ارسالها: 101
#1
Posted: 19 Nov 2010 04:28
mikhorameta66: ناموس چیست؟
چگونه تبدیل به یک بی ناموس شدم!
نقل از : وبلاگ نسوان مطلقه معلقه
هجده ساله بودم که مفهوم ناموس را بطور اتفاقی توی میدان ونک کشف کردم.مردم جمع شده بودند و نگاه می کردند.مرد تنومندی فریاد می زد و فحش می داد و زنی را که ناموسش بود روی زمین می کشید. روسری زن پس رفته بود و مرد انبوه موههای سیاه بلند زن را همچون کمندی دور مچ دست خود پیچیده بود تا فرار نکند و با نهایت قدرتش توی صورت زن می زد. زن زیبا بود ، خیلی زیاد زیبا بود ، با اینکه صورتش از ضرب کشیده های محکمی که مرد به آن می نواخت به رنگ خون در آمده بود م یک جور زیبایی وحشی و هوسناک در چهره اش برق می زد . مرد نعره می زد و رو به رهگذر ها فریاد می زد ناموسش را دیده که از ماشین غریبه ای پیاده شده است و مردم با همدردی سر تکان می دادند. زن گیج بود و چشمهایش از ترس و ناباوری به دور دست خیره مانده بود . من نایستادم. از آدمهایی که این جور موقع ها می ایستند تا شب برای زن و بچه شان چیزی تعریف کنند عقم می گیرد. من رد شدم اما پاههایم می لرزید وتا مدتها صدای سیلی هایی که بر صورت آن زن نواخته شد مثل کابوس مرا دنبال می کرد.
***
دومین باری که مفهوم ناموس را فهمیدم خودم آن زنی بودم که برای ناموس مردی به زمین افتاد. تازه جدا شده بودم و به خانه ی پدری ام پناه برده بودم . نه خیانتی در کار بود و نه هیچ. دختر خاله ام در بیمارستان بستری شده بود و کمی دیر تر از معمول به خانه بر می گشتم. دم در که ماشین را پارک کردم شوهر سابقم به سمت من آمد . انگار خیلی وقت بود که منتظر توی کوچه ایستاده بود دستهایش از عصبانیت می لرزید پرسید کجا بودی؟ احساس کردم که با خودش فکر کرده که پای مرد دیگری ( ناموس) در میان است. می توانستم توضیح بدم اما لزومی نداشت. او حتی دیگر شوهر من نبود. سوییچ را توی کیفم گذاشتم و تمام شهامتم را جمع کردم و برای اولین بار گفتم : راستش را بخوای دیگر به تو مربوط نیست! همسایه ها مهمانی شان تمام شده بود و دم در پر از آدم بود و من درست دم در خانه ی پدری ام بودم ، دلیلی نداشت بترسم. جمله ام تمام نشده بود که مچ دستم را گرفت و پیچاند و من روی زمین افتادم، دستبندم از دستم کنده شد و روی خاک و خل افتاد. انگار دیوانه شده باشد ، مرا روی زمین می کشید و به سمت ساختمان نیمه سازی که ته کوچه بود می برد.فریاد زدم و از مردم و از همسایه ها کمک می خواستم اما هیچ کس به روی خودش نیاورد. مرد مسنی هم قدم با ما تو کوچه قدم می زد ، التماس کنان کمک خواستم ولی مرد رویش را بر گرداند و به سرعت دور شد. آنها همسایه های ما بودند و آن منطقه یکی از بهترین منطقه های تهران بود. باورم نمی شد که هیچ کس به کمکم نخواهد آمد وتنها کسی که می تواند نجاتم دهد خودم هستم. نیرویم را جمع کردم و در یک فرصت مناسب با نهایت زورم توی بیضه هایش لگد زدم. از درد خم شد و دستم را رها کرد و من تا خانه دویدم.روپوشم پاره شده بود و پایم زخم شده بود همسایه ها دم در ایستاده بودند و مرا نگاه می کردند هیچ کس هیچ چیز نگفت.بعد ها فهمیدم که مردم در امور ناموسی دخالت نمی کنند. بعد ها فهمیدم که چقدر از این مردم متنفرم. بعد ها فهمیدم که وقتی هجده سالم بود نباید از کنار آن زن با بی تفاوتی عبور می کردم و از خودم هم متنفر شدم.
***
آخرین باری که معنی ناموس را فهمیدم پنجشنبه 13 آبان سال 89 بود.باز هم پای ناموس در میان بود ولی این بار زنی کتک نخورد، این بار جوانی بر روی آسفالت در برابر چشم همان مردم جان داد. همان مردمی که در مسایل ناموسی دخالت نمی کنند و ته دلشان این را جزو فضایل خود می دانند. همان مردمی که معنی ناموس را خیلی بهتر از من می دانند و می پذیرند که بخاطرش جانی فدا شود. همان مردمی که شب تخمه می شکنند و داستان را برای هم تعریف می کنند و می خندند. همان مردمی که من از آنها متنفرم.راستی من از کلمه ی ناموس هم متنفرم
مردم سرشون نمیخواره یا ضرب المثل سری كه درد نمیكنه رو دستمال نمیبندن برای مثال خودم رو میگم یك كارگر از پشت بوم یك خونه افتاده بود من با ماشین رد میشدم بلندش كردم بردم بیمارستان بردنش همانا و گیر افتادن همانا فكر كردن من با كارگر تصادف كردم تازه یارو از حال رفته بود گفتن تا زمانی كه به هوش نیومده نمی تونم برم منم كلی كار داشتم تازه یارو كه به هوش اومد ماجرا رو گفتم گفت من بیمه ندارم اگه میشه بگو تصادف كردیم كه یك دفعه اعصابم به هم ریخت و بغیه ماجرا ... بعدا كه فكر میكردم با خودم مگه یك كارگر تنها تو یك خونه در حال ساخت كار میكنه... پس كارگرای دیگه كجا بودن مگه یك كارگر كه یك جا كار میكنه بیمه نیست... در كل نباید ادم خوشو درگیر كنه درسته كار غیر انسانی حساب میشه و ادم باید حس مسولیت نسبت به هم نوعش داشته باشه ولی شرایط جامعه اینجوریه
«هیچ دینى بالاتر از حقیقت وجود ندارد»
ارسالها: 376
#2
Posted: 25 Dec 2010 17:53
mikhorameta66
خوب بود پس اینو گوش كن
توی گرمای سوزان و اهواز مرد عرب با پسرش قمه به دست و یك دختر عرب به زیر لگدشون روی زمین پسر قمه ره بلا برد و تا دسته توی پهلوی دختر فرو كرد صحنش از ذهنم پاك نمیشه به همین سادگی به عربی گفت......... این خواهر من با یه پسر خوابیده خونش مباحه هر كسی غیرت داره به جنازش تف بندازه!!! .....
پلیس بود و لی كاری نكرد یه زن ازش پرسید چرا كاری نمیكنی گفت : مسئله ناموسی عرباست به خودشون مربوطه ما دخالت كنیم برا خودمون بد میشه !!!
دوماه بعد همون پسر تو لشكر آباد اهواز به دختر همسایشون حمله میكنه و پردشو میزنه دعوا طایفه ای میشه دختره بختیاری بوده عربا میاد برای دفاه از پسره از یكی شون پرسیدم چرا دفاع میكنی ازش میگه خوب مرده تونسته پرده بزنه به كسی چه دختر برای همین كاراست
دوسال پیش تو كیان پارس یه مرد جوون با سه تا پسر عرب درگیر میشه كه چرا مزاحم زنش شدن تو یك چشم بهم زدن سه تا پسر عرب میشن 20 تا و یه چاقو تا دسته میره توی شكم مرد جوون و زنش رو به زور كشون كشون میبرن تو ماشین و حركت میكنن و این مردن ناموس پرست هیچ غلطی نمیكنن
دیگه اگر بیشتر تعریف كنم اشكم در میاد تو غصه چی رو میخوری ؟!
تو این مملكت كسی معنی ناموس رو نمی فهمه همه بی رگ شدن .
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
ارسالها: 395
#5
Posted: 11 Jun 2011 06:33
van_dizel: mikhorameta66
خوب بود پس اینو گوش كن
توی گرمای سوزان و اهواز مرد عرب با پسرش قمه به دست و یك دختر عرب به زیر لگدشون روی زمین پسر قمه ره بلا برد و تا دسته توی پهلوی دختر فرو كرد صحنش از ذهنم پاك نمیشه به همین سادگی به عربی گفت......... این خواهر من با یه پسر خوابیده خونش مباحه هر كسی غیرت داره به جنازش تف بندازه!!! .....
پلیس بود و لی كاری نكرد یه زن ازش پرسید چرا كاری نمیكنی گفت : مسئله ناموسی عرباست به خودشون مربوطه ما دخالت كنیم برا خودمون بد میشه !!!
دوماه بعد همون پسر تو لشكر آباد اهواز به دختر همسایشون حمله میكنه و پردشو میزنه دعوا طایفه ای میشه دختره بختیاری بوده عربا میاد برای دفاه از پسره از یكی شون پرسیدم چرا دفاع میكنی ازش میگه خوب مرده تونسته پرده بزنه به كسی چه دختر برای همین كاراست
دوسال پیش تو كیان پارس یه مرد جوون با سه تا پسر عرب درگیر میشه كه چرا مزاحم زنش شدن تو یك چشم بهم زدن سه تا پسر عرب میشن 20 تا و یه چاقو تا دسته میره توی شكم مرد جوون و زنش رو به زور كشون كشون میبرن تو ماشین و حركت میكنن و این مردن ناموس پرست هیچ غلطی نمیكنن
دیگه اگر بیشتر تعریف كنم اشكم در میاد تو غصه چی رو میخوری ؟!
تو این مملكت كسی معنی ناموس رو نمی فهمه همه بی رگ شدن .
ای وای داغون شدم.
چه مملکت بی حساب و بی صاحب و چه مردم . . .(هیچی نگم بهتره) داریم.
وقتی میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن.
پس
سکوت میکنم.
ارسالها: 2554
#6
Posted: 21 Jul 2012 19:54
dusteyab: ناموس یعنی گلی كه زیر چتر تو هست و تو مثل یك دیوار براش سایه انداختی مواظبی بادها خرابش نكنه این معنی ناموس
داستانو شندید كه میگن یك بچه داشت از بالای پشت بام حیاط رو نگاه میكرد مادرش بهش گفت برو عقب نیوفتی اونم رفت باز مادرش گفت برو اونم رفت اینقدر گفت و اونم رفت كه بچه از پشت ساختمون افتاد حالا باید گفت كه مادره نباید میگفت تا اون می افتاد یا كار مادره درست بود حقیقت اینه كه اگه یكبار یا دوبار میگفت اتفاقی نمیافتاد
الان هم درست نست كه ما بگیم چون افراط شده ناموس پر یا همه باغیرتها اشتباه میكنند هفتاد ملیون ادم با افكار و اعصاب مختلف بد داره خوبم داره ما هم باید سعی كنیم خوباشو یاد بگیریم بداشم یاد بگیریم تا استفاده نكنیم این بی قانونی مملكت بر نمیگرده به درست اجرا نشدنش در بعضی مواقع برمیگرده
ناموس مال هم مرد و هم زنه باید زنها هم این حق رو داشنه باشن اگه شوهرشون با یک زن دیگه رغت باباش رو در بیارن
ادم باید ادم باشه اگه نباشه میشه این حیونهتی بی ناموس ناموس فقظ زن و خواهر که تیست غیرت و مردی و ادب و معرفت هم ناموسه نباید نه خودت نه کسی به اونا تجاوز کنه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 132
#7
Posted: 24 Jul 2012 01:04
واقعا نمیدونم چی بگم!!!
بنظرم همه اینا از تفکرات دینی و مملکتی بی قانون نشأت میگیره
وقتی قانون مملکت ت... اسلامی و دین ، نسبت به این کارا سکوت میکنه وحتی این حرکت رو حق مرد میدونه و ازش دفاع میکنه دیگه چه انتظاری داری از مردم!؟
مردی که زنش رو با کس دیگه میبینه باید به مردی خودش شک کنه نه اینکه با کتک زدن زنش مردیشو ثابت کنه!
یا اون احمقی که با زود قضاوت کردن و شک کردن به زنش اونو تو جمع کتک بزنه!
تو مملکت اسلامی که قوانین اسلامیش مجازات همخوابی یه دختر با پسری را مرگ میدونه دیکه خیلی دور از انتظار نیس که پدر وبرادری از روی تعصبات کورکورانه به جون دخترشون بیوفتن و باچاقو تکه تکش کنن
تو اسلامی که مجازات همبستری یه زن با مرد دیگه رو سنگسار یا اعدام درحضور مردم بدونه آیا بازم مشکل از مردمه! یا باورها واعتقاداتشون!
به جای آنکه بیان علت رو جستجو کنن که برای چی این زن به شوهرش خیانت کرده آیا مرده تونسته زنشو ارضا کنه؟ آیا این کار در جواب خیانت همسرش بوده؟
چطور یه مردی که برای کارش هر دوماه یکبار یا چهار هفته یبار پیش زنش میاد انتظار داره زنش با کس دیکه نیازشو برطرف نکنه؟ چطور این زن حکم کارش سنگسار و مرگه ولی همون مرد اگه با زن دیگه بخوابه [حالا صیغه یا چیز دیگه] فوق فوقش طلاقه!؟ یااصلا نه چون مرده حق داشته تا چهارتا زنم حلاله!؟
...................
متاسفانه تو شهر منم از این اتفاقا میفته!
یه مردی فقط به خاطر اینکه به زنش شک میکنه سر زنشو با کارد آشپز خونه میبره بعدش میره خودشو به پلیس معرفی میکنه و میگه که بهم خیانت کرده بود!
........
یک برادر با داییش همکاری میکنن و به خاطر اینکه خواهرش با پسری همبستر شده بوده اونو به یه ساختمان درحال ساخت میبرن و سرشو با چاقو میبرن میزارن رو سینش و همون جا رهاش میکنن
.......
ببینید تعصبات و اعتقادات و حتی قوانین دینی با مردم چیکار میکنه؟؟؟
آیا واقعا از روی انسانیت مجازات دختری که با پسری همبستر میشه مرگه؟؟ اونم بخاطر تعصبات و نخوندن دوتا جمله عربی!
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
ارسالها: 332
#9
Posted: 6 Jul 2013 16:08
بعضیا به بهونه با ناموس بودن و غیرتی بودن خریت میکنند. آقا جون یه کم فکر کن. غیرتی بودن ولی تا اون حد که قانونی باشه... اقا مملکت قانون داره، چرا خودت رو به درد سر میندازی؟ طرف خواهرش ۳۰ سالشه، بدبخت مادر مرده یه دوست پسر داره در حد ۲ تا اس ام اس، داداشه قمه میکشه آییییی من ابروم رفت. بس کنید این جاهل بازیها رو، خودتون هم یه نگاهی کنید ببنید کی هستید بعد رگش بزنه بیرون.
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
تنهایی - loneliness
ارسالها: 2554
#10
Posted: 25 Aug 2013 06:57
pesarekhafn: به نظرم اینکه خواهر ادم بخواد با کسی باشه نه چن صد نفر و طرفم دوست داشته مشکلی نیست
و همسر ادم چه مرد چه زن، یعنی شریک ادم و همتای ادم که حق خیانت نداره از دیدمن
اما اگه کسی به خانوادت تجاوز کنه و .... اون وقت دیگه فرق می کنه
یا اینکه کسی به همسر شما گیر بده و... خیلی بده البته اگه ندونه مشکلی نیست اما وقتی میگی به طرف اون ادامه میده اونجا باید از قانون و زور استفاده کرد
ناموس یعنی مجموعه چیزهایی که برای ادم ارزشی فرا مادی و معنوی دارن
مثل خانواده مثل وطن که فارغ از دین و پول و هر چیز برات اهمیت داره مثلا ایران برای مسیحی و مسلمون یک اندازه ارزش داره
و کسی یک موی گربه ایران رو با عالم عوض نمیکنه
حتی اینهایی که از ایران میرن به کشورشون حساسن منتها چاره ندارن اگه نه ارزش ایران برای اونها هم زیاده
البته اسلحه ناموس نیست این افسرا دروغ میکن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"