انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 2 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین »

زرتشت ایرانی و محمد عرب از دید اندیشمندان جهان


مرد

 
رودلف: با آنکه زرتشت از گروه توانگران و برجستگان بود،ولی با این رو هیچگاه از هواداری تنگدستان و مردمان نیازمند و هم چنین کشاورزان و رمه داران دست نکشید و پشتیبان سرسخت آنان بود.سخن او دلنشین و سرشار از راه و روش مردمی است.



گوستاوبل: "محمد" بی گمان یک بیمار روانی بوده است.
او از دید مغزی نمیتوانسته است همچون دیگران باشد و طوفانی از آشفتگی و پریشانی خیال در آن انباشته شده بودند که او را چنین خشن و نامردمی بار آورده است.
     
  
مرد

 
استادمیلز: پیام وسخن زرتشت از ارزشی شکوهمند و والا و دلنشین برخوردار است.خود او دارای آنچنان منشی نیرومند و نهادی توانا و رفتاری استوار بود که توانست سخنانی تا این اندازه شیوا و گیرا و مردمی بر زبان روان سازد و به دنباله آن شاه توانایی چون گشتاسپ را به خود فریفته نماید.


الویز اسپرنگر: "محمد" نه تنها به بیماری "غشی" دچار بود که از بیماری سخت "روان خیالی" نیز رنج میبرد.
او چون در خردسالی با دشواریهایی رو به رو بوده است،در درونش یک کینه انباشته ای آزارش میداد که تنها راه رهاییش هم کینه جویی و کشتار بود که هرگاه توانش را میافت،سر باز نمیزد.این رفتار همه مردمی است که"بیمار خیالی" هستند و درهمان زمان از دردهای دوران خردسالی و پیچیدگی های مغزی رنج میبرند.
     
  
مرد

 
بارتولومه: نو آوری زرتشت که بسیار ستایش آمیز میباشد،در آن است که به جای خدایان بیشماری که یافت میشد و در برابر بت پرستی و بت پرستان یک آفریینده دانا یا اهورامزدا را جانشین کرد و از خوبی و خوشی مردمان را درخواست نمود.



ویلیام مویر: "محمد" ستمگر ستم پیشه ای بود که کمتر میتوان همانند او را یافت.او از هیچ دروغ و ترفندی سر باز نزد و هیچگاه در راه خوشبختی مردم گام برنداشت.
او از مرگ دشمنانش به شور میامد و از شادی و سرمستی دست به هم میکوبید.کشن هیچکسی او را رنج نمیداد و کوچکترین دلسوزی نداشت.روشن است که چنین آدمی که هیچ بویی از مهر و دلسوزی نبرده است،نمیتواند خود را پیام رسان خدا بداند،گرچه خدایی را هم که او آفریده است همچون او خشن و شکنجه گر و رنج دهنده وو ویرانگر است.
     
  
مرد

 
مارتین هوگ خاورشناس آلمانی: آیین زرتشت کیش یکتا پرستی است که هیچ دینی دیگر از دیدگاه پاکی و آراستگی و مهر و راستی به پایه آن نمیرسد.
این دین به راستی ناب ترین و پاک ترین دینهاست.


مارگولیت: محمد یک جادوگر ترفند باز و گمراه کننده و بازیگر سهمناک بود.کسی که مردم را به پیروی خود بخواند و خود را نماینده"الله" ناشناخته بداند،یک دروغ گویی بیش نیست.
محمد با اندیشه های خیالی که با خدایی در پیوند است و فرشته ای به نام "جبراییل" میانجی اوست،به افسون کردن مردم نادان و آزمند پرداخت که به آنها امید و به بهشت رفتن و با زنان زیبا همخوابه شدن را داده بود.
محمد با دروغ و نیرنگ در مغز و روان توده بیمار و نادان رخنه کرد وآنها را به راهی کشاند که بازده آن جز مرگ و ویرانی و چاپیدن دارایی مردم و ربودن رنان آنان نداشت.
     
  
مرد

 
mahsajoon: آخه یکی نیس ب این مثلادانشمندا بگه تو زمانه محمد بودی ک الکی میگی : هوس بازه ، جادوگر، ستمگره و...
مگه تو زمان محمد بودی که میگی مرد خوبی بوده؟
اصلا از روی چه حسابی میگی محمد همه چی تموم بوده؟
mahsajoon: هوس بازه ، جادوگر، ستمگره و...
اسناد تاریخی ثابت میکنه، هوس بازیش که دیگه معروفه
     
  
مرد

 
mahsajoon: من ادعایی نمیکنم ک خوبه یا بده.
این تو و ب قول خودت دانشمندها هستند میگن ک بده.
اگه واقعا ادعات میشه منو قانع کن
من ادعام نمیشه که فهمیدهم،این اعتقاد منه
mahsajoon: اگه واقعا ادعات میشه منو قانع کن
میتونم مطالبی رو بذارم که کسی جز خودت نمیتونه اونُ پردازش کنه و در اون تامل کنه
الان من هرچی بگم مطمئنا تو قانع نمیشی
هیچ کس مثل خودش نمیتونه خودشُ قانع کنه
mahsajoon: من ادعایی نمیکنم ک خوبه یا بده.
این تو و ب قول خودت دانشمندها هستند میگن ک بده.
اگه واقعا ادعات میشه منو قانع کن
mahsajoon: یکی از هوس بازیاشو میگی؟؟؟؟
آخوندها ادعا می‌کنند ازدواج های حضرت محمد تنها برای کمک مالی و سرپرستی بیوه زنان بوده است. این درحالی است که تقریبا هیچ یک از زنان حضرت محمد قبل از ازدواج با وی در فقر نبوده لند، بلکه اتفاقاً اکثراً زنانی متشخص و غنی بوده اند. ادعای آخوندها مبنی بر اینکه حضرت محمد تنها برای پشتیبانی مالی با زنانی ازدواج میکرده است با قرآن، این مجموعه بیانات نامقدس در تضاد جدی است، در قرآن می‌خوانیم که سازنده کائنات و همه دنیا اینگونه در زندگی شخصی پیامبر دخالت می‌کند و مشکلات خانوادگی اش را با زورگویی و تهدید حل می‌کند.
سوره احزاب آیه 28
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا
ای پيامبر ، به زنانت بگو : اگر خواهان زندگی دنيا و زينتهای آن ، هستيدبياييد تا شما را بهره مند سازم و به وجهی نيکو رهايتان کنم ،
علامه (!) طباطبائی در تفسیر المیزان خود در مورد این آیه مینویسد:
«اين دو آيه اشاره دارد به اينكه گويا از زنان رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) يا از بعضي ايشان سخني و يا عملي سر زده كه دلالت مي كرده بر اينكه از زندگي مادي خود راضي نبوده اند ، و در خانه رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) به ايشان سخت مي گذشته ، و نزد رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) از وضع زندگي خود شكايت كرده اند و پيشنهاد كرده اند كه كمي در زندگي ايشان توسعه دهد ، و از زينت زندگي مادي بهره مندشان كند / دنبال اين جريان خدا اين آيات را فرستاده ، و به پيغمبرش دستور داده كه ايشان را بين ماندن و رفتن مخير كند ، يا بروند و هر جوري كه دلشان مي خواهد زندگي كنند ، و يا بمانند و با همين زندگي بسازند ، چيزي كه هست اين معنا را چنين تعبير كرد»
این آیه همانطور که علامه (!) طباطبائی هم دریافته است نشان میدهد که زنان حضرت محمد خود پس از ازدواج با حضرت محمد از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نبوده اند و زبان به شکوه گشوده اند، و البته حضرت محمد برای ثروتی که از دزدی کاروانها و چپاول یهودیان و غیر مسلمانان بدست می آورد نقشه های دیگری داشت و آنها را بصورت رشوه به دشمنان خود میداد تا دست از دشمنی بردارند یا میان قدرتمندان تقسیم میکرد تا دست از پشتیبانی او برندارند. همین آیه دروغین بودن حرف آخوندها مبنی بر اینکه هدف حضرت محمد از ازدواج با زنان متعدد سودمند کردن آنها و سر و سامان دادن به زندگی آنها بوده است آشکار می‌کند. براستی چرا خالق تمام کائنات و انسانها و موجودات بخواهد در زندگی حضرت محمد دخالت کند، و در مشکلات خصوصی حضرت محمد دخالت کند.
ادعای دیگری از همین جنس مطرح می‌کنند و آن این است که حضرت محمد برای ارضای جنسی خود ازدواج نمیکرده است بلکه برای ارضای جنسی بیوه زنان بیچاره بوده است که با آنان ازدواج میکرده است، البته این ادعای مضحک نیز دوباره با قرآن در تضاد است.
آیه 51 سوره احزاب:
تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا
از زنان خود هر که را خواهی به نوبت مؤخردار و هر که را خواهی با خود، نگه دار و اگر از آنها که دور داشته ای يکی را بطلبی بر تو گناهی نيست در اين گزينش و اختيار بايد که شادمان باشند و غمگين نشوند و از آنچه همگيشان را ارزانی می داری بايد که خشنود گردند و خدا می داند که در دلهای شما چيست و خداست که دانا و بردبار است
علامه (!) طباطبائی این آیه را اینگونه تفسیر کرده است:
«و ممكن هم هست جمله مورد بحث اشاره باشد به مساله تقسيم بين همسران ، و اينكه آن جناب مي تواند اصلا خود را در بين همسرانش تقسيم نكند ، و مقيد نسازد كه هر شب به خانه يكي برود ، و به فرضي هم كه تقسيم كرد ، مي تواند اين تقسيم را به هم بزند ، و يا نوبت كسي را كه مؤخر است مقدم ، و آن كس را كه مقدم است مؤخر كند ، و يا آنكه اصلا با يكي از همسران متاركه كند ، و قسمتي به او ندهد ، و يا اگر متاركه كرده ، دوباره او را به خود نزديك كند ، و اين معنا با جمله و من ابغيت ممن عزلت فلا جناح عليك ذلك ادني /// نزديك تر است ، و بهتر مي سازد ، چون حاصل آن آيه اين است كه : اگر همسري را كه قبلا كنار زده بودي ، دوباره بخواهي نزديك سازي ، مي تواني ، و هيچ حرجي بر تو نيست ، و بلكه اين بهتر و نزديك تر است به اينكه چشمشان روشن شود ، يعني خوشحال شوند ، و راضي گردند به آنچه تو در اختيارشان قرار داده اي ، و خدا آنچه در دلهاي شماست مي داند ، چون آنكه قسمتش را پيش انداخته اي خوشحال ، و آنكه عقب انداخته اي به اميد روزي مي نشيند كه قسمتش جلو بيفتد»
این آیه نشان میدهد حضرت محمد همانطور که قابل پیشبینی و طبیعی است از پس تمامی زنان خود بر نمی آمده و حتی نمیتوانسته است تساوی را بین آنها برقرار کند، در اینجاست که الله به کمک پیامبر زیاده خواه خود میرسد و میگوید میتوانی در نوبتها نیز دست ببری و هر شب هرجا که دوست داری بخوابی، و شر نوبت دادن و قول دادن به زنان را از سر حضرت محمد کم می‌کند.
آخوندها میگویند حضرت محمد اصلا نیاز جنسی نداشته است و از سر خیر خواهی بوده است که با این زنان ازدواج میکرده است(!). آنچنان پیامبرشان را نجیب جلوه می‌دهند که گویا وی ابداً تحت تاثیر زیبایی زنان قرار نمیگرفته است. این نیز خود با قرآن در تضاد است. براستی سوره مبارکه احزاب خوب مشت آخوندها را باز می‌کند.
آیه 52 سوره احزاب:
لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا
بعد از اين زنان ، هيچ زنی بر تو حلال نيست و نيز زنی به جای ايشان ، اختيار کردن ، هر چند تو رااز زيبايی او خوش آيد ، مگرآنچه به غنيمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چيزی است
مسلمانان اگر چشمهایشان را باز کنند خواهند دید که قرآن میگوید «هرچند تو را از زیبایی او خوشت آید»، یعنی پیامبر اسلام نیز با زیبایی زنان تحریک میشده است و این از ویژگی های عادی هر انسانی است و پیامبر نیز بارها در قرآن گفته است که من بشری همچون شما هستم. اما وی مثل هر انسان بیمار جنسی دیگری در زندگی خود نمیتوانست مرز مشخصی را برای xxxx و زن برگ ی گشته بود.


ویرایش شد . از نوشتن پستهای توهین آمیز خودداری کنید
=======
اندیشمند
     
  ویرایش شده توسط: nisha2552   
مرد

 
mahsajoon: یکی از هوس بازیاشو میگی؟؟؟؟
فک کنم بیش از یکی بشه


اما بررسی تاریخی زندگی پیامبر اسلام زنبارگی وی را به روشنی نشان میدهد و انسان را به حیرت می اندازد که چطور ممکن است یک شخص این همه ماجراهای گوناگون و عجیب غریب در زندگی خود داشته باشد. در زیر مطلب شماری از زنان حضرت محمد و شرح کوتاهی از ماجرای آنها برای آگاهی هرچه بیشتر از زندگی حضرت محمد جمع آوری شده است. همچنین نام زنانی که حضرت محمد آنها را می‌خواست اما به او ندادند و زنانی که از او طلاق گرفتند آمده است. تلاش شده است که مطالب با ذکر منابع آورده شود.
1- خدیجه دختر خویلد بن اسبن عبدالعزی (خیر النساء العالمین).حضرت محمد وقتی 25 ساله بود با کارگزار خود خدیجه که زنی ثروتمند بود ازدواج کرد و از چوپانی و همراهی کردن کاروانهای تجاری خدیجه به زندگی مرفه و آرامی رسید. اما بعد از مرگ خدیجه، به سرعت ثروت وی را به باد داد تا جایی که نیازمند غارت و چپاول نامسلمانان گشته بود. حضرت محمد تا زمانی که خدیجه زنده بود جرات نداشت با زن دیگری ازدواج کند زیرا احتمالاً مورد خشم خدیجه قرار میگرفت و مجبور بود به زندگی قبلی و دشوار خود بازگردد.
· صحیح بخاری 5:164165 ( برگ 103) 5:168 برگ 105
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 3
· صحیح بخاری جلد .4:605 برگ 395
· صحیح بخاری جلد .5:168 برگ 105
· صحیح مسلم 4:5971 ( برگ 1297)
2- سوده دختر زمعه بن قیس العامریه (صاحبته الهجرتین)، زن سوم حضرت محمد بود، سوده بیوه زن (نام همسر پیشین وی سکران بن عمرو بوده است) مسلمانی بود اهل حبشه که پدرش اورا به حضرت محمد داده بود و حضرت محمد قبل از آوردن عایشه به خانه اورا به خانه آورده بود. سوده به روایاتی 50 سال سن داشت و حضرت محمد برای نگهداری از بچه هایش و همچنین اداره خانه اش به سوده نیاز داشت. البته سوده در مقابل عایشه نیز همانند یک مادربزرگ بود. سوده در آخرین سال خلافت عمر از دنیا رفت. عایشه روایت کرده است که سوده برخی اوقات از نوبت خود میگذشت تا پیامبر شب خود را با عایشه بگذراند زیرا سوده هراس داشت مبادا حضرت محمد وی را بخاطر سن بالایش طلاق دهد. پیامبر در حالی با سوده ازدواج کرده بود که تقریبا چاره و امکان دیگری برای ازدواج نداشت زیرا قبیله قریش اورا طرد کرده بود و در آن سالها ازدواج کردن با فرزندان عبدالمطب و بنی هاشم بر ضد مفاد عهدنامه ای بود که منجر به شعب ابيطالب شد بنابر این حضرت محمد از روی اجبار با سوده ازدواج کرد.
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 169.
· ابو داوود جلد .2:2130 برگ 572
· صحیح بخاری جلد .6:318 برگ 300
· تاریخ طبری جلد .9 برگ 128
· صحیح مسلم جلد .2:2958 ( برگ 651)
· صحیح بخاری جلد .3:269 ( برگ 154) جلد .3:853 ( برگ 29)
· صحیح مسلم جلد .2:3451 ( برگ 747)
· بحار الانوار جلد 22 برگ 202
3- عایشه دختر ابوبکر صدیق (افقه نساء العالم) ، حضرت محمد وقتی عایشه 6 ساله بود با وی ازدواج کرد و در سن 9 سالگی با او وقتی خود 53 سال داشت همبستر شد، این ازدواج پدوفیل بودن حضرت محمد را نشان میدهد، عایشه محبوب ترین زن حضرت محمد بود تا جایی که حضرت محمد در بستر مرگ سر بر روی سینه های وی گذاشته بود. علاقه حضرت محمد به عایشه تا جایی بود که وقتی زینب عایشه را محکوم به زنا با صفوان کرده بود، حضرت محمد از طرف الله آیاتی آورد تا عایشه را برائت کند.

عایشه از راویان مهم حدیث و از حافظان قرآن حساب می‌شود. اما شیعیان به دلیل خصومتی که وی با علی داشت و جنگی که او با علی داشت اورا ملعونه و پلید میدانند. حضرت محمد بارها اعلام کرده است که عایشه را از همه زنان خود بیشتر دوست داشته اما شیعیان معتقدند وی زن فاسدی بوده است و حضرت محمد خدیجه را بیش از سایر زنان دوست داشته است تا جایی که سالی که خدیجه از دنیا رفت را سال عذاداری اعلام کرد. عایشه تا زمان خلافت معاویه زیسته است و با علی نیز در زمان خلافتش جنگ جمل جنگیده است.
· صحیح مسلم جلد جلد 2 : .3309,3310,3311 صفحه 715 و 716
· صحیح بخاری جلد .7:88 برگ 65
· بحار الانوار جلد 22 برگ 202

4- ام سلمه دختر امیه بن المغیره، زن یکی از مسلمانان به نام «ابوسلمه بن ابوالاسد» بود که در جنگ احد زخمی مهلکی برداشته بود و در نهایت کشته شده بود. ام سلمه در هنگام ازدواج با حضرت محمد 29 سال سن داشت و محمد 53 سال سن داشت. ام سلمه از کلیه زنان حضرت محمد بیشتر عمر کرد و پس از همه آنها وفات یافت.
· ابو داوود جلد .1:274 برگ 68 جلد .3:4742 برگ 1332 جلد .2:2382 برگ 654
· سنن نساء جلد .1 no.240 برگ 228
· ابن ماجه جلد .3:1779 برگ 72
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 80.
· صحیح مسلم جلد .2:2455 برگ 540
· بحار الانوار جلد 22 برگ 203
5- حفصه دختر عمر بن الخطاب، در سن 18 سالگی شوهر خود خنیس (ابن عبدالله) بن حذاقه السهمی را از دست داده بود و بیوه شده بود. حفصه در هنگام ازدواج با حضرت محمد 20 سال سن داشت و محمد 55 ساله بود. در احادیث موجود است که بعد از اینکه ابوبکر و عثمان از ازدواج با وی سر باز زدند، حضرت محمد قبول کرد که با وی ازدواج کند. حفصه نیز از حافظان قرآن حساب می‌شود و نسخه عثمان از قرآن با همکاری وی تهیه شده بود. از ماجراهای جالبی که حفصه در آنها شرکت داشت رسوایی حضرت محمد در ارتباط با کنیز حفصه یعنی ماریه است که حضرت محمد را مجبور کرد سوره تحریم را بسراید.
حفصه تا زمان خلافت عثمان زنده بوده است.
· ابن ماجه جلد .3:2086 برگ 258
· ابو داوود جلد .2:2448 برگ 675 جلد .3:5027 برگ 1402.
· صحیح مسلم جلد .2:2642 برگ 576 جلد .2:2833 برگ 625 جلد .2:3497 برگ 761
· بحار الانوار جلد 22 برگ 202
6- زینب دختر جحش الاسدیه؛ ازدواج زینب با جحش از بحث برانگیز ترین ازدواجهای حضرت محمد است. زینب از خانواده بزرگ و محترمی بود. مادر زینب (میمونه) دختر عبدالمطلب پدربزرگ حضرت محمد بود. زینب با زید فرزند خوانده حضرت محمد ازدواج کرده بود و حضرت محمد روزی بدون خبر به خانه زید وارد شد و زینب را نیمه لخت دید و به او علاقه مند شد، سپس مهریه اورا پرداخت تا از فرزندخوانده خود طلاق گیرد، بعد با وی ازدواج کرد و مسلمانان میگویند خداوند به حضرت محمد دستور داد تا با زینب ازدواج کند زیرا خداوند می‌خواست این رسم غلط جاهلیت مبنی بر اینکه یک مرد نمیتواند با زن پسرخوانده خود ازدواج کند از میان بردارد و این بسیار مضحک است. ماجرای مفصل زینب را میتوانید در سه نوشتار «حضرت محمد، زید و زینب» و «زید و زینب» و «عشق محمد به همسر پسر خوانده اش (زینب) و ازدواج با او.» و «فرزند خواندگی در اسلام و تاریخ ازدواج محمد با زینب بنت جحش» بخوانید. زینب در موقع ازدواج با حضرت محمد 35 سال داشت و حضرت محمد 58 سال و نخستین زن حضرت محمد است که پس از مرگ حضرت محمد فوت میشود. او تا زمان خلافت عمر زیسته است.
· صحیح مسلم جلد .2:2347 ( برگ 519) جلد .2:3330 ( برگ 723724) جلد .2:3332 ( برگ 725) جلد .2:3494 برگ 760.
· صحیح بخاری جلد .3:249 ( برگ 138) جلد .3:829 ( برگ 512) جلد .4:6883 ( برگ 1493) ابو داوود جلد .3:4935 برگ 1377-1378 جلد .1:1498.
· بحار الانوار جلد 22 برگ 203
7- جویریه دختر حارث بن ابوضرار (اعظم النساء برکه)، محمد در سن 58 سالگی با جویریه که 20 سال سن داشت ازدواج کرد. جویریه دختر رئیس قبیله بنی المصطلق، یکی از قبایل یهودی متعددی بود که حضرت محمد به آنها حمله کرده بود. شوهرش مالک بن صفوان بود و در حمله ناگهانی که حضرت محمد به این قبیله کرده بود کشته شده بود. حضرت محمد از جویریه درخواست ازدواج کرد و جویریه قبول کرد به شرط اینکه اسرای باقیمانده از این جنگ آزاد شوند و غنایم بدست آمده به صاحبان باقیمانده از این جنگ بازگردد. از جویریه به عنوان «زنی بسیار زیبا» در بسیاری از تواریخ یاد شده است، ابن اسحق میگوید جویریه از زیبایی شگفت انگیزی بهره می برد، بطوری که هیچ مردی قدرت نداشت در برابر زیبایی وی مقاوت کند. و رابطه او با محمد به شدت عواطف عایشه را تحریک کرده بود و عایشه از دیدن او در عذاب بود. جویریه 6 سال زن حضرت محمد بود و بعد از حضرت محمد نیز 39 سال زندگی کرد و در سن 65 سالگی درگذشت. ماجرای جویریه را پروفسور مسعود انصاری در کتاب کوروش بزرگ و حضرت محمد عبدالله را در نوشتاری با فرنام «جویریه زنی که حضرت محمد را اسیر زیبایی خود و طایفه اش را آزاد کرد» بخوانید.
· ابن اسحق سیرت الرسول، برگ 729
· ابو داوود جلد .3:4935 برگ 1377-1378
· صحیح بخاری جلد .8:212 ( برگ 137)
· ابو داوود جلد .1:1498 برگ 392.
· صحیح مسلم جلد .2:2349 برگ 520
· صحیح بخاری جلد .3:717 ( برگ 431-432).
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
8- ام حبیبه، رمله دختر ابوسفیان بن الحرب، ابوسفیان رئیس قبیله قریش، قدرتمند ترین مرد مکه بود که همراه با شوهرش عبیدالله ابن جحش از اولین کسانی بودند که مسلمان شده بودند و به حبشه رفته بودند تا پادشاه حبشه را به اسلام دعوت کنند. اما عبید الله ابن جحش الاسدی در حبشه مسیحی شد و از ام حبیبه طلاق گرفت، نام اصلی ام حبیبه رمله بوده است. پیامبر اسلام از راه دور از پادشاه حبشه خواست تا ام حبیبه را به زنی او در آورد، ام حبیبه تا 6 سال بعد نتوانست حضرت محمد را ببینید زیرا نمیتوانست به مدینه برگ ردد. ام حبیبه در هنگام ازدواج با حضرت محمد 29 سال سن داشت و حضرت محمد 54 سال. حضرت محمد امیدوار بود ازدواجش با ام حبیبه نظر ابوسفیان دشمن درجه یک اسلام را تغییر دهد اما چنین اتفاقی نیافتاد.
· صحیح مسلم جلد .2:1581 برگ 352 جلد .2:3539 برگ 776
· ابن ماجه جلد .5:3974 برگ 302
· صحیح مسلم جلد .2:3413 برگ 739 جلد .2:2963 برگ 652
· بحار الانوار جلد 22 برگ 202
9- صفیه دختر حیی بن اخطب النضری، صفیه در هنگام ازدواج با حضرت محمد 16 سال سن داشت و حضرت محمد 60 سال سن داشت. صفیه دختر حیی بن اخطب رئیس قبیله بنی نضیر، از قبایل یهودی مدینه بود که حضرت محمد به آن حمله کرد و آنها را مجبور کرد از مدینه خارج شوند و هرچه قابل نقل کردن است با خود ببرند و باقی اموال را برای مسلمانان باقی بگذارند. شوهر قبلی او کنان بن ربیع بود که توسط مسلمانان در همان جنگ کشته شد. شوهر وی توسط مسلمانان به دلیل اینکه مکان مخفی کردن جواهراتش را افشا نمیکرد شکنجه و در نهایت به دستور پیامبر کشته شده بود، و پبامبر همان شب با صفیه ازدواج کرد و با وی همبستر شد. او 4 سال با حضرت محمد زندگی کرد و بعد از مرگ حضرت محمد 39 سال بیوه بود و در سن 63 سالگی درگذشت.
· تاریخ طبری 39 برگ 185.
· صحیح بخاری .2:68 و 4:143280
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
10- میمونه دختر حارث الهلالیه از فرزندان عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه، میمونه در زمان ازدواج با حضرت محمد 36 سال سن داشت (برخی روایات وی را 30 ساله خوانده اند) و حضرت محمد 60 ساله بود. نام شوهر پیشین او ابی سبره بن ابی دهمر بوده است و حضرت محمد با او در مدینه ازدواج کرده است. میمونه خواهر ناتنی زن دیگر حضرت محمد بود. میمونه 3 سال با حضرت محمد زندگی کرد و پس از حضرت محمد در سن 80 سالگی از دنیا رفت، یعنی 44 سال بیوه ماند.
· تاریخ طبری جلد .8 برگ 136
· صحیح مسلم جلد .1:167116741675 برگ 368-369 جلد .2:1672 برگ 369.
· بحا الانوار جلد 22 برگ 204
11- فاطمه دختر سریح
· تاریخ طبری جلد .9 برگ 39
12- هند دختر یزید
· صحیح مسلم جلد .3:4251-4254 برگ 928-929.
13- عصما دختر سیاء
· تاریخ طبری جلد .10 برگ 185 and footnote 1131 برگ 185.
14- زینب دختر یزید
· تاریخ طبری جلد .7 برگ 150 footnotes 215216 and تاریخ طبری جلد .39 برگ 163-164
15- قتیله دختر قیس و خواهر اشعث، با پیامبر ازدواج کرد اما پیش از اینکه پیامبر به او دخول کند پیامبر درگذشت، بعد از مرگ حضرت محمد عکرمه بن ابی جهل با او ازدواج کرد.
· تاریخ طبری جلد .9 برگ 138
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
16- اسماء دختر نعمان بن شراحیل ملا حضرت محمد مجلسی در مورد این زن نوشته است وقتی وی را نزد حضرت محمد آوردند عایشه و حفصه نسبت بو وی حسادت کردند و وی را فریب دادند که ازدواجش با حضرت محمد انجام نگیرد. به این صورت که به وی گفتند اگر مایل است توجه حضرت محمد را به خود جلب کند باید به حضرت محمد بی اعتنای کند، عصما وقتی حضرت محمد را دید به او گفت «من فکر میکنم باید از دست تو به الله پناه ببرم» حضرت محمد برانگیخته شد و گفت «من فکر میکنم باید به خانواده ات پناه ببری»
· مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
17- فاطمه دختر صحاک، ملا حضرت محمد باقر مجلسی نوشته است وقتی آیات 28 و 29 احزاب نازل شد، فاطمه تصمیم گرفت راه اول را انتخاب کند و از حضرت محمد جدا شود.
· مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
18- ماریه دختر شمعون قبطی، که مقوقس فرستاده بود، وی از پیامبر باردار شد، نام اورا ابراهیم نهادند، دوسال زیست و بمرد. ماجرای ماریه نیز از ماجراهای بحث برانگیز زندگی حضرت محمد است. ماریه کنیز (برده) حفصه بود که بعنوان هدیه به او داده شده بود. روزی حضرت محمد به خانه حفصه دختر عمر می رود و ماریه را تنها در خانه می یابد، وی با ماریه همبستر می‌شود و ناگهان حفصه از راه میرسد و از مشاهده این قضیه بسیار خشمگین می‌شود. حضرت محمد قول میدهد که ماریه را بر خود حرام کند به شرطی که حفصه ماجرا را برای کسی تعریف نکند، اما حفصه ماجرا را برای عایشه و بقیه زنان حضرت محمد تعریف می‌کند و حضرت محمد از الله کمک میگیرد تا رسوایی پیش آمده را با سوره تحریم کمرنگ و سرکوب کند.
· تاریخ طبری جلد .8 برگ 66131.
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 194
19- ریحانه دختر زید قرظی از اسرای بنی قریظه بود که سهم حضرت محمد از غنائم جنگی بود. ریحانه هرگز حاضر نشد اسلام بیاورد و حتی پیشنهاد حضرت محمد مبنی بر ازدواج با وی را نیز قبول نکرد و تصمیم داشت نه اسلام بیاورد و نه با حضرت محمد ازدواج کند. از طرفی حضرت محمد نیز قصد رهاکردن این کنیز (برده زن) زیبا را نداشت و وی تا آخر عمر تن به حقارت برده بودن در داد اما حاضر نشد مسلمان شود و یا با حضرت محمد ازدواج کند،

· تاریخ طبری جلد .39 برگ 164-165
· تاریخ طبری جلد .13 برگ 58.
20- ام شریک دوسیه، نام اصلی او غزیه (غزیله نیز آورده شده است) بوده است و خود را به رسول الله بخشیه است. دختر دودان بن عوف ن عامر بوده است و پیش از ازدواج با حضرت محمد با ابی العکر بن سمی الازدی ازدواج کرده بود.
بحار الانوار جلد 22 برگ 202
21- صنعا یا سبا دختر سلیم،زنی بود که پیش از آنکه پیامبر با او همبستر شود او مرد.
22- قضیه دختر جابر از بنی کلاب، زنی بود که به حضرت محمد گفت مرا به تو داده اند و به من خبر ندادند، پس از حضرت محمد طلاق خواست و حضرت محمد اورا طلاق داد. روایات دیگری حاکی از آن است که حضرت محمد با وی ازدواج کرد اما وقتی برای همبستر شدن پیش وی رفت دریافت که او بسیار پیر است بنابر این وی را طلاق داد.
· تاریخ طبری جلد .9 برگ 139
23- زینب دختر خزیمه الهلالیه از پسران عبد مناف بن هلال بن عار ابن صعصعه (ام المساکین) بود که بود که بعد از کشته شدن شوهرش «عبیده بن حارث بن عبدالمطلب» در جنگ بدر قبول کرد که با حضرت محمد ازدواج کند اما 8 ماه بعد از این ازدواج از دنیا رفت. او را «ام المساکین» (مادر مستمندان) نامیده اند.
· بحار الانوار جلد 22 برگ 203
24- دختر خلیفه الکلبی و خواهر دحیه بن خلیفه، به خانه آوردش و در خانه پیامبر مرد

زنان دیگر حضرت محمد،
25- عالیه دختر ظبیان از بنی بکربن زنی بود که حضرت محمد با وی ازدواج کرد اما بعد از مدتی وی را طلاق داد.
· تاریخ طبری جلد .9 برگ 138
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
26- قوتیله بنت قیس بن معدی کرب و خواهر اشعث بن قیس، پیامبر اورا به زنی کرد اما هنوز او را ندیده بود که مرد. برخی نیز گفته اند حضرت محمد اورا طلاق داد.
27- خوله بنت الهذیل از بنی حاریث که طلاق گرفت.
28- لیلی بنت الخطیم پیر زنی بود از قبیله بنی خزرج که به گفته طبری پیامبر روزی به مزگت اندر نشسته بود پشت سوی آفتاب کرده و این زن از پشت آمد و دستهایش را بر روی کتف پیامبر گذاشت و گفت با من ازدواج کن تا من به قبیله خود بگویم پیامبر با من ازدواج کرده است. سپس به میان قبیله خود رفت و مردم به او گفتند کار اشتباهی کردی چون پیر هستی و پیامبر از زنان پیر خوشش نمی آید و اگر تو را ببیند طلاقت خواهد داد. لیلی پیش پیامبر آمد و گفت من پشیمانم که زنی پیر هستم و شایستگی ازدواج با تو را ندارم و پیامبر او را طلاق داد.
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
29- ام هانی دختر ابوطالب، وی بهانه آورده بود که بچه دار است و باید از بچه اش نگهداری کند. لذا پیشنهاد حضرت محمد را رد کرد.
30- ضباعه دختر عامر بن قرط، که پیغمبر اورا از پسرش بخواست اما پسرش به پیامبر گفت مادرم پیر است و پیامبر دست برداشت.
31- صفیه دختر بشامه عنبری که از اسرای افتاده به دست مسلمانان بود، حضرت محمد او را بخواست اما شوی باز آمد و چون زنش را می‌خواست مسلمان شد تا زنش بر او حرام نگردد. پیامبر از او پرسید من را خواهی یا شویت را؟ صفیه گفت شویم را.
32- ام حبیبه دختر عباس بن عبدالمطلب، پیغمبر اورا به زنی خواست، عباس گفت یا رسول الله او با تو شیر خورده است.
33- جمرهدختر حارث بن ابی حارثه، حضرت محمد اورا از حارث بخواست، حارث به دروغ به پیامبر گفت بدن او پیسی دارد و تورا شایسته نیست.
· سایر موارد موجود در تاریخ
34- حضرت محمد زنی که نامی از وی باقی نمانده است طلاق داد زیرا وی چشم چرانی میکرد و به مردانی که از مسجد خارج میشدند زیر چشمی نگاه میکرد.
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 187
35- ملیکه اللیثیه ، حضرت محمد با او ازدواج میکند با او همبستر نمیشود و او را طلاق میدهد.
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
36- ملیکه دختر کعب به مدت کوتاهی با حضرت محمد ازدواج کرد، عایشه از وی پرسید آیا می‌خواهی شوهری داشته باشی که شوهر قبلی تورا کشت؟ وی به خدا از حضرت محمد پناه برد و حضرت محمد وی را طلاق داد.
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 165
37- شنباء دختر عمر الغفریه، مردم قبیله او با قبیله بنی قریظه هم پیمان بودند، وقتی ابراهیم فرزند حضرت محمد مرد؛ وی به حضرت محمد گفت اگر تو پیامبر راستینی میبودی فرزندت نمی مرد. حضرت محمد بعد از اینکه با او همبستر شد وی را طلاق داد.
· تاریخ طبری جلد .9 برگ 136
38- ملائکه دختر داوود زن دیگری بود که با حضرت محمد ازدواج کرد اما پس از اینکه فهمید حضرت محمد پدرش را کشته است، از وی جدا شد.
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 165
39- عمیره دختر یزید که حضرت محمد وی را طلاق داد زیرا وی به جذام مبتلا شده بود. حضرت محمد در مورد او گفته است «دلستم علی و ردها»
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
· مجلسی حیات القلوب یا زندگی حضرت حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
40- سناء بنت سفیان، حضرت محمد مدت کوتاهی با او ازدواج کرد.
· تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
41- احدایث ضعیفی خبر از ازدواج حضرت محمد با عمره نیز ازدواج کرده بود.
· ابن ماجه جلد .3:2054 برگ 233 جلد .3:2030 برگ 226
42- دختر الجهال برای مدت کوتاهی با حضرت محمد ازدواج کرد.
· صحیح بخاری جلد .7:181 برگ 131132
43- دوبه دختر امیر. از طایفه سعسعه
44- عماره یا عمامه دختر حمزه، از طایفه قریش، هاشم.
45- سنی دختر صلت، زنی دیگر بود که حضرت محمد قصد ازدواج با وی را داشت اما قبل از اینکه به این خواسته خود بخواهد عمل کند از دنیا رفت.
· مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت حضرت محمد، جلد دوم صفحه 597
· بحار الانوار جلد 22 برگ 204
46- تکانه نام زنی دیگر است که مجلسی در مورد وی نوشته است دختر سیاهپوستی بود که «مقدوس» پادشاه مصر همچون ماریه قبطیه به حضرت محمد هدیه داده بود. حضرت محمد ابتدا او را آزاد کرد و سپس وی را به عقد ازدواج خود در آورد. بعد از درگذشت حضرت محمد عباس با او ازدواج کرد.
· مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت حضرت محمد، جلد دوم صفحه 597
شیخ کلینی نویسنده و اندیشمند بزرگ اسلامی و نویسنده کتابهای اصول و فروع کافی در مورد حضرت محمد از امام رضا نقل کرده است که قدرت جماع پیامبر با چهل مرد برابر بود.
· مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت حضرت محمد، جلد دوم صفحه 599
بعد از مرگ حضرت محمد هیچکدام از زنانش اجازه ازدواج با شخص دیگری نداشتند و آنان را ام المومنین نامیدند، و همگی مجبور بودند تا آخر عمر بیوه بمانند.
     
  ویرایش شده توسط: nisha2552   
مرد

 
هومباخ: در گاتها این سروده های با شکوه زرتشت،یک آفریدگار یافت میشود که اهورا مزدای نیک خواه و خیراندیش است.آموزش های او برترین آموزش های نیک و برجسته در راه یک زندگی پاک و آراسته و درست و شایسته است که بازده های درخشان آن نیک آشکار میباشد.
او را میتوان یک استاد مهر و پاکدلی خواند که جز در راه راستی و درستی گام ننهاد و از اهورامزدا جز خوشبختی مردمان روی زمین را نخواست.


دوگوبرت رن: اندیشمندی است که درباه "محمد" بررسی های گسترده کرده و نوشته است که بیگمان از چهارسالگی دچار بیماری"غشی" بوده است. گرچه دوران جوانی اندکی بهبود میابد،ولی ناگهان از نوبه سختی هرچه بیشتر آغاز میشود و در همه زندگی او را آزار میدهد.
او در هنگام غش کردنها چنین خیال میکرد که با جهان برین در پیوند میباشد.پس از غش کردنهای پی در پی بود که او پیوسته "آیه" فرود آمده را به مردم نشان میداد و میگفت که فرشته ای برای او از سوی "الله" پیام آورده است.
او برای سودجویی با زنی بسیار زشت چهره و سالخورده زناشویی میکند و دست به چاپیدن کاروانها و کشتار و آزار مردم میزند.او دهکده های بسیاری را به آتش میکشاند و با سنگدلی مردم را به دم شمشیر میدهد و هرکس به او روی خوشی نشان نمیداد یا از فرمان او سر می پیچید یا میگریخت دستگیر میکرد و دست و پاهایش رزا میبرید وچشمانش را از کاسه در میاورد و آنگاه در بیابان رها میکرد تا زیر آفتاب سوزان و کشنده با رنج و درد بمیرد.
چنین کارهایی از یک آدم تندرست هیچگاه بر نمیاید و تنها بیماران روانی میباشند که چنین تبهکاریهای هراس آوری را می کنند و از کار خود شادمان نیز هستند.
یکی از شادیهای بزرگ او زنبازی و دست درازی به ناموس دیگران بود.از این رو او از زن پسر خوانده خود "زید" نیز چشم نپوشید و او را به همخوابگی خود کشید. او از سوی "الله" همه زنان مردم را برای خود روا دانست و در"الله" است و دیگر بر او خرده نگیرند. او با سنگدلی با زنانی که در همان دم شوهرانشان را با شکنجه کشته بود،همبستر شد.او با هیچکس جز با خود همانند نبود.
     
  
مرد

 
هرتل: از لا به لای گاتها به خوبی روشن میشود که یک مرد تیز هوش و هوشمند پر تلاش،نیکخواه ،خیراندیش،مهربان،مهرورز،مهرجو،پاکدل،نیک کنش سخن میگویید که با خرد راست است و با دیگران نیز از روی راستی سخن میگوید.
زرتشت به هواداری از راستی و درستی و فروزه های نیک سر برافراشت و آسودگی و آسایش را برای مردم آرزو کرد.منش او در پایه بلندی بر فراز دانایی ساخته شده و دور از هرگونه سستی و زبونی که بیشتر مردم به آن دچارند استوار گشته است. او از خونریزی و آزار،زبونی و خواری،بردگی و پستی و از آیین اهریمنان سخت رویگردان بود و با آنها پیکار میکرد.


ویلسون کش: "محمد" به دشمنی با همه ترادادهای عربها دست به سوزاندن،کشتار دستگیر شدگان،گردن زدن کسانی که به آنها زینهار داده بود،ربودن زن مردم کرد.او هنگام گردن زدن دشمنان خود میایستاد و با شور و شادی فراوان به آنها مینگریست.او بسیاری را به زیر شکنجه های هراسناک کشاند تا نهانگاه دارایی و گوهرهای خود را بگویند. محمد زنان را در هر جایی که به دستش میریسدند،دست درازی میکرد.این کار او یکی از بیشرمانه ترین بود که هیچ چیره گری، هیچگاه به چنین کار ناشایست و دور از نیک کنشی دست نزده است.
به دستور او هوادارانش در کنار چاه های موریسی به زنان تیره بنی نضیر تازش کردند و با کشتن مردان از هیچ بی ناموسی خودداری نورزیدند.
     
  
مرد

 
زولستر: زرتشت پیوند خود را با اهورا مزدا بیشتر بر پایه دوستی استوار کرده بود.او از خدای خود یاری و پشتیبانی می خواست،آنگونه که دوستی از دوست خود میخواهد. او در فروتنی به اهورامزدا پاکدل و یکرنگ بود.

زولستر:محمد نه تنها با هیچکس یکرنگی نداشت و بر همه نارو میزد و با نیرنگ آنها را گمراه میکرد،که با خود نیز همدل و همرنگ نبود.به سخنی دیگر او به خود نیز دروغ میگفت زیرا در روزهای واپسین چنین میاندیشید که به راستی او بر گزیده جهان برین و خدای نادیده است و پیاپی بر او پیام می رسد.او هیچکس را دوست نداشت و از روی کینه به همه دور و بری های خود مینگریست.او اگر از کمبود سرباز و هوادار خود نمیترسید دوست داشت که همه را کشتار کند و یکی را زنده نگذارد.
     
  
صفحه  صفحه 2 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین » 
مذهب
مذهب

زرتشت ایرانی و محمد عرب از دید اندیشمندان جهان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA