ارسالها: 24568
#11
Posted: 2 Jan 2016 14:35
nnasrin: در عنوان تاپیک عرانیق اومده که اشتباهه و غرانیق درسته
بله . غرانیق درسته ، ولی شاید در بعضی از متون عرانیق هم ذکر شده
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 1264
#12
Posted: 2 Jan 2016 20:38
andishmand
مدیر عزیز ضمن تشکر از پاسخ ارسالی شما میخواستم خواهش کنم که منبع مورد استفاده رو هم ذکر کنید
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 24568
#13
Posted: 2 Jan 2016 21:02
nnasrin: مدیر عزیز ضمن تشکر از پاسخ ارسالی شما میخواستم خواهش کنم که منبع مورد استفاده رو هم ذکر کنید
خواهش می کنم عزیزم
منبع
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1264
#15
Posted: 3 Jan 2016 03:55
این هم ماجرای غرانیق در تاریخ طبری
ابن عباس گويد سران قوم فراهم آمدند و به پيمبر وعده دادند که مالی بدو دهند چنانکه توانگرترين مرد مکّه شود و هر که را خواهد به زنی به او دهند ، گفتند
«»ای محمد اين چيزها از ان تو باشد که خدايان ما را ناسزا نگوی و به بدی ياد نکنی و اگر اين را نمی پذيری، چيزی ديگر به تو عرضه ميکنيم که به صلاح ما و تو باشد » پيمبر خدای گفت :آن چيست ؟....و چون پيمبر در قرات آيات به محل سجده رسيد سجده کرد و مسلمانان نيز با وی سجده کردند و مشرکان قريش و ديگران که در مسجد بودند به سبب ان ياد که پيمبر از خدايانشان کرده بود به سجده افتادند و هر مومن و کافر آنجا بود سجده کرد
... و چنان بود كه پيمبر خداى صلى الله عليه و سلم به صلاح قوم خويش راغب بود و مىخواست با آنها نزديك شود. محمد بن كعب قرظى گويد: چون پيمبر ديد كه قوم از او دورى مىكنند و اين كار براى او سخت بود آرزو كرد كه چيزى از پيش خداى بيايد كه ميان وى و قوم نزديكى آرد كه قوم خويش را دوست داشت و مىخواست خشونت از ميانه برود و چون اين انديشه در خاطر وى گذشت و خداوند اين آيات را نازل فرمود:
«وَ النَّجْمِ إِذا هَوى، ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى (53: 1- 3)» يعنى: قسم به آن ستاره وقتى كه فرو رود كه رفيقتان نه گمراه شده و نه به باطل گرويده است، و نه از روى هوس سخن مىكند. و چون به اين آيه رسيد كه: أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى، وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى (53: 19- 20 ) يعنى: مرا از لات و عزى، و منات سومين ديگر، خبر دهيد.
شيطان بر زبان وى انداخت كه تلك الغرانيق العلى و ان شفاعتهن لَتُرتَجى.
يعنى اين بتان والا هستند كه شفاعتشان مورد رضايت است.
و چون قرشيان اين بشنيدند خوشدل شدند و از ستايش خدايان خويش خوشحالى كردند و بدو گوش دادند و مؤمنان نيز وحى خدا را باور داشتند و او را به خطا متهم نمىداشتند و چون پيمبر در قرائت آيات به محل سجده رسيد سجده كرد و مسلمانان نيز با وى سجده كردند و مشركان قريش و ديگران كه در مسجد بودند به سبب آن ياد كه پيمبر از خدايانشان كرده بود به سجده افتادند و هر مؤمن و كافر آنجا بود سجده كرد، مگر وليد بن مغيره كه پيرى فرتوت بود و سجده نمىتوانست كرد و مشت ريگى از زمين برگرفت و به پيشانى نزديك برد و بر آن سجده كرد.
گويد: و چون قرشيان از مسجد بيرون شدند خوشدل بودند و مىگفتند: «محمد از خدايان ما به نيكى ياد كرد و آنرا بتان والا ناميد كه شفاعتشان مورد رضايت است.» و قصه سجده به مسلمانان مقيم حبشه رسيد و گفتند قرشيان اسلام آوردهاند و بعضيشان بيامدند و بعض ديگر به جاى ماندند، و جبريل بيامد و گفت: «اى محمد چه كردى، براى مردم چيزى خواندى كه من از پيش خدا نياورده بودم و سخنى گفتى كه خداى با تو نگفته بود.» و پيمبر خداى سخت غمين شد و از خداى بترسيد، و خداى عز و جل با وى رحيم بود و آيهاى نازل فرمود و كار را بر او سبك كرد و خبر داد كه پيش از آن نيز پيمبران و رسولان چون وى آرزو داشتهاند و شيطان آرزوى آنها را در قرائتشان آورده است و آيه چنين بود:
«وَ ما أَرْسَلْنا من قَبْلِكَ من رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ الله ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ الله آياتِهِ وَ الله عَلِيمٌ حَكِيمٌ (22: 52)»
يعنى: پيش از تو رسولى يا پيغمبرى نفرستادهايم، مگر آنكه وقتى قرائت كرد شيطان در قرائت وى القاء كرد خدا چيزى را كه شيطان القا كرده باطل مىكند سپس آيههاى خويش را استوار مىكند كه خدا دانا و فرزانه است.
و غم پيمبر برفت و ترس وى زايل شد و چيزى كه شيطان به زبان وى انداخته بود منسوخ شد و اين آيه آمد كه:
«أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى، تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزى، إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ الله بِها من سُلْطانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ من رَبِّهِمُ الْهُدى. أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى. فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَ الْأُولى. وَ كَمْ من مَلَكٍ في السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا من بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ الله لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى (53: 21- 26)»
يعنى: آيا پسر خاص شماست و دختر خاص خداست؟ كه اين خود قسمتى ظالمانه است. بتان جز نامها نيستند كه شما و پدرانتان ناميدهايد و خدا دليلى درباره آن نازل نكرده جز گمان را با آنچه دلها هوس دارد، پيروى نمىكنند در صورتى كه از پروردگارشان هدايت سوى ايشان آمده است. مگر انسان هر چه آرزو كند خواهد داشت. كه سراى ديگر و اين سراى متعلق به خداست. چه بسيار فرشتگان آسمانها كه شفاعتشان كارى نمىسازد مگر از پس آنكه خدا به هر كه خواهد و پسندد اجازه دهد.
و چون قرشيان اين بشنيدند گفتند: «محمد از ستايش خدايان شما پشيمان شد و آنرا تغيير داد و سخن ديگر آورد.» و اين دو كلمه كه شيطان به زبان وى انداخته بود به دهان مشركان افتاده بود و سختى آنها با مسلمانان بيفزود و گروهى از مهاجران حبشه بيامدند و چون به نزديك مكه رسيدند شنيدند كه خبر مسلمانى مكيان نادرست بوده و در پناه ديگران يا پنهانى وارد مكه شدند و اين جمله سى و سه كس بودند كه در مكه بماندند تا با پيمبر سوى مدينه مهاجرت كردند.
تاريخ طبری جلد 3 انتشارات اساطير صفحات 879-883 چاپ 75
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#16
Posted: 3 Jan 2016 04:05
بد نیست بعد از خواندن ماجرا در تاریخ طبری ببینیم نظر مولانا جلال الدین هم چه بوده
مثنوی ما دکان وحدتست //غیر واحد هرچه بینی آن بتست
بت ستودن بهر دام عامه را//همچنان دان کالغرانیق العلی
خواندش در سورهٔ والنجم زود//لیک آن فتنه بد از سوره نبود
جمله کفار آن زمان ساجد شدند//هم سری بود آنک سر بر در زدند
به نظر شما مولانا وقوع این ماجرا رو تایید نکرده؟
و بد نیست اضافه کنیم که
مفسرانی همچون طبری (جامع البیان، 17/131) و سیوطی (الدر المنثور، 4/366) که «افسانه غرانیق» را بدون اعمال نقد و نظر نقل کرده اند و نیز زمخشری که بعد از نقل داستان، بیتفاوت از کنار آن گذشته (الکشاف،3/164)
به نظر شما این نقل های بدون نظر و نقد از جانب این مفسرین سرشناس اسلام ، نشان دهنده احتمال وقوع این ماجرا از جانب آنها نبوده است؟
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 96
#17
Posted: 28 Dec 2020 12:22
margan:
این دیگه چه مدل تاپیکیه؟
بخوابونم دهنش
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
بیاد اونکه دوست داشت این جور گیفها رو ولی راحت رهام کرد