صفحه 19 از 30: « پیشین 1 ... 18 19 20 ... 29 30 پسین »

20 تناقض علمی در قرآن

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#181 Posted: 27 Jun 2014 04:00

bilbilak: فاصله ی زمین تا عرش الله، حداکثر 84960000 کیلومتر می‌باشد.

این اولین تناقض اعلام شده فاصله زمین تا اسمان است

يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ (سجده/5) (الله) امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين مدیریت مینماید سپس در روزي كه مقدار آن (معادل) هزار سال است كه شما مي‏شمريد به سوي او باز مي‏گردد

نویسنده در ییک حرکت خودجوش فرمودند

با توجه به اینکه کاروانهای قدیم هر روز ده کیلومتر راه میرفتند پس در شبانه روز ۲۴۰ کیلومکتر و در ۱۰۰۰ سال هم84960000 کیلومتر یشه

حالا بگذریم از اینکه آقایی محترم در کجای این ایه از مقدار حرکت کاروان و پیمایش ما چیزی نوشته شده و اصلا مقدار پییمایش کاروان نهاتا در روز ۴۰ تا ۵۰ کیلومتر اسیت و در قدیم هم میزان مصافت با فرسخ و منزل سنجیده میشده نه با میزنتقریبیی حرکت کاروانها

گاهی در یک روز کاروان از سه منزل میگذشته و منزل مکان دارای اب و ابادی و محل استراحت بوده

یا فرمودند
[font#08088A]
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ (معارج/4) فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‏روند.
و اگر هر دو را یکی می‌دانند؛ پس قرآن دچار تناقض گوئی شده است![/font]

اییینجا هم گرچه کیلومتری حساب نکردید اما فرمودید این ۵۰ هزار سال با اون ده هزار سال متناقض و ببه هر حال ران تناقض گفته

در ایینکه ما در قران و گفتار معصوم تناقض میبینیم شکی نیست اما این تناقضات در ظاهر است و نه در باطن و مربوط به شرایط زمانی و لزومات نحوه بیان موضوع است

ملا شخصی بگه زمین میچرخه و شب و رو بوجود میاد و بعد بگه زمین میچرخه و فصلها بوجود میان

اونوقت ییکی بعد از ۱۰۰ سال بگه این تناق است مگر میشه با چرخش زمین همفصلها عوض بشن و هم شب و روز

در ایات قران مسئلیی اومده که درک و فهم اون ر ایام معاصر مقدور شده

انسان در حالیکه به نقصان عقل خودش در عالم یقین داره و در حالیکه هنوز موجوداتیی در این عالم کشف میکنه و با این همه علم هنوز از نحوه ارتباط نهنگ ها و نحوه مهجرت اونها و هوش و رفتارهای دلفینها چیزی نمیدونه

در مورد خدا کار رو به جایی رسونده که با همین مقدار عقل و نقصان اون قران رو به چالش بکشه

این اعتماد به نفس از عجایبه چون در کمورد طبیعت هنوز دانشمندانه بزرش جرات نکردن بگن همه چی رو میدونن

اما در مورد خدا که موضوعی کاملا ماورایی است جرات میکنه با یقین و تبختر بگه نیست یا تناقض میکگه

بهتر نیست اول به همین دور بر خودمون بپردازییم و حداقل بفهمیم روح چه شکلیی به جسم مادی وارد میشه و بعد بریم سر انکار خدا

بگذریم در مورد مسافت و فاصله او زمین

آسمان مورد اشاره در قران و بهشت و جهنم موصوف اسمانی که ما میبینیم نیستکه مثلا سوار سفینه ات بشی و راه بیفتی در فضا دنبال بیهشت تا پیاده بشوی

پس مسافت ذکر شده هم هیچ تناسبی به فاصله ماه وخورشید نداره
و این خیلی پیش پا فتاده است که فکر کنی مثلا پشت خورشیید خدا نشسته و ملائک ماموذر هستند بروند پیش خدا

خدا از جنسی ورای درک ما است و مکان او و بهشت و هنم و فرشته هم همینطور و بعد از مرگ حس ای ما ما قادر به درک اون جهان است

پس فواصل ذکر شده اصلا در قالب کیلومترو متر نیست و فق به عنوان ذکر بعد مسافت ذکر شده

ذا خدا همواره از ذکر آسمانها استفاده میکنه و نمیگه اسمان که ما فکر کنیم خدا پشت همین اسمان بالای سر ما کاخ و بهشت و جهنم داره

این خیلی ساده انگارانه است

این نه تناقض است نه برایی یک قکر و تفکر سلیم نیاز به پاسخ دارد تنها بهانه ای ااز بهانه های بنی اسرائیلی در رد خدا

در رد نامحسوسات و انها که دیده نمیشوند بشر بعد از بت پرستی و خود پرستی به درجاتی رسید که خود را محور جهان دانست و انچه را نمیفهمید ناموجود قلمداد میکرد

در حالیکه بشر از ضعیف ترین و اسیب پذیر ترین موجودات هستی است و عقل او در قبال گستره دانش و مفهومیات به مای واقعی ناقص است

انسانی که هنوز الک بر این نیست که عمر خود را و پروسه پیری خود را تغییر دهد و هنوز علمش ا فضایی او از مریخ درورتر نرفته در حالیکه میداند مانند این منظومه هزاران منظومه دیگر وجود دارد

وقتی هنگامه صحبت از خداست انچنان سخن میگوید انگار خدا بالای سقف این گنبد یلی ساکن است

هیچ توجهی به الفاظ ندارد کلمات را نمیبییند و فقط انچه خودش دوست دارد برداشت میکند

کدام اسمان ...کدام سال ...کدام راه

در تعابیر قران راههای اسمان و سالهای دنیای باقی هر سالش برابر با هزار . گاهی پجاه هزار سال زمکین ماست

حتیی در فانتزی های علمی تخیلی عنوان شد سر در فضا باعث طول عمر میشود چون گذر زمان در فضا به طریقی غیر از زمین است

۱۴۰۰ ال پیش خدا در قران ه سرعت نور اشاره کرده و مبنای سال نوری را با اندک تعارضی بیان کرده اسیت

بجایی مطابقت این نوع گفتار به مقییاس مورد نیاز برای مسافرت های کیهانی برخی این مسافتها را با کیلومتر و شتر و کاروان میسنجند

بر اساس ایه ای که هر ساال آخرت را که معادل پنجاه هزار سال زمین میداند حاسبه جالبی میتوان نوشت

طبق نظریه نسبیت وقتی چیزی سرعت بگیرد زمان برای او به نسبت ما کند احساس میشود و در دید ما خیلی طول میکشد....
زمان برای فرشته های در حال حرکت اسلام یک روز است و برای ما 50000 سال،خوب نظرتون چیه که برعکس عمل کنیم و سرعت یک فرشته قرآن را در حرکت به دستآوریم؟

همه میدانیم که فرمول اصلی انبساط زمان بر حسب سرعت این است:

free upload pictures

که با یک این ور و آن ور کردن سرعت بر اساس انبساط میشود:

photo hosting

سال های قمری حدود 345 روز دارند یعنی میزان اختلاف زمان ما با یک فرشته در حال حرکت 50000*345 است.
پس جایگزین میکنیم:

image url

این عدد به نظرتون مشابه عدد سال نوری نیست با یک تفاوت خیلی کوچک

یعنی یک مقدار ناچیز کمتر از سرعت نور که آنهم به قول یکی از سایتها حتماً به دلیل آن است که فرشته یک وجودی دارد و جرمش صفر نیست!

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

ویرایش شده توسط: ametis

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#182 Posted: 27 Jun 2014 09:28

[/align]
[/b]
بحث بر سر معنی کلمه فلک

naashenas: می ییبینید به خودتون حق می دید هرچی دلتون خواستید بگید.شما چرا فلکو اولا آسمون ترجمه کردید؟

در مورد معنی فلک در سنت چیزی وجود ندارد و فلک در عرب به معنای هر شیء دائر یعنی گرد و دایره وار را گویند(تفسیر طبری-۱۷//۲۳)
اینکه در مورد معنی یک کلمه به شاذترین و نادرتریین تعبیر و ترجمه ))اگر راست و دریست باشه)) مراجعه کنید از هنر شماست و از سر عناد والبته اشکال هم نداره با صدها مثال در ادبیات فارسی و از شعرای متبحر به لسان عرب قابل اثبات هست که فلک به معنی آسمان است

مثال

مهندس فلکی راه دیر شش جهتی ...چنان ببست که کس ره نبرد زیر دیر مغاک ...حافظ

دور فلک درنگ ندارد شتاب کن .....حافط

به تعبیر شما معنی این مصرع میشه دور دایره درنگ ندارد شتاب کن ؟؟؟؟

عجیبه که حافظ متوجه این معنا نبوده

در لغت نامه های مختلف به این معانی وترجمه ها اشاره شده

فلک=.سماء -آسمان.....مجال .....آسمان

http://www.almaany.com/home.php?language=persian&lang_name=fa-ar&word=%D9%81%D9%84%DA%A9

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

ویرایش شده توسط: ametis

andishmand

ارسالها: 24568

#183 Posted: 27 Jun 2014 09:45

دوستان عزیز برای بار آخر اخطار می کنم . اگر این تاپیک به محلی برای توهین و کل کل و مسخره کردن همدیگر تبدیل بشه . علاوه بر حذف پست ها ، ارسال کننده پست در لیست قرار خواهد گرفت .

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

sara_blue_xxx

کاربر

ارسالها: 228

#184 Posted: 27 Jun 2014 10:46

خیلی باحالید بخدا
نظریه بینگ بنگ و نسبیت و هزار نظریه دیگه رو قبول دارید اما نظریات قرآن رو مثل سرعت نور رد میکنید.......بابا شما دیگه کی هستید..................

برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#185 Posted: 27 Jun 2014 13:18

sara_blue_xxx: نظریه بینگ بنگ و نسبیت و هزار نظریه دیگه رو قبول دارید اما نظریات قرآن رو مثل سرعت نور رد میکنید
گر چه من شخصا انطباق دادن همه چیز رو با دین و قران درست نمکیدونم مثل افرادی که مثلا اختراع قطره چشم رو هم به قرا ربط مکیدهند

اما در قران اشارات زیادی شده به مواردی که در اون زمان اصلا شناخته شده نیوده و بییشتر به علوم جدید مربوطه

اینکه ادمی هه چی رو در حیطه عقل خودش بدونه نهایته خود شیفتگی است

وقتی بزرگان ما به تکرار میگویند نهایت دانش من این شد که دانستم که هیچ نمیدانم

اونوقت عجیبه که یک نفر با دانش خیلی خیلی محدود میخواد همه چی رو در حیطه علم به نقد بکشه

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

naashenas

کاربر

ارسالها: 160

#186 Posted: 27 Jun 2014 14:37

ametis

بازم سفسطه های خانم رو شنیدیم(باز مجبور شدم که پاسخی بدم.یعنی وسوسه شدم و...):
در فرمول ادعایی شما داریم:

سرعت برابر است با سرعت نور ضرب در جذر (یک منهای t^2/t2^2 )
در نتیجه اگر شما به جای اون قسمتی که بعد از یک اومده یعنی به جای t2 هر عددی به جای 5000 که تقریبا بالا تر از عدد 100 باشه قرار بدید باز به سرعت نور می رسید.مثلا من به جای اون آیه قرآن آیه نازل می کنم و می گم که هر روز معادل 100000 روز زمینی است و حالا من عدد 100000 رو در فرمول جایگزین می کنم و حاصل می شه:

299795.99998501019999962525499998
شما می تونی اینکارو برای اعداد 1000000000000 و یا 15034500000000 و یا 3000 و یا هرد عدد دلخواه دیگه امتحان کنید!!!حالا دیگه وارد جزئیات نمی شم و ایرادات اساسی دیگه ی اون آیه رو بازگو نمی کنم.جالب اینه که در مثال من عددی که بدست اومد به سرعت نور بسیار نزدیک تره و آیه من دقیق تر از آیه قرآن به سرعت نور اشاره کرده...اون فرمول عمدا طوری طراحی شده که اینگونه جوابهایی داشته باشه.خانم در دنیای پر فریبی زندگی می کنیم...سازنده فرمول با بردن عدد 5000 به زیر کسر در واقع اونو عملا در نتیجه محاسبه بی اثر کرده...در مورد اظهارات دیگر هم دیگه خودم آنچنان زحمت نمی دم واقعا بحث با شما و سفسطه های شما گناه محسوب می شود.شما تا زمانی که تعصب و عنادتون رو کنار نگذارید به نتیجه نخواهید رسید...جناب به جای اینکه برن و اون گفته منو مبنی بر اینکه قرآن می گه منی در ستون فقراته و خورشید در حرکت دور زمینه و خورشید باعث حرکت سایه است و تناقض خلقت زمین قبل از آسمان یا آسمان قبل از زمین رو که اصلا ربطی هم به نظریه بینگ بنگ نداره(باز تاکید می کنم به نظریه بینگ بنگ ربطی نداره و مربوطه به بدیهیات علمیه نه یک مشت نظریه و تئوری که البته از ایشون بعید نیست بفرمایند اینکه منی در بیضه های مردان قرار دارد یک نظریه است)رو اصولی پاسخ بدن رفتن تنها به یک جمله من گیر دادن و می گن فلک معنیش اینجوریه ،اونجوریه.)کار آخوندا اکثرا همینطوریه دیگه!ایشون نمی دونه که یک کلمه در طول تاریخ می تونه معنای متفاوت بگیره و همون کلمه در زمان دیگه و در دوران جدید معنای دیگری پیدا بکنه.چیزی که مهمه من از کتابی نشون آوردم که تاریخ نگارشش به حداقل هزار سال پیش بر می گرده و تازه کتاب معتبری چون تفسیر طبری بوده... آخوند که پاسخ قانع کننده نداشته باشه در برابر حرف های حساب و تناقضات گیر می ده به ایرادات کوچیک تا از تناقضات بزرگ فرار کنه.البته این حرف در نقد مذهبیون و کلا آخوند ها زدم و تنها فقط برای شخص ametis.اگر قرار بود منم مثل شما سطحی به معانی لغات قرآن توجه کنم و از حافظ و اینها قرآن رو رو به دلخواه ترجمه کنم که وضع قرآن از اینی که هست وحشتناک تر می شه و شما منو زیر رگبار انتقاد قرار می دادی که مثلا من در عین نا اشنا بودن به زبان عربی در مورد قرآن اظهار نظر می کنم(اینم بگم البته در مورد پست من ایرادی هم نبود که ایشون بگیره،حالا به فرض من در مورد فلک اشتباه کردم این اشتباه من چه تفاوت فاحشی و آنچنان معناداری در نتیجه بحث داره؟هیچی!)...
ایشون نوشته نظریه بینگ بنگ اصلش به قرآن بر می گرده...و استیون هاوکینگ و قبل تر از اون داشنمندا نظریه بینگ بنگ رو از قرآن استباط کردن...از این جملات شاهکار زیاد دارن...حالا حرف زیاده.شما هرچی خواستید بنویسید و من سعی می کنم و تمام تلاشم رو می کنم که دیگه وسوسه نشم و بخوام به اظهارات شما پاسخ بدم.اصلا سعی می کنم دیگه پست های شما رو حتی نیگاهی گذرا هم نداشته باشم....
xxxxx

پست ویرایش شد. بدلیل استفاده از جملاتی که ربطی به موضوع تاپیک ندارن
------------------------------------------------------
اندیشمند

ویرایش شده توسط: naashenas

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#187 Posted: 28 Jun 2014 00:10

naashenas: سرعت نور می رسید.مثلا من به جای اون آیه قرآن آیه نازل می کنم و می گم که هر روز معادل 100000 روز زمینی است و حالا من عدد 100000 رو در فرمول جایگزین می کنم و حاصل می شه:
َ

خوشحالم که حداقل در لحن کلامی ادب رو لحاظ کردید

عدد شما کجاش به سرعت نور نزدیکه ؟؟؟؟

سرعت نور ۳۰۰ هزار کیلومتر در ثانیه است ولی عدد شما بیش از ۱۵ رقم داره این سرعت جدید نوره؟؟؟؟

نور جدیدا تند تر میره

naashenas: شما گناه محسوب می شود.شما تا زمانی که تعصب و عنادتون رو کنار نگذارید
گناه چیه ؟؟؟شما در کدوم کیش و مذهب هستید که ببه گناه اشاره مییکنیید اصلا مگر در اعتقاد شما چیزی به اسم گناه هم هست ؟؟؟

عناد به چی ؟؟؟؟

naashenas: .جناب به جای اینکه برن و اون گفته منو مبنی بر اینکه قرآن می گه منی در ستون فقراته و خورشید در حرکت دور زمینه و خورشید باعث حرکت سایه است و تناقض خلقت زمین قبل از آسمان یا آسمان قبل از زمین رو که اصلا ربطی هم به نظریه بینگ بنگ نداره
برای همش پاسخهای مبسوط و کامل هست یکی یکی

ضمنا بیگ بنگ از بدیهییات علمی است ؟؟؟؟؟

علم چیست ؟؟؟

علم سطحی از دانش قابل تکرار با پاسخ و نتیجه ثابت و قابل ازمایش است

بیگک بنگ کدومک یکی از این خصائص علم را داره

قابل ازمایش و تکراره ...نتیجه اون ثابت است ؟؟؟؟

naashenas: اگر قرار بود منم مثل شما سطحی به معانی لغات قرآن توجه کنم و از حافظ و اینها قرآن رو رو به دلخواه ترجمه کنم که وضع قرآن از اینی که هست وحشتناک تر می شه
حافظ در اشعارش نشان داده که کاملا به قران و زبان عربی مسلط است مانند سعدی و اصلا حافظ قران بوده که حافظ ملقب شده

معانی قران رو لابد میشه از جریر طبری که بصورت کامل نه شیعه قبولش داره و نه سنیی استنباط و برداشت کرد
ولی از حافظ نمیشه

naashenas: مورد فلک اشتباه کردم
موافقم

naashenas: اینم بگم البته در مورد پست من ایرادی هم نبود که ایشون بگیره،حالا به فرض من در مورد فلک اشتباه کردم این اشتباه من چه تفاوت فاحشی و آنچنان معناداری در نتیجه بحث داره؟هیچی!
فرقش خیلیه

اول اینکه شما یا باید ثابت کنی اهلیت و استنباط و علم لازم رو در تحلیل قران داری و بعد اون رو تحلیل کنی

یا مشخصا بگی از یک مکنبع قابل احترام و اقبال استفاده میکنی

اگر نه حرفهای شما در حد یک ا نظر یک انسان فقط قابل احترامه و بس

naashenas: اصلا سعی می کنم دیگه پست های شما رو حتی نیگاهی گذرا هم نداشته باشم.
امیدوارم

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#188 Posted: 28 Jun 2014 00:32

naashenas: !ایشون نمی دونه که یک کلمه در طول تاریخ می تونه معنای متفاوت بگیره و همون کلمه در زمان دیگه و در دوران جدید معنای دیگری پیدا بکنه
پس کل کلمات قران به این ترتیب و با استدلال شما باید معانی دیگه ای رو بده

لازم نیست وقتی ادم یک اشتباه کوچک میکنه به خاطر اصلاحش کل زبان و فرهنگ رو زیر سئوال ببره

اگر اینجور باشه که شما میگی کلیه متون قدیمی الان نباید قابل درک و فهم باشن

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#189 Posted: 28 Jun 2014 01:33

رد بر تناقض

دوست عزیز فرمودند در قران اشاره شده که منی از ستون فقرات چشمه میگیرد

یکبار دیگه عرض مییکنم برای درک قران لازمه با زبان عربی اشنایی داشته باشی و مسلط باشی و صرف و نحو عربی رو هم بدونیم

در قرآن آمده :
«فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِن مَاءٍ دَافِقٍ * یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ»(1)
«انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است؟! از یک آب جهنده آفریده شده است، آبی که از میان پشت و دو استخوان جلوی بدن مرد (آلت تناسلی) خارج می‌شود.»
واژه‌ «دافق» از «دفق» به معنای «صبُ الماء» ریختن آب آمده و «ماء دافق» منی مرد است که به صورت جهنده از او خارج می‌شود.(2)
«صُلب» به معنای استخوان‌های تیره پشت از پس گردن تا آخر ران‌ها، کمر، چیز شدید و سخت و ... آمده است.(3)
«ترائب» از ریشه‌ «تراب» به معنای دو چیز مساوی در بدن است. صاحب‌نظران مصادیق زیادی برای آن ذکر کرده‌اند. مانند: بین دو سینه‌ زن، بین دو کتف و سر، استخوان سینه و گلو،(4) عصاره‌ قلب،(5) سرتاسر بدن، (چشم، دست، پا،)(6)بین نخاع و سینه‌ هر شخص،(7) بین پشت و دو استخوان پا (محل آلت تناسلی).(8)
آیه‌ فوق اشاره به منشا و ریشه‌ منی دارد. به این معنا که منی از صلب و ترائب سرچشمه می‌گیرد.(9)
با توجه به مصادیق و احتمالات در مورد واژه‌ «صلب و ترائب» مفسران(10) نیز احتمالات مختلفی بیان کرده‌اند: آن چه مشهور و موافق علم و لغت می باشد ، عبارت است از این که: منی از بین ستون فقرات پشت و دو استخوان ران پا (محل آلت تناسلی) خارج می‌شود.(11)
قرآن برای حفظ عفت کلام، بعضی از مسائل جنسی را به صورت کنایه یا تشبیه، یا تمثیل بیان می‌کند . از مطرح کردن مستقیم آن خودداری می‌ورزد. از این رو برای پرهیز کردن از استفاده از نام آلت تناسلی به صورت کنایه واژه‌ «ترائب» یعنی دو استخوان جلوی بدن مرد را به کار برده است.

1 . طارق (86)آیه 7 ـ 5.
2 . قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ذیل ماده «دفق»؛
تفسیر المیزان علامه طباطبایی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 20، ص 379، برای ماء دافق معانی دیگری ذکر کرده‌اند؛ مانند: آب مشترک زن و مرد، آب زنان که از رحم خارج می‌شود. اما با توجه به معنای دافق که دارای جهندگی است؛ ماء دافق شامل منی مرد می‌باشد.
3 . التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، ذیل ماده‌ صلب و ترائب.
4 . مجمع البیان، طبرسی، دارالمعرفه، بیروت، ذیل آیه 7 سوره طارق.
5 . ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج 4، ص 532.
6 . مجمع، همان.
7 . البصائر، ذیل آیه.
8 . التمهید، ج 6، ص 64.
9 . در سوره اعراف آیه‌ 172 نیز اشاره به منشا منی دارد، و آمده است :«و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم ...؛ هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه‌ آنان را برگرفت.»
10 . منی از میان پشت و روی او خارج می‌شود .، ذیل آیه‌ کل بدن بین استخوان سینه و پشت واقع شده است؛المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه.
11 . التمهید، ج 6، ص 64؛ طب در قرآن، ص 32.

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

ویرایش شده توسط: ametis

naashenas

کاربر

ارسالها: 160

#190 Posted: 28 Jun 2014 08:22

ametis: سرعت نور ۳۰۰ هزار کیلومتر در ثانیه است ولی عدد شما بیش از ۱۵ رقم داره این سرعت جدید نوره؟؟؟؟نور جدیدا تند تر میره
وای من وای من ببینید با چه کسی رو به رو شدم...خانم در اون مثال من,عدد من دارای بخش اعشاریه...و در ضمن من که به شما گفتم خودت برو عدد بزرگتر در فرمول بزار.شما چرا انقدردشمنی داری...هرکس جای شما بود از حیا دیگه پاسخ منو نمی داد شما اومدی بازم به من گیر می دی تازه.خانوم شما چرا قصد اذیت داری.خودتون فرمول گذاشتی خودت ریاضی بلد هستید برید هر عدد دلخواه بزرگتر از ۱۰۰ بزارید.خجالت بکشد.!!!
ametis: حافظ در اشعارش نشان داده که کاملا به قران و زبان عربی مسلط است مانند سعدی و اصلا حافظ قران بوده که حافظ ملقب شده معانی قران رو لابد میشه از جریر طبری که بصورت کامل نه شیعه قبولش داره و نه سنیی استنباط و برداشت کرد ولی از حافظ نمیشه
خانم من از تفسیر طبری و از شخص طبری که یک عربی زبانه مثال آوردم....عجب داستانی داریم ها.اصلا چشم فلک هر چی شما بگی در زمان پیامبر معنا داشته.
ametis: دوست عزیز فرمودند در قران اشاره شده که منی از ستون فقرات چشمه میگیرد یکبار دیگه عرض مییکنم برای درک قران لازمه با زبان عربی اشنایی داشته باشی و مسلط باشی و صرف و نحو عربی رو هم بدونیم در قرآن آمده :«فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِن مَاءٍ دَافِقٍ * یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ»(1)«انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است؟! از یک آب جهنده آفریده شده است، آبی که از میان پشت و دو استخوان جلوی بدن مرد (آلت تناسلی) خارج می‌شود.»واژه‌ «دافق» از «دفق» به معنای «صبُ الماء» ریختن آب آمده و «ماء دافق» منی مرد است که به صورت جهنده از او خارج می‌شود.(2)«صُلب» به معنای استخوان‌های تیره پشت از پس گردن تا آخر ران‌ها، کمر، چیز شدید و سخت و ... آمده است.(3)«ترائب» از ریشه‌ «تراب» به معنای دو چیز مساوی در بدن است. صاحب‌نظران مصادیق زیادی برای آن ذکر کرده‌اند. مانند: بین دو سینه‌ زن، بین دو کتف و سر، استخوان سینه و گلو،(4) عصاره‌ قلب،(5) سرتاسر بدن، (چشم، دست، پا،)(6)بین نخاع و سینه‌ هر شخص،(7) بین پشت و دو استخوان پا (محل آلت تناسلی).(8)آیه‌ فوق اشاره به منشا و ریشه‌ منی دارد. به این معنا که منی از صلب و ترائب سرچشمه می‌گیرد.(9)با توجه به مصادیق و احتمالات در مورد واژه‌ «صلب و ترائب» مفسران(10) نیز احتمالات مختلفی بیان کرده‌اند: آن چه مشهور و موافق علم و لغت می باشد ، عبارت است از این که: منی از بین ستون فقرات پشت و دو استخوان ران پا (محل آلت تناسلی) خارج می‌شود.(11)قرآن برای حفظ عفت کلام، بعضی از مسائل جنسی را به صورت کنایه یا تشبیه، یا تمثیل بیان می‌کند . از مطرح کردن مستقیم آن خودداری می‌ورزد. از این رو برای پرهیز کردن از استفاده از نام آلت تناسلی به صورت کنایه واژه‌ «ترائب» یعنی دو استخوان جلوی بدن مرد را به کار برده است.
ببینید با کی بحث می کنم...خانوم من تو همون پس اول این دفاعیه منتقدانو پاسخ دادم که.حداقل اونو نقد می کردید.آخه شما چجور آدمی هستی...آخه معلومه مدافعان از خودشون داستان می سازن.خجالت بکشید.من پاسخ اون مدافعا رو دادم.همونایی که احتمالا فرمولو ساختن.شما اصلا پست منو خوندید.؟
ametis: برای همش پاسخهای مبسوط و کامل هست یکی یکی ضمنا بیگ بنگ از بدیهییات علمی است ؟؟؟؟؟
ای خاک بر سر من...من کجا نوشتم که نظریه بینگ بنگ از بدیهیاته...میشه نقل قول کنی...

ametis: گناه چیه ؟؟؟شما در کدوم کیش و مذهب هستید که ببه گناه اشاره مییکنیید اصلا مگر در اعتقاد شما چیزی به اسم گناه هم هست ؟؟؟عناد به چی ؟؟؟؟
گناه یعنی ضایع کردن..این امر از بسیاری از احادیث هم استنباط می شه.گناه یعنی ضایع کردن.اینجا هم من دارم وقتم و اندیشه ام رو به خاطر بحث با شما ضایع می کنم.شما همین حالا باید از خودتون خجالات بکشید که رفتید به دروغ گفتید قرآن سرعت نورو بیان کرده ومن که خطاتون رو بیان کردم به جای اینکه عاقلانه و دقیق به پاسخم نیگاه کنید باز از من ایراد گرفتید.خانوم خجالت بکشید.حیا کنید.کذاب نباشید.بازم بهتون می گم.اگر ریاضی بلدید برید هر عدد دلخواه بزرگتر از ۱۰۰ رو جای ۵۰۰۰ قرار بدید.وقتی یک عدد بزرگتر از ۱۰۰ مثلا ۱۰۰۰ به توان دو می رسه می شه عدد ۱۰۰۰۰۰۰ و وقتی این عدد به زیر یک می ره خواهیم داشت ۰.۰۰۰۰۰۱ که این عدد رو میشه در برابر یک ازش صرف نظر کرد.که این همون قضیه ای است که در فرمول موجوده.یعنی در فرمول داریم سرعت نور ضربدر یک منهای همون عدد ناچیزه که هر عدد بزرگتر از ۱۰۰۰ مثل ۱۰۰۰۰۰ یا مثل ۳۲۲۳۴۲۳۴ در فرمول قرار بدیم اون عدد ناچیز بدست میاد.در اون عدد به قول ۱۵ رقمی من یک علامت اعشاری موجوده.خانوم آخه چرا ما رو احمق فرض کردی.خانوم خجالت بکشید.خودتون برید فرمولو آزمایش کنید.چرا گناه مرتکب میشید.شما یک دو دوتای ساده رو هم نمی تونی انجام بدی و عدد اعشاری و از عدد غیر اعشاری نمی تونی تشخیص بدی.

ویرایش شده توسط: naashenas

صفحه 19 از 30: « پیشین 1 ... 18 19 20 ... 29 30 پسین »

مذهب /

20 تناقض علمی در قرآن

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا