انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 1 از 2:  1  2  پسین »

ایران در قرون وسطای معاصر


مرد

 



با تقدیم درود برشما
درخواست ایجا تایپیکی باعنوان:

ایران در قرون وسطای معاصر

در انجمن مذهب را دارم
باتشکر فراوان
بدرود
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
داستان سال‌هاي تاريك و تنگ تفتيش عقايد و مقابله با تفكر در اروپاي قرون وسطي داستاني غم‌انگيز، اما شنيدني است. كليساي مسيحي در دو قرن اول و دوم ميلاد با رنج‌ها و سختي‌هاي بسياري روبه‌رو شد تا بتواند تعليمات مسيح را رواج دهد. مبلغان مسيحي در راه رسيدن به هدفشان،يعني ترويج آموزه‌هاي والاي مسيح، كشته‌هاي بسيار دادند و زجر بسيار كشيدند. بعد از پشت سر گذاشتن آن همه سختي، محبوبيت بسياري در ميان مردم پيدا كردند و همين محبوبيت، نگاه مردم را از حكومت به سمت كليسا برگرداند.
در گام نخست، تثبيت جايگاه كليساييان در ميان مردم به اعمال فشارهاي بيشتر حكومت‌هاي خودكامه بر سران كليسا انجاميد.اما با گذشت زمان، محبوبيت اصحاب كليسا آنها را در مقابل فشار حكومت بيمه كرد.
در اين مرحله بود كه كليساييان سياست حفظ و صيانت از جايگاه جديد خود را در پيش گرفتند. دورانتازه و جايگاه جديد كليسا عرصه رابر حاكمان تنگ‌تر كرد. ديري نگذشت كه حاكمان بدون رخصت و رضايت كليسا به قدرت نمي‌رسيدند و گامي بي اجازه كليسا بر نمي‌داشتند. گويي در سطوح بالاي هرم قدرت در جامعه سياست در خدمت كليسا بود و در سطوح نازل‌تر، كليسا در خدمت سياست بود و با رواج خرافات و بيم و اميدهاي به ظاهر ديني، جامعه را به اطاعت و فرمانبرداري از قدرت حاكم وا مي‌داشت.
بي راه نيست كه مهمترين ابزار كليسا براي تسلط بر جامعه و اجراي سياست‌هاي خود را كنترل افكار بدانيم. در جايي كه متون مذهبي تنها در اختيار عده‌اي خاص قرار گرفته بود و مردم حتيبا زبان نوشته‌هاي ديني آشنايي نداشتند، چاره‌اي نبود جز اعتماد به هرآنچه بزرگان كليسا مي‌پسنديدند و مي‌گفتند و فرمان مي‌دادند. حتي اگر علوم تازه و پيشرفت‌هاي علمي در دايره بسته خواست و سليقه‌شان نمي‌گنجيد، بي‌ترديد اين علوم تازه بودند كه به فنا محكوم مي‌شدند.
گاليله ايتاليايي براي زنده ماندن، حقيقت چرخيدن زمين به دور خورشيد را انكار مي‌كند و جوردانو برونو براي پايداري در افشاي حقيقتي كه از جهان هستي بر او گشوده شده بود، در آتش جهل وخشم كليساييان مي‌سوزد.
و گاليله با نام دانشمندي پيشرو شناخته مي‌شود، در حالي كه امروز از كليساي قرون وسطي نامي آلوده به پليدي و پلشتي به جا مانده و از آنچه روزگاري به نام فرامين خداوند در سراسر اروپا حاكميت مطلق داشت، چيزي جز جهالت و خرافات و منفعت طلبي ثبت نشده.
افسوس كه بشر عبرت نمي‌گيرد. تكرار پي در پي اشتباهات و توجيهات تازه و همچنان تلاش براي حفظ منافع گروه‌هاي خاص. همان گروه‌هايي كه تاريخ نامشان را براي عبرت امروز ما جاودانه كرده، اما نه به نيكي!
در همين ايران خودمان، پيش از ورود اسلام، سلطه موبدان و بزرگان زرتشتي در دربار و تعيين تكليف براي پادشاه نشان مي‌دهد كه بيماري ديكتاتوري ديني در كشور دست كم هزار و پانصد سال سابقه دارد. بعد از آن به اروپاي مسيحي مي‌رسيم و رد پاي پر رنگ دين كه تا امروز به جا مانده را در حوزه‌هاي مختلف جامعه مي‌بينيم.
امروز در قرن بيست و يكم، بار ديگر شاهد تكرار اشتباهات تاريخي هستيم. اين بار به اسم اسلام ناب .
اسناد و مدارك تاريخي كه از قرون وسطي در اروپا به جا مانده، اين دوران تاريكي را بارزترين نماد جهل بشر معرفي مي‌كند. سال‌هاي طولاني تاريكي كه دين وسيله‌اي بود براي حفظ منافع كليساييان و هر فكر و انديشه‌اي مذموم پليد و در حكم محاربه با خداوند شناخته مي‌شد. كليسا و قدرت حاكم، براي حفظ سلطه خودبر مردم، و حفظ منافع كليسا، هر فكر تازه‌اي را مداخله در كار خداوند، يا الهامي شيطاني معرفي مي‌كردند. بدون اينكه بهاين پرسش اساسي پاسخ دهند كه چگونه مي‌توان در كار خداييكه قادر مطلق است دخالت كرد. بسيارند نام آوران علم و معرفت كه در اين دوره از سوي كليسا تكفير شده‌اند و در راه پيشرفت بشر جان باخته‌اند.
مايه تأسف است كه قرون وسطي در اروپا، تنها نمونه تفتيش عقايد و مقابله با انديشه نبوده و نيست. در طول تاريخ، هر بار در جايي و هر روز به نامي، قرون وسطي تكرار مي‌شود و گويي قصه اين تنگ انديشي‌ها، نقطه پاياني ندارد.
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
خامنه ای روی پاپ قرونوسطی را هم سفید کردهاست
سال ها در اروپا, پاپ نه تنها در قدرت سیاسی که در قدرت اجتماعی و سلطه بر مردم حرف اول را می زد. وی شخص مقدسی به شمار می رفت که راه سعادت کامل مردم را میشناسد که در زمان غیبت عیسی به وی فرمانروایی بر مردم و نمایندگی تام الاختیار خداوند داده شده است و صد البته که سرپیچی از راه راست کلیسا مجازات سختی به دنبال داشت. دستگاه فاسد کلیسا در تلاش بود که نه تنها در امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که حتی در امور خصوصی و طرز فکر مردم هم حکمرانی و دخالت کند و افسار این گله ی خدمتگزار را به نفع خود در دست بگیرد. همه امتمسیحی مانند گله ای بودند و خطاکار که راستو درست را از هم تشخیص نمی دادند و فقط شخص مقدس و پاک پاپ بود که با همکاری سایر کشیش های پدوفیل راه سعادتالهی را می دانست و با دلسوزی که گاهی با تفتیش عقاید همراه بود, افکار عمومی را طوری تربیت می کرد که پنداریتافته ی جدابافته ایست و بامردم فرق می کند. القابی مانند مقدس و جانشین راستین خداوند از طرف همراهان وی به افکار عمومی تزریق میشد و این طرز اندیشه را در اذهان به وجود می آورد که به راستی پاپ شخص پاک و مقدسیست و با خدا ارتباط مستقیم و ویژه ای دارد و فرمان او فرمان خداست و رویگردانی از فرمان او مجازاتی را به همراه دارد که اجازه ی آن از طرف خداوند به پاپ تام الاختیار داده شده است.
حال دو یا سه قرن استکه پاپ ها فقط در درون واتیکان محبوس هستند و سیاست جدید که حاشی از تفکر و علوم انسانی و قراردادهای زمینیست دستگاه کلیسا را به عقب رانده و وی را به شدت محدود کرده است. اما در همین زمان در ایران کهن دستگاه ولایتفقیه با بیشرمی تمام وبا همان شیوه ی مشابه مشغول حکومت است. مقدس سازی از شخص ولی فقیه توسط سیستم جمهوری اسلامی چیز جدیدی نیست و ریشه در طول عمر این حکومتدارد. شاید قضیه ی این که طرفداران خمینی می گفتند که ولی فقیه می تواند در صورت لزوم احکام اولیه ی اسلام را همتعطیل کند برای همه ی ما آشنا باشد. چند وقت پیش صدیقی اما جمعه ی چاپلوس تهران اعلام کردکه ولی فقیه می توان زن احمدی نژاد را بر او حرام کند. این که در موردرئیس دولت رژیم خودشان این حرف را می زنند نشان از عمق فاجعه دارد و این که در اینسیستم همانند پاپ, ولی فقیه همه کاره و "شبه خداوند" است. به تازگی نیز سایت جوان آنلاین وابسته به سازمان سرکوبگر سپاه پاسداران طی سخنان وقیحانه ای سلطان علی خامنه ای را به مقام رفیع خدایی رساند و اعلام داشت که نفس کشیدن بدون رضایت سلطان مطلقه کاری عبث است. نکته ی قابل توجه اینجاست که سیستم فاسد آخوندی در تلاش است که از پاپ اسلامی (ولی مطلقه فقیه) خداوندگاری بسازد که بر کل جامعه و تک تک جزئیات زندگی مردم حکمرانی می کند. به نظر من مردم باید همتی به خرج دهند و آخرین پایه های چهارپایه ی دستگاه ولایت فقیه را بکنند و به حکومت دینی آن هم از نوع قرون وسطایی و خداوندانگاری روحانیت پایان دهند. وگرنه دور از ذهن نیست که فردا از سوی آخوندهای حکومتی,بیت رهبری به عنوان قبله ی مسلمین معرفی نشود.
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
خامنه ای درردیف سوم دیکتاتورهای جهان
ازبین 70 کشور دنیا که رهبرانشان به حقوق شهروندان توجه نداشته و ازطرق قانونی از قدرت کنار نمی روند ، کشور ایران به رهبری دیکتاتور سید علی خامنه ای در ردیف سوم قرار گرفت. خبرگزاری ایلنا در خبری فهرست دیکتاتورها و رژیم‌‌های استبدادی جهان را، به نقل از نشریه PARADE، ردیف کرده است.
در این گزارش با نام‌ بسیاری از مخالفان دمکراسی و حقوق بشر روبرو می‌‌شویم. از «عمر البشیر» رهبر حکومت سودان و«کیم ایل سونگ» رهبر کره شمالی گرفته تا کاسترو و قذافی و همین‌‌طور پوتین رئیس جمهور روسیه. اما نامی از حکومت جمهوری اسلامی و سران آن در میان نیست. و خواننده شگفت‌‌زده می‌‌شودکه جای این سران چرا در این لیست غایب است. همان‌‌طور که«ایلنا» خود نوشته است: «مجله آمریکایی «پارادِ»(PARADE) که هر ساله فهرستی از دیکتاتورهای برتر جهان را منتشرمی‌‏کند، در سال جاری نیز با انتشار گزارشی نام رهبرانی در جهان که با نقض قوانین بین‌‏المللی، حقوق بشر و آزادیبیان بر مردم خویش حکومت می‏کنند، را منتشر کرده است.» جالب است که خبرگزاری «ایلنا» که از خبرگزاری‌‌های نسبتاً با کیفیت در جمهوری اسلامی است،در چاپ این خبر متاسفانه اخلاق حرفه‌‌ای در عرصه خبرنگاری را زیر پا نهاده است و سعی دارد با جرح‌‌وتعدیل در خبر اصلی، به زعم خود، خاک‌‌پاشی کند و وانمود سازد که جمهوری اسلامی و سران وی در چنین لیستی وجود ندارند. البته آن‌‌هم در این عصر که عصر گردش اطلاعات است و اینترنت امکان فاش ساختن این حیله‌‌ها و ترفندها را راحت می‌‌سازد. البته خبرگزاری ایلنا قطعاً می‌‌داند که در ایران کاربران اینترنتی با چه مشکلات عدیده‌‌ای دست‌‌وپنجه نرم می‌‌کنند. و شاید هم ازجمله به‌‌همین دلیل اقدام به چاپ این خبر شگفت‌‌انگیز به شیوه ناقص و گزینشی کرده است. متاسفانه یا خوشبختانه، چه خبرگزاری ایلنا بخواهد یا که نخواهد، واقعیت چیز دیگری است و حکومت جمهوری اسلامی با هیچ معیاری در صف حکومت‌‌های دمکراتیک و متعارف، برطبق منشور حقوق بشر و معیارهای جهانی، قرار نمی‌‌گیرد. جالب این‌‌جااست که حتی در همین فهرست نشریه مذکور نیز رژیم جمهوری اسلامی و ولی‌‌فقیه آن در فهرست دیده می‌‌شود. آیت‌‌الله خامنه‌‌ای در مقام سوم این فهرست ذکر شده است.
لینک خبر ایلنا
http://www.ilna.ir/shownews.asp?code=396130&code1=6
لینک خبر نشریه پاراده
http://www.parade.com/articles/editions/2007/edition_02-11-2007/Dictators
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
برخی ویژگی های قرون وسطی جدید در بلاد اسلامی:
-تبلیغات شدید وگسترده اسلامی در همه جوانب جامعه
- زور و اجبار در رعایت قوانین اسلام در جامعه و ادارات
-‏ سرکوب و ازبین بردن مخالفان نظام اسلامی
-‏ محدود کردن افکار ، کتابها ، سایتها و ... در چارچوب اسلام و قوانین اسلامی
-‏ در دست گرفتن حکومت و قدرت و ثروت تحت تسلط اسلام
‏- تقدس دادن به روحانیون مذهبی و از جمله رهبری و امام دانستن وی به نحوی که قبول نداشتن ولایت مطلقه مخالفت با خدا تلقی میشود
- و ....
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  ویرایش شده توسط: borhan6600   
مرد

 
همه چیز در قاموس اسلامِ عزیز، اجباری است!
به گزارش دویچه وله فارسی ؛ به نقل از مقامات آلمان تا کنون در ۳۸ شهر این کشور‌ قرآن رایگان‎ ‎توزیع شده است. توزیع‌کنندگان‎ ‎قرآن رایگان گروهی از اسلام‌گرایان تندروی سلفی هستند که با شعار “بخوان” (بهآلمانی: !Lies) قصد دارند ۲۵ میلیون نسخه قرآن را در سراسر آلمان بطور رایگان توزیع کنند. مبتکر این حرکت فردی به نام ابراهیم ابوناجی ساکن شهر کلناست.
با آغاز این حرکت روزنامه‌نگارانیکه بطور انتقادی مطالبی درباره سلفی‌ها منتشر کرده بودند، از سوی افراط ‌گرایان مورد تهدید قرار گرفتند. در پی افشای این تهدید‌ها چاپخانه‌ای که مسئول تهیه نسخه‌های قرآن به زبان آلمانی بود، انصراف خود را از ادامه کار اعلام کرد. بنا بر گزارش رسانه‌های آلمانی تا کنون حدود ۳۰۰ هزار نسخه قرآن در شهرهای مختلف این کشور توزیع شده است.
خانم رهگذری که بچه‌ای در بغل‎ ‎دارد به گزارشگر دویچه‌وله می‌گوید: «مسلمانان بسیار معتقدند. به همین دلیل هم می‌شود [با دستورات دینی] افکار آنها را تحریف کرد.» او ادامه می‌دهد: «این فقط حرف من نیست؛ اینها را باید بیرون کرد. من نمی‌د‌انم دخترم را به چه مدرسه‌ای باید بفرستم که همکلاسی‌هایش فقط آلمانی باشند. اینها سطح فرهنگ ما را پایین می‌آورند .»
او سپس در حالی که بچه را در بغل جابه‌جا می‌کند، می‌پرسد: «قرآن به چه درد من می‌خورد؟ من نه قرآن لازم دارم ، نه انجیلدر خانه دارم نه هیچ کتاب مقدس دیگری.» یک خانم مسن که به دکه نزدیک می‌شود، چهره در هم می‌کشد و می‌گوید: «هر کس دین و اعتقاد خودش را دارد. اگر کسی دوست داشته باشد در مورد دین دیگری اطلاعات بیشتری داشته باشد دنبال آن می‌رود. اما با این روش نباید کسی را مجبور کرد.»
خانمی که در آن‌سوی میدان در میان میوه و سبزی کار می‌کند، به گزارشگر می‌گوید: «این مردان‎ ‎جوان ریش‌دار اغلب بی‌کار ایستاده‌اند. به زور که نمی‌توانند دست مردم چیزی بدهند.» سلفیان‎ که از تندروترین جریا‌ن‌های اسلامگرایان افراطی محسوب می‌شوند، در خطابه‌های‎ ‎خود آشکارا بر رنج و عذاب جهنم برای “کفار” تأکید می‌کنند و تبلیغات بسیاری در این مورد انجام می‌دهند.
کلودیا دانچ‎ ‎که، اسلام‌شناس از “بنیاد فرهنگ دموکراتیک” آلمان،در مورد سلفیان می‌گوید: «مشخصه سلفیان اعتقاد آنان به دوگانگی در جهان است.» او در توضیح سخن خود می‌گوید: «به عقیده آنها همه چیز به “حق” یا “باطل”، “خیر” یا “شر”، “سفید”یا “سیاه” تقسیم می‌شود. حد وسطی وجود ندارد. و تنها کسانی که این راه مذهبی را دنبال می‌کنند می‌توانند بخت راه یافتن به بهشت را داشته باشند.»
همانطور که خواندید، حتی تبلیغ دین در اسلام و به دست مسلمانان‎ ‎نیز به صورت اجباری صورت می گیرد، ایشان مردم و رهگذرانی که‎ ‎کمترین علافه ای به شناخت اسلام کشتارگر ندارند را مجبور می کنند تا یک جلد قرآن را گرفته، به خانه رفته و مشغول مطالعه شوند. مسلمانان برای تبلیغ دین ضد انسانی شان، به ناچار به دروغ نیز متوسل می شوند.
مبلغین مذهبی، به مردم دروغ گفته و اسلام را “دین صلح و دوستی” معرفی می نمایند؛ به راستی که دروغ و مغلطه ای از این بزرگتر وجود ندارد چرا که اسلام دین کشت و کشتار، خون و خونریزی و اساس اسلام در ضدیت با انسان دوستی و مهربانی است.
یک نگاه گذرا به این مکتب انسان ستیز که کلمه “قتل” در کتاب به اصطلاح آسمانی آن ۱۷۰ مرتبه تکرار شده است، نشان میدهد که کمتر کسی بوده و هست که خطی و کلامی در رد و انتقاد آن بنویسد و به شکلی مورد حمله آخوند ها و مسلمانان قرار نگیرد و کشته نشود.
هر آنکه مخالفتی با مسلمانان کرده و نقدی بر قرآن و دستوراتارتجاعی اش نوشته، به دست بندگان الله مدینه ترور گشته و یاتهدید به قتل شده و مورد اذیت وآزار قرار گرفته است؛ چگونه می توان چنین دینی که تاب شنیدن سخن مخالف را ندارد و هر مخالفی را کافر، ملحد، محدور الدم، نحس و… می خواند و دستور به کشتن آنان را می دهد را “دین صلح و دوستی” خواند؟
اسلام دین زور، تهدید، قتل و شکنجه است. اسلام مکتبی ضد انسانی و ارتجاعی و تمامی قوانینش عین عقب افتادگی است و همه چیز در چهارچوب این آیین پلشت، اجباری می باشد؛ نماز خواندن اجباری، روزه گرفتن اجباری، مسلمان بودن و مسلمان باقی ماندن تا پایان عمر اجباری، حجاب اجباری ، پول به امام و آخوند دادن‎ ‎اجباری و در یک جمله، همه چیز اجباری است.
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
نگاهی به روضه خوانی وگسترش خرافات مذهبی دررسانه های کشور
امروزه کمتر رادیو و یا رسانه عمومی دیگر در سراسر کشور می توان یافت که خالی از روضه خوانی، خرافات افزایی و خرد زدایی باشد. رژیم عرب زاده حاکم بر ایران، با تمام قدرت و با صرف بالاترین هزینه ها، می کوشد تا افکار مالیخولیایی و سرشار از خرافات مذهب شیعه را در فکر و اندیشه مردم ایران، به ویژه نوجوانان گزینه ساخته، و همگان را به این اعتقادات پوچ و بی معنا معتاد، و معتقد نماید.
هر رادیویی را باز کنید و اندکی بدان گوش فرا دهید، به آسانی در می یابید که آن رسانه تنها نماینده افکار پلید آخوند و حاکمیت‎ ‎مطلق آنان بر این سر زمین است.هر برنامه که خود فاقد ارزش علمی و حقیقت جامعه است با بسم الله رحمن رحیم و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می گردد و در لابلای آن برنامه، شنونده نا آگاه و یا بی تفاوت را به سمتخرافات و افکار آخوندی سوق می دهد.
مردی که در رادیو خود را به نام یک مهندس آگاه و با تجربه معرفی می کرد و درحقیقت یک آخوند بود، پس از خواندن اوراد مذهبی، به گفتار خود در مورد چگونگی پدیدار شدن ابرها و ایجاد باران و تگرگ به طرز مسخره ای که تنها برای کودکان و یا کوردلان بی سواد مناسب بود، پرداخت.
این آقا که مزد حماقت در اندیشیدن و یا مزدوری خود را می خورد، پدیدار ابرها در بالای سرمان را خواسته و اراده خداوند آسمان می دانست. او می گفت با کرم و لطف الهی، ابرها در آسمان پدید می آیند، آنگاه وقتی انباشته شدند،بر اثر فشار و سنگینی، به بارانو یا تگرگ تبدیل می شوند.
گفتار این شیاد کلاهبردار، مانند دیگر آخوندها بر اساس مشیت و خواسته پروردگار آسمان ها بود. همان انتظار و برداشتی که مسلمانان به پیروی از قرآن و احکام دینی خود، نماز نزول باران می خوانند و یا برای مدت زیادی در آن محل دست به دعا و مناجات بلند می کنند بدون آن که باران باریده شود. یا دعا و نماز رفع و دفع زلزله، و یا خسوف و کسوف می خوانند که هیچگاه این دعاها نمی تواند پدیده های عالم طبیعت و جغرافیایی را تغییر دهد. ولی این کلاه برداران، با گول زدن خردباختگان مذهبی ، بر عمر جنایت بار رژیم اسلامی و حکومت آخوندی می افزایند.
تبلیغ و سخن پراکنی همه رسانه ها در کشور، تنها بر این مبنا استوار است که همه چیز و همه کار و همه راهها به خدای بزرگ آسمان ها ختم می شود و دانشمند و عالم نیز کسی است که با حفظقرآن در کودکی، به فراگیری فقه و اصول اسلامی و همچنین انتشارات مذهبی در ستایش حق، به زبان عربی پرداخته است.
امروزه در ایران زمین به هر طرف که نگاه کنیم، چند رأس از این جانوران را خواهیم دید که بیکار و خرسند در حال چرخ زدن در سطح شهر می باشند و از بیت المال که حق مردم است، می خورند. به راستی جامعه را بدون وجود آخوند تصور کنید، آیا کم و کاستی در کشور پیش خواهد آمد؟ آیا این مفت خوران را نباید به اردوگاه های کار اجباری فرستاد؟
سخن همواره بر اساس شهر مقدس مشهد، شهر مقدس قم ، و سومین شهر زیارتی یعنی شیراز، و بارگاه مقدس حضرت امام رضا، و حضرت معصومه است. از دانشمندان واقعی گذشته ایران مانند ابن سینا، فخرالدین رازی، و خیام و پژوهش علمی و یا دانشمندان و مکتشفین کشورهای باختری خبری نیست. اگر سخنی از آنان گفته شود، صرفاً جنبه های مذهبی و اعتقادات و خرافات مذهبی است که به آنان نسبت داده می شود.
آثار و بناهای تاریخی منحصر می شود به امام زاده های کنونی و امام زاده هایی که در کتاب های مذهبی نامشان برده شده و وجود خارجی ندارند و هم اکنون در هرکنار شهر و ده بدون آن که قبر و گورستانی وجود داشته باشد،مشغول ساختن بنایی برای آنانند.دیگر بناهای تاریخی، مسجدها، حسینیه ها، و اماکن عزاداری و مذهبی می باشند. وگرنه از پل ها، کاروانسراها، برج های قدیمی، بندهای بر رودخانه ها، و مانند آن که به ویرانی رفته اند ویا در حال ویران شدنند و گهگاه شبانه آنان را خراب می کنند، خبری نیست.
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
رژیم جنایتکار، برای از میان بردن ارزش علم و دانش امروزی، و بالا بردن و تجلی دادن افکار آخوندی و معلومات فقهی، در هر گوشه و کنار کشور و هر بخش و ده کوچکی، یک چهار دیواری را به نام دانشگاه نامگذاری کرده، و پس از چند سال دریافت شهریه و هزینه های سنگین از جوانان نا امید و سرگردان، مدرکی بی محتوا و فاقد هرگونه پاسخگویی علمی و دانش جهانی در اختیار آنان گذاشته است. به طوری که درهرخانه و کاشانه، یک و یا چند دختر و پسر مهندس و دکتر بیکار، دیده می شود.
همین مدرک های دکتر و مهندس بی محتوا وسطحی و بی ارزش را به گروهی از طلبه ها، بسیجی چاقو کش و مزدور و آخوندهای شکمباره دهان گشاد و ستایش گر رژیم داده شده، و از این روی توانسته اند ارزش واقعی علم را از میان ببرند. به کار گماردن و استخدام در ادارات و سازمان ها نیز عموماً از همین طلبه ها و بسیجی ها و عده ای به اصطلاح فرزندان شهیدان و جنگنده های جنگ گذشته انجام می شود.
از آنچه گفته شد، رژیم همواره در تلاش بوده است تا از ورود جوانان خردمند ایرانی که با هوش و فراست خود توانسته اند در ورای آموزش پوشالی و گمراه کننده دانشگاههای رژیم به خود آموزی پردازند، در سازمان ها و ادارات جلوگیری نماید و این جوانان فرهیخته و هوشمند، چاره ای جز خانه نشینی و یا گرویدن به کار آزاد و نادیده گرفتن اندوخته علمی خود چاره و امیدی در پیش ندارند. نکته اندوه آور و تأسف انگیز دیگر این که، با وجود موفقیت درخشان ۶۴٪ دختران در کنکور دانشگاههای کشور، رژیم گستاخ زن ستیز ، با بی شرمی و کینه دیرین خود نسبت به زنان، تنها ۸٪ دختران را به کار گمارده و استخدام کرده است. باید گفت زهی بی انصافی و زهی بی شرمی!.
فرار مغزها، و جوانان با فراست و هوشمند به کشورهای دیگر، از همان روزهای نخست اشغال کشورمان از سوی تازی زادگان سیه دل، آغاز شد و همچنان ادامه دارد. کمتر دانشگاه و یا کشوری را در جهان می توان یافت که یک و یا چند نفر ایرانی اندیشمند و جدا شده از وطن در آن به پژوهش و یا آموزش نپردازند و موفقیت و شهرتی افتخار آمیز به دست نیاورده باشند. برای نمونهمی توان گفت که چندین تن از دانشنمندان و پژوهش گران ناسادر آمریکا، ایرانی هستند.
آقای دکتر فیروز نادری که یکیاز مدیران ارشد سازمان فضایی ناسا می باشند، نمونه بارزی از ایرانیان موفق در خارج از کشور بوده و چندین هزار ایرانی موفق دیگر چون ایشان در جوامع پیشرفته غربی نقش های مفیدی را ایفا می نمایند. حکومت اسلامی سبب گشت که این دانشمندان باهوش از ایران فرار کرده و سرنوشت خویش را در جاهای دیگری از کره زمین رقم بزنند.
در بالا، از بی تفاوتی و آسان نگری مردم کشورمان سخن گفتیم. این بی تفاوتی ها، و آسان گذر کردن در برابر هدف های شوم رژیم در تخریب افکار عمومیموجب گردیده که رژیم اسلامی بتواند به آسانی و بدون هر مانع ویا سرسختی در برابر خود، مردم را به سوی اهداف جنایت بار آخوند در ساختن جامعه ای بی منطق، بی مطالعه، و در رؤیا و آرزوهای طلایی معجزه و پیش آمدهای غیبی به پیش برد.
رژیم در هر سخن، در آغاز هر گفتگو، در هر برخورد و به طور کلی در هر نفس کشیدن، جملات وعبارات عربی و خرافه افزا، چون بسم الله، شکر خدا، الحمدالله، امید به خدا، رضایم به رضا و مشیت او، اللهم صل علی محمد وآل محمد، و دهها نمونه دیگر از بام تا شام در همه موارد و همه جابه کار می برد، به طوری که مردم تصور می کنند، هر نفسی که می کشند کلی به الله مدینه بدهکارند و برای جلب رضایت او، باید نمایندگان الله مدینه در کره زمین، یعنی آخوندها را پیوسته از خود خشنود نگاه دارند.
همین امر دلیل سکوت مردم در برابر جنایات و یا اقدامات ضد ایرانی رژیم است. این کوتاه آمدن وتسلیم بودن در برابر اقدامات و تخریب میهنمان به وسیله آخوند تابدان جا رسید که شاعر گرانمایه ای می فرماید: «خداوند خر را آفرید که ما سوار شویم، و آنگاه آخوند را آفرید تا بر ما سوار گردد!».
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
رافق تقی؛ نویسنده ای توانا که بنا بر فتوای یک آخوند ضد بشر، قربانی قوانین وحشیانه اسلام شد
محمد جواد فاضل لنکرانی، از روحانیون محافظه کار مقیم قم، باانتشار پیامی خطاب به مردم جمهوری آذربایجان، از قتل رافق تقی نویسنده آذربایجانی حمایت کرد. فاضل لنکرانی با “ملحد” و“مرتد” توصیف کردن نویسنده مقتول، خاطره پدر خود آیت الله محمد فاضل لنکرانی را، که فتوای “مهدورالدم” بودن این نویسنده را صادر کرده بود، گرامی داشت. آیت الله فاضل لنکرانی، از مراجع تقلید شیعه که‎ ‎در خرداد ۱۳۸۶ درگذشت، در آذر ماه ۱۳۸۵ با صدور فتوایی رافق تقیرا به خاطر انتشار مطالب “توهین‎ ‎آمیز” مستحق مرگ دانسته بود. آقای تقی هشت روز پیش در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان هدف ضربات چاقوی افراد ناشناس قرار گرفت و چهار روز بعد، در بیمارستان درگذشت.
اکنون امت خردباخته اسلام بسیار خوشحالند که توانسته اند جان یک انسان بیگناه را گرفته و او را با جاقو تکه تکه‎ ‎کنند، باید گفت ننگ بر این دین وآیین ضد انسانی.
این روایت که خواندید، سرنوشت تلخ مردی است که دهان به انتقاد از اسلام گشوده بود. پزشک و نویسنده ای روشنفکر و خدا ناباور که آزارش به کسی نرسیده بودو تنها افکارش را در مقاله هایش به گوش خوانندگان می رساند. فرجام شوم این نویسنده منتقد اسلام که با چاقوی مسلمانان تکه و پاره شد و در ایران مسلمین و آخوند ها و بسیجیان به‎ ‎خاطرش جشن گرفتند و خوشحالی کردند، نمایانگر میزان انسان دوستی و نیک سرشتی اسلام پلیداست.
یک روضه خوان بی سواد در ایران دستور کشتن کسی را می دهد و پس از پنج سال، آن شخص با ضربات چاقو کشته می شود و پسر آن روضه خوان ضد انسانی، ازکشته شدن آن فرد و از اینکه دستور پدرش به اجرا در آمده است اظهار خرسندی می کند. پایگاه ها و سایت های خبری حکومت اسلامی، این ترور و حرکت ضد انسانی را سزای هر “ملحد” و “مرتدی” می دانند و بر این باورند که “رافق تقی” به هلاکت رسیده است.
این همان اسلام ناب محمدی است که نگارنده در بسیاری از نگاشته هایش از آن سخن گفته است، اسلام هیچ شکل و نوع دیگری ندارد، در تمام طول تاریخ، اسلام یک مدل و یک چهره داشته است و آن هم همین اسلام کشتارگر و خونخوار و جنایتکار و ضد انسانی است. اسلام سرتاسر عیب و مشکل و زشتی است، همین واقعیت سبب شده است که آخوندها اجازه انتقاد و بررسی دقیقرا به هیچ کس ندهند و هر آنکه پرسشی منطقی و عقلانی دارد را برچسب “ملحد” به او زنند و سر به نیستش کنند.
اگر اسلام را محدود نکرده و به گردن آن زنجیر نزنیم و نبندیمش باز هم شاهد چنین جنایاتی خواهیم بود، همانطور که از زمانی که اسلام ظهور کرده است، همواره تاریخ شاهد قتل و کشتار انسان های بیگناه به دست مسلمین و فرمان الله مدینه بوده است. ”رافق تقی” انسان دیگری بود که قربانی اسلام درنده و خونخوار شد، بیایید با روشنگری های بیشتر و دادن آگاهی به مردمان، اجازه ندهیم که انسان های دیگری به دلیل وجود چنین دین پلیدی، زندگیهای شان را از دست بدهند.
فرمان قتل ملحدین را الله مدینه در قرآن داده است، فرمان قتل “رافق‎ ‎تقی” را یک آخوند مسلمان شیعه صادر کرده بود و “رافق تقی” بهدست مسلمانان کشته شد، آیا کسی می تواند مغلطه ای نو بسازد و بگوید آن ها که چنین کاری را کردند، مسلمان واقعی نبودند؟ آیا هیچ مسلمانی می تواند ادعا کند که باید به عقاید او احترام گذاشته شود؟ آیا عقاید و باورهای یک مسلمان با وجود این همه جنایت و کشتار و ترور انسانهای بیگناه شایسته احترام هستند؟ آیا مسلمانانی که طبق دستورات دینی شان دست به چنینجنایاتی می زنند، لایق دموکراسی و آزادی هستند؟ پاسخ تمامی پرسش ها، یک “خیر” به بزرگی تمام جنایاتی است که اسلام در طیقرن ها به بار آورده است.
مسلمانان در کشورهای غربی زندگی کرده ولی با آزادی و دموکراسی موجود در آن کشورها مخالفت می کنند و دست به اعتراض می زنند. در فرتور یک مسلمان خردباخته را مشاهده می کنید که خواستار قطع گردن کسانی است که به اسلام اهانت می کنند. این طرز فکر یک مسلمان واقعی است.
عقاید و باورهای یک مسلمان به هیچ وجه قابل فهم و احترام نیست و تا زمانی که اسلام از سطح جامعه زدوده نشود و به چهارچوب خانه ها محدود نگردد باید با آن مبارزه جانانه کرد و هستی و نیستی اش را به زیر سوال برد. ”ملحد” ، “مرتد” و “کافر” و چنین القابی، پوچ ترین و بی معنا ترین واژگان لغت نامه های سرتاسر دنیا هستند که باورمندان و معتقدان از آن ها برای پاک کردن خون بیگناهانی که تا آرنج بر دستانشان خشکیده است، استفاده می کنند.
فضول محله این اقدام غیر انسانی وپلید را که مخصوص مسلمانان است، به شدت محکوم می کند و از همینجا به تمامی آخوندهای بی سواد و کسانی که چنین ترورهای ناجوانمردانه ای را تشویق و تحسین می کنند قول شرف می دهد که تا زمانی که فضول محله سر پاست و قلمش می چرخد، حتی برای لحظه ای هم یقه اسلام و مسلمین را رها نخواهد کرد و صدای تمام جنایات مسلمین در طول تاریخ را به گوش مردمان و به خصوص نسل های آینده ایران خواهد رساند.
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
مرد

 
سنگسار نود جوان عراقی به دلیل مُدل موی شان نمونه دیگری از رأفت اسلامی است
در شهر بغداد جوانان و نوجوانان عراقی که مدل موهای غربی داشتهو لباس های تنگ می پوشند، به دست گروه های مسلح مسلمان ربوده شده و به وحشتاک ترین شکل ممکن به قتل می رسند. یکی از نوجوانان که خود از ربوده شدگان این گروه مسلمان واقعی بوده و از دست آنها گریخته است، به یک شبکه خبری گفت: گروه مسلح، نوجوانانی که به نظر آنها لباس هایشان مناسب نیست را می ربایند و برای قتل آنها، نخست یک بلوک سیمانی روی دست های آنان و سپس یک بلوکسیمانی بزرگ روی پاهایشان می اندازند و در مرحله آخر یک بلوک سیمانی بر سر آنها می کوبند و آن قدر این کار را تکرار می کنندتا فرد بمیرد. آنها پس از کشتن نوجوانان، جسدشان را در سطل های زباله بغداد می اندازند.
انجام دادن اینگونه اعمال نکبت بار ارتجاعی تنها از یک مسلمان و یا خردباخته دینی انتظار می رود و یک انسان با سواد و آگاه هرگز دست به چنین جنایاتی نمی زند.
به راستی این چه دین ترسناک و آیین ضد انسانی است که پیروانش با هم نوعان خود، به دلیل نوع پوشش شان اینگونه رفتار می کنند و اینچنین وحشیانه ایشان را به قتل می رسانند؟ آیا نباید این مسلک شرم آور و پر از خشم و نفرت و توحش که سراسر دستوراتش ناقض حقوق بشر می باشند را به عنوان دین روان پریشان و انسان هایی سادیسمی شناخت و تمامی پیروان راستین این آیین نکبت بار را در یک جزیره ای به دور از هر جامعه انسانی زندانی کرد تا وجود بی ارزش شان، جان انسان های بیگناه را به خطر نیندازد؟
آیا پست ترین جانوارن نیز با هم نوعان خود چنین رفتارهای وحشیانه اسلامی را دارند؟ آیا اینگونه بربریت و عقب ماندگی، در مسلک دیگری به غیر از این اسلام رحمانی یافت می شود؟ کدام انسانی توانایی کشتن هم نوع خویش را به خاطر شیوه لباس پوشیدن و یا مدل موی وی دارد؟ کدام موجود سیاه قلبی حاضر است که نوجوان بیگناهی را به خاطر لباس پوشیدن غربی اش، به قدری با سنگ بزند تا وی جان دهد؟ آیا باید به اعتقادات این مسلمانان راستین احترام گذاشت؟
چون نیک بنگریم، بربریتی که در میان مسلمانان واقعی وجود دارد، ازتوحش بی حد و مرز و ارتجاع قوانین اسلام راستین سرچشمه گرفته و این مسلک شرم آور بلای جان انسان های روی این کره خاکیگشته است. اسلامی در ایرن به چشم می خورد، یک وِرژِن بزک و آرایش شده و بسیار نرم و ملایم است. خود فروختگانی چون علی شریعتی با استفاده از واژگان زیبا و جملات بزرگان و فیلسوفان غربی، مهملات بسیاری بافته و لباسی از ابریشم قشنگ را بر تن عروس زشت اسلام کردند و با زیبا جلوه دادن اسلام و قوانین ضد انسانی اش، حکومت دینی را به خورد ملت همیشه در صحنه ایران زمین دادند و ایشان را به سادگی فریفتند.
می توان ادعا کرد که دلیل شکل نگرفتن اسلام واقعی در ایران زمین و عدم اجرای بدون تنازل قوانین متوحش شریعه اسلامی در جامعه ایرانی، تمدن، فرهنگ و تاریخ این سرزمین است.فرهنگ ایرانی همچون پاد زهری دربرابر دستورات این دین مسموم و قوانین کشنده اش عمل کرده و ملت ایران را از بربریت و به سطح توحش مسلمانان واقعی رسیدن، حفظ نموده است. چنانچه ایرانیان نیز فاقد فرهنگی غنی وتمدنی چند هزار ساله بودند، امروزبدون شک گروهک های طالبانی و افراطی در ایران نیز فعالیت داشته و مشغول کشتن دختران و پسران ایران زمین می بودند.
فرتور جوان دیگر عراقی که به دلیل شلوار آمریکایی اش، توسط مسلمانان ربوده شده و مورد سنگسار قرارگرفته است. به راستی اینگونه جنایات را که مسلمانان همه روزه مشغول به تکرار آن ها هستند، چگونه باید متوقف ساخت؟
به گمان تنها راه چاره برای رهایی از چنگال این اژدهای خونخوار هفت سر، روشنگری و گسترش خردگرایی در سطح اجتماع و آگاه سازی مردم در رابطه با ماهیت واقعی این مسلک پلشت و ضد انسانی و همچنین آشنا ساختن ایشان با تاریخ و چگونگی شکل گیری این آیین پلید می باشد. همچنین گفتن و نوشتن از تاریخ، فرهنگ و تمدن کهن ایرانی و بیان چگونگی از میان رفتن هستی و نیستی ایرانیان پس از خمله اعراب مسلمان به ایران، می تواند نقش سودمندی در آگاه ساختن اذهان عمومی داشته باشد.
تا زمانی که اسلام ناب محمدی، آزادانه در سراسر دنیا در حال گردش است و بدون کمترین مشکل و مانعی مشغول احرای قوانین شریعه بر روی مردمان بیگناه می باشد، ما میلیون ها بار دیگر شاهد چنین جنایت هایی از جانب مسلمانان خردباخته خواهیم بود. باید که یابوی رَم کرده اسلامرا به افسار کشید و پیروان راستینش را در زنچیر قانون و مدنیت گرفتار نمود تا جان های بیگناه دیگری به دست این جانوران گرفته نشود و انسانیت از شر مسلمانان و باورهای وحشیانه شان در امان باشد.
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  
صفحه  صفحه 1 از 2:  1  2  پسین » 
مذهب
مذهب

ایران در قرون وسطای معاصر

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA