انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 69 از 94:  « پیشین  1  ...  68  69  70  ...  93  94  پسین »

داستانهای سکسی مربوط به دوست دخترها و دوست پسرها


مرد

 
دوبــآره سکــس، دوبــآره عشــق

شاهین خیلی ریلکس در ِ خونش ُ باز کرد ُ ب من اشاره کرد داخل شم ،
منم از ترس اینکه همسایه هاش نبیننم عین جـِت با ترس ُ لرز وارد اپارتمانش شدم ،
تو این یک سالی که با هم دوست بودیم هردفعه که من میومدم خونه ش باید از ترس همسایه هاش قبض ِ روح میشدم ، موردی َم تا حالا پیش نیومده بود ولی خب بازم میترسیدم ....
کفشام ُ درآوردم ُ وارد آپارتمان ِ شیک ُ بهم ریخته َ ش شـُدم ،
پــوووف ِ بلندی کشیدم به شاهین که شیطون نگام میکرد چشم غره رفتم ک سفت بغلم کرد ُ گفت:
-جـــووووووووونــــَم ؟؟؟ نبینـــم باربی م اینجوری اَخم کنه !
_شاهین واقعا که ،بازم کلاسـَم ُ بخاطر ِ تو پیچ دادَم خیلی بــَدی !
-وااای ک چقد کـار بدی کردی ، نوچ نوچ نوچ اصلا بیا خودم تنبیهت میکنم !!!
و دستشو انداخت زیر پاهام ُ با یه حرکت بلندم کرد منم چشامو بستم ُ شروع کردم الکی جیغ زدن که یهو روتختش فرود اومدم ، با خنده لباش ُ گذاشت رو لبام ُ مهلت غـُر زدن بهم نداد
میدونستم بودن ِ شاهین با من از رو هوس نیست ُ این ُ وقتی با هزار و یک راه مختلف امتحانش کرده بودم فهمیده بودم . . .. .
خوب میدونست وقتی شاکی میشم از دستش لباش چ ِ معجزه ای میکنه .....
لبامو میخورد ُ لباش ُ میخوردَم

باز مـــن ُ باز شاهیــن ُ بــاز عـِشق ُ بــاز شهوت ......

دوباره دستای ِ مردونه ای که دوباره لختم کرده بود و روی سینه هام میرفت ُ دستای ظریف ِمن که میرفت تا شلوارش ُ دربیاره
داغی ِ بی نظیر ِ بدنش و پوستش که تازگی برنز کرده بود، وااااقعا باعث شده بود شهوتم بزنه بالا و شورتم ُ خیس کنم
لباش ُ از روی گردنم میکشید رو سینه هام و نوک سینه هامو اروم میخورد ، گازای ریز ُ پشت سره همی که از سینه هام میگرفت تا مرز جنون برده بود من ُ
کیر بزرگ و کلفتش ُ که توی اولین رابطه هامون ازش میترسیدم ُ حالا با همه ی وجودم میپرستیدم
با عشق میکردمش تو دهنم و دور تادورش ُ میک ُ لیس میزدم
زبونمو رو نوک کیرش حرکت میدادم ُ اونم موهای بلندم ُ میگرفت ُ منم مثل کسی که بعد از مدت ها اب دیده با ولع اشباع نشدنی ای کیره بزرگ و خوشمزه عشقمو میخوردم و تخماشو با دستام میمالیدم و صدای مردونه شاهین که نشون از رضایتش بود بیشتر ترقیبم میکرد
شاهین که حسابی حشری شده بود دیگه طاقت نیاورد و منو خوابوند روی تخت
حالا نوبت ِ اون بود
زبون ِ داغشــو دور تا دوره کـُس ِ به قول خودش کشیده ُ سفیدم میکشید و صدای آه و ناله شهوت انگیز من باعث حشری تر شدنش میشد
منی که وقتی زبونش ُ داخل کـُسـَم میکردبا صدای حشری میگفتم :
شـــآهیـــنَ م جـــــِـــرَم بـــده ،
آآآآآآه ،وااااااااااای شاااااااااااااهین من کیر میخواممممممم ،
کیرتــــــو میخواااااام شاههههههههین
و اونم با رضایت کیـــرش ُ میکــَرد تو کــُس ِ داغ ِ مــَن و سینه هامو سفت فشار میداد ،
و واقعا میرفت تا جرم بده ، تا کس داغ ِ من ُ با کیره اتیشیش جر بده
کیری که واقعا عاشق خودش ُ صاحابش بودم مثل اتیش میرفت تو کس ِ کوره مانندم
ناخونامو از درد میکشیدم رو کمرش ، دردی که سر تا سر لذت بود ، وقتی تلمبه میزد و کیر داغشو توی کـُسـَم و حتی رَحمـَم حس میکردم غرق لذت میشدم ....
نزدیک به ده دقیقه از تلمبه زدنش گذشت که من ارضا شدم ُ این ُ از منقبض شدن بدنم فهمید
بعد ازیه لب عمیق و طولانی حالا نوبت من بود که ارضاش کنم
میدونستم سکس از پشت رو خیلی دوست داره
باصدای حشری ای بهش گفتم عشقــــــــــم شــیر نمیخوای ؟؟؟
و سینه های سفت شده ی ناشی از سکسمون ُ نشونش دادم
اونم با عشق گفت چرا نخوام عشــــــــــــــقم؟؟؟؟؟
و اومد پشتم وایساد ُ از پشت سرش ُ اورد رو سینه هام و مشغول ِ خوردن شد
و بــاز آآآآآه ُ ناله های حاصل از شهوت ِ من
دستم ُ بردم پشت و گذاشتم رو کیر خوشگل ُ داغ عشقم ُ اروم کردم تو کـــون ِگرد ُ برجسته َم
شاهین که عاشق ِ این کار بود کیرش ُ اروم توی کونـَم جلو عقب میکرد ، وقتی جا باز کرد تلمبه میزد ُ صدای جیغ ِ من که خونشو پر کرده بود
با حس کردن گرمیِ ابش توی بدنم فهمیدم که ارضا شده ُ سفت من ُ به خودش فشار داد
دوباره گرمی لباش روی لبام و دوبــاره عــِشق


نوشته ؟؟؟؟
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
تنها مرد زندگی ام

سلام
این داستان اولین سکس منو عشقم امیره ک بعداز دوسال دوستی بلاخره موفق شدیم یه سکس پراز عشقو باهمدیگ تجربه کنیم...
امروز 2مرداد ینی اوج تابستونه هوا خیلی گرمه وتازه روز اشنایی منو امیر ...تا ساعت 11خواب بودم امیر ز زد تنبل نمیخوای دیگ بیدار شی مثه خرس فقط میخوابی...گفتم کاری جز خواب ندارم...گفت اماده شو واسه بعداز ظهر بریم بیرون...منم قبول کردم.ساعت یک بود نوبت اپلاسیون داشتم خلاصه رفتمو بدنمو یه تمیزکاریه حسابی کردم...
ساعت 5بود امیر ز زد بیا پایین ...اوففف یه ارایش خیلی غلیظ با یه رژ قرمز...سته زیرمم لیمویی پوشیدم...اخه امیر رنگ زرد و خیلی دوست داره... رفتم سواره ماشینش شدم از نظرم خوشگل تراز همیشه شده بود هنوز ده متری از محله دور نشده بود ک گفتم وایسا وایسا کاردارم امیر زد کنار و روب من گفت چی شده خانومم یکم تو چشاش نگاه کردم و سریع لبامو گذاشتم رو لباش و یه لب حسابی ازش گرفتم... بعداز چند دقیقه گفت دیوونه چیکارکردی میخوایم تاشب بیرون باشیم ببین صورتمو قرمز کردی و دوتایی کلی خندیدیم... باهم رفتیم کلی گشتیمو وامیر ز زد دوست صمیمیش با دوس دخملش اومدن بیرون باهم رفتیم شام خوردیم و بعد رفتیم خونه ی امیر... چهارتایی مشروب خوردیمو سیگار کشیدیم... خلاصه خیلی حال کردیم...ساعت نزدیکای 12بود امیر ب دوستش گفت با یه خدافظی مارو خوشحال کنید...خلاصه اونا رفتن و منو امیر تو خونه تنها موندیم...ب امیر گفتم نمیخوای منو برسونی خونه؟ همونطور ک ایستاده بودم از پشت چسبید بهمو دستشو گذاشت رو سینه هامو محکم فشار دادولباش اومد روگردنم یه آه از ته دلم کشیدم اونطور ک اون چسبیده بود حس کردم شلوارش دیگ داره جرمیخوره...اخه کیر سفتشو روی باسنم حسش کردم... برگشتمو چسبوندمش ب دیوار حسابی شهوت چشامونو گرفته بود لبامو گذاشتم رولباشو تاتونستم خوردم و بینش گازش میگرفتم اونم دستاش رو باسنم بودو باهر گاز من محکم فشارشون میداد...یکم ک گذشت گف دختر داری چیکار میکنی...اااا زشته...منو هول داد عقب یه لحظه فک کردم ازم شاکی شده بخاطر کارم دیدم ن اومد جلو تاپمو از تنم دراورد دکمه شلوارمو باز کرد و همین ک داشت شلوارمو در میاورد دستشو کردتو شورتمو انگشتشو کشید وست کسم وای ک چ حالی پیدا کردم بقلم کردو بند سوتینمو باز کردو شرتمو در اورد...راستش یکم ازش خجالت میکشیدم واسه همین برای اینکه زیاد ب تنم نگاه نکنه رفتم جلو تیشرتشو در اوردم یه زبون کوچیک زدم رو سینش...اومدم دکمه شلوارشو باز کنم ک بقلم کردو بردم رو تختش نشستم لب تختشو ایستاد جلوم شلوارشو باکمک خودش در اوردمو زبونمو از زیره بیضه هاش تا نوک کیرش کشیدمو یه دفه کیرشو تاجایی ک جامیشد کردم تو دهنم و دراوردم هولم داد رو تختو افتاد روم گفت ببین شقایق میخوام کستو بخورم بدونه اینکه بخوای اذیت کنی بخواب بزار کارمو بکنم...خودم هم ازاین کار خوشم میومد هم خجالت میکشیدم و ازیه طرفتم تحملشو نداشتم چون ب اوج شهوت میرسیدم ...خلاصه وقتی رفت پایین و شرو ب لیس زدن کسم کرد خودمو جمع میکردم وای وقتی زبونشو میکشید وسط کسم از شدت شهوت میخواستم بمیرم و از همه بدتر وقتی زبونشو میکرد تو کسم... دیگ افتادم ب التماس کردن همش بهش میگفتم امیر تورو خدا بسه دیگ اما اون کاره خودشو میکرد ...دیگ داشتم عصبی میشدم اخه کسم نیاز داشت کیرشو حس کنه یه جیغ بلند زدم از ترسش پاشد جلوم ایستاد... پاشودمو جلوش زانو زدمو کیرشو کردم تو دهنم اووووف چ حالی داشت وقتی لیسش میزدم وسرشو میمکیدم... زبونمو میکشیدم رو بیضه هاشو میمکیدمشون تو دهنم تند تند کیرشو میکردم تو دهنمو در میاوردم دیگ شروع کرده بود ب اه کشیدن ...اب از دهنم راه افتاده بود کیرشو با دست گرفتو تو دهنم تند تند تکونش میداد ... خوابوندم رو تختو پاهامو باز کرد کسم پراز اب شده بود کیرشو گذاشت رو سوراخ کسم ...و شروع کرد ب خوردن سینه هامو گاز گرفتنشون اه بلند میکشیدم داشتم روانی میشدم ک حس کردم داره میکنتش تو کسم سرشو از رو سینه هام بلندکردم و گفتم امیر تورو خدا اروم خندیدو کیرشو محکم کرد تو کسم یه جیغ خیلی بلند زدم... گفت خانومم اروم باش کیرشو دراورد وشروع کرد اروم ب تلمبه زدن...پاهامو گرفت بالا چند بار محکم تلمبه زد اشک تو چشام جمع شده بود التماسش میکردم اروم تر اون بی توجه پاهامو گذاشت رو شونه هاشو تند تند و محکم تلمبه میزد من اه میکشیدمو جیغ میزدم ...کیرشو در اوردو زد رو کسم...پاشدم و خوابوندمش نشستم رو کیرش اون کیر بزرگش تا ته رفت تو کسم واقعا درد داشت تند تند بالا پایین میکردم دید دیگ دارم از حال میرم گفت از پشت بخواب یه لحظه ترسیدم...اما کیرشو کرد تو کسم تند تند میکرد تو کسم وای چ صدایی میداد...داشت ارضامیشد دستشو گذاشت رو کسم ومالیدش وای داشت ابم میومد تند تر میکردو محکم تر میمالید ک کیرشو از تو کسم در اوردمو ولوشدم رو تختو کسمو مالیدمو ابم پاشید ب کیرش وای کلی حال کردم... امیر دید بی حال شدم خوابید کنارمو لبامو بوسید بعداز دوسه دقیقه بقلم کردو بردم تو وان حمام ک از قبل ابش کرده بود و خودشم اومد تو وان کیرشو کرد تو کسم بهش نگاه کردم گف چیه نمی خوای ارضام کنی؟بلندم کردو گفت زانو بزنو دستاتو بزار رو لبه وان کیرشواز پشت کرد تو کسمو محکمو تند تند توهمون آبا میکرد تو کسم وای چ صدایی میداد. اه میکشیدمو جیغ میزدم وای ک چ دردی داشت انگار باتمام زور کیرشومیکرد توکسم...دیواره رحمم داشت جرمیخورد ک دیدم داره داد میزنه ومیگه داره میاد خواست کیرشو در بیاره ک نزاشتم وای اب داغشو بافشار تو کسم حس کردم ...نمیدونید چ حالی داد...وقتی کیرشو دراورد افتاد رومو تو وان خوابید روم... و بعداز یه دوش حسابی...تو بغلش تا صب خوابیدم...تقدیم ب تو امیرم تنها مرد زندگیم


نوشته حمید
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
حسودی به هم خونه ای


سلام من بهار هستم.در حال حاضر ۲۳ سالم هستش.۱۷ سالم که بود عاشق فیلم سوپر و روابط زن و مردا بودم واسه همینم همیشه توی اینترنت دنبال کشف نکته های جدید بودم.اون موقع نمیتونستم سکس داشته باشم این شد که چسبیدم به درس.خلاصه کنکور رو خیلی خوب دادم و تونستم شیراز قبول بشم و این شد که من خوابگاه گرفتم.اما بعد از چند وقت من و هم اتاقی هام تصمیم گرفتیم که خونه اجاره کنیم.ما کلا ۴ نفر بودیم من و مینا و سارا و الناز. الناز و سارا چون از استان فارس بودن هر هفته میرفتن و من و مینا تنها بودیم و همین باعث شد که ما دوتا با هم خیلی صمیمی بشیم و در مورد همه چیز با هم صحبت کنیم.مینا دختر بدی نبود اما دوست پسرای زیادی داشت و با یکیشون هم سکس داشت.اون همیشه قبل از خواب برای من از سکس هاش تعریف میکرد و منم به اون حسودیم میشد.



یکی از این شب های آخر هفته بود که مینا به من گفت شب رو پیش یکی از دوستام خوابگاه بخوابم.منن که میدونستم چرا اینو میگه قبول کردم تا مزاحمش نباشم.رفتم خوابگاه اما اجازه ندادن بمونم منم ناچار به مینا گفتم من میشینم پای تلویزیون و صداش رو زیاد میکنم تا شما راحت باشید.مینا گفت باشه.شب مسعود اومد و بعدش رفتن تو اتاق حدودای ساعت ۲ شب بود که صدای جیغ اومد منم که به کلی فراموش کرده بودم کجام سریع رفتم داخل اتاق دیدم از کس سفید مینا (که من همیشه به اون کس حسودیم میشد) خون روانه! منم که فهمیدم اوضاع از چه قراره تنهاشون گذاشتم و خلاصه این شد که مینا که همیشه آنال سکس میکرد پردشو از دست داد:- از اون شب به بعد من آخر هفته ها به اصرار مینا اونو با انگشت ارضا میکردم.


چند ماه گذشت و منم دوباره به حال و هوای ۱۷ سالگیم برگشته بودم با این تفاوت که من ۲۰ سالم شده بود.من یدونه دوست پسر داشتم که ۲ بار اومده بود خواستگاریم! یک شب که داشتیم باهم تلفنی حرف میزدیم و طبق معمول الناز و سارا نبودن,مینا خانم خود شیرینی کرد و یکدفعه گفت شما سکس داشتید? سپهر ساکت شد و من مینا رو خفه کردم! سپهر بعد از چند ثانیه گفت تو دوست داری? منم گفتم آره.گفت پس حاضر شو میام دنبالت گفتم باشه! رفتم خونش(اون به خاطر کارش شیراز بود و از بابا مامانش دور بود) اول که داخل رفتم پشیمون شدم اما همین که طرف در سوییتش برگشتم دستمو گرفت و چسبوندم به دیوار. حتی اجازه صحبت کردن به من نداد و مثل وحشیا لب هامو میخورد منم پا به پاش همراهیش میکردم آروم آروم لباشو از لبام جدا کرد و اومد پایینتر توی گردنم و کامل گردنمو خورد خیلی به من حال میداد چون من از بوسیدن خیلی خوشم میاد بعد از گردنم مانتوم رو باز کرد و من درجا بلوزم رو کندم اول از بوسه های کوچیک و آروم شروع کرد بعد سینه راستمو در آورد از روشش خوشم اومد اول بو میکرد بعدش بوسه های کوچیک بعدش خوردن و مک زدن همزمان که اون سینه هامو میمکید منم که داغ و حشری شده بودم از روی شلوار کیرشو که داشت شلوارشو پاره میکرد مالش میدادم بعد از سینه هام شلوارم رو پایین داد من اولش خجالت کشیدم اما کسم داشت نبض میزد و دیوونم کرده بود سپهر منو روی کاناپه خوابوند و شروع کرد .همون حرکات که واسه سینه هام انجام داده بود واسه کسم انجام میداد منتها زبونش رو هم لای چوچولم میبرد و من لذت میبردم تا اینکه ارضا شدم اما میدونستم این اوج لذت نیست کیرش حسابی تمیز بود و آدم دوست داشت دولپی بخورتش.



من تجربه ای نداشتم که چجوری باید کیرشو بخورم واسه همینم چند بار دندونام بهش خورد!!! داشت ارضا میشد به من گفت بسه گفتم نه میخوام بخورمش اما همچین که اومد توی دهنم فقط دوقطرشو تونستم بخورم! سپهر گفت برگرد بذارم تو کونت گفتم تو شوهرمی بذار تو کسم خلاصه با هزارتا بدبختی راضیش کردم اما وقتی گذاشت پشیمووون شدم آخه دردش غیر قابل توصیف بود بالاخره به آرزوم رسیدم بعد از اینکه خون کسمو پاک کردیم به زور راضیش کردم تا یکبار دیگه کسمو با کیرش منور کنه تا جی اسپاتمو لمس کنه! اینکارو کرد و من معنای واقعی لذت رو فهمیدم! شب از خستگی زیاد همونجا خوابیدم.فرداش مینا منو کشت تا جریانمون رو واسش تعریف کنم منم گفتم جا زدم!!!!!!? الان ۳ سال از ماجرا میگذره منو سپهر نامزدیم اما قرار گذاشتیم تا عروسیمون همش سکس داشته باشیم! اینم بگم که منو مینا الان دوستای خوبی هستیم اون با مسعود به هم زد و الان با یک عدد پسر خوشتیپ ازدواج کرده:


نوشته بهار
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  ویرایش شده توسط: shomal   
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
سکس داغ و عجولانه


چند وقتی بود با یه زن مطلقه آشنا شده بودم که دو تا هم بچه داشت از صبح تا ظهر با هم بیرون میرفتیم اما ظهر که بچه هاش از مدرسه میومدن اونم میرفت خونه چندباری ازش درخواست سکس کردم اما باتوجه به اینکه تازه با هم آشنا شده بودیم میترسیدو میگفت که خونشون واسه این کار امن نیست تا اینکه یه روز صبح که رفته بودیم بیرون حدودای ساعت ده خودش ازم خواست که بریم خونشون یه آپارتمان کوچیک تو مرکز تهران خلاصه با کلی استرس سر کوچه پیادش کردمو بعد از پنج دقیقه خودمم رفتم در ورودی باز بود وقتی به طبقه دوم رسیدم در واحدشونو باز کردو من بدون معطلی با کفش رفتم تو داشتم از استرس و هیجان خفه میشدم بچه هاش ساعت دوازده تعطیل میشدنو باید میرفت دنبالشون بنا بر این زیاد وقت نداشتیم مثل دیونه ها به هم گره خورده بودیمو از هم لب میگرفتیم شروع کردم به درآوردن لباساش از حق نگزریم اندامش فوق العاده بود اما نسبت به قدش که حدود175بود سینه هاش کوچیکتربود حدود60 .فکر میکنم به همین خاطرم بود که کلی باهش وررفتم تااجازه داد سوتینشو باز کنم



تو تمام این مدت کیرم راست راست شده بود وقتی شرتمو درآوردم حسابی از ترشحات قبل از سکس خیس شده بود اول حسابی یا کسش بازی کردم آروم ازش لب میگرفتمو کسشو میمالیدم به پنج دقیقه نکشید که دستمو محکم گرفتو لرزید و با یه آه بلند ارضاشد بردمش رو تختو پاهاشو باز کردم کسش حسابی خیس شده بود سر کیرمو که گذاشتم در کوسش سر خورد ورفت تو وای که چه حالی داشت داغ داغ بودو مثل قلب میتپیدانقدر لذت بخش بود که کارمون کمتراز 15 دقیقه طول کشید وقتی داشتم تلمبه میزدم دائم قربون صدقه کیرم میرفت واین منو بیشتر حشری میکرد وقتی آبم اومد کیرمو در آوردمو آبمو پاشیدم رو شکمشو سینه هاش اونم اول بادست تاقطره آخر آبمو در آورده وبعدشروع کرد به مالیدن آبم روی بدنش جالب اینه که بعد از این که سکسمون تموم شد بهم گفت تو همون 15 دقیقه دوبارارضا شده. امیدوارم خوشتون اومده باشه.


نوشته حمید
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
اولین سکس صدف


سلام مرسی که برای داستانم وقت میذارید.
یه کم در مورد ظاهرم براتون می گم که درک شما از من و فضا بهتر باشه اسمم صدف 22 سالمه دانشجو هستم قدم 169 اندامم خوبه باسنم رو فرمه سایز سینم 75 پوستم گندمی روشن تک فرزند به گفته دیگران خیلی خوشگلم.
تو خانواده ازاد بزرگ شدم یعنی مذهبی نیستیم اما چون تو یه شهر کوچیک زندگی کردم خانوادم یه کم حساسن میدونید که تو شهر کوچیک همه تو کار هم دخالت میکنن و اگه دختر باشی که هر کاری انجام بدی برات حرف در میارن مخصوصا اگه یه خانواده سرشناس باشئ کلا باید حواست به کارات باشه.


تا قبل اینکه بیام دانشگاه زندگی مجردی نداشتم هیچ وقتم فکر نمکردم تا قبل ازدواجم یا نامزدیم با کسی سکس کنم.
شهری که دانشگاه قبول شدم خونه های خیلی گرونی داشت اگرم ازون بودن شرایطشو بابام قبول نمیکرد یا از دانشگاه دور بود یا پسر داشتن یا..... بعد از کلی گشتن تو بهترین منطقه شهر 2 اتاق کرایه گرفتم که صاحب خونه یه پیر دختر 82 ساله بود یه خونه بزرگ داشت 2 از اتاق خواباشو به من داده بود اجاره امیدوارم فضا رو متوجه بشید وقتی می خواستم برم بیرون از تو حال رد میشدم چون تازه ترم اول بودم با کسی دوست نبودم که هم خونه ام باشه چون کرایه زیاد بود و برای اینکه تنها نباشم هم خونه میخواستم بعد یه مدت قرار بود یه دختره هم خونهء من بشه که نشد منم دیگه کلا تنها بودم.
خیلی احساس تنهای میکردم اونم با یه پیره زن کلا دپرس بودم می خواستم یه دوست پسر خوب داشته باشم که همه جوره مواظبم باشه نمی خواستم از این پسرای به اصطلاح بکن در رو باشه که فقط سکس میخوان.
.تو 1 سال اول با چند تا پسر دوست شدم اما دوستشون نداشتم به 2 ماه نمیکشید cut میکردم با دوتاشون رابطمم در حد یه لب و بغل بود یعنی بیشتر از این نمیخواستم.


یه شب یکی از دوستام اومد پیشم حوصله نداشتیم تصمیم گرفتیم بریم بیرون یه دور بزنیم موقع برگشت یه سمند اومد جلومون که شماره بده 2 تا پسر بودن یکیشون خیلی خوش تیپ بود قد بلند خوشگل که اسمش سعید بود از نظر ظاهری پسری بود که من دوست داشتم اما راننده رو دوست نداشتم سعید وقتی خواست شماره بده در کمال تعجب به دوستم شماره داد اخه خدای از نظر خوشگلی و تیپ و سکسی بودن من از دوستم خیلی بهتر بودم شنیده بودم پسرا از دخترای خیلی دراز و لاغر خوششون نمیاد دوستمم خیلی قدش بلنده. که بعدها فهمیدم سعید از من خوشش اومده چون راننده زودتر گفته بود من از مانتو سفیده که من باشم خوشش میاد سعیدم هیچی نمیگه و به دوستم شماره میده خلاصه رفتیم خونه دوستم گفت چون من با روزبه دوستم باهاش دوست نمشم اگه روزبه بفهمه منو میکشه اگه میخوای تو باهاش دوست شو منم قبول کردم ساعت 12 بهش زنگ زدم وقتی قضیه رو گفتم براش که من مانتو سفیدم کلی خوشحال شد قرار شد فردا شب منو دوستمو سعید یکی از دوستاش بریم باغ بعد از کلی اسرار منم قبول کردم اخه به نظر نمیرسید ادم بدی باشه منم خیلی ازش خوشم اومده بود.


وقتی رفتیم باغ فقط منو میبوسید لبام و میخورد واقعا تا اون موقع تو لب دادن کسی اونطوری منو تحت تاثیر قرار نداده بود دستام یخ کرده بود تمام بدنم یه جوری شد . عاشق بوی موهام شد من کلا خیلی روی نظافت حساسم در روز 2 یا3 بار دوش میگیرم کلی اسپری و مام و ..... استفاده میکنم چون حس بویایم قویه از یه سری بو مثل عرق زود سردرد میگیرم به خاطر همین حساسم تمام بدنمو موهامو بو میکشید و دیونه میشد اما دیگه اجازه ندادم بیشتر پیش بره خودشم متوجه شد دیگه ادامه نداد.حدود 4 ماه بود که دوست بودیم بعضی شبا که صاحب خونم میخوابید میومد پیشم اما در حد سطحی با هم عشق بازی میکردیم دیگه هم من خسته شدم هم سعید خسته شده بود یه روز بهم گفت صدف امشب میام پیشت اما میخوام یه ذره از کیرمو بکنم تو کست من فکر میکردم پرده وسطای لوله واژن اطلاعات زیادی نداشتم اونم همین فکرو میکرد شب که اومد پیشم من یه لباس زیر سکسی پوشیدم که وقتی منو دید انگار زدنش به برق اخه منو تو نور ندیده بود پرید تو بغلم همه جامو می بوسید رفتیم رو تختم به تمام بدنم نگاه میکرد کیرش راست شده بود اومد تمام گردنمو سینه هامو میخورد من فقط ااااااااااااااااااااااا ه میکشیدم و لیس میزد دیگه داشتم میمردم شورتمو دراورد که شرتم خیس خیس بود به من نگاه کرد گفت قربونت بشم عاشق اب کستم اول حسابی کسمو نگاه کرد بعد گفت که منو خیلی دوست داره و تو عمرش کس به این خشگلی تمیزی ندیده اروم زبونشو میکشید رو کسم و بو میکرد من که داشتم از حال میرفتم چوچوله کسمو میک میزد با زبون کسمو ناز میکرد وای الان یادم میاد حالم بد میشه سرشو بلند کرد اروم کیرشو کشید رو کسم منم دیگه دست خودم نبود همش میگفتم سعید عزیزم کیرتو بمال رو کسم اااااااااااااااااااااااییییییییی کسم مال تو سعید اونم حشری تر میشد اتقد کیرشو کشید رو کسم که کلی صدام در اومد تمام بدنم لرزید ارضا شدم



سعید گفت اروم یه ذره از کیرمو میزارم تو کست منم قبول کردم کیرشو با اب کسم خیس کرد اروم فشار داد که دردم گرفت یه جیغ کوجیک زدم اما کمی رفت تو با همون کمشم عقب جلو میکرد که ازم اجازه گرفت همشو بکنه تو کسم منم دیگه راضی شدم اما خیلی میترسیدم وقتی کیرشو کامل کرد تو کسم درد زیادی داشتم اما خون نیومد فقط یه حاله خیلی کم رنگ که بزور دیده میشد خون اومد حسابی تو کسم تلمبه میزد صدای شالاپ شلوپ کسم راه افتاد منم یه حالت سکسی که صدام میلرزید ناله میکردم که خمش مگفت جاااااااااان عزیزم جاااااااان فدای کست بشم وقتی کسمو میکرد همش به کسم نگاه میکرد انقد تند تلمبه میزد که دوباره ابم اومد با لرزش تنم و صدام موقع ازضا شدنم اونم ابش اومد وقتی کیرشو دراورد اونموقع خون اومد که اومد بغلم کرد و منو حسابی بوسید الان 1 ساله با هم هستیم عاشق هم دیگه هستیم ....


نوشته: صدف
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
جنده بازی

اسمم عسله 23 سالمه.پوستم سفیده و باسن برجسته با ران گوشتی دارم.داستانی که میخوام بگم مال زمستون پارساله(91 )
با یکی از همکلاسیام به اسم فاطمه صمیمی شده بودم و شبایی که شوهرش شیفتش بود میرفتم پیشش.که فهمیدم دوست پسر داره و شبایی که شوهرش نیست میاد خونشون. یه شب که من رفتم دوست پسرش که اسمش محمد بود دوستش پارسارو باخودش آورد که با هم تخته نردو حکم بازی کنیم. یه خورده که بازی کردیم محمدو فاطمه رفتن تو اتاق خواب. منو پارسا هم مشغوله بازی شدیم تا اونا بیان. اینم بگم که صدای ضربه هایی که محمد میزد رو باسن فاطمه رو میشنیدیم.اون شب پارسا شمارشو بهم داد.من از قبل میشناختمش چون بوتیک داشت.پسره خوشتیپو خوش قیافه ای بود که کسی بهش نه نمیگفت.من از اول بهش گفتم اهل سکس نیستم اونم سعی کرد راضیم کنه ولی دید رضایت نمیدم بیخیال شد.چون خیلی ازم خوشش اومده بود و واقعا اینو تو دوستیمون ثابت کرد.



بعد از 1 ماه ما رابطمون در حد لب بازی بود فقط که یه شب که مست بود تلفنی خواهش کرد که بذارم با من ارضا شه چون نمیخواد خیانت کنه.البته تو طول این 1 ماه همش میگفت ولی ناراحتم نمیکردو حرف من واسش مهم بود.بالاخره با اصرارای اون و تحریکای فاطمه قبول کردم که صیغه ی هم شیم ولی حواسش به بکارتم باشه.خودشم میترسید.شبی که قرار بود با هم باشیم خونه ی فاطمه بودیم ولی قرار شد محمد نفهمه.اون شب به خواست پارسا یه دامن کوتاه تا زیر باسن پوشیدم که با دیدنم سیخ کرد.وقتی با هم رفتیم تو اتاق خواب خیلی استرس داشتم.رو تخت نشستم اونم نشست کنارم با موهام بازی میکردو باهم حرف میزدیم.دستشو گذاشت رو پامو مشغول نوازش بود که خواست دسشو ببره وسط پام که پامو بستم.پارسام ناراحت شد گفت دیگه مال منی.بعد شروع کردیم به خوردن لب هم بعد گوشو گردنمو خوردو لباسمو درآوردو از انگشت پا تا شیکممو لیس زدو مشغول خوردن سینم شد. داشتم از شهوت میمردم بدجوری صدام رفته بود بالا اصلا دست خودم نبود.



بعد ازم خواست همینکارارو براش انجام بدم.تن اونم سفیدو بی مو بود. منم شروع کردم به خوردنو لیس زدنش ولی خوردن کیرشو بلد نبودم.یه لیس زدمو گذاشتم تو دهنم مشغول مکیدن شدم ولی چون دندون میزدم دردش میومد.بیخیال شدو رفت لای پامو گفت پاتو بده بالا گفت اولین بارمه ولی میخوام برات بخورم.زبونشو گذاشت رو چوچولمو یه خورده بالا پایین کرد ولی معلوم بود تاحالا نخورده بعد اومد رومو کیرشو گذاشت لای پام.چون از پشت گذاشته بود با هر تکونش سر کیرش میخورد به چوچولم که خیلی حال میداد همش آخو اوخ میکردمو آهم کله اتاقو برداشته بود و این خیلی حشریش کرده بودو تندتر ضربه میزد که باعث شد ارضا بشم.وقتی ارضا شدم یکم روم خوابید که حالتم عادی بشه بعد برم گردوندو هم زمان که کیرشو لای ام تکون میداد لبو گوشو گردنمو سینمو میخورد.وقتی سینمو میخورد سرشو رو سینم فشار میدادم که بعدش گفت چون دماغش عملیه دردش گرفت ولی چون تو اوج بودم نگفت.وقتی دیدم حالتش عوض شدو محکم بغلم کرده و داره تند ضربه میزنه منم گردنو گوششو خوردم که ارضا شدو آبشو ریخت رو شیکمم.بع تمیزش کردو تو بغل هم دراز کشیدیم.
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
سكس بدون آمادگي

سلام به همه دوستان من سينا هستم اين خاطره اي كه ميخوام واستون بگم برميگرده به ٦ روز پيش من بچه تهرانم ولنجك ١٩ سالمه حدودأ يك ماه پيش من دنبال دوست دخترم تا الان هي با ماشين بابام از اينور به اونور تهران دنبال يك دختر ميگردم كه واقعأ بهم بخوره حالا بگذريم چون من يكم وسواسم سر دوست دختر پيدا كردن خب ميريم سر داستان كه از اينجا شروع ميشه من ٦ روز پيش داشتم تو فرشته تاب ميخوردم تقريبأ ساعت نزديك ١١ شب بود يهو چشم به يه دختر خوشگل افتاد رفتم جلو بوق زدم اول ناز كرد ولي يه ٥ دقيقه عقب جلو كردم تا بلاخره سوار شد اسم:ساناز سن:٢٢ شغل: دانشجو بچه ي بندرانزلي هيچي بعد آشنايي گفت چند سألته و أسمت چيه و بچه كجايي و اينا خب منم راستشو بهش گفتم بعد گفتم من قصدم دوستيه اما اون قبول نكرد و گفت من از تو سه سال بزرگترم و نميشه و اينا منم خب قبول كردم بعد گفتم كجا ميري برسونمت گفت سعادت آباد ولي قبلش يه چيزي ازت ميخوام قبول ميكني؟! گفتم بستگي داره چي بخواي!!! گفت من الان چند وقته نيار شديدي به سكس دارم ولي تا الان به كسايي كه باهاشون برخورد كردم اعتماد نكردم بهشون و خلاصه از اين حرفا



بعد من يهو گفتم پس جنده اي گفت نه به خدا و اين چيزا منم تو دلم گفتم خر خودتي خلاصه گفتم مكان داري گفت نه! گفتم من دارم گفت كجا؟ گفتم خونمون! بعد گفت مامان و بابات نيستن گفتم چرا هستن ولي تو حياطمون يه انباري داريم ميريم اونجا كسي هم نميفهمه اگه سروصدا نكني گفت سعي ميكنم!خلاصه رفتم يه كوچه بالاتر از خونمون و ماشينو پارك كردم و رفتم به سمت خونمون كه مامانم زنگ زد گوشي وج دادم گفت كجايي گفتم بيرونم با دوستان چند ساعت ديگه ميام گفت باشه و قطع كردم و رفتم در خونه رو باز كردم آرزوم وضعيتو بروسي كردم و با ساناز رفتيم تو و در انباري رو باز كردم بعد تاريك بود ترسيدم چرا او روشن كنم چون اگه مامانم يا بابام يا داداشم از پنجره حياطو نگاه مبكردن حتمأ به نور چراغ انباري شك مبكردن و ميومدم هيچي فلش گوشي مؤ روشن كردم و به ساناز گفتم بهت شو كه وقت نداريم منم سريع شلوارمو دراوردم و كيرم حدود ١٤ سانته بعد به ساناز گفتم شروع كن بخورش و واي وقتي شروع كرد ديدم محشر ساك ميزنه يه ١٠ دقيقه اي واسم ساك زد و ديگه مست شده بودم ديدم داره آبم مياد بهش گفتم بسه ديگه برگرد آروم برگزاري و يكم تف زد به كيش و كيرم گفت بكن تو گفتم كاندوم ندارم بيماري كه نداري گفت نه سالمم منم بهش شك كردم گفتم وايستا همين جا تا من بيام سريع شلوارمو پوشيدمو بدو بدو رفتم ماشينو روشن كردم رفتم اولين داروخونه شبانه روزي يه بسته كاندوم مدمي خريدم اومدم رفتم ديدم ساناز. نشسته بهش گفتم اومدم گفت با جت رفتي گفتم مائيم ديگه! گفتم كيرم بخور كه هواييه دراوردم وشروع كرد ٥ دقيقه ساك زد و كاندومو كشيدم رو كيرم باز يكم با تفش كيرم كيشو خيس كرد و آروم گذاشتم رو كيشو براش فرستادم تو يه آخ گفت و شروع كردم به تأمله زدم كي بزن حالا بزن



ديگه آخ و أوحش و مالس درومده بود و منم دستم جلو دهنش بعد همينطوري داشتم تلميع ميزدم كه يهو ديدم لرزيد و پاهاش سست شد و يكم آب قطره قطره از كسش چكيد ديدم ارضا شده گفتم از كونم بكنم گفت بكن فقط يواش بكن اون كاندومو دراوردم و يكي ديگه كشيدم رو كيرمو حسابي تف ماليش كرد و منم به تف گناهكار انداختن رو سوراخ شو آرزوم سر كيرمو فرستادم تو يه جيغ كوچيك كشيد و افتاد به ناله كردن منمدستمو محكم گرفتم جلو دهنش و محكم كردم تو ديگه كم مونده بود تخمام بره تو كونش كه دستم گاز گرفت بعد با صداي شعرت آلود گفت يواش تو مگه داري خر ميكني گفتم باشه ديگه تلمبه زدم ديدم داره آبم مياد كيرمو دراوردم كاندومو ازش كشيدم بيرون و ساناز نشست و كيرمو گذاشتم لأي پستوناشو شروع كردم لا پستوني زدن بعد يهو آبم فوران كرد و پاشيد زير گلستان و يكمي هم تو صورتش گفت واي سينا سوختم بعد دستمال از تو كيش دراوردم خودمونو تميز كرديم و يه لب جان انه ازش گرفتمو رفتيم به سمت ماشين و نشستيم تو ماشين و ازم تشكر كرد و منم دلم وأسس سوخت و راستش وجدانم قبول نكرد همينطوري بزارم بره و يه تزاول ٥٠ تومني بهش دادم كه قبول نميكرد و به زور راضيش كردم بگيرم گرفت و بردم رسوندمش از اون موقع به بعد هم ديگه ندي كش ولي سكس خوبي بود متشكرم كه اين داستان منو خونديد از همه دوستان ممنونم
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
از سارا خوشم اومد


سلام این داستانی که میخوام بگم برای یکی دو سال پیشه،اون موقع با یه دختری دوست بودم به نام شیما خیلی خوشگل خوش اندام بود ولی من واقعأ دوسش داشتم بدون هیچ هوسی اما یه بار که باهم قرار گذاشته بودیم سر قرار نیومد و بعد از چندین باری که بهش زنگ زدم جواب داد و گفت بهتره دیگه همو نبینیم بدون هیچ دلیلی نمیخوام دروغ بگم غیر اینکه دستاشو بگیرم دیگه هیچکار دیگه ای نکرده بودم.


یه مدتی گذشت خیلی داغون بودم با یه دختری آشنا شدم به اسم سارا دختر خوبی بود قیافتن هم بد نبود اما اندام سکسی داشت،یه مدت باهم دوست بودیم زنگ و اس بعضی اوقات همو میدیدیم،اما فقط برام حکم یه سرگرمی رو داشت شیمای لامصب از ذهنم بیرون نمیرفت،یه بار که کنار هم روی صندلی تو پارک نشسته بودیم یدفعه سرشو گذاشت رو شونه هام گفتش امید واقعأ ازت خوشم میاد احساس میکنم دوستت دارم منم چیزی نگفتم،لبهاشو به گردنم نزدیک کرد خوشم اومد از این کارش گردنمو بوس کوچیک کرد من حواسم همش به اینور اونور بود که کسی نبینه سه بشه،یدفعه دیدم سرشو بلند کرد جوری نگام میکرد انگار معلوم بود چی میخواست،لباشونزدیک کرد منم بوسیدمش عجب لبای قندی!! کیفشو گذاشت رو پام بطوری که دید نداشته باشه اونوقت شروع کرد مالیدن کیرم از رو شلوار گفتش وا امید چه کلفته منم یکی دوتا از دکمه های مانتوشو باز کردم دستم که به سینه هاش خورد چه حالی داد! فوق العاده بود نرم و خوش فرم،اون روز همونطور گذشت،قرار شد فردا همو ببینیم،منتها از مشکل بی مکانی که همیشه جز مشکلات اصلی من هست قرار شد همو یه پارک دیگه ببینیم لب ساحل اونجا رو با یه تخته سنگ پوشونده بودن اما پشتش یه مکان خوب بود که هیچکی روش دید نداشت.



رفتیم اون پشت همون اول کار شروع کردیم به خوردن لبای همدیگه کم کم شروع کردم دکمه های شلوارشو باز کردم با اینکه به ظاهر نمیذاشت در حالی که همینطور سرپا بودیم شروع کردم به مالوندن کسش از رو شرت حسابی خیس بود.در حالی که همینطور لبای همو میخوردیم روسریش رو کنار زدم رفتم سمت گردنش و شرع کردم به خوردن گردنش همزمان دستمو از رو شرتش بردم داخل حالا دستم رو کسش بود قشنگ براش مالوندم تو اوج حال بود که گوشیش زنگ خورد مامانش بود بیچاره از ترس زبونش بند اومده بود گفت امید مامانم لابد فهمیده گوشی رو جواب داد مامانش گفت ما امشب خونه مامان بزرگتیم دیگه خونه نیا بیا اونجا ما هم که از خدا خواسته گفت بریم خونمون اینجا درست نیست منم الکی ناز اول کردم ولی در نهایت رفتیم انگار واسه یه بار شانس بامن بود،رسیدیم خونشون حسابی بزرگ بود،گفت اینجا بمون یه شربتی چیزی بیارم رفت سمت آشپزخونه منم پشت سرشچ رفتم،تا در یخچالو باز کرد،از پشت گرفتمش شروع کردم به مالیدن سینه هاش در گوشش گفتم شربت میخوام چیکار عزیزم من تورو میخوام،گفت واقعأ میگی؟ فکر کردی من نمیدونم یکی دیگه رو دوست داری ولش کردم رفتم عقب برگشت به سمتم گفت ناراحت نباش عزیزم یه کاری میکنم فراموشش کنی روسریشو در آورد خودشو چسبوند بهم شروع کرد به خوردن لبهام،همونجا لباسهای همدیگرو در آوردیم گفت واوو چه بدنی داری،خب بدنم خوب بود 3 چهار سالی بود بدنسازی کار میکردم گفتم تو هم فوق العاده ای عزیزم،رو به پشت وایساد گفت بازش کن سوتینشو میگفت سوتینش که بر خلاف رنگ پوستش سیاه بود رو باز کردم عجب سینه هایی... تاب نیاوردم سروع کردم لیسیدن و خوردن،تو همون حال رفتیم به سمت مبل انداختم رو کاناپه،شرتمو درآورد،گفت اجازه هست بخورم گفتم مال خودته،زبونشو کشید روش بعد آروم یه قسمتی رو کرد تو دهنش کم کم شروع کرد به ساک زدن



زیاد حرفه ای نبود ولی همونم حال میداد،تخمام هم یکم لیس زد،گفتم بسه دیگه نوبت منه،خوابوندمش رو کاناپه شرتشو آروم درآوردم یکی دو تا بوسه رو رانش زدم،و یکم لیس زدم سرم بردم نزدیک کسش پاهاش با دستام باز کردم چه کسی بود تمیزو و ناز،فقط اپن نبود،ی لیس از پایین به بالا زدم که با آهش همراه شد یکم خوردمش،بهش گفتم کیرم کستو میخواد کیرمو گذاشتم رو کس خیسش و روش مالیدم یکم،چه حالی میداد،گفت میخوای بکنی داخل گفتم معلومه،گفت پس باید قول مردونه بدی که بیای خواستگاریم و باهام ازدواج کنی معلوم بود این روش جدیده.بلند شدم گفت کجا میری؟ رفتم کرمی که روی میز بود رو برداشتم گفتم سارا برگرد برش گردوندم به طوری که پاهاش روی زمین قرار گرفت کون خوش فرمش رو به من بود یکم خوردمش با کرم سوراخ کونشو مالیدم گفت پس نمیخوای منو؟ گفتم میخام اما نمیخام قولی بدم که بعد نتونم بهش عمل کنم اونوقت نامرد بشم



کیرمو گذاشتم دم سراخ کونش بلند گفت نه آخه میمیرم از درد گفتم نترس نرمش کردم سرشو در حالی که سارا داشت خودشو عقب میکشید ک دم داخل یدفعه فشار دادم تا کلش رفت تو یه جیغ بلندی زد بعد گفت آیی پاره شدم مامانی یکم کیرم نگه داشتم اون تو تا عادت کنه کونش بهش کیرم داشت میترکید انقد فضا تنگ بود.یکم گذشت شروع کردم اروم جلو عقب بردن سترا آی اوی میکرد اما کمکم داشت با لذت همرا میشد کم کم متوجه شدم که داره حال میکنه پس منم تندترش کردم تو این مابین یکی دوباری سارا به ارگاسم رسید منم وقتی دیدم کم کم داره آبم میاد در آوردم و آبم خالی کردم رو کمر و کونش سارا گفت وایی امید سوختم چه داعه و بعد رفتیم حموم و یه حال دیگه با هم کردیم.بعد اون یه چند وقت دیگه هم باهم بودیم که دیگه اون رفت پی زندگیش منم همینطور...
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
سکس با دختر امریکایی


سلام خودمو معرفی نمیکنم چون اسم خیلی کم هستش کلا توی ایران 70 از اسم من هستش مترسم که توی محل کارم تابلو بشم .
اینم پیشنهاد دوستم بود که عضو این سایت هست و منو مجبور کرد که بنویسم این ماجرار برای شما دوستان عزیز
من یه تاکسی تویوتا کمری فرودگاه امام دارم و هم ماشین و کارمو خیلی دوست دارم چون هر روز با دخترای جدید با چهرها و شخصیتهای جدید اشنا میشم و درامد خوبی هم داره سالن اصلی هم که همشه پر دافه و خدارو شکر از گشت ارشاد هم خبری نیست
همیشه هر دختری که از هیکل و صورتش خوشم بیاد دوست دارم باهاش صحبت کنم و تو جلسه بعد حتما سکس و...
از اونجای که اتفاقهای جالبی توی این دو سالی که وارد این حرفه شدم برام افتاده خواستم برای شما دوستان بنویسم که چه جوری شد که با همکار یکی از مسافر شخصی ام که خودش ایرانی ولی همکارش امریکای بود سکس کردم و یه 100 دلاری هم انعام گرفتم و هنوز بعد 3 هفته تو کونم عروسیه


اینم بگم که من یه دفتر خدمات کامپیوتری دارم و همیشه اتو کشیده با کلی عطر و اتکولون و موی درست کرده میرم سر کار ظهر ها کارم کامپیوتر هستش و شبهام فرودگاه چون شب گردی با ماشین رو و راه رفتن توی سالون فرودگاه رو دوست دارم.
چهارشنبه ساعت 11صبح بود که مسافرم اقای x با وایبر به من خبر داد که فردا 3 صبح از دبی بر میگرده منم مثل همیشه یه مسافر از شرکت ساعت 1 گرفتم و زود خودمو رسوندم فرودگاه و منتظر موندم تا مسافرم بیاد وقتی اومد دیدم این اقا با یه دختر 26 هستش که خیلی سکسی و کس هستش دوست داشتم همونجا این دخترو بکونمش
اقای x گفت این خانم رو ببر به این ادرس اینم 50 تومن کرایت و از این خانم پول نگیر رسوندیشم به من زنگ بزن منم گفتم که ماشین نیست شما با ما بیاین جفتتون رو میرسونم که اقایX گفت این خانم از همکاراشون توی شرکت هستش و میترسه کسی باهاش باشه حتی من یه ماشین برای مسافر شخصیم گرفتم وسایل های دختر کردم تو صندوق و حرکت کردم



2از جایگاه تاکسی ها تا حرکت کردم این خانم به من با زبون فارسی و خیلی بانمک گفت: اسم شما چی هست منم یکم فکر کردم و گفتم اسم من هست ..... و هر دو ما خندمون گرفت یه چند کیلومتری از فرودگاه دور شدیم که احساس کردم این خانم منو هی نگاه میکنه چند بار توی اینه رو نگاه کردم دیدم بله از من چشم بر نمیداره داشتم نگاهش میکردم که یدفه به انگلیسی یه چیزی گفت که من دست و پا شکسته فهمیدم چی گفت ولی خودمو زدم به کوچه علی چپ و بعدش حالیم کرد که میخواد بیاد جلو بشینه زدم کنار اومد جلو کنارم نشست و من حرکت کردم دستشو گذاشته بود روی کنسول بین صندالیها و چند باری اتفاقی دستشو مالید به دستم که من نگاش میکردم و میخندیدم خلاصه طولانیش نکنم نتونست طاقت بیاره و به انگلسی گفت از من خوشش اومده و دوست داره با من سکس کنه منم که از خدا خواسته گاز ماشینو گرفتم بوردمش دفتر .داخل دفتر من همه چیز هست کلا بیشتر شبه اطاق هستش تا دفتر
رفتیم داخل در بستم و به اقای x زنگ زدم که رسوندمش نگران نباشه ( بنده خدا خیانت در امانت) . روسریشو ازش گرفتم بیچاره اصلا بلد نبود چه جوری باید روسری سرش کنه ولی هر کاری میکرد هم بهش میومد هم با نمک بود یه شیشه مشروب اسمرینوف کله قرمز داشتم که داخل دفتر قایم کرده بودم برای یه همچین روزی ازش پرسیدم که اونم همراهی میکنه که جوابش مثبت بود 2 تا پیک کوچیک خورد و دیگه ادامه نداد ولی من تازه دهنم مزه گرفته بود ازش خواستم پس به پشت بخوابه میخواستم دیونش کنم تا بفهمه که هیچ کیری مثل کیر پسر تهرون نمیشه و بره برای دوستای امریکایش تعریف کنه که ایرانها چه کیرای خوبی دارن
شروع کردم به ماچ کردن و لب گرفتن ازش با یکی ار دستام سینه هاش میمالیدم با دست دیگم موهای قشنگشو ناز میکردم طفلکی خودشو در اختیاره من حشری گذاشته بود


شروع کردم به دراوردن لباساش اول مانتوشو در اوردم ولی یه دگمش گیر کرده بود که با عصبانیت و نفرت از این لباسهای کیری ایران مانتوشو در اورد که یه دگمش کنده شد و پرتش کرد رو زمین یه پیک اماده داشتم که سومیش بود رفتم بالا اومدم سراغش و کرستشو در اوردم وای که چه سینه های با دخترای زیادی خوابیدم ولی این یه چیزه دیگه بود سفت خوشگل و خوش فورم با یه رنگه مرمری و نوک شق کرده بهترین سینه های بود که تا حالا دیدم نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم داشتم دیونه میشودم پیکمو گذاشتم کنار رفتم به خوردن سینه هاش خیلی خوشمزه بود با ودکا هم که نور الا نور بود از شدت گرمای تنش پیراهن فرم فرودگام خیس عرق شده بود دیگه اه و نالش درومده بود که هی سرمو هول میداد پاین از سینه هاش خسته نمیشدم ولی گردنم داشت درد میگرفت انقدر فشار میداد رفتم سراغ کسش شرتشو خوش در اورد وای .... چی بگم که تعرف کردن که مثل دیدن نمیشه خیلی سفید بالای بهشتش که صاف نمیدونم با چی زده بود که نه زبر بود نه یه دونه مو داشت سریع رفتم و زبونم کردم توش یه کم عرق کرده بود ولی خوشمزه بود خودشم داشت کونشو میمالید نفهمیدم چقدر خوردم ولی سیر نمیشدم اومدم یه پیک بریزم که شیشرو ازم گرفت و ریخت توی نافش و من که خیلی برام تازگی داشت و تا حالا یه همچین چیزی ندیده بودم مثل یه جارو برقی همرو خوردم
دیدم بلند شد و منو حل داد روی جای که خودش بود تا اومدم لباسامو در بیارم دستامو گرفت و خودش با یه شهوت خاصی شروع به این کار کرد خیلی خوب بود مشروب دیگه اسر کرده بود منتظر بودم کیرمو بخوره که داشت شلوار پارچیمو جر میداد از رو با کیرم بازی میکرد رفت سراغ دکمه و زیپ که داشت با ناز باز میکرد که من یدفعه زیپو دادم پایین و با یه حرکت سریع شلوارمو در اوردم بی وجدان یه دفعه خندید خودم موندم که این دختر کس خوله چرا میخده؟! نیگا کردم دیدم حق داره من یه شورت مامان دوز دارم که خیلی بد رنگه یه موقع تو تاریکی اگر چیزی پیدا نکنم این همیشه دمه دسته شانس این بیچاره اون روز اینو پشیده بودم دیدم داره میخنده و کاری نمیکنه که کیرمو ازاد کردم و اوردم نزدیک صورتش



اونم دست به کار شد یه 2 دقیقه نکشید که اب اومد و با فشار ریخت تو دهنش و صرفه میکرد که پریدم زدم پشتش که او کی شد و اب کیراره داد پاین و خورد و هرچی هم که رو صورت و دستش بود با کیرم خورد یه دسمال دادم سر وصورتشو تمیز کرد یه سیگار روشن کردم ازم گرفت خیلی قشنگ پک میزد وسوسه شودم ببوسمش که خودش اومد جلو یه پوک زد به سیگار بعد من یه لب ازش گرفتن دود داد تو دهن من بهترین دود اسانس داری بود که تو عمرم کشیدم
رفتم سراغ ودی و دو تا پیک رختم به سلامتی زدیمو رفتیم بالا دوباره کیرم داشت راست میشد صورت دخترم دباره گر گرفته بود من خوابدم زیر اونم روب خوابید و هم زمان برای هم ساک زدیم خیلی پایه بود مثل این جنده پولی ها نبود که فقط منتظر هستن ابت بیاد پولو بگیرنو خدا حافظ واقعا جفتمون داشتیم لذت میبوردیم
دیگه میخواستم بکنم تو بهشتش بلند شدم یه کاندم باز کردم گفت نیاز نیست من هیچ بیماری ندارم اگر تو هم سالمی بدون کاپوت کار کنیم که لذتش بشتره جفتمون قبول کردیم پاشو انداختم روی شونه هام شروع کردم سرش رو جا کردن و هی تلونبه میزدم توی این وضعیت کسش یکم گشاد بود و حرارت عجیبی داشت بلندش کردم و کیرم همینطوری تو کسش بود چسبوندمش به دیوار و کیرمو تا دسته جا کردم یه چند ثانیه ای همین طوری بودیم که چرخوندمش و سرشو دادم پاین پاهاشو به هم نزدیک کردم و حالا شده بود یه کس تنگ و داغ


کیرمو دراوردم که ابم نیاد بغلش کردم بردمش روی مبل خودمم جلوش زانو زدم شروع به خوردن کردم این دفعه اومدم شروع کنم کیرمو گزاشتن دمو سوراخ کونش و یه هول کوچیک دادم که دوزاریش تازه اوفتاد میخوام بکونم تو کونش نزاشت و رفت دست شوی فکر کردم نارحت شد ولی وقتی ازش پرسیدم گفت باید خودشو اماده میکرد کاندومیو که اول باز کرده بوده کرد دهنش و با به ظرافت دخترانه خواسی کیرو کرد دهنش و کاندومو کشید منم سریع افتادم به جونه کونش کولی روغن خالی کردم تا جا بشه
خوابوندمش زیرم کیرمو گرفت تو دستای کوچولوش گذاشت دم سوراخش یکم تکون دادریز ریز کردم توش تا باز چند دقیقه عقب جلو کردم دیگه خسته شده بودم بدنم کشش نداشت نتونستن خودمو کنترل کنم خودمو ناخواسته ول کردم کیرم تا خایه جا شده داشت درد میکشد و لذت میبرد به من میگفت حرکت کن زود باش جرم بده بچه. منم دوست داشتم تو این وضعیت باشم و جونم نداشتم عقب جلو کنم فقط کیرمو شول و سفت میکردم و متوجه میشدم که کونش میگیره از کون قشنگش دراوردم بیرون و اون رو من خوابید دیگه صبح شده بود افتابم زده بود بیرون. داشت بالا پاین میشد رو من که گفت کونش دیگه طاقت سکس نداره و از جلو بکونمش کاندمو دراوردم.
گذاشتمش رو مبل و فیس تو فیس کردمش ابم داشت میومد بهش گفتم چی کار کنم که کمره منو گرفت و هموشو توش خالی کردم که واقعا تجربه خوبیه به همه دوست ان پیش نهاد میکنم فقط احتیاط کنن طرف حامله نشه


یه دو ساعتی لخت تو بغل هم خوابیدیم بعد رسوندمش جای که باید میرفت تو راه یه سیم کارت ایرانسل داشتم که مخصوص کس بازیم بود دادم بهش شمارم براش سیو کردم اونم موقع پیاده شدن یه لب 10 ثانیه ای جانه گرفت 100 دلارم بهم داد منم سریع برگشتم خونه برای استراحت ولی با این همه که توی تخت بودم خوابم نمیبرد از یه طرف سکس از یه طرف دیگه هم 100 دلاریه بعد این ماجرا دو دفعیه دیگه هم با هم سکس کردیم و هنوزم ایرانه از سکس باهم فکر میکنم اونم مثل من راضی باشه و بهترین سکسش باشه برای من که این بهترین سکسم بود امیدوارم قسمت همه دوستان مجرد بشه


نوشته حمید
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
حرف ننه ام


اومدم خونه ناله ننه ام بلند شد خاک برسرت داری می شی ترشی ازدخترای امروزی یاد بگیر زیر ابرشون برداشته برای دوست پسراشون تو یعنی دانشجو ادبیاتی نتوا نی یک دوس پسر پیدا کنی کوس باهاش بدهی خاک برسرت از دختر همسایه زری خانوم یادیگیر بعد از صد تا کوس دادن یک پسر پول دار توی تور زد حالا یک پسر داره دخترای فامیل ها صد تا کوس دادن پسرای خوب توی تورزدند گقتم حالا بابام مرده چرا خودت کوس نمیدهی 43ساله ات ننه ام ازکجو منم کوس نمیدهم حالا دوره کوس دادن دیگه پرده بکارت کوس معاینه نمی کنند باید بری توی دل پسره کار تموم سوارخ کوس دخترا گشاده حالا این دوره هردختری پرده داشته باشند کسی به خواستگارش نمی ایند ننه تو ازادی شبها با دوست پسرات کوس بدهی وحسابی حال کنی



خلاصه با حرف های ننه ام شهوتی شدم رفتم دانشکده دفتر همکلاسی ارشیا گرفته بودم حسابی ارایش کردم رفتم در مغازه باباش ارشیا شاگرد دفترش دادم گفتم اگر دوست داری بیا پارک باهم قدم بزنیم گفت امشب جشن تولدت رفیق ام توی باغ میایی همه دخترا با دوس پسراش می روند توهم می ایی شب تا صبح بامن انجا گفتم بیاساعت 9شب درخانه مون به ننه ام گفتم از خوشحالی لباس نیمه لخت بمن داد وارایش غلظ ننه ام گفت از فرصت استفاده کن اگر خواست کوس بدهی زود بده خلاصه ننه ام مرا بوسید خوش بگذره انشالله بخت بازبشه شاید کیر پسرا خوب باشه مثل دختر راضی خانم پسری توربزنی خلاصه ننه ام بدرقه کردم با ارشیا رفتم برای اولین بارم بود انشب دخترای همکلاسی ازشهردیگر بودند دراین باغ صدای موزیک روشن بود همه دخترا وپسرا با هم می رقصندند منم مثل ادم ندید ها ذل زده بودم



کم کم بعداز دوساعت عادت کردم بدیدن این منظره منم هوس کردم به رقصم با ارشیا گفتم بیا برقصیم او هم امد حسابی رقصدم ارشیا منو به کورش معرفی پسری زبیا جذاب چشمان درشت با ابروی کشیده زیر برداشته اون امد دستم گرفت بیا افتخار بامن بررقص ارشیا رقت سراغ دوس دخترای دیگرش منم با کورش رقصیدم اون درهنگام رقص ابش روی من خیلی گرم بود گفت خوشت امد گفتم اره دلت می خواهد بازم بوسمت گفتم امااینجا نه اون دستم گرفت بیا جای بوسیدن زیاد در باغ داریم میایی گفتم اره حسابی با گفتن این کلمه خشرو شدم رفتم باهاش اخر اتاق چوبی زبیای با دسته گل درکنار اتاق وتخت خواب دو نفره زبیا تعارف کرد بنشم منم نشتم لبش گذاشت روی لبم حسابی حشرو شدم لباسم بی احتیار کندم لخت شدم کورش لخت شد با کیر کلفت بلند ش سیخ ازگردن منو بوسید پسونم وبعد پایم باز کرد شروغ کردن چوچوله ام به لیسدن



حسابی ابم میاید ناگهان کیرش داخل کوسم کرد کمی خون ریخت حسابی شروغ کرد به تلمبه زدن لبش روی لبم حسابی حال کردم نزدیک سحرشد رفتم خونه ننه ام درباز کرد گفت قربون برم چه خبر بلا خره کوس دادی یانه گفتم دادم ان با کیر کلفت ننه ام گفت شده ای ادم درست حسابی شده ای با ید زیر پای کیر کلفت ننه ام یک شب به ارشیا کوس بده تا حال کنی خلاصه تا سه سه سال کوس می دادم حال می کردم تا رفتم به شهر دیگری با پسر ی دوس شده ام عاشقم شد ادواج کردم البته اون دوره مجردی صدتا کوس دخترا گذاشته با هم بی حساب هستم ننه ام گفت دیدی گفتم کوس بده تا شوهر خوب توی تور بزنی


نوشته لیلا
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
صفحه  صفحه 69 از 94:  « پیشین  1  ...  68  69  70  ...  93  94  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

داستانهای سکسی مربوط به دوست دخترها و دوست پسرها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA