انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 3 از 3:  « پیشین  1  2  3

داستان های عجیب قرآنی


مرد

 
paaaaarmida: چرا بچه ها و پیرها هم مردن؟
خب چون خدا عادله...نخواسته بچه های اون قوم یتیم و دربدر بشن!!!
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
paaaaaarmida: داستان قوم صالح، شکنجه تمامی مردم شهری به خاطر کشتن شتر الله.
خدا واسه خوردن چند دونه گندم ادم رو از بهشت تبعید کرد کره زمین اینکه شتر است به اون بزرگی

کلا دین در همه ابعادو گونه ها سرار و لبریز از ایت حرفهاست

الان فک میکنی چرا دین تازه ای ظهور نمیکنه


من خودم وجود یک چیزی ماورا همه چیزها ررو قبول دارم و البته که ایت خدا همیشه نمایندگانی رئ زمین داره و ایبنکه در نهایت مصلحی خواهد امد ام غیر این باورها تو همه چسز مشکل دارم


و یقینم وقتی میاد که اگه کسی میگه من نماینده خدا هستم باورش کنم


الا ن میدونم ما مسلمونا باید بگیم اون موقع سطح فکر مردم همینقد بوده

ام با همه این حرفها خدا میتونست یک جوری بگه که اینجوری تناقض ایجاد نکنه


اخرش هم اینکه وقتی چیزی به ماورا چسبید هر کار کنه قابل توجیه


الان منم ادعا میکنم وسط خورسید زدگی هست و موجوداتی هستن از هلیوم تنفس میکنن و اتش میخورن ؟؟؟هر کی باور نداره بره ببینه

این جور روایات هم چیزی تو همین مایه هاست

میگن ابرها موکل دارن حالا شما بگو کو و کجاست میگن شما چشم حقیقت بین نداری و ....الی آخر
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
BiTafavot: اگر کسی قرآن رو قبول میکنه، وقتی گفته آدم و حوا از آب و خاک آفریده شده، خب آفریدن یک انسان در رحم انسان حاضر که راحتتره! یا شتر هم از کوه میتونه در بیاد! یا خیلی چیزای دیگه! اگر فردی وجود خدا رو قبول میکنه، خب همه چیز ازش بر میاد! اینکه بحث نداره!!!
ببخشید که این حرف رو میزنم ولی این قسمت از حرفهای شما سردرگمی محض در یک بحث جاهلانه ست!!!
اینی که شما تو اون بالا گفتید، یعنی که خدا و قرآن آیات و نشانه هایی برای اثبات داستانها و تمثیلها ی(نظر شخصی من) قرآن هستن!!! در حالیکه به طور کاملا" متناقض راه رو اشتباه اومدید سرکار...
اگر کسی تونست باور بکنه که شتر از دل کوه بیرون بزنه یا زمانی که کره زمین زمانی که یکپارچه بارش باران شد تا دمای اون به تعادل برسه نوح و قومش داشتن کواسروات شکار میکردن و پیش غذا سوپ بنیادی-البته این نظریه مولر سالهاست که چرت شده- میخوردن...پس به وجود یک خالق که اینا حرفاش هستن هم ایمان میاره!!!
یه چیز عجیب تر اینه که تنها نشانه غرقاب شدن زمین که از رسوبات حد مجموع کل لایه های زمین-تقریبا" -برمیاد نزدیک ترین زمان همون زمان الگوی حبابه که دارن به جوونا توی دبیرستانا درس میدن...حله؟!
پس اینکه علم زمین شناسی و عمر سنجی لایه ها و فسیلها نیازی به تغییر و آپدیت نداره به کنار، با زبون بی زبونی، در این دویست هزار سال که آدمیزاد-نه انسان متفکری که حداکثر ده یا یازده هزار سال سابقه داره -رو زمین می زید، هیچوقت زمین کاملا" به یک گوی یکپارچه آبی تبدیل نشده است.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  

 
به خاطر آگاهی و دفاع بی نظیرت
L
     
  
مرد

 
پارمیدا جان کاش داستان کشتی نوح رو میگفتی که چجوری یه آدم کشتی با اون عظمت ساخته که همه حیوانات درش جا شدن حالا این به کنار غذا چی داشتن؟؟؟؟ چند روز روی آب بودن؟؟ چند روز بارون اومده که کل زمینو آب گرفته
بعدش چطوری سگ و گربه و موش کنار هم جا شدن؟؟؟؟ اقلیم همه حیوونا که مثل هم نیست مثلا سگ هاسکی چجوری کنار کرگدن آفریقایی مونده؟ و هزاران سوال دیگه که به عقل و منتطق هیچ آدم سالمی جور در نمیاد.
Tough situation build strong people
     
  
مرد

 
مأموریت عجیب دو پیامبر
مأموریت عجیب دو پیامبر واحد دار القرآن تبیان زنجان-



وَ أَمَّا الجِْدَارُ فَکاَنَ لِغُلَامَینْ‌ِ یَتِیمَینْ‌ِ فیِ الْمَدِینَةِ وَ کاَنَ تحَْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَ کاَنَ أَبُوهُمَا صَلِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَن یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ یَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی(82- کهف)

و اما داستان دیوار که متعلق به دو پسر یتیم این شهر بود و زیر آن گنجی برای آن‌ها وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود. پروردگارت می‌خواست وقتی که آن‌ها بالغ شدند، آن گنج را از زیر دیوار خارج کنند. این لطفی از جانب پروردگارت بود و من این کار را از پیش خود نکردم.

این آیه، پرده از راز یکی از سه مأموریتی بر می‌دارد که موسی به همراه خضر علیهمالسلام و به رهبری او انجام دادند. آن‌ها در این مأموریت، دیوار در حال تخریبی را بازسازی کردند(1) و وقتی موسی علیه‌السلام از سرّ این کار سوال کرد؛ خضر علیه‌السلام پاسخ داد: گنجی در زیر این دیوار نهفته که متعلق به دو بچه یتیم است. خدا اراده کرد تا زمانی که این‌ها بزرگ می‌شوند و آن را استخراج می‌کنند گنجشان محفوظ بماند. چون پدر آن‌ها مرد صالحی بود ما مأمور شدیم دیوار را بازسازی کنیم تا مبادا گنج ظاهر شود و اموال این یتیم‌ها به خطر افتد.(2)

نکته عجیب در این داستان: چون پدر این دو بچه یتیم، انسان صالحی بود خدا دو پیامبر را مأمور می‌کند تا از اموال فرزندان او محافظت کنند.

نکته عجیب‌تر اینکه: امام صادق علیه‌السلام فرمود: « انه کان بینهما و بین ذلک الأب الصالح سبعة آباء»(3) آن مرد صالح، جد هفتم این دو یتیم بود.

نتیجه اینکه: کسی چند صد سال قبل می‌زیسته؛ چون انسان صالح و متدینی بوده است خداوند متعال به دو پیامبر خود که یکی از آن‌ها نیز اولوالعزم است مأموریت می‌دهد تا از اموال دو یتیم در نسل او مراقبت کنند و این امر بسیار شگفت انگیز است.

خسران و خسارت در کسب و کارهایی صورت می‌گیرد که به منظور سود انجام می‌شود و وقتی خسران تحقق می‌یابد که کاسب به غرضی که از تلاش خود داشته، نرسد؛ بلکه مقداری از سرمایه هم نابود شود و یا حداقل منفعتی عاید او نگردد در نتیجه سعیش بی‌نتیجه شود. و این همان است که آیه شریفه آن را «ضلال سعی» خوانده است.(5)

زیانکارترین انسان‌ها چه کسانی‌اند؟

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً(103)الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُُمْ فیِ الحَْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یحَْسَبُونَ أَنهَُّمْ یحُْسِنُونَ صُنْعًا(104- کهف)

بگو: [می‌خواهید] شما را از زیانکارترین مردم با خبر کنم؟ آن‌ها کسانی‌اند که تمام سعی و تلاششان در زندگی دنیا به هدر رفته با این حال خیال می‌کنند کار خوبی انجام می‌دهند.

این آیه از کسانی خبر می‌دهد که در عمل از هر زیانکاری زیان کارترند و آن‌ها کسانی هستند که در زندگی دنیا هم از عمل خود بهره نگرفتند؛ چون «ضلال سعی» همان خسران و بی‌نتیجگی عمل است(4) و چون این‌ها علاوه بر غفلت از ضرر، آن را سود هم تلقی می‌کنند از این رو به زیانکار ترین افراد لقب گرفته‌اند.

خسران و خسارت در کسب و کارهایی صورت می‌گیرد که به منظور سود انجام می‌شود و وقتی خسران تحقق می‌یابد که کاسب به غرضی که از تلاش خود داشته، نرسد؛ بلکه مقداری از سرمایه هم نابود شود و یا حداقل منفعتی عاید او نگردد در نتیجه سعیش بی‌نتیجه شود. و این همان است که آیه شریفه آن را «ضلال سعی» خوانده است.(5)

اگر کسی ضرر کرد و فهمید ضرر کرده است به فکر چاره افتاده و سعی می‌کند که جبران کند؛ اما بیچاره کسی که ضرر می‌کند و گمان می‌کند که دارد سود می‌برد. چنین کسی چون امیدی به بازگشت و جبرانش نیست پس در حقیقت زیانکار تر از او هم کسی پیدا نمی‌شود.

آنگاه در دو آیه بعد ریشه این وارونه انگاری آن‌ها را چنین بیان می‌کند که: آن‌ها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان کافر شدند و دیدار [قیامت و محاسبه اعمال] را به وسیله او منکر شدند و آیات من و پیامبرانم را به باد استهزاء و تمسخر گرفتند.

خدا عنایت می‌کند؛ اما تو هم تکانی بخور!

وَ هُزِّی إِلَیْکِ بجِِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا(25- مریم سلام الله علیها)

تکانی به این تنه نخل بده تا برایت رطب تازه فرو ریزد.

این سخن زمانی به مریم سلام الله علیها گفته می‌شود که او برای دنیا آوردن فرزندش از مسجد فاصله گرفته و پای تنه نخلی خشکیده نشسته است. وقتی فرزندش به دنیا می‌آید به او گفته می‌شود تو این نخل خشکیده را تکان بده به قدرت الهی این تنه، صاحب رطب تازه شده و بر تو فرو می‌ریزد.(6)

انسان باید بداند که این عنایت‌ها به مانند سایر اموری که از خداوند متعال صادر می‌شود تحت مدیریت حکمت الهی قرار دارند و هر کجا که حکمتش اقتضاء کند انسان را به امداد غیبی یاری می‌کند.

نکته قابل توجه در این داستان

برای خدایی که نخل خشکیده را پر ثمر کرده و آن را در یک چشم بر هم زدن، صاحب رطب تازه می‌کند؛ بی شک ریختن آن‌ها و در دسترس قراردادنشان نیز ممکن بود؛ اما این جریان به ما می‌آموزد که قرار نیست تمام امور بشر حتی برگزیدگان الهی(7) از راه امدادهای غیبی اداره شود. کمک‌های ویژه و امدادهای غیبی الهی که از مسیر غیر عادی و ناشناخته نصیب برخی می‌شود حقیقتی است انکار ناپذیر؛ اما این بدان معنا نیست که چون خدا می‌تواند پس بشر بابد دست روی دست گذاشته و فقط منتظر غیب باشد.

انسان باید بداند که این عنایت‌ها به مانند سایر اموری که از خداوند متعال صادر می‌شود تحت مدیریت حکمت الهی قرار دارند و هر کجا که حکمتش اقتضاء کند انسان را به امداد غیبی یاری می‌کند.

راه محبوب شدن در بین مردم

إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَیَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا(96- مریم سلام الله علیها)

بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند، [خدای] رحمان به زودی برای آنان محبتی [در دل‌ها] قرار خواهد داد.

کلمه «وُدّ» و «مودّت» به معنای محبت است. این آیه شریفه وعده‌ای زیبا از ناحیه خدای متعال است به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح می‌کنند که به زودی محبت آن‌ها را در دل‌ها قرار می‌دهد. همان‌گونه که در آیه نمایان است این بشارت را مقید به قیدی نکرده است از این رو دلیلی ندارد که ما آن را منحصر در فرد خاصی کنیم و یا آن را مربوط به بهشت یا قلوب همه مردم در دنیا و یا مقید به قیود دیگری کنیم.(8)

به عبارت دیگر آیه مطلق است و پیامش این است هر کس اهل ایمان و انجام عمل صالح باشد خداوند محبت او را در دل دیگران انداخته و او بدون اینکه قدمی در این جهت برداشته باشد محبوب دیگران می‌شود.در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آ له آمده است: هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل می‌گوید من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار! جبرئیل هم او را دوست خواهد داشت. سپس در آسمان‌ها ندا می‌دهد که‌ای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست بدارید! که به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست می‌دارند؛ آنگاه پذیرش این محبت در زمین نیز منعکس می‌شود.

و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد به جبرئیل می‌گوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار! جبرئیل هم او را دشمن می‌دارد. سپس در میان اهل آسمان‌ها ندا می‌دهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید! همه اهل آسمان‌ها از او متنفر می‌شوند؛ آنگاه این تنفر در زمین نیز منعکس می‌شود.(9)

روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آ له آمده است: هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل می‌گوید من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار! جبرئیل هم او را دوست خواهد داشت. سپس در آسمان‌ها ندا می‌دهد که‌ای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست بدارید! که به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست می‌دارند؛ آنگاه پذیرش این محبت در زمین نیز منعکس می‌شود.

اصلی‌ترین عامل سختی‌های آزار دهنده

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعَا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنیّ‌ِ هُدًی فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَ لَا یَشْقَی(123)وَ ��َنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَ نحَْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ أَعْمَی(124- طه)

خداوند متعال به آدم و حوا فرمود: از بهشت به سوی زمین فرود آیید که برخی از شما دشمن برخی دیگرند. زین پس هرگاه از سوی من هدایتی به شما رسید، اگر کسی از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می‌شود و نه به مشقت و رنج می‌افتد و اگر کسی از هدایت من که سبب یاد نمودن من در همه امور است، روی بگرداند برای او زندگی تنگ و سختی خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم.

از این فراز شریف چند مطلب فهمیده می‌شود:

1. اگر کسی از هدایتگران الهی که انسان را به سوی خدا و آن کمال مطلق هدایت می‌کنند پیروی کند؛ نه گمراه می‌شود و نه به مشقت و رنج می‌افتد.

2. اینکه به طور مطلق فرموده «گمراه و شقی نمی‌شود» می‌رساند که هم ضلالت و شقاوت دنیایی از او نفی شده هم آخرتی.

3. به جای اینکه بفرماید «و من لم یتبع هدای؛ و هر که هدایت مرا پیروی نکند» فرمود: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی» تا به علت حکم اشاره کند و معلوم شود که علت تنگی معیشت در دنیا و کوری در روز قیامت، فراموش کردن خدا و اعراض از یاد او است.(10) ‌

4. آرامش غیر از آسایش است. آسایش راحتی تن است و آرامش راحتی جان. پیام آیه ناظر به سلب آرامش در صورت غفلت از یاد خداست؛ چون بسیارند کسانی که از یاد خدا اعراض کرده‌اند؛ اما غرق در ثروت و امکانات و آسایشند؛ ولی همان‌طور که می‌بینیم و آیه به آن اشاره دارد این افراد از آن آرامش روحی «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »(11) بهره‌ای ندارند.

5. اصولاً تنگی زندگی بیشتر به خاطر کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی است، دلیل آن هم عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود و وابستگی بیش از حد به جهان ماده است؛ ولی آن کس که به خدا ایمان دارد و دل به ذات پاک او بسته، از همه این نگرانی‌ها در امان است.(12)
راسخون/گردآوری:گروه قرآن سایت تبیان زنجان


پي‌نوشت‌ها:

(1) آیه 77 سوره کهف

(2) ر.ک به نمونه ج12 ص504

(3) تفسیر نورالثقلبن ج3 ص291

(4) المیزان ج13 ص399

(5) همان

(6) برگرفته از المیزان ج14 ص43

(7) آیه 42 سوره آل عمران

(8) المیزان ج 14 ص113

(9) به نقل از نمونه ج13 ص146

(10) ر.ک به المیزان ج14 ص224

(11) آیه 28 سوره رعد

(12) نمونه ج13 ص
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
كار عجیب دختر نمرود
كار عجیب دختر نمرود واحد دار القرآن تبیان زنجان-

نمرود با دخترش (رعضه) نشسته بودند و منظره آتش انداختن حضرت ابراهیم(علیه السلام) را نگاه می‌كردند.

دختر نمرود بالای بلندی ایستاد تا ماجرا را به خوبی ببیند، دید كه ابراهیم(علیه السلام) در میان آتش است اما در محوطه آتش، گلستانی ایجاد شده است.

دختر نمرود گفت: ای ابراهیم این چه حالی است كه آتش تو را نمی‌سوزاند؟

حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: زبانی كه به ذكر خداوند گویا باشد و قلبی كه معرفت خدا در او باشد آتش در او اثر ندارد.

دختر نمرود گفت: من هم مایل هستم با تو همراه باشم.

حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: بگو لا اله الا الله، ابراهیم خلیل الله و داخل آتش بشو .

دختر نمرود این جملات را گفت و پا در آتش نهاد و خود را نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام) رساند و در حضورش ایمان آورد و به سلامت به جانب پدرش برگشت.

نمرود با دیدن این منظره تعجب كرد و در عین حال به خاطر ترس از مملكتش دختر را از راه موعظه و نصیحت نزد خود خواند ولی حرف نمرود در دختر اثر نكرد و دستور داد او را در میان آفتاب سوزان به چهار میخ بكشند.

خداوند مهربان به جبرییل فرمود: بگیر بنده مرا .

جبرییل رعضه را از آن مهلكه رهانید و نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام) آورد.

رعضه در تمام مشقت‌ها با حضرت ابراهیم(علیه السلام) همراه بود تا آن كه حضرت او را به همسری یكی از فرزندانش درآورد و خدای تعالی فرزندانی به آنها عنایت فرمود كه همه بر مسند نبوت و پیامبری قرار گرفتند.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
قصه و حيات اصحاب الكهف

یکی از قصه های شیرین ، مهم و عجیب قرآن کریم قصه اصحاب کهف است که آیاتی از سوره کهف را به خود اختصاص داده است و آیات نهم تا بیست و ششم سوره کهف در خصوص این قصه عجیب و مهم و غیبی است.

اصل قصه بدین قرار است در یکی از شهرهای روم سابق حاکم ظالم و بت پرستی بود به نام دقیانوس که بصورت اجبار و زور مردم شهر را به بت پرستی دعوت میکرد در میان ساکنان شهر جمعی از جوانان موحد و خداپرست بودند که هدایت خداوند و نور توحید دلهای آنان را نورانی کرده بود که به خداوند متعال ایمان داشتند و در سایه ایمان صادقانه خود زندگی میکردند و به دعوت دقیانوس«نه»گفتند و در مقابل دعوت شیطانی حاکم ایستادگی کرده و مردم را به عصبانیت و مخالفت با برنامه دقیانوس دعوت کردند .

این جوانان از طریق عوامل وابسته به قدرت حاکم شناسائی و تحت تعقیب قرار گرفتند و با هم مشورت کردند و گفتند لازم است در جهت حفظ و دفاع از عقیده و باور خود شهر را ترک و مهاجرت کنیم. این گروه مخلص شب هنگام شهر را ترک و به غاری در فاصله نه چندان دور از شهر عزیمت نمودند . در مسیر راه با چوپانی برخورد کردند سگ همراه چوپان گله را ترک و به دنبال جوانان افتاد جوانان کوشیدند سگ را از همراهی پشیمان کنند اما سگ مأموریتی داشت و به تهدید جوانان توجهی نکرد. جوانان به غار مورد نظر رسیدند و به محض ورود به غار خداوند متعال آنان را به خواب برد و سگ در جلو در بصورت نگهبان ایستـــاد و مدت 309 سال در خواب ماندند و سپس به امر حق بیدار شدند و از همدیگر مدت خواب خود را سوال کردند بعضی گفتند یک روز و جمعی هم گفتند شاید نصف روز و در نهایت گفتند خداوند بهتر می داند چند مدت در خواب بوده ایم سپس با هم مشورت کردند و یک نفر را به جهت خرید مواد خوراکی به شهر فرستادند و خیلی اصرار کردند مراقب خودش باشد شناسائی نشود که در صورت شناسائی همه آنها نابود خواهند شد مرد اعزامی به شهر رفت وضعیت شهر و خانه ها را دید تعجب کرد و باور نداشت که این شهر آنهاست با ناباوری مقداری مواد خوراکی خریداری کرد و قیمت کالا را به فروشنده داد زمانی که فروشنده به نوع پول نگاه کرد گفت این سکه مربوط به 4 قرن پیش است شما از کجا آمده اید و این پول را از کجا آورده اید شکل و لباس شما عجیب و غریب است خلاصه خبر موضوع به دستگاه حاکم رسید و جوان دستگیر و محل جوانان شناسائی و لشکری به دنبال جوان به راه افتادند تا از وضعیت این مردان قدیمی آگاهی پیدا کنند جوان از مأموران اجازه خواست تا به وی اجازه دهند چند لحظه زودتر به داخل غار برود و دوستان خود را از اوضاع شهر و حاکمیت و برنامه و تغییرات دنیا آگاه کند.

به محض ورود به غار و بیان ماوقع ، خداوند همه آنها را دوباره به خواب همیشگی برد و اجازه نداد ماجرای این معجزه بیش از این افشاء شود اصل انگیزه که بعث و احیا بعد از مرگ کاملا روشن شد و غایه قصه همانا تأیید حیات پس از مرگ است که برای همگان روشن گردید.

قصه اصحاب کهف و سوره کهف که بر حضرت محمد(ص) نازل شده است 111 آیه دارد که در 17 آیه آن به حیات این عزیزان الهی اشاره دارد که سراسر آن درس و عبرت و حکمت است .
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
paaaaaarmida: برای اینکه خداوند یه نوع حالت مردم آزاری داره.درخت سیب میکاره جلوی راه آدم بهش میگه اینو نخور.این جا هم آب رو بین شتر و مردم تقسیم میکنه میگه با شتر کاری نداشته باشین.این خدا هم یه چیزش میشه ها
این مردم ازاری نیست

خدا دنبال ایجاد سو تفاهم است و بعد میخواد ببینه ادم چیکار میکنه


ببین ما اگر قبول کنیم خدایی هست یقینا از درک اون معاف هستیم

مثل پرنده ای که در قفس نگه داشتیم برای قشنگی ولی اون حیون نمیدونه چرا این همه بهش اب و غذا میدیم ولی تو قفس هم نگهش داشتیم

اگه قرار بود برای هر کار خوب از اسمون برامون سکه طلا بریزه و یا اگر کار بد میکردیم همونجا از اسمون یک فیل بیفته رو سرمون

خوب هیچکس گناه نمیکرد

خدا انسان رو افریده با نیرویی به نام اراده و البته این اراده برای خودش هم کمی جالبه

چون در مواقع مختلف وقتی ادمها بر سر دوراهیی ها قرار میگیرن و کار خوب رو انتخاب میکنن خدا به فرشته هاش مباهات میکنه و میگه ببینید این بنده منه

عینه کارفرمایی که با بقیه مدیرها سر سلامت کارمنداش شرط میبنده و بعد هر کدوم رو در موقعیت دزدی و خیانت قرار میده و بعد به هر کدوم از این امتحان سر بلند بیرون بیان افتخار میکنه و جایزه میده

البته ماله خدا و ما در مقیاسی بسیار بزرگتر است
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
صفحه  صفحه 3 از 3:  « پیشین  1  2  3 
مذهب
مذهب

داستان های عجیب قرآنی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA