انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 12 از 85:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  84  85  پسین »

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد


مرد

 
این دومین داستانیه که میزارم. برمیگرده به سالهایی که راهنمایی بودم. اون موقع همه بچه ها از یه نفر حرف میزدن و اونم حسن بود که یک سال ازش بزرگتر بودم. من حتی حسن و ندیده بودم و نمیتونستم چیزایی که میگن رو باور کنم. اصلا تو این فازا نبودم و باورش برام سخت بود که با پسر هم میشه خوابید.نه اینکه چیزی ندونم ولی زیاد درگیرش نشده بودم. تا اینکه یه روز زنگ تفریح خواستم برم آب بخورم. سالن پینگ پنگ ما کنار آبخوری بود و کنار دیوارش یه صندلی دراز آهنی گذاشته بودن که بچه ها بشینن. خلاصه من که رفتم آب بخورم دیدم پسر عمم رو صندلی نشسته و سر حسن رو پاهاشه و سینه های حسن رو میمالونه. من از تعجب شاخ درآوردم. خلاصه گذشت تا یه روز زنگ آخر بود و معلم ما هم نیومده بود منم تا سرویس بیاد رفتم تو نمازخونه داشتم تکلیف فردا رو مینوشتم. کلاس اولیا ورزش داشتن. مشغول نوشتن بودم دیدم حسن با یه پسر دیگه که بعدا فهمیدم اسمش فربده اومدن داخل. من روح از بدنم خارج شد وقتی حسن و دیدم. هر دو اومدن به طرف من و سلام کردن و از من سوال پرسیدن که دارم چیکار میکنم منم بهشون جواب دادم. حسن گفت تو درست خوبه گفتم ای بدک نیست و رفتن گوشه نمازخونه و پچ پچ میکردن من سرگرم کار خودم بودم و یه نیم نگاهی به اونا هم داشتم که یه دفعه دیدم فربد رو شکم دراز کشید و حسن هم داره ماساژش میده و انگلش میده و کم کم بحث جدی شد و حسن کیرشو درآورد و نشون فربد داد من متوجه حرکتش شدم اونا هم منو دیدن و میخندیدن من هم لبخند زدم حسن اومد کنار من نشست و همونطور که با کیرش ور میرفت به فربد میگفت کونی بیا اینور با هم حال کنیم من کیرم داشت منفجر میشد چون تا حالا اینقدر جدی وارد این مسایل نشده بودم فربدم بدش نمیومد ولی چون من اونجا بودم معذب بود. من نخواستم این موقعیت و از دست بدم گفتم بابا راحت باشین و این جمله باعث شد که کنار من اون دوتا شروع کردن به گاییدن هم. حسن که آبش هنوز نیومده بود از لاپا فربد رو کنار من گایید. بعد از اینکه یه کم حال کرد به من گفت بیا بکن منم از خدا خواسته رفتم رو کون فربد و لاپایی گاییدمش.کونش خیلی نرم بود. وقتی آبم اومد ریختم رو دستم و رفتم دستمو شستم.فربد هم اومد دستشویی خودشو تمیز کنه. حسن اومد گفت حال کردی؟گفتم من تا تو رو نکنم حال نمیام بعدش خندید و گفت اونم به موقعش. فردا که اومدم مدرسه رفتم سراغ حسن به حسن گفتم بیا با هم حال کنیم و اونم بدون هیچ مخالفتی گفت باشه بهش گفتم بریم تو دستشویی اون گفت بابا اونجا که خیلی تابلوء..گفتم پس کجا گفت بریم انباری پشت کلاسا. گفتم بابا اونجا که بستست گفت تو فکر میکنی بستست اونجا پاتوق منه هر کی میخواد منو بکنه میریم اونجا..من که توو کف حسن بودم قبول کردم و رفتیم. حسن بچه نصفه تپلی بود و سبزه.کون قلنبه خوبی داشت. در کل ماشین کون دادن بود.خودش تو رو حشری میکرد خودش هم بهت میداد. رسیدیم دم در انباری دیدم در بستست به حسن گفتم دیدی در بستست. یه فشار محکم به در داد و گفت حالا چی و خندید و رفت تو منم پشت سرش رفتم تو و در رو به حالت اولش قرار دادیم. یه جای مرطوب بود که نورش کم بود. من فقط کونشو انگشت میکردم و خودمو از رو شلوار میچسبوندم بهش و قربون صدقش میرفتم. گفت بابا یه لحظه بیخیال شو بیا این کارتونو پهن کنیم. با هم کارتونو پهن کردیم. حسن گفت حالا هر چی دوست داری منو بکن و خندید منم خندیدم..گفت کیرتو در آر منم در آوردم و اونم شلوار و شرتشو کشید پایین و اومد نزدیکتر و با کیرم بازی میکرد منم سینه هاشو میمکیدم و گردنشو میخوردم. داشتم منفجر میشدم. گفتم دراز بکش اونم دراز کشید. تف زدم به سر کیرم و یه کم به لاپاش و کیرم گذاشتم بین پاهاش و دستمو از زیر گذاشتم رو سینه هاشو چنگشون میزدم و دم گوشش میگفتم: جــــــون قربون کونت برم حسن چقدر نرمی، از فربد هم نرم تری جـــــــون یه کم جفت کن پاهاتو جـــــــون. فقط مال من باش تا همیشه جــــــــون. اونم هر کاری که من میگفتم میکرد. گفتم حسن میخوام بزارم تو کونت گفت گه زیادی نخور کونم پاره میشه..گفتم جون مادرت بابا مگه کیرم چقدره گفت نه نمیشه گفتم اگه دردت اومد میارم بیرون..گفت بگو به خدا منم قسم خوردم و کیرمو از لاپاش آوردم بیرون و لمبراشو باز کردم و تف انداختم رو سوراخ کونش یه کم لمبراشو باز و بسته کردم و با دستم تف و پخش کردم و یه کم تف هم به سر کیر خودم زدم کیرمو گذاشتم دم سوراخش همین که فشار دادم سرش رفت تو و حسن هیچی نگفت نگو کونش باز شده بود و داشته ناز میکرده برام. زنگ تفریح تموم شد و من همچنان رو کون حسن بودم حسن گفت پاشو زنگ خورد الان دبیر منو میگاد گفتم بابا جون من حسن الان آبم میاد گفت نه باید برم گفتم بهش بگو شکمت درد میکرد دستشوییت طولانی شده.. و همونطور کیرم تو کون نرم و قلنبش بود واااای چه حالی میداد من فشار میدادم و اون الکی آه آه میکرد میگفت بابا بریز دیگه منم میگفتم الان میاد یه کم دیگه تف مالی کردم کونشو دوباره کیرمو با فشار انداختم تو سوراخش و تلنبه میزدم و آبم داشت میومد گفتم قربون کونت برم حسن آه آه آآآه ابم داره میاد حسن. کجا بریزم؟ حسن سوراخ کونشو باز و بسته میکرد گفت جـــان بریز بیرون منم آبم که اومد ریختم رو زمین همینکه آبمو ریختم حسن بلند شد و لباسشو کشید بالا و گفت یالا زود باش منم گفتم دمت گرم حسن خیلی مردی گفت کس نگو دیر شد کارتونو جمع کرد منم آبمو که روی زمین بود با پاهام پخش کردم که تو چشم نباشه و رفتیم بیرون و در و بستیم و رفتیم سر کلاس. بعد کلاس از حسن پرسیدم رفتی سر کلاس گفت آره فیلم بازی کردم و گفتم شکمم درد میکرد دیر کردم و اونم اجازه داد برم تو خندیدم و بهش گفتم میشه دوباره اون پسر رو جور کنی با هم بکنیمش اونم گفت .... فربد .... جـــــور.. اون جور کردن نمیخواد اون همیشه پایس . تشنه کیره اونم کیر خوشکلی مثل کیر تو. بعدا اگه فرصت شد داستان اونم میزارم.
دوستون دارم بچه ها.
هركس به طريقى دل ما ميشكند
منم ساده
فقط نگاه ميكنم
     
  
مرد

 
عشق مرد چاق

سلام به همه دوستان من امیرم و ۲۴ سالمه
می خواهم براتون داستانهایه سکسی خودم بنویسم خیلی هست ولی من چنتاش منویسم
از اولیناش شروع می کنم
این داستان ماله ۱۰ سال پیشه وقتی من میرفتم راهنمایی اون موقع سرویس نداشتم و هر روز خودم میرفتم مدرسه وقتی می خواستم برم مدرسه میرسوندنم و وقت برگشتن با خط واحد بر می گشتم
روزا به همین منوال بود یک روز دیدم مردای سوار خط واحد میشن و همین جوری با خودشون یا ادمایه اطرافشون ور میرن خیلی برام جالب بود همون اول اتوبوسم وایمیستادن تا خیلی کنج کاو شدم منم گفتم از فردا پشت سر رانده وایمیسم تا از نزدیک ببینم دلیلش چیه
همون روز اول یک مرد ۳۵ ساله امد و شروع کرد با کیر من ور رفتن خیلی خوشم امد دیگه کارم شده بود همین حتی بعضی وقتا چندین بار اتوبوس عوض می کردم
راستی اینم بگم من درشت هیکل بودم و توپلی و سفید.
تا اینکه یک روز بارونی یک مرد میانسال امد کلی با کیرم حال کرد و بعد به هر ترتیبی که بود امد پشت سرم و با کونمم حال کرد خودمم خیلی حال کردم و بعد ایستگاه خونمون پیاده شدم اونم پشته سرم امد هم خوشحال بودم هم ترسیده بودم که ابروم میره و خودمم به گا میرم. من اصلا نزدیکه خونه نرفتم زود تاکسی گرفتم رفتم اخر خیابون اون پشت سرم امد تنها شانسی که اوردم هوا بارونی بود کسی به کسی کار نداشت من رفتم تو یک کوچه پشت سرم امد. جلو ورودی یک مجتمع وایسادم تا اونم امد بهم گفت چرا فرار می منی گفتم واسه چی وایسم گفتم الانم می خواهم برم خونه کاری نداری گفت خونت که این جا نیست بیا میرسونمت واقعا همه زبونم و خودم یک جا قفل کردم بعد از چند ثانیه به خودم امدم و سفت زنی کردم نه همین جاست اونم گفت اگر اینجا نبود چی گفتم به توچه بهش خلاصه چند دقیقه کل کل کردیم بعد راضیم کرد که برسونتم رفتیم یه کوچه پایینتر کفت بیا با ماشین بریم کارش این بود که ماشینشو پارک می کرد هروز بعدش سوار خط واحد میشد و در مدرسه پسرونه پیاده میشد هر خطی که شلوغتر بود سوار میشد و کلی حال می کرد ماشینش یه پژو تمیز با شیشه هایه دودی بود گفت زنگ بزن خونه بگو امروز می خواهی با دوستات بری سینما
گفتم روز بارونی گفت اره. موبایلشو بهم داد زنگ زدم به هزار بدبختی خونه پیچوندم
گفتم خوب حال چه کار کنیم گفت با من میایی خونه گفت که چی بشهوگفت حال کنیم راستش خیلی خیلی ترسیده بودم همون زمانایی بود که خفاش شب از این جور صحبتا بلخره با یک ساعت فک زدن و جلب اعتماد راضی شدم با هم بریم خونه البته تو این یک ساعت کلی برام مالید و منم مجبور کرد براش بمالم یکم چاق بود و شلوار پارچه ای پاش بود خلاصه نهارم برام گرفت رفتیم طرفه خونش تو خیابون ملاصدرای شیراز. البته کلی با هم اشنا شدیم و با هم رو لباسی حال کردیم
رفتم تو پارکینگ اپارتمانش گفت من تنها هستم. از این به بعد اگر بخواهی می توانیم با هم همیشه باشیم گفتم حالا بزار تا بعد خیلی گشنمه بریم غذا بخوریم بعد با هم صحبت می کنیمو تو
اپارتمانش طبقه ۶ بود و نمیدونم اسانسورش واسه چی این قدر اروم میرفت غذا داده بود دست من تو همین مدت کلی باهام حال کرد از پشت سرم کیرم گرفته بود و حال می کرد تا رسیدیم من دستمو شستم و زود شروع به غذا خوردن کردم آخه من همیشه ذلیل شکمم و شکمو هستم خیلی
اونم هیچی نگفت با هم غذا خوردیم و صحبت کردیم. گفت تو تا غذام تموم شد مثل ملخ پرید اومد طرفه من. به زور بغلم کرد با وزن زیادم بردم رو کاناپه تو بغلش دراز کشیدم
گفت تو چه جوری حال می کنی منم که بار بار اولم بود فقط یکم اطلاعات داشتم گفتم نمیدونم گفت خودم بهت یاد میدم. پاشو با هم بریم حموم. اولش خجالت کشیدم ولی قند تو دلم اب شد. زود لباسامو در اورد و بعدشم خوش شروع به لخت شدن کرد وزنش حدود ۱۱۵ کیلو بو و قدشم ۱۷۵. کیرشم ۱۵ سانت و ۳ سانتم کلفتیش واسه بار اولی بود که مردی جلوم لخت میدیدم با دوستام شوخی می کردیم ولی اصلا باورم نمیشد که یک دفعه به این وضع و تو این مدت زمان
رفتیم تو حمام منم که پسری توپولی ۱۴ ساله قدم ۱۶۰ وزنمم ۹۰. هرکی میدی اب از دهنش راه میفتاد منو الان میفهمم چه تیکه ای بودم البته هنوزم هستما کیرمم حدود ۱۰ سانت و کلفتم نبود
شیر اب باز کرد با هم رفتیم زیر دوش بعدش کلی باهام عشق بازی کرد باز به زور بغلم کرد بردم تو اتاق خوابش داشتم از هیجان میترکیدم
خوب خشکم کرد
بعد گفت اول من بهت حال میدم بعدم هر کاری من برات کردم تو باید برای من انجام بدی تازه کمکتم می کنم منم که نفهمیدم چی گفت از هیجان قبول کردم از سرم خورد تا رسید به کیرم کلی کیرمو خورد با انگشتشم کرد تو کونم اولش هم بدم امد هم درد داشت ولی با سماجت و تجربه ای که داش ولم نکرد رفت از این خامه هایه اسپری هاواورد زد رو کیرم باز خورد خیلی بهم حال داد مخصوصا که منم شکمو
بعد برام قلنبه کرد گفت کیرتو بکن تو سوراخم کیر منم تا گذاشتم تو کونش گم شد بهم خیلی حال داد همین جوری یه ۳۰ دقیقه ای شد بعد پاشد گفت حالا نوبت تو از اول خامه ریخت رو کیرش من خوردم. من خورد من خورد. تا وقتی همراه خامه یه مزه بدی تو دهنم حس کردم بازم خوردم نگو آبشم براش خوره بودم. الان میفهمم
بعد گفت بخواب کونتو بده بالا و حرکتم نکن مثل من. منم انجام دادم اول کلی زبان کرد تو کونم بعد روغن ماساژ اور کلی کونم ماساژ داد بعد با انگشت شروع کرد خیلی بهم حال داد قابل گفتن نیست باز دو انگشتی. اخ اخ اخ برد بالا بعد س که کونم قشنگ باز کرده بود همون دو انگشتش به کلفتی کیرش بود کله کیرش گذاشت دمه سوراخه من با کلی حرفه ای گری و دردی که من داشتم کرد تو اون جوری که باید میرفت البته خیلی درد داشتما ولی همون درد خیلی بهم حال داد. تا امروز مزش زیر دهنم هست هنوز
خلاصه چند دقیقه ای بی حرکت بود بعد برام عادی شده بود بعد شروع به تلمبه زدن که کرد چنتای اولی خیلی درد داشت ولی بعدش مثل سگ حال کردم و یک دفع تو سوراخم گرمی احساس کرد بی حس رو افتاد همون جوری کیرشم تو سوراخم خیلی بهم حال داد. دیگه شده بود ساعتایه. ۴.۵ اینا از روم پاشود. کلی شکلات خوراکی برام اورد و تو بغلش با هم خوردیم
گفت نظرت چیه. من که خوشم امده بود بهش گفتم.
گفت منم همین جور هم ازت خوشم امد هم با هم راحت هستیم
هنوزم نفهمیدم که چرا اون روز بهش اعتماد کردم.
این اعتماد تا ۳ سال پیش ادامه داشت
دیگه شده بودیم واسه هم زن شوهر البته دو طرفش هفته ای حداقل ۳ بار با هم حال می کردیم البته هم اون هوایه منو داشت هم من
من مشکله مالی ندارم و نداشتمم پدرم کارخونه داره اونم همکاره پدرم هست.
روز اولم که بهم گفت خونتون اینجا نیست کاملا منو میشناخت
هر وقت تو مدرسه خراب کاری می کردم به جای اینکه به خونه بگم به اردلان می گفتم همه مشکلاتمو بهش میگفتم اونم. همین جور البته من بچه بودم ولی تا جایی که ازدستم میامد براش کم نمیزاشتم تا جایی با هم بودیم که از ایران رفت من تا ۴ ماه مریض بودم تا به خاطر من باز برگشت ولی خودم کاری کردم که با هم دعوامون بشه پ هر کاری کردم که از هم با تنفر جدا بشیم نشد که حداقل تا وقتی از هم دور هستیم راحت ت تر باشه ولی خیلی دلم براش تنگ شده الانم فقط کنارم نیست همه چیزش ولی دست من هست خونه ماشین کارخونش ولی خودش که نیست فقط
بگزریم برگردیم به داستان سکسیم
دیگه کارم شده بود هرروز خونه می پیچوندم میرفتم اولا سخت بود ولی بعد راهشو پیدا کردیم. ب
مدرسه نمی رفتم میرفتم اونجا بعد ولی به جاش کلی باید خرج مدرسه می کردم یاد
دیگه یکم بزرگتر که شدم و ازاد تر. خیلی با هم حال می کردیم من حتی به دوستام گفته بودم خونمون اونجاست و اردلان بابام هست و چون جفتمون تپل بودیم هیچ کسی هم بهمون ششک نمی کرد.
حتی دوست دخترمو میاوردم جلوش می کردم بعد می گفتم به بابام بده. با کلی تعجب مجبور میشد میداد البته ما بیشتر باهم حال می کردیم بعدا که بزرگتر شدم منم چاق بودم و کیرم اندازه مال اردلان جونم خیلی جفتمون با هموارضا میشدیم اگر اینوامریکا نبود الان ما با هم بودیم من از شدت قصه و ناراحتی ۷۰ کیلو کم کردم. البته الان نزدیکه امدنشه از خوشحالی دارم چاق میشم
برای همین من مرد چاق از شیراز خیلی دوست دارم می خواهم تا قبل از این که بیاد یک سکس داشته باشم با مردی چاق از شیراز
     
  ویرایش شده توسط: masmir   
مرد

 
کون دادن به پسر افغان
تابستون سال85بود که برای کار به اصفهان رفته بودم شرکت یکی از دوستان بود و من اونجا تنها بودم وتو کف..!کسی هم نداشتم که برم ببینمش وبا دختری هم دوست نبودم.کارم این بود که برم حموم پشمامو بزنم و فیلم سوپر ببینم و باخودم ور برم...کم کم 1 حس لذت از دادن توم پیدا شد که فکر میکنم بخاطر شرایط بود..کنار دفتر ما ساختمونی بود که در حال ساخت بود...منم که با شرت میگشتم 1 روز صدای افتادن چیزی اومد و زنگو زدن فهمیدم که از اونجاس از بین کارگراش 1پسر16 ساله بود که بعدن فهمیدم اسمش رحیمه اومد و از تو حیاط برش داره منم با شرت بودم و 1 جوری با خجالت به سمتم نگاه نکردو رفت که باعث تحریکم شد..تو سرم افتاده بود که1دفه بکشمش دفتر و ...1
روز از نونوایی برمیگشتم که دیدمش وبه بهونه اینکه بیاد کمکم یخچالو جابجا کنیم بیاد که اونم گفت بعد از کارش دم غروب میاد منم رفتم حمومو 1 صفایی بدوره کونم دادم!(اونهایی که زر مفت میزنن که از گی بدشون میاد و منو خودشون میدونن که گه اضافی میخورن همینجا داستانو بیخیال شن اگه راست میگن!!)مانیتور رو بسمت ورودی دادم و 1 صحنه که زنه ازکون میداد و بشدت تحریک کننده بود رو از عصر پاوز کردم که وقتی میاد ببینه!خلاصه کاملن خساب شده کار کردم و1 شلوتر لی تنگ پوشیدم وبا1 رکابی مشکی منتظر شدم..فکر کردم دیگه نمیاد که صدای زنگ منو بخودم آورد...درو باز کردمو اون اومد تو پذیرایی( کف پذیرایی موکت بود ولی من با کفشو دمپایی میگشتم)و کفششو درآورد و من بسمت آشپزخونه اومدم و گفتم اونم بیاد کمک...تو آشپزخونه 1 کم دولا شدم بسمتش که تحریکش کنم و مثلن دارم نشون میدم که چطوری دوتایی جابجا کنیم!..بعد از جابجایی که خودم کج کرده بودم اومد که بره که گفتم بمونه تا چایی بیارم و رو مبل نزدیک به مانیتور نشوندمش و انگار که حواسم نبوده(ارواح پدر کسایی که ادعای مردی دارن ولی از 100تا زن جنده هم هوار کیر ترن!) شروع به صحبت کردم که:ما که تنهاییمو از جوونی شیطون میشیم و...ازش پرسیدم که دوست داره ببینه؟وبدون اینکه جواب بده فیلمو playکردمو رفتم سمت اشپزخونه واسه چایی!همونطوری که به صفحه مانیتور خیره بود و از شیرینیه روی میز میخورد اومدم سمتش..داشت6 دونگ نگاه میکرد چند دقیقه صبر کردم تا حسابی تحریک شه..میگفتم خوشبحالشون!...دوست داشتی جای یارو باشی؟..اونم فقط تایید میکرد!...همش میترسیدم که بگم و ضایع شم..1 لحظه دلو زدم به دریا و گفتم دستت تمیزه؟!
همونطوری که فیلمو میدید جواب داد:چرا؟ که من دستشو گرفتمو برگشتم کونمو سمتش گرفتم و شلوارمو کشیدم تا پایین کونم و دستشو مالیدم به لمبرام(که سفید شده بودن وبدون مو!)که برگشت هم نمیخاست اون صحنه رو از دست بده و هم تعجب کرده بود از کارم... دستشو کردم تو شرتم و بسمته سوراخ کونم بردم..انگشت زبرو خشکی داشت..قبلش کونمو با روغن چرب کرده بودم و انگشتشو تو کونم بردم که بیخیاله فیلمه شد و نگام کرد..دستمو بردم رو شلوترش و ازرو کیرشو مالیدم و گفتم :
دوست داری منو بکنی؟! اونم با لبخند شیهه کشون تایید کرد من بردمش سمت دستشویی که بشورم کیرشو ..اول هی ممانعت میکرد..ولی من کار خودمو میکردم..کیرشو که دیدم جا خوردم!1 کیر صاف 15 سانتی که کلفت نبود! وخیلی خوشگل!!از انظارم خیلی بهتر بود :سفید،با 1 سره تیز و موشکی! خاستم بخورم که نذاشت منم با مایع شستمش و رفتم رو مبل اونم اومد اول خابوندمش رو زمین نشستم روش با اینکه خودمو چرب کرده بودم ولی بسختی و با درد نوکش رفت تو 1 کم که نرم شد سگی شدم که از شدت حشریت که تازه کیرش حس کرده بود کون چیه با فشار تلمبه هاش رو زمین افتادم ودمر شدم و اونم عین مسلسل میکوبید!!و باید اعتراف کنم خیلی حال داد!20 ثانیه نشد که حس کردم شل شد و آبشو توم خالی کرد لذت زیادی داشت و من کم کم بلند شدم راسته راست کرده بودم!گفتم حالا نوبت منه..و دستمو بردم سمت کونش که پس زد دستمو..حس کردم نمیخاد بده...گفتم پس من چی؟!سریع شلوارشو(که هر2 نصفه پایین کشیده بودیم)بالا کشیدو بسمته در رفت من هم عصبانی شدم و گفتم:گمشو بیرون! اونم سریع فلنگو بست منم خودمو ارضا کردم و از آبش که اوی کونم رو لیز کرده بود لذت میبردم...ولی خس کثیف بودن بهم دست داد و حموم رفتم و بعد چند روز همه چیز واسم عادی شد.
...
این داستان خودم بود نمیدونم چطور بوده ولی هر کی فحش میده همون فحشها جوابش!!
اگه دوست داشتین بعدن قسمت 2 رو هم بنویسم؟
     
  ویرایش شده توسط: masmir   
↓ Advertisement ↓
مرد

 
[کون دادن به مریم دوجنسه

سلام.من سینا هستم.21سالمه.من خیلی به سکس با دو جنسه ها علاقه دارم.میخوام اولین کون دادنم به یه دوجنسرو واستون تعریف کنم.داستان از اونجا شروع شد که قرار شد من واسه کارآموزی برم اداره پست.روزی که رفتم اونجا مسئول بخش گفت که باید با یه خانمی که قبل از شما اومده و اونم کارآموز بود کار کنی.رفتم تو اتاق.وای چه شانسی.تا دختررو دیدم تو دلم گفتم خدا کنه کارآموزی حالا حالاها ادامه پیدا کنه.اسمش مریم بود.وااقعا ناز بود.یه مدت که گذشت زیاد بهم پانمیداد تا اینکه منم دیگه نا امید شده بودم.بهد از چند روز خودش تمایل داشت که باهام لاس بزنه.اونجا بود که فهمیدم میگن به دختر محل ندی خودش میاد سمتت درسته.هر روز بیشتر بهم عادت میکردیم.دیگه همدیگرو هم لمس میکردیم.احساس میکردم خیلی به کونم نگاه میکنه.در موردکونم بگم (اینم عکسش)



هی سعی میکرد با کونم بازی کنه.بعضی وقتا حس میکردم برجستگی رو شلوارشو.پیش خودم گفتم یعنی میشه مریم دوجنسه باشه.وای چه حالی میده.روزا گذشتو کارآموزیمون تموم شد.ولی رابطه ما هر روز گرمتر میشد.یبار تو اس ام اس بهم گفت سینا باید یه واقعیتیو بهت بگم..من دو جنسه ام.میخوایبا من بمونی یا نه؟منم گفتم خودم شک کرده بودم.از دو جنس ها خیلی خوشم میاد.از خدامه.گفت چرا تا حالا بهم نگفتی؟گفتم روم نمیشد.خلاصه قرار گذاشتیم.بهم گفت فردا برم خونشون که کسی نیست.فرداش رفتم خونشون.در باز بود رفتم تو.کسی جوابی نداد.تو دلم گفتم نکنه باباش خونه باشه که یدفه مریم پرید از پشت کونمو گرفت.گفت ترسیدی.قلبم اومده بود تو دهنم.یه شلوارک پوشیده بود با یه تاپ.رفتیم تو اتاقش.خوابوند منو رو تخت شروع کرد لباسامو در اوردن.منم بدنم مو نداره.گفت سینا وای چه بدن سکسی داری.سیخ کردم.گفتم قابل شما رو نداره.شروع کرد ازم لب گرفتن.همه جای بدنمو میلیسید واقعا حشر بود.دستمو گذاشت رو کیرش گفت از رو شلوار بمالش.منم شروع کردم به مالیدن.کیرش بزرگ بود.شرتشو دراورد.وای عجب کیری بود.از 20سانتم بیشتر بود و کلفت.کیرشو گذاشت تو دهنم.بلخره به ۀرزوم رسیدم.یه کیر کلفت دوجنسه تو دهنم بود.تا ته کردم تو دهنم.خیلی خوشمزه بود.موهامو گرفته بود تو دستاش.کیرشو تا ۀخر فشار میداد تو حلقم.داشتم خفه میشدم.یه نیم ساعتی واسش ساک زدم تا خودش گفت برگرد قمبل کن.شروع کرد به لیسیدن کونم.وای چه حالی میداد.سوراخم باز باز شده بود.کیرشو میمالید به سوراخم.حشر حشر شده بودم.آروم داشت فشار میداد تو سوراخم ولی اینقد کلفت بود جا نمیشد.تف انداختو با یه فشار محکم کرد تو.تا آخر رفت تو.از شدت درد یه جیغ بلند کشیدم.کونم داشت میسوخت ولی اون هیچ توجهی نمیکرد.انقد داد زدم دهنمو با پارچه بست وتند تند تلمبه میزد.خوابیده بود روم.بیچاره کونم.جر خورده بود.تا آخرین نقطه کیرش و سوراخم بود.گرمی بدنشو حس میکردم.داشتم بیهوش میشدم.اون هی بیشتر تلمبه میزدو داد میزد.وحشی شده بودو با دست میزد رو کونم.گفت داره آبم میاد.آبشو خالی کرد تو کونم.خیلی زیاد بود آب کیرش.با اینکه کونم پاره شده بود ولی خیلی بهم حال داد.از اونروز به بعد هر روز میکنتم.مریم چند تا دوست دو جنسه هم داره که اونا هم منو کردن گروهی.دفعه بعد خاطره سکس گروهیمم میگم.
     
  ویرایش شده توسط: masmir   
مرد

 
همجنسبازی با استاد کاراته


من پیمان هستم وكاراته كار ميكنم.من از بچگی به مردها علاقه داشتم و همیشه نقش مفعول را داشتم. یادم می آید که همیشه با بچه همسایمون که یکی دو سال از من بزرگتر بود میرفتیم زیرزمین خونه و بازی مامان و بابا میکردیم من همیشه نقش مامان را بازی میکردم همینکه کیر پسر همسایه را میخوردم احساس خوبی داشتم و وقتی هم منو میکرد زیاد احساس نمیکردم ولی با این حال خیلی خوشم میآمد.
اولین باری که یک کیر درست و حسابی تو کونم رفت مربوط به 12 سالگی ام بود كه باشگاه كاراته ثبت نام كردم،مربي مون حدودا 30 ساله بود، یک دو ماه اول موضوعی نبود ، از همان اول از مربي خوشم ميومد هم خوش هیکل بود و هم خوش قيافه، تلاش کردم که از همان اول با او دوست شوم. توی سالن ورزش که لباسمو عوض ميكردم تا لباس كاراته بپوشم خیلی وقتها فقط با شورت میگشتم برای همین بدن منو ميديدن و از این من خیلی احساس خوبی داشتم. چون نمیدانستم استاد چه احساسی در رابطه با کون کردن دارد زیاد تند نمیرفتم هر وقت براي آموزش پيش من می آمد خودم را جلوی او راحت میگذاشتم و به هر کجای بدنم دست میزد کاری میکردم که احساس راحتی بکند بخصوص وقتی که به رانهایم دست میزد تا پاهایم را از هم باز کند آرام نفس میکشیدم تا به او خط بدهم.
یکی دو هفته به همین وضع گذشت فهمیدم که او هم از دست زدن به بدن من خوشش میآید تا این که روزی استاد برای کمک به من آمد من متوانستم پاهایم را 180 درجه باز بکنم استادرفت پشتم ایستاد وقتی کمک کرد تا پاهایم را باز کردم شروع کرد به ماساژ دادن پاهایم بعضی وقتها دستش را به کپلم میکشید خیلی احساس خوبی داشتم وقتی دید اعتراضی ندارم بعضا دستش را میان کپلهایم هم میکشید. جلسه بعد که برای تمرینات رفتم استاد از من خواست در ساعات غیر باشگاه بروم خانه آنها او در خانه شان یک سالن ورزش درست کرده میتوانم آنجا بیشتر تمرین کنم من هم قبول کردم عصر بعداز اتمام تمرینهایمان در باشگاه با هم رفتیم خانه استاد که هم مسیر را بشناسم و هم روز اول با هم تمرین کنیم. او زیرزمین خانشان را به یک سالن ورزش تبدیل کرده بود لباسهایم را عوض کردم و با او شروع کردم به تمرین.
وقتی به قسمتهای مختلف بدنم دست میزد حالت خاصی بهم دست میداد و بدنم میلرزید و بیحرکت میشدم تا کارش تمام شود مدتی گذشت گفت پيرهن كاراته را دربیاور هوا گرم شده و اول خودش پيرهنشو درآورد شلوارش را هم در آورد فقط شرت کوچکی به پایش بود و کیرش در حالی که سفت شده بود از پشت شورتش حالت خلی زیبایی داشت با این که خیلی دوست داشتم آن را دست بگیرم و بگذارم تو دهنم ولی از طرفی هم میترسیدم چون این اولین باری بود که با یک مرد بزرگتر از خودم تنها بودم. وقتی دید حالت یخ زده دارم آمد جلو و پیراهن و شلوار مرا در آورد مرا چهار دست و پا روی زمین نشاند و پاهایم را از هم باز کرد و از پشت خودش را به من چسباند کیرش را از پشت شورتش که وسط کپل هایم بود احساس میکردم هم خوشم می آمد و هم مترسیدم وقتی استاد دید من میترسم گفت کاریت ندارم نترس من اذیتت نمیکنم بعد شروع کرد به نوازش کردن من. یواش یواش آرام شدم و خودم هم حشری شده بودم بعد منو به پشت خواباند روی من خوابید و شروع کرد به بوسیدن گردنم و بالا آمد تا به لبهایم رسید تا حالا چنین احساسی نداشتم آرام آرام پایین رفت شکم و نافم را بوسید با یک حرکت شورتم را در آورد کیرم را توی دهانش گذاشت و با آن بازی کرد دوباره منو برگردوند و شروع کرد با کونم بازی کردن و با انگشتش روی سوراخ کونم بازی میکرد و انو میمالید کاملا از حال رفته بودم سوراخ کونم را بوسید و منو برگردوند. استاد خوابید روی من لبهام را بوسید گفت تو چیزی نمیگی ناراحتی گفتم نه خیلی هم خوشم آمد ولی کمی میترسم تا به حال با کسی مثل تو نبودم گفت میدانم بعد استادشورتش را درآورد كيرقشنگی داشت هم خوش تراش بود هم بزرگ، البته برای من که یک بچه بودم بزرگ بود. استاد گفت میخوای از این بخوری من که از دیدن کیرش از خود بیخود شده بودم گفتم اره برگشت به پشت خوابید من هم رفتم وسط دوتا پایش نشستم و اول با ترس به کیرش دست زدم داغ و سفت بود روی کیرش خم شدم و سر آن را آرام گذاشتم تو دهنم وای چقدر خوب بود تا آنجا که میشد آن را توی دهنم جا مدادم حتی یکبار رفت توی حلقم حالت تهوه به من دست داد سریع کیرش را از توی دهنم در آوردم استاد خندید گفت اولش همینطور است یک مدت که بگذرد میتوانی آن را تا ته توی حلقت بکنی.
یکساعتی با هم بودیم من گفتم باید بروم به مادرم نگفتم که دیر می آیم ولی از فردا بیشتر میتوانیم با هم باشیم به مادرم میگویم که دیر می آیم. موقع رفتن با دستش آرام یک رو کونی زد من هم خندیدم و رفتم شب خوابم نمیبرد و همه اش به فکر استاد بودم به کونم دست میزدم و یاد او میافتادم. وقتی ظهر مردسه ما تعطیل شد طبق قرار رفتم جلوی خانه استاد كاراته مون استاد منتظر من بود آمد جلو دست منو گرفت و با خودش برد رفتیم زیرزمین و در را از پشت بست بلافاصله لخت شدیم اول کمی با هم بازی کردیم بیشتر او با اعضای بدن من بازی میکرد کیرم را بازی میداد و منو حشری میکرد بعد منو برعکس روی خودش گذاشت من کیرش را توی دهنم گذاشتم و با آن بازی میکردم استاد هم با کپلها و سوراخ کونم بازی میکرد و آن را میمالوند بعضی وقتها انگشتش را روی سوراخ کونم میگذاشت و آرام فشار میداد با این که قبلا پسر همسایمان منو کرده بود ولی با فشار دادن انگشتش احساس خوبی به من دست میداد و دوست داشتم که با انگشتش منو گشاد بکنه درحالی که اون با کون من بازی میکرد من هم تمرین میکردم که کیرش را بیشتر توی حلقم بکنم واز این کار خیلی احساس خوبی داشتم یکبار که انگشتش را روی سوراخ کونم گذاشته بود گفتم استاد انگشتت را بکن تو باید آخرش من گشاد بشم پس از الان شروع کن استاد هم سوراخ کون منو با کرم چرب کرد و آرام آرام انگشتش را کرد توی سوراخ کونم یک انگشتش راحت رفت تو وقتی انگشتش 2تا و بعد 3 تا شد توی سوراخ کونم احساس سوزش میکردم ولی از این خوشم می آمد من هم چند بار تونستم کیر استاد را تا ته توی حلقم بکنم که خیلی خوب بود.
مدتی که استاد با سوراخ کونم ور رفت منو بلند کرد چهار دست و پا روی زمین نشوند بعد سرم را فشار داد که به زمین چسبید اینطوری کونم بالا امد و قنبله شد مقداری کرم برداشت و با انگشتش توی سوراخ کونم کرد دو سه بار این کار را کرد بعد با دو دستش کپلهای مرا گرفت و از هم باز کرد و دوتا انگشت شستش را کرد توی سوراخ کونم و سوراخ کونم را باز کرد کیرش را گذاشت پشت سوراخ کونم و آرام آرام شروع کرد به فشار دادن با اینکه هنوز کیرش توی کونم نرفته بود دردم گرفت به استاد گفتم استاد میترسم پاره بشم گفت نترس من هوای کون قشنگت رو دارم اولش درد داره ولی بعد عادت میکنی وقتی که سر کیرش رفت تو از درد داد کشیدم استاد گفت عزیزم چیزی نیست فقط تحمل کن استادهم بیشتر از این کیرش را توی کونم نکرد فقط در حد سرش نگه داشت مدتی که گذشت آرام آرام دردم کم شد به استاد گفتم حالا کمی آرام شدم میشه بیشتر بکنی تو استاد اول کیرش را از کونم بیرون کشید کيرش را دوباره چرب کرد و مقداری کرم دور کونم زد و یک انگشت کرم برداشت و کرد توی کونم. کرم خنک بود از این خوشم آمد بعد استاد كيرش را گذاشت روی سوراخ کونم و شروع کرد به فشار دادن با اینکه درد زیادی داشتم ولی اینبار صدایم در نیامد هر چقدر کیرش بیشتر میرفت توی کونم دردم هم بیشتر میشد ذره ذره کلفتی کیرش را تو شکمم احساس میکردم تا اینکه شکمش چسبید به کونم فهمیدم که کیرش تا ته رفته تو دیکه نمیتونستم تحمل بکنم در حالی که بسختی میتونستم حرف بزنم به استاد گفتم استادبسه دیگه نمیتونم تحمل بکنم بیارش بیرون استاد هم کیرش را کشید بیرون وقتی استاد کیرش را بیرون کشید احساس کردم روده هام از کونم بیرون زد برای اینکه خیالم راحت بشه دستم را گذاشتم روی سوراخ کونم ببینم واقعا روده هام بیرون آمده یا نه کونم حسابی گشاد شده بود و خیس بود وقتی به دستم نگاه کردم دیدم کمی خونی است ترسیدم به استاد گفتم من گفتم که مواظب باش پاره نشم استاد گفت نترس اصلا پاره نشدی یک ذره خون برای اولین بار عادی است بعد منو بغل کرد بوسید و لباس پوشید رفت بالا چند دقیقه بعد با مقداری یخ برگشت یخ را گذاشت روی کونم از سردی آن خوشم آمد چون کونم مثل آتش میسوخت چند دقیقه همینطوری روی یخ نشستم رامین کونم را تمیز کرد و لباسهام رو پوشوند و با هم بیرون رفتیم.
تا دو سه روز نمیتونستم درست راه بروم و روی کونم نمیتونستم بشینم مامانم شک کرده بود به مامانم گفتم که توی تمرین زمین خوردم برای همین پایم درد میکند ولی مامانم قانع نمیشد و اسرار داشت که کونم را ببیند ولی من قبول نکردم ولی مادرم زرنگ بود و قانع نشد و دیگه کاری به من نداشت از آن روز به بعد همش دوست داشتم که استاد باشد و دوباره منو بکنه هفته بعد که درد کونم کم شده بود و سوراخ کونم کمی بسته شده بود با استادرفتم خانه شان بعد ازاینکه لخت شدیم استادگفت بگذار کون خوشگل تو رو بینم چطوره من هم دولا شدم و کونم گذاشتم در اختیارش اول کونم بوسید بعد شروع کرد به بازی کردن با کونم گفتم استاد یک هفته است که منتظرم دیگر نمیتوانم صبر بکنم اول یکبار سیر منو بکن بعد با هم بازی میکنیم کونم برای کیرت خیلی بیتابی میکنه بعد از اینکه کونم چرب کرد کیرش را گذاشت روی سوراخ کونم و آرام آرام فشار داد با اینکه درد داشت ولی خیلی هم خوشم می آمد دیدم استاد آرام آرام کیرش را توی کونم میکنه خودم عقب رفتم کیرش تا ته رفت تو من هم یک ناله کردم کمی به همین حالت ماندیم استادکیرش را از کونم بیرون کشید دوباره کرد تو وای خدا چه حالی داشتم وقتی استاد کیرش را آرام میکرد توی کونم بعد یک دفعه ای بیرون میکشید حسابی حال میکردم اصلا درد کونم را فراموش کرده بودم یکبار وقتی استادکیرش را از کونم بیرون کشید از کونم باد در رفت من خجالت کشیدم استادخندید گفت حالا معلوم شد که گشاد شدی شروع کرد به تلمبه زدن مدتی که گذشت کیرش را تا آنجا که میشد کرد توی کونم و چند بار ناله کرد بعدها فهمیدم که ارضاء شده و آبش رو توی کونم ریخته بود.
از آن به بعد دوساله من و استاد هفته ای یکبار همدیگر را میبينيم اول با هم بازی میکنيم من کیرش را میخورم و او هم با کون من بازی میکنه و اخر سر هم که حشری میشيم منو میکنه من هم میتونم کیر استاد را تا ته توی حلقم بکنم که از این کار خیلی خوشم میاد. دو سه بار حتی آب کیرش را ریخته توی حلقم اولین بار خوشم نیامد ولی دفعه های بعد حسابی میمکم که حتی چیزی تو کیرش باقی نمونه همه را میخورم.
     
  
مرد

 
کون دادن توی دکهسلام
اسم من آرشه الان 29 سالمه داستانم واقعیه و مربوط میشه به 8 سال قبل لازم میدونم بگم که من کونیم و خیلی تمایل دارم که زیر پسر بخوابم یه عصر تابستونیه گرم بود و منم تنها وحشری بودم و دلم یه سکس توپ میخواست داشتم منفجر میشدم دلم میخواست یه کیر بیاد و منو منفجر کنه خلاصه لباسامو پوشیدمو رفتم تو خیابون چون هیچکودوم از دزست پسرام که اینجور وقتا به دادم میرسیدن دم دستم نبودن لازم به توضیحه که بگم بهتون قدم 179و وزنم 79 کیلو و کون قمبل و سفتو تپلی دارم و وقتی تو خیابون راه میرم اینقده تابلو هستم که واسه کون کنا و همجنس بازا جلب توجه کنم خلاصه دو سه ساعتی تو خیابونا چرخیدمو چندتا سوژه به پستم خورد که باهاشون حال نکردم دیگه دم غروب بود و نزدیکای میدونه .... بودم که چشمم به یه دکه مطبوعاتی خورد راستش اولش قصد خاصی نداشتم رفتم طرفشو دیدم به به یه پسر خوشگل و خوش هیکل حدودا 19 ساله سفید رو موهای لختو ... خلاصه خیلی جذاب پشت دخلش نشسته همونجا پاهام سست شد تو دلم گفتم چی میشد کیر این خوشگل پسر تو دهنم بود سرتونو درد نیارم رفتم طرفشو با یه لوندیه خاصی بهش گفتم ببخشید آقا میشه یه سیگار بهم بدید و یه مقداری پول از تو جیبم با کلی نازو ادا دراوردم تو همین حین جوابمو داد که چه سیگاری ؟ تا اومدم بگم کنت میخوام که باهاش چشم تو چشم شدمو دیدم چشاش چه برقی میزنه شهوت از همه جاش میبارید پیش خودم گفتم آرش کار خودتو کردی ....
خلاصه سیگارو بهم داد و همینجوری داشت با چشای شهوت آلودش منو نیگا میکرد که بهش گفتم : میشه عزیزم فندکت رو هم بهم بدی که اونم از خدا خواسته واسم فندکو روشن کردو منم سیگارمو روشن کردم و با اطمینان راهمو کشیدم که برم اما دروغ چرا تو دلم همش حول و هراس داشتم نکنه صدام نکنه .... اگه محلم نذاشت چی؟ و.... خلاصه تو این فکرا بودم و 2یا 3 متری دور شده بودم که حس کردم یه نفر از پشت داره واسم سو میکشه برگشتم دیدم خودشه تا برگشتم یه چشمکی بهم زدو اشاره کرد که بیا منم از خدا خواسته اما به رو خودم نیاوردم و با یه حالته بی تفاوتی رفتم طرفش باهام دست داد و گفت میتونی یکی دو ساعت دیگه بیای پیشم ؟ که بهش گفتم واسه چی؟ گفت همینجوری یکم باهم باشیمو .... اینا منم که دیگه طاقتم تموم شده بود بهش گفتم آخه من راهم دوره جایی رو هم ندارم برم که اونم که بعدا گفت اسمش مهدیه بهم پیشنهاد داد پس بیا تو دکه پیشم باش تا ساعت کاریم تموم بشه و ....
حالا دیگه نصف راهو رفته بودم من تو دکه پیشش نشسته بودمو اونم رو چهاپایه پشت پنجره دکه بود جوابه مشتریارو میدادو هر از چند گاهی با من ور میرفتو ازم سوال میکرد مثلا چندسالته و اینورا چیکارمیکنی و ... ازین حرفا تا یکی دوساعت دیگه هم گذشت و ساعت حدودا 11 شده بود که گفت موافقی تعطیل کنیم منم از خدا خواسته گفتم چرا که نه که اونم شروع کرد به بستن پنجره های دورتادور دکه و اومد تو بغلم نشستو بدون مقدمه شروع کرد لبامو خوردم نمیدونی باهام چیکار کرد درست مثله یه دختر باهام رفتار میکرد بهترین لذت زندگیمو بهم میداد که کم کم شروع کرد به دراوردن لباسای من و بعدم خودش یه بدنه ترکه ای و کم مو با یه کیر نسبتا بلند و ترکه ای دیگه لازم به توضیح نیست که بگم تا سه صبح داشت منو میکرد تا دلتون بخواد واسش ساک زدم و هر مدلی که فکرشو بکنید بهش دادم مهدی عاشقانه منو دوست داشتو بامن سکس میکرد اینقده عاشقش بودم که با کمال میل هرچی ازم میخواست واسش انجام میدادم مزه آب کیرش هنوز زیر زبونمه وقتی ارضاش میکردم بهم لذتی دست میداد که نمیتونم توصیفش کنم
خلاصه جونم واستون بگه که مهدی شده بود عشق ثابت من هر وقت هوس سکس میکردم میرفتم پیشش و اونم همه جوره منو ارضا میکرد تا اینکه خودتون حدس بزنید .... یه روز که خودمو واسش آماده کرده بودم که بهش یه کون سیر بدم رفتم دیدم جا تر و بچه نیست از هرکی سراغشو گرفتم گفتن رفته خدمتو دیگه حتی امروزم که ازونجا رد میشدم بازم کسی ازش خبر نداشت امیدوارم هرجا که هست سالم باشه و به کیرش خوش بگذره که لیاقته بهترین کسارو داره
     
  
مرد

 
لیسیدن پاهای پیام


من امید هستم در کلاس اول دبیرستان درس می خوانم ، مدرسه ما غیر انتفاعی است در شمال شهر ، به پا و جوراب علاقه بسیاری دارم و همیشه جوراب بهترین چیزی بوده که در زندگی شناختم الان در اوج علاقه به پا و جوراب هستم و همیشه میخواستم پاهای بدون جوراب پسرای خوشگلو و ناخونای شست پاشونو ببینم به همین علت از ابتدای سال زنگ نماز که بهترین زنگ برای من است را جلوی درب نمازخانه به جفت کردن کفشها مشغول هستم ، حالا می خوام جریانی رو بنویسم .
یک روز جلوی نمازخانه بودم و طبق معمول همیشه میخواستم هنگامی که همه نماز میخوانند کفشهای پسرهای خوشگل را بو کنم متوجه شدم یکی از بچه های خوشگل مدرسه دل درد دارد و پشت در نماز خونه نشسته ، دلش رو گرفته بود و ناراحت بود ، من تا انتهای راهرو رفتم و وقتی روم رو برگردوندم دیدم دست اون از توی کفش یکی از بچه ها در اومد و کفی کفش رو سریع توی بغلش قایم کرد ، با دیدن من رنگش پرید جلو رفتم اون توی یک کلاس دیگه بود و من درست نمی شناختمش .
بهش گفتم اسمت چیه ؟
ـــ پیام .
ـــ به آقا بگم چکار کردی !؟
ـــ نه تورو خدا
التماس رو توی چشماش میخوندم برای همین بهش گفتم : بعد از مدرسه بیرون وایسا کارت دارم و اون هم قبول کرد . بعد از گذاشتن کفی کفش سر جاش رفت تو حیاط . نمی دونم ولی تا زنگ خونه ثانیه شماری می کردم و بلاخره زنگ خورد . بیرون مدرسه منتظرم بود رفتم جلو و سلام کردم .
ـــ سلام پیام من رو که میشناسی ، من امیدم .
ـــ آره امید . خوب میدونی اعصابم خورد شده حالا میشه بگی چیکار داری .
ـــ از کدوم طرف میری میخوام باهات حرف بزنم .
ـــ سمت خیابان شریعتی
ـــ پس با هم میریم اینجوری کلی حرف میزنیم .
راه افتادیم و من هم اول یه کمی راجع به مدرسه حرف زدم و بعد پیام هم راجع به علاقه اش به پا برام توضیح داد، با اسرار زیاد پیام بلاخره مجبور شدم دل رو بزنم به دریا و شروع کردم .
ـــ میدونی پیام من میخوام برم به آقا بگم ولی اگر کاری رو که میگم انجام بدی شاید نگم .
ـــ هر کاری باشه انجام میدم ولی دوست ندارم که تو سوء استفاده کنی !!
ـــ سوء استفاده نیست تو هم باید انجام بدی .
ـــ باشه بگو
ـــ چه جوری بگم آخه روم نمیشه
ـــ عیبی نداره بگو امید ، دیگه داریم می رسیم
ـــ باشه ولی قول بده نه نگی !
ـــ کشتی ما رو بگودیگه
ـــ پیام میشه تو پای من رو بخوری ؟
پیام تعجب کرد مکث زیادی کرد و گفت :
ـــ امید من همیشه آرزوم بود که پای تو رو بو کنم و حالا اصلاً باورم نمیشه
ـــ تند نرو که یه شرط دیگه هم دارم
ـــ هر چی بگی قبول میکنم !!!
ـــ ببین پیام فقط باید بذاری من هم پاتو بخورم.
پیام که از تعجب شاخ درآورده بود گفت :
ـــ پس تو هم بعله .
اون روز باهم بستنی خوردیم و توی کوچه( البته به پیشنهاد پیام) جوراب های مون رو به همدیگه داده و سریع به خونه رفتیم . من که وقتی به خونه رسیدم سریع توی اتاق رفته و جوراب های پیام رو از کیفم درآوردم ، عجب بویی میداد چون از صبح توی کفش بود ، یکی از جورابها رو پشت و رو توی دستم کردم جوراب سفید رنگ بود و جای انگشتها و برجستگی های پای پیام کامل روی اون مونده بود نخهای نقش کف جوراب بیشتر با پای پیام تماس داشته برای همین اون قسمت از جوراب رو روی بینیم گذاشتم ، بوی اون تا مغزم می رفت شروع به لیسیدن جوراب کردم نخهای اضافی کف جوراب رو توی دهانم کرده و میمکیدم و از مزه شور آن لذت می بردم ، نخها و پرزهای کف جوراب رو با دندون کنده و میجویدم ، و بعد از اینکه مزه آن زیر زبونم می افتاد اونها رو قورت می دادم ، بعد قسمت جلوی جوراب که جای انگشتهای پای پیام بود رو توی دهانم کرده و شروع به مکیدن کردم ، جلوی جوراب رو خیس کرده و دوباره به دهانم گذاشتم ، مزه اون آنقدر شهوت بر انگیز بود که خود به خود دست برده و آلتم رو درآوردم ، نمی خواستم به آلتم زیاد دست بزنم چون اون روز اصلاً دوست نداشتم ارضا بشم ولی مزه جوراب پیام من رو از خود بی خود کرده بتونم چند بار جوراب پیام رو خیس کرده و مکیدم و از عرق آن لذت بردم بعد هم جوراب رو درآورده و برای اینکه کثیف نشه تا دوباره استفاده کنم توی پلاستیک گذاشتم . روی تختم دراز کشیده و پتو رو روی سرم کشیدم ، زیر پتو لنگه دیگر جوراب پیام رو به بینیم چسبوندم تا باز از بوی اون لذت ببرم ، جوراب پیام رو می پرستیدم اون رو روی چشمام گذاشته و فشار میدادم ، تصمیم گرفتم آنقدر اون رو بو کنم تا خوابم ببره ، بو میکشیدم و با آلتم بازی میکردم ، آنقدر بوی اون شهوت آور بود که آماده ارضا شدن بودم ، از تمام ریه ام استفاده کرده و از ته دل بو میکشیدم و نفسم رو حبس میکردم دوست نداشتم بوی اون از سینم خارج بشه ، جوراب رو روی تخت گذاشتم تمام لباسام رو در اوردمو لخت لخت دمرو روی تخت خوابیدم و یه بالش نرم گذاشتم زیر کیرم صورتم رو روی جوراب گذاشته و فشار میدادم تا بوی اون حسابی توی ریه هام بره در همین حال کیرمو رو بالش میمالیدم و عقب و جلو میکردم ، یک لحظه صورتم را با آخرین زور روی جوراب فشار داده و خارج شدن آبم رو توی لوله آلتم حس کردم با آخرین زورم لبهام رو جای شست پای پیام فشار داده و کامل ارضا شدم ، جرات بلند شدن نداشتم چون تا به حال اینقدر شهوتی نشده بوده و اینجوری به شلوار و بالشم گند نزده بودم ترجیح دادم جوراب رو زیر خوشخواب قایم کرده و بخوابم .

در مدرسه با پیام صمیمی شده بودیم و قرار شده بود توی خونه هم با هم درس بخونیم ، صبح جمعه بود ، مادر و خواهر کوچکم با پدرم رفته بودن بهشت زهرا و من تنها بودم طبق قرار قبلی ساعت 9 پیام اومد که با هم درس بخونیم . پیام جوراباشو نشسته بود و من هم مثل اون تا با هم کلی حال کنیم . پیام که اومد تو از همون اول با هم به اتاق خواب رفتیم و من که در حسرت پای پیام بودم ، پای اون رو بوسیدم . پیام هم سریع لباسهاشو درآورد و با یه شورت روی تخت خوابید من هم مثل اون لخت شده و نشستم روی تخت پیام گفت :
ـــ برعکس بخواب جوری که پاهات جلوی صورتم باشه .
ـــ پس من چی ؟؟!!
ـــ خوب منم پاهامو به صورتت میچسبونم دیگه .
برعکس خوابیده و پاهای جفتمون جلوی صورت همدیگه بود ، پاهای پیام با جوراب بود ولی من بدون جوراب بودم ، من شروع کردم به بو کشیدن ولی پیام از همون اول شروع به لیسیدن کرد ، سریع شهوتی شدم و کف پاهای پیام رو غرق بوسه کردم ، بو کشیده و می بوسیدم جورابهای پیام رو درآوردم و شروع به لیسیدن پاهاش کردم وقتی اون کف پاهامو می لیسید لذتم چند برابر میشد و با شدت بیشتری پاهای اون رو میلیسیدم پیام هنگام خوردن میگفت: چه بویی !! چه طعمی ! وای ! پای بدون جوراب! من دلم میخواد پاهاتو بخورم ، ناخن های خوشگل شست پاشووو چقدر مزه خوبی داره و همین ها باعث شده بود که آلتم داشت شورتم رو پاره میکرد ، هیچوقت فکر نمی کردم اگر کسی پامو بخوره اینقدر لذت ببرم . فهمیدم که لذت اون از لیسیدن پاهای دیگران بیشتره . پیام دست منو گرفت و روی آلتش گذاشت من هم که تو این یه هفته عاشق پیام شده بودم آهسته شروع به مالیدن کردم پیام بعد از لیسیدن پام بلند شده و همونطوری برعکس صورتش رو به شکم من رسوند و پاش رو جلوی صورتم گرفت ، من میلیسیدم و پیام قربون صدقه پاهام می رفت . پیام شورتم رو در اورد و آلتم رو توی دستش گرفت من هم شست پاشو توی دهنم کرده و می مکیدم. حالا دیگه لخت مادر زاد شده بودم (از موهای سرم تا انگشتای پام برهنه بود) پیام یکمرتبه التم رو توی دهانش کرده و شروع به خوردن کرد بعدش دو تا بیضه هامو توی دهنش کرده بودو میمکیدشون و با انگشت دست راستش انگلم میکرد و انگشتشو تو کونم میکرد و با دست دیگش کیرمو میمالوند بعد دوباره شروع به خوردن کیرم کرد منهم که شهوتم تا درجه 1000 رفته بود چون سه تا از حساس ترین نقاط جنسی بدنم داشت بوسیله پیام جووووووووووووونم تحریک میشد منم لای پاهامو خوب باز کردم و دستامو گرفتم بالا تا کاملا در اختیارش باشم و اون به من تسلط کامل داشته باشه و همین فکر شهوتی ترم میکرد. بیشتر و بیشتر پای پیام رو توی دهانم فشار میدادم ، زبونم لای انگشتهای پای پیام کردمو چرک های سیاهشو خوردم ومزه شور اون رو حس میکردم که ارضا شدم ، پیام که آب من رو توی دهانش حس کرد همونطوری به کارش ادامه داده و مکیدنش رو بیشتر کرد و تا آخرین قطره آب منی رو خورد منهم انگشتای پای پیام رو گاز گرفته و فشار میدادم ، بعد از چند ثانیه روی تخت ولو شدم پیام کارش را رها نکرده برعکس شده و به خوردن ادامه داد به طوریکه آلتش دم دستم بود ، من هم به خاطر کمک به اون با التش براش جرق زدم تا اون هم ارضا شده و آبش رو با فشار روی سینه من پاشید . من و پیام همدیگر رو عاشقانه بغل کرده و خوابیدیم پیام خوابش برد ولی من محو تماشای پاها و انگشتای نازش شده بودم....
از اون روز به بعد منو پیام قرار گذاشتیم هر سه چهار روزی یه بار جورابامونو با هم عوض کنیم و از عطر دل انگیز عرق پای همدیگه نهایت لذت رو ببریم و باز هم سکس با پای بدون جوراب داشته باشیم.....
     
  
مرد

 
کیر کوچک من

من 47 سالمه آلتم درحالت بلند شدن و نعوظ حداكثر 12 سانته خيلي سريع ابم مياد يعني تا كيرمو يه كم داخل كس زنم ميكنم هنوز شروع به تلمبه زدن نكردم ابم مياد و زمين و زمانو خيس مي كنم و كثافت ميزنم به همه چيز اينم بگم ده پونزده سال پيش اينجور ي نبودم هم التم يه كم بزرگتر بود و هم ديرتر ابم مياد يعني مي تونستم تو كس زنم كيرمو بالا پايين كنم زنم ميومد روم و كسشو به كيرم مي ماليد و منم مقاومت ميكردم اما الان واقعا حتي چند دقيقه هم نمي تونم مقاومت كنم فكر كنم ضعف من در سكس مربوط ميشه به دوران نوجووني و جووني كه خيلي خود ارضايي مي كردم اونموقع با هيچ كس سكس نداشتم هر قدر تلاش مي كردم كه مثلا با زن بابام يا خواهرم يا خواهر زادم سكس داشته باشم اونا اجازه چنين كاري را به من نمي دادند و من ناتواني خودمو با خود ارضايي و خيالبافي و كتاب خوندن و ادا و اصول روشنفكري جبران مي كردم هيچ دختري هم با من دوست نميشد از بس لاغر و خجالتي و مغرور و از خود متشكر بودم عينا از دماغ فيل افتاده بودم نه قيافه داشتم نه هيكل نه خانواده نه زندگي نه پول سربار خواهر و شوهر خواهر بودم اما به كونم مي گفتم دنبال من نيا بو ميدي گاهي وقتها حسابي هوس كون دادن مي كردم ميرفتم پارك دانشجويا لاله شايد يه كسي پيدا بشه منو بكنه تازه اگه پيدا ميشد من احمق فرار مي كردم يا باهاش نميرفتم چند سال بعد يه كم خجالتم ريخت يكي رو از پارك بردم خونه كه اون نتونست منو بكنه چون كيرش شل بود زودم ابش اومد يه بارم يكي تو ميني بوس در شهرك اپادانا منو بلند كرد برد انباري اونجا تا كيرش رفت تو كونم ابم اومد زود بلند شدم نزاشتم منو بكنه بعد شماره داد بهش زنگ نزدم تو سن سي سو سه چها رسالگي هنوز نمي تونستم تصميم بگيرم كه چي مي خواتم زن گرفته بودم اما كير مي خواستم كير ميومد منو بكنه پيس ميزدم يه بار يه كير سفت و محكم يه مرد نسبتا پير توي اتو بوس به تورم خورد اونقدر هول شدم شمارشو سيو نكردم ولي فكر كردم سيو شد ه نيم ساعت كيرش تو دستم بود انگار نه انگار نه ابش اومده بود نه كوچيك شده بود به راحتي از دستش دادم الان كينگ سايز ميزنم اسپري ميزنم تا بيشتر بتونم دووم بيارم اما درست نميشه يه بار ويگرا خوردم همه جام گر گرفته بود داشتم سكته مي كردم اما كيرم جنب نخورده بود زنم الان دوست پس داره وحسابي مي كنتش خيلي دوست دارم زنم مخفيانه بده من يه جا قايم بشم صداي اخ و اوخوشو بشنوم يكي از لذت هاي فعلي من فكر كردن به اين موضوعه صبحها قبل ار اينكه برم سر كار به اين موضوع فكر مي كنم كه زنم داره ميره منم دارم مبينم بعد جلق ميزنم نمي دونيد چقدر كيف ميده بعدشم بلند ميشم مي رم سر كار يا فكر مي كنم خواهر زادم كه 25 سالشه اومده كنارم خوابيده منم بهش دست ميزنم و حسابي ميكنمش البته تو تخيلاتم وقتي دارم خواهر زادمو مي كنم كيرم 30 سانته طولشم انداره كنده درخته و چهار پنج ساعت مي كنم 10 بار اب خواهر زادو ميارم اما اب خودم نمیاد.
     
  
میهمان
 
این خاطره مال اسفند ۹۰ هست

من احسان هستم و ۲۶ سالمه. من از بچگی که با پسر عمه ام بازی می کردم کم کم با لذت کون دادن آشنا شدم. اما از ۱۴ سالگی تا همین پارسال دیگه ندادم. تا اینکه در یکی از سایت های اینترنتی با علی آشنا شدم. ۶ ماه از دوستی من و علی تو اینترنت می گذشت و هیچ وقت جرات نمی کردن باهاش برنامه بذارم.
تا اینکه یک روز که خونمون خالی بود ساعت ۱۲ شب دیدم آنلاین شد.
گفت جوووون بازم که تو آنلاین شدی. سلام کردم بهش و شروع کرد تعریف کردین آخرین سکسش با یک پسر ۲۰ ساله توی حموم عمومی محلشون ساعت ۸ شب. بدنم داغ شده بود و هوس کردم که بعد از سالها مزه کون دادنو دوباره بچشم. شمارمو بهش دادم و گفتم ساعت ۱ شب بیاد در خونمون. خیلی خوشحال بود و راس ۱ اومد و من هم در رو باز کردم. یادم رفت بگم که قبلش خوب سوراخ کونمو شیو کردم و روغنکاریشم کردم که انگشتش از همون اول راحت بره تو کونم.
اومد و روی مبل کنار من نشست و شروع به صحبت کردیم. حرف زیادی نداشتیم چون جفتمون واقعا می خواستیم زودتر شروع کنیم. دستمو روی کیرش کشیدم. خوب سفت شده بود.
دستمو از زیر شرط بردم داخل و کیرش و دستم گرفتم. کیرش حسابی راست کرده بود. ۱۶ سانت کیر با قطر متوسط. باورم نمی شد که خم شدم و تا تخماشو تو دهنم کردم. باز هم مزه کیر بعد از سالها زیر زبونم بود ...

ادامه داره ...
     
  
مرد

 
گاییدن کون سفید من



ماجرای گاییدن کون سفید من

من آرش هستم قد 175 وزن 70 رنگ سفید یک مون تپل و قلمبه الان که این داستانو مینویسم 19 سال دارم و داستان بر میگرده به سه سال پیش.وقتی بچه وقتی بچه بودم خیلی ها در کونم من لا پایی میزدن ولی هیچ کس کیر تو کونم نکرد برای اولین بار که یک کیر ناز تو کونم رفت 16 سالم بود.تو اون دوران و تو اون سن خیلی حشری بودم و بیشتر وقت ها خودمو با فیلمای پورن گی ارزا میکردم و همیشه دوست داشتم جای اون پسره که دارن کونش میزارن باشم و او کیر تپل تو کونم باشه کونمو همیشه انگشت میکردم تا ارضا میشدم خیلی دیگه حالم خراب بود بارید هر جور که میشد یه بکون پیدا میکرم که منو بکنه میترسیدم گیر یک پسره احمق بیفتم که ازیتم کنه.بخاطر همین زجر زیادی میکشیدم تا انکه یک روز با اتفاق خانواده رفتیم خونه یکی پسر عموم .توی یک شهر دیگه تازه ازدواج کرده بودن و بچه نداشتن منم اونجا هیچ کس رو نداشتم باهاش حرف بزنم از خونه اومدم بیام بیرون یک پسره در خونه وایساده بود که در خونشون جلوی در خونه پسر عموم بود 25-26 سن داشت هیکل درشتی داشت ازش خوشم اومده بد داشت میرفت بیرو که با من روبرو شد سلام کردم و با هم رفتیم تو اسانسور دم در اسانسور که میرفتیم یک شیطنت کردم و اروم دستمو زدم به کیرش و برگشتم عقب یک نگاه کردم و لبخند زدم.اونم یه لبخند زد رفتیم داخل توی اسانسور که میرفتیم پایین دستشو گذاشت رو کونم و یکم مالید.منم که همینو میخواستم یه اه کشیدم که انم بیشتر فشار داد پایین که رسیدیم دستشو از روی کونم برداشت و باهم رفتیم بیرون که پسره گفت کجا میری برسونمت گفتم هیچی خواستم یه گشتی بزنم گفت خوب بیا با من بریم گفتم باشه سوار شدم تو راه که میرفتیم دستشو روی رونم میمالید حرف نمیزدیم فقط اون منو انگول میکرد که پسره گفت خودتو معرفی نکردی منم گفتم آرش هستم اومدم خونه پسر عموم انم خودشو سعید معرفی کرد.فهمیدم او دانشجو هستش و اونجا هم خونه دانشجویی اجاره کرده و تنها هست داشتیم حرف میزدیم که گفتش چرا جلوی در اسانسور دست به کیرم زدی گفتم آخه دست خودم نبود کار کونمه کیر میخواد اونم یک لبخندی زدو گفت من یک جایی کار دارم کارم تموم شد میریم کونت بزارم.باورم نمیشد که یکی کونم میخواد بزاره خیلی خوشحال بودم کارشو انجام دادو برگشتیم اروم رفتیم تو خونه تا کسی نفهمه وقتی رسیدیم خونه درو بست و همون اول یک لب لزم گرفت انداختم روی مبل.گفت من میرم لباسامو عوض کنم تو هم برو خودتو خالی که که باهات کار دارم رفتم دست شویی حسابی تمیز کاری کردم وقتی برگشتم فقت شرت پام بود دبدم اونم یک شرت پاشه و کیرش حسابی بزرگ شده از زیر شرت معلوم بود حسابی کلفته.رفتم بشینم کنارش گفت بشین روی کیرم منم آروم روش نشستم آخ که چه مزه ای داد کیرشو میمالید به کونم من بیشتر حال میکردم تا او.یواش یواش دست برد زیر شرتم و کیرمو میمالید بلندم کرد شرتمو کشید پایین برگردوندم شرو کرد به لیس زدن سوراخ کونم خیلی حال میداد یک انگشت کرد تو کونم یکم دردم گرفت ولی من با لطف خیار گشاد بودم.انگشتشو بیرون کشیر و برگردوندم جلوی کیرش سرم جلوی کیرش بود آروم سرمو فشار داد به کیرش که بوی خوب کیر به مشامم رسید شرتشو کشیدم پایین یک کیر نازو کلفت دراز سرشم یک خورده قرمز رگ به رگ بو 22 سانتی بد چه بوی خوبی میداد چه خایه ای داشت چه رنگی خیلی ناز بو آخ یادش بخیرآروم تخماشو کردم تو دهنم میک میزم اوممممممممممم چه مزه ای خیلی خوش مزه بود تمام دهنم پر شده بود از خایه ی سعید خایه هاشو در اوردم یه لیس به قامت کیرش کشیدم و شرشو کردم تو دهنم زبون میکرم تو سوراخ کیرش تمام کونی های دنیا میدونن خوش مزه ترید خوردنی دنیا کیره اونم کیری که من ساک میزدم تا اونجایی میشد کردم تو دهنم و جلو عقب میکرم دوست نداشتم کیرشو در بیارم سعید سر منو محکم گرفت و با تمام وجودش تو دهنم تلمبه میزد داشت حلقم پاره میشد ولی اون کیر ارزش داشت چه لزیز بود کیرشو در آورد بهم گفت برگرد تا کونتو پاره کنم دل تو دلم نبود برای کیر سعید آروم کونمو میمالید انگشت اشارشو آروم کرد داخل دردی نداشت جلو عقب میکرد آروم دوتا انگشت کرد داخل یه خورده میسوخت ولی حال میداد انگشت سوم کرد داخل دردم گرت ولی میدونستم همه اینا برای اینه که گشاد بشم کمم کونم آماده گاییدن شده بود به کیرش یه خورده تف زد وآروم گزاشت در کونم آخخخخخخخخخخخ که چه حالی داد آروم یواش یواش شرشو کرد داخل یه درد لذت بخشی داشت میسوخت ولی چه سوختنی.سعید دید که من حال میکنم تا خایه مهکم کر تو کونم یه اه بلند کشیدم و کونم آتش لذت گرفته بود خدای من چه درد شیرینی یواش یواش داشت تلمبه میزد سرعتش زیاد کرد دور کونم داشت میخارید و میسوخت تند تند داشت تلمبه میزد رگای کیرشو تو کونم حس میردم داشت منو تو حالت سگی میگایید کیرشو در آورد و دو باره کرد تو همین کارو تکرار میکرد و هر بار بیرون میکشید من خالی از لذت میشدم و وقتی میکرد تو اوج لذت بودم کیرشو کاملا در اورد و منو بر گردوند پاهامو گزاشت روی شونه هاش و دومابه کرد تو کووونم با تمام وجودش داشت کون منو میییگایید من داشتم گاییده میشدم چه گاییدنی.بعد که خسته شد دراز کشید و من روی کیرش نشستم و بالا پاین میشدم روی کیرش دیگه چشام داشت سیاهی میرفت آب دهنمو نمیتونشتم قورت بدم و همش میریخت بیرون منو بلند کر و گزاشت لبه تخت و دوباره شروع به کردن کرد همین جور داشت میگایید که انفجار آب کیر سعید لذت منو کامل کرد و کونم پر شد از آب داغ کیر سعید یه 2 دقیقه همین جوری کیرش داخل بو که شل شد و افتاد بیرون همراه کیرش آبشم اومد بیرو یه 30 دقیقه همونجوری خوابیدیم 2 ساعت شد که کیر سعید تو کونم بود بعد بلند شدم و لباسامو پوشیدم و رفتم بیرون ما دو هفته اونجا بودیمو سعید هر روز منو میکرد یادش بخیر چه روزهایی بود.ادامه دارد
     
  
صفحه  صفحه 12 از 85:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  84  85  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA