ارسالها: 416
#43
Posted: 29 Jun 2012 09:47
SexyBoy: کسانی که رسالت محمد رسول الله را انکار میکنند کفر می ورزند، لذا هرکس منکر رسالت پیامبر اسلام شود از نظر قرآن کافر محسوب میشود.) درست گفته.من تفسیر اون ایه رو خوندم. مگه میشه خدا رو قبول داشت اما فرستاده اونو نه؟ مگه ما خدا و حضرت محمد اعتقاد داریم میشه منکر یکی دیگه از پیامبرانش مثل موسی و عیسی بشیم؟ پس اونی که پیامبر خدا رو قبول نداره یعنی خدارو قبول نداره و کافره
دوستان عزيز گول يوزر منو نخورين .اين يوزرو به عشق عشقم درست كردم. هميييييييييييييييين
ارسالها: 114
#44
Posted: 30 Jun 2012 11:47
>>قرآن (خواندنی) از دکتر شریعتی >> >>قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است >>و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن >>هم حج و نماز ! >>کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست... >>این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه >>اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که >>این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و >>تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و >>اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد >>شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند >>وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح >>ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد، >>====================== قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته >>ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس >>مرده است؟ " >> >>چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است . >> >>قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین >>مبدل کرده ام . >> >>یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش >>کرده ،یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا >>در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه >>سازی کنیم ؟ >> >>قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ، >>آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند >>.. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” >>احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است … >> >>قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با >>شماره صفحه ، >> >>خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان >>که ترا حفظ کرده اند ، حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش >>نکنند . >> >>خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . >> >>آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ، گویی که قرآن همین الان >>به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است >>که به صلیب جهالت کشیدیم >>
خیلی وقت نیستی اینجا تنهام
ارسالها: 533
#45
Posted: 5 Jul 2012 14:29
funfunnytoo: واسه خودت نظریه میدی.قانون اساسی همه کشورهانیاز به تفسیر و ساده سازی برای درک بهتر عمومه.قانون که برای قشر خاصی نیست فقط هست یا نه؟پس چرا باید برای دفاع از خودمون وکیل اختیار کنیم چون اوناتخصص استنباط واستخراج منظور قانون گذار را از اون ماده قانونی بلدن.اگه معلم سر کلاس چیزی رو سر کلاس توضیح میده یهنی اون کتاب ابهام و اغماض داره دوست عزیز قوانین اساسی یه کشور توسط انسانها نوشته میشوند پس یه انسان هم میتونه اون رو تفسیر کنه اما قرآن که توسط (دقت کن) خدا وحی شده رو آیا یه انسان میتونه تفسیر کنه و بگه مثلا در اینجا منظور خدا این بوده است . بزار مطلب رو یه مقدار بازش کنم مثلا بنده یه بیت شعر حافظ رو میخوام تفسیر کنم توجه بکن حافظ یه انسانه و منه انسان حتی اگر تخصصم هم ادبیات باشه شاید نتونم منظور حافظ از این بیت را درست همانطوری که مد نظر حافظ بوده بیان کنم حالا چطور امکان دارد یه انسان حتی اگر به تمامی علوم زمینی مسلط باشه بتواند منظور خدا را از فلان ایه متوجه بشود و خودش را جای خدا بگذارد و بگوید منظور خدا این است یا اون ,مگر اینکه قران دست ساخته محمد باشد که یه انسان اونو مثل دیوان حافظ تصور کند و به خودش اجازه بدهد بگوید منظور محمد این بوده یا آن اما بعضی از مذهبیون برای برون رفت از زیر این حرف می آید استناد به این ایه ۷ سوره عمران میکنند که هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ و، کسی است که این کتاب آسمانی را بر تو نازل کرد که قسمتی از آن آیات محکماتند که اساس این کتاب بشمارند، و قسمتی از آنها متشابهاتند؛ امّا آنان که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند؛ تا فتنه انگیزند و تأویل برای آن می جویند(عالمان دینی) در حالی که تأویل آنها را جز خدا نمی داند و راسخان در علم می گویند: ما به همه آن ایمان آوردیم، همه از طرف پروردگار ماست و جز صاحبان خرد پند نمی گیرند. مفسران قرآن میگن الله گفته آيَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ قسمتی از آن آیات محکماتند که اساس این کتاب بشمارند، و قسمتی از آنها متشابهاتند. و بر اساس این قسمت ایه میان میگن قرآن شامل آیه های محکم و متشابه میباشد که این در خود ایه هم امده است ولی آنها براساس واژه أُمُّ پیش خودشون نتیجه گیری میکنند که خدا گفته آیات متشابه رو بر اساس آیات محکمات تفسیر کنید که چنین چیزی در قرآن هرگز ذکر نشده است و این توهم مفسران است (اولین ایراد) بگذار این توهم مفسران را درست نصور کنیم در اینجا یه مسئله مهم پیش می آید کدام آیات محکمات هستند کدام متشابهات در بین مفسران سر اینکه کدام ایات متشابهات و کدام محکمات هستند اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد و متاسفانه الله هم که یادش رفته ذکر کند کدام متشابهات هست کدام محکمات(دومین ایراد) در ادامه ایه آمده است فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ امّا آنان که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند؛ تا فتنه انگیزند و تأویل برای آن می جویند(عالمان دینی) در اینجا الله میگه آنان که در قلبشان انحراف است دنبال تفسیر و تاویل ایات هستند و برای اون تاویل و تفسیر میجویند که به وضوح داره به مفسران قرآن اشاره میکنه چون تنها کسانی که دنبال تفسیر و تاویل برای قرآن هستند همین مفسران قرآن هستند (ایراد سوم) اما در ادامه آیه آمده استوَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ این حرف و نقش کلیدی در این ایه دارد چون اگر این واو واو عطف باشد معنی آیه این میشود در حالی که تأویل آنها را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند . می گویند: ما به همه آن ایمان آوردیم، همه از طرف پروردگار ماست و جز صاحبان خرد پند نمی گیرند. اما اگر واو در اینجا واو استیناف باشد معنی کاملا بالعکس میشود در حالی که تأویل آنها را جز خدا نمی داند و راسخان در علم می گویند: ما به همه آن ایمان آوردیم، همه از طرف پروردگار ماست و جز صاحبان خرد پند نمی گیرند. پس همانطور که میبینی اگر واو راسخون واو عطف باشه میشه علم تاویل و تفسیر را الله میداند و راسخان در علم ولی اگر واو استیناف باشد علم تاویل و تفسیر را فقط الله میداند این (ایراد چهارم) بیایید بار هم کوتاه بیاییم و فرض بگیریم این واو عطف است و علم تفسیر را غیر از خدا راسخان در علم هم میدانند خب حالا باید مشخص کنیم منظور از راسخان در علم یعنی رسوخ کنندگان در علوم چه کسانی هستند انسانی که بتواند در علوم زمینی رسوخ کند ایا میتواند منظور الله را از فلان ایه متوجه بشود مسلما نه پس از نظر منطقی اگر کسی هم باشد که بتواند منظور الله را از فلان ایه متوجه بشودو ایه را تفسیر و تاویل کند باید با خدا ارتباط داشته باشد و یه جور اتصالی با منبع غیب (خدا) داشته باشد که بتواند منظور الله را از فلان ایه متوجه بشود در آن صورت میتوان به این نتیجه رسید که شاید منظور از راسخان در علم پیامبر و امامان باشند که اتصالی با خدا برقرار میکنند . پس در نهایت میتوان به این نتیجه رسید که تاویل و تفسیر ایات فقط مختص خدا و شاید نهایتا پیامبران و امامان باشد. جمع بندی: مفسران در تفسیر این آیه از سفسطه مصادره به مطلوب استفاده کرده اند یعنی بر اساس یه فرض نادرست برای خودشان نتیجه گیری کرده اند و بر اساس این نتیجه,نتیجه گیری های بعدی رو کرده اند مفسران در اینجا اومدن فرض رو بر این گرفتن که علم تفسیر دارند و بر اساس اون اومدن, ام الکتاب رو پیش خودش اینجور تفسیر کردن و پیش خودشون تفسیر کردن که صلاحیت تفکیک محکمات از متشابهات رو دارندو بر اساس این نفسیر نادرستشان اومدن باز هم تفسیر کردن که این واو راسخون واو عطفه و بر اساس این تفسیر نادرست تفسیر بعدی رو کردند که منظور از راسخون یعنی خودشان, پس پیش خودشان تفسیر کردند که علم تفسیر دارند و میتواند ایات رو تفسیر کنند و بر اساس جمیع تفسیرات و استدلالهای نادرست خودش شروع کردند به تفسیر ایات خیلی بخواهم ساده بگم مثل این میمونه که بر اساس یه فرض غلط فرضیات غلط بعدی رو مطرح کنی اگر باز هم فکر میکنید قران احتیاج به تفسیر دارد،چرااین همه(یا ایها الناس)(یا ایها المومنون)(یا ایها الذین امنوا)دارد و به جای اینها (یا ایها المفسرون)(یا ایها العالمون)یا (یا ایها المراجع التقلید)نیامده است پس میبینیم که این آیه که مفسران به اون برای تفسیر ایات استناد میکنند با مواردی که شمرده شد نمیتواند دلیلی برای تفسیر کردن قرآن باشد. ولی در همین قران به وضوح در شش آیه گفته شده قرآن را آسان نازل کردیم۱-فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا این قرآن را بر زبان تو آسان کردیم تا پرهیزکاران را مژده دهی و ستیزه گران را بترسانی (سوره مریم آیه 97)۲-فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَکَّرُونَ ما ادای سخن خویش بر زبان تو را آسان کردیم ،باشد که پند گیرند. (سوره الدخان آیه 58 )و از همه مهمتر الله این ایه زیر را در یک سوره چهار بار عینا تکرار کرده است ۳-وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ واین قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ (سوره قمر آیات ۱۷-۲۲-۳۲-۴۰) به صراحت اشاره میکند که قرآن را ساده و آسان نازل کرده است چرا الله در یک سوره چهار بار یک آیه را تکرار کرده برای اینکه تاکید کند بر ساده بودن ایات قرآن پس شما که به قران اعتقاد داری چرا پند نمی گیری .
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 141
#46
Posted: 16 Jan 2013 16:37
درود یعنی دوستان دین دار ما موافقن با این که هر کس محمد و خدا رو قبول نداشت باید کشته بشه از این چند صفحه من این رو برداشت کردم. البته برام عجیبه.چون با این که از اکثرشون اصلا خوشم نمی آد حتی بهشون توهین هم نمی کنم اما خدایی که برای تمام مردم از نظر دین داران رئوف ترین و مهربان ترینه در مورد من می گه که باید منو بکشید.و این برام عجیبه که شما می گید هر کس خدا رو قبول نداره فلانه و بهمانه و ... اما من حتی به شما توهین هم نمی کنم و شما(بعضی از شما) نه تنها حاظرید توهین کنید بلکه حتی حاظرید من رو(یک همنوع یک انشان دیگه) بکشید تا در بهشت(یک نسیه ی محض) مقام بهتری بگیرید. خیلی جالبه بعد می گید(بعضی از شما) ملحدین و مرتدین وحشی و جانی هستند. (تمام روی سخنم به بعضی از دین داران بود و نه همه چرا که خیلی از دین داران برای من همانند یک دوست عزیز هستند) باسپاس
می خواستم امضا بذارم، اما دیدم همه تو این زمونه امضات رو جعل می کنن.
ارسالها: 2554
#47
Posted: 26 Jan 2013 13:15
یک نوشته رو اونهم ماله ۱۴۰۰ سال پیش رو نمیشه امروز تفسیر کرد باید خود خدا یا نماینده اش بیاد ببینیم چی گفته VIDEO
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 24568
#48
Posted: 24 Jun 2014 14:10
dadashi007: ضمنا کافر کسیه که به هیچ وجه ادم بشو نیست و دست به قتل و غارت میزنه مثل اسراییل امریکا کافر از نظر لغوی کسیه که به خدا و وحدانیت اعتقاد نداشته باشه . چه ربطی به دولتهای اسرائیل و آمریکا داره ؟ اگر منظورتون نظام سیاسی اسرائیل و آمریکاست اونم باز ربطی به دین و یکتاپرستی و کفر نداره . صهیونیزم اسرائیل (نه همه اسرائیلیها )،یک جنبش سیاسی وافراطی و ملیگرای یهودی ست که در اواخر سده ۱۹ میلادی شکل گرفت . و بیشتر ناسیونالیزم و ملی گرا و نژاد گرا است تا مذهب گرا . در آمریکا هم بیشتر نظام سیاسی در سیاستهای بین المللی اون کشور نقش دارد تا مذهب گرائی. اما از نظر مذهبی علاوه بر اینکه در آمریکا بدلیل وسعت جغرافیایی و هم چنین سیاست مهاجر پذیری و غیره معتقدین به هر دین و مذهب و فرقه ای پیدا میشه ، هستند کسانی که کافر و بی دین هم هستند چون در اون کشور آزادی مذهب وجود داره .پس کافر یا بهتر بگوئیم هر بیخدائی هم قاتل و متجاوز نیست . بلکه این دولت ها و سیاستهای اونهاست که جنگ افروز است و هیچ دلیلی نداره بگیم شخص کافر یا ملحد یا بی خدا قاتل و متجاوز و غارتگر است . یک بی خدا میتونه مظهر انسانیت و شرف هم باشه . ضمنا" جنایتهائی هم که در طول تاریخ به نام مذاهب مختلف صورت گرفته شده رو نباید فراموش کنیم . مجموعه حملات اسلام به امپراتوری ساسانی در قرن هفتم میلادی که از زمان ابوبکر شروع شد، در زمان عمر به اوج خود رسید و در زمان عثمان منتهی به سقوط کامل دولت ساسانی در سال ۶۵۱ میلادی (مطابق با سال ۳۰ هجری قمری) و کشته شدن یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانیان شدو سرآغاز فرایند تدریجی گرویدن ایرانیان به اسلام که چندین قرن طول کشید،و اجساد بیشماری رو هم در تاریخ بجای گذارد . و یا در مسیحیت ، محکمه انگیزاسیون یا محکمه تفتیش عقاید در قرن ۱۵ و فجایعی رو که کلیسا و کشیشها انجام دادند رو تاریخ بشریت هرگز فراموش نخواهد کرد.این نام از دوران قرون وسطی به یادگار مانده است و مخالف آزادی بیان و آزادی عقیده یا آزادی اندیشه است. تفتیش عقاید، به بیان دقیقتر عبارت بود از هیئتهای داوری بسیار مجهز که کلیسای کاتولیک میکوشید از طریق آنها به یکپارچگی دینی مورد نظر خود نائل شود.
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 228
#49
Posted: 24 Jun 2014 15:34
shomal: از مسلمانان خواهش میکنم متن فارسی قرآن رو بخونیین با خوندن ترجمه فارسی قرآن نمیتونی تفسیر کنی ایات قرانه........... کسی که میخواد آیات قران رو تفسیر کنه باید به قواعد صرف و نحو عربی کاملا اشنا باشه.....واسه همینه که عده ای مست با ترجمه الکی قران باعث فتواهایی بی خود واسه مردم عامه کردن و اونهارو به تعصبات پوچ تشویق کردن........... shomal: آیاتی که از قرآن در کتاب های دینی و قرآن مدارس موجودند همگی یا در مورد توحید و بهشت و جهنمند یا داستان زندگی پیامبران را بازگو می کنند عملا هیچ صحبتی از آیات دستور به سر بریدن و برده داری و زن ستیزی این کتاب نیست؟ خوب عزیزم چون در زمان نزول قرآن مردم به شعر و داستان علاقمند بودن و واسه همین قران توسط محمد (ص) که بی سواد بوده بصورت داستان و وعده زندگی جاویدان در بهشت نازل شده......... همونطور که در زمان حضرت موسی مردم به سحر جادو اعتقاد داشتن و یا در زمان حضرت عیسی پزشکی اوج گرفته بوده.............. امیدوارم قانع شده باشی
برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!