انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 8 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین »

سه جنایت بزرگ در تاریخ اسلام توسط محمد (ص) و حضرت علی !!!


مرد

 
mor7759: دوست عزیز شما درست میگین توی این موضوع فقط نباید به تاریخ طبری کفایت بشه. لطفا کتابهایی مثل "پس از ۱۴۰۰ سال" دکتر شجاع الدین شفا رو مطالعه کنید (اگر پیدا نکردید خودم بهتون میدمش) و سعی کنید خودتون نتیجه گیری کنید. رسیدن به این نتیجه که مسلمانان بعد از مهاجرت به مدینه چرا شروع به دشمنی با یهودیها و بعد مسیحی ها کردن خیلی سخت نیست. شما لحن آیه های مکی و مدنی قرآن که درباره یهودیها بوده و رو با هم مقایسه کنین هیچ نیازی به خوندن کتاب تاریخی پیدا نمیکنین. حتی اگر هم به تاریخ نویسها و محققای ایرانی ، عرب و اروپایی هم مراجعه کنین نه تنها یکیشون بلکه میشه گفت ۹۰% این مساله رو قبول دارن که خدا زمانی که مسلمانان قدرتی نداشتن و نیازمند دوست بودن یهودیها رو بهترین بندگان خدا و بنی اسرائیل رو پاک ترین قوم زمین و صاحب بهترین پیامبران فرستاده شده میدونسته ولی درست بعد از هجرت پیامبر به مدینه و بخصوص بعد از فتح مکه و تثبیت قدرت مسلمانان ، نظرش آروم آروم نسبت به یهودیها و مسیحی ها عوض میشه و کم کم لحن آیه ها به سمت اینکه یهودیها قدر نشناسن و خیانت میکنن و از همون اول هم کارشون خیانت بوده بر میگرده.

حالا یه ذهن غیر متعصب و آزاد اگه اینها رو با قدرت عقلش بسنجه یا احتمال میده که خوب خدا یا از اول نمیدونسته یهود اینجوریه بعدا فهمیده که خوب نمیشه همچین وصله ای به ذات عالم خدا بست یا اینکه خدا عمدا و از روی سیاست و برای اینکه بتونه روی کمک یهودیها حساب کنه دروغ گفته که باز هم نمیشه به خدا بست!!!
در مورد صحبت این دوستمون هم بگم خدا دین های مختلفی افرید و گفت دین اسلام آخرین دین و کامل ترین دینه پس همه باید رو به دین اسلام بیارن
همین خود تو یه ویندوز کامپیوتر رو فرض کن اگه طبق فرمایشات جنابعالی باشه که خدا اول یهود و اینا ........... پس همه باید یهود باشن نه؟؟/ پس اگه اینجوری باشه تو باید از همون محیط داس استفاده کنی ایا استفاده میکنی؟؟؟؟؟ یا چون میدونی ویندوز اکس پی یا ۷ کاملتر و بهتره و مشکلاتش خیلی کم شده و کاراییش بیشتر شده از اینا استفاده میکنی؟/؟؟؟؟

این فقط یه مثال خیلی ساده و از پیش پا افتاده در مورد دین اسلام و قبل از اسلام زدم که همه بفهمن

حالا کسایی که خودشون نمیخوان بفهمن بحثش جداست
     
  ویرایش شده توسط: alibnd21   
مرد

 
تعداد افراد سربریده شده توسط امام علی امام اول شیعیان

امام علی امام اول شیعیان یکی از بزرگترین متخصصان سر بریدن انسان ها در تاریخ چند هزار ساله ما انسان هاست . البته این مطلب برای شیعیان بسیار دور از زهن و عجیب است ولی متاسفانه کتاب های زیادی از خود شیعیان بر این داستان غم انگیز شهادت می دهند امام علی رکورد کشتن افراد با دست خود را دارد، من تابحال به هیچ شخصیت دیگری در تاریخ هیچ مملکتی در هیچ زمانی بر نخورده ام که با دست خود این تعداد آدم را کشته باشند. البته بوده اند چنگیزها، تیمورها، هیتلر ها و سایر آدمهایی که کردار و پندار آنها به مرگ صدها، هزاران و میلیونها نفر انجامیده است، اما آنها هیچکدام خودشان با دست خود این تعداد آدم نکشته اند. حتی اگر آدمهای دیگری نیز پیدا شوند که بیش از علی با دست خود آدم کشته باشند، امام علی به مقام دوم یا سوم تاریخ نزول پیدا می‌کند و این مردی است که شیعیان با تحریف اتفاقهای تاریخی و نادیده گرفتن اعمال او سعی در ساختن الگویی اخلاقی از وی دارند. تصور کنید شخصی در چشم انسانهای دیگر نگاه میکرده است و همزمان سر آنها را میبریده است، آیا برای چنین انسانی میتوان هیچ احترامی قائل شد؟

من اینجا تعدادافراد کشته شده توسط علی را از کتاب های تاریخی میاورم :

علی و زبیر بن عوام پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد ۹۰۰ نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد ۳)پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد ۳٫ صفحه ۱۰۹۳)


کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز تعداد ۲۵۰۰ نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه ۷۲۹)


[font#DF0101]- نبرد “لیله الحریر”:
علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود ۵۰۰ تا ۹۰۰ نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد ۱٫ صفحه ۱۵۳)
[/font]


- کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
عبدالله خرمی و ۷۰ تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه ۱۹۹)


کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد ۴ . صفحات ۱۳۸۰٫۱۴۶۴) (تاریخ طبری .جلد ۶٫صفحات ۲۴۲۰٫۲۲۶۵)


حالا هر کس با یه حساب سر انگشتیه ساده میتونه تعداد افراد سربریده شده توسط مولای متقیان رو تخمین بزنه
     
  ویرایش شده توسط: julien   
مرد

 
نقش علی در ترور مخالفان :

۱- ترور شاعری بنام” حویرث بن نقیذ”:

وی شتر دختران محمد “فاطمه” و “ام کلثوم” را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط علی در جریان یک
تو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد ۲٫ صفحه ۲۷۳)

۲- سر بریدن” مغیره” :

پیر مردی بنام “مغیره” که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه ۳۱۶)

۳- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد ۵٫ صفحه ۲۷)

۴- سر بریدن “نضر” و “عتبه” :

پس از شکست” ائیل” محمد به علی دستور داد که “نضر” پسر” حارث” را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام “الظیه” از میان اسرا “عتبه” پسر” ابی معیظ ” بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد ۱٫صفحه ۵۷)

۵- سر بریدن “عتبه” :

مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد ۵ .صفحه ۱۱۰۳)
     
  
مرد

 
تجاوز به یک برده

محمد بن بشار، از روح بن عباده، از علی بن سوید بن منجوف، از عبدالله بن بریده، نقل کرده است که:

رسول خدا علی را به سوی خالد فرستاد تا خمس (سهم پیامبر از غنایم را) بگیرد و من از دست علی ناراحت شدم، بعد از اینکه علی غسل گرفت (بعد از برقراری تماس جنسی با یکی از بردگانی که جزوی از غنایم بود) من به خالد گفتم، «آیا این را نمیبینی؟» (خوابیدن علی با بریره را). وقتی به پیامبر رسیدیم، من جریان را برای پیامبر تعریف کردم. پیامبر گفت، «ای بریده آیا از علی متنفری؟» گفتم «آری»، پیامبر گفت «از او متنفر نباش، زیرا سهم او از خمس بیش از این است».

توضیحی که در برگ 447 آمده است در مورد همین حدیث میگوید

بریره از علی متنفر بود زیرا علی دختری را از میان غنائم بیرون کشیده بود و با او تماس جنسی برقرار کرده بود و در نظر بریرده این کار او ناپسند بود.


در اینجا علی دختری را از میان اسرا انتخاب کرده و با او همبستر می‌شود. وقتی که این قضیه با محمد در میان گذاشته می‌شود او این مسئله را تایید می‌کند. توجه داشته باشید که اسرا همچون غنیمت ها به شمار میرفتند و از اموال مسلمانان و مسلمانان میتوانند از کنیز خود برای سکس استفاده کنند یا به عبارت دیگر به آنها تجاوز کنند.
     
  
مرد

 
ماجرای جنگ امام علی با عمر بن عبدود و تف انداختن او بر چهره امام (ناجوانمردی علی)


((دو مرد بهم گلاويز شدند. على كه دستش به سر و گردن عمرو نمى رسيد، در حالى كه او شمشير را بر كشيده بود تا بر على فرود آورد، وى ضربه اى چنان قوى بر ران عمرو زد كه آن را قطع كرد و در افتاد و بر سينه اش پريد و ريشش را گرفت تا سرش را برگيرد. عمرو كه از ننگ شكست از جوانى كه خود را از او در پهلوانى نامورتر مى ديد، سخت به خشم آمده بود، بر چهره على عليه السلام تف انداخت . على عليه السلام بسختى خشمگين شد و در حالى كه از غيظ، شمشير را بر گردنش ‍ گذاشته بود، ناگهان برداشت و كنار رفت . عكرمه و ديگران بسرعت فرار كردند و از خندق گذشتند. على عليه السلام آنان را مى نگريست ، قدم مى زد، چشمش را به همه سو مى گرداند و انديشه هاى گوناگون را به مغزش هجوم مى داد. خشمش فرو نشست . با لبخندى آرام بر گشت و با گامهاى شمرده و راحت به عمرو نزديك شد. پايش را بر سينه او گذاشت . عمرو كه از اين حركت خيره مانده بود، پرسيد: اين چه بود؟!
على عليه السلام گفت : از كار تو خشمگين شدم ، نمى خواستم از خشم خويش تو را بكشم ، صبر كردم كه آرام گردم تا تو را همه براى خدا كشته باشم . و سپس چنان كه گويى شتر و حسان بن ثابت كه در همه جنگها با شعر برنده تر از شمشيرش شركت داشت ، فرار عكرمه را از دم شمشير على عليه السلام سرود…)) (1)

تف انداختن عمر بن عبدود بر چهره امام علی و بعد برخواستن و دور زدن امام علی به دور او معمولاً از چیزهایی است که شیعیان خیلی راجع به آن صحبت می‌کنند، گمان میکنم نخستین بار که این داستان را شنیدم در کلاس سوم دبستان بودم. بیشتر تمرکز این داستان معمولاً روی این است که امام علی بلند شد، یک دور زد و بعد سر او را برید، این بلند شدن و دور زدن در نظر شیعیان خیلی اهمیت بیشتری دارد تا بریده شدن سر یک انسان. به یاد دارم در دوران جاهلیت خویش (وقتی که مسلمان بودم) وقتی به عمرو بن عبدود و کاری که کرده است فکر میکردم با خود میگفتم این شخص چه انسان پستی بوده است، وقتی در جنگ شکست میخوری و حضرت امام رویت مینشیند تا سرت را با دستهای مبارکش ببرد باید خیلی انسان پلیدی باشی که بر چهره آسمانی امام تف بیاندازی، بلکه باید اجازه بدهی آن امام عزیز سرت را راحت از تنت جدا کند. و بعد یاد یکی از روضه خوانها میافتادم که شعر منصوب به مولوی را با آه و ناله در شبهای احیا می‌خواند و گریه زاری میکرد و ما هم با او اشک میریختیم که خدا مارا بخاطر کارهای بدی که کرده ایم ببخشد.



از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان مطهر از دغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت زود شمشیری بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی افتخار هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی ماه سجده آرد پیش او در سجده‌گاه
در زمان انداخت شمشیر آن علی کرد او اندر غزااش کاهلی
گشت حیران آن مبارز زین عمل وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل
گفت بر من تیغ تیز افراشتی از چه افکندی مرا بگذاشتی
آن چه دیدی بهتر از پیکار من تا شدی تو سست در اشکار من
آن چه دیدی که چنین خشمت نشست تا چنان برقی نمود و باز جست
آن چه دیدی که مرا زان عکس دید در دل و جان شعله‌ای آمد پدید
آن چه دیدی برتر از کون و مکان که به از جان بود و بخشیدیم جان
در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود کی داند کیستی
در مروت ابر موسیی بتیه کمد از وی خوان و نان بی‌شبیه
ابرها گندم دهد کان را بجهد پخته و شیرین کند مردم چو شهد
ابر موسی پر رحمت بر گشاد پخته و شیرین بی زحمت بداد
از برای پخته‌خواران کرم رحمتش افراخت در عالم علم
تا چهل سال آن وظیفه و آن عطا کم نشد یک روز زان اهل رجا
تا هم ایشان از خسیسی خاستند گندنا و تره و خس خواستند
امت احمد که هستید از کرام تا قیامت هست باقی آن طعام
چون ابیت عند ربی فاش شد یطعم و یسقی کنایت ز آش شد


مولوی بگونه ای از ماجرا سخن گفته که گویا امام علی عمربن عبدود را بخشیده است و بیخیال ماجرا شده است. و بعد امام را ستایش می‌کند که چقدر کریم و بخشنده است و همینطور بگونه ای صحبت کرده است که عبد ود بیمار بوده است و بدون هیچ دلیلی بر صورت امام که شمشیرش را به دست گرفته بود و تند میشتافت تف انداخته است. اما حال که دوران جاهلیتم پایان یافته و اسلام را کنار گذاشته ام به این نتیجه رسیده ام که مولوی هم دروغ گفته است، در هیچکدام از کتابهای تاریخی نوشته نشده است که امام علی عمربن عبدود را بخشید و اورا نکشت. البته شاید مولوی هم مثل روشنفکران دینی امروز می‌خواسته است با تحریف تاریخ، شخصیت های تاریخی و دروغهای هفت رنگ مردم زمان خود را گول بزند و با اینگونه حرفها اسلامگرایان زمانه خود را به ترحم و انسانیت دعوت کند، به این امید که از توحش تاریخی سنگسارگرایان بی وجدان و انسان ستیز کم شود. شاید هنر و ارزش مولوی تماماً به همین باشد، این داستان مولوی نیز همانند داستان موسی و شبان او که در هیچ کتابی یافت نمی‌شود و ساخته مولوی است تبلیغ مدارا و تحمل مذهبی می‌کند، در حالی که در قرآن چنین چیزهایی یافت نمی‌شود.

حال ببینیم ماجرای واقعی از چه قرار بوده است.
     
  ویرایش شده توسط: julien   
مرد

 
این ماجرا مربوط به جنگ احزاب یا خندق است که در آن تمامی اعراب جمع شده بودند تا محمد را که به کاروانها حمله برده بود و مردمانی را قتل عام کرده بود و تهدیدی برای منطقه بشمار میرفت از بین ببرند. اما عبدود برای چه بر چهره امام علی تف انداخت؟ پاسخ بسیار جالبی برای این پرسش وجود دارد. ود از بتهای مشهور اعراب بوده است و عبدود از پرستندگان آن بت بوده است. عبدود از پهلوانان عرب بود و در آن جنگ از معدود کسانی بود که توانسته بود از خندقی که به پیشنهاد سلمان پارسی کنده شده بود عبور کند. و بعد از عبور از خندق بدنبال مبارز میگردد و علی داوطلب مبارزه با او می‌شود،

سیره ابن هشام در پوشینه سوم از قول امام علی در شرح ماجرای مبارزه علی با عبدود نوشته است

چگونه با تو بجنگم درحالی که تو بر اسب نشسته ای (درحالی که من پیاده هستم)، پس از اسب فرود آی تا مانند من (پیاده) شوی. پس از اسبش پیاده شد. (2)

اعراب بیچاره آنقدر هم که مسلمانان اصرار دارند نشان دهند-انسانهای پستی نبودند، عبدود پهلوان برای اینکه در مبارزه با علی انصاف را رعایت کرده باشد از اسب پیاده می‌شود تا هردو با یکدیگر برابر شوند، یعنی آداب جوانمردی حتی در آن شرایط نیز وجود داشته است و انسانیت در آن کویر نیز جوانه هایی زده بود. اما جنگ سختی در میگیرد و پهلوان عرب با علی میجنگد. اما امام علی که گویا آن نیرویی که در هنگام کندن در خیبر داشته است (!) را نداشته دست به یک حرکت ناجوانمردانه و بسیار زشت میزند، ماجرای این عمل ناجوانمردانه در بسیاری از کتابهای حدیث اینگونه آورده شده است:

میزان الحکمه پوشینه سوم بخش آداب جنگ


در جـنـگ احزاب میان على (ع) وعمرو بن عبدود سخنانى گذشت على به او فرمود: اى عمرو! (در بـزدلـى تـو) هـمین بس نیست كه من به جنگ تن به تن باتو آمده ام وتو كه شهسوارعربى با خـودت كمك آورده اى؟ عمرو برگشت كه پشت سر خود را نگاه كند امیر المؤمنین (ع) بیدرنگ چنان ضربه اى بر دو ساق پاى او وارد آورد كه از پیكرش جدا شدند و گرد و غبارى به هوا برخاست آن حـضـرت در حـالـى كـه بر اثر ضربت عمرو خون از فرقش مى ریخت و ازشمشیرش نیز خون مـى چكید نزد رسول خدا (ص) برگشت رسول خدا (ص) فرمود : اى على! فریبش دادى؟ عرض كرد : آرى , اى رسول خدا ! جنگ نیرنگ است. (3)


آیا مشخص است که چرا آن ملعون بر روی چهره امام اول شیعیان و خلیفه چهارم مسلمانان تف کرد؟ عبدود از اسب پیاده شد تا اصول جوانمردی را رعایت کرده باشد و جنگی برابر داشته باشد، اما در مقابل علی در میان جنگ به او میگوید که یارانت نیز به کمک تو آمده اند، عبد ود که برمیگردد تا ببیند آیا براستی یارانش از خندق گذشته اند یا نه، میبیند که افتخار هر نبی و هر ولی به او دروغ گفته است، و در این زمان امام پاهای پهلوان عرب را قطع می‌کند و آنگاه است که آن ملعون بر چهره امام شیعیان تف می اندازد. کجاست آن عدالت علی که شیعیان از آن سخن میگویند؟ پیامبر نیز گویا میدانسته است که علی از پس عبدود بر نمی آید، از علی پرسیده است که آیا وی را فریب دادی؟ و علی میگوید آری! براستی که جنگ همان خدعه و نیرنگ است. این خدعه و نیرنگ از همان خدعه هایی است که امام خمینی به مردم ایران زد. در فرانسه برای آنان از دموکراسی و حقوق بشر سخن گفت و در ایران از جمهوری اسلامی و شریعت اسلامی، همان امامی که ابتدا گفت میزان رای ملت است بعد گفت اگر همه بگویند آری من میگویم نه! آن امامی که قرار بود آب و برق را مجانی کند و پول نفت را در خانه های مردم به آنها تحویل بدهد! براستی که این دو امام چقدر بهم شباهت دارند.

ماجرای تف انداختن عبدود به علی مرا به شگفت وا میدارد، از طرفی در شگفتم که چگونه در بیابانهای عربستان هم انسانیت و جوانمردی اینگونه وجود داشته است و عبدود که خود را در میان مسلمانان تنها یافته است حاضر می‌شود از اسبش پایین آید تا با علی برابر گردد و از طرفی فرومایگی علی و ددمنشی و زشت کرداری او است که مرا شگفتزده می‌کند، او چگونه توانست در مقابل چنین لطفی اینگونه پاسخ بگوید؟ بیش از رفتار علی رفتار شیعیان مرا شگفت زده می‌کند که چگونه با اخلاقمدار دانستن علی خود نیز پا روی اخلاق و انسانیت میگذارند و چنین ددمنشی را نیک کردار میپندارند.
     
  
مرد

 
mardenaz: خدا وکیل آقای کاربر که قلم دستت گرفتی و هرچی دلت میخواد میگی و میبافی چرا اینم نمیگی که این علی که تو به چشم یه دجال نگاه میکنی و همه رو داری با این شخصیت تاریخی و مذهبی منفی میکنی چرا اینو نمیگی که همین شخص قتال کارش به جایی میرسه که جلوی چشماش زدن پهلوی زنشو شکستن و سیلی به صورتش زدن و از همه مهمتر در خونه ای که محل انزال وحی بود رو با چه قساوتی آتش زدن یا اینا رو بگی اونوقت علی تبدیل میشه به مظلومترین آدم کره زمین!
آدم ... اگه این علی همون علی چند سطر بالاتر باشه که تو هم تهمت ناجوانمردی بهش زدی و هم اونو دجال ترین فرد تاریخ معرفی کردی و اونو تا درجه هیتلر و چنگیز و امثالهم پایین آوردی اگه همون علی باشه ! کسی عذر میخوام از عزیزانی که این کامنتو میخونن تخم نزدیک شدن به همچین دجالیو نداره چه برسه به اینکه جلوی چشمش به ناموسش هتک حرمت کنن و در خونه وحی رو با جسارت تموم به آتش بکشن و ریسمون به گردن مبارکش ببندن و کشون کشون ببرن تا با ملعون دوم بیعت کنه؟!
یا اگه این همون دجالی باشه که فقط کارش سر بریدن بوده چطور میشه ۲۳ سال با غربت تمام خونه نشینش میکنن و باز همین دجال اونقدر ناتوانه که درد دلشو با چاه میگفته!
من همین چند خطو برات نوشتم تا حجت تموم بشه و تو که اهل تاریخ و تحقیق هستی آیا این وقایع رو میتونی منکر بشی؟!
تو تموم کتابای اهل تسنن و تشیع از قدیر خم یاد شده و همه متفق القول پذیرفتن که بعد از انتصاب همین دجال که تو بهش میگی دجال اون دو تا ملعون اولین کسانی بودن که بخا بخا یا علی سر دادن و هنوز کفن رسول خدا خشک نشده بود که برای خودشون خلیفه تعیین کردن و علی با تمام دجالیت و رجالتش بقول توی عوضی لام تا کام چیزی نگفت و ۲۳ سال سکوت فقط بخاطر مصالح اسلام اختیار کرد!
میدونی چرا؟!!!!!
چون اگه همون موقع برای گرفتن حقش قیام میکرد و دست بر شمشیر میبرد امثال توی عوضی امروز پشت سرش میگفتین که علی نه تنها قاتل بود و کاری جز قتل و غارت بلد نبود بخاطر زرق و برق دنیا و بدست آوردن مقام و منصب دست به شمشیر برد آره این همون علیه که تو یه شب ۹۹۰ تا سر زده و خونه ها آتیش زده فقط اینجا نقشش عوض میشه و میشه علی مظلوم!
و براستی که الان بعد از ۱۴۰۰ سال هنوزم مظلومه و هر نا بخردی خیلی راحت بهش توهین میکنه و هرچی دلش میخواد پشت سر همین علی خیبر شکن میزنه!
تو خودتو محقق معرفی میکنی و هر چی دلت میخواد میگی میدونی قران درباره انفاق علی اونم سر نماز و در حال رکوع آیه نازل کرد؟!
و تکلیف همه رو یکجا روشن کرد که ولی شما کسی هست که در حال رکوع انفاق میکنه که داستانشو خودت بهتر از من میدونی و همه عزیزانی که دارن این کامنتو میخونن!
این داداشای ما اونقدر منصف هستن که از هر کدومشون بپرسی منکر این آیه نمیشه و همه متفق القول قبول دارن که این آیه فقط و فقط در شان علی نازل شده و بس!
احتمالا توی کتابایی که ازشون اسم بردی اگه قدری انصاف داشته باشی هم از این مطلب نوشته شده پس دعوتت میکنم تا بیشتر مطالعه کنی و کمتر خزعبلات تحویل مردم بدی!
میدونی اینو فقط برای این گفتم تا بدونی که جنایات و نامردی هایی که از زمان بعد از رحلت پیغمبر بر پیکره اسلام ناب محمدی و بر این خاندان پاکدامن و معصوم وارد شده هنوزم تمومی نداره و هنوزم توی عصر خود ما آشکارا به مولای متقیان اینگونه توهین میکنن و جالبه که بدونی توی همین کردستان خودمون تخم کینه و عداوت علی بن ابیطالب رو
تو دل بچه ها میندازن میخوای بهت بگم چجوری پس خوب گوش کن:
توی یکی از دهاتهای کردستان که اسم نمیبرم از دوران بچه گی یه بره گوسفند رو به فرزند ذکور خونواده میدن تا بزرگش کنه و زمانی که یه گوسفند فربه میشه و حیونی شده که اون پسر شب و روز باهاش بوده و مونس تنهایی هاش بوده به یه مناسبتی اون پسر رو از حیوون جدا میکنن و وقتی به خونه مراجعه میکنه با جنازه مثله شده حیوون مواجه میشه و وقتی میپرسه این کارو کی کرده بهش میگن علی بن ابیطالب اومد و این حیوونو بزور از ما گرفت و بعد با این وضعیت وحشتناک اونو کشت!
میدونی همین آقا داداشای منصف ما چیزی حدود ۵۰۰۰ حدیث از عایشه نقل کردن و از خدیجه که یگانه مونس و همدم رسول خدا بوده به اندازه حتی انگشتای یه دستم حدیث نقل نکردن؟!
حالا دیدی آقا داداشیامون چقدر منصفن؟!
ضمن اون قضیه فرش نگارستانم که گفتی اون دومی انجام داد اگه نمیدونی برو بیشتر تحقیق کن!
کتابی هست بنام قضاوتهای حضرت علی که توی اون کتاب صراحتا در چند جا عمر به ضعف خودش در اداره حکومت و قضاوت در میان مردم بازم میگم عمر به ضعف خودش بارها و بارها اقرار کرده و گفته اگه علی نبود هیچ چیزی از اسلام نمیموند حواست هست دارم هنوز درباره همون خونخوار دجال و قاتل صحبت میکنم ها!!!!!
یه حدیث دیگه هم که هم آقا داداشامون قبول دارن و هم تو خیلی از کتابا با سند نقل شده اشاره میکنم که رسول خدا فرمود : یا علی اوصاف تو آنقدر زیاد است که اگه تمام دریاها مرکب و تمام درختها قلم و کل گیتی صفحه کاغذ بشن عاجزن از نوشتن فقط یکی از اوصاف تو و در جای دیگه میفرمایند یا علی تو را جز من و خدا کسی نشناخت!
میدونی ما ایرانیا بخش عمده ایمون بخاطر زور شمشیر مسلمون نشدیم و تحت تاثیر بیانات شیوا و رسای دوتا آقا زاده همین بزرگوار از دین اجدادیمون دست کشیدیم و مسلمون شدیم؟!
چرا تا میتونی تو کامنتات فقط از شمشیر کشی و قتل و عام علی و حسن و حسین میگی و حرفی از کلمات و سخنرانیهای معروف اما حسن و حسین که دعوت به اسلام کردن و توی نسخه همون تاریخ طبریتم هست چیزی نمیگی؟!
چرا جنایات عمر و منصوبانشو به این خاندان پاکدامن نصبت میدی و اونوقت از شرافت و جوانمردی میگی و انگ ناجوانمردی به علی و اولادش میزنی؟
یه کم انصاف داشته باش کسی که مدعی تمام علومه و میگه هر کس بتونه حتی یه کلمه به من یاد بده من عبد اون میشم و تا آخر عمرم بنده اون میشم میتونه بقول توی کوته فکر فرش گلستان که اونهمه قیمت و ارزش داره رو تکه پاره کنه و تقسیم کنه؟!
آشغال این کارا رو همشو عمر کرده بی انصاف چرا به علی نسبت میدی ؟!
آتش کشیدن کتابخانه و موزه های ایرانم بدستور همون ملعون انجام گرفت نه علی!
چون بازم میگم کسی که مدعی علوم آسمانها و زمینه و ارزش علمو میدونه نمیتونه آتش بگیره دستش و کتابخونه آتیش بزنه!
در اینجا بعنوان اتمام حجت یه نسخه از نامه همون عمر رو برات میارم که ببینی با چه وقاحتی شاهنشاه ایرانو که در اون زمان یزد گرد سوم بود رو تهدید میکنه :

نامه ی بی مانند و کوبنده ی یزدگرد سوم در جواب به نامه ی عمربن الخطاب خلیفه المسلمین،جالب است که این حکومت اجازه ی چاپ نامه ی اول که از عمر است را میده ولی جواب یزدگرد اجازه ی چاپ نداره ولی خوشبختانه اصل این نامه در موزه لندن نگهداری می شه!
متن نامه ها:
از: عمربن الخطاب خلیفه المسلمین

به : یزدگرد سوم شاهنشاه پارس
یزدگرد! من آینده خوبی برای تو و ملتت نمی بینم مگر اینکه پیشنهاد مرا قبول کرده و بیعت نمایی.. زمانی سرزمین تو بر نیمی از جهان شناخته شده حکومت میکرد لیکن اکنون چگونه افول کرده است؟ ارتش تو در تمام جبهه ها شکست خورده و ملت تو محکوم به فناست(!) من راهی برای نجات به تو پیشنهاد می کنم... شروع کن به عبادت خدای یگانه(!) یک خدای واحد ، تنها خدایی که خالق همه چیز در جهان است.. ما پیغام او را برای تو و جهان می آوریم ، او که خدای حقیقی است... آتش پرستی را متوقف کن ، به ملتت فرمان ده آتش پرستی را که کذب می باشد متوقف کنند و به ما بپیوندند برای پیوستن به حقیقت.
الله، خدای حقیقی را بپرستید ، خالق جهان را. الله را پرستش نمایید و اسلام را بعنوان راه رستگاری خود قبول کنید(!). اکنون به راههای شرک و پرستش کذب پایان داده و اسلام را بعنوان ناجی خود قبول کنید(!) با اجرای این تو تنها راه بقای خود و صلح برای پارسیان را پیدا خواهی نمود. اگر تو بدانی چه چیزی برای پارسیان بهتر است ، تو این راه را انتخاب خواهی کرد. بیعت تنها راه می باشد(!)
الله اکبر
محل امضای عمر
خلیفه المسلمین
عمربن الخطاب
********************************
دقت کردی چقدر تهدید آمیز یه شاه مملکتیو مورد خطاب قرار میده و تهدید به جنگ میکنه؟! این شیوه عمر بوده یعنی قتل و غارت اموال مردم و دقت کن بنام اسلام ! و نه شیوه و سیره علی!

وحالا قسمت جالب موضوع یعنی پاسخ یزدگرد سوم به عمر بن خطاب:
از: شاهنشاه ،شاه کشورها ، شاه آریایی ها و غیر آریایی ها ، شاهنشاه پارس ، یزدگرد سوم ساسانی
به:عمربن الخطاب، خلیفه تازی(!)
به نام اهورا مزدا ، آفریننده جان و خرد.
تو در نامه ات نوشته ای می خواهی ما را بسوی خداوندت، الله اکبر، هدایت کنی ، بدون دانستن این حقیقت که ما که هستیم و ما چه را پرستش می نماییم!
شگفت انگیز است که تو در جایگاه خلیفه تازیان(اعراب) تکیه زده ای! با اینکه خردت به مانند یک ولگرد پست تازی است ، ولگردی در بیابان تازیان ، و مانند یک مرد قبیله ای بادیه نشین!
مردک! تو به من پیشنهاد می کنی که یک ایزد یگانه و یکتا را پرستش نمایم بدون اینکه بدانی هزاران سال است که پارسها ایزد یکتا را پرستش نموده اند سالهاست که در این سرزمین فرهنگ و هنر ، این راه عادی زندگی بوده است.
زمانیکه ما سنت میهمان نوازی و کردارهای نیک را در گیتی پایه گذاری نموده و پرچم ' پندار نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک ' را برافراشتیم ، تو و نیاکانت بیابان گردی می کردید ، سوسمار می خوردید زیرا که چیز دیگری برای تغذیه خود نداشتید و دختران بیگناه خود را زنده بگور می نمودید!
مردم تازی(عرب) هیچگونه ارزشی برای آفریدگان خداوند قایل نیستند! شما فرزندان خدا را گردن می زنید ، حتی اسیران جنگی را. به زنان تجاوز می کنید ، دختران خود را زنده بگور می نمایید ، به کاروانها یورش می برید ، قتل عام می کنید ، زنان مردم را دزدیده و اموال آنها را به یغما می برید! قلب شما از سنگ ساخته شده ، ما تمام این اعمال اهریمنی را که شما مرتکب می شوید محکوم می کنیم. چگونه شما می توانید به ما راه خدایی را تعلیم داده در حالیکه این گونه اعمال را مرتکب می شوید؟
تو به من می گویی پرستش آتش را متوقف کنم! ما ، پارسها عشق آفریدگار و نیروی او را در روشنی آفتاب و گرمای آتش مشاهده می نماییم. روشنی و گرمای آفتاب و آتش ما را قادر می سازد تا نور حقیقت را مشاهده نموده و قلبهایمان را به آفریدگار و به یکدیگر شعله ور نماییم! به ما کمک می کند تا به یکدیگر مهر بورزیم ، ما را روشن نموده و قادر می سازد تا شعله مزدا را در قلبهایمان زنده نگهداریم.
خداوندگار ما اهورا مزداست و عجیب است که شما مردم نیز او را تازه کشف کرده و او را بنام الله اکبر نامگذاری نمودید! اما ما مثل شما نیستیم ، ما با شما در یک رده نیستیم. ما به نوع بشر کمک می کنیم ، ما عشق را در میان بشریت می گسترانیم ، ما نیکی را در زمین می گسترانیم ، هزاران سال است که ما در حال گسترش فرهنگ خود بوده اما در راستای احترام به فرهنگهای دیگر گیتی ، درحالیکه شما بنام الله سرزمین های دیگر را مورد تاخت و تاز قرار می دهید
شما مردم را قتل عام می کنید ، قحط وقلا می آورید ، ترس و فقر برای دیگران ، شما به نام الله اهریمن می آفرینید! چه کسی مسئول این همه بدبختی است؟
آیا این الله است که به شما فرمان می دهد تا بکشید ، غارت نمایید و تخریب کنید؟ آیا این شما رهروان الله هستید که بنام او این اعمال را انجام میدهید؟ یا هردو؟
شما از گرمای بیابان ها و سرزمینهای سوخته بی حاصل و بدون منابع برخاسته ، شما می خواهید از طریق لشگر کشی و زور شمشیرهایتان به مردم درس عشق به خدا دهید ، شما وحشیان بیابانی هستید ، در حالیکه می خواهید به مردم شهر نشین مانند ما که هزاران سال است در شهرها زندگی می کنند درس عشق به خدا بدهید! ما هزاران سال فرهنگ در پشت سر داریم ، که به راستی یک ابزار نیرومند می باشد! به ما بگویید؟ با تمام لشگر کشی هایتان ، توحش ، کشتار و قحط و قلا بنام الله اکبر ، شما به این ارتش اسلامی چه آموخته اید؟ شما چه چیز به مسلمانان آموخته اید که بر آن ابرام می ورزید تا آنرا به دیگر ملل غیر مسلمان نیز بیاموزید؟ شما چه فرهنگی از این الله خود آموخته اید ، که حالا می خواهید به زور آنرا به دیگران تعلیم دهید؟
افسوس آه افسوس... که امروز ارتش های پارسی از ارتش شما شکست خورده اند. اکنون مردم ما می باید همان خدا را پرستش نماییند ، همان پنج نوبت در روز را ، اما با زور شمشیر و او را به عربی عبادت نمایند!
پیشنهاد می نمایم تو و دار و دسته راهزنت بساط خود را جمع کرده و به بیابانهای خود به جایی که در آن زندگی می کردید برگردید. آنها را به جایی برگردان که در آن عادت به سوختن در گرمای آفتاب را دارند ، زندگانی قبیله ای ، خوردن سوسمار و نوشیدن شیر شتر ، من اجازه نخواهم داد که تو دار و دسته راهزنت را در سرزمین های حاصلخیر ، شهرهای متمدن و ملت شکوهمند ما آزاد گذاری. این 'جانوران قسی القلب ' را ، برای قتل عام مردم ما ، دزدیدن زنان و فرزندان ما ، تجاوز به زنان ما و فرستادن دخترانمان به مکه بعنوان اسیر، آزاد مگذار! به آنها اجازه نده تا بنام الله مرتکب اینگونه اعمال شوند ، به رفتار جنایتکارانه خود پایان ده.
آریایی ها بخشنده ، گرم ، میهمان نواز و مردمی نجیب بوده و هرجایی که رفته اند آنها بذر دوستی خود را گسترانده اند ، عشق و خرد و حقیقت. بنابراین ، آنها نباید تو و مردمت را برای رفتار جنایتکارانه و راهزنی مجازات نمایند.
من از تو درخواست می کنم که با الله اکبر خودت در بیابانهایت بمان و به شهرهای متمدن ما نزدیک مشو زیرا که اعتقادات تو ' خیلی مهیب ' و رفتارت ' بسیار وحشیانه ' می باشد.
امضای یزدگرد سوم
شاهنشاه یزدگرد سوم ساسانی

علی فقط ۴ سال و اندی خلافت مسلمینو بعهده گرفت اونم اسلامی که توسط این دجالان و قاتلان فقط کینه و عداوت مولا رو تو دلا کاشته بودن و علی دست تنها باید تمام گند کاری خلیفه دوم و سومو پاک میکرد و اسلام واقعیو پیاده میکرد که از بد روزگار زنا زاده های بنی امیه اجازه ترویج و پیاده سازی ایدئولوژی سالم مبتنی بر اسلام ناب محمدی رو ندادن و هنوزم پس از گذشت ۱۴۰۰ سال بازم دست از تهمت و بهتان زدن به علی و خاندان پاکش بر نمیدارن و هنوزم امثال توی نا آگاهو دارن ترغیب به مزمت و دشنام و افترا به علی و آل علی میکنن!
لطفا برو و کاسه کوزتو جمع کن و بساط ضد علویت و مهدویتتو جای دیگه پهن کن!
در پایان با کمال عذر خواهی از کاربران محترم که کمی پا فراتر گذاشتم و از حد گذشتم و کلماتی رو بنابر اقتضای این کامنت بکار بردم!
کار برای عزیز بر جمال علی صلوات!
mardenaz: من تا الان حرفی نزدم و هیچکدومو تایید نمیکنم اما هر کدومتون واقعا اگه میتونید (البته بدون فحش و ناسزا) یه منبع بجز منبع مسلمونا منظورم بیطرف باشه بیارید چون هم شیعه های دو آتیشه کم نمیارند و هم سنی های سند چاپ کن !
مشخصه کلا از مرحله پرتی

کتبی که مورخین غیر مسلمان نوشتن هم رفرنسش همین کتابهای اسلامی مثل طبری و واقدی و غیره هستش.البته کتب شیعه چون ارزش تاریخی چندانی ندارن معمولا محققین غیر شیعه و سکولار با اونها کاری ندارند.

mardenaz

بدون منبع حرفات از لحاظ تاریخی هیچ ارزشی نداره.دیدی که آقای زرنگ من برای همه حرفام منبع معرفی کردم هیچ کدومو از خودم ننوشتم.نشون میده خیلی خبره هستی

mardenaz: لطفا برو و کاسه کوزتو جمع کن و بساط ضد علویت و مهدویتتو جای دیگه پهن کن!
انقدر شعور داری حتما.اسم تاپیکو بخون بعد بیا عربده کشی کن با شعور

شما بایستی بساطتو ببری جای دیگه پهن کنی.در ضمن گنده تر از ذهنت حرف نزن به تو ربطی پیدا نمیکنه کی چه مطلبی میذاره.خیلی مغز متعصب خشکت با خوندن اینا جوش آورده میتونی برو این مورخینو پیدا کن قمتو تو شیکم اونا فرو کن.

ahura1368: فقط بگم همون صحيح بخاري و ... كه توي منابعت هست،هيچ اعتباري در ميان شيعيان نداره و تمامي چيزهايي كه نوشتي واسه من خنده دار و غير قابل باوره...
خب نداشته باشه کتب شیعه پیش هیچ مورخ غیر شیعه ای معتبر نیست.باز کتب اهل تسنن در خیلی موارد مرجع کتب شیعی هست.ولی انقدر علمای شیعه دروغ بافتن کسی ارزشی قایل نیست برا کتاباشون.

ahura1368: همون تاريخ طبري براي اهل تسننه.برو ببين چه فضايلي براي اميرالمؤمنين علي (ع) نقل كرده...
باهوش اسم تاپیکو بخون

اینجا گفته فضایل علی رو بنویسید؟سوادم نداری ظاهرا

ahura1368: اگه بدون كينه تاريخ بخوني هيچوقت همچين چيزايي برداشت نميكني...
من که کینه ای ندارم.شما ها هستین که متعصبانه به همه چیز نگاه میکنید.در ضمن کتب شیعتون هم منابع اصلیش همین طبری و صحیح بخاری و واقدی و اینها هستن.به غیر از دروغهایی که نوشتن ما بقی تاریخشون فرقی نمیکنه از رو همونا رونویس کردن.
     
  ویرایش شده توسط: julien   
مرد

 
تاریخ طبری جلد ششم صفحه ۲۶۶۱:

گوید:در میان جماعت گروهی بسیار از نصاری بودند که مسلمان شده بودند و چون میان مسلمین اختلاف افتاده بود گفته بودند: ((به خدا دین ما که از ان برون شدیم بهتر است و از دین اینان به هدایت نزدیکتر که دینشان از خونریزی و راه بندی و مصادره اموال بازشان نمی دارد.)) و بدین خویش باز یافتند.(این بیچاره ها از این خونریزیها و راهزنی ها خسته شده بودند و تصمیم میگیرن به دین قبلیشون برگردن.)

گوید خریت اینان را بدید و گفت: ((وای شما می دانید حکم علی درباره نصارایی که مسلمان شده اند و سپس به نصرانیت باز گشته اند چیست؟به خدا سخنی از آنها نمیشنود و عذری نمی پذیرد و تو به شان را قبول نمیکند و به توبه دعوت نمی کند.حکم وی در باره آنها چنان است که وقتی بر آنها تسلط یافت گردنشان را بزند.)) و همچنان کوشید تا آنها را فراهم آورد و فریبشان داد و همه مردم بنی ناجیه و دیگر کسانی که در ان ناحیه بودند بیامدند و مردم بسیار بر آنها فراهم شدند.
ابوالطفیل گوید:من جزو سپاهی بودم که علی بن ابی طالب سوی بنی ناجیه فرستاد.گوید پیش آنها رسیدیم و دیدیم که سه گروهند سالار ما به گروهی از آنها گفت: ((شما چه کسانید؟))
گفتند ما نصاراییم و دینی را بهتر از دین خویش ندیده ایم و بر ان ثابت مانده ایم.))
به انها گفت: ((به یک سو روید.))
سپس به گروه دیگر گفت: ((شما چه کسانید؟))
گفتند: ((ما نصرانی بوده ایم مسلمان شده ایم و بر اسلام خویش باقی مانده ایم.))
گفت: (( به یک سو روید.))
آنگاه به گروه دیگر گفت: ((شما چه کسانید؟))
گفتند: ((ما نصرانیانیم که مسلمان شده بودیم و اما دینی بهتر از دین خودمان ندیده ایم.))
به آنها گفت: ((مسلمان شوید.)) اما نپذیرفتند.
به یاران خود گفت: ((وقتی سه بار دست به سر خود کشیدم به آنها حمله برید و جنگاوران را بکشید و زن و فرزند را به اسیری گیرید.))
گوید اسیران را پیش علی اوردند.مصقله بن هبیره شیبانی بیامد و آنها را به دویست هزار درم خرید و یک صد هزار درم پیش علی آورد که نپذیرفت و با درهمها برفت . اسیران را آزاد کرد و به معاویه پیوست.به علی گفتند: ((اسیران را نمیگیری؟))
گفت: ((نه)) و متعرض انها نشد.
     
  
زن

 
هر اعتقاد غلطی که وجود داره زیر سر دولتیا و دشمنای اسلامه برای اینکه اتحاد یه گروه رو بیان ازبین ببرن میان به چیزی که همشون از دم واسش ارزش قائلن تبر میزنن البته اینم تبر نیست ها خیلی ماهرانه با چاقو میوه خوری دارن بش میزنن با احادیث دروغی وکتابای کذایی میان ذهن مردمو پرمیکنن بین اونایی که این مسائلو قبول میکنن واونایی که ردشون میکنن اختلاف ایجاد میشه یه نگاهی به همین تاپیک بندازین همه صفحاتو نخوندم اما توهمون چند صفحه به خوبی بوی اختلافات اعتقاداتی میاد!حساب کنید این اختلافا بالا بگیره جامعه به ۳ دسته تقسیم میشه مخالف و موافقو بی طرف همین میتونه بدترین شروع برای ازبین بردن اتحادملت بشه تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که به جای قبول کردن هرچیزی که به گوشو چشممون میرسه یه کم از عقل خودمون استفاده کنیم ایا امکان داره با اون همه دلیل و مدرک درباره حضرت محمد و امام علی درباره برحق بودنشون بیان الکی الکی کسی رو بکشن؟تو جنگ شما دشمنو نوازش میکنید؟ایا کسی که ملت و دین و جون بقیه رو تحدید میکنه باید زنده بذارن منتظربمونن باز ادم بکشن بعد اعدامشون کنن؟هم پیامبر هم امام علی هم حتی خلیفه های بعد ازپیامبرو قبل از امام علی ادمای عادلی بودن
     
  
مرد

 
با تایید کامنت های julien عزیز که زحمت زیادی کشیده و تمام نقل قول های کاملا دقیق و مستند رو بیان کرده میخوام چند کلمه با عزیزان و هموطنانی که در دفاع از علی کامنت گذاشتند و به julien حمله کردن، صحبت کنم. این وقایع چه ما قبول بکنیم و چه قبول نکنیم، حقیقتا اتفاق افتادند و همه دیدند و نقل کردند. مخصوصا به دوست عزیزی که ماجرای جعلی شکستن پهلوی فاطمه و سیلی خوردن ... رو نقل کرد عرض میکنم. دوست عزیز این مطالبی که شما بیان کردید-با وجود احترامی که براتون قائلم-هیچ سند معتبری نداره و فقط از دهان پلید چند روضه خوان مزدور و آخوند حروم خور و به قصد گریه انداختن و تحمیق شما دراومده. همین علی چند سال بعد دختر ۱۱ ساله اش(احتمالا ام کلثوم) رو به عمرابن خطاب داد. من هیچ ادعایی درباره اطلاعات تاریخی خودم ندارم و رشته تحصیلیم هم تاریخ نیست. ولی با مطالعاتی که داشتم میتونم به جرات بگم این "علی" که بعضی از ما ایرانیها میپرستیم، اون "علی" واقعی تاریخی نیست. ما هر چه فضیلت و بزرگی که خلفای دیگر داشتند به نام علی سند زدیم. به عنوان نمونه عدل "عمر" که بسیار مشهوره رو به نام علی چسبوندیم و حتی ماجرای کشته شدن "عمر" در محراب رو هم به نام علی ثبت کردیم، در حالی که برطبق گزارش طبری و واقدی و همه مورخین برجسته علی دم در مسجد کوفه مضروب شده. در هیچ جای تاریخ اسلام نمیشه اثری از رحم و مروت پیدا کرد. هرچه هست کشتار است و تجاوز و دزدی. اصلا نمیخوام راجع به بلایی که عرب های وحشی سر ایران و ایرانیان آوردند و جنایت های حیوانی که کردند صحبت کنم چون تحملش رو ندارم. فقط به دوستان عزیز که هنوز شمشیر اسلام میزنند و هیچ چیز از تاریخ اسلام نخوندند توصیه میکنم حتما مطالعه کنند. خیلی زشت و مایه آبروریزیست که در سال ۲۰۱۲ ما از تاریخ دین بیخبر باشیم و گوشمون به صحبت های رذیلانه یه مشت آخوند مفت خور بی شرافت باشه که جانشین برحق اعراب وحشی مهاجم به این سرزمین هستند و حتی نفرتشون از گذشته پرافتخار این سرزمین رو انکار نمیکنند. نمونه بارزش قصیده صافی گلپایگانی در نفی پیشینه ایران. به جای خروار خروار تعصب کور دینی که فقط انسان رو به تاریکی فرو میبره، مثقالی تعصب سرزمین اهورایی ایران رو داشته باشیم که قرن هاست گرفتار طاعون اسلام شده است.
خوش به حال فرهاد. تلخ ترین خاطره اش "شیرین" بود...
     
  ویرایش شده توسط: mohammadmam   
صفحه  صفحه 8 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین » 
مذهب
مذهب

سه جنایت بزرگ در تاریخ اسلام توسط محمد (ص) و حضرت علی !!!

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA