انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 54 از 57:  « پیشین  1  ...  53  54  55  56  57  پسین »

End Of Sunni And Shia Dispute | پایان دعوای سنی و شیعه


مرد

 
شباهت حيرت انگيز مشرکين صدر اسلام و شيعيان صفوی!

قرآن می‌فرماید: وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّـهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِكُونَ [یونس/18] «و غیر از الله چیزهای را می‌پرستند که نه به آن‌ها زیانی می‌‌رساند و نه سودشان می‌بخشد، و می‌گویند: «این‌ها(=بت‌ها) شفیعان ما نزد الله هستند»بگو: «آیا الله را به چیزی که در آسمان‌ها و در زمین نمی‌داند، خبر می‌دهید؟!» منزه است او، و از آنچه با او شریک می‌سازند برتر است»
در این آیه، چند نقطه مشترک، بین شیعیان صفوی و مشرکین زمان پیغمبر می‌بینیم: (یَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا) هر دو گروه می‌گویند (این‌ها شفعیان ما نزد الله هستند)
منظور از (این‌ها) چه کسانی هستند؟
(این‌ها) را خود آیه معرفی می‌کند: (مِن دُونِ اللَّـهِ.... غیر از الله)
درست است که (من دون الله) مشرکین مکه با (من دون الله) شیعه‌ها فرق دارد ولی در هر حال، هر دو (من دون الله) هستند و هر دو گروه، به شفاعت من دون الله عقیده دارند و این شباهت است.
این‌جا که می‌رسیم می‌گویند: ما به شفاعت (من دون الله) عقیده دارم که قدرت شفاعت را از الله، حقیقتا اخذ کرده ولی مشرک مکه بت و سنگ را می پرستید.
نه؛ این ادعا درست نیست!
مشرکین مکه هم مدعی بودند که (من دون الله آن‌ها ) نیز حقیقتاً از طرف الله اذن شفاعت دارد و آن‌ها نیز هم‌چون شما دلیل روشنی بر ادعای خود نداشتند!
میگویند: ولی من دون الله ما اهل بیت پاک پیامبر هستند و یا شهیدان هستند یا امام زاده ها هستند
و مشرکین مکه هم نمی‌گفتند که فاسقین و فاسدین و شراب خوارها شفیع ما هستند آن‌ها نیز می‌گفتند: اولیاء و صالحین و امام زاده ها شفیع ما هستند.
میگویند: نه درست نیست! من دون الله مشرکین مکه بت ها و سنگ ها بودند و این‌ها معبود مشرکین بودند در حالی‌که اهل بیت معبود ما نیستند شفیع ما هستند!
اما جواب:مشرکین مکه هر سنگی را نمی‌پرستیدند، بلکه سنگ‌های مخصوصی را قدر می‌نهادند و از این گذشته، هم‌چنین باید بدانیم که آن سنگ‌ها را به عنوان این‌که سنگ مخصوصی هستند نمی‌پرستیدند، آن‌ها را تمثال اولیاء الله می‌دانستند.
مثال:سربازان هنگامی که به عکس امام خمینی احترام میگذارند، عکس را به خاطر این‌ که کاغذ یا مقوی یا تخته است که احترام نمی‌گذارند و از این بیشتر به هر عکسی هم احترام نمی‌گذارند بلکه به عکس فرد مخصوصی و به خاطر خودِ آن فرد احترام می‌گذارند و چون آن فرد پیش این‌ها محترم است، پس عکسش پیش این‌ها محترم است.
و نادان است اگر کسی بگوید این سربازان عکس پرستند یا مقوا پرستند.
این‌ها دارند نماد خمینی را احترام می‌کنند و قدر می‌نهند.
می‌گویند: ولی باز بین ما و مشرکان این فرق عظیم است که ما من دون الله را شفیع قرار می‌دهیم در حالی‌که مشرکین مکه آن‌ها را می‌پرستیدند. این یک فرق عظیم است.
جواب:
نه! مشرکین مکه که سنگ را نمی‌پرستیدند. آن‌ها به سنگ قدر می‌دادند، برای این‌که نماد فرد مورد احترامی مثل آقای لات یا آقای عزی یا آقای هبل بود و می‌گفتند این‌ها شفعیان ما هستند و نمی‌گفتند این‌ها خالق ما هستند. و در خود آیه هم می‌گویند که ما الله را قبول داریم و لفظ الله را می‌شناختند و می‌دانستند هبل باذن الله شفیع است و نمی‌گفتند این بت‌ها خالق هستند یا رازقند بلکه می‌گفتند به اذن الله.
می‌گویند: نه این دروغ است خود مشرک صدبار اعتراف کرده که من بت را می‌پرستم مثال در این آیه: إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَـٰذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ. قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِینَ [انبیاء/52-53] «چون به پدرش و قومش گفت: «این مجسمه‌ها چیست که شما به (پرستش) آن‌ها دل نهاده‌اید؟! گفتند:«ما پدران خود را پرستش کنندگان آن‌ها یافته‌ایم».»
آن گاه که به پدرش و قوم خود گفت: این مجسّمه‌هایی که شما دائماً به عبادتشان مشغولید چیستند (پاسخ دادند و) گفتند: ما پدران (و نیاکان) خویش را دیده‌ایم که این‌ها را پرستش می‌کرده‌اند.
ولی تا بحال کسی از شیعه شنیده که بگوید من امام رضا را میپرستم

جواب این است:
شما اگر نام ربا را بهره بانکی بگذارید در اصل قضیه فرقی نیست.
شما اگر نام شراب را آب انگور بگذارید شراب حلال نمی‌شود.
اما بله کسی که شراب می‌نوشد و می‌گوید شراب نوشیدم یا نزول می‌خورد و می‌گوید ربا گرفتم صادق تر است از کسی که نام ربا را بهره بانکی می‌گذارد و کارش را خلاف قرآن نمی‌داند بلکه ثواب می پندارد. بله مشرکین از شما صادقتر و داناتر بودند.
در خود آیه هم ببینید ابراهیم لفظ اعتکاف را بکار می برد و آن‌ها متهم به پرستش نکرد ولی مشرکین می‌دانند اعتکاف و خدمت به بت پرستش بت است خودشان لفظ عبودیت را بکار می‌برند!
آنها می‌دانستند فروتنی و کرنش و بوسیدن و برکت خواستن و نذر کردن و رقص مذهبی و رکوع و مثل سگ سینه‌خیز به سوی بت یا قبر رفتن و وقت برگشتن از زیارت بت یا قبر عقب عقب رفتن و پشت به قبر و بت نکردن وووو.....همه این‌ها نامش عبادت و پرستش است.
ولی شیعه می‌گوید همه این‌ها نامش احترام است و گمان می‌کند که عبادت یعنی سجده کردن! در حالی‌که بت پرست‌های افریقا برای بت‌هایشان سجده نمی‌کنند، رقص می‌کنند اما رقص هم عبادت است.شیعه می‌گوید ربا نیست بهر بانکی است، رقص نیست حرکات موزون است! شراب نیست آب انگور است عبادت نیست احترام است!
پس ای ملت!
حالا مشترکات شیعه صفوی و مشرکین مکه را دیدیم.
هر دو به شفیع عقیده دارند.
هر دو شفیع را قدر می‌نهند و در مقابل شفیع فروتنی می‌کنند و برای خوشحال کردن شفیع حرکات عجیبی می‌کنند (رقص و قمه زنی و سینه زنی و قربانی کردن نزد بت یا قبر ).
هر دو شفیع را سمیع و بصیر باذن الله میدانند.
هردو الله را می‌شناسند و الله را خالق می‌نامند و الله را فوق و برتر از شفعیان می‌دانند.
هر دو دلیل روشنی بر واسطه بودن شفعیان در دنیا ندارند.
و هر دو دلیل روشنی که فلان امام زاده شفیع است ندارند.
شفیع آنها را خدا نمی‌شناسد!!( برسمیت نمیشناسد).
هر دو سنگ و چوب و ضریح را به خاطر این‌که سنگ یا ضریح هستند قدر نمی‌نهند بلکه به خاطر این‌که نماد یا مجاور یک روح یا یک جسد پاک است قدر می‌نهند.
البته باید گفت که بین شیعه علوی و شیعه صفوی فرق فراوان است
     
  ویرایش شده توسط: rostam91   
مرد

 
rostam91: شباهت حيرت انگيز مشرکين صدر اسلام و شيعيان صفوی!


تهمت و افترای اهل سنت به شیعه و تشبیه آنان به بت پرستان

ابرخی اهل سنت که عمدتا وهابی مسلک هستندبه بهانه های واهی شیعه و گاه برخی از اهل سنت را به کافر میدانند و مشابهت به کفار و بن پرستان میدهند

البته ادله ایشان هم همواره واهی است و بی ارزش هرچند از قران کریم است اما هیچ ارتباطی ندارد


rostam91: منظور از (این‌ها) چه کسانی هستند؟
(این‌ها) را خود آیه معرفی می‌کند: (مِن دُونِ اللَّـهِ.... غیر از الله)
درست است که (من دون الله) مشرکین مکه با (من دون الله) شیعه‌ها فرق دارد ولی در هر حال، هر دو (من دون الله) هستند و هر دو گروه، به شفاعت من دون الله عقیده دارند و این شباهت است.
استناداول



وهابیت به این ایه استناد میکند که خدا هر کس را به عبادت و پرستش من دون الله بپردازد مشرک میداند و میگوید شیعه بدلیل توسل به ائمه اطهار مشرک است

کسی که سواد دارد میتواند بخواند که در ایه نوشته شده است

یعبدونی من دون الله

یعنی پرستیدن غیر از خدا در حالیکه هیچگاه شیه چیزی غیر از خدا را نمیپرستد و تنها به ائمه مطابق ایات قران متوسل میشود


لذا اگر در جایی شیعه ائمه را پرستید و یا در قران جایی توسل کردن نشانه شرک و کفر است آنوقت حرف وهابی ها درست اشت

اما در حال جاضر همچینایه وجودندارد مگر وهابیت دست به کار شوند


متاسفانه دروغی دیگر



rostam91: مشرکین مکه هم مدعی بودند که (من دون الله آن‌ها ) نیز حقیقتاً از طرف الله اذن شفاعت دارد و آن‌ها نیز هم‌چون شما دلیل روشنی بر ادعای خود نداشتند!
میگویند: ولی من دون الله ما اهل بیت پاک پیامبر هستند و یا شهیدان هستند یا امام زاده ها هستند
و مشرکین مکه هم نمی‌گفتند که فاسقین و فاسدین و شراب خوارها شفیع ما هستند آن‌ها نیز می‌گفتند: اولیاء و صالحین و امام زاده ها شفیع ما هستند.

وهابیون میگویند بت پرستان هم به بت هایشان متوسل میشدند مانند شیعیان

اما این دروغی بزرگ اسا چون بت پرستان بت ها را دختران خدا میدانستند و به این خاطر متوسل میشدند که بت ها فرزند خدا هستند

و البته در توسل کردن اصل دستور خداست

اگر خدا دستور داده بهسنگی متوسل شویم آن کار شرک نیست


پس بازهماینحرف وهابیت اشتباهو افترا است

بتپرستان بتها را فقط شفیع نمیدانستند بلکه دختر خدامیدونستند

rostam91: ولی شیعه می‌گوید همه این‌ها نامش احترام است و گمان می‌کند که عبادت یعنی سجده کردن! در حالی‌که بت پرست‌های افریقا برای بت‌هایشان سجده نمی‌کنند، رقص می‌کنند اما رقص هم عبادت است.شیعه می‌گوید ربا نیست بهر بانکی است، رقص نیست حرکات موزون است! شراب نیست آب انگور است عبادت نیست احترام است!


متاسفانه در دشمنی شما با تشیع هیچکس شکی ندارد

شیعه سجده جز برای خدا را حرام میداند

رقص و حرکات موزون احکام خاص خود را دارد

معاملات بانکی انواع مختلف دارد و در دین اسلام شرایط ربا و غیر ربا مشخص است

در موردشراب هم حرف شما دروغ محض است


در همه مذاهب افراط و تفریط وجود دارد و بسیار سادهانگارانه است که اعمال تفریطی و افراطی را پای مذهب و مسلکی بگذاریم

وقتی فکر میکنم

مفتیان معظم وهابی دستور جهاد نکاح میدهند و زنان شوهر دار را در یک روز به دهها نفر تزویج میکنند

مفتیان معظم دستور تکفیر و قتل شیعیان را میدهند

مفتیانمحترم در مجالس رقص شمشیر به حرکات موزونمیپردازند و حتی برخی رقص های تریلر مایکل جکسون را تقلید میکنند

مفتیان معظم به میهمانی های سوسمار خوری دعوت میشوند و دهها سوسمار میخورند

مفتیان مهد اسلام وهابی تروریست پاکستان و افغانستان و عراق و سوریه و حتی روسیه را تایید و پشتیبانی میکنند

[aligncenter]
مفتیان محترم در شهر های اسلامی عبا و چفیه دارند و در اروپا چند تا چند تا زیبا رو در بغل دارند

و هزار کار دیگر

به نظرو معقول نیست این افراد را منادی اسلام اهل سنت بدانم

گرچه شما این کار را میکنید و کافیست یک

[/align]


حسن علی بقال نابالغ که فقط اسمش شیعه است در کوره دههای یزد و طبس بگوید من سگ زینب هستم یا قمه بزند و امثال شما بوق و دهل بردارید که ای ای شیعه خود را سگ میداند و یا شیعه وحشی است و قمه میزند

Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
شبهه ایجاد خفقان برای غصب خلافت

علمای شیعه دائم بر این عقیده هستند که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وسلم، خلافت الهی حضرت علی توسط کودتای سقیفه بنی ساعده غصب شده است و در واقع ابوبکر غاصب خلافت الهی علی بوده است و کسانیکه حق علی را غصب کرده اند پس از رحلت نبی اکرم صلی الله علیه وسلم خفقان شدیدی ایجاد نمودند و هیچکس جرات مخالفت با ایشان را نداشته است و محیط به شکلی بوده است که حتی حرمت دختر پیامبر را نگه نداشته اند و به خانه او هجوم برده اند و باعث سقط جنین او شده اند و حضرت علی را نیز به زور و با طنابی به گردنش برای بیعت گرفتن به بیرون کشیده اند و غاصبان خلافت در مدینه و محیط آن زمان خفقان شدیدی ایجاد کردند. حتی چنانچه به آخوندها بگویید چرا کسی به حق الهی حضرت علی و غدیر خم اشاره ای نداشته؟ خواهید دید که همین پاسخها را خواهند داد و می گویند: ای آقا در آن زمان درب خانه آتش می زدند و سیلی به گوش دختر پیامبر می زدند و طناب به گردن علی انداختند، شما نمی دانید که ابوبکر و عمر و طرفداران ایشان در آن زمان چه خفقانی ایجاد کرده بودند.

و اما بررسی و پاسخ در این موضوع:
لطفا می شود بفرمایید این چه خفقانی بوده که حتی زنان می توانسته اند علیه خلیفه در مسجد خطبه بخوانند؟ منظورم خطبه فاطمه زهرا است که به عقیده شیعه پس از غصب خلافت حضرت علی در مسجد علیه ابوبکر ایراد شده است. این چه خفقانی بوده که ایشان برای بیعت گرفتن به درب منازل انصار می رفته اند؟ چون شیعه بر این عقیده است که ایشان به درب منازل انصار می رفته اند تا جهت خلافت حضرت علی بیعت بگیرند.
فراموش نکنید شیعیان در مورد خطبه فاطمه زهرا نمی توانند بگویند حضرت فاطمه دختر نبی اکرم بوده و می توانسته این کارها را بکند، چون از آن طرف می گویند به همین دختر ظلم و ستم فراوانی شده و به گوش او سیلی زده اند و درب منزل را آتش زده اند و باعث سقط جنین او شدند؟(لازم به تذکر است که اگر چنین حادثه ای رخ داده بود، بطور حتم خوارج از آن علیه حضرت علی استفاده می کردند و بدین طریق حضرت علی را سرزنش کرده و به وی می گفتند: تو نتوانستی امنیت خانه و همسر خویش را تامین کنی و چگونه می توانی زمامداری مسلمین را بر عهده بگیری؟!! ولی می بینیم که خوارج چنین جملاتی را نگفته اند)

پس طبق این عقاید، حضرت فاطمه نیز در خفقان شدیدی به سر می برده و در واقع از همه بیشتر در این خفقان بوده و از همه بیشتر به او ظلم شده است. پس این تضادها را چگونه توجیه می کنید؟ اگر ابوبکر و عمر خفقانی ایجاد کرده بودند پس خطبه فاطمه زهرا و رفتن نزد انصار برای اخذ بیعت دیگر چیست؟!!
سوال دیگر پیرامون خفقان این است که یک حکومت باید چندین سال بر روی کار بیاید و طرفدار جمع کند تا پس از ایجاد شرایط لازم بتواند ایجاد خفقان کند، پس چطور ابوبکر رضی الله عنه فوری پس از به دست گرفتن حکومت ایجاد خفقان کرده؟ آن هم در همان روز اول؟
او که هنوز بر سر کار نیامده بود و هنوز نمی توانسته خفقان ایجاد کند. چطور توانسته فوراً در همان ابتدای امر علیه بزرگانی چون علی و فاطمه دختر پیامبر ایجاد خفقان کند؟ و همچنین علیه بقیه مردم و مخالفین؟ و آیا بقیه مردم به همین زودی خدمات حضرت علی را فراموش کرده بودند؟ مگر اینکه همان جوابهای احمقانه سابق را بدهید که همه مردم و صحابه از همان ابتدای بعثت نفرت و کینه علی را در دل داشته اند و پس از رحلت پیامبر این کینه ها را نشان داده اند!!! لازم به تذکر است که مراجع رافضی پاسخهای بی ربطی را ارائه می دهند،
مثلا می گویند: همیشه در هر جامعه ای افرادی بوده اند که حتی در خفقان سخن حق را بگویند و جریان خطبه حضرت فاطمه علیه ابوبکر نیز همینگونه بوده است!!! در پاسخ به این مراجع باید گفت: فکر نمی کنم خواندن خطبه علیه خلیفه و در حضور مردم، نوعی اعتراض و سخن کوچک تلقی شود و چنین چیزی نشانه عدم خفقان در یک جامعه است. حتی امروزه در کشورهای بسیار پیشرفته که دموکراسی و آزادی بیان بطور مطلق برقرار است، باز هم نمی توان به این سادگی، علیه شخص اول مملکت قد علم کرد و در حضور خودش و مردم علیه او سخنرانی نمود!! (تازه اعتراض و خطبه ای که توسط فردی مهم و شناخته شده مطرح شود و نه توسط عوام ساده و ناشناس که مردم توجهی به آن نداشته باشند) پس باید متوجه باشید که این موارد با خفقانی که مطرح می کنید در تضاد کامل هستند. در ضمن چطور شما در جایی دیگر می گویید که حضرت علی طبق وصیت پیامبر و بخاطر مصلحت سکوت اختیار کرده و حرکتی انجام نداده است، ولی در اینجا ناگهان می گویید که حضرت فاطمه علیه خلیفه خطبه ایراد کرده است؟!! چطور در اینجا رعایت مصلحت نشده است؟!!
و اگر عمل صحیحی بوده پس چرا خود حضرت علی این خطبه را نخوانده است؟!! فراموش نکنید که شما حضرت فاطمه را بیش از همه مورد ظلم و تحت خفقان می دانید و می گویید که به گوش او سیلی زدند و او را مضروب کردند تا جایی که باعث شهادت وی و جنین داخل شکمش شدند!! حال همین فرد که تحت خفقان و ظلم شدیدی بوده، می رود و در مسجد علیه خلیفه خطبه می خواند!!! خوب آیا چنین چیزی منطقی و معقول است؟!! آخر کدامیک از اینها صحیح هستند؟!! آزادی بیان بوده یا خفقان و ظلم؟!!
     
  ویرایش شده توسط: rostam91   
مرد

 

چرا شیعه راویان مورد اعتماد اهل سنت را اغلبا قبول ندارد


ابوهریره


ابوهریره در دوسال انتهای عمر پیامبر وجود حضرت را درک کرد و در این دوسال بالغ بر ۱۲۰۰۰ هزار حدیث از پیامبر نقل کرده است

حساب کنید اگر شبانه روز با پیامبر بوده باشد و حتی نهارو و شام و دستشویی هم با ایشان بوده باشد و حتی در رختخواب

به صورت میانگین هر دوساعت یک روایت نقل کرده

حالا به نظر شما ایا این روایات میتواند درست باشد


نظر برخی بزرگان اهل سنت درباره ابوهریره



ابوهریره میگفت نماز پشت سر علی ....نهار و شام سر سفره معاویه ....


عقدالفریدج۱ص۱۲۵-ابن ابی الحدید ج۱ ص ۱۰۴ چاپ مصر -طبقات ابن سعد ج۲ ص ۹۰باب استعیاب ابی عمر بحالات ابی هریره

عمر بارها به وی میگفت با توجه به زمانی که با رسول خدا گذراندی بعید نیست که حدیث جعل کرده باشی و مراقب گفتار خود باش

معروف است از شخصی که پیاز شهر بکه را به مکه اورده بود پول گرفت و حدیث جعل نمود که

ایها الناس سمعت منن رسول الله یقول من اکل بصل البکه به مکه وجبت له الجنه

یعنی ای مردم از رسولخدا شنیدم هر کس پیاز بکه را در مکه بخورد بهشت بر او واجب میشود

عمر نیز اورا بواسطه خرید ۱۶۰۰ درهم اسب عربی تنبیه کرد


شنیده ها از او بسیار زیاد است
مهمترین انها توجه زیاد معاویه به وی است و تنفیذ حکم امارت به نام وی



اسلام آوردن ابوهریره[ویرایش] ویکی پدیا



ابوهریره در سال هفتم هجری در فاصله خیبر و حدیبیه مسلمان شد، او سپس همراه پیامبر از خیبر به مدینه و در صفّه اقامت گزید او همواره با پیامبر بود و هر کجا پیامبر می‌رفت ابوهریره هم همراه او به آنجا می‌رفت، و اغلب غذا را با پیامبر می‌خورد.[۵]


یعنی در کل حدود ۳ سال در محضر پیامبر بوده است ۳*۳۶۵*۲۴=۲۶۲۸۰کل ساعات حضور ابی هریره در مدینه و در زمان حیات پیامبر

این مقدار شبانه روزی است و کامل محاسبه شده

۲۶۲۸۰ ساع تقسیم بر ۱۳۰۰۰ حدیث روایت شده =۲ یعنی در کمتر از هر ۲ ساعت یک روایت از پیامبر نقل کرده

این در صورتی است که در زمان و خواب و بیداری و غذا و دستشویی و جنگ و خلوت و......بلا استثنا هر ۲ ساعت یک حدیث از پیامبر شنیده و ضبط کرده باشد

قضاوت با شما

اگر فرض کنیم نیمی از ساعات شبانه روز پیامبر مشغول کارهای شخصی و عبادت و خواب بوده


یعنی باید ابوهریره طی دوسال هر روز ۱۲ ساعت چسبیده به پیامبر بوده و هر ساعت یک حدیث از ایشان نقل شده و ضبط کرده است


نام او عبد الرحمن بود اما چرا به ابوهریره معروف شد



وی با بچه گربه ای مانوس بود و بچه گربه در زبان عربی هریر گفته می‌شود و پیامبر با مشاهده این وضع او را ابوهریره نامید.
ابوهریره به کنیه‌اش معروف است و با آن شناخته می‌شد و کنیه‌اش بر اسمش غالب آمده و تقریباً نام او به فراموشی سپرده شده بود.[۴]




همه حفاظ حدیث و گردآورندگان مسانید و صحاح و سنن و معاجم و مصنفات اهل سنت، احادیث او را ذکر کرده‌اند، و هیچ کتابی از کتاب‌های معتبر حدیث آنها نیست مگر آن که در آن احادیثی از ابوهریره ذکر شده‌است



احمد بن حنبل در مسند خود (۳۸۴۸) حدیث از او روایت کرده‌است که بسیاری از آنان تکراری هستند و همچنین مفاهیم بسیاری تکراری است اما الفاظ آن فرق می‌کند. بقی‌بن مخلد (۲۰۱-۲۷۶ه‍) در مسند خودش (۵۳۷۴) حدیث از او روایت کرده‌است.
مؤلفین کتاب‌های شش‌گانه حدیث و امام مالک در موطا (۲۲۱۸) حدیث از او روایت کرده‌اند. و از این تعداد حدیث (۶۰۹) حدیث در صحیحین روایت شده‌است که امام بخاری و امام مسلم در (۳۲۶) حدیث اتفاق دارند و (۹۳) حدیث را فقط امام بخاری به تنهایی روایت کرده و مسلم نیز (۱۹۰) حدیث از ابوهریره روایت کرده که در بخاری ذکر نشده‌است.[۶]


۳۸۴۸ مسند احمد
۵۳۷۴ مسند محلد
۳۳۱۸ مالک در موصا
۶۰۹ در صحیحین
----------------------------------------

جمعا۱۳۱۴۹ عدد حدیث توسط ابوهریره ای که کملا سه سال هم با پیامبر نبوده نقل شده


صدای خوده اهل سنت و بزرگانشان هم در آمده است


با توجه به اینکه وی فقط چند سال از اواخر زندگی پیامبر اسلام را درک کرده بود، نقل این همه حدیث دور از واقعیت به نظر میرسد بطوریکه حتی یکبار عایشه از ابوهریره می پرسد مگر تو چقدر نزد رسول خدا بوده ای که این همه حدیث از حضرت نقل می کنی ؟


ابو جعفر اسکافی در باره ابوهریره می گوید: از نظر اساتید ما، ابوهریره مورد ایراد است و روایاتش مورد رضایت نیست. حتی عمر او را تازیانه زد و گفت: روایات بسیار کردی؛ می سزد که بر خدا و رسول دروغ بسته باشی.


Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
مراتب و درجات اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم

اصحاب رسول الله ص برگزیدة مؤمنان هستند چنانكه در حدیث صحیح ثابت است كه فرمود: «خَيْرُ أُمَّتِى الْقَرْنُ الَّذِینَ بُعِثْتُ فِیهِمْ ثُمَّ الَّذِینَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِینَ يَلُونَهُمْ»(1) «بهترین‌های امت من در دوره‌ای قرار دارند كه من در آن مبعوث شده ام، سپس كسانی كه به دنبال آنها می‌آیند و بعد از ایشان كسانی دیگر كه به دنبال آنها خواهند آمد». بهترین افراد در تمام زمانها، دوران اصحاب، تابعین و تابع تابعین می‌باشد. هركس پیامبرصلی الله علیه وسلم را دیده و در همان حال به او ایمان داشته است، به همان اندازهِ مصاحبت، از رتبة صحابی بودن برخوردار است. چنانكه در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت است كه فرموده:«يَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ فَيُقَالُ لَهُمْ فِیكُمْ مَنْ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَيَقُولُونَ: نَعَمْ. فَيُفْتَحُ لَهُمْ ثُمَّ يَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ فَيُقَالُ لَهُمْ فِیكُمْ مَنْ رَأَى مَنْ صَحِبَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَيَقُولُونَ نَعَمْ. فَيُفْتَحُ لَهُمْ ثُمَّ يَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ فَيُقَالُ لَهُمْ هَلْ فِیكُمْ مَنْ رَأَى مَنْ صَحِبَ مَنْ صَحِبَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَيَقُولُونَ نَعَمْ. فَيُفْتَحُ لَهُمْ»(2) «لشكر مؤمنان جهاد می‌كند. به آنها گفته میشود: آیا در میان شما كسی هست كه رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیده باشد؟ جواب می‌دهند: بله. سپس فاتح خواهند شد. بعد لشكر مؤمنان به جهاد می‌پردازد. گفته میشود: آیا در میان شما كسی هست كه صحابی رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیده باشد؟ جواب می‌دهند: آری. پس دو باره پیروز خواهند شد. بعد لشكر مؤمنان به جهاد می‌پردازد. گفته میشود: آیا در میان شما کسی هست که دیده باشد کسی را که، او صحابی رسول را دیده است؟ جواب میدهند: آری. پس پیروز خواهند شد».
بنابراین ضمن اینكه حكم را به صحابی بودن نسبت داده است به دیدار و رؤیت نیز منوط كرده است. از آنجا كه لفظ صحابی، لفظی است كه در آن عموم و خصوص وجود دارد، به همان خاطر افراد در یك مرتبه از صحابی بودن قرار ندارند. مرتبه‌ای كه عشره مبشره رضی الله عنهم واجد آنند، دیگران فاقد آن مرتبة صحابی بوده اند. چنانكه در جریان ناراحتی و نزاعی كه میان خالد بن ولید و عبدالرحمن بن عوف پیش آمد. رسول الله صلی الله علیه وسلم خطاب به خالد فرمود:«يَا خَالدُ لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى فَوَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لَوْ أَنْفَقَ أَحَدُكُمْ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلاَ نَصِیفَهُ»(3) «ای خالد به اصحاب من ناسزا مگویید، سوگند به كسی كه جانم در دست اوست اگر یكی از شما به اندازه كوه احد طلا انفاق كند به یك مد (مشت) یا نصف آن مقدار كه اصحاب من انفاق كرده اند، نمی رسد».
چون عبدالرحمن بن عوف و امثال ایشان از جمله كسانی هستند كه در آغاز بر دیگران سبقت جستند و از جملة افرادی هستند كه قبل از فتح حدیبیه انفاق كرده اند؛ خالد بن ولید و افرادی چون او، بعد از فتح حدیبیه تسلیم شدند، ایمان آوردند، انفاق كردند و جهاد نمودند. بنابراین در یك درجه نیستند. همچنانكه قرآن می فرماید: (لَا يَسْتَوِی مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ ی أُولَیئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا ی وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىی ی)[حدید: 10]. «كسانی از شما كه پیش از فتح از اموال خود بخشیده اند و در راه خدا جنگیده اند، با دیگران برابر و یكسان نیستند. آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام كسانی است كه بعد از فتح بذل و بخشش نموده و جنگیده اند. و خداوند به همه وعده نیكو داده است». منظور از فتح، صلح حدیبیه است كه رسول الله رسول الله صلی الله علیه وسلم زیر درختی در همان محل با اصحابش پیمان بست و آنها كه با رسول الله رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن مكان بیعت كردند بیش از 1400 نفر بودند و همانها فاتحان خیبر شدند. در حدیث صحیح آمده است كه پیامبر فرمود: «لاَ يَدْخُلُ النَّارَ أَحَدٌ مِمَّنْ بَايَعَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»4. «هیچكدام از آنهایی كه در زیر آن درخت بیعت كردند وارد جهنم نمی شوند».
سوره فتح كه این آیه در آن قرار دارد قبل از فتح مكه حتی قبل از اینكه رسول الله صلی الله علیه وسلم حج عمره را به جای آورد، نازل شده است و حال آنكه رسول الله صلی الله علیه وسلم با اصحابش در صلح حدیبیه كه سال ششم هجری بود زیر آن درخت بیعت بستند و درآن سال صلح مشهور به صلح حدیبیه را با مشركین منعقد نمودند، كه به واسطة آن صلح، فتوحاتی كه جز الله نمی دانست برای مسلمین پیش آمد، علیرغم اینكه جمعی از مسلمین نسبت به آن صلح، كراهت داشتند و به عاقبت پسندیدة آن واقف نبودند تا جایی كه سهیل بن حنیف رضی الله عنه می‌گوید: ای مردم آرای خویش را مورد اتهام قرار دهید، در روز حدیبیه با مشركین قرارداد صلح امضاء شد ابوجندل رضی الله عنه را دیدم كه به مسلمین پناه آورد5 . اگر می‌توانستم در آن روز امر رسول الله صلی الله علیه وسلم را قبول نكنم، رد می‌كردم. كه این جریان را بخاری و دیگران روایت كرده اند.
در سال بعد از صلح حدیبیه رسول اكرم صلی الله علیه وسلم همراه مؤمنانی كه با او خارج شده بودند، برای حج عمره وارد مكه گردیدند. در آن هنگام اهل مكه با مشركان بودند. در سال هشتم، در ماه رمضان مكه فتح شد و حال آنكه در سورة فتح، الله تعالی می فرماید:لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِینَ لَا تَخَافُونَ ی فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَیلِكَ فَتْحًا قَرِیبًا[فتح: 27]. «به خواست خدا همة شما در امن و امان و سرتراشیده، مو كوتاه كرده و بدون ترس، داخل مسجد الحرام خواهید شد. ولی خداوند چیزهایی را می‌دانست كه شما نمی‌دانستید. و به همین جهت فتح نزدیكی (كه صلح حدیبیه است) را پیش آورد».
سورة فتح به آنها وعده می‌دهد كه با حالت امن وارد مكه می‌شوند و وعده اش را در سال بعد تحقق بخشید و در این مورد آیة 194 سورة بقره نازل گردید كه می‌فرماید: (الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ی) [بقره: 194]. «ماه حرام در مقابل ماه حرام است و مقدسات دارای قصاص است». اینها همگی قبل از فتح مكه بود، بنابراین كسی كه خیال كند سوره فتح بعد از فتح مكه نازل شده است، دچار اشتباه آشكاری گشته است. در هر حال هدف این است كه آنهایی كه قبل از فتح مصاحب و همدم پیامبرصلی الله علیه وسلم بودند استحقاق فضیلت بیشتری دارند تا جایی كه به خالد بن ولید فرمود: «لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى». چون آنها قبل از اینكه خالد و امثال او صحابه شوند، اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم بودند.

----------------------------------------------------------------------------------------
1- بخاری، مسلم، ترمذی، نسایی، ابوداود و امام احمد روایت كرده اند.
2- بخاری در المناقب و مسلم در فضائل الصحابه و احمد در مسندش آن را آورده است.
3- أخرجه بخاری و مسلم فی صحیحیهما و ترمذی، ابوداود و ابن ماجه فی سننهما و احمد فی مسنده.
4- رواه ترمذی و قال: حدیث حسن صحیح.
5- بنا به مفاد عهدنامه در صورت پناه آوردن مشركانی كه ایمان می‌آوردند و به مسلمین می‌پیوستند، مسلمانان وظیفه داشتند آنها را تحویل دهند، كه عمل شد.
     
  ویرایش شده توسط: rostam91   
مرد

 
مراتب و درجات اصحاب پیامبر به وفاداری اونها نسبت به وی شکل میگیرد


خداوند علی ع را میزان و واسط بین حق و باطل قرار داده و فرموده


مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح بود که هر که دران ننشیند نجات پیدا کند و هر که دوری گزیند غرض شود


یا امام رضاع حدیثس سترگ و شریف میفرماید

کلمه لا اله الا اللله دژ و پیاهکاه الی هست پس هر کس در ان جا گیرد در امان است ام به شرطهایی که من ))جایگاه امعنوی امام رضا)) یکی از آن شروط است


پرداختن به یارانی که در چند ماه عظیم ترین سفارش و اتمام حجت الهی را توسط پیامبر به بوته فراموشی میسپارند چگونه ممکن است

قوم محمد ص مانند قوم موسی ص در اولین فرصت که چشمان پیامبر خدا را دور دیدیند طغیان و عصیان کردند و همه اعمال خود را ب رز


سئوال :

اگر شخصی تمام عمر خود عبادت نماید ولی بگوید من وضو را قبول ندارم ....ایا عباداتش دارای اجر خواهد بود ؟؟؟؟


ولایت علی ابن ابی طالب و اولاد او تا امام عصر عج شالوده و اسا خلقت و باعث معنا و منطق داشتن جهان هستی است




پیامبر در غدیر بهترین کلمه و زمان را برای اعلام ولایت علی ع بر مسلمانان انتخاب کرد و علی ع امیر المومنین شد


جمله من کنت مولاه و خصوصا کلمه مولاه در حد اعلای هوش واتمام حجت به کار رفته


پیامبر بگونه ای سخن گفته که جای هیچ بهانه ای نباشد گرچه دل بهانه جو از سلامتی و عبادت هم اشکال میگیرد


فارغ از هر معنی که به کلمه مولاه بدهید یک کار فوق هوشمند توسط پیامبر و با الغای الهی صورت گرفته


پیامبر با این جمله و خصوصا کلمه مولاه دقییقا و عینا جایگاه خود را نسبت به مسلمانان به علی ع تفوض مینماید


پیامبر با بکار بردن دو کلمه یکسان دقیقا و مانند بارهای قبل خواسته علی را در جایگاه خود نصب نماید


اصلا بهانه جویی اهل سنت برای شانه خالی کردن از بزرگترین بیعت و جماعت مسلمین بر امر جانشینی بر سر مهنای یک کلمه پوچ و بهانه جویی است


پیامبر بارها در مجالس دیگر اعلا م فرموده که شخصیت علی ع ممتاز تر و برتر از همه مسلمانان و مردم است


از تزویج دخترشان به ایشان بعد از پاسخ منفی به عمر و ابوبکر


از اعطای وصایت و وزارت و برادری و ....به علی ع در جریان دعوت عشیره به اسلام


از مبارزات جاودانه علی ع چنانکه باید گفت دین اسلام بدون علی هرگز موفق نمیبود و در نطفه خفه میکشت


از دانایی بی بدیل علی ع در فقه و سیاست و جنگاوری و قضاوت و همه علوم زمانه تا ایئکه عمر دهها بار اعتراف به نادانی خود کرد و گفت لولا علی لهلک عمر ...اگر علی نبود عمر هلاک میشد




مجموعا کار هر روزه علی ع شده بود جمع کرد سوتی ها و گاف ها و دسته گلهای خلیف ها

انان که بدون پشتوانه علم و فقه خلافت را غصب کردند


خلفایی که ار فقه هیچ نمیدانستند و وقتی گروه های تبلیغی سایر ادیان نزد ایشان میرفت در ساده ترین پرسش و پاسخ ها در میماندند و این درماندگی ابروی وشان و اسلام را میبرد


خلفایی که از علم جنگ و سیاست هیچ نمیدانستند و در مورد و دائما مشاوره ها را از علی ع میگرفتند و اگر نبود مشاوره های علی ع چه بسا در جنگ نهاوند طومار عمریه و اسلام با هم بسته میشد

خلفایی که از قضاوت هیچ بهره نبرده بودند و با انصاف میانه نداشتند ...از عدالت فقط معنای تقسیم مساوی را درک میکردند و در با قضاوت اشتباه چندین بار در حال دادن حکم قتل بیگناهان بودند

اما سرچشمه عدالت و ساقی کوثر و قسمت کننده بهشت و دوزخ به گفته خوده اهل سنت جلوب این ادمکشی را گرفت و قضاوت به حق کرد


جالب است که علی در همه و تمام صفات خوب الهی و دنیوی برترین است و سرامد ندارد ....فقط در امر خلاافت مستحق نیست
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
خداوند جنت را به بها میدهد

هیچکس بواسطه داشتن نسبت یا لقب و کنیه دارای شان نمیگردد

اتفاقا خداوند برای افراد شاخص به باور ...کار بد از ادم خوب بد تر است .....


جزای سخت تری میدهد

من جمله ایاتی که در تهدید و تادیب و امر به رعایت شئون اولیه عفت و ادب و متانت برای ...امممم المومن ها عایشه و حفصه فرو فرستاد

آنان را به دوزن بدکار رو کافر مثال و مشابهت داد و از نتیجه کارشان آنها را هشدار داد


هرچند انان گوش نکردند


لذا خدا با کسی تعارف ندارد



خودش انها را ام المومنین نم گذاشته و خودش در صورت عدم رعایت حقوق مردم و خدا انها را خلع و عذاب خواهد کرد همچنانکه عایشه را به عذاب بشارت داد و وی گوش نکرد و پند نگرفت و در نهایت به عذاب گرفتار امد چه در دنیا و چه آخرت



صحابی بودن هم باعث رانت و مصون بودن از اتش نیست


چه بسا اصحاب که خوارج شدند و به نام مارقین و قاسظین و ناکثین از دم تیغ گذرانمده شدند


ان اکرمکم عند الله اتقیکم


ایا واقعا فرو نهادن و خود را به فراموشی زدن و شکستن بیعت مهم با علی ع از توقاست


ایا واقعا مصلحت دنیا را بر امر خدا ترجیح دادن و انتخاب ابوبکر از تقواست


ایا ازار دختر پیامبر و غصب حق او وشوهرش از تقواست

ایا بدعت گذاری در دین خدا از تقواست


یقینا این صحابه تقوا ندارند و بجای اسلام نفاق و ریا یاد گرفته اند

در طول تاریخ هم کم نیستند


کمتر از ۵۰ سال از خیانت به علی ع خیانت به حسین ع صورت گرفت



اینها نشان دهنده دشمنی فکری و عملی با خاندان رسول خداست


مگر جز حسین نوه دیگری از پیامبر باقی مانده بود ...حسین تنها یادگار محمد ص بود




یهودیان براشفتند که اگر یادگاری از فرزندان فرزندانمد فرزندان موسی به ما رید انرا چون جان گرامی میداریم شما مسلمانها را چه شده که نوه پیامبرتان را میکشید



این نتیجه اسلامی است که از سقیفه سر چشمه میگیرد


اسلامی پر از بدعت و کینه و کج فهمی و دنیا طلبی

اسلام قدرت طلبی و خود خواهی و نمژاد پرستی ...اسلام سقیفه
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
nisha2552: اولی به دومی
همون دوتا هست سر مذهب میانشون با هم وطن خودشون به هم خورد،چرا؟
دانشگاه ما سنی زیاد داره اینا سر سنی و شیعه میزنن همدیگرو خراب میکنن
اینا اگه عاقل باشن اول میگن ما هم زبانیم ما هم وطنیم نه اینکه واسه چهارتا عرب که کلی هم به ایران جنایت کردن
میانشون به هم بخوره
     
  
مرد

 
جعفر صادق علیه السلام و صحابه رضی الله عنهم

همه ميدانند كه آقايان از اصول مذهبشان لعن ونفرين و انواع اقسام توهين به اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم و همسران ايشان صلوات ربي وسلامه عليهم ميباشد.
ويا از علمايشان وغيرهم دائما مي گويند بسياري از اصحاب كارهاي ناروايي را مرتكب شدند از راه حق منحرف شدند و يا بعضي از آنها مرتد شدند وغيره و در مقابل عقيده اهل سنت در باب عدالت صحابه اين شبهات وبعضا بعضي روايات ضعيف را علم مي كنند.
اما جالب اينكه در كتب خودشان و از زبان امام صادق علیه السلام اصحاب بلكه جميعشان مدح شده اند
حدثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمدانی عن علی بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن محمد بن أبي عميرعن هشام بن سالم
عن الصادق علیه السلام: كـان أصحاب رسول الله- صلى الله عليه وسلم- اثنی عشـر ألفاً.ثمانية آلآف من المدينـــة
وألفـان من مكـة وألفان من الطلـقاء.لمْ يُرَ فيهم قدَري ولا مرجيء ولا حروري ولا معتزلی ولا صاحب رأی
كـانــوا يبكون الليـــل مع النهــار)كتاب الخصال للصدوق صفحة 639 الحديث رقم: 15

يعني: (امام صادق مي فرمايد اصحاب رسول الله عليه السلام 12 هزار نفر بودند هشت هزار نفرشان از مدينه ودو هزار نفر از مكه و دو هزار نفر از طلقاء (يعني آزاد شدگان بعد فتح مكه)و در ميان آنها نه قدري بود ونه مرجئي ونه حروري ونه معتزلي ونه صاحب راي بلكه روز شب از ترس خداوند گريان بودند)

خوب در اين روايت امام جعفر صادق تمام اصحاب را مدح مي كند وجالب اينكه منظور از اهل مدينه انصار هستند واهل مكه مهاجرين و در راس مهاجرين شيخين وعثمان وعلي وبقيه صحابيات رضي الله عنهم.
وجالبتر اينكه امام طلقاء را هم مدح مي كند وطبق عقيده خود شيعه طلقاء يعني ابوسفيان ومعاويه وبعضي ديگر از اقوام اينها رضي الله عنهم .
حال سوال اين هست كه چرا آقايان شيعه از امام معصوم خود پيروي نمي كنند وهميشه در فكر طعنه زدن به بهترين امت هستند كه طبق قول امام معصوم خودتان (يبكون اليل والنهار)؟!

یک نکته اضاف کنم که در کتاب مستدرك سفينة البحار الشيخ علي النمازي الشاهرودي که آيت الله مرعشى نجفى از او به عنوان مجلسی زمان خود از او یاد می کنه یک بابی در کتابش اختصاص داده به اسم (باب فضل المهاجرين والأنصار وسائر الصحابة والتابعين وجمل أحوالهم) ایشان این حدیث را تصحیح می کند)
مستدرك سفينة البحار - ج 6 - ص 173
في الصحيح عن هشام بن سالم ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال: كان أصحاب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) اثني عشر ألفا، ثمانية آلاف من المدينة، وألفان من أهل مكة، وألفان من الطلقاء لم ير فيهم قدري ولا مرجئ ولا حروري ولا معتزلي ولا صاحب رأي.. الی اخر حدیث
     
  
مرد

 
آیا پس از وفات پیامبر کودتا شد؟

علما رافضی دائم بر این عقیده هستند که پس از رحلت پیامبر صلي الله عليه وسلم خلافت الهی حضرت علی علیه السلام توسط کودتای سقیفه بنی ساعده غصب شده است، و در واقع ابوبکر غاصب خلافت الهی علی بوده است، و کسانیکه حق علی را غصب کرده اند پس از رحلت نبی اکرم صلي الله عليه وسلم خفقان شدیدی ایجاد نمودند و هیچکس جرات مخالفت با ایشان را نداشته است و محیط به شکلی بوده است که حتی حرمت دختر پیامبر صلي الله عليه وسلم را نگه نداشته اند و به خانه او هجوم برده اند و باعث سقط جنین او شده اند و حضرت علی را نیز به زور و با طنابی به گردنش برای بیعت گرفتن به بیرون کشیده اند و غاصبان خلافت در مدینه و محیط آن زمان خفقان شدیدی ایجاد کردند.

حتی چنانچه به آخوندها بگویید: چرا کسی به حق الهی حضرت علی و غدیر خم اشاره ای نداشته؟ خواهید دید که همین پاسخها را خواهند داد و می گویند: ای آقا، در آن زمان درب خانه آتش می زدند و سیلی به گوش دختر پیامبر صلي الله عليه وسلم می زدند و طناب به گردن علی انداختند، شما نمی دانید که ابوبکر و عمر و طرفداران ایشان در آن زمان چه خفقانی ایجاد کرده بودند.

پس از این توضیحات من سوال خود را طرح می کنم:

می شود بفرمایید این چه خفقانی بوده که حتی زنان می توانسته اند علیه خلیفه در مسجد خطبه بخوانند؟ منظورم خطبة فاطمه زهرا است که به عقیدة شیعه پس از غصب خلافت حضرت علی در مسجد علیه ابوبکر ایراد شده.
این چه خفقانی بوده که زنان برای بیعت گرفتن به درب منزل انصار می رفته اند؟ چون شیعه بر این عقیده است که فاطمه زهرا به همراه حضرت علی به درب منازل انصار می رفته تا برای خلافت علی بیعت بگیرد.
اين چه خفقاني بوده كه پسر بچه اي 10 ساله (امام حسن) به ابوبكر مي گفته: از منبر پايين بيا؟
اين چه خفقاني بوده كه يك عرب به خليفه (عمر بن خطاب) مي گفته چنانچه بخواهي كج شوي با اين شمشير راستت مي كنيم؟
اين چه خفقاني بوده كه يك عرب خطاب به خليفه (عمر بن خطاب) اعتراض مي كرده كه چرا سهم پارچه و لباس تو بلندتر از ماست؟
فراموش نکنید شیعیان در مورد خطبه فاطمه زهرا نمی توانند بگویند: حضرت فاطمه دختر نبی اکرم صلي الله عليه و آله وسلم بوده و می توانسته این کارها را بکند، چون از آن طرف می گویند به همین دختر ظلم و ستم فراوانی شده و به گوش او سیلی زده اند و درب منزل را آتش زده اند و باعث سقط جنین او شدند. پس او نیز در خفقان به سر می برده و در واقع از همه بیشتر در این خفقان بوده و از همه بیشتر به او ظلم شده است.
پس این تضادها را چگونه توجیه می کنید؟ اگر ابوبکر و عمر خفقانی ایجاد کرده بودند پس خطبه فاطمه زهرا و رفتن نزد انصار برای اخذ بیعت دیگر چیست؟
سوال دیگر این است که یک حکومت باید چندین سال بر روی کار بیاید و طرفدار جمع کند تا پس از ایجاد شرایط لازمه بتواند ایجاد خفقان کند، پس چطور ابوبکر فوری پس از به دست گرفتن حکومت ایجاد خفقان کرده؟ آن هم در همان روز اول؟ او که هنوز بر سر کار نیامده بود و هنوز نمی توانسته خفقان ایجاد کند. چطور توانسته فوراً در همان ابتدای امر علیه بزرگانی چون علی و فاطمه دختر پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم ایجاد خفقان کند؟ و همچنین علیه بقیه مردم و مخالفین؟، و آیا بقیه مردم به همین زودی خدمات حضرت علی را فراموش کرده بودند؟ مگر اینکه همان جوابهای احمقانه سابق را بدهید که همه مردم و صحابه از همان ابتدای بعثت نفرت و کینه علی را در دل داشته اند و پس از رحلت پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم این کینه ها را نشان داده اند!!! پس چنانچه همه مردم کینه حضرت علی را به دل داشته اند و اصحاب مرتد شده اند و بیعت خود در غدیر خم را فراموش کرده اند و در واقع دستور الهی مبنی بر خلافت حضرت علی را زیر پا گذاشته اند، پس با این اوصاف من سوال بعدی را مطرح می کنم:
در پی حکومت بر نا اهلان!..
این مردمی که چنین بوده اند و مرتد شده اند و دستوری به این مهمی را زیر پا گذاشته اند، پس آیا حضرت علی می خواسته بر چنین مردمی حکومت کند و حق خود را از ابوبکر پس بگیرد؟ این چنین مردمی که لیاقت خلافت حضرت علی را ندارند و چطور علی می خواسته بر آنها فرمانروایی کند؟ مردمی که از دستور الهی سرپیچی کرده بودند آیا به دستورات علی گردن می‌نهادند؟ پس چرا شما اینقدر سنگ خلافت را بر سینه می زنید؟ شما از یک طرف می گویید: صحابه مرتد شدند پس آیا علی می خواسته بر عده ای مرتد فرمانروایی کند؟ مردمی که از همان ابتدای بعثت کینه علی را در دل داشته اند و پس از رحلت پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم این کینه‌ها را بروز داده اند، پس چطور علی می خواسته بر آنها حکومت کند؟ (شیعه می گوید: اصحاب پس از رحلت پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم مرتد شده اند، ولی از طرفی می دانیم که اصحاب پس از رحلت نبی اکرم صلي الله عليه و آله وسلم با شورش اهل رده به مقابله پرداختند، پس طبق نظر شیعیان عده ای مرتد به جنگ عده ای مرتد دیگر رفته اند!!!!)

با عقیده خلافت بلا فصل حضرت علی، پیامبر زیر سؤال می رود؟!
مورد بعدی این است که طبق روایات متعددی که در کتب شیعه آمده پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم علم غیب داشته (و حتی امامان)، و مرتب به علی سفارش می کرده که چنانچه خلافت را به تو ندادند سکوت و صبر پیشه کن و غیره، و در واقع به شخصیت واقعی ابوبکر و عمر و عثمان و عائشه و... آگاهی داشته است.
حال ما می پرسیم: پس چرا پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم اینقدر این افراد را به خود نزدیک می کرده؟ و آیا علت به قدرت رسیدن ابوبکر و عمر و عثمان همین نزدیکی و خویشاوندی ایشان نبوده؟ پس نعوذ بالله اولین مقصر در غصب خلافت الهی حضرت علی خود شخص پیامبر بوده، چون زمینه به قدرت رسیدن ایشان را فراهم کرده است.

کودتای سفید
روافض می گویند: در سقیفه بنی ساعده کودتا شد و حق علی غصب شد و حتی بر این نظر هستند که ابوبکر و عمر قبل از رحلت پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم نیز به فکر غصب خلافت بوده اند و این عقیده از احادیث و روایات متعددی که در کتب ایشان بر علیه ابوبکر و عمر ثبت شده به خوبی نمایان است و مرتب به حدیث قرطاس اشاره دارند که پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم تقاضای قلم و دوات می کند تا جانشینی علی را متذکر شود و عمر از این موضوع مطلع می شود و اجازه این امر را نمی دهد چون از همان موقع به فکر غصب خلافت علی بوده است.
موضوعی که بین شیعه و سنی مشترک است این است که انصار در سقیفه جمع شدند تا خلیفه ای انتخاب کنند و این موضوع به اطلاع ابوبکر و عمر می رسد و ایشان خود را به سقیفه می‌رسانند.
حال ما می پرسیم: این چه کودتایی بوده که خود ابوبکر و عمر از آن بی اطلاع بوده اند؟ شما که می گوئید: ایشان از قبل نیز به فکر غصب خلافت بوده اند، پس چرا از ماجرای سقیفه بی اطلاع بوده اند؟ و تازه به آنها خبر داده اند تا به آنجا بروند.
شیعه خواهد گفت که چون انصار از قصد و نیت ابوبکر و عمر با خبر بوده اند زودتر به سقیفه رفته اند تا خودشان خلیفه ای را انتخاب کنند!!!
(جالب است که همه دنیا از قصد ابوبکر و عمر با خبر بوده اند ولی پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم این موضوع را نمی دانسته و ابوبکر و عمر را مرتب به خود نزدیک کرده و اگر این موضوع را می دانسته چرا برای پس از رحلت خویش فکری نکرده تا خلافت الهی علی توسط ایشان غصب نشود؟!)
می پرسیم: چرا انصار در جریان انتخاب خلیفه در سقیفه و در مقابل مهاجرین نگفته‌اند: ما با علی بیعت می کنیم؟ اگر نمی خواسته اند ابوبکر خلیفه شود چرا در انتها با او بیعت می کنند؟
عقیده خلافت بلافصل حضرت علی را نیز زیر سؤال می برد؟
چطور انصار متوجه موضوع بوده اند و سریعاً به فکر سبقت گرفتن از ابوبکر و عمر افتاده اند ولی خود حضرت علی متوجه این موضوع مهم نبوده و برای حفظ خلافت الهی فکری نکرده؟ تازه به عقیده شیعه حضرت علی علم غیب هم داشته.
اگر بگویید: علی مشغول تدفین پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم بوده، می گوئیم: موضوع خلافت الهی نیز از نظر شما بسیار مهم است و از نظر شما مسئله امامت بسیار بسیار مهم است و به نظر شما غصب خلافت الهی باعث انحراف در اسلام شده که باعث ضربات بسیاری شده و خواهد شد و حتی شهادت امام حسین در کربلا را نیز از نتایج همین غصب خلافت می دانید، پس چنانچه اصحاب از قبل به فکر کودتا بودند به طور حتم حضرت علی متوجه می شده (یا حتی پیامبر توسط علم غیب به او می گفته) و چنانچه خودش برای حفظ خلافت الهی به سقیفه نمی رفت لااقل شخصی دیگر را به عنوان نائب می فرستاد و به هر نحوی که بود جلوی به خلافت رسیدن ابوبکر را می گرفت.
واقعاً خنده‌دار است؛ خلافتی الهی که توسط خداوند اعلام شده و پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم و ملائکه و علم غیب و غیره... پشتیبان آن بوده اند توسط دو نفر غصب شده است، دو نفری که شما اصلاً آنها را قبول ندارید.
تمامی این موارد نشان می دهد که ابوبکر و عمر سوء نیتی نداشته اند و از قبل به فکر کودتائی نبوده اند تا حضرت علی یا انصار متوجه باشند و زودتر اقدام کنند.
(برگرفته از کتاب سرخ آب و سفید آب ، نوشته علی حسین امیری)
     
  
صفحه  صفحه 54 از 57:  « پیشین  1  ...  53  54  55  56  57  پسین » 
مذهب
مذهب

End Of Sunni And Shia Dispute | پایان دعوای سنی و شیعه

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA