انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 22 از 47:  « پیشین  1  ...  21  22  23  ...  46  47  پسین »

Aisha | عایشه (ام المومنین) و پیامبر (توسط مدیر بسته شد)


مرد

 
ali_t4nh44: همین روایت یا یه روایت دیگه رو از کتب معتبر شیعه بیار
از كتب شيعه روايت در مدح عايشه بيارم؟ رد كردن شتر از سوراخ سوزن راحت تر از پيدا كردن حديث در مدح عايشه از كتب شيعه است
آيا حضرت عائشه با رسول الله برخورد تندى داشته است؟

شیعه از حضرت عایشه متنفر است و بزعم خودش علت این تنفر را، همزیستی ناشایسته با رسول الله و جنگش با حضرت علی میداند، اما بهانه شیعه به این خاطر قابل قبول نیست که خود رسول الله حضرت عایشه را بسیار دوست میداشت...

و به اعتراف خود شیعه (بزبان امروزى) هر ناز او را خریدار بود! ( بله به اعتراف خود شیعه! و ثابت میکنم صبر کنید!)
و اما حضرت علی، ما هرگز نشنیدیم که ایشان یک کلمه پشت سر عایشه یا جلوی روی عایشه، حرف ناشایستی بزند، حتی وقتی ام المومنین شکست خورده در جلویش ایستاده بود ما دیدم رفتار علی را.... و رفتار علی را قبل از این و بعد از این شکست را دیدیم

وقتی امیر المومنین علی، عمار پیر و پسرش حسن را به بصره فرستاد تا مردم را از گرد عایشه پراکنده کنند، حضرت عمار بلند و شد و سخنرانی کرد و گفت:
«ای مردم قسم به الله که من میدانم که عایشه در دنیا و آخرت همسر رسول الله است، اما الله دارد شما امتحان میکند که او را اطاعت میکنید یا عایشه را»
یعنی حتی در حال اختلاف، آنها هرگز نسبت به عایشه از ادب دور نشدند پس شیعه دوستی علی و حسن و عمار و رسول الله را بهانه نکند! چون او پیرو آنها نیست. شیعه در بدگویی از زن رسول الله، پیرو و مقلد کعب بن اشرف ؛شاعر یهودی مدینه؛ است که پیامبر دستور ترورش را صادر کرد و مسلمانی رفت و سر از تنش جدا کرد!
یعنی اگر حضرت رسول امروز زنده میبودند دستور میدادند سر های بدگویان به عایشه قطع شوند.

شیعه های زیدی که در کشاکش با خلفای بغداد، در طبرستان پنهان و طبرستان را مرکز قیام خود کرده بودند و بلاخره دولت هم تشکیل دادند، هرگز رفتار شیعه های امروزی را نداشتند. در جلوی یکی از این امرای زیدی شخصی به حضرت عاشه توهین کرد امیر دستور داد که او را بکشند اطرافیان گفتند: او از مخلصان بشماست او طرفداران شماست!! امیر گفت نه او با توهین به عایشه به رسول الله توهین کرده و لیاقت زنده ماندن را ندارد و بر دستور خود پای فشرد و سر مرد از تن جدا شد!
کعب بن اشرف یهودی شاعر هم برایش زنان پیامبر و زنان مومنان مهم نبود، او زن پیامبر را ناسزا میگفت چون میدانست این هجوگویی مساوی است با آزار دادن رسول الله.
اما از زمان صفوی ها ما با قومی برخورد کردیم که زن رسول را به بهانه دوستی با رسول خدا فحش میدهند و این امکان ندارد که در نیت خود صادق باشند!
حالا بیایید یک تهمت جدید شیعه را ببینید:
شیعه میگوید:
روایاتى در منابع اهل سنت وجود دارد كه ثابت مى‌كند عائشه همسر رسول خدا
صلی الله علیه وآله‌ گاهى با آن حضرت برخوردهاى شدیدى داشته است؛ به طورى كه در برخى از موارد منجر به تردید در نبوت آن حضرت ‌شده و این مطلب را با پرخاشگرى به اطلاع آن حضرت مى‌رسانده است.
این برخوردها آن قدر تند بوده است كه حتى پدرش ابوبكر را نیز عصبانى مى‌كرد ما به جهت اختصار تنها به مواردى كه علماى اهل سنت صحت آن را تأیید كرده‌‌اند اشاره مى‌كنیم:
عبد الله بن زبیر از عائشه نقل مى‌كند كه گفت: (در سفر حجة‌ الوداع) توشه من سبكتر و شترم نیز تندرو بود؛ ولى توشه صفیه سنگین‌تر و شترش نیز كندروتر بود و سبب شده بود كه كاروان آرام حركت كند، رسول خدا (ص) فرمود: توشه عائشه را بر شتر صفیه و توشه صفیه را بر شتر عائشه بار كنید، تا كاروان تندتر حركت كند. عائشه مى‌گوید: وقتى این چنین دیدم گفتم: اى واى این زن یهودى پیش پیامبر از ما عزیزتر شد؟ رسول خدا فرمود: اى ام عبد الله (كنیه عائشه) توشه تو سبك و توشه صفیه سنگین است، این سبب شده است كه كاروان به آرامى حركت كند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار كردیم.
عائشه مى‌گوید كه من گفتم: آیا تو نیستى كه خیال مى‌كنى كه پیامبر خدا هستی؟ رسول خدا تبسم كرد و فرمود: آیا در این مسأله تردید داری؟ عائشه مى‌گوید: دو باره گفتم: آیا تو نیستى كه خیال مى‌كنى رسول خدا هستی! پس چرا عدالت را رعایت نمى‌كنى؟ ابوبكر كه بسیار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سیلى زد، رسول خدا فرمود: صبر كن اى ابوبكر!. ابوبكر گفت: اى پیامبر خدا مگر نشنیدى كه او چه گفت؟ رسول خدا فرمود: زنان وقتى غیرتشان به جوش مى‌آید، ته دره را از بالاى آن تشخیص نمى‌دهند.مسند أبی یعلی، ج8، ص129، ح4670
طبق روایات صحیح السندى كه گذشت، عائشه همسر رسول خدا با آن حضرت با آواز بلند و پرخاشگرانه صحبت كرده است؛ از طرف دیگر خداوند در قرآن كریم مى‌فرماید:
«یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَرْفَعُواْ أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبىِ‏وَ لَا تجَهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تحَبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُون»‏. الحجرات/2.
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، صداى خود را از صداى پیامبر بلندتر مكنید و هم چنان كه با یكدیگر بلند سخن مى‏گویید با او به آواز بلند سخن مگویید، كه اعمالتان ناچیز شود و آگاه نشوید.
حال سؤال ما از دانشمندان و بزرگان اهل سنت این است كه آیا این بلند صحبت كردن عائشه، مصداق این آیه شریفه نیست؟ آیا بلند صحبت كردن فقط براى دیگر اصحاب جایز نبوده یا همسران آن حضرت را نیز شامل مى‌شده است؟
ما انتظار داریم كه علما و دانشمندان و متفكران اهل سنت تحلیل خود را از این روایات مطرح و پاسخ سؤالات مطرح شده را با منطق و برهان و به صورت مسالمت‌آمیز ارائه دهند.
پاسخ اهل سنت:
اى عالم شیعه!
هرکس که بگوید حضرت محمد به باطل ادعای پیامبری داشت، یا بگوید محمد گمان میکند که پیامبر است و این گمان باطل است، چنین شخصی کافر است و اگر او زن پیامبری باشد کفرش زشت تر است، مثل کفر زن نوح و زن لوط که زشت تر از کفر باقی قوم بود و برای همین الله نقش کفر آنها را برجسته تر نقل کرد
اما هرکس میداند که زن لوط پنهانی خائن بود نه آشکارا، دلیلش هم این است که وقتی سه فرشته بصورت سه جوان زیبا به پیش لوط آمدند او صبر کرد تا شب شود و در تاریکی آنها را به خانه برد پس به زنش اطمئنان داشت.
حالا سوال این است که چرا رسول الله صلی الله علیه وسلم عایشه را که ( زبانم لال ) منکر نبوت او بود را اینقدر عزیز میداشت؟ زنی که حتی پدرش هم با او مخالف بود چرا باید محبوب رسول الله باشد؟ مصلحت چی بود؟ الله چرا بین نوح و زنش جدایی انداخت و بین محمد صلی الله علیه و سلم و همسرش چرا جدایی نینداخت، حتی بعد از وفات رسول الله هم جدایی نیانداخت به هم زنها دستور آمد که 4 ماه و اندی عده نگه دارند به عایشه دستور آمد که مادام العمر عده نگه دارد! این یعنی چه؟ یعنی اینکه تا پایان عمر، عایشه همسر رسول الله باقی ماند که در بهشت نیز همسر او خواهد بود.
اى عالمان شیعه خرد شما کجاست؟!
اصلا مگر ازدواج یک مسلمان با یک کافر در شریعت محمد جایز است که رسول الله صلی الله علیه وسلم با یک زن منکر به نبوت( بزعم باطل شما ) تا آخر عمر زندگى کرد؟ تا آنجا که میدانم در فقه شیعه هم ازدواج با ملحد بی دین حرام است !
و حاشا که عایشه رضی الله عنها منکر نبوت رسول خدا صلی الله علیه وسلم شده باشد و آنچه شما مدعى آن هستید منکر و باطل هست و هذیانی بیش نیست.
پس شما باید اول این معضل را حل کنید و بیقین جوابی ندارید جز اینکه بیهود پرگویی نموده و یا بحث را از مدار خود خارج نمایید
حالا بياييم مكرهاي علماي شيعه را در نقل ين حديث ببينيم: اولا اين حديث با آن معني قبيح نميتواند درست باشد. اين محال است، که عايشه چنين بگويد، اين محال است ولي اگر عايشه اين سخن را گفته

پس ام مومنين عجب کسي بوده و عجب محبوب پيامبر بوده که پيغمبر بعد از همه اين حرف و حديثها بازم دوسش داشته و الا 3 طلاقش مي کرد.

شيعه در جواب ميگويد: ابو هريره و عبد الله بن عباس ميگويند:پيامبر اکرم (صلي الله عليه و اله) درآخرين خطبه در مدينه ايراد فرمودند: وهر کس که بر بد اخلاقي زنش صبر کند و منتظر اجري بر اين صبر خود باشد خداوند به خاطر هر مرتبه که صبر ميکند به او همان پاداشي ميدهد که به ايوب عليه السلام به خاطر صبر بر بلاهايي که بر او نازل شد داده است .و البته زن او سنگيني بار بد رفتارش را در هر روز و شب بر دوش خواهد کشيد آنهم به سنگيني تپه هاي انبوه شن ...»
خداوند وجود مبارک پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) را اسوه حسنه قرار دادند براي همه امور. از جمله صبر در برابر همسر نافرمان.

پاسخ ما:
اگر از اين جواب دختر مادر مرده هم خنديد تعجب نکنيد
اولا چرا الله علي را در اينجا اسوه قرار نداد ؟

دوما اي بدبخت چرا داري به زنهاي مردم حرف بد ياد ميدهي تا با خيال راحت و بدون ترس از واکنش شوهر، او را در دنيا آزار دهند!! بعد دروغ خود را به رسول الله نسبت ميدهي در حاليکه رسول الله عکس آنچه تو ميگويي را فرموده است ! بفرما اينهم حديث صحيح با آدرس:
5386 - ثلاثة يدعون الله عز و جل فلا يستجاب لهم: رجل كانت تحته امرأة سيئة الخلق فلم يطلقها و رجل كان له على رجل مال فلم يشهد عليه و رجل آتى سفيها ماله و قال الله تعالى: { وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ } .
تخريج السيوطي ( ك ) عن أبي موسى .تحقيق الألباني( صحيح ) انظر حديث رقم: 3075 في صحيح الجامع .

يعني پيامبر فرمود: خداوند دعاي سه شخص را قبول نميكند اول کسيکه همسر بد اخلاق دارد و طلاقش نميدهد دوم مردي به ديگري مالي ميدهد و شاهد ( و سند) نميگيرد و سوم کسي که مال خود را به ابله ميدهد چون الله فرمود مال خود به ابله ندهيد
اي بدبخت سخن رسول الله را برعکس نقل ميکني؟!!
البته ما حديث داريم که با همسر مدارا کنيم اما نه اينکه کفر بگويد يا هميشه شوهرش را زير دست بخواهد، و در عوض ما در رويش بخاطر کفر گويش بخنديم!!! پس اين حديث با اين معني محال است که درست باشد !

البته يک راه دارد که اين حديث را توجيه کنيم و آن اينکه بگوييم منظور حضرت عايشه اين نبود، منظورش اين بود که مگر تو رسول الله نيستي پس چرا عدل نميکني؟ اما چون عصباني و جوانسال بود نتوانست منظور خود را درست بيان کند، در غير اين صورت اين حديث محال است که راست باشد، زيرا طعن به خود رسول الله است که چرا عکس العمل نشان ندادند.
اما حديث درست نيست و محدث مشهور امام حافظ هيثمي در مجمع الزوائد آنرا نادرست دانسته و علت را هم ذکر کرده علت ضعف را نيز اسحاق و سلمه دانسته است و ميگويد:
" فيه محمد بن إسحاق وهو مدلس وسلمة بن الفضل وبقية رجاله رجال الصحيح"

شيعه ميگويد:
هيثيمي حق ندارد بگويد حديث ضعيف است او بهتر ميفهمد يا ما؟ معلوم است که ما شيعه ها بهتر از حافظ هيثمي در اسناد حديث اهل سنت خبره هستيم دليل خبره گي ما هم همين است که ما کچلي هستيم که تا حالا نتوانستيم سر کل خود را درمان کنيم! پس چون نتوانستيم سر کچل خود را علاج کنيم به همين دليل متخصص رويش مو در جهان هستيم! يعني اينکه ما تا حالا معلوم نکرديم سند احاديث هيچکدام از کتب شيعه را ( اين يعني کچل بودن خود شيعه ) اما روي حرف امام هيثيمي حرف ميزنيم ( اين يعني دکتر متخصص بودن در درمان کچلي ديگران )
و ما ميپرسيم: جناب متخصص!! چرا هيثيمي حق ندارد بگويد اين حديث ضعيف است؟

شيعه ميگويد:
1- چونکه محمد بن اسحاق خود از روات بخاري و مسلم و بقيه صحاح و صاحب سيره معروف است ! اگر او را زير سوال ببريد در واقع يكي از روات بخاري و مسلم را زير سوال برده و اين مخالف مبناي رجالي علماي اهل سنت است .
2- سلمة بن فضل مختلف فيه است و حداكثر روايت او مي‌شود حسن و نه ضعيف! جالب است كه الباني 50 روايت را با همين قاعده در كتاب «السلسلة الصحيحة» مورد پذيرش قرار داده است !

پاسخ ما:
سبحان الله اين قوم چرا اينهمه دروغ ميگويد؟
محمد بن اسحاق از چه وقتي از رجال بخاري شده چرا دروغ به اندازه نميگويند ؟
عجيب اينكه شيخ آلباني را هم طرفدار خود ميداند و آدرس هم ميدهد!! در حاليکه شيخ نظر خود را درباره اين حديث نوشته پس شيعه چرا بالا و پايين ميپرد؟
اينهم متن نوشته شيخ آلباني که در شرح حديث شماره 2958 در السلسلة الضعيفة والموضوعة... ايشان اين حديث را نادرست ميدانند:
2985 -- ( إن الغيرى لا تبصر أسفل الوادي من أعلاه . [ إنما التجني في القلب ] ) .
قال الألباني في"السلسلة الضعيفة والموضوعة"6/554 ضعيف
رواه أبو يعلى في " مسنده " ( 222/2 )، وأبو الشيخ في " الأمثال " ( 36/56 ) عن سلمة بن الفضل عن محمد بن إسحاق عن يحيى بن عباد بن عبد الله بن الزبير عن أبيه عن عائشة أنها قالت:" وكان متاعي فيه خفة، وكان على جمل ناج، وكان متاع صفية فيه ثقل، وكان على جمل ثفال بطىء يتبطأ بالركب، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: حولوا متاع عائشة على جمل صفية، وحولوا متاع صفية على جمل عائشة حتى يمضي الركب، قالت عائشة: فلما رأيت ذلك قلت: يا عباد الله ! غلبتنا هذه اليهودية على رسول الله صلى الله عليه وسلم، قالت: فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: يا أم عبد الله ! إن متاعك كان فيه خف، وكان متاع صفية فيه ثقل، فأبطأنا الركب، فحولنا متاعها على بعيرك، وحولنا متاعك على بعيرها، قالت: فقلت: ألست تزعم أنك رسول الله ؟ قالت: فتبسم، قال: أوفي شك أنت يا أم عبد الله ؟ قالت: قلت: ألست تزعم أنك رسول الله ؟ فهلا عدلت ؟ وسمعني أبو بكر وكان فيه غرب أو حدة، فأقبل علي فلطم وجهي، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: مهلا يا أبا بكر، فقال: يا رسول الله! أما سمعت ما قالت؟! فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: فذكره .
قلت: وهذا سند ضعيف ؛ وفيه علتان:الأولى: عنعنة ابن إسحاق ؛ فقد كان يدلس .
والأخرى: ضعف سلمة بن الفضل - وهو الأبرش - قال الحافظ في " التقريب ":" صدوق كثير الخطأ " .
شيعه ميگويد:
در مجمع الزوائد همين روايت را با دو سند نقل كرده و سند طبراني را تضعيف و سند بزار را تصحيح كرده است ! بهتر است به جاي مراجعه به برنامه‌هاي اهل سنت كه عموما پر از مطالب يكسويه و جهت دار است، به خود كتاب مراجعه كنيد .
پاسخ ما:
و اگر سندي صحيح در دست ميبود، شما ذکر نميکرديد؟!!!! خب کجاست نشان بدهيد؟!!
براي اينکه دروغش را راست کند تمام اهل سنت را زير سوال ميبرد و ميگويدکه به برنامه مکتب شامله و غيره اعتنا نکند، بلکه به آدرس نخود سياهي که من شيعه ميدهم اعتنا کنيد و برويد دنبالش !! همانطور که عوام شيعه را فرستاديم دنبالش!!
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
     
  
مرد

 
mohan1978: تو به چه حق حکم تکفیر میدی اون اقا به این معتقده دلیلش رو هم از خودش بپرس همینطوری نفعمیده و نپرسیده کافره<؟؟؟؟
پس تو چرا حكم تكفير ابوبكر را ميدهي؟
ali_t4nh44: "نقل الناس اخبارا للامام علی علیه السلام علی تنم عن سرور عایشه بموت فاطمة بنت محمد صلی الله علیه و اله"

یعنی: مردم اخباری نقل کردند برای مولا علی علیه السلام که بیان بود از خوشحالی عایشه از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها.(10)
آيا موت به معني شهادت است؟
ali_t4nh44: دشمنی و عداوت شدید عایشه با اهل بیت علیهم السلام
برای اطلاع از شدت زیاد دشمنی و عداوت عایشه با اهل بیت علیهم السلام و مخصوصا با مولا علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها در این بخش نمونه هایی را از کتب اهل سنت بیان می کنیم.
فریاد عایشه بر سر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله !
حمد در مسندش از قول نعمان بن بشیر نقل می کند: روزی ابوبکر از پیغمبر خدا اجازه ملاقات خواست و در همان حال صدای عایشه را از اطاق پیغمبر شنید که فریاد می زد: به خدا سوگند, من خوب می دانم که علی را به مراتب بیش از من و پدرم دوست داری !
جنگ افروزی عایشه علیه مولا علی علیه السلام
به اتفاق مورخین عایشه از کسانی بود که شعله جنگ جمل را روشن کرد. و در آن جنگ همراه با طلحه و زبیر شرکت داشت. مولا علی علیه السلام قبل از شروع جنگ آنها را نصیحت کردند تا از تصمیم خود دست بردارند. ولی عایشه در تصمیم خود محکم بود. و دشمنی خود را با علی علیه السلام به بالاترین حد رساند و اعلان جنگ علیه امام زمان خود مولا علی علیه السلام را صادر کرد. و صد ها نفر را به کشتن داد.
سوال بنده از محبین عائشه این است که اعلان جنگ علیه مولا علی علیه اسلام که تمامی مورخین در آن اتفاق کرده اند اگر نشانه دشمنی عائشه به علی علیه السلام نیست نشانه چیست ؟
درباره اين روايات اسناد معتبري كه ارائه نكرديد
mohan1978: از یار غار پیغمبر گفتم که در غار نبوده گفتی صحیح مسلم وحی منزل نیست
می گویم این نشانه نادانی ایشان نسبت به کتب خودشان می باشد دیگر از علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان که شیعه عالمتر ندارد؟؟ایشان اعتراف کرده اند که آنکسی که با پیامبر صلی الله علیه وسلم در غار بوده اند حضرت ابوبکر الصدیق بودند
این هم نص کلامشان به همراه لینک کتاب
تفسیر المیزان جلد 9 ص 279 و 280
نص کلام طباطبایی *قوله تعالى: (إلا تنصروه فقد نصره الله إذ اخرجه الذین كفروا ثانى اثنین إذ هما فی الغار) ثانى اثنین أی أحدهما، والغار الثقبة العظیمة فی الجبل، والمراد به غار جبل ثور قرب منى وهو غیر غار حراء الذى ربما كان النبی (صلى الله علیه وآله وسلم) یأوى إلیه قبل البعثة للاخبار المستفیضة، والمراد بصاحبه هو أبو بكر للنقل القطعی.*
جناب طباطبایی که لقب علامه را یدک می کشند در اینجا اعتراف می کنند که مراد از صاحب پیامبر در غار به نقل قطعی ابوبکر بوده است واین هم لینک کتاب
http://www.al-shia.org/html/ara/books/?m...=80&end=90
هجرت ابوبکر الصدیق با پیامبر به امر خدا بوده از کتب شیعه
در بحار الانوار مجلسی مجلد 19 ص 82 در روایتی طولانی می آورد

( 1 ) 24 - م : إن الله تعالى أوحى إلى النبي يا محمد إن العلي الاعلى يقرأ عليك السلام ، ( 2 ) ويقول لك : إن أبا جهل والملا من قريش قد دبروا يريدون قتلك ، وآمرك أن تبيت ( 3 ) عليا في موضعك ، وقال لك : إن منزلته منزلة إسماعيل الذبيح من إبراهيم الخليل ، يجعل نفسه لنفسك فداء ، وروحه لروحك وقاء ، وأمرك أن تستصحب أبابكر ، فإنه إن آنسك وساعدك ووازرك وثبت على ما يعاهدك و يعاقدك كان في الجنة من رفقائك ، وفي غرفاتها من خلصائك ، فقال رسول الله صلى الله عليه وآله لعلي عليه السلام : أرضيت إن اطلب فلا اوجد وتوجد ، فلعله أن يبادر إليك الجهال فيقتلوك ؟ قال : بلى يا رسول الله رضيت أن يكون روحي لروحك وقاء ، ونفسي لنفسك فداء ، بل رضيت أن يكون روحي ونفسي فداء لاخ لك أو قريب أو لبعض الحيوانات تمتهنها ، وهل احب الحياة إلا لخدمتك .
والتصرف بين أمرك ونهيك ، ولمحبة أوليائك ، ونصرة أصفيائك ، ومجاهدة أعدائك ؟ لولا ذلك لما أحببت أن أعيش في هذه الدنيا ساعة واحدة ، فأقبل رسول الله صلى لله عليه وآله على علي عليه السلام فقال له : يا أبا حسن قد قرأ علي كلامك هذا الموكلون باللوح المحفوظ وقرؤوا علي ما أعد الله لك من ثوابه في دار القرار ما لم يسمع بمثله السامعون ، ولا رأى مثله الراؤون ، ولا خطر مثله ببال المتفكرين ، ثم قال رسول الله صلى الله عليه وآله لابي بكر : أرضيت أن تكون معي يا أبابكر تطلب كما اطلب ، وتعرف بأنك أنت الذي تحملني على ما أدعيه فتحمل عني أنواع العذاب ؟ قال أبوبكر : يا رسول الله أما أنا لو عشت عمر الدنيا اعذب في جميعها أشد عذاب لا ينزل علي موت مريح ولا منهج متيح وكان ذلك في محبتك لكان ذلك أحب إلي من أن أتنعم فيها وأنا مالك لجميع ممالك ملوكها في مخالفتك ، وهل أنا ومالي وولدي إلا فداؤك ؟ فقال رسول الله صلى الله عليه وآله : لا جرم إن اطلع الله على قلبك ووجد ما فيه موافقا لما جرى على لسانك جعلك مني بمنزلة السمع والبصر والرأس من الجسد ، ومنزلة الروح من البدن



می گوید خداوند متعال بر پیامبرش وحی نمود که خداوند اعلی بر تو ای محمد سلام می رساند و می گوید ابوجهل وقریش قصد کشتن تو را دارند برتو امر می کنم که علی را درجای خودت بخوابان وبگو منزلت تو مانند منزلت اسماعیل ذبیح به ابراهیم است جانت و روحت را فدای پیامبر میکنی و تو را همچنین امر می کنم که ابوبکر را با خودت به هجرت ببری زیرا او پشت تو و یاور تو می باشد وثابت قدم است با عهد وپیمانی که باتو بسته است و در بهشت از رفیقان تو می باشد ودر غرفه های بهشتی از مخصوصان در نزد تو می یاشد .پس پیامبر به علی فرمود حاضر هستی که در جای من بخوابی و ممکن است تو را بکشند؟؟علی جواب داد بله یا رسول الله راضی هستم که جانم فدای جان تو بشود حتی حاضر هستم جانم فدای نزدیکترین افرادت شود ومن زندگی را دوست ندارم الا با خدمت به تو.

سپس پیامبر رو به ابوبکر می کند و می پرسد ای ابوبکر آیا حاضری بامن در این سفر بیایی وهرچیزی که در پیش روی من است از اتفاقات وخطرات برای تو نیز باشد؟؟ابوبکر جواب می دهد ای رسول خدا اگر من عمر طولانی بکنم وتمام عمرم عذاب سخت وطاقت فرسا بکشم وهمه اینها بخاطر محبت تو باشد برای من راحت و گوارا است تا اینکه در عیش وراحتی زندگی کنم ومخالفت امر تورا کرده باشم تمام اموال وفرزندانم فدای تو باد ای رسول خدا . پیامبر صلی الله علیه وسلم می گوید بی شک خداوند از قلب تو آگاه است که هرچه در قلب داری بر زبانت جاری کرده است و به این دلیل است که تو نسبت به من به منزله گوش و چشم و سر هستی نسبت به بدن وهمچنین به منزله روح برای بدن.
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
     
  ویرایش شده توسط: Sachme   
مرد

 
Sachme: رد كردن شتر از سوراخ سوزن راحت تر از پيدا كردن حديث در مدح عايشه از كتب شيعه است
پس منم قبول نمی کنم این حرف رو که عایشه ام المومنینه.

راستی دعای صنمی قریش رو خوندی؟
به سرچ ساده پیداش میکنی و دلیل لعن من به عایشه رو راحت پیدا میکنی داخلش
     
  
مرد

 
من ترجیح میدم به شیوه امام اولم عمل کنم و چون عایشه همسر پیامبره قضاوت راجعشو بزارم به عهده خداوند
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .
     
  
مرد

 
iraj_mirza: من ترجیح میدم به شیوه امام اولم عمل کنم و چون عایشه همسر پیامبره قضاوت راجعشو بزارم به عهده خداوند
من هم با نظر شما موافقم همانطور كه خداوند مي فرمايند:

(تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ) ﴿134 بقره ﴾

«این امتی است که گذشته است دست آوردشان برای خودشان ودست آوردتان برای خودتان است و از آنچه می کرده اند بازخواست نخواهید شد».

ali_t4nh44: پس منم قبول نمی کنم این حرف رو که عایشه ام المومنینه.

راستی دعای صنمی قریش رو خوندی؟
به سرچ ساده پیداش میکنی و دلیل لعن من به عایشه رو راحت پیدا میکنی داخلش
دعاي صنم؟
ولي من دوست دارم شما واسم سرچ كني و بذاري همينجا
خدا جواب تو رو ميده:
(النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ) احزاب 6

« پیامبر اولی تر است به مؤمنان از خود آنها و زنان پیغمبر نیز مادران مؤمنان هستند » .
و عده ای جاهل ونادان و شاگردان عبدالله بن سبا یهودی به این شمع خانه نبوت توهین کرده وناسزا می گویند و اگر این انسانهای منافق ومسلمان نما از حقیقت قرآن وسیرت رسول اکرم صلی الله علیه آله وسلم آگاه می بودند هرگز این طور عمل نمی کردند.

آیا امکان دارد کسی مسلمان باشد و باز با ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها، عداوت و دشمنی داشته باشد، هرگز چنین نیست. و اگر چنین فردی پیدا شود که خود را مسلمان بداند، اما باز در مورد مادر مؤمنان، عایشۀ صدیقه رضی الله تعالى عنه دچار شک و شبهه باشد، و در دل نسبت به ایشان کینه و بغض بپروراند، به جرأت می توان گفت که چنین شخصی نه «شیعه» است و نه «سنی» ، بلکه بدون تردید او یک کافر و گمراه زندیق است وبس.
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
     
  
مرد

 
Sachme: درباره اين روايات اسناد معتبري كه ارائه نكردید
ali_t4nh44: احمد در مسندش از قول نعمان بن بشیر نقل می کند
Sachme: درباره اين روايات اسناد معتبري كه ارائه نكردید
اینم اسناد جنگ جمل:

اسناد:

(1) تاریخ طبری 4/407 و 459 و 465, کامل ابن اثیر 3/80.
(2) تاريخ الطبري ج 5 / 172، الكامل في التاريخ ج 3 / 105، الغدير ج 9 / 80، تذكرة الخواص ص 64
(3) شرح نهج البلاغه ابن أ بى الحديد، ج 2، ص 80
(4) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، ص 80
(5) تاریخ طبری ج۳ص۴۸۶
(6) مروج الذهب مسعودی ج۲ص۳۷۱
(7) تاريخ الطبري ج 4 / 474، أنساب الاشراف للبلاذرى ج 2 / 228، أسد الغابة ج 2 / 38، شرح نهج البلاغة لابن أبى الحديد ج 2 / 481 ط 1.
(8) أحاديث ام المؤمنين عائشة ق 1 / 121 - 200، الجمل للشيخ المفيد ط الحيدرية، مروج الذهب ج 2 / 359 - 360، أسد الغابة ج 1 / 385 وج 2 / 114 و 178 وج 4 / 46 و 100 وج 5 / 143 و 146 و 286، الاصابة ج 1 / 248 و 501 وج 2 / 395، سبيل النجاة في تتمة المراجعات ص 104 تحت رقم
(9) اين حديث به نقل از ابوبكر در كتاب عبقرية محمد تأ ليف استاد عباس محمود عقاد، تحت عنوان پيغمبر و امام و صحابه ، آمده است .
(10) اسدالغابة 3/284 – طبقات ابن سعد 5/1
(11) بلاغات النساء ص8
     
  
مرد

 
Sachme: دعاي صنم؟
ولي من دوست دارم شما واسم سرچ كني و بذاري همينجا
متن دعای صنمی قریش با ترجمه

در کتاب بحارالانوارجلد 85 صفحه 240 از مصباح کفعمی نقل شده است که دعای صنمی قریش دعائی عظیم الشأن و بلند مرتبه است و ازاسرار مشکله و بهترین اذکار است . عبدالله ابن عبّاس از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت در قنوت نماز آنرا می خواندند و شبها و روزها و سحرها بر آن مواظبت داشتند و بعضی از علما نوشته اند خواندن این دعا برای بر آمدن حوائج وخواسته ها مجرب است و روایت شده است که خوانندۀ این دعا مانند کسی است که در رکاب رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در جنگ بدر احد و حنین هزار تیر انداخته است .

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ العَن صَنَمَی قُرَیشٍ وَ جِبتَیها وَ طاغُوتَیها وَ إِفکَیها وَ إِبنَتَیهِما اللَّذینَ خالَفا أمرَک وَ أنکَرا وَحیَک وَ جَحَدا إِنعامَک وَ عَصَیا َرسُولَک وَ قَلَّبا دینَک وَ حَرَّفا کِتابَک وَ أحبا أعداءَک وَ جَحَدا آلاءَک وَ عَطَّلا أحکامَک وَ أبطَلا فَرائِضَک وَ ألحَدا فِی آیاتِک وَ عادَیا أولیاءَک وَ والَیا أعداءَک وَ خَرَّبا بِلادَک وَ أفسَدا عِبادَک.

اللّهُمَّ العَنهُما وَ أتباعَهُما وَ أولیاءَهُما وَ أشیاعَهُما وَ مُحِبّیهِما فَقَد أخرَبا بَیتَ النُّبُوَّة وَ رَدَما بابَه وَ نَقَضا سَقفَهُ وَ ألحَقا سَماءَهُ بِأرضِهِ وَ عالیَهُ بِسافِلِه وِ ظاهِرَهُ بِباطِنِه وَ استَأصَلا أهلَه وَ أبادا أنصارَه وَ قَتَلا أطفالَه وَ أخلَیا مِنبَرَه مِن وَصیِّه وَ وارِثِ عِلمِه وَ جَحَدا إمامَتَهُ وَ أشرَکا بِرَبِّهِما فَعَظِّم ذَنبَهُما وَ خَلِّدهُما فی سَقَرٍ وَ ما أدراکَ ما سَقَر لا تُبقی وَ لا تَذَر.

َاللّهُمَّ العَنهُم بِعَدَدِ کُلِّ مُنکَرٍأتَوهُ وَ حَقّ ٍاَخفَوهُ وَ مِنبَرٍ عََلوهُ وَ مُؤمِنٍ أرجَوهُ وَ مُنافِقٍ وَلَّوهُ وَ وَلیّ ٍآذُوهِ وَطَریدٍ آوَوهُ وَ صادِقٍ طَرَدوهُ وَ کافِرٍ نَصَرُوهُ وَ إِمامٍ َقهَرُوهُ وَ فَرضٍ غَیَّرُوهُ وَ أثَرٍ أنکَرُوهُ وَ شَرٍّ آثَرُوهُ وَ دَمٍ أراقُوهُ وَ خَیرٍ بَدَّلُوهُ وَ ُکفرٍ نَصَبُوهُ وَ إرثٍ غَصَبُوهُ وَ فَیءٍ اقتَطَعُوهُ وَ سُحتٍ اَکَلُوهُ وَ خُمسٍ استَحَلُّوهُ وَ باطِلٍ أسَّسُوهُ وَ جَورٍ بَسَطُوهُ وَ نِفاقٍ أسرَوُهُ وَ غَدرٍ أضمَرُوهُ وَ ظلمٍ نَشَرُوهُ وَ وَعدٍ أخلَفُوهُ وَ أمانٍ خانُوهُ وَ عَهدٍ نَقَضُوهُ وَ حَلالٍ حَرَّمُوهُ وَ حَرامٍ أحَلُّوهُ وَ بَطنٍ فَتَقُوهُ وَ جَنینٍ أسقَطُوهُ وَ ضِلعٍ دَقُّوهُ وَ صَکٍّ مَزَّقُوهُ وَ شَملٍ بَدَّدُوهُ وَ عَزیزٍ أذَلُّوهُ وَ ذَلیلٍ أعَزُّوهُ وَ حَقٍّ مَنَعُوهُ وَ کِذبٍ دَلَّسُوهُ وَ حُکمٍ قَلَّبَوهُ.

اللّهُمَّ العَنهُم بِکُلِّ آیَةٍ حَرَّفُوها وَ فَریضَةٍ تَرَکُوها وَ سُنَةٍ غَیَّرُوها وَ رُسُومٍ مَنَعُوها وَ أحکامٍ عَطَّلُوها وَ بَیعَةٍ نَکَسُوها وَ دَعوى أبطَلُوها وَ بَیِّنَةٍأنکَرُوها وَ حیلَةٍ أحدَثُوها وَ خیانَةٍ أورَدُوها وَ عَقَبَةٍ اِرتَقُوها وَ دِبابٍ دَحرَجُوها وَ أزیافٍ لَزَمُوها وَ شَهاداتٍ کَتَمُوها وَ وَصیَّةٍ ضَیَّعُوها.

اللّهُمَّ العَنهُما فی مَکنُونِ السِّر وَ ظاهِرِ العَلانیَةِ لَعناً کَثیراً أبَداً دائِمَاً دائِباً َسرمَداً لا انقِطاعَ لِأمَدِه وَ لا نَفادَ لِعَدَدِه لَعناً یَغدُو أوَّلُهُ وَ لا یَرُوحَ آخِرُهُ لَهُم وَ لِأعوانِهِم وَ أنصارِهِم وَ مُحِبّیهِم وَ مُوالیهِم وَ المُسَلِّمینَ لَهُم وَ المائِلینَ إلَیهِم وَ الناهِضینَ بِاحتِجاجِهِم وَ المُقتَدینَ بِکَلامِهِم وَ المُصَدِّقینَ بِأحکامِهِم.

پس چهار مرتبه بگو :

اللّهُمَّ عَذِّبهُم عَذاباً یَستَغیثُ مِنهُ أهلُ النّار آمینَ رَبَّ العالَمین

خدايا لعـنت کن دو بـت قريش و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را، وآن دو دروغ پرداز را، و دو دختر آنان را،کسانيکه فرمانت را زير پا نـهادند، و وحي تو را نپـذيـرفتند، و نعـمت تو را انکار کردند، و نافرماني پيامبرت را کردند، و دينت را واژگون نمودند،
و قـرآنـت را تحـريف کردند، و احکام تو را بي ثمر گذاردند و تـباه کردند احـکام واجـب تو را، و از در دشمني با آياتت برآمدند، و دشمني کردند.
با دوستانت و دوستي کردنـد با دشمـنانـت، و شهـرهـاي تو را ويـران ساخـتند، و بـندگانت را به فساد کشاندند، خدايا لعنت کن آن دوو پيروانشان و يارانشان و گرويدگان به آندو و دوستانشان را،زيرا آن دو ويران ساختند خانه نبوت (وحي) را، و در آن را کاملاً بستند، و شکستد سقف آن را، و آنرا زير و رو کردند، و بالاو پايين آن را يکي کردند، و ظاهـر و باطنش را ويران کردند، و اهـل آن را از بيخ برانداختند و ياوران آن را هلاک کردند،و کودکانـشان را کشتند، و منبر نبوت را از وصيّ نبي و وارث پـيـامبر، تـهي کردند، و انـکـار کردند امـامت وصيّ پيامبر را، و مـشرک به خدا شدند، پس خدايا گناه آن دو را بزرگ شمارو براي هميشه در جهنم سقر جايشان بده، جهنمي که بندگان نمي توانند شدت عذابش را درک کنند، جهنمي که نه چيزي را باقي ميگذارد و نه رها ميسازد.
خدايا آن دو و پيروانشان را به عـدد هـر کار نـاروايي که انجام دادند لـعنـت کن، و به عدد هر حقي که مخفي داشتند، و هر منبري که به ظلـم بر آن بالا رفتند، و هر مـنـافقي.
که به کار گماردند،و هر مـؤمني که تبعيد ش کردند، و هر دوست خدا که آزردند، و هر تبعيد شده اي که پناهش دادند، و هرراستـگويي که راندند، وهر کـافري.
که يـاري کردنـد، و هـرامام بر حقي که مقهورش کردند وهرواجبي که آن را تـغيـير دادند، وهـردليلي که انکـارش کردنـد، وهـرامر زشتي که اختيارکردند، وخون هايي که به ناحق ريختند وهرخبري که آن را عوض کردند،و هر حکمي که خلاف ان را انجام دادند و هرکـفـري که به پا داشتند،وهر دروغي که راست جلوه دادند و هرارثـي که به زورگرفتند،و هر غنيمتي که به ناحقّ ملک خود ساختند و هر مال حـرامـي که خوردند، و هـر خمسي که براي غـير اهـلش حـلال شمردند، و هر باطلي که اساس آن را نهادند،و هر ستمي که گسترش دادند، و وعده هايي که بدان وفا نکردند، و پيمان هايي که شکستند، و حلال هايي که تحريم نمودند،و حرام هايي که حـلال کردند، وهرنـفـاقي که پنهان داشتند،و هرنيرنگي که انجـامش را به دل گرفتند، و پهـلوهايي که شکافتند، وجـنـيني که سبب سقط آن شدند استخواني که شکستند، و هر سندي که آن را دريدند، و هر اجتماعي که پـراکندند، و هر خواري که عـزت بخـشيـدند،و هر عـزيـزي که خوارش کردند، و هر حـقي کـه از صـاحبانش باز داشتند، خدايا لـعـنـت کن آنان را به عـدد هـر آيه اي که آن را تغيير داده و تحريف کرده اند،و هر واجبي که آن را ترک کردند و هـر روش پـسنديده اي که تغيـيرش دادند، و هر حکمي که آن را وارونه کردند،و جلوي انجام ان را گرفتند. و ارحامي که انها را ازبين بردند.
و هر شهادتي که مخفي داشتندو وصيتي را که ضايع گردند و ايماني که از بين بردند و ادعاي باطلي را که داشتند
و بيعتي را که انکار کردند و هر نيرنگي را که انجام دادند، و هر خيـانـتي که وارد ديـن کردند، و هر گردنه اي که بالاي آن رفتند(براي کشتن پيامبر"صلي الله عليه واله")
و هر تـقلبي که مـقيّد به او بودند، و هـر امانتي که به ان خيانت کردند خـدايـا لـعنـت کن آن دو (عـمر و ابوبکر"لعنة الله عليهما") را درپنهان نهان و آشکار ظاهرلعنتي زياد، پيوسته، مدام، بي ابتدا و بي انتها، لعنتي که زمانـش پاياني ندارد
و عددش را انتـهـايي نيست، لـعـنـتي که آغـازش را صـبحي باشد ولي انجامـش را شبي نباشد، لعنت تو باد بر آنان و يارانـشان و مـدد کـارانشـان و دوسـتـانـشان و پيروان آنها و آنان که به انها ايمان اوردند و کساني که خود را در اختيار آنان گذاشته اند و به آنان مـايـلنـد، و کـسـاني که ادعــاهـاي بي اسـاس آنــان را عَــلَــم کـردند.
و پـيـروي کـردنـد از سخـنـان آنان، و قــضـاوت هــاي و احکام بـاطـل آنـان را تـصـديق نـمـودند.
سپس چـهـار مـرتـبـه بگو:
خداوندا عذاب فرما آنانرا،عذابي که استغاثه وفرياد اهل آتش ازآن عذاب بلندست. امين رب العالمين
     
  
مرد

 
ali_t4nh44: پس چهار مرتبه بگو :

اللّهُمَّ عَذِّبهُم عَذاباً یَستَغیثُ مِنهُ أهلُ النّار آمینَ رَبَّ العالَمین

خدايا لعـنت کن دو بـت قريش و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را، وآن دو دروغ پرداز را، و دو دختر آنان را،کسانيکه فرمانت را زير پا نـهادند، و وحي تو را نپـذيـرفتند، و نعـمت تو را انکار کردند، و نافرماني پيامبرت را کردند، و دينت را واژگون نمودند،
مشكلي نيست توهين كن
بحار الانوار یک کتاب، جعلیست و 320 سال پیش نوشته شده و هیچ ارزشی علمی ندارد. پس اولین دلیل ما بر بطلان شما همین دلیل آوریتان از کتب حدیثی است که 1100 سال بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم، توسط افراد مجهول الهویه نگارش یافته ، افرادی که از جبل عامل لبنان آمدند به ایران و کسی نمیداند اینها یهود بودند یا مسلمان.
گمان نمیکنم در زمان ما، مسلمانی جرات کند از پیامبر ؛در 110 جلد قطور ؛ احادیث دست اول نقل کند . پس یهودی بودند ! یهودیها از این کارها میکنند . آیا ندیدید چه بلایی بر سر تورات آوردند ؟
اگر سنی ها این سوال را 400 سال پیش از شیعه میپرسیدند آنوقت کتاب بحارالانواری نبود که جواب دهند!!
جعلي بودن كتاب بحارالانوار
ا یک حساب ساده ریاضی ثابت میکنیم که احادیث مندرج در کتب شیعه دروغ است
خود شما میگویید کتاب اصول کافی به تنهایی از مجموعه احادیث غیر مکرر صحاح سته اهل سنت،بیشتر است
اصول کافی دو جلد است و 16200 حدیث دارد .اما کتاب بحارالانوار شما 110 جلد است،
و با یک تناسب ساده در میابیم که تقریبا دو ملیون حدیث در آن است !!
و میدانیم رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه تقریبا 11سال یعنی 4000 روز زندگی کرده اند
با این حساب، اگر ایشان تمام وقت ( غیر از وقت خواب و نماز و غذا ) هم حدیث میگفتند باید در هر دو دقیقه بدون مکث یک حدیث گفته میشد تا علامه مجلسی میتوانست 110 جلدکتاب بحار الانوار را پر کند!!!
و تازه اشکال دیگری هم در این کار وجود دارد و آن اینکه راوی احادیث، یعنی حضرت علی، همیشه باید کنار گوش پیامبر صلی الله علیه وسلم مینشست و از جای خود تکان نمیخورد و ما میدانیم ایشان هم بسفر رفتند هم به جنگ، هم در سفری رسول الله صلی الله علیه وسلم ایشان را با خود نبردند و او را جانشین خود در مدینه نمودند.
و حضرت علی رضی الله عنه خودش زن و بچه و خانه و زندگی داشت و همیشه با رسول الله صلی الله علیه وسلم نبود
و حضرت محمد صلی الله علیه وسلم هم زن و زندگی خصوصی داشت و همیشه نمیتوانست علی را در کنار خود داشته باشد
پس کی این روایات را برای نویسنده بحارالانوار گفته است ؟!
یعنی آیا حضرت محمد صلی الله علیه وسلم هر دو دقیقه ؛(تمام عمر بدون انقطاع،) یک حدیث گفته ؟ طبعا جواب نه است !
آیا حضرت علی همیشه کنار پیامبر برای شنیدن این احادیث حاضر بوده ؟ طبعآ جواب نه است !
پس این محاسبه ساده نشان میدهد که احادیث شیعه دروغ است
اما اشکال سومی هم بر احادیث شیعه وارد است ، هنوز تا این احادیث به امام صادق و باقر برسد یک خندق دیگر نیز در راه است بفرض قبول کنیم که حضرت علی احادیث را از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیده و بعد به حسن گفته و حسن و به حسین گفته اما حسین نمیتوانسته تمام این احادیث را به بچه تازه بالغ شده خود یاد بدهد!! فراموش نکنیم که شیعه میگوید یزید امام سجاد را برای این نکشت که امام سجاد به سن بلوغ نرسیده بود.
پس در سلسله راویان احادیث ؛بین حسین و باقر؛ یک نوجوان 15 ساله قرار دارد و عقل نمیپذیرد که این پسر بچه 15 ساله توانسته باشد 110 جلد کتاب را حفظ کرده و بعد ها برای پسرش باقر گفته باشد تا آخر کار بدست علامه مجلسی برسد و الان در حوزه علمیه قم تدریس شود.
شیعه اینجا دیگر جواب ندارد پس میگوید امامان ما مافوق بشر بودند و علم لدنی داشتند آنها نیازی به آموزش ندارند
خب پدر آمرزیده از اول این را میگفتی ! پس چرا میگویی صادق از باقر و باقر از سجاد علم را یاد گرفت؟! بگو از خدا یاد گرفتند و ما را راحت کن !
اما شیعه این را هم نمیتواند بگوید چون این به معنی انکار خاتم الانبیاء بودن حضرت محمد صلی الله علیه وسلم است که پیامدهای خطرناکی برای شیعه دارد و اگر آشکارا چنین بگوید حکم به کافر بودن خودش داده پس سخن به ابهام میگوید و خداوند شاهد است که شیعه دارد یاوه میگوید.
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
     
  
مرد

 
Sachme: با یک تناسب ساده در میابیم که تقریبا دو ملیون حدیث در آن است !!
و میدانیم رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه تقریبا 11سال یعنی 4000 روز زندگی کرده اند
با این حساب، اگر ایشان تمام وقت ( غیر از وقت خواب و نماز و غذا ) هم حدیث میگفتند باید در هر دو دقیقه بدون مکث یک حدیث گفته میشد تا علامه مجلسی میتوانست 110 جلدکتاب بحار الانوار را پر کند!!!
*************
کدوم عالمی گفته کتاب بحار الانوار تمام احادیثش را حضرت محمد گفته؟
این کتاب شامل کلیه احادیث از تمام معصومین می باشد.
و بخش بخش است.
یک بخش مربوط به زندگانی حضرت محمد و احادیث آن حضرت
یک بخش مربوط به زندگانی حضرت علی و احادیث آن حضرت.
تا آخر....

Sachme: راوی احادیث، یعنی حضرت علی،
کی گفته راوی تمامی احادیث حضرت علی (ع) هستش؟؟
گفتم این کتاب برای همه ی معصومین هست و جز معتبر ترین کتب شیعه هست.

Sachme: عقل نمیپذیرد که این پسر بچه 15 ساله توانسته باشد 110 جلد کتاب را حفظ کرده
ملاک عقل به سن و سال این حرفا نیست.
اونم در باره امامان.

________________________
اینجا جای کل کل نیست
سکسی بوی
     
  ویرایش شده توسط: مدیر   
مرد

 
ali_t4nh44: *******
******
همانطور كه در اين كتاب ميگه پيامبر امي نبود:
از امام جواد علیه السلام سؤال كردند: ای فرزند رسول خدا ! چرا به پیامبر اسلام « امی » می‌گفتند ؟ حضرت سؤال كرد: "مردم [مخالفین شیعه ] چه می‌گویند؟ گفتند: مردم فكر می‌كنند كه آن حضرت به این خاطر امی نامیده شده بود ؛ چون نمی‌توانست بنویسد. امام جواد در جواب فرمود:
دروغ می‌گویند ! لعن بر آن‌ها باد. چطور نمی‌توانستند بنویسند؛ در حالی كه خداوند در آیات محكم قرآنش می‌فرماید:
او خدای است كه رسولش را در میان بی سوادان برانگیخت تا برای آن‌ها آیات خداوند را تلاوت و آن‌ها را پاكیزه سازد و كتاب و حكمت به آن‌ها بیاموزد.
چطور كسی كه نمی‌تواند بنوسید، می‌تواند كتاب را به دیگران بیاموزد؟ به خدا قسم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به هفتاد و دو یا هفتاد و سه زبان می‌خواندند و می‌نوشتند. به این دلیل به آن حضرت «امی » می‌گفتند ؛ چون او از اهل مكه بود و مكه در آن زمان « ام القری » محسوب می‌شده است ؛ چنانچه خداوند در قرآنش می‌فرماید:
ما تو را فرستادیم تا اهل «ام القری » [مكه ] را و كسانی كه در اطراف آن زندگی می‌كنند، انذار كنی.
بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج 16 - ص 132 – 133.
آيا فكر نميكني كتاب معتبرت حرف خدارو نقض كرده؟
«وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ»؛ عنكبوت (29)، آيه 48.؛ «تو هرگز پيش از اين كتابى نمى خواندى و با دست خود چيزى نمى نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند».
________________________________
اسم تالار مذهبه نه کل کل
سکسی بوی
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
     
  ویرایش شده توسط: مدیر   
صفحه  صفحه 22 از 47:  « پیشین  1  ...  21  22  23  ...  46  47  پسین » 
مذهب
مذهب

Aisha | عایشه (ام المومنین) و پیامبر (توسط مدیر بسته شد)


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA