انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 28 از 47:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  46  47  پسین »

Aisha | عایشه (ام المومنین) و پیامبر (توسط مدیر بسته شد)


مرد

 
عاقلان دانند

از کتاب صحیح بخاری که بعد قران اهل تسنن بهش معتقدن بازم قبول ندارید

کلمه ((نحو مسکن عایشه))دقیقا در حدیث اومده

دیگه روز رو هم میشه با فلسفه بافی گفت شب است

از تو کتاب های دست چندم شیعه یک روایت پیدا میشه انگار که ادیسون دوباره برق کشف کرده ام این حدیث از معتبر ترین کتاب اهل تسنن است

العاقل با لاشاره

این ساده انگاری ها واقعا جالبه تا پیامبر بود کسی جرات نمیکرد حرف بزنه اما اونهایی که همه میدونن منتظر بودن

نشونه اش این که بجای کفن و دفن پیامبر رفتن دنبال خلیفه ...یک کم فکر کن .....نه ....یک کم فک کن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
یک عکس .....یک اشتباه بزرگ

عکس خجره های زنان پیامبر البته بک ترسیم است و وجاهت و اعتباری ندارد اما

هرکس مشرف شده باشه به مدینه میدونه و میبینه که هنوز آثار خانه فاطمه موجوده و و در وسط مسجد به نحوی قرار گرفته کهدر راستای قبله است یعنی هنگام نماز خواندن خانه فاطمه مقابل نماز گذار قرار میگیرد فلذا عکس حجره های اشتباهه چون در هر رحالت اگر رو به قبله باشی خانه فاطمه طرقین نماز گذار واقع میشه


photo sharing websites

upload picture

من عکاس هستم و رو به قبله ایستاده ام همراه مردم در مقابل من خانه فاطمه است و در سمت راست من مرقد پیامبر واقع شده

در واقع همان حجره اختصاصی پیامبر که متصل به خانه فاطمه بوده است

امیدوارم قسمت شما و همه هم بشود تا ضمن زیارت و توسل به پیامبر و ائمه متوجه محل استقرار منازل بشوید
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  ویرایش شده توسط: mohan1978   
مرد

 
دوستان سنی ما عایشه را ام المومنین میدانند به استناد قران

اما در همان قران به زنان پیامبر تذکر داده شده که اگر دست از گناه بر ندارند بین ایشان و زنان دیگر تفاوتی در عقوبت نخواهد بود و متاسفانه جناب عایشه (رزعنه) مرتکب پناهان بزرگی شده است و از طرف ديگر در تمام كتاب های مهمّتان اين حديث را آورده اید كه رسول خدا فرمود: علي مع الحق والحق مع علي (هر كجا كه علي باشد حق هم با اوست و هر كجا كه حق باشد علي با اوست) ... در جنگ جمل كه عايشه و عده ای از صحابه در يكسو واميرالمومنين علي علیه السلام در سوي ديگر بوده اند حق با كدام سو بود؟ اگر علي بر حق بوده (به فرموده حضرت رسول) پس عايشه باطل است و اگر بلعكس پس تكليف فرموده حضرت رسول چه ميشود؟؟!
/
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  ویرایش شده توسط: mohan1978   
مرد

 
ابن عبّاس مى*گويد: هنگامى كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بيمار شد ، آن حضرت در خانه عايشه بود. حضرتش فرمود: على را برايم صدا كنيد. عايشه گفت: برايتان ابوبكر را صدا بزنيم؟ فرمود: صدايش كنيد.حفصه گفت: اى رسول خدا! برايتان عمر را صدا بزنيم؟ فرمود: صدايش كنيد. اُمّ فضل گفت: اى رسول خدا! عبّاس را برايتان صدا بزنيم؟ فرمود: صدايش كنيد. هنگامى كه همه آن ها جمع شدند، پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله سر مباركش را بلند كرد و على عليه السلام را نديد در نتيجه ساكت ماند. در اين هنگام عمر گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله را ترك كنيد. سنن ابن ماجه، محمد بن يزيد قزويني(273 هـ )ـ مسند احمد ( 241 هـ )، ج 6 ، ص 47.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
فضایل عایشه الصدیقه رضی الله عنه

أم المؤمنین عایشه ل در میان زنان جهان جایگاه بزرگی دارد، و در سنت مطهر این فضیلت او برای ما توضیح داده شده است، به عنوان مثال در صحیحین از أبی موسی أشعری روایت است که گفت: پیامبرخدا ص فرمود: «از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند، و از زنان جز مریم دختر عمران و آسیه زن فرعون کسی به کمال نرسیده است، و فضیلت و برتری عایشه بر زنان مانند فضیلت ثرید بر سایر غذاهاست».

و از عمرو بن عاص س روایت است که نزد پیامبرآمد وگفت: از میان همه مردم چه کسی را بیشتر دوست داری؟ فرمود: عائشه، گفتم: از مردان؟ فرمود: پدرش». (بخاری و مسلم).

ذهبی در توضیح این حدیث می‌گوید: پیامبر جز چیزهای پاک چیزی را دوست نمی‌داشت، پس ایشان برترین فرد این امت و برترین زن این امت را بیشتر از همه دوست داشت، و هرکسی با این دو دوست پیامبر، دشمنی ورزد سزاوار است که مورد نفرت و خشم خدا و پیامبرش باشد. (سیرأعلام النبلاء).

مردم سعی می‌کردند هدایایی که برای پیامبر می‌فرستادند را روزی بفرستند که ایشان پیش عایشه بود، بنابراین همسران پیامبر نزد أم سلمه آمدند و به اوگفتند: به پیامبر بگو: تا به مردم بگوید که: هدایای خود را هرجا که پیامبر هست به همانجا بفرستند، أم سلمه می‌گوید : وقتی پیامبر نزد من آمد این مطلب را با ایشان درمیان گذاشتم، آنگاه ایشان رویش را از من برگرداند، باز زنان پیامبر به أم سلمه گفتند: و او به پیامبر گفت، و پیامبر بازهم رویش را از أم سلمه برگرداند، باز وقتی نوبت أم سلمه شد و پیامبر آمد، أم سلمه خواسته زنان را به ایشان گفت، آنگاه پیامبر فرمود: ای أم سلمه در مورد عایشه مرا اذیت نکن، سوگند به خدا در لحاف و رختخواب هیچکدامتان جز او بر من وحی نازل نشده است.

آنگاه زنان پیامبر فاطمه را نزد پیامبر فرستادند، و فاطمه گفت: زنانت از تو می‌خواهند در مورد دختر قحافه وآنها عدالت را رعایت کنی (فاطمه قضیه را مطرح کرد)، پیامبر فرمود: «آیا کسی را دوست نداری که من دوست دارم؟ فاطمه گفت: بله، گفت: پس این را دوست بدار...»،

فاطمه می‌گوید: وقتی این را از رسول خدا شنید نزد همسران پیامبر بازگشت، و آنها به او گفتند: تو برای ما کاری نکرده ای، نزد پیامبر برگرد و به او بگو: زنانت تو را به خدا سوگند می‌دهند که دختر أبی قحافه را با آنها برابر قرار بده، فاطمه گفت: سوگند به خدا که هیچگاه در مورد او با پیامبر سخن نمی‌گویم ...». (مسلم).

و در صحیح بخاری از هشام بن عروة و او از پدرش از عایشه روایت می‌کند که گفت: «پیامبر در بیماری‌اش که درآن وفات یافت می‌فرمود: فردا من کجا هستم؟ فردا من کجایم؟ منظورش عایشه بود، آنگاه همسرانش به او اجازه دادند که هرکجا می‌خواهد همان جا بماند، و پیامبر در خانه عایشه ماند تا وقتی آنجا وفات یافت، عایشه می‌گوید: در همان روزی که نوبت آمدن ایشان به خانه‌ام بود در خانه‌ام وفات یافت، و در حالی جان به جان آفرین تسلیم نمود که سرش روی سینه‌ام بود و آب دهانش با آب دهانم مخلوط شد، سپس می‌گوید: عبدالرحمن بن أبی بکر وارد شد و مسواکی با خود همراه داشت که با آن مسواک می‌زد، پیامبر خدا به او نگاه کرد، به او گفتم: ای عبدالرحمن این مسواک را به من بده، و او مسواک را به من داد و من آن را با دهانم جویدم و نرم کردم و سپس به پیامبر دادم و ایشان درحالی که برسینه‌ام تکیه زده بود مسواک زد». و در روایتی آمده است: «ستایش خداوندی را سزاست که درآخرین روز زندگی‌اش آب دهان مرا با آب دهان او قاطی نمود».

عایشه روز جنگ جمل به قصد اصلاح بین مردم رهسپارعراق شد، اما فتنه سبئيت از همه پیشی گرفت و جنگ جمل درگرفت، عمار بن یاسر (که درآن روز درگروه علی بود) بربالای منبرکوفه رفت و به مردی که از او شنید که به عایشه توهین می‌کرد گفت: ساکت باش ای زشت ...، سوگند به خدا او (عایشه) در دنیا و آخرت همسر پیامبراست، ولی خداوند شما را آزمایش کرده است که آیا از خدا فرمان می‌برید یا از او». (بخاری).

و صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب فضل و جایگاه او را می‌دانست، روز جنگ جمل وقتی کجاوه أم المؤمنين عایشه پایین آورده شد، علی به اوگفت: چطوری مادر؟ عایشه گفت: خوبم، علی گفت: خداوند تو را ببخشد، گفت: و شما را هم. سپس علی همه آنچه برای او لازم بود از قبیل سواری و توشه و اثاثیه را برای او فراهم کرد و همه کسانی از همراهان او را که نجات یافته بودند را با او همراه کرد به جزکسانی که خود دوست داشتند بمانند، و گفت: محمد (منظورش برادر عایشه بود) آماده شو و او را برسان. روزی که عایشه رخت سفربست علی نزد او آمد و ایستاد و مردم جمع شدند و با او خدا حافظی کردند و او با آنها خداحافظی نمود، و گفت: فرزندانم یکدیگر را سرزنش می‌کنیم که زیاده روی شده یا کوتاهی سرزده، اگرچنین چیزی شده به یکدیگرتعدی نکنید، سوگند به خدا که درگذشته بین من و علی چیزی نبوده جزآنچه بین زن و خویشاوندان شوهرش رخ می‌دهد، و با وجود این او نزد من از برگزیدگان است. آنگاه علی گفت: ای مردم سوگند به خدا او راست می‌گوید، بین من و او بیش از این چیزی نبوده است، و سوگند به خدا او در دنیا و آخرت همسر پیامبرتان است.

آنگاه علی تا چند مایل او را بدرقه نمود و خداحافظی کرد، و اینگونه فرزندانش یک روز همراه او راهپیمایی کردند، خداوند از همه راضی باد.
     
  
مرد

 
mahmudkhm: أبی موسی أشعری روایت است که گفت: پیامبرخدا ص فرمود: «از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند، و از زنان جز مریم دختر عمران و آسیه زن فرعون کسی به کمال نرسیده است، و فضیلت و برتری عایشه بر زنان مانند فضیلت ثرید بر سایر غذاهاست».
من که علم رجال ندارم اما ابو موسی همون ادم ساده لوحی بود که گول عمر عاص را خورد

ضمنا در اصل این روایت منطقا و عقلا اشکال هست اولا در قران اسم حضرت زهرا به نام کوثر برده شده ضمنا مگر شما حضرت فاطمه و خدیجه رو قبول ندارید

جایگاه فاطمه به عنوان کوثر و دختر پیامبر و خدیجه همسر ایشان و احترامی که پیامبر برای انان قائل بود را قبول ندارید که در این روایت نامی از آنها برده نشده

در پایان روایت هم که فضیلت یک خوراکی بر خوراکی دیگر رو واقعا پیامبر مثال میزند این کمی ساده انگاری نیسن که نبی خدا در حایکه از فصاحت بالایی برخوردار بوده همچین مثال سخیفی به زبان اورد
حالا اگر قرار بود نام فاطمه و خدیجه هم به عنوان خوراکی برده شود جایگاه انان کجا بود مثلا حلوا و رنگینک

در قبال این چند ستایش صدها روایت در مذمت ایشان نیز وجود دارد که همه از کتب محترمه خود شما استخراج گردیده است

در پایان اینکه من فضیلتی برای عایشه بعد از برافروختن جنگ بر علیه حضرت علی و هدر دادن خون انسانها نمیبینم و او نیز مطابق فرموده قران در عذاب و عقوبت مانند باقی زنان خواهد بود و عقاب حرب با خلیفه مسلمین آها را همچون خوارج در صف مارقین و قاسطین قرار میدهد

مگر ممکن است دو گروه بر حق بر علیه یکدیگر بجنگند در هر جدالی یک گروه به حق و یک گروه لا حق است چه در امور دنیوی و چه در امور معنوی

و این در حالی است که پیامبر فرمودند

علی مع الحق والحق مع العلی و لن یفترقا حتی بردا علی الحوض
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: من که علم رجال ندارم اما ابو موسی همون ادم ساده لوحی بود که گول عمر عاص را خورد
ابو موسی اشعری از دید ویکی پدیا:
ابوموسی اشعری ملقب به ابن قیس، یکی از صحابیون محمد و فرماندهی نظامی بود و در سال ۶۱۴ میلادی متولد شد.[۱]

وی در سال ۸ هجری/۶۳۰ میلادی در جنگ حنین شرکت جست و در سال ۱۰ هجری/۲-۶۳۱ میلادی، به همراه معاذ بن جبل به عنوان نماینده محمد به یمن رفت تا مردم آن دیار را به اسلام فرا بخواند. ابوبکر نیز ماموریت دقیقا مشابهی به وی داد.[۱]
در سال ۱۷ هجری/۶۳۸ میلادی، عمر پس از آنکه مغیره بن شعبه را از ریاست بصره عزل نمود، ابوموسی را به جای وی گمارد. در سال ۲۲ هجری/۳-۶۴۲ میلادی، بنا به درخواست مردم کوفه، عمر وی را والی آنجا نمود. اما چند ماه طول نکشید که دوباره عمر وی را از آنجا برداشت و مغیره بن شعبه را جانشینش کرد و خود ابوموسی را دوباره بر بصره گماشت.[۱]

ابوموسی هنگامی که والی بصره بود، توانست خوزستان را در سالهای ۲۱-۱۷ هجری/۴۲-۶۳۸ میلادی فتح کند. مرکز آنجا، شهر اهواز (سوق اهواز) در سال ۱۷ هجری/۶۳۸ میلادی، به دست وی افتاد. اما فتح خوزستان به دلیل مقاومت شهرهای آن، با سختی میسر گردید و در سال ۲۱ هجری/۶۴۲ میلادی پس از اینکه مرکز دوم خوزستان به نام شوشتر، سقوط کرد، برخی شهرهای آنجا مجبور به فتح دوباره شدند. در سال ۲۰-۱۸ هجری/۴۱-۶۳۹ میلادی، لشکر وی به اتفاق لشکریان عیاض بن غنم، توانستند بین النهرین را فتح کنند. وی همچنین در لشکر کشی به فلات ایران و در جنگ نهاوند حضور داشت و آنجا شهرهای متعددی را فتح کرد.[۱]

در سال ۲۳ هجری/۴-۶۲۳ میلادی، گروهی از کردان در منطقه بیروذ اهواز جمع شده و سپاهیان زیادی از مردمان منطقه را جمع کرده و علیه ابوموسی شورش کردند. ابوموسی آنجا را که باقیمانده کردان در آنجا پناه گرفته بودند را محاصره کرد و سر انجام شورش را خوابانید. در هنگام تقسیم غنایم این جنگ، شکایتی از ابوموسی به عمر شد که مبنی بر تقسیم ناعادلانه غنایم از سوی ابوموسی بود. در همین سال، ابوموسی به سمت فارس نیز لشکر کشید و به سپاهیان عثمان بن ابی العاص، در فتح آنجا یاری رساند. عثمان پیشتر، بحرین و عمان را نیز فتح کرده بود.[۱]
در سال ۲۶ هجری/۷-۶۴۶ از وی شکایاتی شد و برخی از سپاهیانش از وی نا فرمانی کردند (برخی منابع نافرمانی سپاهیان را در سال ۲۹ هجری می دانند که دانشنامه اسلام، سال ۲۶ را درست می داند.). جدی ترین شکایت از وی در سال ۲۹ هجری/۵۰-۶۴۹ میلادی صورت گرفت که گروهی از بصره وی را متهم به سوء استفاده از اموال کرده و به شکایت نزد عثمان آمدند. عثمان وی را عزل و به جایش عبدالله بن عامر را بر بصره گماشت. با این وجود، مردم کوفه بسیار به ابوموسی احترام می گذاشتند و در سال ۳۴ هجری/۵-۶۵۴ میلادی، هنگامی که سعید بن عاص والی کوفه را از آنجا بیرون کردند، خواستار امارت ابوموسی بودند و عثمان وی را والی آنجا کرد و تا هنگام کشته شدن عثمان، ابوموسی والی آنجا بود.[۱]
ابوموسی با علی بیعت نمود و با وجود اینکه با روی کار آمدن علی، اکثر حاکمان گمارده شده از سوی عثمان، عزل شدند، در مقامش ابقا شد. اما وقتی که جنگ بین طلحه و زبیر و عایشه با علی بالا گرفت، ابوموسی موضعی بی طرف اتخاذ کرد و با وجود تحت فشار گذاشتنش، از تصمیمش منصرف نشد. حامیان علی وی را از کوفه بیرون کردند و علی نامه ای شدید الحن به وی نوشت و عزلش کرد. اما چند ماه بعد، علی، به وی امان داد.[۱]

در سال ۳۷ هجری/۶۵۷ میلادی و در جنگ صفین، کوفیان علی را مجبور کردند که ابوموسی را حکم اهالی عراق کند و وی را به اذرح بفرستد. چون وی را در نزاع بین علی و معاویه بی طرف می دانستند و گمان می کردند که این انتخاب، به نفع آنان خواهد بود. بعد از واقعه حکمیت، ابوموسی به مکه رفت. در سال ۴۰ هجری/۶۶۰ میلادی، بسر بن ابی ارطاة ،فرماندهی از سپاه معاویه، مکه و مدینه را تصرف کرد و ابوموسی به علت اینکه پیشتر در اذرح، با خلافت معاویه مخالفت کرده بود، از جان خود بیم داشت. اما بسر به وی امان داد.[۱]

پس از این دوران، ابوموسی دیگر در سیاست دخالت نداشت و این مهم از نامشخص بودن تاریخ دقیق مرگ وی هویدا است. در منابع به سالهای ۴۱،۴۲،۵۰،۵۲،۵۳ اشاره شده که از همه درست تر سال ۴۲ هجری است.[۱]
ابوموسی بسیار در امر نماز و خواندن قرآن مقید بود و صوت خوبی داشت. ابوموسی مصحف قرآنی نیز دارد که گفته می شود که عمری بیشتر از مصحف جمع شده در زمان عثمان دارد.
برگرفته : گزیده ای از ویکی پدیا
     
  
مرد

 
ametis: اولا در قران اسم حضرت زهرا به نام کوثر برده شده ضمنا مگر شما حضرت فاطمه و خدیجه رو قبول ندارید
اولا اسم کوثر نام جائی در بهشت است و این تشیع هست که ادعای آن را دارد که کلمه کوثر در قرآن یعنی فاطمه ، در قرآن جز نام پیامبر و زید ابن حارثه نام هیچ یک از زنان و مردان صحابه برده نشده است
در ضمن ما فاطمه و خدیجه و دو دختر دیگر رسول الله و خدیجه و دیگر همسران پیامبر رو قبول داریم !

ametis: در قبال این چند ستایش صدها روایت در مذمت ایشان نیز وجود دارد که همه از کتب محترمه خود شما استخراج گردیده است
ما عایشه رو معصوم نمیدونیم و ایشون رو جایز الخطا میدونیم مثل دیگر بندگان خدا!ولی کلمه صدها مزمت شما هم اغراقی بیش نیست ولی ایشون دچار خطاهایی شده از جمله در جنگ جمل!

ametis: در پایان اینکه من فضیلتی برای عایشه بعد از برافروختن جنگ بر علیه حضرت علی و هدر دادن خون انسانها نمیبینم و او نیز مطابق فرموده قران در عذاب و عقوبت مانند باقی زنان خواهد بود و عقاب حرب با خلیفه مسلمین آها را همچون خوارج در صف مارقین و قاسطین قرار میدهد
این دید شماست که از زمان تولد شما را با آن بزرگ کرده اند ولی خداوند در قرآن به ایشون مادر مومنان اطلاق کرد و تا پایان عمر پیامبر همسر ایشان باقی ماند
اگر عقاب حرب با خلیفه مسلمین دارد پس فاطمه هم با ابوبکر خلیفه مسلمین مشاجره کرد و همون کسانی که علی رو خلیفه مسلمین کردند ابوبکر رو هم خلیفه کردند پس نتیجه اینکه فاطمه هم همچین عقابی دارد؟!

ametis: مگر ممکن است دو گروه بر حق بر علیه یکدیگر بجنگند در هر جدالی یک گروه به حق و یک گروه لا حق است چه در امور دنیوی و چه در امور معنوی
شما هنوز قرآن رو نخوندید
خداوند در آیه ۹ سوره حجرات میفرماید:
[font#DF0101 وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ‏][/font]
هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به جنگ پرداختند ، در ميان آنان صلح برقرار سازيد . اگر يكي از آنان در حق ديگري ستم كند و تعدي ورزد ( و صلح را پذيرا نشود ) ، با آن دسته‌اي كه ستم مي‌كند و تعدي مي‌ورزد بجنگيد تا زماني كه به سوي اطاعت از فرمان خدا برمي‌گردد و حكم او را پذيرا مي‌شود . هرگاه بازگشت و فرمان خدا را پذيرا شد ، در ميان ايشان دادگرانه صلح برقرار سازيد و ( در اجراي مواد و انجام شرائط آن ) عدالت بكار بريد ، چرا كه خدا عادلان را دوست دارد .‏

اینجا خداوند هر دو گروه درگیر در جنگ رو مومن نامیده است
     
  
مرد

 
mahmudkhm: اولا اسم کوثر نام جائی در بهشت است و این تشیع هست که ادعای آن را دارد که کلمه کوثر در قرآن یعنی فاطمه ، در قرآن جز نام پیامبر و زید ابن حارثه نام هیچ یک از زنان و مردان صحابه برده نشده است
در ضمن ما فاطمه و خدیجه و دو دختر دیگر رسول الله و خدیجه و دیگر همسران پیامبر رو قبول داریم !
سلام

اولا این بحث ها به چند تا از مجالس ما کشیده شده و این در نوع خودش مثمر ثمره حالا یا پاسخی خواهد داشت یا به نتیجه خواهد رسید

ضمنا شما در مورد سوره کوثر و کل اون به نتیجه دیگری از حضرت زهرا میرسید با توجه به لقب حضرت فاطمه که کوثر است

مگر غیر ان بود که پیامبر رو ابتر میخواندند و بواسطه این سوره و اعطای حضرت زهرا این تهمت به پیامبر رو خنثی کرد
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mahmudkhm: اینجا خداوند هر دو گروه درگیر در جنگ رو مومن نامیده است
میترا گفته بین دو گروه که در جنگند بر سر یک مسئله نمیشه هر دو تا به حق باشند

وگرنه این همه ادم مسلمان تو دادگستری با هم دعوا دارن همه هم شاید مومن باشن

اینجا بحث بر اینه که عایشه بر حق نبوده

ضمنا شما واسه همین امتیس که گفتم نماز نمیخونه گرچه قبول داره نمازو گفتی این مسلمان نیست حالا در مورد عایشه که خطای بسیار بزرگی انجام داد همچین نظری نداری

گاهی اختلاف با حرف و جدال حل میشه و گاهی جنگ اینچنینی رخ میده

راستی نسبت به خوارج هم همین نظر رو داری یا نسبت به معاویه که با علی ع جنگید

اینها رو واقعا میخوام بدونم نه فقط واسه بحث

ازت تعریف کنم البته عدو شود سبب خیر ...منظورم ساچمه است

وقتی ساچمه وارد بحث شد و تند خویی کرد من تازه متوجه صبر و ادب شما شدم و از بحث و یا بیشتر و بهتره بگم تبادل نظر با شما خوشحالم
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
صفحه  صفحه 28 از 47:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  46  47  پسین » 
مذهب
مذهب

Aisha | عایشه (ام المومنین) و پیامبر (توسط مدیر بسته شد)


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA