صفحه 1 از 4: 1 2 3 4 پسین »

زرتشت ایرانی و محمد عرب از دید اندیشمندان جهان

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#1 Posted: 8 Sep 2013 14:38

سلام
درخواست ایجا تاپیک در تالار مذهب با نام زرتشت ایرانی و محمدتازی از دید اندیشمندان جهان دارم

تو این تاپیک نظر اندیشمندان و استادان بزرگ مانند لومل،گوته و...در مورد این دو شخصیت مذهبی گذاشته میشه.

ویرایش شده توسط: nisha2552

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#2 Posted: 4 Oct 2013 00:03

اول از همه بگم این نظرات از اندیشمندان و دانشمندان بزرگه که حدود ۴۰نظری میشه
من قصدم از گذاشتن این نظرات اینکه بدونیم که فرهنگ خودمون از فرهنگ عرب بالاتره حتی از نظر غیر ایرانی ها،بیشتر این نظرات پیامبر اسلامُ نکوهش میکنند و زرتشت رو به عنوان یک انسان کامل ستایش میکنند.
mahsajoon: امیدوارم به درد بخور باشه نه م3 خیلی چیزای دیگه چرتوپرت
تا از نظر شما چرتُ پرت چی باشه!!

ویرایش شده توسط: nisha2552

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#3 Posted: 4 Oct 2013 00:05

لومل:اندیشه زرتشت از یک فلسفه والای نیک کنشی و نیک سرشتی برخوردار است تا دینی.
گاتها از آنچنان ژرفی اندیشه ای توانا و از هنر ستایش آمیز شیوایی و روانی و رسایی سخن برخوردارند که نمیتوان با هیچ چیز دیگر همانند و برابر کرد و به سنجیدن پرداخت.زرتشت از یک پرورش بنادین نیک کنشی بهره ور بود که در سروده های دلنشین به خوبی به چشم میخورد.از این رو او را بالاتر و والاتر از همه دیگران نشان میدهد.
زرتشت یکتاپرستی فرازمند و بلند پایه بود که ارزش فراوان به رمه و گله میگذاشت و ازته دل آنها را دوست میداشت.از این رو هیچگاه نمیخواست که آنها را برای خدایی که نیاز ندارد قربانی کنند.او با سرسختی با آیین قربانی کردن دشمنی می ورزید و نبرد می کرد.
مزدا در سخن زرتشت در چم دانا میباشد و مزداپرستی در چم ستایش دانایی و خرد است.او درست کردن خدا را به گونه آدمیان در اندیشه ها از میان برداشت.در سخن او شکوه آفریدگار همواره با ژرف ترین شیوه آشکار است.او هیچگاه با آه و ناله و زاری و لابه با اهورامزدا به سخن ننشسته است و خود را خوار و پست و بیچاره نشان نداده است.در آیین زرتشت پاکی و پارسایی و باور برای خودنمایی و فریب نیست.هرکس باید منش و کردار نیک و شایسته داشته باشد و آنها را نشان دهد.هرکس باید درخود دگرگونی بنیادین پدید آورد تا روان پاک و کردار نیک خود را بتواند پیسکس اهورا مزدا نماید.

لومل:محمد مردی بود که از میان مردم شهرنشین و پیشرفته مکه برخاست و به میان تیره های خشن و راهزن رفت که از هیچ تازش و پرخاشگری و کشتاری خودداری نمی ورزیدند.هنر محمد این بود که این راهزنان را با خود هم دست کرد تا بتواند به نام الله کاروان های گوناگون به ویژه قریش را تار و مار کند و دارایی و هستیشان را بگیرد و بچاپد.
او راه دست یافتن به دارایی دیگران را خوب یافته بود.او مردی بود بسیار خشن،سنگدل و سود جو و زن باز و هوسران.

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#4 Posted: 4 Oct 2013 00:08

مولتون:پیام زرتشت چیزی جز آوای برادری برابری و مردمی و آزادی نبود.او یک آموزگار ارزنده ای بود که جز به آموزش مردمی نمی اندیشید.این فرزانگی و خرد به آشکار از همه سروده های ارزشمند او به چشم می خورد.
زرتشت میکوشید آدمیان را به راه راست رهبری نماید و راه راست جویان را به شنیدن پیام بزرگش آشنا و دلبسته نماید و نشان دهد که پیروی از آن زندگی جاوید را فراهم میاورد.
زرتشت چون دیگران راه و روش و رسم و آیین افسونگری و جادوگری و بیهوده گویی برای فریب مردم را نداشت و خود را پیشوای دینی نمیدانست که با جهان ناشناخته در پیوند است.همه آوا و پیام او آوای مردمی و آزادی و راستی بود که در دیگر آیینها چندان به چشم نمیخورد.

مولتون:محمد مردی فریبکار بود که آنچه را میخواست انجام دهد،چون از مردم میترسید به نام الله جا میزد.این چه خدایی است که همواره در پی انجام خواسته های پیغمبرش به ویژه زن بازی های او باشد. او مردی بیمار جنسی بود.

ویرایش شده توسط: nisha2552

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#5 Posted: 4 Oct 2013 00:11

التهیم:سرودهایی به این ژرفایی واستادی و با روانی بی همانند در این دوران تنها از کسانی بر میاید که نیک پرورش یافته باشند و از خانواده نژادهایی باشند که از آموزش و پرورش نیک برخوردار باشد.سرودهای زرتشت از یک مایه بنیادین بینشمندی و ادبی کم مانند بهره ور است که با دوران هند و اروپایی پیوندی ناگسستنی دارند.بی پروا میتوان گفت که درون مایه گاتها از یک گفتار جهان برین برخوردار است که به اندیشه این مرد بزرگ رخنه کرده و در آن جای گرفته است.زرتشت اندیشمندی یکتا و بی همتا و در شناسایی و روشن نگری بسیار برجسته و والا بود.
از این رو پیشوای بی چون و چرای کسانی شد که با ژرف بینی و ژرف نگری به جهان نگریستند و پایه گذار بینشمندی شدند.

التهیم:قرآن چیزی جز داستان های ساختگی و پیش پا افتاده کودکانه نیست.اینکه می گویند از زیبایی سخن و روانی برخوردار است،درست نیست و درآن به راستی مشتی یاوه و سخن پوچ نمی توان بیشتر یافت.
در اینکه محمد مردی هوشمند و زیرک و شاید بهتر بتوان گفت فریبکار و گول زن بوده است،نمی توان دودلی نشان داد.او به هر چه دوست داشت دست یافت و این تنها برای هوشمندی او بود،روی برنمیگرداند.
بنابراین برای رسیدن به خواسته اش به سادگی میتوانست بسیاری را قربانی نماید تا راه را برای خویش هموار سازد.
هواداران او همیشه دم از بزرگی و هوشمندی و توانایی او میزنند و او را تا جهان برین بالا میبرند.منم در توانایی و هوشمندی با هوادارانش هم آوایم،ولی به هیچ روی مرد بزرگی نبود،مگر آنکه بزرگی را در چاپیدن و چگونگی بهتر چاپیدن و کشتار بدانیم.

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#6 Posted: 4 Oct 2013 00:20

توماس هاید:این نویسنده بزرگ انگلیسی نوشته ای درباره زرتشت دارد که در آن منش اورا سخت می ستاید و اورا اندیشمندی بزرگ به شمار میاورد.
اتو مینویسد که خداوند زرتشت را برای مردم ایران برگزید،زیرا ایرانیان از یک آگاهی بزرگی درباره خداوند برخوردار بودند.این مردم با خرد سزاوار مرد خردمندی چون زرتشت بودند.

دیدرو: درباره محمد میگوید:او خشن و سنگدل بود و جز به زنبازی نم اندیشید.محمد دشمن سرسخت خرد و دانش و دانایی، و دوست نادانی و بیخردی و بی دانشی بود.
چنین کسی با فروزهایی چنین نامردی هیچگاه جهان به خود ندیده است.

ویرایش شده توسط: nisha2552

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#7 Posted: 4 Oct 2013 00:21

گوته: دانشمند بلند آوازه آلمانی سخت فریفته گفتار و سروده های زرتشت بود و اورا مردی بسیار بزرگ و نوشته هایش را شکوهمند بازنمود کرده است.گوته زرتشت را خردمندی به شمار میاورد که جهان خرد کمتر همانند او را به خود دیده است.
او درهمه جا از کسی نام میبرد که همواره در اندیشه خوشبختی و آسایش مردم بوده و جز از راستی و پاکدلی سخن نگفته است.

مونتگمری وات:شاید در جهان هیچکسی را نتوان یافت که به اندازه محمد سرزنش و بدگویی شده باشد.گرچه گاهی فزون گوییهایی نیز یافت میشود ولی این مرد سزاوار هرگونه نکوهشی است زیرا از هیچگونه زشتکاری و بدرفتاری و کشتاری سر باز نزده است.

ویرایش شده توسط: nisha2552

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#8 Posted: 4 Oct 2013 00:27

نیبرگ:زرتشت بی گمان بالاتر و برتر از یک پیمبر بوده که چنین سخنان شکوهمند و برجسته ای را برزبان روان کرده و با خردمندی و بینش گسترده،آموزش مهرورزی وبرادری و دوستی داده و بر نهاد راستی و درستی تکیه نموده و آنها را راهنمای مردمان نموده است

دانته:این نویسنده دانشمند ایتالیایی محمد را یک xxxx میخواند که از تیمارستان گریخته باشد.او می نویسد که این xxxx بزرگترین آسیب را به منشهای مردمی و اندیشه های سازنده دینی و ارزشهای معنوی زد و همه آیینها و دنیها را به رسوایی و آلودگی کشاند.دینی که جز از کشتار و شیوه و روش نامردی سخن نگوید و جز به شکنجه و آزار مردم نپردازد دین نیست، xxxx است که به جان مردم بی گناه میافتد تا آنان را از جان و روان و هستی ببرد و درچاه بدبختی و سیه روزی سرنگون سازد.
دین اسلام "محمد" که با خداوندی تبهکار به سراغ مردمان میاید قانون تبهکاران است نه دین.
شاید هیچ اندیشه ای زشت تر و بدتر و خشن تر از آنچه که محمد به نام الله خود آورده است در همه جهان یافت نشود.

ویرایش شد
=======
اندیشمند

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#9 Posted: 4 Oct 2013 00:35

ولتر:این نویسنده سرشناس و بلند آوازه فرانسوی در نیمه سده هجدم به ستایش زرتشت پرداخت و نوشت که او مردی والا و آزاده بود که سده ها پیش از مسیح به ساختن اندیشه ها و سازگار کردن مردم با هم و استوار نمودن پیوندهای مردمی دست زد.او اندیشمندی راستگو راست کردار و پاکدل بود کگه جز به نیکی و خوشبختی مردمان نمی اندیشید و جز به راه راست رهبری نمیکرد.
او هیچگاه برای سودجویی گام برنمی داشت و همواره از یزدان خود راه خوشبختی و پاکی و نیکخواهی را برای مردمان و برای گمراهان درخواست میکرد.ژرف بینی و روشن نگری او از لابه لای همه سروده هایش به خوبی آشکارند.
او مردی بسیار بزرگ بود،باید گفت بسیار بزرگتر از آنچه که شاید ما بیندیشیم.

ولتر:همین نویسنده بزرگ فرانسوی در دیباچه نوشته خود زیر نام "تراژدی"مینویسد،اینکه میگویند:محمد همچون شاهزاده ای به جهان چشم گشود و مردم او را به رهبری برگزیدند.از این رو توانست قانونهای دادگرانه و آیینهای مردمی پدید آورد و مردم و سرزمین خود را در برابر بیگانگان و دشمنان نگهبانی و پاسداری نماید،سخنان یاوه ای بیش نیستند،زیرا هنگامی که شترچرانی مانند او همه جا مردم را به شورش و تاخت و تاز میراند و دست به کشتار و چاپیدن میزند و مردم را میکشد و زنان آنان را دستگیر میکند و به بردگی می برد و به زور همخوابه خود و دیگران میسازد و یا آنهار را به فروش می رساند،چنین کسی جز یک تبهکار نیست.
محمد برای پذیراندن درون مایه نوشته خود که مشتی دری وری و دغلکاری است،همیشه دست به دامان جبرییل من درآوردی خود میشود و میگویید که با او در پیوند است که از سوی الله برای پیام میاورد.این پیوند دروغین که تنها برای گول زدن مردم میباشد،نشان دهنده رفتارها و گفتارهای یک فریب پیشه است که با نادان نگه داشتن مردم ،میخواهد بر اریکه توانایی و فرماندهی پشت بزند.
کدام خرد است که از دیدن هر رویه نوشته او به نام قرآن سخت دچار شگفتی نشود.این چه خداوندی است که برای فرمانبر کردن آفریده های خود پیوسته زمین لرزه و طوفان و بیماری و درد و آزار و شکنجه میفرستد!؟
در کدام آیینی میتوان یافت که مردان را بکشند و زنانشان را چون راهزنان بدزدند و آنها را فرمان خدا بدانند؟
محمد یک xxxx بود که خرد و دانایی از همه پیکره اش رخت بربسته و یاوه گویی چرند بافی در همه رگ و ریشه جانش رخنه کرده و مغزش را از اندیشه های بیهوده و نامردی پر کرده بود.
محمد نه تنها دشمن مردم بود که به دشمنی با هم میهنان و هم زبانان خود نیز دست میزد و از کشتار آنان هیچگاه سر باز نزد.
کسی که به نام خدا به ستیز با آدمیان برخیزد و جنگ و خونریزی و ویرانی راه بیندازد و مردم بیگناه را دست و پا ببرد و هستیشان را به پروا بگیرد و زنانشان را به هم خوابگی بکشاند، xxxx میباشد.
بی خرد مردمانی که پیرو چنین دیوانه ای باشند و او را نماد رفتارها و گفتارهای خود بپذیرند.
مردمی که خود خرد را از دست بدهند و بی آنکه به گفتار و رفتار و روشهای نامردمی یک مالیخولیایی که آز زنبازی همه تار و پود هستیش را پر کرده بود.نگرشی ژرف بیفکند و. باروشن بینی او را بررسی نمایند،پیروش را می پذیرند،خود دیوانه اند.

ویرایش شد
=======
اندیشمند

ویرایش شده توسط: nisha2552

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#10 Posted: 4 Oct 2013 19:18

میله فرانسوی: زرتشت هم در راه پالایش اندیشه آدمی و هم سازندگی جهانی که در آن زیست میکند گام برداشت. او هم با قربانی کردن چهارپایان به پیکار برخاست و آنرا کاری ناشایست و ناپسند به شمار آورد و هم با توانگران و گروه سرمایه دار جنگید و در راه آزادی نیروها و آدمیان تلاش کرد.
او بزرگتر از آن است که بتوان درباره اش به گفتگو نشست.

تور آندره: ستایشی را که دسته ای از "محمد" کرده اند به زیر تازیانه خرده گیری و شکندگری میگیرد و سخت به آنان میتازد.
او مینویسد که گروهی بیخرد از "محمد" به نام پیامبر یاد کرده و اندیشه های زهرآگین و نامردی او را سود بخش به شمار آورده اند.
کدام خرد درست اندیشی است که این همه تبهکار را در رفتار و گفتار "محمد" ببیند و او را تندرست و درست اندیش بداند. "محمد" بیگمان مردی هوشمند و تیز هوش بود،ولی او خدا را دستاویز خواسته های نامردمی خود کرد و با اندیشه ای نامردمی،قانون ها و آیین هایی درست کرد که نابود کننده خرد و آزادی و مهر و برادری و پیوندهای مردمی بود.به راستی باید گفته شود که او برای نابودی آدمیان، هستی یافته بود.
"محمد" مردی گمراه کننده بود که با ترفند و دستان و به گمراهی کشاندن مردم و دروغ بستن به خدا راه را برای رسیدن به خواسته های خود میگشود.او مردی بدجنس بودکه با گستاخی بیمانندی،روش و کردار و خواسته خود را به دیگران میپذیراند و چون با دشواری و ایستادگی مردم رو به رو میشد خدا را دستاویز میکرد.
از دید روانی او داری درونی آشفته و سرشار از کینه به آدمیان بود.از این رو هرگاه توانایی نابودی را به دست میاورد،دمی خودداری نمیکرد و اگر توانایی زیر و رو کردن همه خانواده یا تیره یا دسته ای را میافت،دست به ریشه کن کردن آنها میزد.این گونه رفتارها تنها ویژه بیماران روانی است.
"محمد" مرد ناتوان و زبونی بود که برای خود نشان دادن و به رخ کشیدن توانایی،دست به کشتار و نابودی میزد.او برای مردم پیام مرگ و نیستی آورد و آنها را به بدبختی و سیه روزی کشاند.

صفحه 1 از 4: 1 2 3 4 پسین »

مذهب /

زرتشت ایرانی و محمد عرب از دید اندیشمندان جهان

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا