ارسالها: 444
#11
Posted: 17 Feb 2012 20:05
قبلا در بحثى كه در مؤرد صیغه داشتیم گفته بؤدى
یعنی ازش خارج شدى؟
در دستانت گرمای دست دیگری را احساس میکنم.راستش را بگوحقیقت چیست؟؟؟
ارسالها: 2470
#12
Posted: 17 Feb 2012 20:08
zoksi: قبلا در بحثى كه در مؤرد صیغه داشتیم گفته بؤدى
یعنی ازش خارج شدى؟
تمام سایت میدونن مخصوصا کسانی که در بخش مذهب قدیمتر بودن اعتقادات منو
گرچه فکر کنم این حرفا از این تاپیک خارج باشه..کلا من از اغازی که اینجا عضو شدم تا الان همه ی تاپیکهام مبنی بر بی خدایی و اعتقاد به عدم وجود خدا در هر شکل و اعتقادی هست.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 444
#14
Posted: 17 Feb 2012 20:21
باشه
اما من متؤجه نشدم
این تاپیك براى حمایت از شیطان پرستیه، مخالفت ؤ یا هر دو مورد؟
در دستانت گرمای دست دیگری را احساس میکنم.راستش را بگوحقیقت چیست؟؟؟
ارسالها: 128
#15
Posted: 18 Feb 2012 04:07
شیطان پرستی حماقت واقعی انسان رو میرسونه
واقعا بعضیا دنبال چه چیزایی میرن
نمیدونم به حالشون بخندم یا گریه کنم
منم با zoksiموافقم
بهتره به حالشون تاسف خورد
این كاربر به علت تخلف در قوانین انجمن بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 533
#16
Posted: 18 Feb 2012 17:18
شیطان پرستی (به انگلیسی: Satanism) یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکنند. دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند.
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشهای خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی میبینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون مادهگرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی میشوند.
انواع و رویکردهای شیطان پرستی
شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است. این شاخه از شیطانپرستی به پایهگذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده میشود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمیدانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.
در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل میدهند. به طور شفافی، آموزههای شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزههای یهودی-مسیحی نشئات گرفتهاست و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشتهاست.
شیطانپرستی لاویی
این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوان لاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شدهاست. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشتههای نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بودهاست. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود میداند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف میدانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایشهای انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی میدانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند
شیطان پرستی دینی
این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونهای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی، افسانهها، آیینهای متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن میباشد.
شرپرستان
این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط میشوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»، «قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند. این طرز فکر در کتاب «مالوس مالیفیکاروم» دسته بندی شدهاست.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالبی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.
فلسفه شیطانی
شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه میشود:
شیطان میگوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.
شیطان میگوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.
شیطان میگوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.
شیطان میگوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.
شیطان میگوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که میگوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربهای به طرف دیگر بزند.)
شیطان میگوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشامهای غیر مادی
شیطان میگوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفتهای روشنفکرانه، او را پستترین حیوانات ساختهاست.
شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته میشوند را ارائه میدهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر میشوند.
شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.
و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام بردهاست :
حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها دادهاید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون میپوساند) و کمبود محسنات.
لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامهای اخلاقی نیست، ولی راهنماییهای کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کردهاست :
هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیدهای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده کردهای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواستههایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
هرگز از چیزی که نیازی نداری در معرض آن باشی، شکایت نکن.
کودکان را آزار نده.
حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفتهای یا برای شکارشان.
وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.
منبع: ویکی پدیا
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 444
#17
Posted: 20 Feb 2012 20:06
exir27: undefined
تؤ از بندگى خدا در اؤمدى، شیطان پرست شدى ؤ بندگى شیطان رو مىكنى
اؤنؤقت مىگى آزادى؟
بردش شدى ؤ كؤركؤرانه ازش تبعیت مىكنى
بندگى پست ترین مؤجؤد
مؤجؤدى كه برات كؤچكترین ارزشى قائل نیست
در دستانت گرمای دست دیگری را احساس میکنم.راستش را بگوحقیقت چیست؟؟؟
ارسالها: 2470
#18
Posted: 20 Feb 2012 20:19
zoksi
اقای زوکسی وقتی نظری میدین با منطق و دلیل حرفتون رو بزنید...اینکه بر اساس تعصبتون لقب به یه چیزی و کسانی که بهش معتقدن بدین چیزی رو نشون نمیده جز تعصب بی منطق شما...
ایشون حرف درستی زدن گفتن چرا برای اثبات یه چیزی که بهش معتقد نیست و یا ازش رویگردان هست از گفته هایی که به اون چسز یا شخص نسبت میدین استفاده میکنید و بعدشم میایید به به و چه چه می کنید که چه منطق محکمی.اون منطق برای شمایی که پیرو قران هستی محکمه و برای یکی که بهش معتقد نیست بدون ارزش منطقی هست.
ایشون هم میتونن به خدای شما توهین کنند و همین نسبت ها رو بدن چون شما به خودت اجازه دادی به چیزی که بهش عقیده داده توهین کنی
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 533
#19
Posted: 20 Feb 2012 20:22
آيا يزيديان كه در غرب ايران و برخي كشورهاي غربي ايران زندگي ميكنند شيطانپرست هستند؟
شيطانپرستي در غرب ايران ارتباطي با شيطانپرستي آنتوان لاوي حداقل در نوع فرقهگرايي ندارد. چرا كه يزيديان كه شيطانپرستان غرب ايران هستند، بسيار قديميتر از شيطانپرستي آنتوان لاوي هستند. چرا كه قدمت آن به قرن پنجم هجري برميگردد. و بزرگ اين فرقه فردي به نام عديبن مسافر ميباشد.
يزيديان از شيطانپرستان امروزي كه با عنوان سيطينيسم شناخته ميشوند تفاوتهاي اساسي دارند. يزيديان قائل به تقديس ملك طاووس ميباشند. و اعتقاد دارند او همان شيطان (ابليس) است كه از درگاه خداوند رانده شده و از اين جهت كه اولين كسي بود كه بناي مخالفت با خداوند را گذاشت و از او باج خواهي كرد قابل تحسين و تقديس است.يزيديان آداب خاص خود را دارند كه هرچند تا حدودي با آداب اسلامي شباهتهايي دارد .
پيروان اين فرقه عموماً از كردها هستند كه در كشورهاي ايران، عراق و تركيه سكونت دارند.
آيا شيطان پرستان نمادهاي خاصي دارند؟
نمادهاي شيطان پرستي عبارتند از: صليب وارونه، ستاره پنج پر وارونه(پنتاگرام)، کردنادو(دست شيطان)، آنخ(نماد گروههاي فمينيستي)، علامت گرز و جمجمه، عدد 666 يا FFF، علامت X (برگرفته از فراماسونري و کابالا)، تبر وارونه(نماد وايکينگ ها) و...
عدد 2012 يکي از اعداد مقدس شيطان پرستان به حساب مي آيد. چرا که طبق آموزه هاي شيطان پرستي سال 2012 سال آغاز حکومت شيطان بر روي زمين است. و آنها معتقد هستند، عيسي مسيح و خداوند در اين سال کشته شده و شيطان اختيار عالم را در دست خواهد گرفت.
واقعا چه فرقي هست بين خدا و شيطان هر دو فقط يه واژه است و فقط توي ذهن ما وجود دارند که يکي مطرود و يکي مقدس پنداشته ميشه چيزي که اصل هست انسانيت هست که به همه اين خرافات ارجحيت داره
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 444
#20
Posted: 20 Feb 2012 20:28
اگر مؤجؤدى كه تنها هدفش به تباهی كشیدن نسل بشر است ارزش احترام داره
احترام بزارین تا خسته بشین
در دستانت گرمای دست دیگری را احساس میکنم.راستش را بگوحقیقت چیست؟؟؟