ارسالها: 1495
#23
Posted: 28 May 2014 09:38
دین قرار بود شیوه درست زندگی کردن رو به ادمها نشون بده و اجباری در اون نباشه
دین قرار بود که مایه رحمت و اسایش باشه
دین قرار بود جلوی اختلافات رو بگیره
دین قرار بود موجب امنیت ادمها بشه
اما دین چی شد ...این انسان دوپا کاری کرد که خدا هم از فرستادن دین پشیمون بشه
بیشترین ظلم و جنایت و کشتار و جنگ و نا امنی سواستفاده در جهان هستی بوسیله دین انجام شده
اولین اشتباه تاریخی در تحریف دین لشگر کشی های عمر به دنیا برای گسترش دین هست
تا قبل از اون دین هرگز به این شکل گسترش نمیافت
دین در واقع همواره مورد ظلم بود نه اینکه در موضع قدرت باشه
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 24568
#24
Posted: 17 Jun 2014 12:26
remove: .به نظر او دین یک کثیفی چرخ عقب و جمعی سیم پره هایش است که معلول شرایطی است مشابه با نشستن موتور غلام تک پر به مدت یک سال.
میشه کمی در مورد پستتون توضیح بدید ؟ عقیده خود شما چیه و دیدگاه خود شما ؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#25
Posted: 17 Jun 2014 19:59
remove: میخوام بگم هر کس یه حرفی زد که نباید ازش الگو بگیریم.میخواد فروید باشه دکتر حسابی باشه انیشتین باشه.اون نظر مال اوناست و اونا هم شاید افراد بزرگی باشن ولی حرفاشون که همیشه درست نیست.خدا پیغمبر نیستن که.یه ادمن مثل من و شما.این اقا همیشه این حرفا رو از افراد خارجی میزاره فک میکنه اونا کین.منم میتونم ۲۰۰ تا جمله از دکتر حسابی بگم.میشه بگی چون اون گفته درسته؟؟بعدشم ادم سخن کسی رو میزاره که مربوط به دین باشه.یه نفر که رشتش دینه چمدونم از دین میفهمه اخه فروید؟پدر علم روانشناسی و روانکاوی درست ولی اونو چه به دین؟یه حرفی زده عقیده خودش بوده نمیشهکه جملشو به عنوان الگو انتخاب کنیم بیایم مثال بزنیم.حرفم این بود.
کسی حرف فروید رو الگو قرار نمی ده . سیاوش به حرف فروید استناد کردن . قبول داریم که فروید پدر علم روانشناسی است . و از انسانهای شاخصی هست که میشه عقایدش رو مورد بحث قرار داد . در اینجا فروید با اتکا به علم روانشناسی ، و از دید یک روانشناس اعتقاد به دین رو یه جور عادت اکتسابی دوران کودکی می دونه .
به نظر من درسته . اعتقاد به دین هم یک عادت است که از کودکی بهش دچار شدیم . عادتی که از پدرانمان به ارث بردیم اما حالا که شعور اخلاقیمون رشد کرده و به درجه تشخیص رسیدیم . حالاست که می تونیم با مطالعه و شناخت و عقل و منطق بفهمیم دین چیه و دیدگاهمون رو مشخص کنیم . اونوقت دیگه دین عادت اکتسابی دوران کودکی نیست . بلکه انتخاب یک انسان بالغ ، فهیم و داناست .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 1495
#26
Posted: 10 Jul 2014 08:42
andishmand: در اینجا فروید با اتکا به علم روانشناسی ، و از دید یک روانشناس اعتقاد به دین رو یه جور عادت اکتسابی دوران کودکی می دونه .
نمیشه انکار کرد که دین آباء و اجدادی خیلی تاثیر داره
اما برخی چیزها رو نمیشه انکار کرد و حرفای ایشون نقض داره
ادمهایی که در عین بلوغ دین خودشون رو تغییر میدن
ادمهایی که دین نداشتن و در بزرگسالی و بلوغ دین به اونها عرضه میشه و قبول میکنن
حتی در ورد دین پدری
اگر واقعا کسی بعد از تکمیل عقل و بلوغ عقلش طی بررسی و تحقیق به اون دین یا دین دیگری برسه چی بازم میشه گفت دین پدری
اما در مورد اعلب این افراد یک چیز نهایی است و اون باور به خداست و در حال حاضر و از قرنها پیش اعتقاد به خدای واحد
فطرت ادم خداجو هست
مثلا در امریکای جنوبی یاا استرالییا که هیچ پیامبر و دینی ارد نشده وقتی اکتشاف شدند همگی به وجود خدا باور داشتن در غالب ادیان مختلف
اونجا که دیگه نمیشه گفت پیامبری بوده
این نشون کمیده فطرت بشر خدا جوست
دیرگاهی نیست بشر داره در خیلی از مسائل مخالف فطرت خودش حرکت میکنه
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 24568
#27
Posted: 12 Jul 2014 21:52
ametis: اما در مورد اعلب این افراد یک چیز نهایی است و اون باور به خداست و در حال حاضر و از قرنها پیش اعتقاد به خدای واحد
فطرت ادم خداجو هست
فطرت بشر ذاتا" خداجو نیست ،فطرت بشر ذاتا" پناه جوست . میشه اینطور بیان کرد که بشر فطرتا" احتیاج به یک تکیه گاه ، یک ملجاء داره تا در مواقع نیاز به اون پناه ببره . حالا میماند اسمش که خدا ، یا بت یا توتم یا ... بنامیم .
اینجاست که مسئله از هم قابل تفکیک میشه که آیا این ملجاء و پناه خدای احد و واحد است ، بت است ، یا حتی یک عقیده یا یک نماد ، بشر همیشه زمانی که خود رو از بدو خلقت تنها دیده به اون جان پناه ، پناه برده و ازش کمک خواسته براش قربانی ها کرده در وصفش شعر سروده و داستان نوشته ، ( خدایان کوه المپ) .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 116
#28
Posted: 12 Jul 2014 22:01
فقط و فقط یه ابزاره مثل هزاران ابزار دیگه.
اما این ابزار دست کی بیفته و باهاش چیکار کنه مهمه...
مانند آچار : اگر دست صاحب کارش باشه مفید واقع میشه اما اگه دست یک کودک نابلد و کوته فکر باشه کار دست خودش میده.
در جای خودش میتونه به عنوان یه ابزار برای کنترل هوای نفسانی استفاده بشه البته اگر به روح آدم ضرر نرسونه....
♂♥♀ ♥♦♣♠ خدایا کمکم کن دیرتر برنجم ، زودتر ببخشم ، کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم ! ♥♦♣♠♂♥♀
ارسالها: 24568
#29
Posted: 12 Jul 2014 22:25
mahdiba: اگر دست صاحب کارش باشه مفید واقع میشه اما اگه دست یک کودک نابلد و کوته فکر باشه کار دست خودش میده.
در جای خودش میتونه به عنوان یه ابزار برای کنترل هوای نفسانی استفاده بشه البته اگر به روح آدم ضرر نرسونه..
کاملا" درسته.
این استفاده از خدا بعنوان ابزار باید شخصی باشه و به کل جامعه تعمیم داده نشه . یعنی کسی نخواد بزور دیگران رو هم در این کنترل شریک کنه .
متأسفانه این ابزار اغلب دست نا اهلش افتاده و بعضی اوقات باعث شده بنام خدا و رضایت اون و طبیعتا" دین بزرگترین تراژدی های بشری رقم زده بشه . ( انگیزاسیون ، یا کلیه جنگ های مذهبی) که صرفا" بخاطر تفاوت دیدگاه های خدا پرستی رخ داده . امام مسلمان بخاطر رضای خدای خودش جنگ کرده و آدم کشته ، کشیش کاتولیک بخاطر رضای خدای خودش به مخالفانش مهر جادوگری زده و زنده زنده در آتیش سوزونده ( سال ۱۶۰۰ میلادی جیوردانو برونو فیلسوف ایتالیائی بخاطر بیان عقایدش زنده زنده در آتش سوزانده شد .)
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 268
#30
Posted: 1 Aug 2014 23:20
خانم اندیشمند عکسی در تاپیک بی خدایی گذاشتن که نوشته :اگر میشد با انسانهای مذهبی بحث منطقی کرد اصلا انسان مذهبی باقی نمی ماند (هاوس). همان جا جواب دادم فرمودند اینجا جایش نیست که من قانونش را ندیدم خلاصه همینجا عرض کنم
خانم اندیشمند اینکه منطقی هستم یا نه قضاوتی ندارم. اندیشه ی من جایی برای ادعا ندارد. ولی سعی کرده ام منطقی و به قولی عاقلانه بحث کنم از وقتی یادم میاد داشتم بحث میکردم از حدود ۱۳ سالگی بحث میکردم و بزرگتر کوچکتر هم متوجه نبودم همش دنبال افکار مخالف بودم که شاید یه چیزی ببینند که من قبلا نمیدیدم تجربه ها و زندگی که کاملا متفاوت بوده ولی جهت اطلاع مدیر بخش مذهب هنوز مذهبی هستم مذهبی هستم که هیچ همینجوری دارم بیشتر عاشق اسلام میشم. یکی میگفت میدونی خوبیه علیرضا چیه؟ میشه همه چی رو زیر سوال برد و بازم همون طوری مثل قبل لبخند بزنه و باهات بحث کنه. الان لبخند زدم چون احساس میکنم دلت از یه جایی گرفته. از کسی یا کسانی شاید. البته عده ای همه ی زندگیشان ارثی و عادت است هر باوری داشته باشند نمیشود با آنها بحث کرد
خدا کند مهربانی رسمی شود که از قلبهای پاک میجوشد نه آنکه فریب و دروغی باشد که بر زبانها جاری می شود
------------------
ویرایش شده توسط: alirezadust