پذیرفته و از‌او اطاعت می کند طلحه چون اسم ابوبکر را شنید با خودش گفت سوگند به خدا آن دو هرگز به گمراهی اتفاق نمی کنند. منظورش محمد(صلی الله علیه وسلم) و ابوبکر(رضی الله عنه) بود.

طلحه به قصد خانه ابوبکر(رضی الله عنه) حرکت کرد و چون با ابوبکر(رضی الله عنه) ملاقات کرد از ‌او پرسید آیا تو از محمد پیروی کرده ای؟ ابوبکر گفت: بله سپس ابوبکر (رضی الله عنه) از محمد (صلی الله علیه وسلم) و بعثتش سخن گفت و به او گفت که محمد(صلی الله علیه وسلم) به عبادت خداوند یکتا دعوت می دهد.

چند روزی نگذشت تا اینکه طلحه اسلام آورد و به دین محمد(صلی الله علیه وسلم) داخل شد او هشتمین نفری بود که اسلام را پذیرفت ونیز یکی از افرادی بود که توسط ابوبکر(رضی الله عنه) مسلمان شده بود.

طلحه ی مجاهد

طلحه در میدان جهاد در راه خدا شرکت می جست. در غزوه بدر پیامبر(صلی الله علیه وسلم) به طلحه دستور داد تا همراه سعید بن زید به راه شام بروند و اخبار کاروان های قریش را بیاورند. طلحه و سعید لشکر خود را در منطقه حورا مستقر کردند. اما متوجه شدند که کاروان قریش از شام به سوی مکه، از راهی دیگر حرکت کرده است. آنها به مدینه باز گشتند و دیدند که پیامبر(صلی الله علیه وسلم) از مدینه بیرون رفته و در بدر با کفار جنگیده و بر آنها پیروز شده است. طلحه و سعد از اینکه موفق به شرکت در جنگ نشده بودند متأسّف شدند پیامبر(صلی الله علیه وسلم) متوجه شد که آنها از اینکه از جنگ بدر جا مانده اند، ناراحت‌اند. بنابراین برای تسکین خاطر‌‌شان به اندازه مجاهدین به آنها از غنیمت داد.

طلحه ی نیکوکار

طلحه(رضی الله عنه) تاجری بزرگ و دارای ثروتی هنگفت بود، روزی به اندازه هفتصد هزار درهم مالی از حضرموت (واقع در یمن) برایش آمده بود، شب را با اضطراب و ناراحتی و اندوه سپری کرد، همسرش ام کلثوم دختر ابوبکر صدیق (رضی الله عنه) پیش او آمده و گفت: تو را چه شده ای ابو محمد؟ نکند ناراحتی!!

طلحه گفت: تو بهترین همسری هستی که شایسته یک مسلمان است، اما من در تمام شب با خود فکر کردم و گفتم: مردی این اندازه مال در خانه اش باشد نسبت به پروردگارش چه گمان می کند؟! همسرش گفت: چرا ناراحتی؟ صبح آن را میان دوستان و خویشاوندان مستمند خود تقسیم کن.

طلحه گفت: رحمت خدا بر تو باد نظر خوبی دادی.

و صبح فردا آن مال را میان فقرای مهاجرین و انصار تقسیم کرد.

یکی از فرزندانش نیکو‌کاری طلحه را چنین روایت می کند: پدرم لباس زیبایی پوشیده بود و همچنان راه می رفت مردی لباس را از او گرفت. مردم بلند شدند و لباس پدرم را از آن مرد پس گرفتند. طلحه گفت: لباس را دوباره به آن مرد بدهید!!

مرد چون طلحه را دید خجالت کشید و لباس را به زمین انداخت، طلحه گفت: لباس را بگیر خداوند آن را برایت مبارک کند مرا از خداوند شرم می آید که کسی نسبت به من امید داشته باشد و من او را نا امید کنم. (۴)

روزی مردی نزد طلحه بن‌عبید الله آمد و ‌از‌ او کمک خواست و نیز به او متذکر شد که با هم خویشاوند هستیم، طلحه گفت تا کنون کسی این خویشاوندی را برای من نگفته است. من زمینی دارم که عثمان بن‌عفان آن را به سیصد هزار درهم خواسته است، اگر می خواهی زمین را به تو واگذار کنم و‌گرنه آن را به سیصد هزار درهم برای تو می فروشم و پول آن را به تو می دهم. مرد گفت: زمین را بفروش و پول آن را بده. طلحه زمین را فروخت و قیمتش را به همان مرد داد. رحمت خداوند بر طلحه باد او مردی سخاوتمند و نیکو کار‌بود.

وفات طلحه (رضی الله عنه)

در جنگ جمل تیری به طلحه اصابت کرد و بر اثر آن بعدا شهید شد او نمونه سخاوت و‌بخشش بود. در‌هنگام وفاتش حضرت علی(رضی الله عنه) بر بالینش حاضر‌شد او ‌را نشاند و ‌گرد و‌ غبار ‌را از‌چهره اش پاک می کرد و‌می گفت: کاش بیست سال قبل مرده بودم. (۵)

بالاخره طلحه زندگی را بدرود گفت و به خاک سپرده شد او چهارده فرزند داشت. ده پسر که یکی محمد نام داشت و زیاد سجده می کرد و سجاد نامیده می شد و نیز‌عمران و‌عبس از فرزندان او هستند و چهار دختر به نامهای عایشه که با مصعب بن‌زبیر ‌ازدواج کرده بود و ام اسحاق و صعب و مریم. طلحه در سال سی و ششم هجری در گذشت.

رحمت خداوند بر طلحه باد.

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#338 Posted: 9 Dec 2013 11:33

rostam91: ببین ، شمائی که جوش آوردی ، من برای بار چندمه میگم کسی که داری ازش دفاع میکنی خودش اتز این کارش پشیمون نیست و کسی که توبه کرده باشه در پیشگاه خدا دیگه از تفکراتش دفاع نمیکنه و ایشون هنوز بر سر حرف خودش هست
من هیچ احتیاجی به این حرفها ندارم

سورنا از من دفاع نمیکنه داره به تفکر شما ایراد میگیره

کی گفته من باید ابراز پشیمانی کنم اگر توبه کردم ....من مگر اصلا گفتم توبه کردم ......

من اعتقادات شمارا زیر سئوال بردم

گفتم اگر به من ایراد میگیری اول باید به عایشه ایراد بگیری که ۱۴۰۰ سال پیشش واقعیت سکس خودش و پیامبر رو اومده برای مرد های نامحرم تعریف کرده و از همه جای بدنش گفته و توصیف کرده

من که دنبال فانتزی و رویاهای سکس بودم

شما از نظر شرعی حق نداری مطالبی که من جای دیگه گذاشتم رو بیاری تو قسمت مذهبی و بخواهی به قول خودت رسوایی درست کنی

من شیعه هستم

عاشقه اهل بیت

مخلص دینم و فرائض اون مثل نماز و روزه و .....

از برخی احکام دینم گله مندم مثل حقوق زنان و ....

سکس رو دوست دارم یک ادم خیلی خیلی هات هستم دوست دارم با همجنسام از سکس صحبت کنم و تجربیاتشون رو بدونم و گاها با دوستام چت میکنم

چون به زندگیم علاقه دارم و بخش بزرگی از زندگی زناشویی سکس است

گاهی گناه میکنم چون ضعیف النفس هستم ولی سعی میکنم گناه نکنم

---------------------------------------------------------

این منم

حالا شما میری پست تقریبا یکسال قبل رو میاری و میخواهی بگی این کسی که داره از سیعه دفاع میکنه تو انجمن سکسی هم فعالیت کرده و به قول خودت میخواهی رسوا کنی منو

ببین این تو کجای شریعت اسلامی تو اومده

تو حتی اگر منکری از کسی دیدی نباید اون رو علنی کنی تا وقتی حقوق کسی رو تضییع نکرده

من به آنچه هستم افتخار میکنم و پشیمون هم نیستم و نگفتم توبه کردم

فقط گفغتم شما حق نداری این کارها رو از نظر شرعی انجام بدی و

علیرغم قیافه مسلمونی که به خودت گرفتی ....فقط درگیر ظواهری و االان در مورد من گناه کردی و مدیون هستی که خواتستی عرض و ابروی یک مسلمان رو ببری

در حالیکه حفظ عرض و ابروی یک مسلمان بر دیگر مسلمانان در حال واجیه

البته برای من مهم نیست این رو از لحاظ شرعی گفتم که شما اینقدر خودت رو به اون معتقد نشون میدی

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#339 Posted: 9 Dec 2013 16:36

ametis: شما از نظر شرعی حق نداری مطالبی که من جای دیگه گذاشتم رو بیاری تو قسمت مذهبی و بخواهی به قول خودت رسوایی درست کنی
عجیبه ولله شما نمیخواد احکام شرع رو یاد من بدی
شرع میگه مصاحبت و هر عمل دیگه ای با زن نامحرم حرامه و اگه دررابطه سکس باشه زنا حالا بجای اینکه من بگم چرا اینکار رو میکنی شما میگی از نظر شرعی من حق ندارم بیان کنم
در ضمن چه رسوائی شما تو انجمن لوتی که انجمنی اجتماعی هست یه تا پیک ایجاد کردی و ازش دفاع کردی این کجاش رسوائیه نکنه تو قسمت مذهب رسوائی محسوب میشه؟
شما کار پنهانی انجام ندادی که حالا من اومده باشم اینجا و آبروی شما رو جلوی همه برده باشم کار شما علنی و بین المللی هست و همه هم میتونن ببینن و خودتون خواستید همه ببینن این کجاش رسوائیه
ametis: تو حتی اگر منکری از کسی دیدی نباید اون رو علنی کنی تا وقتی حقوق کسی رو تضییع نکرده
بابا کجاش مخفی بوده که من علنیش کرده باشم مگه من تو رو با یکی تو پس کوچه یا گوشه یه پارک دیدم و حالا دارم برای همه میگم ametis: من به آنچه هستم افتخار میکنم و پشیمون هم نیستم و نگفتم توبه کردم
من که میدونم اینو به جناب سورنای عزیز بگو که میگه شاید توبه کرده باشین
ametis: االان در مورد من گناه کردی و مدیون هستی که خواتستی عرض و ابروی یک مسلمان رو ببری
بارها بهت گفتم شما مسلمون زاده ای نه مسلمان چون تو یه خانواده مسلمون دنیا اومدی و بدون تحقیق مذهب پدریت رو قبول کردی چون مسلمون و کسی که معتقد به اسلامه سراغ افعال حرام نمیره یا اگه میره توبه میکنه و دیگه از اون افعالش دفاع نمیکنه
ametis: البته برای من مهم نیست این رو از لحاظ شرعی گفتم که شما اینقدر خودت رو به اون معتقد نشون میدی
اگه گناهه پس چطورشما داری از عایشه روایات جعلی زیادی از ۱۴۰۰ سال پیش میاری و احساس گناه نمی کنی ولی من که روایاتم مستند مربوط به قرن ۲۱ و همین روزها و ماههای اخیره گناه می کنم!!!!!!

sorena100

کاربر

ارسالها: 104

#340 Posted: 9 Dec 2013 20:35

rostam91: ببین ، شمائی که جوش آوردی ، من برای بار چندمه میگم کسی که داری ازش دفاع میکنی خودش اتز این کارش پشیمون نیست و کسی که توبه کرده باشه در پیشگاه خدا دیگه از تفکراتش دفاع نمیکنه و ایشون هنوز بر سر حرف خودش هست
در ضمن اون پستی که شما بهونه کردی مال چند هفته پیشه و شمائی که از من ایراد میگیری چرا خودت دوباره اومدی و اون جریان ایشون رو علم کردی و مطالب ایشون در اون تاپیک رو نقل قول زدی ؟ چطور کار من بردن آبرو حساب میشه ولی مال شما نه؟
ببینید ایشون از پستهاش مشخصه اطلاع چندانی از مذهب خودش هم نداره که من بخوام با تمسک به تاپیک ایشون دین شیع رو زیر سوال ببرم بلکه دارم خودش رو زیر سوال میبرم که چطوری رفتاری دوگانه و ریاکارانه در پیش گرفته و هم دم از دفاع از اسلام میزنه و هم خلاف اون بطور واضح رفتار میکنه!
در ضمن دیگه این موضوع رو کشش ندیم چون مربوط به من و شما نیست و ظاهرا به نتیجه هم نمیرسیم و داره جنبه کل کل بخودش میگیره
اول اینکه بحث تفکر و عقاید اسلامی و مذهبی یه چیزه و در آوردن یه نقطه ضعف از یه مبحث دیگه که با غریزه انسان روابط مستقیم داره و قرار دادن این موضوع کنار هم و نتیجه گیری و زیر سوال بردن عقاید اون فرد یه چیز دیگه.....اونم عقایدی که به تفکرات یک مذهب میلیونی میرسه......من حرفم اینه که توبه زبونیه؟؟؟؟؟؟حتما باید بگه که توبه کردم؟؟؟؟؟؟ادامه ندادن اون کار و ابراز پشیمونی تو دل خودش یعنی توبه......شما هم اگه مسلمونی همیشه فرض بزار که شاید کار خیری کرده که نزد خدا ارزشمنده......چون خدا از نیات افراد باخبره..........
وقتی اون مطالبو خوندم باید پست میدادم....شما تو چند تایپیک همین کارو کردی.....لطف کن دیگه این کارو نکن

این کاربر به علت تخلف در قوانین انجمن بن شد
(سکسی بوی)

صفحه 34 از 57: « پیشین 1 ... 33 34 35 ... 56 57 پسین »

مذهب /

End Of Sunni And Shia Dispute | پایان دعوای سنی و شیعه

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا