ارسالها: 8911
#82
Posted: 3 Jul 2012 09:17
mereng: تا زمانی که نفهمیدن این حکم میمونه
به این میگن زورگویی
slash00: سگي كه حمله ميكنه با طوطي يكيه؟تعصبت من رو كشته
چون طوطی رو توی قفس نگه میدارن نمیتونه حمله کنه.وگرنه طوطی رو از قفس دربیار با نوک تخمه بزن تو مخش اونوقت ببین بلایی که سرت میاره از بلای سگ کمتره یا نه؟؟؟
slash00: تعصبت من رو کشته
داریم میبینیم واقعا
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 353
#83
Posted: 3 Jul 2012 09:17
سگ، از حیوانات نجس است. دلیل نجاست سگ، روایات است؛ اما در قرآن آیه ای نداریم که بر نجاست سگ دلالت کند. البته بايد توجه داشت كه تمام احکام دینی در آیات قرآن بیان نشده است؛ بلکه برخی احکام، در روایات پیامبر و امامان معصوم (ع) آمده است که از جمله آن ها حکم نجاست سگ می باشد. روایات نیز آن را به طور مطلق بیان کردهاند که شامل همه سگ ها مي شود و فرقی بین انواع سگها از نظر نوع و نژاد و كيفيت نگهداري و ...، نگذاشته اند.
به عنوان مثال چند نمونه از اين روايات ذكر مي شود:
1. از امام صادق (ع) در مورد سگ پرسيده شد؛ حضرت فرمود: «آن، پليد و نجس است و از باقيمانده آبي كه خورده نمي توان وضو گرفت. چنين آبي را دور بريز و ظرف را اول با خاك و آن گاه با آب بشوي».
2. راوي مي گويد از امام صادق - عليه السلام - در مورد سگ پرسيدم كه به بدن انسان برخورد مي كند؟ حضرت فرمود: « همان قسمت برخورد را بشويد ».
3. در مورد باقيمانده آب سگ سؤال شد که آيا مي توان آن را خورد يا با آن وضو گرفت؟ حضرت فرمودند: خير. راوي پرسيد: آيا سگ همانند ساير حيوانات درنده نيست؟ (كه مي توان باقيمانده آبشان را خورد) حضرت فرمود: « به خدا قسم نه، آن نجس است. به خدا قسم نه، آن نجس است».
4. راوي گويد: از امام در مورد سگ شكاري پرسیدم. حضرت فرمود: «هر گاه به او دست زدي، دستت را بشوي».
5. علي عليه السلام فرمودند: « از نزديكي با سگ ها دوري كنيد. پس هر كس با سگ برخورد داشت، در حالي كه بدنش خيس بود، بايد بدنش (محل برخورد) را بشويد». (وسائل الشيعة، ج 3، باب 12، از ابواب نجاسات )
اما در مورد دلايل اين حكم بايد گفت:
جزييات و نكات دقيق اين مسئله همانند بسياري از مسائل تعبدي ديگر بر ما روشن نيست ، چنان كه نظير اين روايات در مورد شغال و روباه و مانند آن ها - كه همه از يك تيره هستند - بيان نشده است .
البته از نظر علمي مشكلاتي براي ارتباط با سگ مطرح مي شود؛ اما اين مسائل مطالب قطعي و صد در صدي در اين زمينه محسوب نمي شود و بعيد است كه اين نوع حرمت ها مربوط به جنبه هاي ظاهري و مشكلات بهداشتي و طبيعي باشد.
آن چه از ظاهر روايات برمي آيد آن است كه:
حكم نجاست به خاطر لزوم پرهيز از سگ هاست كه منشاء آن هم نوعي پليدي باطني و معنوي است كه تاثيرات آن بر ما روشن و محسوس نيست. اما در هر حال با وجود اين ارتباط نزديك اين آثار منفي متوجه ما مي شود و به ما آسيب مي رساند .
هر چند زمينه ظاهری هم مي تواند در اين روايات مد نظر باشد؛ چنان كه مثلاً گفته شده: در روده سگ کِرم کوچکی به طول چهار میلی متر به نام «تینیا ایکینوسکوس» است. وقتی این کرم از طریق مدفوع سگ بیرون می آید، تخم های زیادی از این کرم نيز خارج مي شود و به آساني انتقال مي يابد و اگر یکی از این تخم ها به معده انسان وارد شود، مرض های گوناگونی تولید می کند.
دلم برای هم آغوشیِ صمیمیِ تنها یمان
برای نوازش
برای صدا کردنهای تو
برای حرفهای خوب
تنگ شده
صدایم کن!
دلم برای دوست داشتنهای بی انتها
برای شبهای تا صبح ... بدون خواب
برای خودم
برای خودت
پنجرهها و مهتاب
تنگ شده
صدایم کن!
ارسالها: 7673
#84
Posted: 3 Jul 2012 09:20
حسین اینم آیه قرآن.
وقتی که قدرت دست محمد بود نه اون زمان که توی مکه بود. چرا توی زمانی که قدرت دستشه باشد مشکران و کافران رو بگه بکشید چرا.
اما وقتی توی مکه بوده و قدرتی نداشته همه چیز رویایی بود.
هوری بهشت شراب.
.
.
این نشان دهنده ی این نیست که اسلام الاهی نیست بلکه ساخته ی دست محمده
.
.
قرآن دستور به کشتن کفار میدهد.
آیات قران به دو دسته تقسیم میشوند، آیاتی که در مکه بیانشدهاند و آیاتی که در مدنیه پیامبر اسلام آنها را بیان نموده؛ در آیات مکی همواره صحبت از ترحم و انسانیت است، زیرا اسلام در آن هنگام زیر فشار مردمی بسر میبرد که پذیریش ایدهی جدید برایشان مشکل بود ؛ اما آیاتی که در مدینه بیان شده اند در آنها سخن از جنگ و کشتن غیر مسلمانان است. زیرا در مدینه مردم اسلام را پذیرفته بودند و پیامبر اسلام احساس قدرت بیشتری میکرد:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِكَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا (فتح/29) محمد فرستادهی الله است و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير , با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون کاشته ای است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان كافران را به خشم دراندازد الله به كسانى از آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كردهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده دادهاست.
.
در این آیه بیان میکند که مسلمانان به همدیگر رحم میکنند و با کفار بسیار سختگیرند.
همانگونه که ملاحظه میشود، قرآن کلمهی "اشداء" را در مقابل "رحماء" آورده، پس اگر معنای " رحماء " رحم کردن باشد، معنای اشداء "بیرحم" بودن است.
زمان بیان این آیه دقیقا پیش از فتح مکه و زمانی است که مسلمانان خود را قوی میدیدند:
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍأَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُعِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آل عمران/195) پس پروردگارشان دعاى آنان رااجابت كرد من عمل هيچ صاحب عملى از شما(مسلمانان) را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمىكنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانههاى خود رانده شده و در راه من آزار ديدهو کشتار کردند(جنگیدند) و كشته شدهاند بديهايشان را از آنان مىزدايم و آنان را در باغهايى كه از زير آن نهرها روان است درمىآورم پاداشى است از جانب الله و پاداش نيكو نزد الله است.
این آیه باز در مدنیه نازل شده و به مسلمانان یادآوری مینماید که اگر شما کشته شدید و یا کشتید، این کشتار سبب تکفیر گناهان شما میشود.
خوب به این آیه توجه کنید که چکونه دستور میدهد شما حتیمیتوانید همدیگر را هم بکشید:
وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا (نساء/66) و اگر بر آنان نوشته بودیم(دستور داده بودیم) كه همدیگر را بکشید، يا از خانههاى خود به بیرون شوید، به غیر از اندکی از ايشان آن را انجام نمیدادند؛ و اگر آنان آنچه را بدان اندرز شدند به كار مىبستند یقینا براي آنان بهتر و در استواری گامشان مؤثرتر بود.
قران بیان مینماید که:
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ "(بقره/193) و بجنگید (با)آنان تا ديگر فتنهاى نباشد و دين مخصوص الله گردد پس اگر دست برداشتند(از کفر) تجاوز جز بر ظالمان روا نيست "
در این آیه قرآن میگوید که تجاوز جز بر ظالمان روانیست؛ اما ظالم از دید قرآن کیست؟
در آیات گوناگونی قرآن شرک را ظلم میداند و مشرک در حقیقت ظالم است:
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِإِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان /13) و هنگامیکه لقمان به پسرشكه پندش مىداد گفت فرزندم به الله شرك مياور، چرا كه شرك ظلم بزرگى است.
پس در اینجا منظور از ظلم همان شریک قرار دادن الله از طرف مشرکان در عبادت است.
مشرک کسی است که الله با کسانی دیگر میخواند .
قرآن از مسلمانان میخواهد که هنگام دعا، کسی دیگر را همراه او صدا نزنید:
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا (جن/18) و مسجدها خاص الله است(بهترین مکان برای دعا مسجد است)، پس هیچکس را همراه الله صدا نزنید.
و در آیات بعدی این کار را شرک میداند.
لذا مشرکان چون ظالم هستند، پس از نظر قرآن باید کشته شوند و این آیه هم در مدینه بیان شده:
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْوَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (توبه/5) پس هنگامیکه ماههاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و محاصره کنید و به كمين آنان بنشينيد در هر مکانی که قابل کمین کردن است پس اگر توبه كردند و نماز خواندند و زكات پرداختند راه را بر آنها رها کنید،زيرا الله آمرزنده مهربان است.
قرآن یکی از راه های نزدیکی به الله را جنگ و کشتار در راه او میداند:
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ بقره/244) در راه الله بجنگید و بدانيد كه الله شنواى داناست.
و در (آل عمران/167)؛ این آیه باز در مدینه نازل شده است.
در آیهی 28 سوره ی توبه الله مشرکین را نجس میشمارد که حق نزدیک شدن یه مسجد الحرام را ندارند:
" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُمِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيم "(توبه/28 ) ا ى مؤمنان همانا مشركان نجس هستند، لذا نبايد پس از امسالشان به مسجدالحرام نزديك شوند، و اگر از [ركود تجارت و] تنگدستىمىترسيد، پس در آینده ی نزدیک الله شما را از فضل خويشتوانگر گرداند، كه الله داناى فرزانه است.
در آیهی بعدی همین سوره بیان میشود که با تمام کسانیکه به دین الله ایمان نمیآورند را بجنگید مگر اینکه بهشما جزیه بدهند:
" قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ " (توبه/29 ) و کسانیکه از اهل كتابى(یهودیان و مسیحیان) كه به الله و روز آخرت ايمان ندارند و حرام داشتهی الله و پيامبرش را حرام نمىگيرند و دين حق نمىورزند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خويش و با حقارت جزيه بپردازند.
اما این جزیه دادن شامل کدامین گروه میگردد؟
یهودیان و مسیحیان مگر الله را قبول ندارند، مگر قرآن از پیامبرانشان با نیکی یاد نمیکند، اگر اینگونه است پسچرا اگر جزیه ندادند باید کشته شوند؟
قرآن در دنبالهی آیه دلیل این کار را میگوید:
" وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ " (توبه/30) و يهوديان مىگويند عزير پسر الله ومسيحيان مىگويند مسيح پسر الله، اين سخنى است كه به زبان مىآورند و به سخن كافران پيشين تشبه مىجويند، الله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه میروند.
طبق این آیه یهودیان و مسیحیان را به این دلیل که یکی عزیر را و دیگری عیسی را پسر الله میدانند در زمرهیمشرکانند ولی به مسلمانان میگوید که میتوانید آنها را نکشید و از آنها جزیه بگیرید و این بدان معناست که اگر جزیهندادند باید آنها را بکشید؛ تمام این آیات در مدینه بیان شده اند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْغِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه/123) اى كسانى كه ايمان آوردهايد (با) كافرانى كه مجاور شما هستند بجنگید و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه الله با متقیان است.
این آیه باز در مدینه بیان شده که لازم به توضیح اضافی در آن نمیبینم.
به این آیات توجه فرمائید:
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَ عِيفًا (نساء/76) كسانى كه ايمان آوردهاند در راه الله میجنگند وكسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت میجنگند پس (با) ياران شيطان را بجنگید كه نيرنگ شيطان ضعيف است.
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَاذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ (محمد/4) پس چونبا كسانى كه كفر ورزيدهاند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامیکه آنان را از پاى درآورديد پس (اسیران) را امحکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است (امر الله) و اگر اللهمىخواست از ايشان انتقام مىكشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شدهاند هرگز كارهايشان را ضايع نمىكند.
الله مجوز تجاوز به زنان (آیات قرآن در رابطه با تجاوز به کنیزان) غیر مسلمان را میدهد.
او همچنین فریاد مرگ بر کفار را سر داده است.
الله میگوید که دشمنانتان را به بدترین نحو شکنجه دهید:
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/33) سزاى كسانى كه (با) الله و فرستاده اش محاربه میکنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) مىكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگربريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
در اینجا " و " بین الله و رسوله " و " عطف است؛ و این بدان معناست که هر حکمی که برای یکی ثابت شد بر دیگری نیزصادق است، مانند این است که بگوئیم "حسن و حسین همکارهستند" اگر مایل به دانستن شغل آنها هستیم کافی است که شغلیکی ازآنها را بشناسیم. پس روی همین اصل است که ابتدا به بررسی منظور قرآن از جنگ با الله میپردازیم؛ و نتیجه هم برای رسول قابل تعمیم است.
حرب با الله در این آیه جنگ فیزیکی نیست، زیرا با الله ( خدای وهمی ) نمیتوان به صورت فیزیکی مبارزه کرد. از دید اسلام کسی که از انجام دادن دستورات الله سرپیچی میکند، در واقع با او اعلام جنگ مینماید؛ یعنی هر نوع مخالفت با قرآندر واقع اعلام جنگ با الله است، لذا در این آیه چون حرب با الله مخالفت با اوست؛ پس حرب با رسول هم همینگونه است.
به نظر میرسد که اصطلاح جنگ نرم و محاربه، ریشه در چنین نگرشی دارد.
در قضیه ی ساخت مسجد توسط عدهای( ساخت مسجد ضرار ) که از ترس به ظاهر اسلام آورده بودند قرآن آنها را کسانی مینامد که با الله و رسولش در جنگ هستند. میدانیم که آنها با اسلام در کارزار فکری بودند:
وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (توبه/107) و آنهايى كه مسجدىاختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و كمينگاهى است براى كسى كه قبلا با الله و پيامبر محاربه کرده بودند و سخت سوگند ياد مىكنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و الله گواهى مىدهد كه آنان قطعا دروغگو هستند.
تمام آیاتی که در آنها الله حکم به کشتن مشرکان و کافران داده مدنی هستند، در صورتیکه حتی یک آیه در قرآن پیدا نمیشودکه هم مکی باشد و هم حرف از کشتن .
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 8911
#88
Posted: 3 Jul 2012 09:25
Mereng
چرا اگه دینم اسلام باشه مجبورم سگ نگه ندارم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 353
#90
Posted: 3 Jul 2012 09:28
Alirezai_90: اینو هرکجای دنیا هم بپرسی بهت میگن که اب دهان سگ میکروب داره
اینو جایی نگو بت میخندن. تو بزاق دهان هر موجودی میتونه بدلیل رهایت نکردن مسائل بهداشتی میکروب باشه.
بهدشم واکسیناسیون بدرد همین روزا میخوره
دلم برای هم آغوشیِ صمیمیِ تنها یمان
برای نوازش
برای صدا کردنهای تو
برای حرفهای خوب
تنگ شده
صدایم کن!
دلم برای دوست داشتنهای بی انتها
برای شبهای تا صبح ... بدون خواب
برای خودم
برای خودت
پنجرهها و مهتاب
تنگ شده
صدایم کن!