ارسالها: 2554
#61
Posted: 12 Nov 2012 22:30
انواع توسل
1. توسل بمعنای عام:
خداوند عالم را بر اساس اسباب و مسببات خلق كردهاست و هر یك از سبب عادی در دیگری به اذن خداوند اثر میگذارد و علوم تجربی هم این سببیت را در موجودات كشف كردهاست. آیات قرآن هم به این نوع سبب و مسبب اشاره دارد، چنانکه فرمود: آب سبب خروج میوها و رزق شماست.[5] همچنین در آیه دیگر به صراحت تأثیر آب در زرع را بیان میکند.[6] البته اینها به معنای تفویض نظام بر ماده نیست؛ بلكه همه اینها دلیل بر وجود خداوند و اراده اوست. پس هر كسی كه دقت نظر داشته باشد میفهمد كه حیات جسمانی انسان قائم بر اساس اسباب و وسائل است و همچنین نزول فیض معنوی خداوند برای بندگان تابع نظام خاص میباشد كه از آن به وحی تعبیر میشود. وحیالهی از طریق ملائكه، انبیاء و رسلش و كتابش به بندگانش میرسد. پس هدایت انسانها از طریق اسباب و وسائلی است كه خداوند آن را طریق هدایت قرار دادهاست. امامصادق(ع) فرمودهاست: خداوند اشیاء را خلق نمیكند مگر بوسیله سببها، پس برای هر چیزی سببی قرار داده و برای هر سببی وسعتی داده است.[7]
2. توسل بمعنای خاص:
خداوند در قرآن فرمودهاست: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلكم تفلحون[8] حال كه خداوند در قرآن تمسك به وسیله را امضاء كردهاست بلکه به آن امر فرموده و از سوئی آیه نیز هر نوع وسیله كه موجب تقرب میشود را شامل میشود؛ باید توجه داشت که این وسیلهها جز از طریق وحی و روایات معتبر تبیین نمیشود، پس باید به كتاب و سنت رجوع كرد تا هر چه موجب تقرب به خداوند میشود را بدست آورد. در نتیجه: اولا توسل به معنای خاص را باید تعریف كنیم و بعد انواع آن را ذكر كنم. توسل بمعنای خاص این است كه: عبد شیئ یا شخصی را برای استجابت دعای خود در نزد خداوند وسیله قرار میدهد تا با این وسیله به مطلوب خودش برسد و این بر دو قسم است:
1. نامشروع:
توسل نامشروع عملى است كه مشركین بتپرست انجام میدهند؛ چرا كه آنان متوسل به درگاه خدا مىشوند، ولى تقرب و عبادت را نسبت به ملائكه و جن و اولیاى انس انجام مىدهند و عبادت خداى را ترك مىكنند، نه او را عبادت مىكنند و نه به او امیدوارند و نه از او بیمناك؛ بلكه همه امید و ترسشان نسبت به وسیله است. مشرکین تنها وسیله را عبادت مىكنند و امیدوار رحمت وسیله و بیمناك از عذاب آن هستند و با دادن قربانیها به آنها تقرب مىجستند. پس در واقع ایشان به وسیله بعضى از مخلوقات، به درگاه خدا تقرب مىجستند ولى در مقام عمل آن وسیله را بطور مستقل پرستش نموده، از خود آنها بیمناك و به خود آنها امیدوار بودند، بدون اینكه خدا را در منافع و ضررها، مؤثر بدانند، و این چیزی جز شرک در ربوبیت و عبادت نیست.[9]
2. مشروع:
ما در كتاب و سنت شریف با دو نوع اسباب كه موجب تقرب به خداوند متعال میشود مواجه میشویم.
1- واجبات و مستحبات که از جمله آنها جهاد و تقوی است. امیرالمومنین(ع) در این باره فرمودهاست:[10] همانا بهترین چیزى كه انسانها مىتوانند با آن به خداى سبحان نزدیك شوند، ایمان به خدا و ایمان به پیامبر(ص) و جهاد در راه خداست، جهاد قلّه بلند اسلام، و یكتا دانستن خداست.
2- وسائل توسلی كه در قرآن و روایات وارد شدهاست و صحابه و تابعین صحابه هم به آنها متوسل میشدند که همه آنها موجب تقرب به خداوند میباشد.
1- توسل به اسماء و صفات خداوند.[11]
2- توسل به قرآن كریم.
3- توسل به اعمال صالحه.
4- توسل به دعای رسولاکرم(ص).
5- توسل به دعای برادر مومن.
6- توسل بدعای نبی در حیاة برزخی.
7- توسل به خود نبی(ص) بعد از رحلتش.
8- توسل به خود پیامبر(ص) در زمان حیاتش.
9- توسل بحق صالحین و مقام و منزلت ایشان.
10- توسل به حق پیامبر(ص) و انبیاء(ع) پیشین. از میان این توسلها پنج مورد اول، مورد اتفاق تمام مذاهب مسلمانان است و فقط اختلاف در پنج مورد آخر است. این اختلاف به جایی رسیدهاست كه بعضی (وهابیون) به دیگران به خاطر این نوع توسل، نسبت شرك و ارتداد میدهند. ما در اینجا به بررسی آیات و روایاتی كه درباره توسل نازل شدهاست، میپردازیم.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#62
Posted: 12 Nov 2012 22:31
توسل اهل مدینه
توسل اهل مدینه به قبر رسولخدا(ص) در سال 53 هجری. زیاد ابن ابیه که به حكم معاویه ولایت حجاز را به دست گرفته بود از معاویه ولایت مدینه را خواستارشد، معاویه هم قبول كرد، چون این خبر به اهل مدینه رسید، تمامی اهل شهر از كوچك و بزرگ، به مسجد پیامبر آمده و ضجه و شیون و دعا و عجز ناله سر دادند و سه روز به قبر پیامبر(ص) پناهنده و به آن متوسل شدند؛ چرا كه از ظلم و زورگویی زیاد بن ابیه آگاه بودند و در اثر این توسل پس از سه روز، زیاد هلاك شد.[25] حاكم نیشابوری نیز میگوید، از ابوالحسین فقیه (متوفای 384) شنیدم كه میگفت: هر امر مهمی از امور دینی و دنیوی بر من عارض شد، برای برآورده شدن آن به طرف قبر حضرت رضا(ع) رفتم و كنار آن قبر دست به دعا برداشتم، آن حاجت برآورده شد و خداوند برای من گشایش در آن كار مهم پدید آورد ... این رفتار برای من یك عادت شد به گونهای كه در هر مشكلی به زیارت آن بارگاه میروم؛ چرا كه استجابت دعا در آن مكان برای من به تجربه ثابت گردید.[26]
در كتاب درسهایی در نقد وهابیت به نقل از طبقات الشافعیه آمدهاست كه: در قرن چهارم و پنجم هجری بود كه مردم سمرقند برای پارهای مشكلات به قبر بخاری استغاثه كردند.[27]
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#63
Posted: 12 Nov 2012 22:32
اسناد ۳ تاپیک فوق
[1]-ابن منظور، محمد ابن مكرم؛ بيروت، تحقيق صفوان عدنان داودي، دارصادر،1414هـ ق، سوم، ج 11، ص 724
[2]-راغب اصفهاني، حسين بن محمد؛ مفردات في ترغيب القرآن، دمشق بيروت، ناشر دارالعلم الدار الشاميه، 1412ق، اول، ص 871
[3] -فراهيدي، خليل ابن احمد؛ كتاب العين، قم، انتشارات هجرت،1410هـ ق، چاپ دوم، ج 7، ص 298
[4]-سبحاني، جعفر، في الطلال التوحيد، قم، موسسه امام صادق، 1412هـ ق، ص 576
[5]- سوره بقره، آيه 22- و انزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لكم
[6]-سوره سجده، آيه 27- او لم يروا انا نسوق الماء الي الارض الجرز فنخرج به زرعا تاكل منه انعامهم و انفسهم افلايبصرون
[7]- كليني، محمدبن يعقوب، اصول كافي، تهران، دارالكتب اسلاميه، سال انتشار 1365ش، چهارم، ج1، ص 183- ابي الله ان يجري الاشياء الا باسباب فجعل لكل شيء سببا و جعل لكل سبب شرحا
[8]-سوره مائده، آيه 35- ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید؛ و وسیلهای برای تقرب به او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید ، باشد که رستگار شوید.
[9]- موسوي همداني، سيد محمد باقر؛ ترجمه تفسيرالميزان، قم، موسسه انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1374 ش، پنجم، ج 13، ص 180
[10]- فيض الاسلام، سید علی نقی؛ ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، انتشارات فقيه، اول،1380هـ ق، ص 338- ان افضل ما توسل به المتوسلون الي الله سبحانه و تعالي، الايمان به و برسوله و الجهاد في سبيله، فانه ذروةالاسلام ،و كلمةالاخلاص...
[11]-سوره اعراف، آيه 180- و لله اسماء الحسني فادعوه
[12]- سوره مائده، آيه 35
[13]- سوره اسراء، آيه 57 - أُولئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُور...
[14]- سوره نساء، آيه 64 -وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيما
[15]- سوره يوسف، آيه 97- قالُوا يا أَبانَااسْتَغْفِرْلَناذُنُوبَناإِنَّاكُنَّاخاطِئِين.
[16]- حقی البروسوی، اسماعيل، تفسير روح البيان، بیروت، انتشارات دار احياء تراث العربي، 1405هـ ق، طبع السابعه، ج 1، ص113
[17]- السیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر جلال الدین؛ الدر المنثور فی التاویل بالمأثور، تهران، ناشر المکتبه الاسلامیه والمکتبه الجعفری بطهران، جمادی الاول سال 1377هـ ق،ج 1، ص 58 به نقل از طبراني و ابونعيم اصفهاني و بيهقي
[18]- جرینی، محمد بن موید، فرائد السمطين فی فضائل المرتضی و البتول وسبطتن والائمة من ذریتهم، لبنان، بیروت، موسسه المحمودی للطباع و النشر، بيتا، ج1، ص 36 - یا آدم هؤلاء صفوتی ......فاذا كان لك لی حاجة فبهؤلاء توسل. در ادامه فرمود: نحن سفینة النجاة، و من تعلق بها نجا و من حاد عنها هلك. فمن كان له الی الله حاجة فلیسألنا اهل البیت
[19]-العسقلانی، ابن حجر؛ فتح الباري، بيروت، دارالمعروفه، 1379 هـ ق، ج2، ص 496
[20] -حلبي، علي بن برهان الدين؛ السيرةالحلبيه في سيرة الامين المامون، بيروت، دارالمعروفه، 1400هـ ق، ج1، ص190
[21]- جزري، ابن اثير عزالدين علي، اسدالغابه، تهران، انتشارات کتاب فروشی اسلامی، طبع فی المطبعه الاسلامیه، ج 3، ص 111
[22]- العسقلانی، ابن حجر؛ فتح الباری، ریاض و دمشق ، دارالسلام – دارالفیحاء، دوم ،1421ق، ج2، ص 639
[23]- همان،ص 641
[24]- العسقلانی، احمد ابن حجر، صواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع و الزندقه ،وبها هامشا رسالته(تطهیر الجنان و اللسان )، بامقدمه اسید طیب الجزائری، تهران، مکتبة المرتضوی بین الحرمین، ص 108 - خاندان پیامبر وسیله من به سوی خدا هستند. به وسیله آنان امیدوارم كه نامه عملم به دست راستم داده شود.
[25]- المسعودي، مروج الذهب، بيتا، بيجا، ناشر موقع الوراق،ج 1، ص 359
[26]- جرینی، محمد بن موید؛ پيشين، ج2، ص220
[27]-طبسي، نجم الدين؛ درسهايي در نقد وهابيت، قم، انتشارات دليل ما، 1388ش، چاپ اول، ج1، ص15
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#64
Posted: 12 Nov 2012 22:57
حرمت توسّل به پیامبران و اولیاء
آراء و نظریّات وهّابیّون در توسّل به پیامبر صلىاللهعلیهوآله
1. نظریّه ابن تیمیّه:
از اساسىترین اشکال وهّابیّت نسبت به مسلمانان متّهم ساختن آنان به شرک به بهانه توسّل به رسول گرامى صلىاللهعلیهوآله و صالحان است.
ابن تیمیّه بنیانگذار و تئوریسین وهّابیّت گفته است:
من یأتی إلى قبر نبیّ أو صالح، ویسأله حاجته، ویستنجده، مثل أن یسأله أن یُزیلَ مرضه، أو یَقْضی دینَه ، أو نحو ذلک ممّا لا یَقْدر علیه إلاّ اللّه، فهذا شرک صریح ، یجب أن یُستتابَ صاحبُه ، فإن تاب، وإلاّقُتِل .
وقال: قول کثیر من الضلاّل: هذا أقرب إلى اللّه منّی . وأنا بعید من اللّه لایمکننی أن أدعوه إلاّ بهذه الواسطة ونحو ذلک من أقوال المشرکین(1)؛ هر کس کنار قبر پیامبر [ صلىاللهعلیهوآله ] یا یکى از افراد صالح
(1) زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ص 156؛ نزدیک به این مضمون در الهدیّه السنیّه، ص 40 و کشف الارتیاب، ص 214.
(207)
بیاید و از آنان بخواهد که بیمارى او را شفا دهد و یا قرض او را ادا کند، مشرک است، زیرا هیچ کس جز خداوند قدرت بر انجام اعمالى این چنین را ندارد، پس واجب است چنین شخصى را وادار به توبه کنند و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.
و نیز گفته است: کسانى که مىگویند چون فلان شخص از من به خدا نزدیکتر است، پس باید او را واسطه در دعاها قرار دهم، این سخنان شرک و گوینده آن مشرک است.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#65
Posted: 12 Nov 2012 22:59
حرمت توسل از نظر وهابیت
توسل خلیفه اول و دوم اهل سنت، به پیامبر اکرم(ص)!
upload photos
شبکه های وهابی ادعا می کنند که حتی پیامبر(ص) هم حاجت کسی را روا نکرده و مورد توسل صحابه واقع نشده است. این در حالی است که خلفای اهل سنت به پیامبر اکرم(ص) توسل جسته اند.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، کارشناسان وهابی که همواره بحث توسل به اولیای الهی را زیر سوال می برند این بار نیز، دامنه بحث توسل و شفا را به نبی مکرم اسلام(ص) کشانده و گفتند: خود پیامبر هم حاجت کسی را روا نکرده و مورد توسل صحابه واقع نشده است، تا چه رسد به امامان و امامزادگان پس از ایشان.
تکرار این سخنان در شبکه های وهابی، در حالی صورت می گیرد که اگر کسی، اندک اطلاعی از منابع و کتب اهل سنت داشته باشد، خواهد دید که توسل به پیامبر اکرم(ص) قبل و بعد از رحلت ایشان، حتی توسط خلفای اهل سنت صورت پذیرفته است.
در اینجا به ذکر چند مورد بسنده می کنیم:
1. توسّل عمر بن خطاب به رسول اکرم(ص): بخارى در صحیح خود از انس نقل مىکند: هر گاه قحطى مىآمد، عمر بن خطاب به عباس عموى پیامبر اکرم، متوسل مىشد و مىگفت: اللَّهُمَّ إِنَّا کُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّنَا فَتَسْقِینَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِعَمِّ نَبِیِّنَا فَاسْقِنَا(1)؛ خدایا، ما در زمان پیامبر ، به او متوسل مىشدیم و باران رحمتت را بر ما نازل مىکردى و اینک به عموى پیامبر متوسل مىشویم، بارانت را بر ما نازل فرما.
2. توسّل ابوبکر به پیامبر اکرم(ص): پس از انتشار خبر فوت پیامبر اکرم(ص)، در شهر مدینه و آگاهى ابوبکر از رحلت آن حضرت، وی از محل سکونتش، حرکت کرد و خودش را به منزل پیامبر رسانده وارد مسجد شد و با هیچ کس سخن نگفت. نزد دخترش عایشه رفت و بدن پیامبر را مشاهده کرد که در بُردى پیچیدهاند، کنار بدن رسول الله(ص) نشست پارچه را از صورت پیامبر(ص) کنار زد و خودش را روى بدن انداخت و بوسید و گریه کرد و خطاب به آن حضرت گفت: بِأَبِی أَنْتَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ، لاَ یَجْمَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ مَوْتَتَیْنِ، أَمَّا الْمَوْتَه الَّتِی کُتِبَتْ عَلَیْکَ فَقَدْ مُتَّهَا(2)؛ اى پیامبر حق، خداوند دو مرتبه مردن را از تو برداشته و فقط مرگى را براى تو مقدّر فرموده بود که سپرى شد. زینى دحلان، مفتى شهر مکّه در ادامه نقل این حدیث مىگوید: قال أبو بکر: طبت حیّا و میّتا، وانقطع بموتک ما لم ینقطع للأنبیاء قبلک، فعظمت عن الصفه، و جللت عن البکاء، ولو أنّ موتک کان اختیارا لجدنا لموتک بالنفوس، اذکرنا یا محمّد! عند ربّک، ولنکن على بالک(3)؛ ابوبکر گفت: اى رسول خدا، زندگى و مرگت پاک و طاهر و با برکت بود. با مرگ تو وحى الهى براى همیشه قطع شد. مقام و شأن تو برتر از توصیف است و اجازه گریه نمىدهد و اگر مرگ تو در اختیار ما بود، با جان های خود از مرگت جلوگیرى مىکردیم. اى پیامبر خدا، در پیشگاه پروردگارت ما را یاد کن و فراموش نفرما.
3. تبرّک و توسّل شافعى به قبر ابوحنیفه: قبر ابوحنیفه، امام حنفی ها در منطقه اعظمیّه بغداد زیارتگاه عمومى است و خطیب بغدادى از علماى بزرگ اهل سنّت از على بن میمون نقل مى کند که از شافعى، پیشواى شافعى ها شنیدم که مى گفت: إنّی لأتبرّک بأبی حنیفه وأجیء إلى قبره فی کلّ یوم یعنی زائرا، فإذا عرضت لی حاجه صلّیت رکعتین و جئت إلى قبره و سألت اللّه تعالى الحاجه عنده الخ(4)؛ یعنی: هر روز به زیارت قبر ابوحنیفه مى روم و به قبر او تبرّک مى جویم و هرگاه برایم حاجتى پیش آید، دو رکعت نماز خوانده و در کنار قبر او دعا مى کنم ... .
4. توسّل شخص نابینا به پیامبر اکرم(ص) به دستور خود آن حضرت:
ترمذى از عثمان بن حنیف نقل مى کند: مردى نابینا محضر پیامبر اکرم(ص) آمد و عرض کرد: از خدا بخواه که سلامتى و بینایى را به من باز گرداند. حضرت فرمودند: اگر بخواهى دعا مى کنم و اگر صبر کنى برایت بهتر است. عرض کرد: براى من دعا کن. حضرت فرمود: وضویى نیکو بگیر و این دعا را بخوان: اللّهمّ إنّی أسألک وأتوجّه إلیک بنبیّک محمّد نبیّ الرحمه، یا محمّد! إنّی توجّهت بک إلى ربّی فی حاجتی هذه لتقضی لی، اللّهمّ فشفّعه فیّ(5)؛ ترجمه: خداوندا، بواسطه پیامبرت که رسول رحمت است به تو روى آورده ام و حاجت خود را از تو طلب مى کنم، اى محمّد بوسیله تو به پروردگارم روى آورده ام تا حاجتم روا شود، خداوندا او را شفیع من قرار ده.
حاکم نیشابورى نیز در موارد متعدد کتاب مستدرک آورده و شهادت بر صحّت آن داده و نوشته است: این حدیث، شرایط کتاب صحیح بخارى و صحیح مسلم را دارد.(6) و همچنین طبرانى و هیثمى دو تن از علماى بزرگ اهل سنّت با تصریح به صحّت روایت، آن را نقل کرده اند.(7)
223
منابع:
1) صحیح بخارى، ج2، ص16، ح1010، کتاب الإستسقاء، باب 2، باب سؤال الناس الإمامه استسقاء اذا قَحَطُوا .
2) صحیح بخارى، ج 2، ص 70، کتاب الجنائز، باب الدخول على المیت بعد الموت، ج 5، ص 143، کتاب المغازى، باب مرض النبی صلى الله علیه و آله.
3) الدرر السنیّه فى الردّ على الوهابیه، ص 34، ط. مکتبه ایشیق، استانبول، 1396 در ط. مصر 36، سیره زینى دحلان، در حاشیه سیره حلبى، ج 3، ص 391، چاپ مصر.
4) تاریخ بغداد، ج 1، ص 135؛ و خوارزمى در مناقب ابى حنیفه، ج 2، ص 199 و ابن جوزى در منتظم، ج 16، ص 100.
5) صحیح ترمذى، ج 5، ص 229 ح 3649، ط. دار الفکر بیروت، تحقیق عبدالرحمن محمّد عثمان و سنن ابن ماجه، ج 1، ص 448.
6) مستدرک على الصحیحین، ج 1، ص 313، 519 و 526.
7) کتاب الدعاء، ص 320؛ معجم الکبیر، ج 9، ص 31 و مجمع الزوائد: ج 2، ص 279.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#66
Posted: 12 Nov 2012 23:01
آراء و نظريّات وهّابيّون در توسّل به پيامبر صلىاللهعليهوآله
1. نظريّه ابن تيميّه:
از اساسىترين اشکال وهّابيّت نسبت به مسلمانان متّهم ساختن آنان به شرک به بهانه توسّل به رسول گرامى صلىاللهعليهوآله و صالحان است.
ابن تيميّه بنيانگذار و تئوريسين وهّابيّت گفته است:
من يأتي إلى قبر نبيّ أو صالح، ويسأله حاجته، ويستنجده، مثل أن يسأله أن يُزيلَ مرضه، أو يَقْضي دينَه ، أو نحو ذلک ممّا لا يَقْدر عليه إلاّ اللّه، فهذا شرک صريح ، يجب أن يُستتابَ صاحبُه ، فإن تاب، وإلاّقُتِل .
وقال: قول کثير من الضلاّل: هذا أقرب إلى اللّه منّي . وأنا بعيد من اللّه لايمکنني أن أدعوه إلاّ بهذه الواسطة ونحو ذلک من أقوال المشرکين(1)؛ هر کس کنار قبر پيامبر [صلى الله عليه و آله] يا يکى از افراد صالح
________________________________________
1. زيارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ص 156؛ نزديک به اين مضمون در الهديّه السنيّه، ص 40 و کشف الارتياب، ص 214.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#67
Posted: 12 Nov 2012 23:02
بيايد و از آنان بخواهد که بيمارى او را شفا دهد و يا قرض او را ادا کند، مشرک است، زيرا هيچ کس جز خداوند قدرت بر انجام اعمالى اين چنين را ندارد، پس واجب است چنين شخصى را وادار به توبه کنند و اگر توبه نکرد، بايد کشته شود.
و نيز گفته است: کسانى که مىگويند چون فلان شخص از من به خدا نزديکتر است، پس بايد او را واسطه در دعاها قرار دهم، اين سخنان شرک و گوينده آن مشرک است.
2. نظريّه محمّد بن عبد الوهّاب:
محمّد بن عبد الوهّاب مجدّد ناشر افکار ابن تيميّه مىگويد:
وإنّ قصدهم الملائکة والأنبياء والأولياء يريدون شفاعتهم والتقرّب إلى اللّه بذلک، هو الذي أحلّ دماءهم وأموالهم(1)؛ آنان که به ملائکه، پيامبران و اولياى خدا، توسّل مىکنند و آنان را شفيع خود قرار مىدهند و بهوسيله آنان به خداوند تقرّب مىجويند، خونشان حلال و اموال آنان مباح است.
محمّد بن عبد الوهّاب به دنبال پيمان همکارى با محمّد بن سعود، جدّ اعلاى فهد، اعلام کرد:
هرکس به پيامبران و صالحان توسّل جويد و آنان را شفيع خود سازد، خونش حلال و قتل آن جايز است.(2)
________________________________________
1. کشف الشبهات، ص 58، ط. دار القلم ـ بيروت و مجموع مؤلّفات الشيخ محمّد بن الوهّاب، ج 6، ص 115، رسالة کشف الشبهات.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#68
Posted: 12 Nov 2012 23:02
2. همان.
208
وى در جاى ديگر مىگويد:
من ظنّ انّ بين اللّه وبين خلقه وسائط تَرْفَع إليهم الحوائج فقد ظنّ باللّه سوء الظنّ(1)؛ هر کس گمان برد که بين خداوند و خلايق کسانى وساطت مىکنند و حوايج مردم را نزد خدا مىبرند، اينان به خداوند بدگمان هستند.
إنّ محمّداً صلى اللّه عليه وسلّم، لم يفرّق بين من اعتقد في الأصنام ومن اعتقد في الصالحين؛ بل قاتلهم کلّهم وحکم بکفرهم(2)؛ پيامبر گرامى، ميان بت پرستان و کسانى که معتقد به وساطت صالحان بودند، فرقى نگذاشت به کفر آنان حکم کرد و دستور قتل آنان را صادر نمود.
لايصح دين الإسلام إلاّ بالبراءة ممّن يتقرّب إلى اللّه بالصلحاء وتکفيرهم(3)؛ اسلام کسى پذيرفته نيست مگر اين که از کسانى به وساطت صالحان معتقد هستند بيزارى بجويد و آنان را کافر به شمارد.
من عبد اللّه ليلاً ونهاراً ثمّ دعا نبيّاً أو وليّاً عند قبره، فقد اتّخذ إلهين إثنين، ولم يشهد أن لا إله إلاّ اللّه؛ لأنّ الإله هو المدعوّ(4)؛ اگر
________________________________________
1. مجموعه مؤلفات الشيخ محمد بن عبد الوهّاب، ج 5، ص 241.
2. همان، ج 6، ص 146.
3. همان.
4. همان.
209
کسى تمام شب و روز عبادت کند و آن گاه در کنار قبر پيامبر و يا ولى خدا حاضر شده و آنان را صدا کند، در حقيقت دو پروردگار را پرستيده و اين چنين فردى موحد نيست.
و در حکم مرتد گفته:
اجماع المذاهب کلّهم على أنّ من جعل بينه وبين اللّه وسائط يدعوهم أنّه کافر مرتدّ حلال المال والدم(1)؛ تمام مذاهب اسلامى اجماع دارند که هر کس بين خود و خداوند واسطه قرار دهد و آن را صدا کند، کافر و مرتد است و اموال آن مباح و خونش هدر است.
آرى، محمّد بن عبد الوهّاب با اثبات کفر و ارتداد مسلمانان با خيالات واهى و دروغ، عليه آنان، جهاد اعلام نمود و عواطف و احساسات اعراب باديهنشين را برانگيخت و به کمک محمد بن سعود، جدّ اعلاى ملک فهد، لشکرى فراهم ساخت و با حمله به شهرها و روستاهاى مسلمان نشين، مردم را به خاک و خون کشيد و اموال آنان را به عنوان غنايم جنگى غارت نمود.(2)
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#69
Posted: 12 Nov 2012 23:02
3. نظريّه هيئت افتاء سعودى:
هيأت دائم افتاء سعودى در پاسخ به استفتايى در مورد ازدواج با شيعه و علّت حرمت آن مىنويسد:
لا يجوز تزويج بنات أهل السنّة من أبناء الشيعة ولا من الشيوعيّين، وإذا وقع النکاح فهو باطل، لأنّ المعروف عن الشيعة
________________________________________
1. همان، ص 147، 213، 227، 232 و 242.
2. ر. ک: تاريخ نجد، ص 95، فصل الثالث، الغزوات؛ تاريخ آل سعود، ج 1، ص 31 و تاريخچه نقد و بررسى وهّابىها: 13 ـ 76.
210
دعاء أهل البيت، والإستغاثة بهم، وذلک شرک أکبر(1)؛ ازدواج اهل سنّت با شيعه و کمونيستها جايز نيست و اگر ازدواجى صورت گرفت باطل است، چون عادت شيعه توسّل به اهل بيت است و اين بزرگ ترين شرک است.
و در پاسخ به استفتاء ديگرى نوشتهاند:
إذا کان الواقع کما ذکرت من دعائهم عليّا والحسن والحسين ونحوهم فهم مشرکون شرکا أکبر يخرج من ملّة الإسلام فلا يحلّ أن نزوّجهم المسلمات، ولا يحلّ لنا أن نتزوّج من نسائهم، ولايحلّ لنا أن نأکل من ذبائحهم...(2)؛ همان گونه که در سؤال آمده است، آنان که «ياعلى! ياحسين!» مىگويند مشرک و از ملّت اسلام خارج مىباشند و از دواج با آنان جايز نيست، خوردن ذبيحه آنان نيز حرام است.
با اينکه اين لجنه در پاسخ به ازدواج با يهودى و مسيحى پاسخ داده است که:
يجوز للمسلم أن يتزوّج کتابيّة ـ يهوديّة أو نصرانيّة ـ إذا کانت محصنة وهي الحرّة العفيفة(3)؛ ازدواج مسلمان با اهل کتاب اعمّ از
________________________________________
1. فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلميّة والإفتاء، ج 18، ص 298.
2. همان، ج 3، ص 373 فتواى شماره 3008.
3. همان، ج 18، ص 315.
211
يهودى و نصرانى، در صورتى که اهل فحشاء نباشد، جايز است.
جاى بسيار تعجّب و تأسّف است که اعضاى اين لجنه به اصطلاح اسلامى، ازدواج با يهود و نصارى را که قرآن کريم چهرهاى شرک آلود از آنان ترسيم نموده و مىفرمايد: «وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَـرَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَ لِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَ هِهِمْ يُضَـهِـءُونَ قَوْلَ الَّذِينَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ»(1)؛ يهود مىگويند عزير، فرزند خدا است و نصارى مىگويند مسيح فرزند خدا است و اين همان گفتار کفار است، جايز؛ ولى ازدواج با شيعه را که اقرار به شهادتين دارد و به طرف قبله نماز مىگذارد و ساير تکاليف اسلامى را به جاى مىآورد، ومذهب خود را از مکتب اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام فرا گرفته، جايز نمىداند.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#70
Posted: 12 Nov 2012 23:03
نقد افکار وهّابيّت در حوزه توسل
الف: توسّل به پيامبران ريشه قرآنى دارد
1. دستور قرآنى بر توسل به رسول اکرم صلى الله عليه و آله:
استغاثه به انبياء و پيامبران الهى و تقاضاى شفاعت از آنان در دوران حيات و زندگى آنان مسئلهاى است قرآنى و هيچگونه تضادّى با مبانى اعتقادى شيعه ندارد، چنانکه خداوند مىفرمايد: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّـلَمُوآا أَنفُسَهُمْ جَآءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا »(1)؛ و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند، پيش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر نيز براى آنان طلب آمرزش مىکرد، قطعا خدا را توبه پذير مهربان مىيافتند.
2. اثبات توسل به پيامبر صلىاللهعليهوآله در زمان حيات وپس از آن:
«محمود سعيد ممدوح» از علماى بزرگ اردن پس از نقل اقوال علماى اهل سنّت مبنى بر جواز توسل مىگويد:
اين آيه شريفه «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّـلَمُوآا أَنفُسَهُمْ جَآءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا » ـ که به گنه کاران دستور داده است تا براى بخشش گناهان خود رسول اکرم صلىاللهعليهوآله را واسطه و شفيع قرار دهند ـ شامل دوران حيات پيامبر و دوران پس از مرگ را نيز شامل مىشود و اگر کسى بخواهد آن را محدود به
________________________________________
1. نساء (4) آيه 64.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"