انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 2 از 2:  « پیشین  1  2

آرش و خواهرش کیانا و دوست خواهرش آزاده


مرد

jems007
 
قسمت دهم

بعد از رفتن کیانا آزاده گفت همین رو می خواستی؟ دیدی چی شد؟ گفتم ولش کن من اجازمون رو گرفتم. با تعجب گفت اجازه چی رو گرفتی؟ گفتم شیطونی دیگه. گفت مگه کیانا باید اجازه شیطونی رو میداد؟ من باید اجازه می دادم که محدودش رو هم برات گفتم و ادامه داد حالا بذار کتابم رو بخونم.منم گفتم باشه و از رو تخت اومدم پایین تا شلوارکم رو در بیارم.تا شلوارک رو کشیدم پایین آزاده داد زد هوی چی کار می کنی؟ گفتم فقط خواستم راحت باشیم. اگه ناراحتتون می کنه بپوشمش؟ گفت آرش فقط خدا کنه زودتر صبح بشه و من سالم از این اتاق برم بیرون ، بعد دوباره سرش رفت تو کتاب.
داشتم دوباره سینه هاش رو میمالیدم ولی از روی لباس خوابش، زیاد حال نمیداد دیگه. برای همین گفتم آزاده خانم میشه یه خواهش کوچولوی دیگه بکنم؟ همینطور که چشمش به سطر های کتاب بود گفت جونم. گفتم میشه لباس خوابت رو در بیاری؟ البته واسه خودت میگما ، آخه سینه هاتون عرق می کنه و لباستون کثیف میشه. آزاده هم گفت آره مطمئنم حتما این رو واسه خودم گفتی. آرش من نمی فهمم این کارا چه فایده ای برای تو داره؟ آخه از چلوندن سینه من چی گیرت میاد؟ گفتم حالا همین به دفعه دیگه. شما که صبح از دست من راحت میشین. بهش مهلت ندادم و لباس خواب یک سرش رو از پایین به سمت بالا کشیدم تا درش بیارم.با دستش دستم رو گرفت ، نگاهش کردم ، خودش دستش رو برداشت تا کارم رو بکنم. همینطور که لباس رو از پایین به بالا میکشیدم اون کس خوشگلش رو تقریبا میشد دید.چشمم روی کسش بود و آزاده هم خودش این رو فهمید.
خودش هم کمک کرد و لباس خوابش رو در آورد.یه مقدار از پتو رو هم انداخت روی پاش تا کسش معلوم نشه و دوباره کتاب رو گرفت دستش.منم که یه دستم رو کیرم و یه دستم رو سینه آزاده ، سرم رو بردم طرف سینش و با لبم آروم نوک سینش رو گرفتم. گفت آرش !گفتم من که پایین نرفتم ، پس مشکلش چیه؟ گفت مشکل اینه که الان سرت جلوی کتاب رو گرفته و نمیشه خوندش. خیلی حشری شده بودم ، گفتم ببخشید و پریدم ازش یه لب گرفتم ، وقتی رفتم کنار با پشت دستش لبش رو پاک کرد و گفت اّی کثافت.آرش تروخدا بذار کتابم رو بخونم. اگه کلافم بکنی کیانا رو صدا می زنما.اصلا چرا نمیری این کارا رو با خواهرت بکنی؟ تو که حتی باهاش حمام هم میری.گفتم خودت که دیدی اخلاقش چجوریه.مثل سگ میمونه.ولی شما هم مهربونی ، هم خوشگلی ، هم مهربونی ، هم نازی ، هم مهربونی ، بازم خیلی مهربونی. گفت فدات شم خودتی ، من اصلا هم مهربون نیستم ، اگه فکرای دیگه ای تو سرته با این چیزا نمیتونی منو خر کنی. گفتم من غلط میکنم.من فقط واقعا دوستتون دارم ، از همون بچگی. گفت آرش جان فایده نداره ، اون دستت اون پایین نباید بره.همین . حالا هم بذار کتابم رو بخونم.
آخر کتاب خوندنش تموم شد و چراغ رو خاموش کردیم تا بخوابیم. هر دو همونجور لخت خوابیدیم. آزاده پشتش رو به من کرد و به پهلو خوابید ، منم به پهلو خوابیدم ولی روم به آزاده بود. متوجه شدم آزاده خوابش نبرده ، گفتم خوابت نمیبره؟ گفت نه ، انقدر کرم ریختی که بد خواب شدم. دستم رو آروم از پشتش بردم رو سینش و شروع کردم به مالیدن. گفت آرش انگار تو عزمت رو جزم کردی که سینه های منو مثل لیمو له شده بکنی. گفتم شاید اینجوری خوابمون ببره ، منظور دیگه ای ندارم.
کیرم دیگه رسیده بود زیره چونم. خیلی حشری بودم ، با دست مالیدن هم دیگه فایده ای نداشت برای همین خواستم به زور کیرم رو لای پای آزاده بکنم ولی انقدر پاهاش به هم کیپ شده بود که کیرم نمیرفت لاش.آزاده همونجور که پشتش به من بود گفت مگه قرار نشد سراغ اونجا نری؟ گفتم شما گفتی دست نزن بهش نگفتی که چیز لاش نذار.منم که دست نمیزنم. گفت منظورم کلا این بود که به پایین تنه کاری نداشته باش. منم انقدر حشری بودم که توجهی به حرفای آزاده نمی کردم و فقط می خواستم کیرم رو به زور بکنم لای پای آزاده. آخر خودش با خنده گفت انقدر زور نزن ، نمیره ، بعد خوش یخورده پاهاش رو باز کرد و کیرم دقیقا افتاد لای پاش. گفت میدونم آخر کیانا سر جفتمون رو می بره.
همینجور کیرم رو لای پاش تکون می دادم ولی چون سفت بود جلو عقب نمیشد. خود آزاده گفت آرش داری پاهام رو میسوزونی ، چی کار می کنی؟ گفتم خوب خشکه درست عقب جلو نمیشه .آزاده گفت آخه میترسم اگه زیادی راحت عقب جلو بشه همه تختم و خودم رو به کثافت بکشی. گفتم نترس من جنبم بالاتر از این حرفاست و بعد دستم رو بردم لای پاش و کیرم رو در آوردم یه کمی تفیش کردم و دوباره گذاشتم لای پاش. حالا راحت عقب جلو میشد ، با اون یکی دستم هم از جلو کسش رو میمالیدم. آزاده گفت آرش اگه فکر کردی با این کارا میتونی منو از راه به در کنی کور خوندی.
لازم نبود من دیگه کاری بکنم. از صداش معلوم بود وضعش از من بدتره ولی مقاومت میکنه و نمیخواد خودش رو جلوی یه نفر که 9 سال ازش کوچیکتره ول کنه. ولی من میخواستم حشری ترش بکنم واسه همین انگشت وسط دست راستم رو با دهنم خیس کردم و بردم طرف سوراخ کونش. سوراخش رو میمالیدم ، ولی آزاده برای اینکه مقاومت بکنه خودش رو سفت کرده بود. انگشتم رو آروم فشار دادم توی کونش ، خودش رو بیشتر جمع کرد ولی به روی خودش نیاورد.
توی همین اوضاع بودیم که دیدم در اتاق باز شد و کیانا اومد تو. یا پیغمبر این از کجا اومد دیگه. آزاده زود خودش رو زد به خواب. کیانا اومد تو و گفت ببخشید مزاحم شدم ، می خواستم یه چیزی از توی کمد بردارم.
گاهی اوقات واقعا به این عقل کیانا شک می کنم. بهونه از این مسخره تر نمیتونست بیاره. آخه آدم 3 نصفه شب تو کمد اتاق مهمان چی لازم داره.معلوم بود میخواد بیاد آمار ما رو بگیره.
رفت سمت کمد دیواری که پشت من بود و شروع کرد خرت و پرتای اون تو رو اینور اونور کردن ولی زیر چشمی داشت تلمبه زدن های منو نگاه میکرد. با خنده گفت آرش بالاخره کار خودت رو کردی؟ به آزاده هم گفت تو هم الکی خودت رو به خواب نزن ، هر کار میخوای بکن ولی صبح حسابت رو میرسم. آزاده هم سرش رو برگدوند و گفت به من چه ، این داداشته که گیر داده ، بیا ببین انگشتش کجاست ، کیانا هم از خدا خواسته برای اینکه ببینه چه خبره سرش رو آورد جلو و گفت خاک تو سرم ، آرش چی کار میکنی؟ گفتم آخه آبجی وقتی انگشت من اینجاست کی لذت میبره؟ من؟ خودش گفت انگشتت رو بذار اونجا. یهو آزاده از جاش پرید و گفت دورغ میگه به خدا ، آرش واسه چی دروغ میگی ، من که هی میگفتم نکن این کارا رو.
کیانا داشت به کس آزاده که خیسه خیس شده بود نگاه میکرد و برگشت به آزاده گفت انگار خودتم زیاد بدت نیومده و اشاره کرد به کسش. آزاده که انگار تازه متوجه وضعش شده بود دستش رو جلوش گرفت و گفت یه نگاه به آقا داداش خودت بنداز ، ببین سر اونجاش آب جمع شده. من که هنوز رو تخت یه وری بودم گوشه پتو رو گرفتم و باهاش سر کیرم رو خشک کردم و گفتم این که چیزیش نیست. یهو آزاده داد زد آرش چی کار کردی کثافت؟ من دیگه با اون پتو امشب نمیخوابم. منم گفتم مگه قراره امشب بخوابی؟ ما که تا صبح بیداریم. کیانا خندش گرفت ولی دستش رو گرفت جلوی دهنش تا معلوم نشه میخنده. آزاده گفت ببین کیانا خانم خود داداشت تنش میخواره و بعد اومد رو تخت و کیر منو گرفت دستش و فشارش داد و گفت بچه جون میخوای امشب یه کاری باهات بکنم که تا یه هفته کمرت راست نشه؟
من یه نگاه به کیانا کردم و دیدم داره ما رو نگاه میکنه و یه نیش خند شیطنت آمیزی هم گوشه لبشه ، فهمیدم قرار نیست شبمون رو خراب کنه و خودشم خوشش اومده از این کار و ...
لوتی جون تولدت مبارک
     
  
مرد

jems007
 
قسمت یازدهم
قسمت آخر


من یه نگاه به کیانا کردم و دیدم داره ما رو نگاه میکنه و یه نیشخند شیطنت آمیزی هم گوشه لبشه ، فهمیدم قرار نیست شبمون رو خراب کنه و خودشم خوشش اومده از این کار ما.
یهو آزاده منو هل داد رو تخت و خودشم پرید نشست رو شکم من. دستش رو برد پشتش و از پشت کیر منو گرفت ، گفت میخوام یه کاری باهات بکنم که دیگه لقمه بزرگتر از دهنت بر نداری. رو کرد به کیانا و گفت کیانا جان میشه وقتی داری میری اون چراغم روشن کنی؟ یه جوری میخواست به کیانا بفهمونه که بره بیرون. کیانا چراغ رو روشن کرد ولی بیرون نرفت ، آزاده گفت نمیخوای بری بیرون؟ کیانا هم جواب داد با این وضعی که تو داری یخورده منو نگران داداشم کردی ، اینجا می مونم که یه وقت بلایی سرش نیاری. آزاده گفت نه خیالت راحت باشه ، آخه تا تو اینجایی من روم نمیشه، فکر میکنم آرش هم همینجوری باشه.
کیانا خندید و گفت فکر کن من اینجا نیستم. آرش هم عادت داره من مراقبش باشم.اصلا میرم رو این مبل میشینم که منو نبینی و خیالت راحت باشه. رفت رو مبل راحتی که پایین تخت من بود نشست. آزاده توی اون وضعیت پشتش به مبل و کیانا بود.
وقتی دید فایده ای نداره و کیانا بیرون برو نیست و از طرفی خودشم خیلی حشری شده کم کم از شکم من رفت پایین و گفت اینهمه لات بازی در میاوردی همین بود آقا آرش؟ این دودولت که شل شده. دستش رو گرفت دور کیرم و شروع کرد به مالیدنش . وقتی دوباره کیرم بلند شد یه خنده ای بهم کرد و سرش رو برد سمت کیرم و با زبونش سر کیرم رو لیس میزد ، گفت آرش خان الان حالت چطوره؟ بازم لات بازی در میاری واسه من؟
می تونستم راحت کیانا رو ببینم که روی مبل تکیه داده بود عقب و پاش رو روی پاش انداخته بود و داشت سکس داداشش با دوستش رو نگاه میکرد. یه تاپ سفید تنش بود و مثل همیشه هم با شرت بود و شلواری پاش نبود. خیلی جذاب تر شده بود. وقتی دید دارم نگاش میکنم یه لبخندی زد و دستش رو به علامت اینکه بعدا حسابت رو میرسم به طرفم تکون داد.
آزاده شروع کرده بود به ساک زدن و منم سرش رو با دو تا دستم گرفته بودم و تو یه عالم دیگه بودم. گفتم بسه آزاده ، الان آبم میاد. سرش رو بالا آورد و گفت چی شد؟ دیدی کم آوردی. گفتم خوب مال خرم باشه بالاخره بعد از اینهمه ساک زدن آبش میاد. خندید و گفت خوب حالا نوبته منه. خوشحال شدم که لابد میخواد کسش رو براش بخورم. من عاشق لیس زدن کس دخترا هستم ولی دیدم رفت به طرف کیانا و گفت ببین کیانا تقصیر خودت شد که موندی ، بعد دستش رو گذاشت بالای کسش . گفت حالا اگه میشه زحمت اینو بکش. کیانا با تعجب گفت آزاده؟! آزاده هم گفت به یاد قدیما.
کیانا یه نگاهی به من کرد و انگار نمیخواست دوباره آزاده در مورد قدیما چیزی بگه و من بفهمم واسه همین گفت آزاده صبح بهت میگم و بعد دو تا دستاش رو دو طرف رون های آزاده گرفت و همونجور که روی مبل نشسته بود شروع کرد به خوردن کسش.آزاده جلوی کیانا وایستاده بود من نمیتونستم کیانا رو ببینم که دقیقا چی کار میکنه ولی از آه و ناله های آزاده و اینکه سر کیانا رو محکم فشار میداد به کسش معلوم بود کیانا داره کارش رو درست انجام میده. بعد آزاده سر کیانا رو پس زد و گفت خوبه حالا بقیش مال داداشته و به طرف من اومد. کیانا هم با پشت دست روی لبش رو پاک کرد و دوباره به عقب تکیه داد و پاش رو انداخت روی پاش.
آزاده اومد جلوم و گفت حالا نوبت توئه. منم گفتم اینجوری نمیشه خوردش و خوابوندمش روی تخت و پاهاش رو انداختم روی شونه هام با سر رفتم لای پاش. کس به این خوشگلی تا حالا ندیده بودم. یه کس گندمی که با پوست بدنش هماهنگ بود. انگار تا حالا دست به این کس نخورده. تمیز و کیپ. با اشتها شروع کردم به لیسیدنش. از پایین تا بالا. روی چوچولش رو هی زبون میزدم. اونم دیگه به جای ناله داشت داد میزد.
خوب که خوردم سرم رو بالا آوردم. میخواستم کیرم رو بذارم تو کسش ولی قبلش برگشتم به کیانا نگاه کردم و اونم یه لبخندی بهم زد.
آزاده با 2 تا انگشتش لبه کسش رو باز کرده بود و با اون یکی دستش کیرم رو گرفت و کشید جلو تا دم کسش برسه. خودم کیرم رو فشار دادم تا رفت توش.این اولین باری بود که کیرم تو کس میرفت. قبلا فقط تو دهن کیانا و سحر و آزاده و کون سحر رفته بود. آروم شروع کردم به تلمبه زدن ، خود آزاده هم داشت با دستش بالای کسش رو میمالید و داد میزد. تو همین حین بودیم که صدای آشنای ویولن پاگانینی به گوشم رسید. برگشتم دیدم ریموت ضبطم دست کیاناست. نمیدونم آهنگ کلاسیک چه ربطی به وضعیت ما داشت که کیانا گذاشته بود ولی صدای جادویی ویولن پاگانینی همیشه واسم لذت بخش بود ، فرقی نمی کرد تو چه وضعیتی باشم. آزاده هم که اصلا تو باغ نبود و فقط داد میزد که بیشتر ، تا ته بکون توش. دارم پاره میشم آرش. میخوام سوراخشو پاره کنی. جوووون.
حالم از این کسشعرایی که تو سکس میگن به هم میخوره ولی یه دختر حشری جز اینا چیزی نمیتونه بگه. بعد از چند دقیقه خسته شدم و کشیدم بیرون. آزاده هم آروم گرفت و گفت چی شد؟ گفتم نوبت عقبه ، با تعجب نگام کرد و گفت چرا که نه. فکر نمیکرد من از کون کردن خوشم بیاد. والا من از وقتی که یادمه همیشه تو مدرسه کون می کردم ، سحرم که از کون کردم ، واسه همین به کون کردن عادت داشتم.
یه صدای اوف شنیدم ولی مال آزاده نبود. برگشتم و دیدم کیانا دستش رو کرده تو شرتش و چشماش رو بسته. وقتی اتاق ساکت شد انگار کیانا متوجه شد که داریم نگاهش می کنیم. چشماش رو باز کرد و تا ما رو دید دستش رو با نارحتی و خیلی آروم بیرون کشید و گفت شما راحت باشین. انگار من اینجا نیستم. منم برگشتم و گفتم آزاده برگرد و 4 دست و پا قنبل کن ولی آزاده گفت این دودولت که خشکه ، نمیره تو. گرفتم جلوی دهنش و گفتم خوب خیس میشه الان ولی آزاده از جاش بلند شد و کیر منو گرفت و کشید تا منم از رو تخت بیام پایین ، کیر منو با دست گرفته بود با خودش کشید طرف کیانا و گفت خوب چرا همش من خیسش کنم؟ یه دفعه هم کیانا خیسش کنه. کیانا از تعجب چشماش به اندازه کل صورتش باز شد. گفت آزاده؟! برادرمه مثلا ، چی میگی؟
من انقدر حشری بودم که واسم فرق نمی کرد کی میخواد ساک بزنه. آزاده گفت کیانا تو الان دستت تو شرتت بود ، فکر کردی ندیدیم؟ خودت که حالت از آرش بدتره ، زود باش دیگه ، الان باز کیرش میخوابه ها. احساس کردم کیانا گیر افتاده ولی خودشم انگار بدش نمیومد تو این سکس من و آزاده قاطی بشه. گفتم آبجی ببخشید ، میدونم خوشت نمیاد ، منم دوست ندارم تو از روی اجبار این کار رو بکنی و روم رو برگردوندم تا برم سمت تخت که کیانا دستم رو از پشت گرفت و دوباره کشید سمت خودش. کیانا رو مبل نشسته بود و منم جلوش واستاده بودم. کیرم هم دقیقا جلوی صورتش بود. با دستش کیر منو که حالا یخورده خوابیده بود بلند کرد و گذاشت تو دهنش. چون کیرم شل شده بود راحت تو دهنش میرفت ، طوری که انگار داشت آدامس میجوید. کم کم راست شد ، آزاده هم با دستش سر کیانا رو هی فشار میداد به سمت جلو تا کل کیرم بره تو دهنش. کیانا هم همزمان که ساک میزد یه دستش رو برد تو شرتش و شروع کرد به مالیدن خودش. دیگه داشت آبم میومد که سریع کیرم رو از دهنش کشیدم بیرون. دست آزاده رو گرفتم و کشیدمش سمت خودم و بهش گفتم دولا شو و دستات رو بذار رو مبل ( همون مبلی که کیانا روش نشسته بود) ، جوری که صورتش رو به کیانا بود و کونش به سمت من. به کیانا گفتم یخورده کرم از توی کشوم میاری؟ کیانا هم کرم رو آورد و تا خواستم ازش بگیرم گفت ولش کن خودم واست چربش می کنم. یه مقدار کرم کف دستش ریخت ، دستاش رو به هم مالید و بعد با دو تا دستش کیرم رو گرفت و حسابی کرمیش کرد. یخورده هم دور سوراخ آزاده مالید و گفت داداشی میخوام بلایی سرش بیاری که دیگه منو مجبور به این کارا نکنه و بعد خودش رفت جلوی آزاده نشست و شرتش رو کشید پایین. به آزاده اشاره کرد که کسش رو بخوره.تا آزاده خم شد به سمت کس کیانا سوراخ کونش کاملا معلوم شد و منم کیرم رو با فشار کردم توش ، خودش رو جمع کرد ولی نمیخواست جلوی من کم بیاره و آه و ناله راه بندازه. بالاخره کیرم رو تا ته کردم توش و دوباره تلمبه زدن. وقتی ضربه میزدم کونش مثل ژله میلرزید.دیگه نمی تونست تحمل کنه و داد زد آرش آرومتر ، درد میگیره ، ولی من گوش نمیدادم و محکمتر می کردم ، آزاده هم آه و ناله میکرد. از من تلمبه زدن و از آزاده ساک زدن برای کیانا و آه و ناله.
دیدم کیانا سر آزاده رو فشار میده به کسش و با اون یکی دستش تاپش رو داده بالا و داره سینه خودش رو میماله. از ایستاده تلمبه زدن خسته شدم ، کشیدم بیرون و رفتم رو تخت طاق باز خوابیدم و گفتم آزاده بیا بشین روش. آزاده هم کس کیانا رو ول کرد و اومد بالای سر من. پاهاش رو دو طرف من گذاشت و موقع نشستن رو کیرم گفت کیانا این باز خشک شده ، کیانا اومد جلو و بدون هیچ حرفی یا اعتراضی شروع کرد به ساک زدن. خوب که خیس شد از دهنش در آورد و آزاده آروم با نشست روش و منم از پایین تلمبه میزدم. هر دفعه بعد از چند بار تلمبه زدن، کیانا کیرم رو از کون آزاده میکشید بیرون و بعد از ساک زدن دوباره خودش با دست هلش میداد تو کون آزاده.
انقدر حشری شده بودم که میخواستم با کیانا هم سکس کنم برای همین از آزاده کشیدم بیرون و رفتم جلوی کیانا که روی دو تا زانوش وایستاده بود ، کیرم رو گرفتم جلوش و اونم دوباره شروع کرد به ساک زدن و لیسیدنش. یه لحظه کیرم رو از دهنش بیرون کشید و با خنده گفت کره خر انگار خوشت اومده ها ، منم گفتم دارم دیونه میشم. همینطور که ساک میزد منم با سینه هاش بازی می کردم ، آزاده هم داشت رو تخت چوچولش رو میمالید.
از دهن کیانا کشیدم بیرون و گفتم بخواب کنار آزاده ، رفت کنار آزاده و خوابید ، گفتم تاپت رو دربیار و در آورد و بعد رفتم جلوش و خواستم بذارم تو کسش که تازه دوزاریش افتاد من میخوام چی کار کنم ، با دستش جلوی کسش رو گرفت و گفت آرش هر کاری میتونی بکنی غیر از سکس با من ، یادت باشه من و تو خواهر برادریم و من تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدم با هم سکس داشته باشیم. میدونستم کیانا همچین آدمیه و بیخود بود کارم. گفتم پس میشه لای سینه هات بذارم؟ با حرکت پلکش و چشمش بهم فهموند که عیبی نداره. رفتم بالای سرش و کیرم رو گذاشتم لای سینه هاش و هی عقب جلو کردم.
کیانا برگشت به آزاده که هنوز داشت با چوچولش بازی میکرد گفت به جای این کارا پاشو برو اون پایین. منظورش این بود که کسم رو بخور. آزاده هم رفت پایین و شروع کرد به خوردن. چشمای و کیانا به هم دوخته شده بود. درست داشت توی چشمام نگاه میکرد ، با اینکه بر اثر ضربه های من دائما بدنش و سرش تکون میخورد ولی چشماش از چشمام جدا نمیشد. مدل صورتش داشت عوض میشد. انگار که از چیزی ناراحت بشه و بعد فهمیدم که داره ارضا میشه. لرزش ارضا شدنش رو کاملا حس کردم.چشماش رو بست و تمام بدنش لرزید.
تجربم میگه که وقتی دختری ارضا میشه بهتره برای چند دقیقه ازش دور باشی. منم از روش پا شدم و گفتم آزاده نوبت شماست. گفت چه عجب ، مگه این خواهرت اجازه میداد ، بعد ادامه داد ولی دیگه از عقب نمیشه ، واقعا دردم گرفته ، گفتم باشه و به پشت خوابوندمش رو تخت ، از پشت کردم تو کسش و خودمم روش خوابیدم. صدای نفس نفس زدن های ارضا شدنش رو میشد راحت شنید. داد میزد که داره میسوزه آرش ، آرومتر ، واااای، آرش پاره شد ، بین صحبتاش هم هی نفس میگرفت تا آخر اونم ارضا شد. از روش پا شدم و شروع کردم جلق زدن تا آبم بیاد ، گفتم آبم داره میاد که آزاده گفت جایی نریزیش ، من میخوامش ، بریز رو صورتم ، از اونور هم کیانا گفت داداش منه ، پس به من میرسه و صورتش رو آورد جلوی کیرم. هر دو صورتاشون جلوی کیرم بود که آبم با شدت اول ریخت رو صورت آزاده و بعد برش گردوندم سمت کیانا و بقیش هم ریخت رو صورت اون. آخرین قطره هاش که بیرون اومد کیانا کیرم رو گرفت و کرد تو دهنش و کلا از آب کیر تمیزش کرد. انگار اصلا آبی نیومده ازش.

پایان
لوتی جون تولدت مبارک
     
  
صفحه  صفحه 2 از 2:  « پیشین  1  2 
داستان سکسی ایرانی

آرش و خواهرش کیانا و دوست خواهرش آزاده


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA