ارسالها: 8911
#1
Posted: 2 Nov 2012 23:06
درود بر شما
تاپیکی با اسم اسلام و مجازات های اسلامی در تالار مذهب را میتقاضایم.در این تاپیک در مورد مواضعات زیر بحث میشه:
- اسلام: زناکاران باید زیر شکنجه بمیرند.
- حد محارب در قوانین جمهوری اسلامی.
- قانون مجازات اسلامی دربارهی همجنسگرایان مرد(لواط کار)
- چگونگی مجازات همجنسگرایان زن (مساحقه و حد آن)
- قصاص در قرآن
بسیار منمونم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#2
Posted: 3 Nov 2012 21:56
درود بر شما
دوستان دقت کنند این تاپیک شامل سه قسمت می باشد و هر کس که میخواد نظر بده حتما مشخص کنه که نظرش مربوط به کدوم قسمته.این سه بخش به این ترتیبه:
- از نظر اسلام زناکاران باید زیر شکنجه بمیرند.
- جنایتهای اسلامی بر علیه همجنسگرایان
- قصاص
و اما من هر کدوم از این سه بخش رو توضیح میدم
زناکاران باید زیر شکنجه بمیرند.
اخیرا بحثی درگرفته که سگنسار مجازات اسلامی نیست، زیرا در قرآن نیامده است.باید خطاب به گویندگان این سخن گفت:
اولا طبق گفتار خود شما فرقی بین روش محمد با قرآن نیست و این موضوع بر طبق روایت و مستندات روائی از سنتهای محمد ابن عبدالله در شکنجه دادن به قول خودش زناکار بود است.
ثانیا جمهوری اسلامی، اسلام را بهتر از من و شما میشناسد؛ من مستندات مجوز شکنجه دادن تا سرحد مرگ را در اینجا بیان مینمایم، اگر جمهوری اسلامی از بیان این مستندات خودداری مینماید، دلیلش تنها حفظ آبروی عقیدهاش میباشد:
وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا (نساء/15)
و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مىشوند چهار تن (مرد) از ميان خود بر آنان گواه گيريد پس اگر گواهی دادند آنان را در خانهها نگاه داريد تا بمیرند يا الله راهى براى آنان قرار دهد.
مجازات بالا تنها یکی از راههای مجازاتی است که اسلام مجوز آن را به حاکم اسلامی داده است، این مجازات پیشنهادی است از سوی الله.
هدف، کشتن آنان زیر شکنجه است، یعنی مرد و یا زن زناکار نباید یک دفعه بمیرند:
وَاللَّذَانَ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا (نساء/16)
و از ميان شما، آن دو تن را كه مرتكب زشتكارى (زنا) مىشوند آنها را آزار (شکنجه) دهید، پس اگر توبه كردند و درستكار شدند از آنان صرفنظر كنيد زيرا الله توبهپذير مهربان است.
یکی از بهترین راههای شکنجه تا سرحد مرگ همین سنگسار است، هر اندازه سنگی که به سوی زناکار پرت میشود کوچکتر باشد به تقوا نزدیکتر است؛ زیرا بیشتر شکنجه خواهد شد.
لازم نیست که قرآن بیان نماید آنان را رجم (سنگسار) کنید، مرگ زناکاران باید زیر شکنجه باشد، این شکنجه خواه سنگسار باشد خواه خفه شدن با طناب دار یا بالا کشیدن تدریجی
خب این بستگی به دید شما داره.شما زنا رو چجوری تعریف میکنین؟تعریف من از زنا اینه که یه مذکر و یه مونث با توافق با هم رابطه داشتن.نه مرد ناراضیه نه زن.هیچ زوری هم نیست.با این حال چرا محمد و قرآن چنین مجازات سنگینی برای زنا درنظر گرفته؟مگه دوطرف خودشون با رضایت هم این کارو نکردن؟پس به کسی چه مربوطه؟
جنایتهای اسلامی بر علیه همجنسگرایان
برخی از انسانها ساختار بدنیشان به گونهای است که به همجنس خویش تمایل دارند، در ابتدا تصور میشد این تمایل داشتن به همجنس، نوعی بیماری روانی است؛ آنان تصور میکردند که همجنسگراها با انتخاب خویش به این شیوه از زندگی دست میزنند؛ تا اینکه پس از تحقیقات زیاد مشخص گردید که ساختار ژنتیکی بدنی ایشان بسیار به هم شبیه است و با دگرجنسگرایان تفاوت زیادی دارد. پس از این تحقیقات بود که در سال 1973 اتحادیهی روانشناسی آمریکا این افراد را از لیست بیماران روانی خارج کرد و اعلام نمود که همجنسگرائی این افراد قبل از اینکه با کسی تماس جنسی داشته باشند، شکل گرفته است. همچنین در لیستی که سازمان بهداشت جهانی از بیماران روانی و غیر روانی اعلام نموده، نامی از همجنسگرائی دیده نمیشود. تحقیقات بعدی نشان داد که حتی کسانیکه کوشش نمودند دیگر همجنسگرا نباشند با شکست مواجه شدهاند.
اما ببینید که دین اسلام با این افراد چگونه برخورد مینماید؟! این دین از یک سو معتقد است، این الله است که انسانها را خلق نموده و بسوی تقدیری که مشخص کرده هدایت مینماید و از سوی دیگر، گروهی از همین مخلوقاتش را به گناهی که خود در آن هیچ نقشی ندارد و بنابه گفتهی اسلام خلقتشان دست الله است، به بدترین نحو ممکن مجازات مینماید.
احکام برخورد اسلام با همجنسگراها:
لواط به معنای وطی با جنس مذکر است، این واژه از عمل قوم لوط گرفته شده است.
مساحقه آن است که دو زن فرج خود را به هم بمالند.
لواط
اگر مردی که آزاد و بالغ است از روی اختیار اقرار کند که آلت خود را در پشت همجنس خویش داخل کرده است یا آنکه چهار مرد بر علیه او شهادت دهند که با چشم خود دیدهاند و یا حاکم به این موضوع علم پیدا کرد؛ آن مرد کشته میشود، خواه محصن(متأهل مسلمان) باشد، خواه نباشد. این کشتن با شمشیر یا سوزاندن و یا سنگسار کردن یا خراب کرده دیوار بر سر او یا پرتاب کردنش از مکان بلند صورت میگیرد و میتوان میان سوزانیدن با یکی از اسباب قتل جمع کرد.
2- حکم کسی که با او لواط شده نیز همچون حکم لواط کننده است، در صورتیکه بالغ، عاقل و مختار باشد.
اگر کار انجاده شده لواط نباشد(یعنی آلت خویش را در پشت او داخل نکرده باشد،) مانند مالیدن رانها به هم یا (قرار دادن آلت خود را) میان دو لامبه، حد آن صد ضربه شلاق است، خواه آزاد باشد خواه برده، خواهد مسلمان باشد و خواه کافر، خواه محصن باشد و یا غیر محصن و بنا بر قولی، اگر محصن باشد، سنگسار میگردد. و اگر این کار را دوبار تکرار نماید و حد بر او جاری گردد بار سوم کشته میشود و احوط ان است که در بار چهارم کشته شود.
مساحقه:
مساحقه با شهادت چهار مرد یا چهار بار اقرار ثابت میگردد و حد آن صد ضربه شلاق است، خواه آزاد باشد خواه کنیز، مسلمان باشد یا کافر، محصن(متأهل مسلمان) باشد یا غیر محصن و خواه فاعل باشد یا مفعول. اگر سه بار (آن کار را تکرار کنند و پس از هر دفعه) حد بخورند، در دفعهی چهارم کشته میشوند و اگر پیش از قیام بینه توبه کند، حد از او ساقط میشود، بر خلاف انجا که پس از قیام بینه توبه میکند و اگر پس از اقرار توبه نماید، امام مخیر میباشد.
دو زن بیگانه هرگاه برهنه زیر یه لحاف با هم جمع شوند، تعزیر میشوند؛ پس اگر دو بار این عمل را تکرار کنند و دو بار تعزیر شوند، در دفعهی سوم حد میخورند.
اگر مرد با همسر خود نزدیکی نماید و آنگاه آن زن با زن باکرهای مساحقه کند و زن باکره حامله شود، فرزند برای آن مرد خواهد بود و بر آنها حد جاری میشود و ضمنا مهرالمثل زن باکره که با او مساحقه کرده، لازم است.
نوشتهی بالا برگرفته از کتاب لمعه دمشقیه اثر شهید اول ، بزرگترین فقیه شیعه و کسی که نظراتش پایهی اصول قضاوت در ایران است.
خب جالبه این خدای والا مقام میاد تو وجود مخلوقاتش حس همجنسگرایی میذاره بعد میاد تو کتابش میگه همجنگراها رو فلان فلان بکنین... من میگم خب از نظر تو که کار بدیه چرا تو وجود آدما میذاری؟مگه با ما پدرکشتگی داری آخه؟
قصاص
اسلام دینی است که برای تمام عرصه های زندگی انسان برنامه دارد و در واقع دخالتهای این دین حد و اندازه ندارد مسلمان واقعی کسی است که به این دستورات باور و آنان را اجرا و تبلیغ نماید و در این راه هم صبور باشد و اگر چنین نکرد او زیانکار است:
وَالْعَصْرِ / إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ / إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
یکی از مهمترین دستورات اجرائی که اسلام به حکومت اسلامی نوشته است حکم قصاص است.
قرآن اقرار دارد که در تورات نوشته شده است؛ انسان صرفنظر از جنسش باید در مقابل انسان قصاص شود:
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (مائده 45)
و در [تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مىباشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصى دارند و هر كه از آن [قصاص]درگذرد پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكردهاند آنان خود ستمگرانند
اما ظاهرا این دستور تورات، با توجه به ضدیتی که محمدابن عبدالله با یهودیان داشت، نقض مینماید و اعلام مینماید که:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (بقره/178)
اي افرادي كه ايمان آوردهايد! حكم قصاص در مورد كشته شدگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسي از ناحيه برادر خود مورد عفو قرار گيرد (و حكم قصاص او تبديل به خونبها گردد) بايد از راه پسنديده پيروي كند و قاتل نيز به نيكي ديه را به ولي مقتول بپردازد اين تخفيف و رحمتي است از ناحيه پروردگار شما و كسي كه بعد از آن تجاوز كند عذاب دردناكي خواهد داشت.
طبق این آیه:
اولا؛ اسلام برده داری را به رسمیت میشمارد .
ثانیا؛ برای زنان، حقوقی کمتر از مردان در نظر میگیرد .
بر این اساس، هرکدام از موارد بعد، پائین تر از مورد پیش از خویش قرار دارد، یعنی اگر برده ای مرد آزاد را کشت، باید کشته شود. اما اگر مردی آزاد برده را کشت نباید کشته شود .زنان نیزهمینگونه.
در آخرین پله از این سلسله مراتب کنیزان قرار دارند که در برابر هر قتلی، کشته میشوند.
این احکام در صورتی معتبر است که مقتول کافر نباشد.
اما بلافاصله حرف خویش را اصلاح مینماید و بیان میکند کهای خردمندان! برای شما در قصاص زندگانی نهفته است و اجرای آن شما را به تقوا نزدیکتر مینماید
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره/178)
و اى خردمندان برای شما در (اجرای) قصاص زندگانى است باشد كه به تقوا گراييد.
کدام مسلمانی حاضر است، خود را از نعمت تقوا محروم نماید؟
چرا مادری مومن و معتقد را سرزنش مینمائید که خود را از تقوای الهی محروم نماید؟
مشکل در دین است نه در جای دیگر.
خب اینم از این.میشه یه نفر به من بگه چه تقوا و ثواب وبرکتی در قصاص وجود داره؟پس کجان مدعیان پر ادعا که نرعه میزنن اسلام پایش بر مهربونی و عطوفت بنا شده.آخه میدونین چیه؟تو همین ایرانش هر کی میخواد یکی رو قصاص کنه ازش میگذره.اون زنه رو یادتون نرفته که قصاصش ریختن اسید رو صورت پسره بود.اونو تا مرحله آخر کشوند ولی اسید رو نریخت آخه از آدمیت و مهربونی و عاطفه بویی برده بود.خودش عذاب میکشید نخواست که دیگری هم عذاب بکشه.حالا یکی بگه چه تقوایی تو قصاص هستش که مسلمونا باید برا اون تلاش کنن؟
نظر بدین
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 150
#4
Posted: 3 Nov 2012 22:32
paaaaaarmida: وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا (نساء/15)
و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مىشوند چهار تن (مرد) از ميان خود بر آنان گواه گيريد پس اگر گواهی دادند آنان را در خانهها نگاه داريد تا بمیرند يا الله راهى براى آنان قرار دهد.
شما دوباره آيه رو بخون نوشته براي اثبات زنا چهار شاهد بياريد و اگر چهار تا نشدند بر كسي كه تهمت زده حد ميزنند
اما آيات بعدي: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُوْلَـئِكَ يَتُوبُ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللّهُ عَلِيماً حَكِيماً
معني:محققا خدا توبه آنهائي را مى پذيرد كه عمل ناشايسته را از روي ناداني انجام دهند و پس از آن توبه كنند كه البته خدا آن ها را مي بخشد و خدا دانا به مصالح خلق آگاه است.
تن آدمیت شریفست به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بينی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدميت
ارسالها: 8911
#7
Posted: 4 Nov 2012 15:32
mereng: حتی اگه این کار شخصأ از طرف خدا هم آمده باشه،کثیف و کثیف و کثیف و کثیفه.البته من در این مورد که زمان پیامبر بوده یا نبوده اطلاعاتی ندارم.
توضیح دادم که امکان نداره این سنت قبل از ظهور اسلام بوده باشه.مطمئنا بعد از اسلام بوده
mereng: از نظر من اگر قراره مجازاتی باشه،فقط و فقط و فقط خدا حق داره مجازات کنه.نه شخص خاصی.
mereng: چرا که نه.چیزی که بد هست رو باید گفت بده.این دستورات چه حرف خدا و پیامبر باشه،چه حرف هرکس دیگه،بسیار بد و وحشیانه هست.البته بازم میگن در اینکه در قرآن هست یا نیست یا حرف پیامبر هست یا نیست اطلاعاتی ندارم.
من بازم میگم مستقیما سنگسار نگفته شده تو قرآن ولی ما همه ی احکام رو از قرآن به طور مستقیم نمیگیریمفک کنم تو اولین مسلمونی هستی که من تونستم تو یه مورد راضیش کنم که اسلام حداقل از این زاویه بده..
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 7673
#9
Posted: 4 Nov 2012 16:43
درووود
زنا
ببينيم كه قرآن كريم دربارهي عمل منافي عفت(از نظر مسلمانان) چه نظري دارد، و حكم زنا در قرآن چيست؟
درآخرين سالي كه پيامبر در مكه بود، يعني چندماهي پيش از هجرت به مدينه، آيهي تحريم زنا نازل گرديد؛ و هشدار داده شد كه زنا «زشتكاري» و «بدروشي» است:
وَلاَ تَقْرَبُوا الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلاً [سورهي الإسراء، آيهي 32]
ترجمه: به زنا نزديك مشويد كه آن همانا زشتكاري و بدترين راه بوده است.
اندكي پيش ازآن، دريك آيهي قرآن كريم كه در وصف مؤمنين آمده بود، زناكاري در كنار بتپرستي و آدمكشي نهاده شده، هشدار داده شده بود كه هركس زنا كند گناهكارِ شايستهي كيفر است:
وَالَّذِينَ لاَ يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلاَ يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا [سورهي الفرقان، آيهي 68]
ترجمه: كساني كه با الله هيچ خدائي را نميخوانند، و جاني كه الله محترم داشته است را جز بهحق نميكشند، و زنا نميكنند؛ و هركس چنان كند كيفر سختي [در قيامت] خواهد ديد.
درسال هفتم يا هشتم هجري حكم مجازات زن و مرد زناكار در قرآن بهروشني بيان شده گفته شد كه مجازات زن و مرد زناكار، يكصد تازيانه در ملأ عام است. و دردنبال اين آيه، آيهي ديگري تصريح كرد كه ازدواج با زناكار بهكلي حرام است و هيچ مرد يا زني نبايد با زن يا مرد زناكار ازدواج كند.
الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلاَ تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنْ الْمُؤْمِنِينَ. الزَّانِي لاَ يَنكِحُ إلاَّ زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لاَ يَنكِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ [سورهي النور، آيات 2- 3]
ترجمه: زن زناكار و مرد زناكار، به هركدامشان صد تازيانه بزنيد، و اگر به الله و روز ديگر ايمان داريد نبايد كه شما را نسبت به ايشان ترحمي بگيرد؛ و بايد كه شكنجهشان را گروهي از مؤمنين نظاره كنند.
مرد زناكار بهجز با زن زناكار يا زن مشرك نكاح نميكند، و زن زناكار را جز مرد زناكار يا مشرك نكاح نميكند؛ اين براي مؤمنين حرام است.
تمام این مجازاتی که تا حالا بهشون اشاره کردم مربوط به اشخاص مجرد بوده. یعنی حتی عشق بازی یه دوست دختر هم جز زنا محسوب میشه الان کمی هم در مورد مجازات زنان شوهر دار و برعکس(که البته توی قرآن بیشتر الفاظ خراب کار به زنان نسبت داده میشه) مطلب میزارم
دربارهي زن شوهرداري كه مرتكب عمل منافي عفت شود، در قرآن تصريح شده كه شوهرش بايد چهار گواه بياورد كه عمل را به چشم ديدهاند، و آنوقت زن را درخانه نگاه دارد. و تأكيد شد كه مرد و زني كه مرتكب فحشاء ميشوند بايد مجازات بدني بشوند، ولي اگر توبه كردند كسي حق ندارد مجازاتشان كند:
وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً. وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا [سورهي النساء، آيات 15- 16]
ترجمه: آنهائي از زنانتان كه مرتكب فحشاء ميشوند چهار گواه ازخودتان بر آنها بگيريد. پس اگر گواهي دادند [كه عمل را به چشم ديدهاند] ايشان (يعني زنان مرتكب فحشاء) را درخانه نگاه داريد تا ايشانرا مرگ برگيرد يا الله برايشان راهي ايجاد كند. و دوتني كه مرتكب آن ميشوند آزارشان بدهيد؛ ولي اگر توبه كردند و اصلاح شدند دست از آنها بداريد كه الله توبهپذير و مهربان است.
ادامه در پست بعد
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#10
Posted: 4 Nov 2012 17:14
خوب تا اینجا آیه های مربوط به زنا را آوردم ولی اثری از حکم سنگسار در این آیه ها نبود. پس اگر چنين است، پس حكم سنگسار كردن زناكا ازكجا آمده است؟ اكنون در همة كتابهاي فقهي اسلام- از شيعه و سني- تأكيد ميشود كه زن شوهردار يا مرد زنداري كه مرتكب زنا شد بايدسنگسار گردد. فقها ميگويند كه سنگسار در زمان حيات پيامبر اكرم به دستور شخص پيامبر انجام گرفته و حكمي است كه پيامبر اكرم داده بوده و بايد مثل هركدام از ديگراحكام اسلامي، تا دنيا باقي است بهقوتِ خودش باقي باشد؛ زيرا كه يكي از «حدود الله» (خط سرخ خدائي) است و نبايد ازآن گذشت. اين درحالي است كه حكم سنگسار در قرآن نيامده، بلكه شکنجه کردن، نادیده گرفتن اون شخص(تا ابد باید در خانه باشد)، تازیانه(برای مجرد ها بیشتر) و امثال این آمده. حديث قابل قبول و مستندی هم در این باره جایی ندیدم. اما حكم سنگسار مبتني بر چند روايت است که یکی از اون هارو ذکر میکنم.
درسيره ابن هاشم ميخوانيم كه پس ازآنكه پيامبر اكرم و مؤمنين به مدينه هجرت كردند، اتفاق افتاد كه يك زن و مرد از يهودان مدينه مرتكب زنا شدند. يهودان به نزد پيامبر رفتند و گفتند تو كه ادعا ميكني آمدهاي تا احكام تورات را اجرا كني، اكنون بيان كن كه حكم تورات دربارهي زن و مرد زناكار چيست؟ پيامبر اكرم به «بيت المدراس» (مدرسهي ديني يهودان) رفت و از خاخامها خواست كه تورات را بياورند و حكم زناكار را برايش بخوانند. ولي هركدام از خاخامها گفت حكم تورات آنست كه زن و مرد زناكار را بايد وارونه بر خري سوار كنند وبا روي سياه در شهر بگردانند تا عبرت ديگران شوند. وقتي پيامبر به آنها سوگند داد كه تورات را بياورند و حكم زناكار را بخوانند، خاخام جواني به نام عبدالله ابن صوريا تورات را آورد و خواند و گفت: حكم زناكار در تورات آنست كه سنگسار شود. پيامبر اكرم گفت: من شايستهترين كس به اجراي حكم تورات هستم كه حكم خدا است؛ و دستور داد آن زن و مرد زناكار را سنگسار كردند. [سيره ابن هشام: 2 / 206- 207. تفسير طبري: 4 / 572- 575]
و یکی دیگر از این روایت ها اینست که:
«عبدالله ابن بريده از پدرش روايت كرده كه من نزد پيامبر نشسته بودم؛ يك زن از قبيلهي بنيقاضم آمد و گفت: يا نبي الله من زنا كردهام و ازتو ميخواهم كه تطهيرم كني. پيامبر بهاو گفت: بهخانهات برگرد. روز ديگر باز آمد و نزد او بهزنا اعتراف كرده گفت: يا رسول الله من زنا كردهام و ميخواهم كه تطهيرم كني. پيامبر بهاو گفت: بهخانهات برگرد. چون روز ديگر شد باز هم آمد و نزد او بهزنا اعتراف كرده گفت: يا نبي الله مرا تطهير كن. شايد ميخواهي همانگونه كه ماعز ابن مالك را دست بهسر كردي مرا دست بهسر كني. بهخدا سوگند كه من حاملهام. پيامبر بهاو گفت برگرد تا وقتي كه بچهات را بزايي. چون زاييد پسربچه را درآغوش گرفته آمد و گفت: يا نبي الله آنك زاييدهام. گفت: برو بهاو شير بده تا اورا از شير برگيري. چون اورا از شير برگرفت پسربچه را در حالي كه پارهناني دردست داشت بهنزد پيامبر برد و گفت: يا نبي الله آنك اورا از شير گرفتهام. پس پيامبر آن پسربچه را بهيكي از مسلمانان سپرد و دستور داد تا گودالي براي زن كندند و اورا تا سينه در گودال ايستاندند، و بهمردم دستور داد تا اورا سنگسار كردند». [منتظم ابن الجوزي: 3 / 374]
مورد دیگری كه مربوط بهمردي از قبيلهي بدوي بنياسلم بوده اينگونه نوشتهاند:
«از ابوسعيد [خدري] روايت شده كه مردي از اسلم بهنام ماعز ابن مالك بهنزد پيامبر آمد و گفت: مرتكب فحشاء شدهام؛ مرا كيفر بده. پيامبر چندينبار اورا بيرون كرد. سپس از قومش جويا شد. گفتند: فكر نميكنيم كه او چيزيش باشد، ولي كاري كرده است و ميبيند كه جز با كيفرديدن ازآن بيرون نخواهد شد. بازهم بهنزد پيامبر برگشت. پس بهما فرمود كه سنگسارش كنيم. اورا به بقيع فَرقَد برديم. نه دستش را بستيم و نه برايش گودال كنديم. استخوان و كلوخ و خُرده سفال بهاو افكنديم. پا بهگريز نهاد و بهدنبالش دودييم، تا بهكنارهي حَرّه رسيد و ايستاد. با سنگريزههاي حره بهاو سنگ پرانديم،تا خاموش شد». [صحيح مسلم: حديث 1694]
یکی از معدود حدیث هایی که من در این باره بلدم. دوستان اگه کسی حدیث دیگه ای هم بلده بیاد و بگه لطفا
و درحديث ديگري از روايت «بريده» چنين نوشتهاند:
«ماعز ابن مالك بهنزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول الله مرا تطهير كن. گفت: تورا چه شده است! برگردو از الله آمرزش بطلب و به درگاهش توبه كن. او رفت و باز برگشت و گفت: يا رسول الله مرا تطهير كن. پيامبر گفت: تورا چه شده است! برگرد و از الله آمرزش بطلب و بهدرگاهش توبه كن». باز رفت وباز برگشت و گفت: يا رسول الله مرا تطهير كن. باز هم پيامبر مثل دفعهي قبل بهاو گفت. چهارمينبار كه آمد و همان حرف را تكرار كرد، پيامبر گفت: براي چه تورا تطهير كنم؟. گفت: براي زنا. پيامبر پرسيد: آيا ديوانگي دارد؟. بهاو پاسخ دادند كه ديوانگي ندارد. پرسيد: آيا خمر ننوشيده است؟ مردي برخاست و دهانش را بوييد، و بوي خمر ازاو نَشَميد. رسول الله گفت: آيا زنا كردهاي؟ گفت: آري. پس فرمود اورا سنگسار كردند». [صحيح مسلم: حديث 1695]
.
ادامه در پست بعد
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن