ارسالها: 268
#11
Posted: 24 Aug 2014 17:25
mrmmamaly: mrmmamaly
سلاام خوش آمدی به تاپیک، دیدم اولین پستت اینجاست یه خوش آمد دیگه برای ورود به لوتی
امیدوارم استفاده ی مفیدی داشته باشی و باعث دوستی و محبت بیشتر در لوتی بشی
mrmmamaly: اگر مسلامانیم پس چرا عذاب وجدان داری مگر نه اینکه مسلمین هر کاری که میکنند درست است
مرسی از سوال فکر شده ی شما که باعث فکر کردن مخاطب می شود. چرا ادعای ما با عذاب وجدان ما هماهنگی ندارد؟ خودتم جواب دادی ما بلدیم حرف بزنیم و وقت عمل، به قول خودمون مجبوریم مجبور!، یعنی الکی اشتباهاتمان را گردن دیگران می اندازیم
mrmmamaly: شاید جالب باشه بدونید که بهترین روش برای توجیه کارهای اشتباهمان مسلمان جلوه دادنمان باشد
دقت خوبیه. پیش کشیدن ریاکارانه ی افکار برای پوشاندن عمل. امیدوارم بتونیم عمل کنیم
mrmmamaly: تو بازار رو جنس ماله میکشیم میگیم این حقمونه
مرسی
mrmmamaly: ناموس طرف از جلون رد میشه چون فقر فرهنگی نداریم هزارتا فکر میکنم بهش
همان قضاوت نابجای مشهور
mrmmamaly: همه تجربه س..س غیر اخلاقی (با نامحرم) انجام میدن ولی در کنارش نماز می خونن تا عذاب وجدان نداشته باشند
دقت خوب و عمیقی است ولی یادمان باشد در حوزه ی فردی!!. در مورد شخص خاصی قضاوت نکنیم. خیلی خوبه که نماز آدمو سبک کنه ولی به شرطی که نماز وسیله ی توجیه زشتی نباشه. بعلاوه اینکه نماز اگر نماز باشه باید مانع بدیها بشه نه توجیه بدی
خوشحالم که فرصتی شد تا مسلمان، مسلمان را نقد کند و به جای اینکه به جان هم بیافتیم و کینه ورزی کنیم عملا در جهت اصلاح حرکت کنیم
خدا کند مهربانی رسمی شود که از قلبهای پاک میجوشد نه آنکه فریب و دروغی باشد که بر زبانها جاری می شود
------------------
ویرایش شده توسط: alirezadust
ارسالها: 24568
#13
Posted: 24 Aug 2014 18:05
anything: به عنوان مثال همین افرادی که در قرآن و دین خبره هستند و خیلی ها هم به جهت مومن بودن اونها قبولشون دارن وقتی درِ خونه ای میرن برای کاری ، وقتی خانوم در رو باز میکنه اونها پشتشون رو میکنند و صحبت می کنند و حالا اگه نگیم تا این حد نه ! ولی نیمه می ایستند و صحبت می کنند. حالا من اینو میخوام بدونم آیا اگه کسی بخواد با شما صحبت کنه و پشتش رو بکنه شما ناراحت که میشین هیچ ، چه بسا فرد رو بی ادب هم تلقی نمی کنید!!!؟
بیشتر این افراد ریا کار و متظاهر هستند ، شناگران ماهری هستند که آب نمی بینند . یا می خوان خودشون رو مسلمون جلوه بدن ، یا در اداره می خوان شخصیت مطلوب و قانونمند و منضبطی از خودشون ارائه بدن که بعدا" با حراست به مشکل برخورد نکنند . یک آدم مومن و معتقد اگر بخاطر اعتقاداتش به صورت یک خانم نامحرم نگاه نکنه حداقل باید انقدر شعور و ادب داشته باشه که یه عذرخواهی ساده کنه که مثلا" چرا پشتش رو کرده و داره حرف می زنه و طرف متوجه قصورش در اسائه ادب بشه بدلیل عذر مذهبی ،
اگر مسلمانی ، با خلق و خوی محمدی یه عذر خواهی ساده رو دریغ نکن .... پس چرا بی تفاوتی در قبال مسائل تربیتی و اخلاقی ؟ مگر نه اینکه به مودب بودن و حسن خلق داشتن در اسلام این قدر تأکید شده .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 268
#14
Posted: 24 Aug 2014 18:50
anything: سلام، وقتتون بخیر
سلام. ممنون امیدوارم خوب باشید و بمونید
anything: اگر مسلمانی پس چرا فقط وفات و نوحه و مرثیه ارج گذاشته میشه ؟مگر نه اینکه در قرآن به شاد بودن هم سفارش شده؟
اتفاقا خودمم قصد داشتم مطلبی درباره ی شادی ارائه کنم ولی چون طولانی می شود بهتره اول بگم کجاها عمل نمی کنیم که باعث غم می شود.
anything: پستهای ابتدایی تون رو خوندم و در ابتدای به امر این به ذهنم رسید که واقعا خودتون چقدر به چیزهایی که نوشتید معتقدید؟
اگر منظورتون اعتقاد است عرض کنم ۱۰۰٪ اعتقاد دارم. اگر منظورتون عمل است من ادعایی ندارم و موضوع هم مسلمانیه من نیست. انشاالله بتونم عمل کنم
anything: من ی سوال از شما میپرسم ، در حال حاضر شما در این جامعه ای که داریم زندگی میکنیم ، در هر زمینه ای که تصور کنید چند درصد از این قرآن ، دین و شریعت درش میبینید ؟
راستش خیلی کم. یه جاهای هیچی و راستش یه جاهای نقطه ی مقابل می بینم.اسلام و هر قانونی اگر نصفه نیمه ارائه بشه ممکنه نتیجه ی عکس بگیریم. متاسفانه ما اکثرا فقط حرف می زنیم وقت عمل که میرسه جا می زنیم بعلاوه اینکه یه جاهایی اصلا نمی دونیم حقیقت چی هست
anything: وقتی قرآن و بالطبعش دین و قانون اومده ی سری از رفتارها رو سفارش کرده در صورتی که الان اون رفتارها خوشرویی رو که زیر سوال میبره هیچ ، حتی به نوعی به بی ادبی و بی نزاکتی هم تعبیر میشه ، این تناقض نیست ؟
به عنوان مثال همین افرادی که در قرآن و دین خبره هستند و خیلی ها هم به جهت مومن بودن اونها قبولشون دارن وقتی درِ خونه ای میرن برای کاری ، وقتی خانوم در رو باز میکنه اونها پشتشون رو میکنند و صحبت می کنند و حالا اگه نگیم تا این حد نه ! ولی نیمه می ایستند و صحبت می کنند. حالا من اینو میخوام بدونم آیا اگه کسی بخواد با شما صحبت کنه و پشتش رو بکنه شما ناراحت که میشین هیچ ، چه بسا فرد رو بی ادب هم تلقی نمی کنید!!!؟
یا به عنوان مثال منه خانوم وقتی میرم در ادره ای مسول پشت میز نشسته، وقتی من صحبت میکنم سرش تو برگه های روی میزشه ، و من اصلا نمیتونم بفهمم آیا داره گوش میده یا خیر! تازه این رفتار مورد پسند هم جنس هاش هم قرار میگیره،در صورتیکه باز وقتی صحبتهای من تموم میشه میبینیم یه جاهایی رو که از قضا توضبح هم دادیم باز میپرسه ازمون !!!
یه چیزایی متناسب با آداب و فرهنگ جامعه است. البته بعضی ها از این تناسب سوء استفاده می کنند و هر چیزیو توجیه می کنند. ولی برای مثال هستن خانومهایی که می گن اینطوری بهتره. بعضی چیزها زمان می بره تا حل بشه همون آقا شاید اگر بداند شما ناراحت میشی سرش رو بالا بیاره ولی فرهنگها متفاوته. گوش ندادنشم که قطعا غلطه.
در مورد تناقض باید بگم دین اسلام خیلی گسترده است و بدبختی ما نبود کارشناسانی است که واقعا کارشناس باشند و در ثانی بتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند.
anything: در صورتیکه بنده ی نوعی توی خونه اگه موقع صحبت کردنِ همسرم سرم تو کاغذو کتاب و این حرفها باشه شدیدا مورد خشم واقع میشم که در پی اون ،قرآن گفته با همسرتان خوش برخورد باشیدو این حرفا رو میشنویم
اول از همه همسرت خیلی دوستت داره و وقتی به صورتش نگاه نمی کنی عصبانی میشه چون محبت بیشتری ازت می خواد. البته به جای عصبانی شدن باید راهی عاقلانه پیدا کنه. به نظر من رویش نمی شود بگه دوستت دارم به محبتت بیشتر نیاز دارم! به من کم محلی نکن به جاش عصبانی میشه. چرا؟ باز همین عادتهای غلط که ما سعی داریم درستش کنیم. برات آیه حدیث می خونه که بگه من به محبتت نیاز دارم. یه مقدارم شاید حق داره که به زبان نمیاره چون دوست داره بدون اینکه ازت بخواد بهش محبت کنی! ازش دریغ نکن. کلا جامعه ما روش نمیشه محبت بخواد بسکه از این محبت و جایگاه و ارزشش دور افتادیم. این موضوع نوعا در خانواده کاملا متفاوت از محیط بیرونه و امیدوارم رابطتون هر روز بهتر بشه
anything: برای همه افراد چیزهایی که گفتم ملموس بوده و هست . پس خوشرویی در کجای قرآن سفارش شده که کسی نمیبینه ؟
من می خواستم از قرآنم بگم ولی همین پستهامم طولانیه و موضوع هم خیلی زیاده. آیه ۱۵۹ احزاب : به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو وسختدل بودی مردم از دور تو متفرق می شدند. پس از آنان در گذر و برای آنان طلب آمرزش کن و در کار با آنها مشورت نما لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد. تو قرآن پیامبر با اخلاق عظیم معرفی شده(قلم آیه ۴) می تونستم برای اخلاق پیامبر ص چندین مصداق بیارم و اینکه در قرآن پیامبر اسوه ی نیکو معرفی شده ولی طولانی میشد روایات ملموس تر بود
موضوع همینه که ما عمل نمی کنیم
قرآن به اندازه ی سوره هاش بسم الله الرحمن الرحیم دارد و ما می گوییم خوش خلقی کجای قرآن است؟! اهمیت مهربانی از این بیشتر؟
خدا کند مهربانی رسمی شود که از قلبهای پاک میجوشد نه آنکه فریب و دروغی باشد که بر زبانها جاری می شود
------------------
ویرایش شده توسط: alirezadust
ارسالها: 268
#15
Posted: 24 Aug 2014 20:26
اگر مسلمانی پس چرا تحقیر و سرزنش دیگران؟ مگر نه اینکه امیر المومنین (ع) فرمودند: کسی که به چیزی سرزنش کند به آن مبتلا می شود
مسئولیت اجتماعی و بی تفاوت نبودن به معضلات جامعه و انسانها، و در جهت رفع مشکلات جامعه حرکت کردن، از جمله واجبات بزرگ دین اسلام است. وکسانی که شادی و غم دیگران برایشان کم اهمیت است از اسلام بسی دورند. ولی این بی تفاوت نبودن و اقدام در جهت شادی های پایدار و زدودن غم دیگران چگونه است؟ آیا ما اجازه ی سرزنش داریم؟ آیا ما می توانیم از بالا به کسی نگاه کنیم و متکبرانه کسی را تحقیر کنیم؟ روایت بالا از امیر المؤمنین (ع) تکلیف مسلمانان را بیان کرده است! شاید، شاید حرف خدا در اینجا این باشد که بگوید: <بنده ی من، تو را چه شده است که فکر می کنی از او برتری و می توانی بر او تکبر کنی؟ می خواهی بدانی تو از کسی که او را سرزنش کردی برتر نیستی؟> مگر تو عالم به غیبی که جای خدا قضاوت بر باطن افراد می کنی و از بالا به آنها نگاه می کنی و به خود اجازه می دهی بندگان خدا را سرزنش کنی!؟ اینجا معلوم می شود منظور اسلام چیست که می گوید <صراط از مویی نازکتر است>. یک قدم به آن طرف می شود کوتاهی در مسئولیت اجتماعی و یک قدم به این طرف می شود گناه بزرگ سرزنش و تکبر بر دیگران. عده ای خیال می کنند امر به معروف و نهی از منکر یعنی گرفتن آزادی های دیگران، فکر می کنند یعنی آزار و اذیت دیگران، فکر می کنند یعنی با اعصاب دیگران بازی کردن. عده ای که منطقی به غیر از زور و ناسزا ندارند از جهل مردم سوء استفاده کرده و دیگران را تشویق به تحقیر و سرزنش دیگران می کنند. امر به معروف و نهی از منکر یعنی دعوت به آرامش، یعنی ایجاد امنیت و آزادی تا انسانها بتوانند در مسیری درست به شادی های بزرگ و پایدار برسند. روایات و اخبار بسیاری در رابطه با تحریم تحقیر و سرزنش دیگران از ائمه آمده است که گاهی انشا و بیانات مختلفی دارد.
مثل اینکه
امام صادق (ع)فرمود: رسول خدا(ص) فرموده است هر که کار زشتی را فاش کند(بنظرم منظور اشتباهاتی است که پنهان است و ما خودسرانه فاش می کنیم)چون کسی است که آن را آغاز کرده و هر که مسلمانی را سرزنش کند، نمیرد تا آن را مرتکب شود.
امام صادق (ع) فرمود: کسی که مؤمنی را سرزنش کند نمیرد تا آن را مرتکب شود(ما قاضی ایمان دیگران نیستیم)
و البته این روایات در کنار دیگر اخبار معنا می شود مثل اینکه خدا برای هر کسی در حد خودش حکم می کند. و توبه اگر با بازگرداندن حق دیگران به خودشان همراه باشد پذیرفتنی است.
من عده ای را دیده ام که به خیال خودشان از ارزشها دفاع می کنند و به این سایت و آن سایت می روند و تا مطلبی به دیدشان ناروا می آید به اسم حفظ هنجارهای درست و دین شروع می کنند به هتاکی کردن. گیرم ارزشها در حال له شدن باشند، آیا خون را با خون می شویند؟ آیا می شود آزادی را از مردم سلب کرد؟ خیال می کنید ارزشها با جو سازی و ناسزا گفتن حفظ می شوند؟
آقا و خانم هتاک که همه را جمع می بندی و به ناسزا و سرزنش و تحقیر دیگران مشغولی! به نظر می رسد هنوز جوهر قلمت خشک نشده، که وعده ی خدا درباره ی تو جاری شد و آلوده به گناهی شدی که دیگران را به آن سرزنش کردی و تو با زور و تحقیر دیگران، باعث راندن مردم از دین خدا و له شدن هنجارهای زیبا شدی
آری ترس از خدا در هنگامی که ما به حریم دیگران لطمه می زنیم کاملا جا دارد ولی طبق روایت بالا اگر از خدا می ترسی پس دست از سرزنش دیگران بردار و اگر می توانی و اگر علمت می رسد با رعایت احترام و آزادی در جهت لذتهای پایدار، دیگران را کمک کن نمی توانی نه مردم را گمراه کن نه خود را آلوده کن. خدا کند ما از آن عده ای باشیم که خدا از آنها انتظار دارد ذره ای بر هیچ کسی تکبر نکنیم و زبان به سرزنش هیچ کسی باز نکنیم. البته یادآوری می کنم گاهی بیان تند است ولی محبت و خیر خواهی برای همه آشکار است. وتا هر جایی و هر کسی اندکی تند شد، فورا نگوییم تکبر دارد. گاهی شدت محبت به کسی باعث برخورد تند می شود که امیدوارم گوینده بتواند محبت و مسئولیت خود را ثابت کند.
از دلالیل این مقاوتها و هتاکی ها و محدودیت های اجباری این است که
عده ای خیال می کنند که اگر ما یک بدی و اشتباهی را در دست کسی دیدیم باید فورا دچار آن بدی شویم. آخر این ذهنیت از کجا آمده است؟ آیا ما باید تا این حد سست باشیم؟ و راهی برای حفظ پاکی و ارزش به غیر محدودیت نیست؟
امام صادق (ع) فرمود: آن که با کسی جز بی عیب دوستی نورزد، دوستانش اندک شوند و آن که از دوستش جز ایثارش را نپسندد، ناخشنودیش دوام یابد و آن که بر هر گناه سرزنش کند، سرزنشش فراوان گردد.
بارها برای ما گفته اند از دوستی با افرادی که در کنار ویژگی های خوب ، صفات بدی نیز دارند دوری کنید. واگر دوستی داشته باشید که مشکلی داشته باشد مشکلش به شما منتقل می شود. آیا یکبار اینچنین روایاتی مثل روایات پیش را گفتند!!؟؟ آخر چرا؟! چرا ما وقتی دین را نمی فهمیم به جای سعی در فهم دین به سلیقه ی خودمان تغییرش می دهیم؟ چرا عده ای که از درک محبت و اهمیت محبت در جامعه در راستای بهشتی شدن انسانها، عاجز بودند به خود اجازه دادند محبت را در دین کم رنگ کنند و حتی گاهی بزدایند؟ من نمی خواهم از آن طرف بام بیافتم! من نمی خواهم اثر دوستی های بد را انکار کنم!! من نمی خواهم انکار کنم که ما آنقدر ضعیف شده ایم که به کوچکترین بادی می لرزیم!!!
من می گویم ما چرا همیشه از باب ضعف وارد می شویم و چرا همیشه برای در امان بودن فرار می کنیم؟!؟!پس سهم محکم بودن چه می شود؟! پس سهم قدر خوبی های خود را دانستن کجاست!؟
دوستی و محبت را نمی توان حذف کرد ولی می توانیم یاد بگیریم که قدر خوبی های خودمان را بدانیم.البته که وقتی اینقدر ضعیفیم در خطر هستیم. چرا ما تقوا را از معنای نگهداری به معنای پرهیزکاری تغییر داده ایم؟ تقوا به معنی نگهداری، ملکه ایست که از تحصیل خوبی ها و البته ترک بدی بدست می آید. ولی چرا ما فقط بر ترک و پرهیز تکیه کرده ایم؟ اسلام دین ترسیدن و لرزیدن و فرار کردن نیست که ما همیشه همه ی مشکلات را می خواهیم با محدودیت حل کنیم. آنان که خودشان به خودشان شک دارند خیال می کنند همه باید همینگونه باشند
از دلایل دیگر این برخوردها گاهی دلسوزی های جاهلانه است
دوست و برادر و خواهرم احساس شما محترم است ولی امام صادق (ع) فرمود: بر تو باد به تقوای خدا و ورع و کوشش و راستی گفتار و اداء امانت و حسن خلق و نیکی با همسایه. ومردم را با غیر زبان به مذهب خود دعوت کنید...........
و روایات بسیاری که می گویند با عملتان و غیر زبان به راه راست هدایت کنید. ما باید سعی کنیم خوب باشیم تا خوبی نمایان باشد و باور داشته باشیم که دیگران اگر آزاد باشند و ببینند، قدرت درک زیبایی ها را دارند.
البته این به معنای رها کردن زبان نیست ولی وقتی ما خودمان به تحقیر و ناسزا و هزار جور کوتاهی در زندگیمان گرفتاریم چگونه می توانیم راهنما باشیم؟
امام سجاد (ع) فرمود: آخرین وصیتی که خضر(ع) به موسی (ع) کرد این بود ای موسی کسی را به خاطر گناه نکوهش مکن، و بدان محبوبترین در نزد خداوند سه چیز هستند. نخست میانه روی در حال توانگری و عفو گذشت در حال توانایی و قدرت، و محبت(یا نرمی و مدارا) به بندگان خدا، هر کس در دنیا با بندگان خداوند محبت کند خداوند روز قیامت با او محبت می کند، و سرآمد حکمتها ترس از خدا می باشد
میانه روی در حال توانگری فقط توان مالی نیست و نکته های بسیاری دارد که چون چندان مورد بحث فعلی نیست و برای حفظ اختصار از آن می گذریم. مگر خضر (ع) در قرآن معلم پیامبر خدا، موسی (ع) نیست؟ مگر این روایت تایید و تاکید امام سجاد (ع) بر این فرمایش نیست؟ سهم ما مسلمانان از محبوبترین چیزها در نزد خداوند که عفو و گذشت است چیست؟ آیا سهم ما اعدام پشت اعدام است؟ در جامعه ای که نمی توان مقصر را پیدا کرد و همه ی ما به نوعی مقصر هستیم آیا سهم ما از این بخشش که برترین اعمال نزد خدواند است این اعدامهاست؟ دقت کنید که روایت وقتی را نمی گوید که مقصر معلوم نیست بلکه می گوید عفو و گذشت در حال توانایی و قدرت. زمانی را می گوید که ما می توانیم نبخشیم پس تکلیف شرایط فعلی در جامعه ی ما چیست!؟ سهم ما از این محبت یا نرمی و مدارا به بندگان خدا چیست؟ نامردی پشت نامردی؟ بی مسئولیتی پس از بی مسئولیتی؟ دروغ و دروغ؟ خیانت؟ مگر خضر در آخرین وصیتشان به موسی نمی فرمایند کسی را به خاطر گناهی سرزنش نکن؟ پس چرا؟.... مگر تایید و تاکید امام سجاد (ع) نیست؟ پس چرا؟.....
همه اینها را رد کرده ایم ورسیدیم به ترس از خدا. ترس از چه؟ بر فرض که بنظرت مطمئنی او خطاکار است آیا نکوهش دیگران ترس از خدا ندارد؟ آیا نمی ترسی که اگر گذشت نکنی خدا هم از تو نگذرد؟
دهها و صدها روایت حول محور محبت است که جهت اختصار نیاوردم
امیدوارم همه ما محبت کردن و راه و رسمش را یاد بگیریم و در نهایت احترام و آزادی به هم کمک کنیم تا جامعه ای همیشه شاد و محبت آمیز داشته باشیم تا خدا هم در دنیا و هم در آخرت با ما مهربان باشد
1)غرر احکم و درر الکلم. ص 583 2)المحاسن ج 1. ص 104 3)کافی .ج 4 ص 81
4)الدره الباهره من الاصداف طاهره باترجمه. ترجمه فارسی ص31 5)اصول کافی. ترجمه مصطفوی.ج 3 . ص123
6) ترجمه کتاب ایمان و کفر بحارالانوار ج 64 .ص 665
خدا کند مهربانی رسمی شود که از قلبهای پاک میجوشد نه آنکه فریب و دروغی باشد که بر زبانها جاری می شود
------------------
ارسالها: 6368
#16
Posted: 24 Aug 2014 20:30
alirezadust: سلام. ممنون امیدوارم خوب باشید و بمونید
ممنون ، و همچنین شما
alirezadust: بهتره اول بگم کجاها عمل نمی کنیم که باعث غم می شود.
منتظر خواهم بود !
ممنون.
alirezadust: اگر منظورتون عمل است من ادعایی ندارم و موضوع هم مسلمانیه من نیست. انشاالله بتونم عمل کنم
در پایان عرایضم هم اشاره کردم که هدفم زیر سوال بردن کسی نیست ...
انشاا... که میتونید
alirezadust: م.اسلام و هر قانونی اگر نصفه نیمه ارائه بشه ممکنه نتیجه ی عکس بگیریم متاسفانه ما اکثرا فقط حرف می زنیم
پس قبول دارید که اسلام هم کامل ارائه نشده (پی در نتیجه کامل نیست !) و در این مورد هم فقط حرف زده شده !
alirezadust: ولی برای مثال هستن خانومهایی که می گن اینطوری بهتره.
باز هم قصدم توهین نیست اما بی شک اینها هم جز دسته ی متظاهرین هستند وگرنه هیچ آدم عاقلی چنین چیزی رو تایید نمیکنه و مورد پذیرش هیچ عقل سلیمی نیست .
alirezadust: در مورد تناقض باید بگم دین اسلام خیلی گسترده است و بدبختی ما نبود کارشناسانی است که واقعا کارشناس باشند و در ثانی بتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند.
در صورتی که بیش از نمی دونم واقعا چند نفر مرجع تقلید داریم که ادعایِ دانایِ دین بودن دارن !!!
و به غیر از اینه که اگه قرار بوده کسی تحصیلات یا پٰوهشهایی داشته باشه در این زمینه که بشه بهش گفت کارشناس باید زیر نظر همین افراد یا افرادی مشابه دوره دیده باشه ؟!
alirezadust: همسرت
همسری در کار نیست فقط نوعاْ عنوان کردم اما دیده ها و شنیده ها زیاد بوده در مورد این قضیه به همین شکلی که بیان کردم .
alirezadust: ؟ باز همین عادتهای غلط که ما سعی داریم درستش کنیم.
باز هم بر میگرده به همین اسلام که با تبعیضاتش خیلی چیزها رو به غلط به اذهان تحمیل کرده .
alirezadust: کلا جامعه ما روش نمیشه محبت بخواد بسکه از این محبت و جایگاه و ارزشش دور افتادیم. این موضوع نوعا در خانواده کاملا متفاوت از محیط بیرونه
چون علیرغم سفارش قرآن ! اسلام همه ی مسایل در مورد علاقه رو محدود کرده به محیط خانواده ها که در محیط خانواده ها هم امروزه انقدر گرفتاری هست و میبینم که حکایت گرسنگی نکشیده تا عاشقی یادش بره رو غالب میکنه !!!
به عنوان مثال وقتی میاد برای بچه سم ممیز قرار میده ، این بعنی محدودیت و تبعاتش میشه باد نگرفتن محبت از خانواده . چون به محضی که والدین حس میکنند فرزندشون کمی فهم و درک پیدا کرده دیگه بطور وسیع از بودن در کنار هم اجتناب میکنند در نتیجه اون فرزند همیشه دوری خواهد دید و این ملکه ی دهنش خواهد بود در صورتیکه به واع اینطور نیست و اگه خودش یخواد خلاف این عمل کنه حی تابو شکنی بهش القا میشه .
هرچند منکر این نمیشم که واقعا جامغه در حال تغییره و دیگه بحث در مورد این مسایل اهمیتی نداره ، چون نه من ، نه شما بلکه قریب به اتفاق افراد متوجه شدن نیار به بازبینی دوباره این قوانین و شریعت هست ، و چون خودشون دستشون بسته است و اجازه هم بهشون داده نمیشه هر کس از خونواده اش داره سزوع میکنه که بعضا هم چیزی کاملا مخالف اون چیزی که باید باشه و منطقی هست می بینم.
alirezadust: به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو وسختدل بودی مردم از دور تو متفرق می شدند.
عرض کردم تفسیر قرآن امروزی نیاز به بازنگری داره به این علت که مرحمت خدا به بنده هاش گویا کم شده ، چون با خیلی هامون نمیشه حرف زد و این همه جهانمون هست که هر جا نگاه میکنی جنگِ!!!
در هر صورت خوب که به دور برمون نگاه کنیم چیزهایی میبینیم که واقعا این تناقض رو روز به روز بیشتر نشونمون میده و درسته که به انسان اختیار داده شده در انتخابهاش اما بعضاْ این در ذهن تداعی میشه که تصور پیش آمدن اتفاقاتی داده نمیشده که براش آیه ای چیزی نازل بشه تا به این شکل پیش نره اتفاقات .
بازهم عرض میکنم قصدم توهین به هیچکس نیست و فقط در حد نظر شخصی بنده بوده .
شب خوش.
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#17
Posted: 24 Aug 2014 20:38
سلام اندیشمند عزیز ، شب بخیر
خسته نباشی خانومی
andishmand: رو مسلمون جلوه بدن
اگر مسلمانی پس چرا تظـاهر ؟ مگر نه اینکه تظـاهر نکوهیده است؟!
andishmand: حراست
چرا همیشه باید حراست بیشتر از دین و مدهب روی رفتارامون غالب باشه ؟
andishmand: چرا پشتش رو کرده و داره حرف می زنه و طرف متوجه قصورش در اسائه ادب بشه بدلیل عذر مذهبی ،
اندیشمند عزیزم عذر مذهبی ی توجبه به اعتقاد من .
و اینکه انقدر این مسایل رو بزرگ کردن که فقط حرص ایجاد شده .
و بالطبعش نمیشه دوتا جنس بدون مشکل و ایجاد مسایل خاص باهم در ارتباط باشن و اگه خوب دقت کنیم فقط در جاهایی که اسلام و قران و دین و ایمون هست بیشتر پیش میاد ...
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 24568
#18
Posted: 24 Aug 2014 20:58
anything: خسته نباشی خانومی
ممنون عزیزم
anything: اگر مسلمانی پس چرا تظـاهر ؟ مگر نه اینکه تظـاهر نکوهیده است؟!
با گفته هاتون صددرصد موافقم
anything: چرا همیشه باید حراست بیشتر از دین و مدهب روی رفتارامون غالب باشه ؟
برای اینکه آنقدر که از حراست می ترسیم ، که موقعیت کاری و شغلی ما رو تهدید می کنه از خدا و عقوبت اعمالمون نمی ترسیم که اون هم اون دنیامون رو تهدید میکنه . ( البته منظورم اشخاصی هست که خودشون رو مسلمون می دونن ولی حضور قلب و صفای باطن ندارن .)
anything: اندیشمند عزیزم عذر مذهبی ی توجبه به اعتقاد من .
حتی اگر توجیه هم باشه از بی تفاوتی بنظر من بهتر هست . اگر کسی به خاطر اون مسائل بالا یه عذرخواهی ساده بکنه چه بسا دید و نظر نسبت به اون شخص عوض شه . و عذر شرعی رو بپذیره .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand