ارسالها: 7673
#61
Posted: 24 Nov 2012 17:40
اسم اصلیش گندی شاپور بوده بعد اسلام شده جندی شاپور. درست میگم یا اشتباه میکنم.
.
حرفتم قبول دارم.
راستی الان یه لیست جدید از مجازات دارم پیدا میکنم.
گذاشتمشون بیا و نظرت رو بده
راستی این متنم از رازی که گفتم بزارمش بد نباشه
اگر قرآن را از نظر ادبیات و اهنگ آیه ها بخواهیم معجزه بدانیم شاعران بهتر از آن را می توانند بگویند ولی اگر بخواهیم از نظر مطالب علمی آن را معجزه بدانیم كتابهای را كه دانشمندان می نویسند نظیر كتابهای هندسی و... را باید معجزه بدانیم زیرا كسی نمی توانند نظیر آنها را دوباره تكرار كند را معجزه بدانیم. این خلاصه گفته رازی می باشد از زبان ابن مقفع
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 2642
#62
Posted: 26 Nov 2012 00:21
julien: در هر صورت من کاری به احکام دینتون ندارم.چه دستور داده سنگسار کنین یا نکنین.تنها راه کار خوب اینه که دستگاه قضایی رو از چنگ آخوندا در بیاریم بدیم دست حقوقدانها.مثل ترکیه یا همین رژیم سابق ایران که اومد دستگاه قضایی رو از چنگ اینا درآورد(البته بطبع از لحاظ سیاسی باید دموکراتیک باشه ساختار).اونوقت جلوی این مجازاتهای وحشیانه گرفته میشه.اگر میخوایم عضوی از سازمان ملل باشیم باید به منشورش عمل کنیم.البته اگر موافق جدایی دین از سیاست هستید؟
اینو همه میخوان که دین از سیاست جدا باشه. تنها راه مشارکت دین در سیاست اینه که یه حکومت بی اشتباه و کاملا" منطقی و دموکرات پیدا شه که در عمل این شخص و دولت هیچ وقت پیدا نمیشه مگر در استثنائاتی مثل امیر کبیر
julien: در ضمن خدمت به دوستان این رو بگم امیدوارم مفید باشه.توی فرانسه ۳۰ سال پیش مجازات اعدام رو برداشتن.فکر میکنید تو این سی سال آمار قتل و جنایت بالا رفت؟خیر آمارها نشون میده حتی پایین ترم اومده.به لحاظ این که با عوامل جرمخیز و جرمزا، عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مبارزه کردند..الان ۸۹ کشور جهان مجازات اعدام رو لغو کردن.حالا ما بیایم از کشتن ذزه ذره و با زجر و شکنجه ذفاع کنیم؟حداقل اعدام بدون زجر و وحشیگری اگر با لغوش موافق نیستند اکثریت.(ناگفته نماند بیش از هفتاد درصد مردم فرانسه هم مخالف لغو مجازات اعدام بودن در ابتدای امر ولی الان دقیقا برعکسه)مایی که ادعامون میشه اولین منشور حقوق بشر متعلق به ماست؟لازمه که بیشتر در این مورد فکر کنیم.
هیچ کس از کشتن تدریجی حمایت نمیکنه ولی اعدام یا قصاص ... حرف توش زیاده
مثلا" اون پسری که میاد بدون دلیل منطقی رو دختر مورد علاقه ش اسید میپاشه، هم یه درد غیر قابل تحمل جسمی رو به اون دختر تحمیل کرده هم آینده ی اون دختر رو تا همیشه نابود کرده.
اگه چنین شخصی رو بدون قصاص ول کنیم، فرداش چنین جرمی بیشتر دیده نمیشه؟
همیشه خودمونو بذاریم جای قربانی ها. اگه یکی رو خواهر خودمون اسید بریزه، بازم میایم بگیم که نه اعدام در کار باشه نه قصاص ؟
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#63
Posted: 26 Nov 2012 00:45
paaaaaarmida: علی جان مخالفم.ببینید اصلا هدف اومدن دین چیه؟مگه غیر اینه که اومده اختلاف نظرهارو از بین ببره و یه هدف مشخص تعریف کنه برای انسان ها؟
paaaaaarmida: دین اگه واقعا از طرف همون خدایی که مسلمونا میشناسنش اومده باشه اینقدر خشونت آمیز نیست.امروزه هیچ انسان عاقل و بالغی قبول نمیکنه که دوتا جوونو به خاطر اینکه با رضایت کامل باهم سکس داشتن هردوشونو سنگسار کنن...چون هرکسی هرچقدرم سنگ دل باشه یه ذره دلش در این مورد میسوزه...
این دو جمله منافاتی با هم ندارن مگر در ذهن خودت . چرا؟ چون هیچ جای دین نگفته سنگسار کنید. الان فرض رو بر این گذاشتی که دین گفته سنگسار کنید. فقط در رساله های احکامه که حکم من در آوردی سنگسار رو میبینیم.
میگن فرض محال، محال نیست. من الان فرض میکنم که در قرآن و دین هم سنگساری که آخوندا میگن، اومده.
حتی تو رساله ها هم کسی برای زنای معمولی سنگسار رو تجویز نکرده. سنگسار فقط و فقط در رساله های آخوندی اومده، اونم فقط و فقط برای زنای محصنه. و نه زنای معمولی بین دو جوون مجرد !
paaaaaarmida: نظر شخصی من اینه که برای زن یا مرد شوهردار در مورد انجام زنا یه مجازاتی(نه تا این حد خشن)در نظر گرفته شه ولی برای دختر و پسرهای جوون نه....حالا چرا باید اسلام حتی به اون دختر و پسرها هم رحم نکنه؟
بالا توضیح دادم. خدایی کجا برای زنای معمولی حکم سنگسار رو دیدی ؟
paaaaaarmida: با این هم مخالفم....مگه شما همه ی کارهای شرعیتونو به طور مستقیم از قرآن الگو میگیرین؟
کارهای شرعی با هم یکی نیستن. یه کاری مثل آداب نماز خوندن که جزئی و شخصیه ، تو قرآن نیومده. اینو از رفتار و آموزشهای پیامبر و امام ها الگو برداری کردیم. واقعا" هم مهم نیست که یکی نمازشو بلند بخونه یا لهجه ی عربیش صحیح باشه. خوبه که به بهترین شکل نماز بخونیم ولی اگه کسی نتونست، خب آسمون به زمین نمیاد.
همون طور که سنی ها یه جور نماز میخونن، شیعه ها یه جور دیگه. هر دو گروه هم مسلمون هستن.
ولی در مورد کارهای مهم و اجتماعی مثل سنگسار کردن یا نکردن، کشتن یا نکشتن، مجازات گناه های بزرگ مثل دزدی و قتل و زنا باید به قرآن مراجعه کرد. چون در موردشون به صراحت گفته شده. منبع اصلی اسلام، قرآنه.
دلیلشم اینه که روش نماز خوندن من حتی اگه غلط باشه، به کسی نه ضرر میزنه نه فایده داره. نه تاثیری رو زندگی اجتماعی و کلی کشور و شهرم نداره.
ولی کاری مثل مجازات تعیین کردن برای انواع جرمها نباید سلیقه ای باشه و هر کس به روش خودش عمل کنه. بلکه باید همه جای کشور و شهرم یکسان باشه. چون سود و ضررش به جامعه و شهر و کشورم هم میرسه و رو بقیه هم تاثیر میذاره.
paaaaaarmida: قرآن فقط کلی گویی کرده واین وسط رفتار پیامبر بوده که چنین احکامی رو تایید یا رد میکرده
اگه قرآن فقط کلی گویی کرده، پس این جمله غلطه که میگی رفتار پیامبر اونو تایید یا رد کرده. چون یه مورد کلی رو تفسیر میکنن. تایید و رد فقط برای مسائل مشخص به کار میرن.
علاوه بر این، همون طور که در بالا گفتم، مسائل شخصی و جزئی در قرآن نیومده. ولی مسائل تاثیر گذار روی شکل گیری قوانین مهم کشوری و قضایی، در قرآن معمولا" به صراحت اومده. مثل همین تعداد شاهد لارم برای اثبات زنا . یا حکم قتل عمد و قصاص و ...
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#64
Posted: 26 Nov 2012 01:04
paaaaaarmida: همین سنت سنگسار از زمان پیامبر بر اعراب وارد شده.در این که شکی ندارید؟
اولا" در زمان جاهلیت مگه دخترای تازه متولد شده رو سنگسار نمیکردن؟ یعنی قبل پیامبر شدن حضرت
دوما" طبق کدوم کتاب تاریخی اینو میگی که پیامبر سنگسار کرده؟
بیلبیلک در تاپیک ای مردم من 25 تا سوال دارم شما فقط به یکیش پاسخ بدید ؟
ادعا کرده که اگه فقط یکی از سوالاتش اثبات تاریخی یا منطقی بشه، تمام حرفاشو ضد اسلام و خدا پس میگیره
یه بار در مورد همین معتبر بودن و نبودن کتابهای تاریخی که در مورد تاریخ اسلام صحبت کردن، با بیلبیلک بحث کردم.
گفتم جناب بیلبیلک شما که سندهای منو قبول نداری، بگو چه کتابهایی رو معتبر میدونی و قبول داری؟ چند تاشو بگو. بیلبیلک جواب داد که مثلا" کتاب تاریخ طبری رو قبول داره و این کتاب رو معتبر میدونه. بهش گفتم مطمئنی دیگه ؟ گفت آره
گفتم در همین کتاب تاریخ طبری، معراج پیامبر اسلام رو هم آوردن و در موردش نوشته شده. و یکی از سوالات اون تاپیک معروفت هم همین معراجه.
یعنی من با استفاده ار کتابی که خودت به صورت صریح گفتی قبولش داری و معتبره، یکی از سوالات و ابهاماتت رو اثبات کردم. پس حرفاتو همین الان پس بگیر
که پیچوند و ماله کشید و گفت : نه! من فقط به قسمت تاریخ انسانی طبری کار دارم نه قسمتهای دیگه !!!
منم گفتم وقتی یکی یه کتاب رو مرجع مناسب و معتبری میدونه، یعنی همه ی مطالب اون کتاب رو درست میدونه و قبول داره نه فقط یه قسمتش رو . اگه یه کتابی فقط بعضی حرفاش درست باشه و بعضی حرفاشم غلط باشه که نمیتونیم ادعا کنیم مرجع معتبریه !!
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ویرایش شده توسط: alinumber7
ارسالها: 7673
#65
Posted: 26 Nov 2012 10:29
ساچمه
این یکی از کتابایی که بهت گفته بودم
.
کتاب حکیم زکریای رازی نوشته پرویز سپتیمان چاپ داخلم هست پس مخالف نیست
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 8911
#66
Posted: 26 Nov 2012 22:34
alinumber7: این دو جمله منافاتی با هم ندارن مگر در ذهن خودت . چرا؟ چون هیچ جای دین نگفته سنگسار کنید. الان فرض رو بر این گذاشتی که دین گفته سنگسار کنید. فقط در رساله های احکامه که حکم من در آوردی سنگسار رو میبینیم.
میگن فرض محال، محال نیست. من الان فرض میکنم که در قرآن و دین هم سنگساری که آخوندا میگن، اومده.
حتی تو رساله ها هم کسی برای زنای معمولی سنگسار رو تجویز نکرده. سنگسار فقط و فقط در رساله های آخوندی اومده، اونم فقط و فقط برای زنای محصنه. و نه زنای معمولی بین دو جوون مجرد !
علی جان من کجا گفتم سنگسار در قرآن اومده؟بذار به روش خودتون علمی تر بگم شاید متوجه جرفم شدین.همونطور که میدونین قلمرورسالت پیامبر بر سه پایه برقراره
۱-دریافت و ابلاغ وحی
۲-تعلیم و تبیین تعالیم وحی
۳-اجرای قوانین الهی از طریق ولایت بر جامعه
دومین مورد به این اشاره میکنه که پیامبر فقط وحی رسان نبوده بلکه وظیفه داشته قوانین الهی رو به بهترین شکل ممکن اجرا کنه تا مردم به معارف قرآن پی ببرند و نحوه اجرای احکام کامل یاد بگیرند.به همین دلیله ک محمد بن عبدالله رو بزرگترین و اولین معلم قرآن میدونیم.بنا به سومی هم داریم برای انجام احکام نیاز به حکومت اسلامی داشته ینی همون(اول)مدینه.میبینیم طبق روایاتی که کینگ گذاشته در زمان پیامبر سنگسار انجام شده.پس پیامبر با این عمل سعی داشته معنی ومفهموم آیه ای که ازش سنگسار استخراج شده به همگان برسونه.نمیدونم میتونم منظورمو برسونم یا نه؟
alinumber7: بالا توضیح دادم. خدایی کجا برای زنای معمولی حکم سنگسار رو دیدی ؟
خب شما بگین مجازات دختر و پسری که با هم عل نامشروع انجام میدن چیه؟
alinumber7: کارهای شرعی با هم یکی نیستن. یه کاری مثل آداب نماز خوندن که جزئی و شخصیه ، تو قرآن نیومده. اینو از رفتار و آموزشهای پیامبر و امام ها الگو برداری کردیم. واقعا" هم مهم نیست که یکی نمازشو بلند بخونه یا لهجه ی عربیش صحیح باشه. خوبه که به بهترین شکل نماز بخونیم ولی اگه کسی نتونست، خب آسمون به زمین نمیاد.
همون طور که سنی ها یه جور نماز میخونن، شیعه ها یه جور دیگه. هر دو گروه هم مسلمون هستن.
ولی در مورد کارهای مهم و اجتماعی مثل سنگسار کردن یا نکردن، کشتن یا نکشتن، مجازات گناه های بزرگ مثل دزدی و قتل و زنا باید به قرآن مراجعه کرد. چون در موردشون به صراحت گفته شده. منبع اصلی اسلام، قرآنه.
دلیلشم اینه که روش نماز خوندن من حتی اگه غلط باشه، به کسی نه ضرر میزنه نه فایده داره. نه تاثیری رو زندگی اجتماعی و کلی کشور و شهرم نداره.
ولی کاری مثل مجازات تعیین کردن برای انواع جرمها نباید سلیقه ای باشه و هر کس به روش خودش عمل کنه. بلکه باید همه جای کشور و شهرم یکسان باشه. چون سود و ضررش به جامعه و شهر و کشورم هم میرسه و رو بقیه هم تاثیر میذاره.
اگه ما در قرن ۲۱ بخواییم قوانین کشور داریمونو بر طبق قرآن پیش ببریم میدونین چی میشه اصلا؟اصلا همچین امکانی وجود نداره که.اونقدر اجکام محدود به زمان و مکان داره که هیچ ملتی قبول نمیکنن اونارو اجرا کنن.اینو تا اینجا داشته باشیم حالا بریم مورد بعدی
مگه بزرگترین معلم قرآن شما پیامبر نیست؟پس باید احکام قرآن رو چه مستقیم وچه غیر مستقیم همگی رو بر طبق اعمال پیامبر انجام بدین چون ایشون همه این اعمال رو بهترین صورت انجام میداده.بعد هم پیامبر کاری رو که برحسب سلیقه انجام نمیداده همه کارهاش خدایی و برطبق قرآن بوده.پس ما اگه بخواییم فقط از قرآن تبعیت کنیم نمیتونیم بیشتر از انگشت های دست ازش احکام جزیی دریافت کنیم.تنها راهمون تبعیت از کارهای پیامبره که پیامبم طبق روایات کینگ دستور به سنگسار داده
alinumber7: اگه قرآن فقط کلی گویی کرده، پس این جمله غلطه که میگی رفتار پیامبر اونو تایید یا رد کرده. چون یه مورد کلی رو تفسیر میکنن. تایید و رد فقط برای مسائل مشخص به کار میرن.
علاوه بر این، همون طور که در بالا گفتم، مسائل شخصی و جزئی در قرآن نیومده. ولی مسائل تاثیر گذار روی شکل گیری قوانین مهم کشوری و قضایی، در قرآن معمولا" به صراحت اومده. مثل همین تعداد شاهد لارم برای اثبات زنا . یا حکم قتل عمد و قصاص و ...
شما قبول ندارین همه قوانین و احکام چه جزیی چه کلی همشونو پیامبر در زمان خودش انجام داده تا برای دیگران الگویی باشه؟
alinumber7: اولا" در زمان جاهلیت مگه دخترای تازه متولد شده رو سنگسار نمیکردن؟ یعنی قبل پیامبر شدن حضرت
یک اینکه من در این مورد اطلاعی ندارم اگه میشه با منبع بگین حرتون رو
دو اینکه چه ربطی داره؟مگه قبل محمد عرب ها ده تا ده تا برده داشتن هر شب با یکیشون میخوابیدن کسی میگفت که باید سنگسار شن؟مثال شما مثل اینه که من میگم یه تیمی همیشه دقیقه ده به بعد گل میزنه شما در جواب میگین تیم دیگری در دقیقه ۵ گل زدهسنگسار اطفال با سنگسار زناکاران کاملا بحث متفاوتیه.
alinumber7: دوما" طبق کدوم کتاب تاریخی اینو میگی که پیامبر سنگسار کرده؟
طبق همون کتاب هایی که کینگ گذاشته.بعدش هم علی جان آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است؟شما بفرما ثابت کن در زمان پیامبر هیچ سنگساری انجام نشده.اگه تونستی
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 2554
#68
Posted: 27 Nov 2012 09:46
Sachme: حدیث " لو کان الدین عند الثریا لذهب به رجل من فارس أو قال من أبناء فارس حتی یتناوله " باشد،
زمانی که دانشمندان ایران بناهای چند طبقه میساختن و مصالح رو و ساروج کشف کردن اصلا این پیامبر تو دنیا نیود
اسلام برای ایران جز ویرانی و کشتار نیاورد نمونه اش این مجازاتهای متحجرانه است دانشمندان ایرانی اغلب در اثر تعالیم بعد و ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال بعد اشغال ایرن پا به عرصه گذاشتن
اگه اسلام اینقدر علم پرور بود الان هم ۴ تا دانشمند درست حسابی داشت نه اینکه کشورهای مسلمان تکنولوژی ساخت لگن و افتابه شون رو هم از غرب و مسیحیت بگیرن
بازم گلی به جمال ایران و ایرانی ۴ تا دانشمند از وسط غیرت شیعه بلند شد
alinumber7: : اگه چنین شخصی رو بدون قصاص ول کنیم، فرداش چنین جرمی بیشتر دیده نمیشه؟
نظر منه این
اعدام فقط برای کسی میتونه مفید باشه که هیچ راه اصلاحی نداره البته این امتحان نیابد بین مردم گرفته شه
من میگم ادمی که در شرایط خاص روحی دست به قتل میزنه یا بر اساس سن و سال عاقل نشده رو نباید اعدام کرد
یا جونی که در اوج غرور و نادانی دوران بلوغ یا درگیر عشقی خوب یا بد اسید پاشی کرده رو نیابد کشت
اینها رو باید تادیب کرد و مجبورکه مسدولیت کارشون رو عهده بگیرن مثلا اینکه اسید پاش تا اخر عمر مسئول تامین مالی طرف باشه
اما کسی که در کمال خونسردی و با نقشه مردم رو میکشه و از این کار پشیمون هم نیست رو میشه اعدام کرد
من همیشه تو این تعجب بودم که مثلا یک ادم در جریان یک نزاع در اوج هیجان و حماقت و ترشح ادرنالین با چاقو کسی رو میزنه و یعد پشیمون میشه و خودش رو معرفی میکنه یا گریه میکنه و توبه اما وقتی میگیرنش جند تا ادم عاقل در نهایت ارامش و سلامت اونو به مرگ محکوم میکنن یا اگه خردسال باشه که بدتر میبرن تا ۱۸ سالکی نگهش میدارن تا بعد اعدام شه
این واقعا عحیبه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#69
Posted: 27 Nov 2012 10:14
Sachme: یه ترسو گفت که مجاهدین کتابخانه های ایران رو سوختند ولی زورش اومد ثابت کنه
مجاهد نبودن متجاوز بودن
اینقدر دلیل و مدرک اوردم از کتب تاریخی از اساتید مثل زرین کوب و حسام و ......
اما شما غیر حدیث و روایت تو گوشهاتون نمیره متاسفانه الان باز هم میارم تا عاقلان ببینند
واقعا خدا حق داشته اینقدر در قران به اعراب و اصحاب و اذناب هی گفته
اکثرهم لا یعلمون ...اکثرهم لایشعرون ...اکثرهم لا یعقلون .....اکصرهم لا یبصرون ....ووووو
اوستا رو ببین با چه لحنی با ایرانیان و پارسیان حرف زده خداییش
قران رو هم ببین اون زمان که نازل شده برا اعراب بوده دیگه خودتون ببینید چه جوری مخاطبشون قرار داده واقعا برای همچین مردمی همچین احکام خشنی هم لازمه
حالا اسناد کتابسوزی اعراب
نمیدونم کدوم عاقلی دکتر معین و زرین کوب رو رد میکنه تازه این جدا از ادم کشی ها و تجاوزات اونها بوده
میدونید اخه اعراب تا جایی مسلمون هستند که براشون ضرف کنه همه جا نوشته در زمان یزید فرزند خال المومنین لشگرش به مدینه حمله کرد و با تمام زنها و دختران تجاوز کردند و امیر سپاه ۳ روز جان و مال و ناموس مردم مسلمان مدینه رو بر لشگرش حلال کرد تا جایی که در حرم پیامبر به دختران باکره تحاوز کردند و مسجد و حرم پیامبر به خون بکارت دختران الوده شد الان هم اینقدر دم از اسلام میزنن کافیه تو یوتیوب مراسمات خرید کنیزو برده هاشون رو ببینید تا بدونید از اسلام براشون چی مونده
این نتیجه دینی است که از مسیرش خارج بشه که امروز هر چی میگیم بهمون میگن این اسلام واقعی نیست
اسلام واقعی در سقیفه گم شد وتخریف شد
از آنجایی که سلسلههای ایرانی قدرتمند بودند و بدون وقفه حکومت کردند، در میان ایرانیان علوم عقلی نقش بزرگ و با اهمیتی ایفا میکرد. گفته میشود علوم عقلی، زمانی که اسکندر داریوش را کشت و کنترل امپراتوری هخامنشی را به دست گرفت، از ایرانیان به یونانیان رسید. در آن زمان او کتابها و علوم ایرانیان را نگه داشت. با اینحال زمانی که مسلمین ایران را فتح کردند و به تعداد غیر قابل توصیفی کتاب و جزوات علمی رسیدند؛ سعد بن ابی وقاص در نوشتهای از عمر بن خطاب درخواست کرد اجازه دهد تا این کتابها به عنوان غنیمت جنگی میان مسلمین تقسیم شود؛ در آن زمان عمر پاسخ داد: آنها را به آب بیانداز؛ اگر آنچه در آنها است رهنمودهای درستی است؛ خداوند برای ما رهنمودهای بهتری فرستاده و اگر نادرست است خداوند ما را از آنها نجات دادهاست. بنابر این مسلمانان کتابها را به آب یا آتش انداختند و دانش ایرانیان از میان رفت و به ما نرسید».
عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت (۱۳۳۶)، درباره کتابسوزی اعراب در ایران میگوید:[۸۳]
« ... شک نیست که در هجوم اعراب بسیاری از کتابهاو کتابخانهٔ ایران دستخوش آسیب فنا گشتهاست. این دعوی را از تاریخها میتوان حجت آورد و قرائن بسیار نیز از خارج آن را تایید میکنند. با اینهمه بعضی از اهل تحقیق در این باب تردید دارند. این تردید چه لازم است. برای عرب که جز با کلام خدا هیچ سخن را قدر نمیدانست کتابهایی که از آن مجوس بود و البته نزد وی دست کم مایه ضلال بود چه فایده داشت که به حفظ آنها عنایت کند؟ در آیین مسلمانان آن روزگار آشنایی با خط و کتابت بسیار نادر بود و پیداست که چنین قومی تا چه حد میتوانست به کتاب و کتابخانه علاقه داشته باشد. تمام شواهد نشان میدهند که عرب از کتابهایی نظیر آنچه امروز از ادب پهلوی باقی ماندهاست فایدهای نمیبردهاست. در این صورت جای شک نیست که در آنگونه کتابها به دیده حرمت و تکریم نمیدیدهاست. از اینها گذشته، در دورهای که دانش و هنر به تقریب در انحصار موبدان و بزرگان بودهاست، با از میان رفتن این دو طبقه ناچار دیگر موجبی برای بقای آثار و کتابهای آنها باقی نمیگذاشتهاست. مگر نه این بود که در حمله اعراب، موبدان بیش از هر طبقه دیگر مقام و حیثیت خود را از دست دادند و تار ومار و کشته و تباه گردیدند؟ با کشته شدن و پراکنده شدن این طبقه پیدا است که دیگر کتابها و علوم آنها که بدرد اعراب نیز نمیخورده موجبی برای بقا نداشت.
به قول هالو .... شاعر عزیز اعراب باید از بشریت عذر خواهی کنند
با این توضیح که اعراب ایران عرب نژاد نیستند و فقط عرب زبانند و چه شیعه و چه سنی هم میهنان ما هستند
این حرف بعید نیست که در ابتدای حکومت عمر وی حسبنا کتاب الله میگفت و در کتب اهل سنت امده که بسیارس از احادیث پیامبر را سوزانند و از گفتن و اشاعه حدیث پیامبر توسط کارگزارانش جلو گیری میکرد و بارها واعظان حدیث را تنبیه کرد ((اسناد قبلا زکر شده و موجود است_))
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ویرایش شده توسط: mohan1978
ارسالها: 150
#70
Posted: 27 Nov 2012 22:09
mohan1978
جناب مگه من با شما حرف زدم؟؟
مخاطب حرف های من یک شخص دیگری هستند نه شما
من جواب شما را از همان سایتی که این مطالب را نوشتی می آوریم (ویکی)
همایون کاتوزیان معتقد است، نگاه مبتنی بر «دوره سکوت» ایرانیان را میتوان ناشی از تعصب ملی گرایانه مدرن به ایران دانست که کاتوزیان آن را در تضاد با حقایق تاریخی میداند. بگفته کاتوزیان اگر چه درست است که حکومت مستقل ایرانی در این دو قرن وجود نداشت و تقریبا شاهدی از ادبیات نوشتاری در زبانهای مختلف فارسی وجود ندارد، اما این زبانها توسط ایرانیان استفاده میشده و اگر ایرانیان شهرنشین عربی یاد میگرفتند، اعراب ساکن ایران نیز فارسی میآموختند. کاتوزیان با بیان اینکه از همان ابتدا ایرانیان در رژیم جدید مشارکت داشتند، و با ذکر مثالهایی معتقد است که ایرانیان در همان دو قرن نقش خیلی برجستهای در رشد فرهنگ اسلامی و بین المللی شدن آن بازی کردند.
برخی نویسندگان به این گفته ادوارد براون استناد کرده اند که دربارهٔ دو یا سه قرن اول پس از حمله اعراب مینویسد:
بنابراین به هیچ وجه صحیح نیست که گفته شود دو یا سه قرن پس از فتح ایران توسط مسلمانان، صفحه خالی در فعالیت علمی مردم آن بودهاست. بر عکس، این دوره زمان به هم آمیختن کهنه و نو، دگردیسی قالبها و فرا کوچ نظر گاهها بود. ولی مطلقاً دوره رکود و مرگ نبود. از نظر سیاسی، درست است که ایران استقلال ملی خود را برای مدتی از دست داد، و به امپراتوری بزرگ مسلمانان پیوست، ولی در میدان علم بزودی به برتریای رسید که شایسته زیرکی و قابلیت مردم آن بود. اگر نقش ایرانیان را از آنچه که به نام علوم عربی نامیده میشود تفریق کنیم بهترین قسمت آن رفتهاست.
پروانه پور شریعتی دانشیار دانشگاه اهایو و نویسنده کتاب «افول ساسانیان» با اشاره به تاریخ به هم پیوسته هزار ساله در ایران که در آن اشکانیان و سنن آنها به طور مداوم حضور دارند، معتقد است :«اصولا تاریخ ما را اگر بخواهید به صورت ساختاری نگاه بکنید، یک تاریخ هزار سالهای میشه که اشکانیها و سنن اشکانی ادامه پیدا میکنه و این یه تاریخیه که هزار سال ادامه پیدا میکنه؛ حمله اعراب به اصطلاح افول یک فرهنگی نیست و در نتیجه دو قرن سکوت تقریبا میشه گفت نیست؛ این فرهنگ ادامه پیدا میکنه»
پس تكليف كتاب كارنامه اسلامش گه مي شود كه بعد از ۱۸ سال بعد از ان كتاب نوشته است
نگيد كه خفقان بوده چون زمان آريا مهر آزادي بيان بوده
اين آخرين حرف هاي من در اين تاپيك است
اما امامان معصوم هم در این جنگ ها حضور داشتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بن مایه اول : فتوح البلدان –بلاذری :
فتوح البلدان - البلاذری - ج 2 - ص 411
جرجان وطبرستان ونواحیها 834 - قالوا : ولى عثمان بن عفان رحمه الله سعید بن العاصی بن سعید ابن العاصی بن أمیة الکوفة فی سنة تسع وعشرین . فکتب مرزبان طوس إلیه وإلى عبد الله بن عامر بن کریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس ، وهو على البصرة ، یدعوهما إلى خراسان ، على أن یملکه علیها أیهما غلب وظفر . فخرج ابن عامر یریدها ، وخرج سعید . فسبقه ابن عامر ، فغزا سعید طبرستان ، ومعه فی غزاته فیما یقال الحسن والحسین أبناء علی بن أبی طالب علیهم السلام .
گرگان-جرجان- و طبرستان: گفته اند که عثمان بن عفان(خلیفه سوم) سعید بن العاصی بن امیه را در سال 29 (هجری) والی کوفه قرار داد. پس مرزبان توس بدو و عبد الله بن عامر بن کریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس ، والی بصره ، نامه ای نگاشت و آنان را بسوی خراسان دعوت نمود.....
پس سعید و عامر هر دو اهنگ خراسان نمودند اما عامربرو پیشی گرفت پس سعید آهنگ طبرستان نمود در حالیکه گفته میشود حسن و حسین فرزندان علی بن ابیطالب در شمار همراهان وی بوده اند.
تاریخ الطبری - الطبری - ج 3 - ص 323 – 325
‹ صفحة 323 ›
حدثنی عمر بن شبة قال حدثنی علی بن محمد عن علی بن مجاهد عن حنش بن مالک قال غزا سعید بن العاص من الکوفة سنة ثلاثین یرید خراسان ومعه حذیفة ابن الیمان وناس من أصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم ومعه الحسن والحسین وعبد الله بن عباس وعبد الله بن عمر وعبد الله بن عمرو بن العاص وعبد الله بن الزبیر وخرج عبد الله بن عامر من البصرة یرید خراسان فسبق سعیدا ونزل ....
حنش بن مالک گوید : سعید بن عاص به سال سی ام از کوفه به منظور غزا آهنگ خراسان کرد . حذیفه بن یمان و کسانی از یاران پیمبر خدا ( ص ) باوی بودند ؛حسن و حسین و عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمرو عمرو بن عاص و عبدالله بن زبیر نیز با وی بودند ...
‹ صفحة 325 ›
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت