انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4

زرتشت ایرانی و محمد عرب از دید اندیشمندان جهان


مرد

 
nisha2552: لومل:اندیشه زرتشت از یک فلسفه والای نیک کنشی و نیک سرشتی برخوردار است تا دینی.

من معتقدم باید بخشهایی از اوستا رو میذاشتی و بعد این حرفها شروع میشد

به نظر من هم زرتشت حرفهای خیلی قشنگ تری زده با اینکه مسلمون هستم اما دین زرتشت رو خیلی کامل نمیدونم چون دینی است که فقط از خوبی میگه و به هر حال از بدیها و جرایم و هر چیز دیگه که تو یک جامعه اتفاق می افته حرفی نمیزنه

من همه یخشهای اوستا رو نخوندم ولی قسمتهایی که خوندم همش مردم را به صداقت و کار نیک و ......تشویق میکنه

این امری خوبه ولی چرا در اوستا در مورد جرمهایی که در جامعه اتفاق میلافته هیچ نمیگه

مثلا میگه دزدی نکنید اما نمیگه با دزد چیکار کنیم


اگر اینجوری باشه که هر کس بخواد همه رو تشویق به کار خوب کنه و همه کار خوب بکنن که دیگه دنیا گلستون بود


نمیدونم منظورم رو خوب گفتم یانه

من میگم اینکه کسی بیاد از صبح تا شب به همه بگه کار خوب کنید ادم خوب باشید ..این کافی نست


البته اگر در زرتشت قواعدی باشه که مثلا قسمتهای بد و خشونت بار کار رو به یک بخش دولتی یا حکومتی واگذار کنه میشه بهترین دین دنیا


مثلا بگه راه رستگاری و خوب و نجات اینه ....حالا برای بدکاران خودتون بنشینید و مجازاتهای متعارف وضع کنید

شخصیت زرتشت به عنوان یک مصلح و ناجی و هادی خیلی خوبه اما به عنوان یک دین با ظرفیت راه بری جامعه فک نمیکنم
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
nisha2552: دستورهایی که او به نام الله به مردم داده است،نمیبایست از همان چهارچوبه بیابان این سوتر میرفت.زیرا بازده این کار آن شد که کشورهایی چون ایران و مصر که گذشته ای پرشکوه برخوردار بودند.با آمدن اسلام همه چیز خود را از دست دادند و زندگی بیابان بر آنها چیره شد.
نمیدونم یک جانور شناس با فلسفه دین و مذهب چه ارتباطی داره و نهایت اینه که بتونه نظر شخصی خودش رو عنوان کنه

در مورد عقب گرد مکه و مدینه یقینا این حرف درست نیست ...مردمان این دوشهر جز طبقه اشراف حتی سواد نداشتند

من کلا با این دید صفر و صدی مشکل دارم

دین اسلام دارای اشکالاتی هست که امروز ما اونها رو میبینیم و در اون زمان اشکال که نبوده حتی ترقی هم به حساب میومده

الان هم همه این اشکالها قابل حل شدن هستند و در خیلی کشورها حل شدند

اما در کنار اینها اینقدر دستورات و کلمه های مترقی در اسلام وجود داره که نمیشه از اونها گذشت

لزوم تعلیم و تعلم ....صداقت ...نیت پاک .....عدم غیبت و تهمت ....عدم تجسس در امور دیگران .....فظیلت علم ....

لزوم عدالت و داد پروری ......لزوم انصاف .....محبت به کودکان ...احترام به خانمها ......

رساله ای هست بنام رساله حقوق امام سجاد که در اون حقوق هر کس نسبت به اطراف و سایر موجودات ذکر شده است

در اون از حقوق همسایه تا حقوق احشام و یا حیوانی که گرسنه است و به خانه ات پناه اورده ذکر شده


مشکل ما اینه که به اقتضاء زمان همه قوانین اسلام که امروز با تمدن کمی مغایرت داره رو دایم داریم یه نقد میکشیم و اصلا توجهی به قوانین متعالی و خوب اون نداریم
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
۱
ایرانیان از بن و ریشه خود آگاه نیستند... تازیان و به دنباله آنها سرسپردگانشان که بدبختانه گروهی از آنان شناسنامه ایرانی نیز دارند و در ایران زاده شده اند ولی به هیچ رو نمیتوان آنها را ایرانی دانست٬ آنچنان تازشهای سهمگینی به فرهنگ و نژاد و گذشته ایرانی کرده اند که شاید گروه بسیار کمی باشد که گذشته پرفر و شکوه و فرهنگ پرفروغش را که روزی با گستردگی هرچه بیشتر در پهنه گیتی پرتوافشانی میکرد٬ بشناسند و از بن و ریشه خود آگاه باشد. زیرا تاکنون چنین پزیرفته اند که:

- آموزنده ترین و بهترین نوشته قرآن است که اگر همه مردم روی کره زمین گرد هم آیند و دست به دست هم دهند٬ نخواهند توانست یک واژه یا فراز آنزا بنویسند. در آن همه چیز یافت میشود و از آهن و از اتم هم سخن گفته شده است که ما گوشه هایی از این نوشته را که جز تبهکاری و چاپیدن و دستور برای ربودن زنان مردم نیست٬ در قسمتهای آینده بازگو میکنیم.
- زیباترین و شیواترین و توانا ترین سخنها نهج البلاغه و نهج الفصاحه (باید دانست که نهج البلاغه از آخوندی به نام رضی است و نهج الفصاحه دزدیده شده از مینو خرد و دیگر نوشته های فرهنگی ایران است که نخستین را از علی و دومی را از محمد میداند).
- سرور آزادگان علی است.
- دلاورترین مرد روی زمین که در آزادی به پا خواست حسین است.
- والاترین و گهر بارترین گفتار که باید با خمه زرین نوشته شوند از محمد است.
- نماد سخن سرایی و سخن پردازی بینش وارانه زین العابدین است که همیشه بیمار و در رختخواب بوده است.
- آگاه ترین و دانشمندترین آفریده روی زمین محمد باقر است که شاگردانش برای شنیدن او سر و دست میشکستند.
- بینشمندترین و فرزانه ترین کسان «جعفر صادق» است.
- بردبارترین و شکیباترین «موسی کاظم» است.
- همیار و همراه و رهایی بخش مردم بینوا و درمانده «موسی الرضا» است.
- دادگر و دادگستر آینده روی زمین «مهدی» است هم اکنون خود را از دیدگان جهانیان پنهان کرده است تا روز پیشبینی شده٬‌ شمشیر کشان و فریاد کنان برگردد و از پیرو جوان و کودک و از زن و مرد٬ هر چه به دم دستش میرسد از دم تیغ بران خود بگزراند و بدین گونه سراسر زمین را پر از داد نماید و دادگری را بگستراند و ستم را از میان بردارد.
- گوهر یکدانه و زن برجسته فرزانگی و خرد «فاطمه » است.
- زن آزاده و نیرومند و شکوه آفرین «زینب» است.
- بهترین زنهای روی زمین که تا به امروز نمونه و مانند انها آفریده نشده و آفریده نخواهد شد « رقیه – ام کلثوم – آمنه – خدیجه – سمیه – ام البنین (خواهر شمر و زن علی و مادر عباس که به دست شمر کشته شد) – سکینه و .... » میباشد.
- نمونه جوانان برومند و دلاور و جانباز شاهزاده علی اکبر است.
- ماه شب چهارده و سپهسالار سپهسالاران عباس است.
- زیباترین و خوشگلترین چهره روی زمین که از آن قشنگتر و گیراتر آفریده نشده است و هیچگاه هم چشم به جهان نخواهد گشود یوسف است.
- نام محمد را بر روی خوشبوترین و زیباترین گلها نهادند و آنرا گل محمدی نامیدند.
-بهترین آبها ٬‌ آب زمزم و کوثر است.
- جشنهای ما زادروزهای تازیان است.
- سوگواریهایمان مرگ روز تازیان است.
- تاریخ کشورمان گریز محمد از گوشه ای به گوشه دیگر در بیابان عربستان است.
- سرداران نامی و سپهسالاران بیباک و فرماندهان دلاور حر و عباس و مالک اشتر و یاسر و اباذر غفاری (راهزن بزرگ عربستان) و حمزه میباشند.
- سالنامه و گاهنامه هایمان سراسر زادروز و مرگ روز تازیان است.
- سروری از آن کسی است که سید باشد و از فرزندان تازیان به شمار آید و نژادش به محمد و علی و حسن و حسین ... برسد.
- خاک عربستان ستایشگاه مان است که باید روزی هفده بار به سوی بتکده تازیان خم و راست شویم و آنرا بپرستیم و ستایشهای خود را با آه و ناله پیشکش نماییم.
- سرافرازی و والاییمان در اینست که سرمایه کشورمان را به خاک عربستان ببریم و به خورد تازیان بدهیم و همچون دیوانه های زنجیری و شتران هار افسار گسیخته فریاد کنان و هن هن کنان به دور و بر در و دیوار سنگ آجوری خانه کعبه چرخ بزنیم و همچون بت پرستان سنگ سیاه را ببوسیم و بر سر و چهره بمالیم و ریگ بیابان پرتاب کنیم تا آنگاه نام حاجی یا حاج را بیابیم و سرفراز و بلندپایه شویم.
- باید پیشانیمان را روزی هفده بار به سوی بتکده تازیان برگردانیم و بر پاره خاکی بمالیم که معلوم نیست از کدام خاک آلوده کشور عراق درست میکند و برایمان می آورند.
- سخن ستایش آمیز ما باید به زبان تازیان باشد و هر بامدادان تا شامگاه بگوییم: الله اکبر – والله – بالله - ان شا الله – ماشاالله – استغفرالله – الحمدالله - و در برخوردها و روبرو شدنها با هم سلام علیکم به کار ببریم. - برای دوری از چشم زدن « وان یکاداللذین..... » به خود میبندیم و در خانه هایمان به دیوارها آویزان میکنیم.
- چون چراغ روشن میشود صلوات میفرستیم.
- چون آب خوردیم سلام به حسین شهید روانه میکنیم.
- خواستیم فال بگیریم از قران یاری بخواهیم.
- خواستیم رهسپار شهری یا کشوری دیگری شویم٬ از زیر قرآن رد شویم سپس برگشته آنرا بدست بگیریم و ببوسیم.
- بهترین پرنده جهان آفرینش مرغ حق است.
- بیمانندترین اسبان دلدل و ذوالجناح میباشند. (مانند رخش و شبدیز)
- بهترین شمشیرهای روی زمین ذوالفقار است.
- پاکترین آدمها دوازه امام و چهارده معصوم میباشند.
- بزرگترین شاهکارهای روی زمین شق القمر و معراج است.
- پر ارج ترین روزها روز قدس و روز فجر و روز قدر و .... است.
- از این رو ایرانی نژاده را که آزاده و آزادمنش بود و روزی فرهنگش بر پهنه گیتی همچون گوهری تابناک میدرخشید و خود بر جهان سروری میکرد٬‌ آنچنان از فرهنگش جدا کردند و او را بیمایه و بی تبار و بی فرهنگ و تهی نشان دادند و به پستی و خواری کشاندند که در اندیشه هم نمیگنجد.
     
  
مرد

 
۲

- امروز اگر دو ایرانی بخواهند به پارسی سخن بگویند و یا بنویسند و یا به جای سلام علیکم واژه زیبای درود را به کار ببرند٬ ناگهان چشمها گرد میشود و چشمکها آغاز میگردد که اینان از کدامین ستاره دورافتاده آسمان به زمین افتاده اند که چنین سخن میگویند٬ زیرا:

- ایرانی را وادشته اند تا نام تازیان را بر خود بگذارد و با افزودن چند پیشوند ننگین و شرم آور که تا ژرفنای روا ن و جان ما را به درد میاورد٬ ‌همچون غلام٬ ‌عبد٬ ‌بنده٬ چاکر .... و گاهی کلب به این نامها خود را و فرزندان خود را سرفراز بداند.
- ایرانی را واداشتند تا در زادروزهای من درآوردی تازیان شادمانی و چراغان نماید.
- ایرانی را واداشتند تا در مرگ روز تازیان همچون دیوانه ها بر سر و کله بکوبد و سینه بدراند و آه و ناله و زاری نماید و های های اشک بریزد٬ چرا که یک تازی در چهارده سده پیش به دست یک تازی دیگر کشته شده که ستیزشان هم بر سر یک زن به نام ارینب بوده است که نخست نامزد یزید میشود و چون حسین او را گمراه میکند و با گول زدن سوی خود میکشد٬ بدینگونه کینه جویی یزید برانگیخته میشود و حسین خود را بر سر این به کشتن میدهد.
- ایرانی را واداشتند تا از مرده های تازیان که در زندگی نتوانستند جلوی کشته شدن خود و خانوداه و یا بیماری و بدبختی و بیچاره گی هایشان را بگیرند برای خود تندرستی٬ کامیابی٬ خوشبختی٬ دیرزیوی و بهروزی ..... آرزو و درخواست نماید.
- ایرانی را واداشتند تا برای مشتی تازی بیابانی من درآوردی٬ گنبد و بارگاه بسازد٬ گل و سبزه بکارد٬‌ آیینه کاری نماید و دیگر یادی از ایران و بزرگان و سرفرازان٬ دلاوران ایران پرست و فرهنگ پر فروغ خود نکند.
- امروز سراسر کشورمان گور مشتی تازی و تازی زاده است. به هر گوشه ای پای بگذاری٬ گور یک تازی من درآوردی به چشم میخورد. دیگر هیچ نشانی از بزرگان و سرداران و جوانمری که در راه و برای ایرانی و ایران گام برداشته اند و جان باختند و یا جانبازی ها نمودند و شکوه و سربلندی افریدند٬ نیست. آرامگاه کوروش بزرگ٬ نماد مردمی که نخستین پایه گذار آزادی بود٬ ‌که امروز باختر خود را سرفراز آن میداند و زیر پوشش آن به کشورهای جهان سوم٬ دست درازی میکند٬ ‌باید در بیابانها رها شده باشد و برای تازیان گنبد و بارگاه ساخته شود و هزینه ها برای آیینه کاری و طلاکاری بکار رود و سپس گروهی نادان و گمراه به دور آنها بچرخند و درخواست آمرزش یا خوشبختی نمایند. از سلمان پارسی٬ که به تازیان در کشتار و قتل عام ایرانیان کمک کرد با شکوه و افتخار یاد میشه ولی نامی از رستم فرخزاد نیست٬ ‌یکی به مهاجمین کمک کرد و دیگری جان خود را در راه دفاع از ایران از دست داد.
- ایرانی را واداشتند که برای برآورده شدن آرزوها و آرمانهایش٬ سفره عباس و تقی و نقی بیندازد و نیازهای خود را خواستار شود.
- ایرانی را واداشتند تا شبانه روز نام تازیان را بر زبان آورده و به آنها سوگند یاد نماید و از آنها با زاری و لابه یاری بخواهد.
- ایرانی را واداشتند تا بزرگترین و ارزشمندترین و درخشانترین نشان کشورش را نام ذوالفقار دهد. به سخنی دیگر شمشیر خون آلود یک تبهکار که با آن گردن سدها تن بریده است٬ نشان کشور باستانی و سرشار از مهر و مهرورزی و پندار و گفتار و کردار نیک گردد که ما به آانها سرافرازیم نه به شمشیر دو لبه و پر از خون علی.
- ایرانی را واداشتند تا پیش از زادن و تا پس از مرگ٬ اندیشه تازی و گفتار تازی و رفتار تازی همراهش باشد. اگر زاده شد٬ در گوشش تازی بخوانند و اذان بگویند. اگر همسر برگزید و به واژهای زشت تازی نکاح دست همسرش را در دست او بگذارند.
- اگر مرد با زبان و اندیشه تازی بسراغش بیایند و فرمانهای الله (بت بزرگ تازیان) را که درباره زن بازیها و چاپیدن ها و کشتار و دست و پا بریدنها در آرماگاهش بخوانند.
- ایرانی را واداشتند تا در خنیاگری هم نام تازیان را برگزیند و گوشه ای از دستگاه سه گاه را حاجی حسینی و گوشه ای از شور را حاجیانی بنامد.
- ایرانی را واداشتند که رنگ سفید نشانه خانواده بنی امیه و رنگ سبز٬ نشانه خانواده بنی هاشم که تهی دست بودند و زنانش در مکه روسپیگری میکردند٬ ‌نشان پرچم ایران زمین شود و هم چنین شمشیر سر کج تازیان به دست شیر ایرانی داده شود و آنگاه ایرانی خود را سرفراز به این رنگها و شمشیر بداند.
- ایرانی را واداشتند تا برای جانباختگان راه ایران زمین٬ ‌واژه بیمایه و زشت شهید را به کار گیرد٬ آغاز نامه را به نام الله و پایان آنرا به نام گروهی از تازیان آلوده سازد٬‌ در عروسی انشاالله مبارک باد بگوید و سوگندش را بر قرآن یاد کند.
- ایرانی را واداشتند که در زورخانه٬ ‌جایگاه رادمردان و نیکان٬ نام علی را به کار گیرند و از او یاری بخواهند٬ بر در و دیوار خانه و دکان و جایگاه کار و دفتر .....٬ ‌آیه های قرآن و گفته های دروغین علی٬ ‌حسن٬ ‌حسین و محمد ..... را بنویسند.
- ایرانی را واداشتند که دستبند‌٬ گردنبند ..... به نام تازیان بسازد و با گردنفرازی به خود بیاویزد و یا همراه داشته باشد. برای گول زدن و گمراه کردن ایرانی به دروغ گفته اند و میگویند:
- شهربانو دختر یزدگرد سوم همسر حسین است تا بدینگونه مهر او را بر دل ایرانیان بنشانند.
- به دنباله این دروغ که میگویند٬ شاهزاده علی اکبر تا بدینگونه او را پسر شهربانو به شمار آرند و نشان دهند که او ایرانی است.
- علی هوادار ایران و ایرانی بوده است که درست وارون این گفتار٬ ‌علی بارها به ایران لشکر فرستاد و مردم نیشابور و فارس را به دم شمشیر داد و کشتار کرد که در کشتار مردم نیشابور دو پسرش حسن و حسین نیز فرماندهی داشتند.
- موسی الرضا برای رهایی ایرانیان به خراسان آمد و جانشینی مامون را پذیرفت.
- همه امامهای شیعیان زنان ایرانی داشته اند.
یا بهتر است چنین بگویم:
- از ما شادی و کامکاری را که در آیین ماست٬ گرفته اند و غم و ناله زاری را که اهریمنی است به ما داده اند٬
- میهن پرستی را گرفته اند و بیگانه پرستی و تازی پرستی را به ما داده اند٬
- فر و شکوه را گرفته اند و سرشکستگی و خواری و پستی را به ما داده اند٬
- فرهنگ پر فروغمان را گرفته اند و فرهنگ بیابانی را به ما داده اند٬
- آیین اهورایی و والایمان را گرفته اند و کیش کشتار و چاپیدن و ستم و بیدادگری را به ما داده اند٬
- سروری را از ما گرفته اند و بردگی و بندگی را به ما داده اند٬
- راستی و درستی را گرفته اند و نیرنگ و دغلکاری را به ما داده اند٬
- دانش و بینش را از ما گرفته اند و یاوه گویی و خرافه گویی و خرافه پرستی را به ما داده اند٬
- پیشرفت را گرفته و واپسگرایی را جانشین آن کرده اند٬

- سرانجام: پندار نیک٬ گفتار نیک٬ کردار نیک را گرفتند به جای آنها:

پندار بد٬ گفتار بد٬ کردار بد را آوردند و ایرانی را آلوده نمودند. بازده و ره آورد همه اینها جز این نیست که ایرانی دیگر با هوییت اصلی خود کاملا بیگانه شده و سر در گم هر روز بدنبال کسی یا چیزی جدید است تا بدین وسیله روزهای روشن گذشته را از نو بیابد.

منبع:سنجش فرهنگ پارسی با فرهنگ تازی
سازمان پاسداران فرهنگ ایران
     
  
مرد

 
nisha2552: دانته:این نویسنده دانشمند ایتالیایی محمد را یک xxxx میخواند که از تیمارستان گریخته باشد.او می نویسد که این xxxx بزرگترین آسیب را به منشهای مردمی و اندیشه های سازنده دینی و ارزشهای معنوی زد و همه آیینها و دنیها را به رسوایی و آلودگی کشاند.دینی که جز از کشتار و شیوه و روش نامردی سخن نگوید و جز به شکنجه و آزار مردم نپردازد دین نیست، xxxx است که به جان مردم بی گناه میافتد تا آنان را از جان و روان و هستی ببرد و درچاه بدبختی و سیه روزی سرنگون سازد.
دین اسلام "محمد" که با خداوندی تبهکار به سراغ مردمان میاید قانون تبهکاران است نه دین.
شاید هیچ اندیشه ای زشت تر و بدتر و خشن تر از آنچه که محمد به نام الله خود آورده است در همه جهان یافت نشود.

ویرایش شد
=======
اندیشمند
لطفا سانسور نکن من که این حرفا رو به متن اضافه نکردم عین حرفیه که این اشخاص زدن
     
  
زن

andishmand
 
nisha2552: لطفا سانسور نکن من که این حرفا رو به متن اضافه نکردم عین حرفیه که این اشخاص زدن
می دونم نیشا جان این حرفها رو شما نزدید حتی اگر دانته هم زده بهر حال توهین حساب میشه. و توهین به هیچکس و هیچ عقیده ای جایز و روا نیست . بعد من فقط قسمت هائی رو از عقیده دانته ویرایش کردم . مطلب کلی که هست و خواننده متوجه منظور میشه.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
مرد

 
چند شباهت ظاهری بین متون اسلام یا مذهب شیعه با متون زرتشت:
پل چینوت با تلفض chinvat که نیکوکاران از آن می گذرند و گناهکاران به دوزخ سرنگون می شوند...شباهت به پل صراط در اسلام دارد....>> http://fa.wikipedia.org/wiki/پل_چینود

پهلوانان جاوید در هنگام ظهور سوشیانت احیا میشوند و همگام با سوشیانت دنیا را پر از عدل و داد می کنند... مشابه است با عقاید شیعه که همراه با امام زمان مردگانی به عنوان یاران امام از خاک بر می خیزند

داستان مشابهی با داستان نوح در کتب زرتشتیان آمده...:
اهورا مزدا در این ملاقات به جم گفت، ای جم زیبا پسر دیو جهان، تو را آگاه می سازم که در جهان زمستان نکبت بار همراه با سرمای سخت و ویران کننده پدید خواهد شد....
در ادامه اهورامزدا به جم می گه که از هر گونه حیوانی از چهار پا گرفته تا پرنده و خزنده رو در یک غار بزرگی که باید فراهم کنه جا بده...
     
  ویرایش شده توسط: naashenas   
مرد

 
estelek: در اعتقادات شیعیان هر دو پیامبر از طرف یک خدا آمده اند شباهتی در این موضوع نمیبینید؟؟


پير سيمون لاپلاس ،منجم , رياضيدان بسيار معروف فرانسوي قرن 18و 19 ميلادي ميباشد كه نظريات او تحولات بزرگي در نجوم ايجاد كرده است يكي از محققين غربي است كه در مورد دين مبين اسلام چنين اظهار نظر نموده است (مجله مكتب اسلام ارديبهشت 52 صفحه69) گر چه ما به اديان آسماني عقيده نداريم ولي آئين حضرت محمد(ص) و تعاليم او دو نمونه اجتماعي براي زندگي بشريت است بنابراين اعتراف ميكنيم كه ظهور دين او و احكام خردمندانه اش بزرگ و با ارزش ميباشد و بهمين جهت از پذيرش تعاليم حضرت محمد بي نياز نيستيم.
می شه یک سند محکم روایی از کتب معتبر شیعه مثل اصول کافی و من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق در این رابطه ذکر کنید اگر اطلاعی دارید کنجکاوم بدونم زرتشت در بیان ائمه چگونه توصیف شده.البته از آیاتی از قرآن گویا می توان برداشت کرد که پیامر، زرتشتیان را جزء اهل کتاب معرفی کرده... ولی به هر حال این یک ادعاست وقتی بحث سر نقد قرآن و دین و سخنان پیامبر است دیگه سخنان آنها حجت نیست و می توان گفت که شاید آنها برای اعتبار بخشیدن به دین خود زرتشت را پیامبر الله معرفی کرده اند...
     
  
مرد

 
estelek: علي (ع)فرمود: خداوند کتابي بر آن‌ها نازل کرد و پيامبري مبعوث نمود.
البته من بیتشر منظورم این بود که آیا جمله ای در مورد شخصیت زرتشت هست یا نه.یک توصیف از شخصیت این زرتشت.نه تنها صرف بیان اینکه پیامبری از جانب خدا بود.
estelek: شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه ، ج 11 - ابواب جهاد العدو ، باب 49 ،ص 96
تا اونجا که من مطاله کردم در بین کتب معتبر تر و کتب قدیمی تر چیز خاصی در مورد زرتشت دیده نمی شه.البته من شاید ندیدم.کتاب «تفصیل وسائل الشیعه» اثر شیخ محمد حسن حرّ عاملی نگارشش به تاریخ تقریبا حدود ۱۱۰۰ قمری باز می گرده!!
estelek: آیا آیین زرتشت آیین یکتاپرستی نیست؟
ظاهرا بله.
اما از یک دیدگاه گروهی از پژوهندگان معتقدند که دین زرتش دینیست دو خدایی و در این دین هالم هستی مخلوق و آفریده دو خداست که این خدایان همواره در حال جنگند و ما باید به اطاعت از اهورامزدا در مقابل خدای بدی یعنی اهریمن بایستیم.مثلا من درست یادم نیست که در کدام کتاب می خواندم که گویا از نظر زرتشتیان جانوران موذی مثل عقرب و عنکبوت و کلا شر و همه بدی موجود در دنیا مخلوق خدای اهریمن است و نه اهورامزدا.اندیشه مخلوق اهورا مزدا مثلا،جهل مخلقوق اهریمن!!.یعنی اهریمن را نیز مانند اهورامزدا خالق می دانند...پس شاید بیراه نباشد که بگوییم در آئین زرتشت دو خدایی مطرح است البته حرف و حدیث ها در این باره زیاد است و زرتشتیان مومن این قضیه را به آن شکل قبول ندارند
در دین اسلام همه چیز مخلوق خدا دانسته شده...گروهی در غالب برهان شر وجود خدا را زیر سوال برده اند و این بدبختی و شر موجود در جهان را دلیلی بر عدم وجود خدا می دانند.به نظر در دین زرتشت برای برون رفت از این اتهام و این اشکال خدای اهریمن را ساخته و پرداخته اند و تمام شر موجود را مخلوق آن می دانند و اهورا مزدا را تنها خدای خوبی و نیکی ها می دانند.
اما در کل در زرتشت،زرتشتیان تنها اهورامزدا را یکتا موجود لایق پرستش می دانند.
estelek: بحث سر نقد قرآن و دین و سخنان پیامبر نیست بلکه بر سر شباهت های اساسی ادیان توحیدی با هم هست
منظورم این بود که با دیدی انتقادی نیگاه می کنیم به قضیه و تنها به صرف اینکه مثلا پیامبر زرتشت را فرستاده الله می داند دلیل بر این نیست که سخن ایشان حقیقت است،این امر بدیهیست.البته این قضیه بیشتر در مباحث کلامی مطرح می شود.مثلا در بحث کلامی در قضیه اثبات ضرورت بعثت انبیاء، گروهی از متکلمان بیان می کنند که زرتشت هم پیامبری از جانب الله بوده و ازاین قضیه می خواهند سود برده و در بحث با طرف مقابل پیروز بحث شوند!!بعد وقتی از آنها سوال می کنیم رو چه حساب به یقین این سخن را می گویید.گاهی نمی دانم شاید از روی خطا و اشتباه می گویند که از برای اینکه در دین اسلام عقیده بر این است که زرتشت هم پیامبر خدا بوده! غافل از اینکه بحث کلامیست و اینجا سخن پیامبر و یا قرآن که حجت و دلیل نیست البته شاید نیازی به اشاره به این نکته در این تاپیک نبود
     
  ویرایش شده توسط: naashenas   
مرد

 
naashenas: ...گروهی در غالب برهان شر وجود خدا را زیر سوال برده اند و این بدبختی و شر موجود در جهان را دلیلی بر عدم وجود خدا می دانند.به نظر در دین زرتشت برای برون رفت از این اتهام و این اشکال خدای اهریمن را ساخته و پرداخته اند و تمام شر موجود را مخلوق آن می دانند و اهورا مزدا را تنها خدای خوبی و نیکی ها می دانند.
اما در کل در زرتشت،زرتشتیان تنها اهورامزدا را یکتا موجود لایق پرستش می دانند.
زرتشت هزاران سال قبل از اسلام پدید اومنده


و این تعبیر خیلی جالبه که


زرتشت برای برون رفت از مشکلی که اسلام با اون دگیره بنام برهان شر اومده و دوخالق رو متصور شده یمکی برای خوبی و دیگری برای شر

نتیجه این همه تحقیق فعلا این شده؟؟؟؟


رتشت هزاران سال قبل از اسلام برای جلوگیری از به چالش افتادن خودش مانند اسلام که در مقابل برهان شر قرار میگیره راه حل داده

راه حلی چند هزار سال قبل تز از اینکه اصل مشکل بوجود بیاد

مثل اینکه درمان ایدز رو دو هزار سال پیش کشف کنن قبل از اینکه ویروسش شناسایی بشه

در ضمن کگلیت این برداشت اشتباهه

در اسلام هم آفریننده خداست و هیچ شری را خدا بالفطره شر نمیافریند بلکه این شیطان است که باعث ایجاد و بروز شر میشود

در زرتشت هم اهریمن موجودی خود ساخته نیست و جنگ انها بین خدا و اهریمن نیست و این جنگ در درون انسانها و فضای انسانی در حا رخداد است

آفریننده در هر دو آئین یکی است و واحد است

در زرتشت اهریمن و در اسلام شیطان به واسطه هایی مظهر پلیدی شدند در حالیکه خودشان مخلوقند نه افریننده

بستر جنگ بین اهریمن و خدا یا اهورا مزدا در انسان قابل بحث است


چه چیز بالفطره شر است که خدا افرینتنده ان باشد

خدا مظهر نیکی ها و خوبیهاست و خدا هیچوقت بد نمیشود

برهان شر هم یک توهم نا کارامد و اشتباه است


از لحاظ موجودیت ادیات الهی در اصئل با هم هیچ تفاوتی ندارند از عیسی و موسی تا مسیح و زرتشت و محمد و داود و.....

همه بیانگر یک حرف واخد با دستور العمل های متفاوت هستند

naashenas: تنها به صرف اینکه مثلا پیامبر زرتشت را فرستاده الله می داند دلیل بر این نیست که سخن ایشان حقیقت است
اتفاقا در دید گاه و اعتقاد ما کافیست پیامبر یک نفر را تائید کنتد و اون فرد برای ما حجت خواهد شد

naashenas: غافل از اینکه بحث کلامیست و اینجا سخن پیامبر و یا قرآن که حجت و دلیل نیست البته شاید نیازی به اشاره به این نکته در این تاپیک نبود
ممکنه با استفاده از بحث کلامی صرف و بدون استفاده از علم و روایت و....

یک مطلب تاایع احساس و ماروا رو اثبات کنید

مثلا خدا رو یا نبوت رو و.....

اینکه یک بحث کلامی است اصلا به چه منظوره ؟؟؟؟؟

چرا بین بحث کلامی و باقی اونها تفاوت میگذاریم
زرتش پیامبر خداست مانند محمد که پیامبر خداست مانند عیسی و موسی

این دیگه بحث کلامی اش چیه


قبل از اثبات خوده خدا بصورت کلامی سفسطه نیست که بریم سزاغ اثبات نبوت بصورت کلامی

این یک تناقض و سو استفاده است

مثل اینکه بگیم ما اصلا اقای ایکس رو بعنوان یک هنرمند موسیقی قبول نداریم ....بعد جایی که برام صرف داره بریم سراغ نقد ئو یا استفاده از یکی از اثار همون اقای ایکس


این یک سو استفاده اشکاره که بی خدا ها و دین ناباورها راه انداختند


اصل وجود خالق رو قبول ندارند

بعد میان سر بحث نبوت میخوان بصورت کلامی صحبت کنند و میگن بحث فقط کلامی است

خوب معلوم که اثبات نشدنی است

پیامبر فرستاده خداست و همه نشانه ها رو از خدا داره وقتی کسی خدا رو قبول نداره و حرف او را قبول نداره جچخ جوری میخواهید پیامبرش رو برای او اثبات کنید


بحث های کلاامی از این دست فقط یک حقه بازی محض است


بحث کملامی اگر قراره بر پیامبری و نبوت صورت بگیره باید اول بر خدا و خالق صورت بگیره و در صورت توفیق به این مرحله برسه
از دیدگاه اسلام

از آنجا که اسلام، صریحاً ایمان به پیامبران گذشته را همردیف به پیامبر اسلام اعلام کرده است زرتشت هم یک پیامبر الهی شناخته شده‌است. چنان که در قرآن سورهٔ حج آیهٔ ۱۷، زرتشتیان را مجوس نامیده‌است و در ردیف پیروان ادیان آسمانی آورده‌است.
از دیدگاه آیین مانی

آیین مانی زردتشت را از سیر پیامبرانی مانند بودا و عیسی می‌دانست که مانی در قله آن بود.دوگانه‌انگاری اخلاقی زردتشت که جهان را در جنگی حماسی بین نیروهای پلید و نیک می‌دید به آیین مانی نیز راه یافته‌است.آیین مانی عناصر دیگری را نیز از مزدیسنا قرض گرفته‌است هر چند بیشتر آنها یا از تعلیمات خود زردتشت نیستند یا کاربرد آنها در آیین مانی بسیار متفاوت با کاربرد آنها در مزدیسنا است


زرتشت آئینی توحیدی است یعنی در راس همه چیز یک خدا وجود دارد و جنگ خوبیب بدی در بستر انسانی هست نه دد بستری دیگر که مثلا بین فرشته ها با هم جنگ و مجادله مستقیم وجود داشته باشد
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4 
مذهب
مذهب

زرتشت ایرانی و محمد عرب از دید اندیشمندان جهان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA