ارسالها: 533
#121
Posted: 19 May 2012 18:31
mahmudkhm: من نگفتم وارد گفتگو نشو من بهتون گفتم همينطوري بدون اطلاع از موضوع وارد نشو اول بدون دو طرف راجب چي بحث ميکنند بعد بيا!
شما از کجا ميدوني بنده بدون اطلاع وارد بحث شدم بنده قبل از اينکه وارد بحث بشم قبلا زواياي به بحث رو ميسنجم بعد وارد بحث ميشم
mahmudkhm: بنده خدا چرا لقمه رو دور گردن ميچرخوني نرم افزار هم تشکيل شده از مجموعه قوانين و دستوراتي که براي اجرا لازمه تا شما به هدف برسي !
اون دور گردن نيست ميگن لقمه رو دور سرت نچرخون
نرم افزار يه مشت نوشته و سمبل که توسط برنامه نويس نوشته ميشه (توجه کن نوشته ميشه ) آيا قوانين توسط خدا نوشته ميشه (خدايا اين قانون گرانش رو کجا نوشته اي گم نشه)
mahmudkhm: خوانندگان محترم شما خودتون قضاوت کنيد اين آقا مغلطه ميکنه يا من ؟!
طرف هنوز معني مثال رو نمي دونه
ببين دوست عزيز شما اومدي خدا را به يه برنامه نويس و قوانين طبيعت رو به زبان برنامه نويسي(نوشته و سمبل) تشبيه کردي
ما انسانها وقتي يه چيزي را به چيز ديگر تشبيه ميکنيم بايد وجه تشابه اي توش ببينيم بين خدا و برنامه نويس چه وجه تشابه اي وجود دارد يا بين قوانين طبيعت يا زبان برنامه نويسي (نوشته و سمبل)
اين مثال شما يه قياس مع الفارقه
مثلا بنده بيام بگم
دولت مثل يه خانواده بزرگ ميماند
اين مثال بنده اشتباه است چون بنده در اينجا اومدم دولت را با يه خانواده تشبيه کردم اين مثال به اين دليل اشتباه است که اگر دولت دچار مشکل اقتصادي شود ميتواند براي برون رفت اسکناس چاپ کند ولي آيا در خانواده وقتي مشکل اقتصادي پيش بيايد آيا سرپرست خانواده ميتواند اسکناس چاپ کند مسلما خير پس همين وجه تضاد ميشه دليل بر اشتباه بودن مثال و اين مثال شما ميشه قياس مع الفارق
شما در مثالتان خدا را به يه برنامه نويس تشبيه کردي چه وجهه تشابه اي وجود دارد آيا خداي شما مثل انسان از عالم ماده است که شما مذهبيون عادت داريد او رو به عالم ماده ربط بدهيد (تضاد)
آيا قوانين طبيعت يه مشت نوشته و سمبل هستند چه وجهه تشابه اي بين قوانين طبيعت و زبان برنامه نويسي وجود دارد (تضاد).
اين مثال شما صرفا تخيلات شما است.
mahmudkhm: مردم جاهليت به پيامبر ميگفتن اين خدايي که ميگي خيلي بزرگه ، پس چرا ما نمي بينيم ؟به ما نشونش بده !
حالا اين آقا مي خواد مدارات مجتمع سنگ و خاک رو ببينه
ميبينم که دوباره داري مغلطه ميکني
من کي گفتم ميخوام مدارات مجتمع سنگ و خاک رو ببينم بنده اينو گفتم
oshinam: انسان براي دستور دادن به سخت افزار (که شامل مدارات مجتمع و .........) از نرم افزار استفاده ميکند ايا اشيا مثل سنگ و خاک هم مدارات مجتمع دارند .
اين يعني چي ؟؟؟
يعني اينکه مگه ميشه اشيا هم مدارات مجتمع داشته باشند (دارم نفي ميکنم)
ولي شما مثل اينکه تاييد ميکني خيلي هم از شما بعيد هم نيست که تاييد کني چون وقتي خدا را برنامه نويس تصور کني الکترون و پرتون رو هم مدارات مجتمع در نظر ميگيري
mahmudkhm: بله هر اتم تشکيل شده از هسته و الکترون و نوترون و پروتون که مثل يه مدار دور هسته ميچرخن!
تمامي اجسام در پيرامون ما از اتم تشکيل شده اند و هسته هر اتم از نوترون پرتون و الکترون تشکيل شده است .
حالا ايا شما ميتوني به يه تکه سنک که از تعداد بسيار زيادي مولکول و اتم تشکيل شده با برنامه نويسي دستور بدهي دور خودش بچرخد.
مدارات مجتمع چه ربطي به اتم و الکترون و پروتون داره (هر گردي که گردو نيست)
mahmudkhm: بيا ! تا ميرسن بن بست ميگن وهابي!
شما اين وهابيت رو تعريف کن ببينم يعني چي؟ اصلا اصول وهابيت با اصول اهل سنت رو مقايسه کن!
به نظرم اگه اين کلمه ( وهابي) نبود همين که ميرسيدين به بن بست سرتون رو ميکوبيدين به ديوار
اهل سنت به چهار شاخه اصلي حنفي، حنبلي، شافعي و مالکي تقسيم مي شوند وهابيت نيز يکي از فرقه هايي است که خود را منتسب به حنبليها مي دانند ابن تيميّه(موسس اصلي فرقه وهابيت) حنبلى مذهب بود .
اهل سنت معتقدند كه ابن‌تيميه، مشبّهه بود.
اهل سنت، مشبّهه را كافر مي‌دانند. ابن‌تيميه صراحت دارد كه خداي عالم، داراي دست و پا و چشم و صورت است.
پس بگو چرا فکر ميکني خدا برنامه نويسي ميکنه ببخشيد حواسم نبود که شما اعتقاد داري که خدا دست داره
mahmudkhm: فقط ميگيم خداوند دست داره چون خودش گفته ولي اينکه چطوريه ، الله و اعلم
پس خدا با دو تا دستاش برنامه نويسي ميکنه
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 533
#122
Posted: 19 May 2012 18:34
mahmudkhm: اگه روزي اثبات بشه تو اون سياره حيات وجود داره باز يه بهونه ديگه ميارين !
همانطور که با اثبات حيات در کره مريخ باز هم بهونه ميارين!
توي سياره زهره آهن ذوب ميشه حياتش کجا بوده البته شايد حياط داشته باشد .
هنوز اثبات نشده که توي مريخ حيات وجود داره اگر هم وجود داشته باشه تازه اين صحبت بنده رو تاييد ميکنه چون بعد از زمين مريخ ميتونه بهترين گزينه براي پرورش حيات باشه چون بعد از زمين بهترين شرايط رو دارد.
mahmudkhm: براي اينکه من و شما بتونيم زندگي کنيم براي اينکه از نفت براي انرژي و بقامون استفاده کنيم !
حتما مي دوني نفت چگونه بوجود مياد؟!
دوست عزیز این خیلی ساده لوحانه است اگر فکر کنیم چرخه تکامل و فرگشت شکل گرفته تا نفت برای ما بوجود بیاید
یعنی در زمان پیامبرتون که هنوز نفت کشف نشده نبود بقا انسانها با خطر روبرو بوده است
اينها بهانه است اگر نفت نبود انسان هوشمند از انرژيهاي جايگزين استفاده ميکرد اگر ميبيني از نفت استفاده ميکنيم براي اينکه فعلا ارزانترين انرژي هست و چون توي دستمان بوده و ارزان بوده ديگه تنبليمون اومده دنبال انرژيهاي ديگر برويم.
mahmudkhm: چون شما از درکش عاجزي اين سوال رو مي پرسي!
الان شما مثل انسانهاي نخستيني ! اگه به اونا ميگفتن يه روزي انسان ميره کره ماه يا ميگفتن انسان ميپره همين جوابها و استدلالهاي شما رو ميداد.
پس چون مغز شما از درک اتفاقات ماوراء الطبيعه عاجزه اين سوالات براتون پيش مياد و اين دليل نميشه که وجود نداره
دوست عزیز چون درک شما عاجز است به پاسخ دادن به سوال بنده شما این حرف را میزنی .
دوست عزیز مقصر نیستی وقتی درکت اینو بهت میگه که دلیل علم تکامل و فرگشت برای نفت هست توقع بیشتری از شما برای پاسخ دادن منطقی به سوالات نمی توان در نظر گرفت.
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 533
#125
Posted: 20 May 2012 15:00
mahmudkhm: خوب حالا من با این آیاتی که آوردم وهابی هستم اگه اینطوریه تمام اهل سنت وهابین !
حالا شما بدون مدرک میگی ابن تیمیه برای خدا تشابه قرار داده ، میشه نص سخن ابن تیمیه رو از کتابش بیاری همه ببینن واقعا اون مشبه بوده؟!
در ضمن شما میگی وهابیت ! یعنی باید کسی موسس این فرقه بوده باشه که اسمش همونه آیا بابای ابن تیمیه وهاب بوده؟
اینی که آخوندها میگن در اصل محمد ابن عبدالوهاب ه که وهاب اسم خودش نیست و اسم باباشه ! حالا چرا اسم باباش رو روی فرقه پسرش گذاشتن الله اعلم ! در اصل باید میذاشتن فرقه محمدیه!
در ضمن ابن تیمیه چند صد سال قبل از محمدبن عبدالوهاب زندگی کرده هیچ ریطی به هم ندارن مگر اینکه قبول کنی همانطور که گفتم تمام اهل سنت وهابی هستند!
شما میگی اهل سنت معتقدند ابن تیمیه کافره که اینم جهل شما از رو میرسونه ! در حالی که در هر محفلی از اهل سنت اسم ابن تیمیه میاد میگن شیخ الاسلام ابن تیمیه
ببین دوست عزیز بنده بی دین هستم و برای بنده مهم نیست بنیانگذار وهابیت عبدالوهاب بوده یا ابن تیمیه بنده خودم را در بند اسامی نمیکنم بنده عادت دارم قبل از اینکه در مورد چیزی نظر بدهم کمی در موردش تحقیق میکنم البته کتمان نمیکنم بسیاری از سایتها ایرانی مطالبی رو که مینویسند مغرضانه هست در مورد ابن تیمیه چون تفکرات ضد تشیع داشته شاید به این دلیل در موردش دروغپردازی شده باشه توجه کن میگم شاید نه حتما ولی این مطالب زیر انتقادات بزرگان اهل سنت هست که با منبع ذکر شده است حالا چه مقدار میتونه واقعیت داشته باشه بنده بی اطلاع هستم.
انتقادات بزرگان اهل سنّت از «ابن تیمیّه»
برخى از شخصیّتهاى بزرگ اهل سنّت و معاصر «ابن تیمیّه»، مطالب وى را به نقد کشیده، و برخى کتابهایى مستقلّ در بطلان آراى او تألیف کردند، مانند: «تقى الدین سُبکى» که دو کتاب به نامهاى «شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام» و «الدرّة المضیّة فی الردّ على ابن تیمیّة» نوشت.
1 ـ انتقاد تند ذهبى از ابن تیمیّه:
«ذهبى» دانشمند بلند آوازه عصر «ابن تیمیّه» در نامه اى خطاب به وى مى نویسد:
«یا خیبة! من اتّبعک فإنّه معرض للزندقة والإنحلال .. فهل معظم أتباعک إلاّ قعید مربوط، خفیف العقل، أو عامیّ، کذّاب، بلید الذهن، أو غریب واجم قویّ المکر، أو ناشف صالح عدیم الفهم، فإن لم تصدّقنی ففتّشهم وزِنْهم بالعدل ... إلى متى تمدح کلامک بکیفیّة لا تمدح بها واللّه أحادیث الصحیحین، یا لیت أحادیث الصحیحین تسلم منک، بل فی کلّ وقت تغیر علیها بالتضعیف والإهدار أو بالتأویل والإنکار، أما آن لک أن ترعوی ؟ أما حان لک أن تتوب وتُنیب؟ أما أنت فی عشر السبعین وقد قرب الرحیل ، بلى واللّه ما أذکر أنّک تذکر الموت، بل تزدری بمن یذکر الموت، فما أظنّک تقبل على قولی وتصغی إلى وعظی، فإذا کان هذا حالک عندی وأنا الشفوق المحبّ الوادّ، فکیف حالک عند أعدائک ، وأعداؤک واللّه فیهم صلحاء وعقلاء وفضلاء کما أنّ أولیاءک فیهم فجرة کذبة جهلة (منبع:الإعلان بالتوبیخ: 77. تکملة السیف الصقیل، ردّ ابن زفیل: 218)
اى بى چاره، آنان که از تو متابعت مى کنند در پرتگاه زندقه و کفر و نابودى قرار دارند، نه این است که عمده پیروان تو عقب مانده، گوشه گیر، سبک عقل، عوام، دروغگو، کودن، بیگانه، فرومایه، مکّار، خشک، ظاهر الصلاح، و فاقد فهم هستند. اگر چنانچه سخن مرا قبول ندارى آنان را امتحان کن، و با مقیاس عدالت بسنج.
تا کى سخنان نا شایست خود را بالاتر از احادیث صحیح بخارى، و صحیح مسلم مى شمارى؟ اى کاش احادیث آن دو کتاب از اعتراض تو در امان مانده بود، تو بعضى اوقات آنها را تضعیف کرده و بى ارزش مى کنى و یا توجیه نموده و انکار مى کنى!!
آیا وقت آن نرسیده است که از جهل و نادانى دست بردارى و توبه کنى؟ بدان که مرگت نزدیک شده است، بخدا قسم گمان نمى کنم تو به یاد مرگ باشى، بلکه کسانى را که به یاد مرگ هستند تحقیر مى کنى! ... تو با من که دوستت هستم این چنین برخورد مى کنى پس با دشمنانت چه خواهى کرد.
به خدا سوگند درمیان دشمنانت، افراد صالح و شایسته و عاقل و دانشور فراوان هستند، چنان که در بین دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بى عار زیاد به چشم مى خورند.
2 ـ ابن حجر عسقلانى و نسبت نفاق به ابن تیمیّه:
«وافترق الناس فیه شیعاً، فمنهم من نسبه إلى التجسیم، لما ذکر فی العقیدة الحمویّة والواسطیّة وغیرهما من ذلک کقوله: إنّ الید والقدم والساق والوجه صفات حقیقیّة للّه، وأنّه مستو على العرش بذاته.
ـ إلى أن قال ـ : ومنهم من ینسبه إلى الزندقة، لقوله: النبیّ ( صلّى اللّه علیه وسلّم ) لا یستغاث به، وأنّ فی ذلک تنقیصاً ومنعاً من تعظیم النبیّ (صلّى اللّه علیه وسلّم).
ـ إلى أن قال ـ : ومنهم من ینسبه إلى النفاق، لقوله فی علیّ ما تقدّم - أی أنّه أخطأ فی سبعة عشر شیئاً - ولقوله: إنّه - أی علیّ - کان مخذولاً حیثما توجّه، وأنّه حاول الخلافة مراراً فلم ینلها، وإنّما قاتل للرئاسة لا للدیانة، ولقوله: إنّه کان یحبّ الرئاسة، ولقوله: أسلم أبو بکر شیخاً یدری ما یقول، وعلیّ أسلم صبیّاً، والصبیّ لا یصحّ إسلامه، وبکلامه فی قصّة خطبة بنت أبی جهل ... فإنّه شنع فی ذلک، فألزموه بالنفاق ، لقوله صلّى اللّه علیه وسلّم: ولا یبغضک إلاّ منافق» (منبع:الدرر الکامنة فی أعیان المائة الثامنة: 1/155)
بزرگان اهل سنّت در رابطه با «ابن تیمیّه» نظریّه هاى مختلفى دارند، بعضى معتقدند که وى قائل به تجسیم است، زیرا او در کتاب «العقیدة الحمویّة» براى خداوند تعالى دست و پا، ساق پا و صورت، تصوّر کرده است.
و بعضى به سبب مخالفت او با توسّل و استغاثه به رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، که این نیز تنقیص مقام نبوّت، و مخالفت با عظمت حضرت به حساب مى آید، وى را زندیق و بى دین دانسته اند.
و بعضى بجهت سخنان زشتى که در باره امیر مؤمنان(علیه السلام) بیان داشته وى را منافق دانسته اند.
چون وى گفته است: على بن أبی طالب بارها براى به دست آوردن خلافت تلاش کرد، ولى کسى او را یارى نکرد، جنگهاى او براى دیانت خواهى نبود، بلکه براى ریاست طلبى بود، اسلام ابوبکر، از اسلام على که در دوران طفولیّت صورت گرفته با ارزشتر است، و همچنین خواستگارى على از دختر أبو جهل نقص بزرگى براى وى بشمار مى رود.
تمامى این سخنان نشانه نفاق اوست، چون پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم)به على (علیه السلام)فرموده است: جز منافق کسى تو را دشمن نمى دارد.
3 ـ سُبْکى، ابن تیمیّه را بدعت گزار مى داند:
سُبکى متوفّاى سال 756 هجرى، از دانشمندان بلند آوازه اهل سنّت و معاصر «ابن تیمیّه» مى نویسد:
«لمّا أحدث ابن تیمیّة ما أحدث فی أصول العقائد، ونقض من دعائم الإسلام الأرکان والمعاقد، بعد أن کان مستتراً بتبعیّة الکتاب والسنّة، مظهراً أنّه داع إلى الحقّ، هاد إلى الجنّة، فخرج عن الاتّباع إلى الابتداع، وشذّ عن جماعة المسلمین بمخالفة الإجماع، وقال بما یقتضی الجسمیّة والترکیب فی الذات المقدّسة، وأنّ الافتقار إلى الجزء لیس بمحال، وقال بحلول الحوادث بذات اللّه تعالى ... فلم یدخل فی فرقة من الفرق الثلاثة والسبعین التی افترقت علیها الأمّة، ولا وقفت به مع أمّة من الأمم همّة»(منبع:الدرّة المضیئة: 5)
او در پوشش پیروى از کتاب و سنّت، در عقاید اسلامى بدعت گذاشت، و ارکان اسلام را درهم شکست، او با اتّفاق مسلمانان به مخالفت بر خاست، و سخنى گفت که لازمه آن جسمانى بودن خدا و مرکّب بودن ذات اوست، تا آنجا که ازلى بودن عالم را ملتزم شد و با این سخنان حتى از 73 فرقه نیز بیرون رفت.
4 ـ ابن حجر مکّى، ابن تیمیّه را گمراه و گمراه گر مى شمارد:
«ابن حجر مکّى» از دانشمندان بزرگ اهل سنّت و مورد قبول وهّابیّت در باره «ابن تیمیّه» مى نویسد:
«ابن تیمیّة عبد خذله اللّه، وأضلّه وأعماه، وأصمّه وأذلّه، وبذلک صرّح الأئمّة الذین بیّنوا فساد أحواله وکذب أقواله ... وأهل عصرهم وغیرهم من الشافعیّة والمالکیّة والحنفیّة، ولم یقتصر اعتراضه على متأخّری الصوفیّة، بل اعترض على مثل عمر بن الخطّاب وعلیّ بن أبی طالب رضی اللّه عنهما.
والحاصل أنّه لا یقام لکلامه وزن بل یرمی فی کلّ وعر وحزن، ویعتقد فیه أنّه مبتدع، ضالّ، مضلّ، غال، عاملها اللّه بعدله، و أجارنا من مثل طریقته»(منبع:الفتاوى الحدیثة: 86)
خدا اورا خوار و گمراه و کور و کر کرده است، و پیشوایان اهل سنّت و معاصرین وى از شافعیها، و مالکیها، و حنفیها، بر فساد افکار واقوال او تصریح دارند، اعتراض وى حتى عمر بن خطاب و على بن أبی طالب (علیه السلام) را نیز در بر گرفته است ... سخنان «ابن تیمیّه» فاقد ارزش بوده، واو فردى بدعت گذار، گمراه، و گمراهگر و غیر معتدل است، خداوند با او به عدالت خود رفتار نماید، و ما را از شرّ عقیده و راه و رسم وى حفظ نماید.
5 ـ اطلاق شیخ الإسلام به ابن تیمیّه کفر است:
«شَوکانى» از علماء بزرگ اهل سنّت مى گوید:
«صرّح محمّد بن محمّد البخاری الحنفیّ المتوفّى سنة 841 بتبدیعه ثمّ تکفیره، ثمّ صار یصرّح فی مجلسه: إنّ من أطلق القول على ابن تیمیّة أنّه شیخ الإسلام فهو بهذا الإطلاق کافر»(منبع: البدر الطالع: 2/260)
محمّد بخارى حنفى متوفّاى سال 841 در بدعت گذارى و تکفیر «ابن تیمیّه» بى پرده سخن گفته است، تا آنجا که در مجلس خود تصریح نموده است، که اگر کسى «ابن تیمیّه» را «شیخ الاسلام» بداند، کافر است.
عوامل انزواى «ابن تیمیّه» وعلل گسترش مجدّد افکار او
افکار باطل «ابن تیمیّه» در منطقه شامات که مهد علم و دانش بود، با انتقادات و اعتراضات علماء و دانشمندان مذاهب مختلف مواجه شد، که در نتیجه باعث انزواى «ابن تیمیّه»، و افکار و عقاید وى نیز به بوته فراموشى سپرده شد.
ولى در قرن 12 این افکار در منطقه نجد که از تمدّن و فرهنگ بى بهره بود، مجدّداً منتشر شد، و پس از آن سعودى با پشتیبانى قدرتهاى استعمارى، به ترویج آن پرداخت.
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 533
#126
Posted: 20 May 2012 15:03
mahmudkhm: از پاسختون مشخص بود !لطفا دوباره همان پست خودتان را بخوانيد. شما بدون مقدمه منو به شريک قائل شدن براي خدا متهم کرديد ! در حالي که من اصلا چنين نظري ندارم!
ببين دوست عزيز بنده ميدونم شما به يه خدا اعتقاد داري بنده شما رو متهم کردم نه به اينکه براي خدا شريک قائل شدي بنده صرفا شما رو متهم کردم به اينکه سوتي دادي
mahmudkhm: نگا !به اين ميگن مغلطه !انسان اين نوشته ها رو مينويسه ، درست ميکنه يا وضع ميکنه بازي با کلماته ! بهر حال انسان سخت افزار رو وادار ميکنه در چهارچوب اون نرم افزار کار کنه ، سخت افزار براي خودش يه ماده بي جانه !واينکه خداوند کجا مينويسه همون چيزيه که شما از درکش عاجزي!
mahmudkhm: من فقط بيان کردم که يک عامل غير هوشمند قادر نيست قوانين رو وضع کنه يعني کامپيوتر نمي تونه براي خودش سيستم عامل بنويسه يا يه عامل تصادفي ديگه در اين کار دخيل نيست مثل شما که ادعا ميکني قوانيني مثل گرانش و جاذبه از ازل بوده!بلکه در پس اين کامپيوتر بايد يه عامل هوشمند باشه تا اين کامپيوتر کار کنه !من هم ميدونم قياس انسان با خدا مع الفارقه اما براي عقل آدمي که گاهي اوقات هنگ کرده بايد اين چنين مثالهايي زد!
ببين دوست عزيز شما در اينجا اومدي پيش خودت يه تصور شخصي کردي و خدا رو قياس کردي با يه برنامه نويس و قوانين طبيعت رو قياس کردي با زبان برنامه نويسي و بر اساس اين قياس براي خودت نتيجه گيري کردي.
ايرادايي که به فرض و قياس شما وارد است
1-قياس مع الفارق:
شما چيزهايي رو با هم قياس کردي که اصلا با هم وجه تشابه ندارند پس اين مثال شما اشتباه است و قياس مع الفارق هست حتی خودتان هم پذیرفته اید
2- شما يه ادعاي خودتان اهل سنت هستي در قران آمده است
لَيْسَ کَمِثْلِهِى شَىْءٌ (شورى آيه11)
وَ لَمْ يَکُن لَّهُو کُفُوًا أَحَدُ (إخلاص آيه 4)
مى باشد که خداوند را از هر گونه تشبيه به مخلوقات باز داشته است. (تشبیه خدا به برنامه نویس)
دقيقا همان مشکلي که تشيع و اهل سنت با وهابيت دارند.
3-سفسطه مصادره به مطلوب
شما در اينجا بر اساس يه فرض شخصي که اشتباه (قياس مع الفارق)است فرضهاي بعدي رو کردي و بر اساس اون فرضيات نتيجه گيري کردي پس وقتي فرض اشتباه است نتيجه گيري هم اشتباه است شما در اينجا از سفسطه مصادره به مطلوب استفاده کرده اي
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 533
#127
Posted: 20 May 2012 15:05
mahmudkhm: آیه ۲۲ و ۲۳ سوره قیامت در جزء ۲۹ می فرماید:
چهره هایی در آن روز شاداب و با طراوتند و به سوی پروردگارشان نگاه میکنند
وهمچنین در آیه ۶۴ سوره مائده جزء ششم میفرماید:
و یهود گفتند ، دستهای خدا بسته است دستهایشان بسته باد و به سزای این گفتارشان از لطف خدا دور شوند ، بلکه دو دست خدا گشوده است
من این آیات رو بیان کردم ولی نگفتم که صورت خدا چه شکلیه یا دو دست خدا درازه ، پهنه یا چندتا انگشت داره یعنی تشبیه نکردم ، فقط به اونچه خداوند گفته بسنده کردم
بله صحبت شما یکی از تناقضات دیده شده در قرآن هست
شما وقتی میگی الله دست داره داری اونو محدود در بعد مکان میکنی درسته که شما برای دست الله هیچ گونه جنسی رو تصور نمیکنی ولی اونو محدود کردی پس دست راست خدا اینطرفه دست چپش اونطرف پس پا و سرو صورت هم یه طرف در بعدهای مکان قرار میگیرند قوانین طبیعت در حتی جزئی ترین قسمت یه مولکول یعنی اتم وجود داره قوانین که دست و پا نداره که در بعد مکان قرار بگیره در صورتی که الله شما که دست داره در بعد قرار گرفت پس الله شما در آن واحد نمی تونه در همه جا باشه
اینجا قوانین از الله شما برتر هست در نتیجه این الله شما نمی تونه خدا باشه چون در بعد مکان قرار گرفت به واسطه دو دستش
بنده جواب شما را قبلا هم داده ام
https://www.looti.net/11_25_70.html
پست ۶۸۹
mahmudkhm: دوست من چه فرقی میکنه شما هر انرژیی که می خواهی بیار خداوند در اختیارت گذاشته تا استفاده کنی ، حالا اون انرژی برات از زیر زمین بیاد یا از آسمون !
دوست عزیز بحث ما در مورد علت وجود تکامل و فرگشتهای پی در پی بود که شما گفتید علتش نفت هست و بنده دلایلم رو در مورد اشتباه بود فرض شما عنوان کردم و گفتم این ساده لوحانه است اگر فکر کنیم تکامل و فرگشت چهار میلیارد ساله روی زمین به علت نفت باشد
اما متوجه نشدم شما چطور از علم تکامل و فرگشت و پیدایش نفت و زیر زمین رسیدی به آسمون
mahmudkhm: ببین جانم شما وقتی کم میاری باز هم می خواهی هر طور شده ادامه بدی اینو از بحثهات با خانم مریم در تاپیک " آیا در اسلام به مقام زن توهین شده" هم براحتی میشه فهمید، من نمی خوام تو اون بحث شرکت کنم ولی نظراتتون رو خوندم و نظرات خانم مریم رو کاملا منطقی تر از نظرات شما دیدم ولی اصلا حاضر نیستید کوتاه بیایید! و این جالبه؟
از قدیم گفتن " نرود میخ در آهن سخت"
ببین دوست عزیز شما بحثی را که بین من و یکی از دوستان در تاپیک دیگری مطرح شده و اصلا ربطی به این تاپیک نداره و صرفا یه سوء تفاهم هست که بین بنده و ایشان پیش اومده است رو در این تاپیک مطرح میکنی
این یعنی چی ؟یعنی اینکه شما توی بحث با بنده به استیصال رسیدی و برای برون رفت و توجیه خودت دست به سیاه بازی میزنی.
یه مثل معروف هست که میگه طرف از دیگران برای خودش مایه میذاره
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 469
#129
Posted: 21 May 2012 04:59
آقای oshinam
خیلی بده انسان بدون تحقیق مطالبی رو از یه جایی کپی کنه و بزاره تو سایت !
در حالی که ادعای تحقیق دارید.
oshinam: بنده عادت دارم قبل از اینکه در مورد چیزی نظر بدهم کمی در موردش تحقیق میکنم
مطالب و آدرسهایی که شما نقل کردید در مورد ابن تیمیه همه از سایتهای تشیع گرفتین !
مثل:
http://yaali121.blogfa.com/cat-46.aspx
http://zaman.vcp.ir/contactus.php?newsid=sa51b
و سایتهای دیگه ، جالب اینجاست که خودتون ازعان دارید اونها مغرضانه مینویسند!
oshinam: البته کتمان نمیکنم بسیاری از سایتها ایرانی مطالبی رو که مینویسند مغرضانه هست در مورد ابن تیمیه چون تفکرات ضد تشیع داشته شاید به این دلیل در موردش دروغپردازی شده باشه توجه کن میگم شاید نه حتما
بهتره اول یکی دو کتاب از ابن تیمیه گیر بیاری خودت مستقیم مطالعه کنی بعد بیای نظر بدی ، این میشه تحقیق!
oshinam: شما يه ادعاي خودتان اهل سنت هستي در قران آمده است
لَيْسَ کَمِثْلِهِى شَىْءٌ (شورى آيه11)
وَ لَمْ يَکُن لَّهُو کُفُوًا أَحَدُ (إخلاص آيه 4)
مى باشد که خداوند را از هر گونه تشبيه به مخلوقات باز داشته است. (تشبیه خدا به برنامه نویس)
عزیزم خداوند میگه ، مهربانم ، توانا هستم یا دیگر صفات حالا اگه من بگم فلانی مهربونه یا قدرتمنده برای خدا شریک قرار دادم ؟!
برادر من ، شما از درک خدا عاجزی من برات مثال زمینی آوردم چون مثالهای فرا زمینی در شما اثری نداره!
oshinam: بله صحبت شما یکی از تناقضات دیده شده در قرآن هست
شما وقتی میگی الله دست داره داری اونو محدود در بعد مکان میکنی درسته که شما برای دست الله هیچ گونه جنسی رو تصور نمیکنی ولی اونو محدود کردی پس دست راست خدا اینطرفه دست چپش اونطرف پس پا و سرو صورت هم یه طرف در بعدهای مکان قرار میگیرند قوانین طبیعت در حتی جزئی ترین قسمت یه مولکول یعنی اتم وجود داره قوانین که دست و پا نداره که در بعد مکان قرار بگیره در صورتی که الله شما که دست داره در بعد قرار گرفت پس الله شما در آن واحد نمی تونه در همه جا باشه
حالا کی گفته خدا دست راست و چپ داره که شما راست و چپ تعریف کردی ؟ این حرف شما جسمانیت برای خداست .
خداوند دو دست داره ولی کیفیتش مشخص نیست راسته ، چپه ، بالاست ، پشت یا هرچی رو ما نمی دونیم فقط میگیم داره چون خودش گفته دو دست!
oshinam: ببین دوست عزیز شما بحثی را که بین من و یکی از دوستان در تاپیک دیگری مطرح شده و اصلا ربطی به این تاپیک نداره و صرفا یه سوء تفاهم هست که بین بنده و ایشان پیش اومده است رو در این تاپیک مطرح میکنی
این یعنی چی ؟یعنی اینکه شما توی بحث با بنده به استیصال رسیدی و برای برون رفت و توجیه خودت دست به سیاه بازی میزنی.
من کجا بحث شما رو مطرح کردم من فقط به عنوان آدرس گفتم شما در فلان جا با فلان کس فقط کل کل میکنی و از راه منطقی وارد نمیشی !
oshinam: یه مثل معروف هست که میگه طرف از دیگران برای خودش مایه میذاره
ببین خیلی از نظرات اون خانم کاملا غلطه اما شما نمیتونی ثابت کنی، من بسیاری از حرفهای اونو براحتی رد میکنم و لازم نیست از کسی مایه بزارم.
اشخاصی مثل آقای shirshah تا حالا بحث هاشون منطقی بوده با اینکه تا حدودی با هم اختلاف هم داشتیم ، این حرف من کجاش مایه گذاشتن بحساب میاد؟!
من قصد کل کل با شما رو ندارم برای همین بیشتر از این باهاتون ادامه نمی دم ، باشد که مراجعین به تاپیک خودشون درباره بحث ما قضاوت کنند
ویرایش شده توسط: mahmudkhm
ارسالها: 533
#130
Posted: 21 May 2012 17:37
mahmudkhm: آقاي oshinam
خيلي بده انسان بدون تحقيق مطالبي رو از يه جايي کپي کنه و بزاره تو سايت !
در حالي که ادعاي تحقيق داريد.
oshinam: بنده عادت دارم قبل از اينکه در مورد چيزي نظر بدهم کمي در موردش تحقيق ميکنم
مطالب و آدرسهايي که شما نقل کرديد در مورد ابن تيميه همه از سايتهاي تشيع گرفتين !
مثل:
http://yaali121.blogfa.com/cat-46.aspx
http://zaman.vcp.ir/contactus.php?newsid=sa51b
و سايتهاي ديگه ، جالب اينجاست که خودتون ازعان داريد اونها مغرضانه مينويسند!
oshinam: البته کتمان نميکنم بسياري از سايتها ايراني مطالبي رو که مينويسند مغرضانه هست در مورد ابن تيميه چون تفکرات ضد تشيع داشته شايد به اين دليل در موردش دروغپردازي شده باشه توجه کن ميگم شايد نه حتما
بهتره اول يکي دو کتاب از ابن تيميه گير بياري خودت مستقيم مطالعه کني بعد بياي نظر بدي ، اين ميشه تحقيق!
دوست عزيز بنده چون مطمئن بودم شما دنبال بهانه میگردی مطالب را با منابع اهل سنت گذاشته ام شما اگر ميتوني منابع رو رد کن.
mahmudkhm: عزيزم خداوند ميگه ، مهربانم ، توانا هستم يا ديگر صفات حالا اگه من بگم فلاني مهربونه يا قدرتمنده براي خدا شريک قرار دادم ؟!
برادر من ، شما از درک خدا عاجزي من برات مثال زميني آوردم چون مثالهاي فرا زميني در شما اثري نداره!
بنده ميگم در سوره قراني که تو بهش اعتقاد داري گفته لَيْسَ کَمِثْلِهِى شَىْءٌ (شورى آيه11)
اگر به الله اعتقاد داري خب گفته به هيچ چيزي شبيه نيست اما شما ميگي چون تو از درکش عاجزي برایت به چيزهاي ديگر تشبيهش ميکنم(تناقض)
ببین دوست عزیز خود الله در قران اومده گفته به هیچ چیزی شبیه نیست بعد توی بنده اش اومدی واسه خودت اونو به همه چیز تشبیهش میکنی بعد هم پیش خودت استدلال میکنی چون تو نمیفهمی اون تشبیهش میکنم بنده هم میگم چون تو ایه لَيْسَ کَمِثْلِهِى شَىْءٌ رو درک نمیکنی خداتو به هر چیزی تشبیه میکنی (خدای برنامه نویس )
mahmudkhm: حالا کي گفته خدا دست راست و چپ داره که شما راست و چپ تعريف کردي ؟ اين حرف شما جسمانيت براي خداست .
خداوند دو دست داره ولي کيفيتش مشخص نيست راسته ، چپه ، بالاست ، پشت يا هرچي رو ما نمي دونيم فقط ميگيم داره چون خودش گفته دو دست!
وقتي شما ميگي خدايت دو دست داره جسمانيت نيست ولي وقتي بنده ميگم دست چپ و راست اين ميشه جسمانيت (اين منطقت منو کشته)
شما ميگي خودش گفته که دو دست دارد خدا مگر انسان هست که دو دست داشته باشد پس خداي شما هم محدود به دو دست هست (موضع ضعف)
پس ميبيني خدا کامل نيست من و شما به علت ضعف (داشتن جسم) داراي دو دست هستيم و به قول شما اين دو دست را خدا برايمان افريده است حالا اين دو دست نامرئي خدا را چه کسي برايش افريده خودش يا ما انسانها
وجود دست يعني بعد مکان يعني موضع ضعف(جسمانيت) صحبت شما مثل اين ميمونه که شما يه ضعفي رو عمدا به خدايت نسبت ميدهي.
با این حال بنده کتمان نمیکنم که در قران به صراحت به اینکه الله دو دست دارد اشاره شده است
سوره مائده ایه 64
وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ
و یهود گفتند ، دستهای خدا بسته است دستهایشان بسته باد و به سزای این گفتارشان از لطف خدا دور شوند ، بلکه دو دست خدا گشوده است
سوره ص آيه 75
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ
( الله ) گفت: اي ابليس ، چه چيز تو را مانع شد از اينکه به چيزي که من با دو دست خود آفريدم سجده کني؟ آيا تکبّر ورزيدي يا واقعا از برترين ها بودي؟
mahmudkhm: من کجا بحث شما رو مطرح کردم من فقط به عنوان آدرس گفتم شما در فلان جا با فلان کس فقط کل کل ميکني و از راه منطقي وارد نميشي !
ببين دوست عزيز شما بحثي را که بين من و يکي از دوستان در تاپيک ديگري مطرح شده و اصلا ربطي به اين تاپيک نداره و صرفا يه سوء تفاهم هست که بين بنده و ايشان پيش اومده است رو در اين تاپيک مطرح ميکني اين يعني چي ؟
يعني اينکه دنبال کل کل هستي نه بحث منطقي
اگر عقيده مخالف ، شما را عصباني مي کند ؛ نشان آن است که ناخود آگاه مي دانيد دليل مناسبي براي دفاع از آنچه فکر مي کنيد ، نداريد !
(برتراند راسل)
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
صفحه 13 از 23