منکه حوصله خوندن این همه نوشته رو ندارم اما به شادی حضرت عمر و ایوبکر و سایر اهالی سقیفه الان ایران شیعه خانه امام زمان است و بکوری چشم همه دشمنان زبر بار هیچکس هم نرفته نه مثه وهابیون عربستانی زیر سلطه امریکا ونه مثه اینهمه اهل سنت مصالحه گر تن به خفت داده شیعه یعنی انحنای ذوالفقار مهم الان است که ایران شیعه است البته من کاملا دوست دارم مملکنم سکولار بشه به این معنی که دولت و سیاست از دین جداشه . دین و عقیده ازاد بشه
ویکی پدیا سکولار ترین و بی طرف ترین منبع است اگه قبولش دارین ۴ تا کتاب تاریخی که همون زمان نوشته شده رو معرفی کرده و میشه به اونها مراجعه کرد در این موارد نمیشه به مذهبیون اعتنا کرد یقینا اونها به هر طریقی سعی در پوشاندن نقاط ضعف اسلام و حکام اون رو داشتن منابعقدیمی ترین منبع عربی موجود که به شرح فتوحات مسلمانان پرداخته کتاب فتوحالبلدان بلاذری (مرگ: سال ۲۴۰ هجری قمری) میباشد.الاخبار الطوال دینوری (مورخ ایرانی عربی نویس. مرگ: سال ۲۸۲ هجری قمری) و تاریخ یعقوبی (قرن سوم هجری) قدیمی ترین کتب تاریخی به دست ما رسیده هستند که روایت به هم پیوسته از تاریخ «جهانی» اعراب را نوشتهاند که در این میان دینوری بیشتر از یاقوتی به تاریخ ساسانیان پرداختهاست. اما مهمترین منبع تاریخ حجیم طبری میباشد که اگر چه رشته روایتی پیوسته به هم را ارائه میکند، اما محتویات آن متشکل از نقل قولها و قطعههایی از منابع پیشینش است.[۲۲] منابع متعدد دیگری نیز موجود است. فارسنامه ابن بلخی (دهه اول قرن ششم هجری) قدیمی ترین تاریخ بدست رسیده از فارس میباشد و بشکل عمدهای به تاریخ ایران پیش از اسلام پرداختهاست.[۲۳]گزارشهای تاریخی به دست رسیده اغلب با هم در تناقض بوده و ترتیب دقیق وقایع مشخص نیست. حتی تعیین تاریخ دقیق وقایع حوادث اصلی هم دست نایافتنی و تعیین دقیق اندازه سپاهیان دشوار میباشد. با این حال از بررسی منابع به نظر میآید که تعداد سپاهیان ایران در جنگهای اصلی قادسیه و نهاوند بیشتر از سپاهیان اعراب بوده، ایرانیان با شجاعت جنگیدهاند و تا جای ممکن جلوی پیشرفت اعراب را گرفتهاند، و پس از شکست هم تلاش در کنار گذاشتن ترتیبات پرداخت مالیات را داشتهاند.[۱۱]ضمنا جهل و خشونت عرب چیزی نیست که قابل پوشوندن باشه یزید با حسین چه کرد . خوارج جنین از رحم زن در می اوردن و دختر دفن کردن و هزاران رخداد که خشونت ذاتی رو در اعراب میرسونه که قسمتی از اون بخاطر خشونت محل زندگی اونها بوده mahmudkhm: لطفا قبل از ارسال پستت یه مرور روش بکن! چون از طریقه نوشتن آدم میشه فهمید که طرف چقدر دقت داره و منطقیه! حالا توی یه پست یکی دو تا اشتباه مسئله ای نیست و میگیم اشتباه تایپی ، ولی دیگه نه اینقدر زیاد! و جالبه یکی دیگه که خوب میشناسیش هم همینطور مینویسه! میگم واسه همین است که تو اشکال بگیری بمن بگی بیسواد ...حجم نوشته های منو نگاه کن بالغ بر ۳۰۰۰ پست میشه شما الان ۵۵۹ تا داری من سرم خیلی شلوغه و هزاران بار گفتم کیبردم لاتینه و فکر میکنم در سیر یک جمله ادمهای عاقل بفهمن حکومن در واقع حکومت است داداش پست کوتاه و مفید بده تا بخونیم منکه حال ندارم بخونم این همه رو اینقدر سخنرانب کنید جای قذافی و چاوز رو میتونی بگیری
mohan1978: من گفتم دیگه حوصله بحث با شما نیست نه ! دیگه نمیتونی این همه روایات کتبتون رو رد کنی باعث بی حوصلگی شما شده!شما یکی از این همه روایت رو با دلیل رجالی یا منطقی نتونستی پاسخ بدی و فقط در جاهایی که دیگه واقعا تو منگنه هستید موضوع تقیه رو پیش میکشید که این تقیه هست
mohan1978: حالا فیلم سیصد رو دیدی یا نه ؟! اگه قرار باشه وقایع اون فیلم رو یه ایرانی کارگردانی کنه فیلم زیر و رو میشه! اره دیدم خوشم اومد بی احترامی و اهانت هم ندیدم مگر مردانگی قراره فقط نزد ایرانیان باشه ضمنا شقاوت و خونخواری اون سیصد نفر و خیانت اون دوستش در تجاوز به زنه رئیس اسپارتا هم نقاط بد اسپارتها بود راستی تو این پست اشطباح نداشتم در بحث باید فصل الخطاب داشته باشی که استناد به اون مقنع کننده برای یک طرف باشه مثلا شما بگو صحیحین رو دربست قبوا داری منم میگم اصول کافی کلینی وتنها مورد در رد احادیث این کتب مغایرت احادیث با قران باشه اونوقت میشه بحث کرد والا هرگز نمیشه همین الان یک سنی رو مثه تیجانی بخرن شیعه ها یا یک شیعی رو سنی ها بخرن و بعد بیاد کتاب بنویسه و صد سال بعد نوه های ما به اونها استناد کنن سنگ روی سنگ بافی نمیمونه
mahmudkhm: نه ! دیگه نمیتونی این همه روایات کتبتون رو رد کنی باعث بی حوصلگی شما شده!شما یکی از این همه روایت رو با دلیل رجالی یا منطقی نتونستی پاسخ بدی و فقط در جاهایی که دیگه واقعا تو منگنه هستید موضوع تقیه رو پیش میکشید که این تقیه هست میگم دیکه ادم رو همش میخواهید به بحث بکشونید با خرفهای پراکنده شما چرا به احادیث صحیح مسلم قانع نمیشی و میگی ضعیفه ...میگی وحی منزل نیست من عقل دارم و میدونم بحث با شما فایده نداره حالا میخواهی بگی کم اورده یا هرچی شما وقتی اینقدر با پررویی هر استلال به قران و کتب صحیحتون و کتب دیگه تون رو رد میکنی دیگه چیکارت کنم میسپارمت به قضاوت مردم الان وقت داری بحث کنی من از کتب شما بدعت و ازار حضرت زهرا رو توسط ابابکر و عمر و خروج عایشه بر علی رو ثابت کردم و از قران اجازه لعن و خسران در دنیا و اخرت رو برای اونها گفتم شما چرا بحث رو عوض کردی و بجای جواب دادن پریدی به اینکه ایران قبل اسلام دانشمند نداشته باز اسامی دانشمندان را اوردم ........یعنی چی که میگید کتب تاریخ قابل استناد نیستن من چیکار کنم تو فکراتون قفل سه پبچ کار گذاشتین الان میخوای فقط در مورد بدعت و ازار حضرت زهرا بجث کنیم و ثابت کنم خلفا مورد غضب خدا هستند فقط از صحیحین و قران بس کن این سفسطه و هوچی گری را براتون بده واسه همین دنبا که مسلمانان را با اهل سنت بخاطر کثرتشون میشناسن میگن مسلمانها منطقشون رو بدین فروختن mahmudkhm: شما یکی از این همه روایت رو با دلیل رجالی یا منطقی نتونستی پاسخ بدی مگه تو تونستی این همه حدیث رو جواب بدی فقط گفتی صحیح مسلم وحی منزل نیست یک سوزن به خود یک جوالدوز به دیگران بارها گفتم با دو دسته نمیشه بحث کرد یکدسته ادم خیلی باشعور و دیگری ادم خیلی ............اولی ا چون تو بحث حتما شکست میخوری ودومی چون وقتت رو تلف کردی او منطق رو به دین فروحته
mohan1978: من سرم خیلی شلوغه و هزاران بار گفتم کیبردم لاتینه و فکر میکنم در سیر یک جمله ادمهای عاقل بفهمن حکومن در واقع حکومت است نرود میخ اهنین در سنگ!منم میگم کیبردت لاتینه ! ولی یکبار قبل از ارسال یه مرور بکن ! اگه کیبردت لاتینه حرف "ت" که دیگه توش هست مرور کن دیدی "ت" یادت رفته بزار!حکومن رو همه فهمیدن یعنی حکومت ، ولی آیا کسی میتونه بفهمه این کلمه چیه؟! mohan1978: مخضوا من دو سه بار مطلب رو از اولش خوندم تا تونستم حدس بزنم این " مخصوصا " هست و شما اونطور نوشتی! mohan1978: الان ایران شیعه خانه امام زمان است و بکوری چشم همه دشمنان زبر بار هیچکس هم نرفته نه مثه وهابیون عربستانی زیر سلطه امریکا به ایشون میگن آدم صاف و ساده! پس اینقدر به این روسها باج میدیم که تو سازمان ملل ازمون دفاع کنه چیه؟!دیدی چجور برای اس سیصد اونها التماس میکردیم و بهمون ندادند! نیروگاه بوشهر رو بجای سه ساله ۱۵ ساله تحویل دادند و فقط امتیاز گرفتند و جیکمون در نیومد!حق استفاده از منابع دریای خزر رو ازمون گرفتند ! حقی که تو حکومت قبل ۵۰ درصد بود الآن شده ۱۵ درصد!یه کشور کوچولو مثل امارات ادعای جزایر ما رو میکنه!زمان شاه یه بار عراق ادعای حاکمیت شط العرب کرد دوتا هواپیما تا بالای بصره رفت صدام به گهخواری افتاد! mohan1978: مهم الان است که ایران شیعه است اگه مهم الآنه چرا چسبیدی به ۱۴۰۰ سال پیش که عایشه چرا اینکار رو کرد و علی چرا خلیفه نشد!درسته مهم الآنه که زیر بار خرافه و بدعت داریم خفه میشیم! برای ۱۴ نفر ۲۰ تا شهادت داریم و بیست و چند روز تعطیلی مملکت! مهم الآنه که مردم زیر بار مشکلات اقتصادی داره کمرشون خم میشه و حقشون از بیت المال میره برای آفریقا و لبنان و بشار اسد!مهم الآنه که دختران بی گناه رو که هنوز وقت بازیشونه میبرن جبهه جنگ رو نشونشون بدن و تو مسیر کله پاشون میکنند و داغی دیگه علاوه بر مشکلات روزمره میزارن تو دل خانواده هاشون و سه روز عزای عمومی و دیگه برو بسلامت! مهم الآنه که هر گوشه شهر پره از سرنگ تزریق هروئین و هزار کوفت و زهر مار دیگه! جالبه که باز ادعای آقایی داریم و میگیم زیر بار خفت نرفتیم!خفت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟ mohan1978: از بررسی منابع به نظر میآید که تعداد سپاهیان ایران در جنگهای اصلی قادسیه و نهاوند بیشتر از سپاهیان اعراب بوده، ایرانیان با شجاعت جنگیدهاند و تا جای ممکن جلوی پیشرفت اعراب را گرفتهاند، و پس از شکست هم تلاش در کنار گذاشتن ترتیبات پرداخت مالیات را داشتهاند. میشه برای یکبار هم که شده منطقی و باعقل خودت بگی ،ایران دوران ساسانی ، امپراطوری بزرگ آن زمان و ابر قدرت شرق! با توجه به داشتن سلاحهای پیشرفته تر از اعراب و با تعداد نفرات بیشتر به قول خودتون، و با شجاعتی که در جنگ از خودشون نشون دادند چگونه در برابر اعراب بادیه نشین که تعداد زیادیشون مرکب جنگیشون شتر کندرو تر از اسب بود شکست خوردند ؟! mohan1978: ضمنا جهل و خشونت عرب چیزی نیست که قابل پوشوندن باشه یزید با حسین چه کرد . خوارج جنین از رحم زن در می اوردن و دختر دفن کردن و هزاران رخداد که خشونت ذاتی رو در اعراب میرسونه که قسمتی از اون بخاطر خشونت محل زندگی اونها بوده شما منظورت از عرب دشمنان اهل بیته یا اهل بیت هم جزعی از اعراب بحساب میان ؟چون علی هم اغراق کنندگان در حق خودش رو و کسانی که او را خدا میخواندند در آتش سوزاند! در ضمن اون مشرکین بودند که دختر دفن میکردند نه خوارج! در ضمن خوارج مسلمان بودند که بر علیه علی شوریدند !
کرامات عمر بن خطاب !!! صدای عمر از مدینه تا فسا رسیداین قصه آن قدر معروف است که حتی کتابهای لغت نیز آن را نقل کردهاند . ما آن را از کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر نقل میکنیم :ذکرسیف عن مشایخه أن ساریة بن زنیم قصد فسا و دار أبجرد فاجتمع له جموع ـ منالفرس و الأکرادـ عظیمة و دخم المسلمین منهم أمر عظیم و جمع کثیر، فرأیعمر فی تلک اللیلة فیما یری النائم معرکتهم و عددهم فخاوفت من النهار وأنهم فی صحراء و هناک جبل إن اسندوا الیه لم یؤتوا ألاّ من وجه واحد.فنادی من الغد الصلاة جامعة، حتی اذا کانت الساعة التی رأی أنهم اجتمعوافیها، خرج الی الناس و صعد المنبر، فخطب الناس و أخبرهم بصفة ما رأی، ثمقال: یا ساریة! الجبل الجبل!!! ثم اقبل علیهم و قال ان الله جنودا و لعلبعضها أن لم یبلغّهم. قال: ففعلوا ما قال عمر، فنصرهم الله علی عدوهم وفتحوا البلد.جناب عمر بن خطاب در مدینه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه و آیات قرآن را می خواند؛ یک دفعه سه مرتبه گفت: «یا ساریه الجبل»، همه ماندند که چه اتفاقی افتاده؛ بعد از نماز از او پرسیدند که چه شد وسط خطبه این چنین گفتی؟ گفت: در حین خطبه خواندن، یک نگاهی کردم به ملکوت زمین و زمان، دیدم لشکری که برای فتح نهاوند فرستادیم، دشمنان از 4 طرف می خواهند محاصره کنند و آنها را از بین ببرند، فرمانده شان آقای ساریه بود، او را صدا زدم که بیائید به طرف کوه و از یک طرف با دشمن بجنگید، تا آنها از 4 طرف حمله نکنند؛ آنها هم آمدند به سمت کوه و جنگیدند. بعد از 3 ماه که لشکر آمد به مدینه، سؤال کردیم که آیا این قضیه را شما هم دیدید؟ گفتند: بله، در فلان روز در بیابان نهاوند بودیم که صدای آقای عمر در فضا طنین انداز شد و همه لشکر هم صدای او را شنیدند و او از مدینه صدا زد: «یا ساری الجبل»، و اگر صدای عمر نبود، همه از بین رفته بودیم و این پیروزی هم نصیب اسلام نمی شدالبدایةو النهایة، ج7، ص94، قصه جنگ فسا و المغنی ، عبد الله بن قدامه ، ج 10 ، ص552 و الشرح الکبیر ، عبد الرحمن بن قدامه ، ج 10 ، ص 387 و فیض القدیرشرح الجامع الصغیر ، المناوی ، ج 4 ، ص 664 و تفسیر الرازی ، الرازی ، ج21 ، ص 87 و دقائق التفسیر ، ابن تیمیة ، ج 2 ، ص 140 و أسد الغابة ، ابنالأثیر ، ج 2 ، ص 244 و الإصابة ، ابن حجر ، ج 3 ، ص 5 – 6 و تاریخالیعقوبی ، الیعقوبی ، ج 2 ، ص 156 و الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج3 ، ص 42 – 43 و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج 1 ، ص 384 و تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون ، ج 1 ، ص 110 و تاج العروس ، الزبیدی ، ج 16 ، ص 327 .رود نیل تحت فرمان عمرفخر رازی در تفسیرش از جمله مینویسد :الثانی: روی أن نیل مصر کان فی الجاهلیة یقف فی کل سنة مرة واحدة وکان لا یجریحتی یلقی فیه جاریة واحدة حسناء ، فلما جاء الإسلام کتب عمرو بن العاصبهذه الواقعة إلی عمر ، فکتب عمر علی خزفة : أیها النیل إن کنت تجری بأمرالله فاجر ، وإن کنت تجری بأمرک فلا حاجة بنا إلیک ! فألقیت تلک الخزفة فیالنیل فجری ولم یقف بعد ذلک .تفسیر الرازی ، الرازی ، ج 21 ، ص 88 .رود نیل طغیان کرده بود و خانه های مردم داشت نابود می شد. آمدند خدمت عمر بن خطاب که ای خلیفه رسول الله! به داد ما برس که خانه هایمان رفت. جناب عمر بن خطاب گفت: یک سفالی برای من بیاورید؛ سریع برای او آوردند و با دست مبارکش بر روی آن سفال نوشت :اگر به امر خداوند جاری می شوی، پس جاری شو و اگر به امر خودت جاری می شوی، ما کاری نداریم هر کاری می کنی بکن.بعد از آن، این رودخانه دیگر طغیان نکرد و مردم از طغیان رود نیل راحت شدند.زمین از شلاق عمر ترسید !فخر رازی مینویسد :الثالث : وقعت الزلزلة فی المدینة فضرب عمر الدرة علی الأرض وقال : اسکنی بإذن الله فسکنت وما حدثت الزلزلة بالمدینة بعد ذلک .وزی در مدینه زلزله شدیدی آمد و مردم ریختند بیرون و پناه آوردند به خلیفه دوم، خلیفه دوم شلاق خود را محکم بر زمین کوبید و گفت: " آرام باش به اذن خدا " زمین هم آرام شد؛ بعد از آن، زمین مدینه دیگر زلزله نگرفت .آتش ، تحت فرمان عمر! الرابع : وقعت النار فی بعض دور المدینة فکتب عمر علی خزفة : یا نار اسکنی بإذن الله فألقوها فی النار فانطفأت فی الحال .تفسیر الرازی ، الرازی ، ج 21 ، ص 88 .یکی از خانه های مدینه آتش گرفت و سرایت کرد به بخش أعظمی از خانه های مدینه. مردممانده بودند حیران و سرگردان که خانه ها آتش گرفته. عمر نوشت : " ای آتشبه اذن خدا ساکن و خاموش شو" و آن را انداخت در آتش و آتش در همان لحظهساکت و خاموش شد . این نمونه کوچکی بود از غلوهای اهل سنت در باره خلیفه دوم . اگر خدای نخواسته یکی از شیعیان عینهمین مطالب را در باره امیر المؤمنین یا یکی دیگر از ائمه علیهم السلامنقل کند ، فوراً او را متهم به غلو کرده و فتوی به کفر او میدهند .آهای وهابی ها ! شما چه جوابی به این مطالب دارید ؟....جناب سوپر من در رابطه با غلو در مذهب اهل سنت نیست می توانید به لینک زیر مراجعه کنید:
جنایات عمر علیه حضرت زهرا در کتاب فرائد السمطین ج 2 ص 34 و ص 35 چاپ : موسسه المحمودی للباعه و النشر . بیروت – لبنانمولف : امام الحرمین جوینی استاد ذهبی . دو تصویر بالا ، تصویر صفحه ی ۳۴ است .ترجمه ی این قسمت : روزی پیامبر صلی الله علیه واله نشسته بود . حسن بن علی بر او وارد شد . دیدگان پیامبر که بر او افتاد اشک الود شد سپس حسین بن علی بر او وارد شد پیامبر مجددا گریست . در پی ان دو فاطمه سلام الله علیها بر پدر وارد شد اشک پیامبر با دیدن فاطمه سلام الله علیها جاری شد سپس امیرالمومنین علی علیه السلام بر پیامبر وارد شد . پیامبر تا چشمانش به او افتاد بر او گریه کرد ...وقتی از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند . فرمود : تصویر بالا ، تصویر صفحه ی ۳۵ است . ترجمه ی این قسمت : زمانی که فاطمه را دیدم ، به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد ، گویا میبینم ذلت وارد خانۀ او شده ، حرمتش پایمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد ، سقط شده ؛در حالی که پیوسته فریاد میزند : وا محمداه ! ؛ ولی کسی به او پاسخ نمیدهد ، کمک می خواهد ؛ اما کسی به فریادش نمیرسد .او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشود ؛ و در حالی بر من وارد میشود که محزون ، گرفتار و غمگین و شهید شده است .و من در اینجا میگویم : خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده ، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده ، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه در این هنگام آمین می گوینددر اینجا طبق حدیثی از رسول الله صلی الله علیه واله که نقل شده حضرت زهرا سلام الله علیها مورد هجمه واقع می شوند و شهیده می شوند نه اینکه به مرگ عادی و طبیعی از دنیا بروند حالا با مراجعه مطالب سال قبل و پستهای بعدی کاملا معلوم می شود این پیشگویی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله درست بوده و قاتل که بوده
کارهای بد و گناهان زیر از جناب عمر فاروق سر زده که همشون دارای مدرک و اسکن صفحه کتاب هستند منم میخوام بنام خدا و اعل بیت یکی یکی اینهارو تقدیم دوستان کنم ۱- عمربن خطاب جابجا کردن مقام ابراهیم....منجر به اشکال در شروع طواف و نماز طواف ۲ عمربن خطاب تازیانه و بی حرمتی زنان۳- شجاعت عمربن خطاب از قول عایشه۴-شکم چرانی عمربن خطاب۵ جهالت عمربن خطاب در نماز عید۶- فریاد زدن عمربن خطاب بین نماز۷- جهالت عمربن خطاب در مسائل حج۸- تازیانه زدن عمربن خطاب به زنان عزادار۹ ۰-عمر بن خطاب، سوره بقره را در مدت دوازده سال یاد گرفت!!!هوش سرشار عمر ۱۰-عمربن خطاب بدعت پایه گذاری قیاس در فقه۱۱-عمربن خطاب زدن زنان در حضور پیامبر۱۲-عمربن خطاب آتش زدن خانه وحی (5)۱۳-عمربن خطاب آتش زدن خانه وحی (4)۱۴-عمربن خطاب آتش زدن خانه وحی (3)۱۵-عمربن خطاب آتش زدن خانه وحی (2)۱۶-عمربن خطاب آتش زدن خانه وحی (1)۱۷-نظر امیرالمومنین علی .علیه السلام درباره عمر و ابابکر۱۸-عمربن خطاب سبیل خودرا تاب می داد، و گاز می گرفت۱۹-عمربن خطاب خاک مال کردن بعد از ادرار۲۰-عمربن خطاب دستش را باکفش یاباسن خود پاک می کرد۲۱-عمربن خطاب زنا کنید پولش بدهید۲۲-خارج شدن بادمعده عمربن خطاب روی منبر (همراه با اسکن)۲۳-شراب خواری عمربن خطاب لحظه مرگ[b]۲۴-عمر بن خطاب بدعت در زدن حد[/b]۲۵-بیعت عمربن خطاب در روز غدیر (همراه با اسکن کتاب)۲۶-عمر بن خطاب، خدائی از خرما داشت و دخترش را زنده به گور میکرد!!!۲۷-عمربن خطاب و نوزاد عجیب۲۸-ملخ خوری عمربن خطاب۲۹-اعتراف عمربن خطاب به بدعت نماز تراویح۳۰-عمر بن خطاب حکم سجده بر باسن۳۱-(مارمولک) خوری عمر بن خطاب۳۲-توصیف عمربن خطاب از زبان ابوبکر۳۳-عمربن خطاب وحرام کردن متعه بدعت آشکار (همراه اسکن وفیلم)۳۴-اسکن اسناد هجوم عمر به خانه حضرت فاطمه-سلام الله علیها(3)۳۵-اسکن اسناد هجوم عمر به خانه حضرت فاطمه-سلام الله علیها(2)۳۶-اسکن اسناد هجوم عمر به خانه حضرت فاطمه-سلام الله علیها(1)۳۷-یهودیان به عمر بن خطاب لقب فاروق دادن۳۸-عمربن خطاب ازدیوار خانه مردم بالامی رفت۳۹-لولا علی لهلک عمر۴۰-عمر نسبت هذیان به رسول خدا(ص) داد با اسکن مدارک۴۱-دسته بندی فرار عمر و ابوبکر از جنگها۴۲-جهالت عمربن خطاب دربرابر یهودیان[font#08088A]۴۳-گرایش فوق العاده عمر وحفضه به تورات۴۴-عمربن خطاب: اگر آب نیافتی نماز نخوان !۴۵-دسته بندی شرابخواریهای عمر بن خطاب۴۶-عمر بن خطاب و نوشیدن خمر(همرا اسکن کتاب)۴۷-شراب خواری عمر و ابوبکر باعده ای دیگر![/font]۴۸-عمربن خطاب نابودی آثار علمی و فرهنگی۴۹-روابط دوستانه عمربن خطاب با مشرکان۵۰-قضاوت عمر(تازیانه زدن کسی که شراب نخورده بود)۵۱-جهل عمربن خطاب به سنت۵۲-فرار عمربن خطاب از جنگ حنین۵۳-کارگزاران عمری دردولت عمری۵۴-عمربن خطاب در نماز و سفر به شام؟!۵۵-عمر بن الخطاب تعطیل حد زنا بر مغیرة بن شعبه۵۶-جلوگیری عمر از ارث بردن غیر عرب !۵۷-تقسیم بیت المال درحکومت عمری۵۸-جهل وحماقت عمربن خطاب در ارث۵۹-عمر بن خطاب خراب کردن خانه مردم۶۰-اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت(۶)۶۱-اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت (۵)۶۲-اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت (۴)۶۳-اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت (۳)۶۴-اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت (۲)۶۵-اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت (۱)۶۶-عمر وکتک زدن مردم داغ دیده منع از گریه کردن بر اموات۶۷-عمربن خطاب گرفتن پول زوری از مردم![font#08088A]۶۸-حماقت عمر درباره قرآن(تعمق و تفکر نکنید)۶۹-عمر بن الخطاب ایستاده بول مى کردند[/font]۷۰-نماز خواندن عمر و عثمان۷۱-عمربن خطاب و بدعت قربانی نکردن در حج۷۲-بدعت عمر بن خطاب حذف سهمیه مؤلفة قلوبهم۷۳-عمر بن خطاب دستش را در مقعد شتر داخل می کرد۷۴-عمر: "پیرزنهای بیسواد هم از من باسوادتر هستند !!! "۷[b]۵-نمونه دیگر نادانی عمر ازحکم سنگسار۷۶-جهالت عمر در حکم سنگسار زن حامله۷۷-تبعیض نژادی در حکومت عمربن خطاب[/b]۷۸-پسرعمر هم شهوتی بودواحمق در احکام شرعی۷۹-شهوترانى عمربن خطاب۸۰-عمربن خطاب مبغوض پیغمبر۸۱-عمر درنمازجماعت به اعضاء تناسلیش دست زد بازی کرد (همراه با اسکن کتاب)۸۲-عمربن خطاب قطع درخت حدیبیه۸۳-یکی از فضائل عمر بن خطاب شرابخوارگی۸۴-بدعت عمر بن خطاب در اذان صبح۸۵-بدعت عمربن خطاب در قرائت نماز۸۶-شک عمر در نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله۸۷-نظریه ى عمر در مورد سه طلاقه کردن۸۸-جهل عمربن خطاب در معناى کلمه۸۹-شخصیت عمـرابن خطاب از زبان خودش۹۰-گوشه ای از خشونت های عمر۹۱-نظر عمر در مورد لواط ۹۲-نحوه اسلام آوردن ظاهری عمر بن خطاب۹۳-نسب عمربن الخطاب در کتب اهل سنت تمام اینها از کتب اهل سنت است با سند و گاهی هم با تصویر کتاب حالا برای هر کدوم یک یهانه بسازید
mahmudkhm: من دو سه بار مطلب رو از اولش خوندم تا تونستم حدس بزنم این " مخصوا " هست و شما اونطور نوشتی! قضاوت با خواننده . دوستان حدس این کلمه که در زیر آمده راحته یا سخت هوش سرشاری میخواد ؟؟؟؟کتابهای تاریخ اعتبارش از ورق پاره های اهل سنت و شیعه خیلی بیشتر به چند دلیلاهل دین همیشه اینقدر بهانه برای تحریف داشتن که چه سنس و چه شیعه نتونن به نوشته هاشون اعتماد کنناما وقاسع نگار مخصوا خارجیان که سیاحت میکردن هیچ وجه انتسابی به دسته ها و حکومن ها برای دروغ گویی نداشتناینقدر استنباظ های خودتون رو ول نکنید توسایت قسمت ابی رو من اشتباه نوشتم و عذر خواهی میکنم منتها ببینید خوندنش اینقدر سخته و معنی رو نمیرسونه