انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 15 از 85:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  84  85  پسین »

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد


زن


 
منبع شهوانی
چگونه کونی شدم

سلام
اول بگم این خاطره مربوط به همجنس بازی پسر با پسر میشه
هرکی دوست نداره نخونه
من آرش 27 سالمه از 15 یا 16 سالگی کونی شدم میخوام جریان اولین کون دادنمو بنویسم
بچه که بودم با پسرای همسایه دودول بازی میکردیم. یکی از بچه ها که تک فرزند بود(علی) مادرش هم کار میکرد و تا حدود ساعت 4:30 همیشه خونشون خالی بود. صبح ها که مدرسه بودیم ولی بعد از ناهار همیشه 2ساعتی فرصت داشتیم با هم ور بریم.
چهار نفر بودیم که همیشه پایه بودیم و بقیه رو قاطی نمیکردیم که تعدادمون زیاد بشه و یوقت لو بریم
به بهانه درس خوندن یا بازی میرفتیم خونه علی، لخت میشدیمو کارای بچه گانه میکردیم که به خیال خودمون سکس میکردیم مثلا میچسبیدیم به هم، جفت هم دراز میکشیدیمو با دودول هم بازی میکردیم، میخوابیدیم رو هم، یادمه من همیشه بیشتر دوست داشتم یکی روم بخوابه و کیرشو بزاره لای کونم، کمتر من رو میخوابیدم و همیشه بیشتر با کیر بچه ها بازی میکردم تا کونشون.
هیچ کدوم تا حالا جق نزده بودیم و به سکس هم وارد نبودیم
تا اینکه علی کامپیوتر خرید. اونموقع هنوز کامپیوتر مثل الان نبود که همه داشته باشن، چند وقت بعد از پسر عموش یه فلاپی گرفت (دیسکت) که توش ده دوازده تا عکس سکسی بود چنتاش زن لخت بود چنتاش ساک زدن بقیه هم یه مرد در حال کردن زن بود که تو یکی از عکسا مرده کیرشو کرده بود تو کون زنه
ما همش کارمون شده بود دیدن این عکسا، بار اول که دیدمشون باورم نمیشد واقعی باشن همش میگفتن اینا نقاشین، باورش برام سخت بود که این زنا لخت شدن و دارن به مردا میدن، من اونموقع حتی نوار ترانه هم گوش نمیدادم از همه جا بی خبر بودم و فکر میکردم آخر خلافم که با رفیقام کیرامونو جلو هم در میاریم
دیدن اون عکسا خیلی تحریکمون کرده بود، من شبا هم همش بهشون فکر میکردمو کیرمو میمالیدم
یه بار که عکسا رو میدیدم یکیشون که زنه داشت واسه مرده ساک میزد مورد بحث قرار گرفت دوست داشتیم ببینیم چه حالی میده یکی کیرمونو بخوره قرار شد کیر همدیگه رو بخوریم، اصلا به نظرمون بد نمیومد ولی از مزش میترسیدیم. بالاخره من داوطلب شدم اول بخورم. بچه ها نشستن رو تخت جفت همدیگه من اومدم کنار علی ولی ترسید گفت اول مال رضا رو بخور. رفتم نشستم جلو رضا کیرش با اینکه زیاد بزرگ نبود ولی مثل سنگ شده بود خواستم بخورم دیدم آب بیرنگ ازش زده بیرون بدم اومد ولی دیگه داوطلب شده بودم. پاکش کردمو یواش سرشو کردم تو دهنم داغ بود نه حس خوبی داشت نه حس بدی. فقط کرده بودمش تو دهنم بلد نبودم ساک بزنم و عقب جلو کنم. حدود 30 ثانیه تو دهنم بود یکم مکش زدم احساس کردم دوباره داره ازش آب میاد درش اوردم گفتم بسه دیگه حالا یکی دیگه بخوره علی گفت نهههههه بیا نوبت منه مال منو بخور. به علی نمیشد نه گفت، میزبان بود. بهش گفتم خیسه پاکش کن با دست تمیزش کرد منم همه کیرشو کردم تو دهنم دوس داشتم به علی حال بدم که همیشه هوامو داشته باشه کیرشو مک میزدم داغ داغ بود بازم حس خاصی نداشتم ولی علی خوشش اومده بود یکم واسش مک زدم یدفه خودش کیرشو کشید بیرون گفت وای یجوری شدم
دیگه نمیخواستم کیر صادق رو بخورم. گفتم یکی دیگه بخوره ولی هیچکی حاضر نشد بخوره صادق به من قر میزد که چرا مال منو نمیخوری منم به بقیه که چرا فقط من بخورم. آخرشم نتیجه نداد و با قهر زدیم بیرون
به خودم گفتم تا نگن واست میخوریم دیگه نمیرم پیششون. شب همش به صحنه های ظهر فکر میکردم و با کیرم بازی میکردم. فرداش علی زنگ زد ولی گفتم نمیام. عصرش رضا اومد در خونمون گفت بابا بچه بازی در نیار حالا یه کاری کردی هی منت بزار. خوب ما خوشمون نمیاد ولی تو بدت نیومد اینکارو کردی دیگه چرا کلاس میزاری و یکم التماس کرد منم باورم شده بود که اگه من نباشم بهشون حال نمیده و من گل سرسبدشونم اصلا حالیم نبود که این کار افت داره. فردا و پسفرداش تعطیل بود و مامان بابای علی خونه بودن نمیشد بریم. من تو این مدت با کون خودمم ور میرفتم اون عکس میومد جلو چشام که مرده زنه رو از کون میکرد با انگشتم تو دسشویی با سوراخ کونم بازی میکردم خوشم میومد. دراز کشیده بودم داشتم درسامو مینوشتم صدای ظرف شستن مامان میومد مطمئن شدم نمیاد تو اطاق داداشمم رفته بود فوتبال، بابامم اصلا تو اتاقم نمیومد ولی بازم احتیاط میکردم. دستمو بردم تو شلوارم از زیر شرت با سوراخ کونم بازی میکردم نمیدونم چی شد به سرم زد خودکار رو برداشتم بردم تو شلوارم از سر خودکار فشار دادم رو سوراخم. نوکش یکم اذیت کرد ولی بزور هلش دادم کم کم میرفت تو. درد نداشت ولی بزور تو میرفت. یکمشو کردم تو ترسیدم کسی بیاد خواستم بکشم بیرون گیر کرده بود سفت بود بزور کشیدم اومد بیرون از شلوار اوردمش بیرون دیدم نی خودکار هنوز تو کونم مونده لولش هم کثیف شده بود گذاشتمش لای دستمال خوب پیچوندمش که فردا بندازمش دور. خواستم نی خودکار رو بکشم بیرون گیر کرده بود( بخاطر فرم سر خودکار) هرکاری کردم در نیومد تا یکم فشار میدادم درد میگرفت پاشدم رفتم دستشویی اونجا درش اوردم. اونم پیچوندم لای دستمال گذاشتم تو شرتم اوردم تو اتاقمو گذاشتم تو کیفم
اونقد کثیف نشده بودن که کیفم بو بگیره. احساس خیلی خوبی بهم دست داده بود حتی بهتر از همه دودول بازیام با بچه ها. شب دوباره یه مداد بردم تو تختم مطمئن که شدم داداشم خوابیده مداد رو از پشتش کردم تو سوراخ کونم. احساسش خیلی خوب بود. شروع کردم به عقب و جلو کردن مداد تو کونم. بزور عقب جلو میرفت دقیقا تماس سلولای روده تو کونمو با مداد حس میکردم. کاش الانم اونقد تنگ بودم. نیم ساعت مداد تو کونم بود بعد همونجوری پاشدم مداد از پشت شلوارمو برآمده کرده بود بیشتر هلش دادم تو، بعد رفتم دستشویی درش اوردم بازم کثیف شده بود ولی شستمش تمیز شد بعد باصابون شستم که بو نده برگشتم خوابیدم
شنبه خواستم برم خونه علینا مامان گفت امروز دیگه روز آخره از فردا دیگه باید بچسبی به درسات امتحانا نزدیکن. اونروز کیر هر سه تاشونو خوردم ولی بهشون نگفتم با کونم چکار کردم. هنوزم با اکراه کیراشونو میخوردم ولی این احساس بهم دست میداد که از همشون به سکس وارد ترم و به قول معروف سر ترم. نمیدونستم دارم مقدمات کونی شدن خودمو مهیا میکنم. اصلا نمی دونستم کون دادن افت داره.
از فرداشم خونه علینا تعطیل شد و همش درس بعد از امتحانا هم علینا رفتن مسافرت بعدشم خودمون رفتیم مسافرت و یه 2 ماهی خونه علینا نرفتیم. تو این مدت رابطم با بقیه بچه ها هم کم شده بود و تا چند هفته کارم شده بود مداد کردن تو کونم. بعد از دو سه هفته انگشتمم میکردم تو. دیگه واسم عادت شده بود و لذت هم داشت. زیاد نمیتونستم اینکارو بکنم چون همیشه کثیفف کاری میشد ولی از هر موقعیتی استفاده میکردم. خلاصه کار به جایی رسید که یه انگشت شد دو انگشت بعدش خیارای کوچیک و هرچی که به سایز سوراخ کونم میخورد. یواش یواش شروع کردم به تجسم خودم به جای اون زنه که مرده کیرشو کرده بود تو کونش. خیار میکردم تو کونم و فکر میکردم الان کیر علی تو کونمه. خیلی لذت بخش بود منتظر بودم دوباره بریم خونه علینا و بهشون بگم چیکار کردمو بجای خیار ایندفعه کیر واقعی بکنم تو کونم. هر روز که میگذشت حشرم بیشتر میشد و دوست داشتم کون بدم. دلم واسه مزه کیر تنگ شده بود. اونموقع ها با اکراه میخوردم ولی تو این مدت احساس کردم دوست دارم کیر تو دهنم باشه. از مسافرت که اومدیم رضا اومد در خونه گفت که علی یه فیلم سکسی از پسر عموش گرفته واسم تعریفش کرد و گفت که کلی چیزای جدید یاد گرفتنو جق زدن میگفت اگه بزنی دیوونه میشی خیلی حال میده من تو دلم میگفتم میخواد منو خر کنه، مگه میشه آبه سفید با فشار از آدم بزنه بیرون و آدم اونجوری که رضا میگفت بشه. با اینوجود کنجکاو شده بودم از طرفی بد جوری هوس کیر کرده بودم گفتم فردا بریم گفت نه فردا مادرشینا مرخصی هستند. خلاصه بالاخره خونه علینا خالی شد و ما رفتیم. من هم ذوق داشتم هم ترس. آخه دو ماه بود نیومده بودم و میخواستم بهشون کون بدم. بعد از حال و احوال و صحبت راجع به مسافرت علی فیلمو اورد. یه فیلم ویدئو بود نمیدونم اینو چجور قایم میکرد که باباشینا نمیفهمیدن. بهر حال
فیلمو گذاشت تو دستگاه. فیلم تارزان بود (فیلم سکسی تارزان) اصلا باورم نمیشد. من همون عکسای سکسی رو باور نکرده بودم حالا میدیدم زنه لخت میشه و ....
از دیدن کیر کلفت تارزان بیشتر تحریک شدم تا هیکل لخت زنه. دهنم آب افتاد حشرم زد بالا دیدم بچه ها دستاشونو دور کیرشون حلقه کردنو (با تف) بالا پایین میکنن. زنه کیر تارزانو تو دهنش عقب جلو میکرد تازه فهمیدم طرز صحیح ساک زدن چجوریه میخواستم امتحان کنم ولی همه خودشون مشغول بودن درضمن نمیخواستم صحنه های فیلمو از دست بدم. یدفه دیدم صادق داره صداهای عجیب در میاره نگاه کردم دیدم کیرش سرخ شده و گنده تر از حالت معمولیشه بعد یهو یه پلاستیکو که از قبل اورده بودن اورد جلو کیرشو آب کیرشو ریخت تو پلاستیک. حالتش عوض شده بود یکمی ترسیدم. یخورده بعد هو علی بعدشم رضا همونکارو کردن. بعدش علی فیلمو در اورد حتی نذاشت تا آخر نگاش کنم. رضا و صادق بلند شدن برن اعصابم خورد شده بود میخواستم کلی حال کنم ولی حتی نذاشتن کیراشونو بخورم.
منم پا شدم رفتم. تیرم به سنگ خورده بود ولی فیلمه روم تاثیر گذاشته بود. شب همش خیار میکردم تو کونمو خودمو جای زنه حس میکردم.
گفتم فردا دیگه هرجور شده کارمو میکنم. فردا دوباره رفتیم خواستن فیلم ببینن گفتم نمیخواین مثل زنه کیراتونو بخورم؟ یکم من من کردن انگار جق زدن زیادی بهشون حال داده بود ولی بعدش گفتن چرا بیا بخور. ویدئو تو حال بود اونجا دیگه تخت نبود. علی فیلمو گذاشت هر سهتا بالشت گذاشتن زیر سرشون و دراز کشیدن جوری که تلویزیون رو هم ببینن. من شلوارمو نکشیده بودم پایین. رفتم سراغ کیر رضا. ساک زدن رو شب تو ذهنم با صحنه های فیلم تارزان مرور کرده بودم. کیر رضا رو کردم تو دهنم. وای برعکس آخرین باری که کیر تو دهنم بود، ایندفعه عاشق مزه کیر شده بودم، عاشق گرماش. با اینکه فقط یه بار دیده بودم ولی جوری کیرشو میخوردم که خودشم جا خورده بود. کیرشو بوس میکردم سرشو مک می زدمو ساک میزدم. دیدم داره صداش زیاد میشه ولش کردم که دوباره آبش نیاد ول کنه بره رفتم سراغ کیر علی مال اونم مثل آبنبات مک میزدم. خیلی حشری شده بودم. انگار یه عمره کارم ساک زدنه. کیرشو تو دهنم عقب جلو میکردم سرشو مک میزدم. بعدشم کیر صادق رو واسش کلی خوردم. بعد شلوارمو کشیدم پایین کونمو دادم طرفشون گفتم کی میخواد بکنه؟
صادق گفت مگه میشه؟
علی بهش گفت مگه بهت نگفتم پسر عموم چی میگفت؟ بعد گفت که من به پسر عموم گفتم ما اینکارا رو میکنیم اونم گفت شما دیوونه این و باید بکنین داخل و از این چیزا. علی که انگار حرفای پسر عموش خیلی روش تاثیر گذاشته بود گفت من میخوام. صادق گفت نمیشه بابا کثیفه ول کن بزار کیرامونو بخوره آبمون بیاد. خودمم مونده بودم که نکنه کثیف کاری بشه. ولی علی اومد من انگشتمو خیس کردم کردم تو سوراخم که هم باز بشه هم ببینم تمیز باشه یکم سوراخمو باز کردم علی کیرشو خیس کرد گذاشت دم سوراخم. قلبم تند تند میزد. فشار داد تو نمیرفت. با اینکه خیارای اندازه کیر علی کرده بودم تو سوراخم ولی اصلا قفل کرده بودم. هرچی زور زد نرفت تو آخه هی درد میگرفت من خودمو میکشیدم جلو. دیدم اینجوری نمیشه ترسیدم یکم دیگه طول بکشه علی بیخیال بشه به علی گفتم دراز بکش من میام میشینم رو کیرت. اونم دراز کشید من دوباره خودمو انگشت کردم خوب باز کردم کیر علیو خیس کردم رفتم نشستم روش کیرشو با دست گذاشتم در سوراخم آروم آروم کردمش تو. خیلی با خیار فرق داشت. تو کونم داغ شده بود. حس خوبی داشتم که کیر تو کونمه. میترسیدم کیرش کثیف بشه. بعد همونجوری بدون اینکه کیرش در بیاد با هزار زور و زحمت حالت رو عوض کردیمو من حالت سگی رو چهار دستو پا شدم اونم پشتم بود. اونم یه چیزایی یاد گرفته بود و یواش یواش شروع کرد به عقب جلو کردن کیرش توی کون من. وای چه حالی میداد. داشتم پرواز میکردم. کیرش روی سلول به سلول روده هام حرکت میکرد و کاملا کیرشو توی بدنم حس میکردم. سوراخم درد گرفته بود ولی لذتش صد برابر بود. علی تلمبه هاشو تند تر کرد همونجوری که کون میدادم کیر صادق که جلوم بود دیوونم میکرد بهش گفتم بکنش تو دهنم اونم اومد کیرشو کرد تو دهنم فشار کیر علی باعث میشد کیر صادق رو محکم مک بزنم وای یه کیر تو کونم یه کیر هم تو دهنم آخر حال بود. کونم داشت جر میخورد علی تند تند تلمبه میزد کیر صادق رو از دهنم اوردم بیرون داد زدم یواااااااش علی فهمید دارم پاره میشم یکم تلمبه زدنشو آروم کرد با هر تلمبه کیر علی تو کونم به اوج لذت میرسیدم کیرم شق شده بود یهدفه علی کیرشو کشید بیرون دیدم کمرم داغ شد علی آبشو ریخته بود رو کمرم. کیرش کثیف نشده بود ولی احساس کردم بهتره دیگه ندم علی با دستمال آبشو پاک کرد. آب صادق و رضا رو هم با ساک زدن اوردم ولی ریختنش تو پلاستیک. اینجوری شد که من کونی شدم.

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
زن


 
منبع شهوانی
برهنه در آغوش هم

ماساکت کنار هم دراز کشیده بودیم و من داشتم به اینکه بالاخره یکی پیدا شد که دقیقا مثل خودمه و حالا خیلی از لحظاتم رو باهاش پر میکنم فکر میکردم که یهو میلاد برگشت و دستش روی سینم گذاشت و در حالی که شروع به نوازشش کرد و گفت به چی فکر میکنی؟گفتم هیچی،یکمی ناراحت شد و گفت مگه ماحالا دیگه همسر همدیگه نیستیم؟گفتم معلومه که هستیم،گفت همسرا که چیزی رو از هم پنهون نمیکنن!برای اینکه حواسش رو پرت کنم گفتم:میلاد خیلی با برنامه پیش رفتی موضوع چی بود؟گفت من از اول ترم تا حالا دنبال تو بودم و هرشب کلی تو جا برات نقشه میکشیدم و بخاطرت فیلمای سکسی دانلود میکردم و نگاه میکردم و دوسداشتم اون کارارو باهم انجام بدیم،پرسیدم حالا بهت خوش گذشت؟کمی بلند شد و لبش رو لبم گذاشت واقعا با حرارت لب میگرفت و بعدش گفت خیلی و پرسید به توچی؟سری تکون دادم
نگاش کردم حالا به دور از شوروحال سکس میتونستم خوب نگاش کنم
بدنش واقعا سفید بود و بدن سبزه من به خوبی ازش متمایز بود خیلی نرم بود با وجود اینکه اصلا چاق نبود همینطور که از پاهاش شرو کردم به نگا کردن رسیدم به کیرش که کمی بلند شده بود و کونش که واقعا مثل یه الماس میدرخشید و سینه هاش که مثل سینه یه دختر 13-14 ساله بود که یهو میلاد باشیطونی گفت:آی آقا چش چرونی ممنوع
منم با کمی عشوه گفتم ماله خودمه خب،انگار حرفم تحریکش کرد و بغلم کرد و گفت برمنکرش لعنت
دستش رو گذاشت رو شیار کونم وگفت محمود اینبار محمکتر منو بکن باشه؟جوابش رو ندادم و لباش رو در دهان گرفتم و شروع به مکیدن کردم و همزمان سینش رو مالیدم و دستم رو به طرف کیر و بعد کونش حرکت دادم و این روند رو ادامه دادم اونم خودش رو تو بغل من رها کرد بازبون زیر گلو و گوشاش رو مکیدم و به طرف سینش رفتم و همزمان کیرش رو در دست گرفتم که کم کم داشت بلند میشد آهی کشید و من رفتم پایین تر و کل شکمش رو لیس زدم و بی وقفه زبونم رو به کیرش رسوندم و حسابی لیسش زدم و همزمان و با یه روند آروم باهاش حالت 69گرفتم و وقتی کیرش رو در دهان گرفتم دیدم اونم کیر من رو تو دهنش گرفت ودستش رو روی کونم گذاشت و به طرف پایین فشار داد حالتمون خیلی لذت بخش بود و برای چند دقیقه تو همین حال موندیم تا اینکه من خودم رو جلو کشیدم و چون اون کیرم رو محکم تو دهن داشت باصدایی شهوت انگیز کیرم از دهنش بیرون کشیده شد و من کمرم رو قوس دادم سوراخم رو به طرفش گرفتم و اون هم متوجه منظورم شد و زبونش رو روی سوراخم گذاشت و مشغول لیس زدن شد منم پاهاش رو کشیدم بالا و بادست باسوراخش مشغول شدم.بعدازمدتی حالتمون رو برعکس کردم و خودم زیر قرار گرفتم و اینبار من سوراخ اون رو لیس میزدم و میلاد به من انگشت میکرد بعد از مدتی از زیرش اومدم بیرون و دمر خوابیدم جلوش دوسداشتم بازم اول اون بکنه بلند شد و نشست رو پاهام و با آب دهن کیرش رو خیس کرد و مالیدش به سوراخ کونم ومن غرق لذت شدم و تو همین حالت به زمین چنگ میزدم ولی میلاد به کارش ادامه میداد من گفتم میلاد بکن تو مردم از هوس بی اینکه جوابی بده به کارش ادامه داد و من به مرز ارضا رسیدم طاقت نیاوردم و بادست کیرش رو به خودم فشار دادم و کمی فرو شد میلاد گفت:آهاهمینو میخواستم و اینبار به آهستگی و با فشاری مداوم کیرش رو فرو کرد،بااینکه چیز زیادی از سکس اولمون نیگذشت اما هنوز هم خیلی تنگ تر از کیر اون بودم و بازهم درد لذت بخشی به سراغم اومد که با برخورد خایه هاش به بدنم دوچندان شد اون اینبار بی وقفه ولی آروم شرو کرد به تلمبه زدن،ریتمش واقعا عالی بود و مثل یه ترانه زیبا صدای برخورد ما به همدیگه تو اتاق پیچید من کونم بیشتر دادم بالا تا بیشتر فرو بره و اون همزمان با تلمبه هاش باسن من رو نوازش میکرد که به شدت به لذت من افزوده بود هرازگاهی که خسته میشد دراز میکشیدروم و تمام اعضاعمون بهم چفت میشد و بعد بازم بلند میشد و به کار ادامه میداد من چشمام رو بستم و دیگه هیچ چیز رو به جز کیر سفتی که درون کون نرم من سعی در هموار کردن راه خودش داشت رو حس نمیکردم به مرور ضرباتش محمکتر شد اما ریتمش رو حفظ کرد که لذت رو برای من بیشتر کرد گرچه دلم میخواست وحشیانه تلمبه بزنه ولی اینکارش حسابی رمانتیک بود باهمین ریتم آبش رو درمن خالی کرد و من تازه لذت سکس رو چشیدم چراکه با داغی آبش حسابی گر گرفتم ولی برام خیلی جالب بود که میلاد بی هیچ توقفی به کارش ادامه داد حتی وقتی کیرش درون من نرم و شل شده بود ومن خیلی از این کارش لذت بردم که همین مسئله باعث شد احساس ارضا به سراغم بیاد و میلاد این رو از آه واوه من فهمید کیرش رو بیرون کشید و صدایی که دراثر بیرون رفتن یه جسم 16-17سانتی از تنگترین جای بدن من ایجاد شد من رو به طرز دیوانه واری غرق لذت کرد و تا بیام به خودم بیام دیدم میلاد همه آب من رو روی سینش خالی کرد و بلافاصله مشغول سر دادن کیرم روی سنش کرد باسنم به هم فشرده شد و سعد کردم جلوش رو بگیرم ولی میلاد اوضا رو بدتر کرد و کیرم رو در دهان گرفت من دیگه داد زدم لباش رو ازم جدا کرد و گفت نمیشه که من بکنم تو نکنی و باز به کارش ادامه داد وقتی دیدم چاره ای جز تسلیم ندارم چشمام رو بست اولش حسی نداشت اما کم کم تحریک شدم و میلاد این رو از فشرده شدن باسنم فهمید و دستش رو در شیار کونم فرو برد ماساژ داد من دیگه همه چیز رو یکجا داشتم پس سعی کردم زودتر آماده بشم و کم کم کیرم تو دهن میلاد بزرگ شد و وقتی سفت شد میلاد کیرم رو لای سینش گذاشت و بااینکه سینش کاملا کیرم رو در برنمیگرفت اما صحنه جالبی بود برای لحظه ای یاد خواستش افتادم و با پا شونه هاش رو هول دادم و اون به عقب پرت شد و با حیرت به من نگاه کرد ولی من به طرفش پریدم و پاهاش رو با شدت دادم بالا یه تف روی سوراخش انداختم و کیرم روروش مالیدم و در یک لحظه کیرم رو به داخل فشار دادم میلاد باصدای بلندی گفت آآآآآآآآآآآآآخخخخخخخخخخخخ ولی من متوقف نشدم و شروع کردم به تلمبه زدن و اون به داد و فریاداش ادامه میداد خیلی زود خسته شدم و برشگردوندم و دمر خوابوندمش و بازم کیرم رو به کونش فشار دادم باور کنید هنوز انقدر تنگ بود که کیرم موقع فرو رفتن خم میشد.به کیر سبزم توی کون سفیدش نگاه کردم و خیلی خوشم امد از این هارمونی که با برخورد من به بدنش ولرزش عجیب باسنش مجموعه ای بی نظیر رو خلق میکرد طاقت نیاوردم و باسنش را در دست گرفتم تا کمتر بلرزد ولی با وجود اینکه بیشتر دلم سکسی رمانتیک میخواست باخشونت به کارم ادامه دادم تااینکه آبم رو به بیرون راه گرفت من بلافاصله خواستم بیرون بکشم اما کلاهک کیرم گیر کرد و میلاد ازدرد فریاد کشید اما باهر زحمت کیرم را دردست گرفتم و باقی ابم را روی پشتش خالی کردم که از بسته شدن باسنش فهمیدم صاحب لذت زیادی شد.متوجه شدم او ارضا نشده پس بلافاصله برشگردوندم وروی کیرش بی اینکه در من فرو رود نشستم و مشغول عقب جلو کردن شدم تا گرمی ابش را لابع لای کونم احساس کردم وپایانی روح نواز کنارش دراز کشیدم و از لزجی باسنم در اثر اب او لذت بردم
میلاد بی حال بود و حتی نمیتوانست حرف بزند بلند شدم تا ازآشپزخانه برایش اب بیاورم که متوجه لذت عجیبی که دراثر اب لیز او در شیار کونم بود شدم و با طمعنینه به طرف آشپزخانه رفتم .من هیچوقت نمیتوانم وصفی ازآن لذت بنویسم،برایش اب اوردم و بانوازش به او دادم وقتی سرحال آمد گفت عجب آتش تندی داری؟خندیدیم وبرهنه تا صبح درآغوش هم ماندیم.

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
زن


 
منبع شهوانی
حمام نمره بعد از کار

سلام این اولین باره که من دارام داستان مینویسم اگر مشکلی در نوشتار بود ببخشید .
اسم من امیره و18 سال سن دارم با پسر خالم ایدین کار سیم کشی ساختمان انجام میدیم و اموراتمون میگذره پسر خالم 23 سالشه
ما خیلی با هم دوستیم و همیشه با همیم این داستان کاملآ واقعی و ماله 1 ساله پیش است.یه روز ما مثل همیشه از خواب بیدار شدیم
و رفتیم سر کار روزه خیلی خسته کنندهای بود و من و ایدین خیلی خسته شده بودیم و خیلی هم کثیف از اونجایی هم که ساختمونی
که انجا کار میکردم تا خونه خیلی راه بود و ما هم کرو کثیف بودیم به ایدین گفتم که بریم حمام نمره یه دوش بگیریم بعد بریم اون هم قبول کرد. رسیدم به حمام و رفتیم تو لباسا رو در اوردیم هردمون کیره کلفت و کون مشتی داشتیم من رفتم زیره دوش داشتم خودمو خیس میکردم
که یه دفه احساس کردم یه چیزی اومد لایه پام برگشتم دیدم کیره راست شده ایدینه هردو خندیدیم بعد ایدین گفت پیهای یه حالی با هم بکنیم .منظورشو فهمیدم و گفتم:نه بابا بده چی داری میگی.گفت :قرار نیست که کسی بفهمه بین خودمون میمونه خیلی هم حال میده 1دور من 1دور تو. من تا به اون روز کون نداده بودم قبول کردم بعد ایدین گفت اول من میکنمت گفتم باشه.
اون منو خابوند رو سکویه حموم و کیرشو گذاشت لایه پام و ازم خواست لاپامو سفت کنم این کارو کردم و شروع کر به تلمبه زدن خیلی بهم حال داشت میداد و اه و ناله الکی میکردم که بیشتر حال بده بعد ایدین گفت پاشو ساک بزن گفتم:اینو دیگه نیستم گ:بزن حال میده
با اکراه کیرشو تو دهنم کردم و شروع کردم به عقب جلو چه حالی میکر ایدینبعد گفت خوبه و من خوابیدم که ایدین لا کونمو باز کرد و یه حس قلقلک مانندی از سوراخم حس کردم برگشتم دیدیم ایدین با چه اشتهایی سورهخمو لیس میزنه منم کونم تمیز بود و پشم هم نداشت بعد بلند شدخوابید رومگفت: میخوام صفرتو باز کنم . من که خیلی حشری بودم گفتم وا کن.
کیرشو خیلی اروم کرد تو که خیلی درد داشت خودمو سفت کردم ایدین کیرشو کشید بیرون بهش گفتم:ایدین ای یه قلمو بیخییال درد داره .گفت:اصلش همینه خودتو سفت نکن راحت جا میره .
گفتم باشه دوبارهخوابید روم و این دفعه دستو پامو سفت گرفت بعد اروم کرد تو خیلی درد داشت و ایدی تا سره کیرشو میکرد تو تا جا وا کنه بعد یواش یواش بیشتر کرد تو دیگه چشام سیاهی میرفت .
ایدین بهم گفت: برگرد اینو ببین برگشتم دیدم کیرش تا ته تو کونمه شروع کرد به تلمبه زدن وای که چه حالی داشتیم میکردیم من هم حسابی به کونه خودم افتخار کردم همینطر که ایدین منو میکرد ابه من اومد و ایدین دستشو گرفتزیرش و بعد کیرشو داورد و ابمو مالید به کیرش و دوباره شروع کرد به تلمبه زدن دیگه اخراش بود کیرشو کشید بیرونو کرد تو دهنم و کل دهنم ترش مزه و خوب بود بعد ایدین افتاد انور و گفت:حالا بیا جرم بده ادامه داستان تا چند روز دیگه با نامه حمام نمره

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن


 
منبع شهوانی
داستان گی شدنم

من اسمم کامرانه و 19 سالمه.خیلی با خودم کلنجار رفتم که دیگه سکس نکنمو این جر یان رو ننویسم.ولی دوس داشتم نظرات شما رو بدونم؟
بریم سر اصل مطلب: اون موقه من بچه بودم و خیلی ساده بودم البته الان هم سادم ولی نه مثل اون موقع
من اندامه خیلی خوبی داشتم و سفید و بور.تو محله مون اکثرن منو به هر بهونه ای که شده بود میبردن خونه.ولی اون موقه فقط در حد لا پا بود بس.من تو اون دوران با دایی کوچیکم که الان 30 سالشه هم سکس داشتم البته فقط لا پا بودن .با 2 تا از پسر خاله ها مامانم.پسر عمه هام 2تاشون .1کی از پسر عمو هام.به هر حال همه یه جوارای از من استفاده میبردن.با من حال میکردن.تا اینکه ما از اون محله بار کردیم.اومدیم یه جایی که تقریبا اروم بود.البته اوایل خیلی ها واسم تیز کرده بودن.ولی من دیگه اون کامرانه سابق نبودم...یه روز یکی از پسر خاله ها مامانم که فرمانده بسیج بود.اومد با مامانم صحبت کرد و راضیش کرد که اجازه بده باهم باشیم و بریم پایگاه رفتیم مسجد.تقریبا ساعت 2 ظهر بود و مسجد خالی و ما تو یه اتاق با یه کولر پتو .کلا مثل یه خونه خالی بود. اونجا که من 13 سالم بود.تجربه یه حالو حوله اساسی رو داشتم.تقریبا 3الی4 ساعت باهم حال کردیم.بازم در حد لاپا بود. کلی واسه رضا ساک زدم اونم هی میخواست که بکونه تو سوراخم ولی اون موقه سوراخم خیلی تنگ بود و واسه کیر کلفتی مثل کیر اون خیلی کوچیک بود.البته الان حسرتشو دارم میخورم که یه بار دیگه باش سکس کنم ولی این بار بکنه تو سوراخمو هی تلمبه بزنه.خلاصه اون روز خیلی خوش گذشت و من حسابی کیرشو واسش خوردم.ناگفته نماند من تو دوران کودکیم خیلی شیطون بودمو زیاد فیلم سکسی میدیدم.بخاطر همین خیلی خوب واسش ساک زدمو بهش حال دادم طوری که فکرشو نمیکرد.
گذشت تا دوان دبیرستانم.ا.ن موقه ما با یه خانواده از دوستا بابام دوباره رفت آمد رو شروع کرده بودیم.تو اون خانواده یه پسر بود به اسم کیوان که میشه اون رو لاشی ترین آدم دنیا خطاب کرد.اون بود کا باعث کونی شدن من بود .اون بوده که واسه باره اول منو گشاد کرد . اون بود مه آبشو ریخت تو کونم و از اون روز به بعد شد مثل شوهرم ازش نمیگذزم که منو به ای روز انداختـــ
خوب حالا رسیدم به جایی که دیگه افتاده بودم با کیوان هر شب بساط مشروب سیگار با ماشین بیروووون.
یه واسه باره اول تو دوران رفاقتمون دلم واسش تنگ شدو بهش زنگ زدم که هرطور شده امشب بیا خونمون.اون روز مهدی هم گفتم بیاد ((مهدی مثل دادشمه و تا قبل عید که بهم رکب نزده بود با اون هم گاهی سکس میکردم))
خلاصه اومدن و تا صبح باهم سیگار خنده و شوخی.کیوان هم که رفیق جینگم بود.بهم گفت برو یه صبحانه ردیف کن من هم رفتمو آماده کردم و اومدمو باهم خوردیم.کلی هم تعریف کرد...
خوب دیگه موقعع خواب بود تشک پهن کردم تو حال آخه خونه ما به او صورت بزرگ نیست..
اول کیوان من مهدی.من وسط بودم یه 10 دقیقه خوابیدیمو بعد دیدیم کیون اسمس داد که بیا تو حیاط مهدی نفهمه من رفتم دیدم .کیوان تو دستشویی وایساده شلوارشم تا زانو پایین با کیره کلفت و تقریبا دراز کلا خوش فرم مخصوص گشاد کردن
((پاورقی:منو کیوان چند بار تو خونشون باهم حال کردیم ولی انم لا کون بودومخوابوندم رو به پشت واسش ساک میزدیم خودشم تف میریخت لا درز کونمو کیرش که خوب لیز میشد هی عقب جلو میکرد.))
بهم گفت سری برو یه خورده مایع دستشویی بریز تو دستت بیا.من هی التماس میکردم بیا با ساک ابتو میارم ولی اون بیشتره من اسرار که از پشت.بلاخره من هم راضی شدم که ای کارو کنم.
کیرشو با مایع خوب مالش دادم تا راست شد.گفت به پشت شو منم پشت کردم و اون بهترین لحظه زندگیم بود یا بهتره بگم بد ترین لحظه عمرم هم درد بود هم لذت تقریبا 15 دقیقه طول کشید.اولش بالا پایی میکرد تو اون هوا گرم،جا کم.منم خیس شدم از عرق و هی سینه هام میمالیدم.((پاورقی من یه نموره تپلم ولی سینه هم بخاطر اینکه زیاد باشون بازی کردن بزرگ شدن و مایه کردن و الام سایزشون 56هست.رون و کونمم بزرگه و سکسی & سفید))کردو کرد منم که داشتم از سوزش کونم میمردم. کیر خودمم شق و داشتم با خودم ور میرفتم.دیدم دراورد کونم داشت بازو بسته میشد.2 بار سرشو کرد تو و دراورد.بعد آبش اومد.منو کیوان تو دستشویی بودیم یه دف دیدم یکی بهم میگه درد داشت ها. به نظرتون کی میتونست باشه؟؟؟؟
بله...مهدی بود.اونم تا کیوان رو دید زد زیره خنده و منم رو توالت فرنگی لش افتاده بودمو خودمو میشستم.
مهدی اومد یکم با سینه هام بازی کرد تا آبم اومد.دوباره رفتم تو بغل کیوان و پشتم بهش بودو کلا تو بغلش بودم.با خوابم برد.

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
زن


 
معتاد کون دادن شدم

سلام پسری هستم ۱۸ ساله میخوام داستانی رو براتون تعریف کنم که واقعیت داره و بدجوری به من تجاوز کردند.
متن خاطره: این داستان مال دو سال پیشه دومین بارم بود که قلیان کشیدم یک روز یکی از دوستام بهم زنگ زد و گفت خونمون خالیه بیا قیلیان بکشیم منم اول دفعه هام بودم که قلیان میکشیدم گفتم باشه دیگه کدوم یک از دوستان رو دعوت کردی گفت علی ومحمدو رضا هم دعوت کردم منم که خانوادم داشتن میرفتن شهرستان عیادت داییم تصادف کرده بود من بخاطر مدرسه نرفتم.رسیدم خونه دوستم رفتم تو و نشستم و براشون گفتم خانوادم رفتن منم قلیان میکشیدم تو اطاق بودیم یک دفعه محمد رفت در اطاق رو کلید کرد و کلید رو جیبش گذاشت منم اصلا خبر نداشتم که میخوان چه کار کنن بعد محمد بهم گفت پسر به خوشکلی تو ندیدم واقعا راست میگفت بعد گفت یک کون بهمون میدی منم گفتم شوخی نکن من از این کارها متنفرم بعد گفت بلند شو منم بلند شدم از عقب چسپید به کونم منم بهش حرف زدم و خواستم هر طوری شده کلید رو ازش بگیرم و در برم بعد اون سه تا دوستشم بلند شدن منو کوبیدن زمین حدود نیم ساعت با حرف میخواستن راضیم کنن منم هی میگفتم نه بدم میاد آشغالها بعد همشون لخت شدن و بهم زدن و به زور پیراهن و زیر پیراهنم رو در آوردن دو تاشون برعکسم کردن و دستام رو بردن پشت و بستن منم گفتم ول کنین داد میزنم ها بعد بخاطر اینکه داد نزنم با روسری دهنم رو بستن و به زور شلوارم رو در آوردن بعد هر چهارتاشون کلی قرص خوردن تا دیر آبشون بیاد اما محمد گفتن بعدا میخورم بعد محمد به کیرش ریکا زد تا خیلی دردم بیاد و دوتاشون برعکسم کردن و پاهام رو باز کردن محمد هم هی محکم میزد به باسنم طوری که قرمز شده بود بعد کیرش رو گذاشت دم کونم منم هر کاری میکردم راه فرار نبود دوتاشون گرفته بودنم رضا هم گوشیش رو دست گرفت و گفت بچه ها ازش فیلم بگیریم تا همیشه بکنیمش و از ترس آبرو که فیلم رو نشون ندیم بهمون کون بده بعد شروع به فیلم گرفتن کرد یک دفعه احساس درد وحشتناکی کردم محمد از پشت کیرش رو فرو کرد تو وای من درد میکشیدم اونا میخندیدن شروع کرد به تلمبه زدن سنگین و هی بهم میگفت کونی باید امروز سیر گاییده بشی ومیگفت آخرش کردمت بعد دستمال دهنم رو برداشتن علی به زور کیرشو کرد تو دهنم و میزد تو گوشم و موهام رو میگرفت ومیکشید تا نتونم سرم رو ببرم عقب کیرش در بیاد بعد دیدم تو کونم گرم شد فهمیدم محمد آبکیرش رو ریخته توش بعد گفت فهمیدی چرا قرص نخوردم تا با آبکیر بکنیمت و کونت به خارش بیفته بعد کیرش رو در اورد به رضا گفت خودم فیلم میگیرم تو برو با کیر بزرگت پارش کن از کیر رضا میترسیدم آخه خیلی بزرگ بود منم یهو خواستنم از زیر دستشون در برم که محمد گفت بگیریدش کونش رو به من بکنید با یک کمربند میزد به باسنم خیلی درد داشت بعد منم گفتم غلط کردم هرکاری بگین میکنم فقط نزن بعد دراز کشیدم رضا گفت کونی پاهات رو بالا کن منم کردم و کیرش رو کرد تو کونم و عقب جلو میکرد بعد دراز کشید روم وبا سینه هام که کمی شبیه مال دختراس بازی کرد و لیس میزد و گاز میگرفت منم از ترس این که بزننم هیچی نمیگفتم و درد کونم رو تحمل میکردم بعد لای گوشهام رو لیس زد و زیر گردنم هم همینطور بعد علی گفت رضا بلند شو و تلمبه بزن تا برای من ساک بزنه بعد صاحب خونه همونی که دعوتم کرده بود اسمش عباس بود که هنوز هم لخت نشده بود با محمد شروع به قرص خوردن کرد و قلیان میکشیدن رضا هم هی تند تند منو میکرد بعد دو تا از انگشتاش رو با کیرش خواست بکنه تو کونم منم زدم زیر گریه میگفتن جوون بعد از چند دقیقه درد شدید کونم باز تر شد و دردم کمتر شد بعد عباس گفت رضا برای دو کیره آمادش کن منم نفهیدم چی میگه بعد از یک ساعت تمام رضا آبش آومد و همش رو ریخت تو کونم بعد به زور بردنم رو تخت با دستای بسته دستام رو باز کردن و عباس اول دراز کشید رو تخت و منم روش طوری که شکمهامون بهم چسپیده بود بعد محمد یکی از دستام رو بست به یک میله تخت و اون یکی دستم هم به اون یکی میله بعد عباس گفت بچه ها ریکا رو بریزین رو کیرم تا دو کیره راحت بکنیم منم گریه میگردم و گفتم منظورت چیه عباس گفت کونی میخوایم دوتا کیر همزمان بکنیم تو کونت منم هی گریه و التماس میکردم فایده ای نداشت کیرش رو کرد تو بعد علی هم یواش یواش باهاش همزمان کیرش رو کرد تو وای چه دردی داشت میخواستم بیهوش بشم بعد عباس از زیر دستاش رو به سینه هام میزد و دهن گذاشت تو دهنم با هم میکردن تو منم با خودم گفتم الان تموم میشه ساعت 9شب شد و جفتشون ابشون رو همزمان کردن تو کونم و ولم کردن دستامم باز کردن بعد با بی حالی گفتم برم خونه دیگه گفتن تازه اولشه تا فردا صبح باید کونت سر کیرمون باشه منم گفتم غلط کردم گه خوردم بزارین برم بعد محمد و رضا منو بردن حمام تو حمام هم ول نمیکردن محمد سرپا منو چسپوند به کاشیهای حمام و کیرش رو فرو کرد تو زیر دوش حمام شروع به کردن کرد بعد دراز کشیدیم رضا از زیر محمد از بالا جفتشون کیرشون رو کردن تو کونم بعد محمد گفت بسه بلندم کردن و با تیغ موهای پاهام وبدنم رو تراشیدن و از حمام بیرون اومدیم بیرون و هر چهارتاشون باهام حرف زدن هر طور شد راضی شدم و کم کم کونم به خارش افتاد فکر کنم مال آبکیرها بود دوست داشتم دوباره منو بکنن بهشون گفتم خیلی حال میده چند نفر بکنن کون ادم خندیدن و گفتن خوبه تو از امروز مثل زن جنده مال ما چهارتا هستی منم گفتم باشه هر چه شما بگین بعد گفتم کیر میخوام هر چهارتاشون کیراشون رو راست کردن اول برای محمد ساک میزدم طوری کیرش رو میخوردم که راضی باشه بعد رضا تحمل نیاورد کونم رو قمبل کرد و کرد توش منم هم کون میدادم هم ساک میزدم واقعا حال میداد میگفتم جوون همتون منو بکنین کیرتون رو تا ته بکنین تو کونم باور کنین دست خودم نبود خوشم میومد بعد رضا گفت محمد بذار من بذارم تو دهنش داره آبم میاد بعد از چند دقیقه ساک زدن برای رضا آبش رو ریخت تو دهنم مزه عجیبی میداد هر کاری میخواستم بکنم که تفش کنم از دهنم قبول نمیکردن منم مجبور شدم همشو خوردم بعد رضا رفت استراحت بکنه بعد عباس و محمد منو خوابوندن یکی از زیز و اون یکی از بالا نامردها دو کیره میکردن منم در حین دادن برای خودم جلق میزدم بعد از چند دقیقه آبم اومد بعد احساس کردم از این کارها بدم میاد به زور از زیر دستشون در اومدم اما ول کن نبودن بی وجدانها من فرار کردم تو پذیرایی خونشون که در برم دیدم در کلیده بعد دیگه هرچی داد میزدم کمک فایده ای نداشت رضا هم از خواب بیدار شد بعد هرچهارتاشون اومدن و بردنم تو اطاق در رو کلید کردن و گفتن کونی دیگه تقصییر خودته راضی میدادی و میرفتی و با مشت ولگد بهم میزدن دستام رو بردن پشت و بستن منم نمیزاشتم کاری بکنن منو زدن زمین کون به هوا عباس که ورزنش زیاد بود نشست رو پشتم تا تکان نخورم علی هم پاهم رو بست و کیرش رو خوشک گذاشت در کونم محمدم میزد تو صورتم و موهام رو میکشید خیلی درد داره ادم پاهاش بسته باشه کون بده کیر علی هم خوشک بود بخاطر اینکه زجر بکشم وای وقتی رفت تو و عقب و جلو کرد از کونم خون اومد اینقدر فشار میداد بی شرف که نگو بعد میگفتن اگه راضی میدادی اینقدر زجر نمیکشیدی حالا هم راضی باشی فایده نداره اینقدر منو مسخره میگردن دلم میخواست بمیرم واقعا تجاوز خیلی بده بعد محمد گفت بچه ها یک تفریح با حال بکنیم رفت یک جای نوشابه بزرگ آورد و در حالی که پاهام بسته بود گذاشت در کونم داد زدم علی کیرش رو کرد تو دهنم بعد هرکاری میکرد نمیرفت تو بعد با کرم امتحان کرد باز فایده نداشت و محکم با تمام زورش جای نوشابه رو فشار میداد بعد دید تو نمیره کونم رو قمبل کرد منم گریه میکردم تا نصفه رفت تو کونم خیلی درد داشت تمام کونم خون بود بعد روی میز کامپیوترش رو خالی کرد و منو سر پا طوری که بخوابونه و لی پشتم به اون باشه از اون طرف میز رضا سرم رو گرفت و کیر کرد توی دهنم بعد منم گریه میکردم و عذاب میکشیدم دوباره جا نوشابه رو آورد و کرد تو و فشار میداد تا ته رفت تو بعد عقب جلو کرد و درش آورد بردن تو حمام منو خم کرد و دستام روی کاشی بود کونم به محمد بعد کیرش رو کرد تو کونم و گفت اذیت کنی بیشتر از این زجر میکشی یکدفعه دیدم تو کونم داغ شد و میخاره شاش کرد تو کونم بعد منو دراز کردن کف حمام و کیرهاششون رو در اوردن و شاش کردن روم منم دستام و دهنم بسته بود بعد حمامم دادن و بردن بیرون و دقیقا ساعت 12شب بود که عباس گفت میرم دنبال مریم و ندا دوتا دختر فراری بودن که تا اون موقع خانه یکی دیگه بودن بعد محمد گفت وای به حالت اگه جلوی اون دخترا هر کاری بگیم نکنی منم گفتم چشم دوتا دختر رسیدن عباس هم همه جریان رو براشون تو راه گفته بود.

همشون توی پذیرایی نشستن و منم لباس کردم تنم بعد رفتم پیششون مریم گفت این یارو کونی هستش عباس دوست داریم دادن یک پسر رو ببینیم محمد و علی رفتن استراحت کنن و من موندم با عباس و رضا منم تو دلم میگفتم خدایا منو بکش چطور جلوی دوتا دختر بذارن کونم بعد عباس در حالی که روی مبل نشسته بود گفت بیا بشین رو پاهام منم رفتم دخترا گفتن برو بذاره کونت تا ما کیف کنیم منم روشلواری نشستم رو کیر عباس و اونم دست میزد به سینه هام و تی شرتم رو در اورد و شلوارم هم در اورد اون و رضا بخاطر اینکه جلوی دخترا خراب نشن فقط زیپ شلوارشون رو باز کردن و کیرشون رو در اوردن منم از خجالت اب میشدم بعد برای عباس ساک میزد تا ابش بیاد با ابکیر منو بکنه بعد از چند دقیقه گفت بیا بشین روش نشستن اون روی مپل نشسته بود و منم رو کیرش بالا پایین میکردم بعد از چند دقیقه ابش اومد همش رو ریخت تو کونم منم اینقدر بدم میومد دخترا نگاه کنن بجایی که اونا کون بدن من داشتم میدادم ندا گفت رضا تلمبه سنگین بزن به این بچه کونی تا حساب کار دستش بیاد بعد از رو کیر عباس بلند شدم و چسپوندنم به دیوار و خمم کردن و رضا کرد تو و تند تند تلمبه میزد منم ای ای میکردم عباس گفت بیارش تا دو کیره بکنیمش بعد منو خوابوندن وجفتشون کردن تو دخترا هی میخندیدن و کیف میکردن مریم گفت یکیتون ابتون رو بریزه تو کونش اون یکی هم رو صورتش ام عباس ابش نمیومد ولی رضا همش رو ریخت رو صورتم بعد محمد امد و گفت یک جایزه داری میتونی یکی از این دخترها رو انتخاب کنی و باهش حال کنی منم خوشکله رو انتخب کردم مریم بود بعد فقط با مریم و محمد رفتیم تو اطاق رو تخت ازمریم لب گرفتم و لخت شد و خوب سینه هاشو خوردم و خوابوندمش رو تخت که محمد گفت سه تا یی حال کنیم گفتم منظورت گفت مریم دراز بکش کونت به این باشه تا بکنه تو منم میزارم کون تو در حالی که منم میذاشتم کون مریم محمدم اومد پشت من و کیرش رو کرد تو کونم بعد از چند دقیقه دیدم خیلی حال میده هم بکنی هم بکننت واقعا با حال بود بعد محمد وقتی تلمبه میزد به کونم منم میکردم کون مریم انگار دنیا مال من بود بعد به محمد گفتم برای همیشه منو میکنی گفت چشم به شرطسی که رضا هم باشه ولی بقیه نفهمن بعد گفتم محمد ابتو بریز تو کونم فدات بشم همش رو خالی کرد تو کونم منم ابم رو ریختم روی کمر مریم از اون شب به بعد روزی یکبار فقط محمد و رضا منو اگه خونه باشه میبرن خونه میکنن اگه خونه نباشه یا میبرن زیرزمین خونه رضا اینها یا میبرن کوه یا نوبت نوبت توی دستشویی مدرسه منو میکنن در هر صورت نزدیک یکساله که هر روز مثل زن این دونفر هستم خیلی هم برام لذت داره بهدون بگم که کون دادن مثل اعتیاد وسوسه داره حتی از اعتیاد هم وسوسش بیشتره بخاطر همینه که مجبورم بهشون کون بدم. چاره ای ندارم چون ازم فیلم دارن اگه ندم به زور منو میکنن. در ضمن جواب این سوال رو بهم بدین که چکار کنم تا از دست این نامردها رهایی پیدا کنم.خداحافظ

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
زن


 
علی عربی

اسم من حمیده این خاطره مربوط میشه به زمانی که کلاس دوم راهنمایی بودم.
من یه پسر سفید پوستم با قد متوسط نه چاق و نه خیلی لاغر ولی کونم نسبت به بقیه اندامم بزرگه و تو محلو حتی شهرمون (که شهر کوچیکی هم هست معروفم ولی تک پرونم و به 4،3نفر بیشتر پا ندادم)
تو همسایگیمون یه پسری هست به اسم علی که یه سال از من بزرگتره و معروفه به کیرعربی بخاطر کیر بلندش ،تا جایی که بعضی وقتا معرکه میگرفتو کیرش رو به بقیه نشون میداد و بچه ها هم کلی میخندیدن.
منم خیلی دوست داشتم یه بار هم که شده مزه کیر بلندشو امتحان کنم ولی از دو چیز میترسیدم اول اینکه علی آقا دهن لق تشریف داشتن و بعدشم از کیر بزرگش که پارم کنه.
از طرفی اونم تو محل خیلی دنبالم بود.ضمنا از وضع خودشم خبرای بودار میومد تا اینکه از جایی خبردار شدم با یکی از بچه ها به اسم کریم سکس داشته و یه جورایی ازش آتو اومد دستمو به این ترتیب مشکل اولم حل شد.
یه شب خونه بودم که گفتن دم در کارت دارن رفتم دیدم علی آقاست گفت:بابا و مامانم رفتم جایی و خونه تنهایی میترسم میای پیشم؟
تو دلم گفتم خر خودتی ، از تنهایی میترسی یا واسم نقشه کشیدی ، ولی راستشو بخواین دنبال همچین فرصتی هم بودم گفتم باشه.
رفتم لباس پوشیدمو راهی شدیم، علی گفت بریم دور میدون دو تا ساندویچ بگیریمو بریم خونه گفتم باشه رفتیم 2تا سوسیس سفارش دادیمو نیم ساعت بعدش خونشون بودیم. جاتون خالی ساندویچا رو خوردیمو دراز کشیدیم پای تلویزیون به فیلم دیدن.
حدود نیم ساعتی تلویزیون نیگا کردیم دیدم خبری نیست بلندشدم گفتم من میرم خونه که گفت نه مامان بابام شب نمیان باید پیشم بمونی ، با خودم گفتم پس طرف نقشه کشیده تا صبح کون بکنه که تا الان چیزی نگفته گفتم نمیتونم بمونمو اومدم از خونه بزنم بیرون که دستمو گرفت و از اون اصرار که باید بمونیو از من انکار.
همینجور که با دست راستش دستمو میکشید دست چپشو انداخت دور کمرمو کشید منو تو بغلش، هیکلو زورش ازم بیشتر بود ولی منم دلیلی ندیدم که مقاومت کنمو چسبید بهمو شروع کرد به مالوندنم از رو شلوار دیگه کیرش داشت بلند میشدو منم به رویام نزدیک میشدم.
بعد 4،3 دقیقه دستمو گرفتو از تو هال رفتیم تو اتاق که دیدم طرف فکر همه چیو کرده و حتی جای خواب رو هم آماده کرده،دراز کشیدیمو شروع کرد به بازی با دودولمو یه انگشتشم مشغول باز کردن سوراخم بود.
کم کم داشت شلوارمو پایین میکشید که بهش جریان دهن لقیو مسئلش با کریم رو گفتم و اونم قول داد به کسی حرفی نزنه.
دوباره مشغول شدو لباسامو کامل درآورد و شروع کرد به خوردن کونم بعد از چند دقیقه خوردن حشرم زد بالا و خودمو ول کردم رو زمین، اونم شلوارشو در آورد و کیر گندش رسما عیان شد اول جا خوردمو یه کم ترسیدم آخه فقط تعریفشو شنیده بودمو تا حالا رویتش نکرده بودم اونم که متوجه وحشتم شده بود گفت نترس کم کم به خوردت میدم.
با انگشت یه خورده دیگه با سوراخم ور رفتو یه تف گنده انداخت دمشو سر کیرشو جاکردو شروع کرد یواش یواش به عقبو جلو کردن. گاهی وقتا هم یه فشار مختصری میداد تا راه خودشو باز کنه و منم رو ابرا سیر میکردم .
یه 10 دقیقه یی که در مالی کرد احساس کردم سرش جا شده و گفت خودتو شل بگیر که جا کنم ولی اگه درد داشتی بگو، عضلات کونمو ول کردمو یه فشار نسبتا شدید داد که از درد به خودم پیچیدمو دیگه ازش خواستم بیشتر هل نده ،یه چند لحظه همونجری موند تا کیرش تو کونم جا باز کردو یه خورده کشید بیرونو دوباره فشار داد تو. دیگه دردش تبدیل شده بود به لذت و ازش خواستم تندتر تلمبه بزنه و اونم از خدا خواسته سرعتشو بیشتر کردو دیگه تا بیخ کرده بود تو،هر بار که ضربه میزد برخورد تخماشو روی باسنم احساس میکردمو کلی حال میکردم. دیگه از حرکاتش معلوم بود که داره اضا میشه ، گفت چیکارش کنم گفتم بریز توش اونم تا قطره آخرشو خالی کرد تو کونمو یه نیم ساعتی روم ولو بود.
خلاصه اون شب نذاشت برم خونه و تا صبح دو بار دیگه کیر خریشو به خوردم داد.

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
زن


 
گی من و سعید
من آرش هستم 22سالمه.رشته ی تربیت بدنیم پس به خاطره رشتم هیکل خوبی دارم.بگذریم.یه روز سرد زمستونی که از مدرسه میومدم و حوصله ی هیچ کاریو نداشتم اون موقع سوم دیبرستان بودم.با هزار بدبختی رسیدم خونه و یه سیگار روشن کردم و 2تا پوک زدم که دیدم صدای زنگ مزخرف موبایلم میاد با بی میلی زیاد پا شدم و جواب دادم: _الو.بفرمایید؟ _سلام داداش سعیدم.خوبی؟ _ممنون.چه خبرا؟ بالاخره فهمیدی یه دوستی هم داری! _ای بابا.خجالتم نده.زنگ زدم بگم که مامان و بابام رفتن مسافرت و من تنهام پاشو بیا. _نه داداش مزاحم نمیشم.{راستش اصلا حالشو نداشتم}.بعد از کلی اصرار که دیگه هم شک کرده بودم که سعید که اینقدر بچه ی سنگینی بود و خیلی مردونه رفتار میکرد الآن مثله یه بچه داره اصرار میکنه که برم پیشش.قبول کردم و قرار شد وقتی که مادرم ساعت 6 از سر کار اومد برم اونجا.تا اون موقع 4ساعت وقت داشتم و هم چنان که سیگار میکشیدم داشتم به حرفهای سعید فکر میکردم که چه کاری میتونه با من داشته باشه؟ ساعت یه ربع 6 بود و راه افتادم راستش اصلا تو فکر سکس و اینجور چیزا نبودم که بگم به خودم رسیدمو....بالاخره رسیدمو زنگو زدم رفتم بالا.بعد از سلام و احوالپرسی و به کم پذیرائی از نوع پسرونه گفت یبا تو اتاقم Xbox بازی کنیم که من حوصله نداشتم و به خاطره اینکه دلشو نشکنم رفتم و وصطای بازی کردن ازش دلیل دعوتمو پرسیدم که یه دفعه بازیشو pause کردو اومد طرفم.واقعا جا خوردم از این حرکتش.اومد به من گفت که آرش یه چیزی بگم قول میدی به هیچ کس نگی{این حرفاشو با یه لحن عشوه مانند میگفت}؟گفتم آره داداش بگو.منتظر موندم که گفت چشماتو ببند تا بگم .منم همین کارو کردم.گفت که میدونم ازاینطور حرف زدنه من تعجب کردی ولی من تموم این سالها توی مدرسه و بیرون از خونه مرد بودمو توی خونه مثله یه دختر.خواستم چشمامو باز کنم که دستشو گذاشت و گفت بذار حرفام تموم شه.ادامه داد شاید باور نکنی اما من توی خونه وقتی مادرم نبود با لوازم آرایشش خودمو درست میکردمو گریه میکردم که چرا ذاتم دختره و جسمم پسر. سنگینی دستشو روی پام حس کردم.بهم گفت من تورو مجبور نمیکنم دوست داری باااااا من سکس کنی؟ یه لحظه جا خوردم ولی بدمم نمیومد ولی با اون نه.خواستم برم که دستمو گرفت و گفت یه بار فقط یه بار بذاز امتحان کنم
{با لحن ملتمسانه}به خدا قسم تو اولین نفری هستی که بهش اعتماد کردم.نرو.شهوت بر حس رفاقت و خستگی غلبه کرده بود.ناخودآگاه کیرم سیخ شد.خیس عرق شده بودم کم کم خجالتو گذاستم کنار و گفتم خوب........شروع کن هرکاری دوست داری یکن.از یه طرف باورم نمیشد از یه طرف شهوت تا خرخره بر من غلبه کرده بود باورم نمیشد که میخوام دوستمو بکنم.شروع کرد زیپ شلوارمو باز کرد و لباساشو درآورد.وای چی میدیدم؟ یه بدن سفید بدوم مو حتی موهای کیرشم درنیوده بود.آلتش خیلی کوچیک بود راست میگفت که حس دخترونه داره.تا شورتمو کشید پائین و کیره شق شده مارو دید یه آه مشتی گفت و شروع کرد ساک زدن خیلی قشنگ این کارو میکرد ازش پرسیدم چجوری یاد گرفتی شیطون؟ که گفت ازبس فیلم سوپر دیده و دوست داشته مفعول باشه هرکاری که زنه میکرده داره روی کیر ما پیاده میکنه.بعد از 3 دقیقه ساک زدن گفت سوراخمو لیس بزن که من اینکارو نکردمو با ناراحتی گفت پس سریع بکن.یه کم کرم سر کیرمون زدیم و خود آقا سعید شروع کرد.اول کیرمو دم سوراخش تنظیم کرد و نشست روش.وای چه گرم بوووووود.اون لحظه یادم رفته بود که دارم چیکار میکنم فقط لذت میبردم.بعد از چند دقیقه بالا و پائین کردن سعید گفت منو سگی بکن حالا نوبت من بود با تمام قدرتم میکردمش من معمولا آبم زود میاد ولی اون روز انگار کمرم خشک شده بود بعده 15دقیقه تلنبه زدن بهش گفتم کجا بریزم که گفت یه ذره بریز تو بقیشو بده من.منم همین کارو کردم وای چه ساکی میزد هرچی آب تو لوله ی کیرم بود و تا ته خورد.بعدش یه کم رو تخت دراز کشیدیم و ساکت بودیم.من داشتم به این لذت 20 دقیقه ای فکر میکردم که زنگ موبایلم سکوت رو شکست جواب دادم مادرم بود.با سعید رفتیم حموم دوش گرفتیم که از فرط خستگی نتونستم اونجا هم یه دست بکنیم.بعد از خداحافظی به سمت خونه راه افتادم که
توی راه سعید بهم زنگ زد و گفت که اون هم وقتی داشت به من میداد 2 بار ارضاء شده و خوشحال بود و ازم خواست وقتی بهم نیاز برم پیشش که من قبول کردم.بعد از اون ماجرا من 2بار دیگه با سعید بودم که حدود یک سال بعد گفت رفته دکتر و دکتره گفته که با چندتا دوره ی روانشناسی این مشکل حل میشه.الآن هم که این خاطررو دارم مینویسم اون با همسرش مینا انتظاره اومدن نینیشونو میکشن.خیلی ممنون که خاطرمو خوندین.ببخشید که طولانی شد.

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
زن


 
کون دادن به پسرعمو

سلام
اسم من امین 19 سالمه میخوام براتون داستان خودمو تعریف کنم امیدوارم خوشتون بیاد . حدود 2 سال پیش وقتی 17 سالم بود همش با پسر عموی خودم محمد میگشتیم محمد از من 1 سال بزرگتره خیلی خوشگل نیس هیکلشم معمولیه تابستونا که همش خونه ی اونا میمونم یه روز که منو محمد خونه اونا تنها بودیم داشتیم تو حیاط قلیون میکشیدیم که صحبت از کیر و کون و اینجور چیزا شد بعد دیدم کیر محمد بزرگ شده همش دستش رو کیرشه گفتم جته پسر حشری شدی گفت اره خیلی حتی اگه تو بدی بدون معطلی میکنمت (البته با وخی)منم گفتم برو جق بزن از این حالت بیای بیرون گفت میشه تو برام بزنی یکم حال کنم منم بهت حال میدم قبول کردم رفتیم توی خونه یه فیلم سوپر گذاشت کیرشو دراورد و کرمو داد دستم دراز کشید گفت شروع کن یکم به کیرش کرم زدم کیرشو گرفتم تو دستم سخت بالا پایین میشد تف کردم تو دستم کیرشو گرفتم یکم که براش جق زدم صداش در اومد من کنارش نشسته بودم براش جق میزدم اونم به کونم دست میزد ابش نمیومد گفت نمیشه بس کن پا شدم برم دستامو بشورم گفت امین بیا کارت دارم گفتم بذار برم دستامو بشورم بیام نذاشت گفت الاوبلا باید بیای رفتم پیشش گفت امین بذار لاپایی باهات حال کنم دارم میمیرم قبول نمیکردم اخه تا اونموقع اینکارو نکرده بودم ولی محمد لتماس میکرد دیگه داشت عصبانی میشد که گفتم شرط داره گفت هرچی باشه قبوله زود باش گفتم باید یه جنده به حساب تو بکنم اونم قبول کرد اومد پشت سرم ایستاد شلوارمو در اورد گردنمو بوس میکرد گاز میگرفت به روی شکم خوابیدم کرم توی دستمو مالیدم لای پام اومد روم خوابید یه 10 دقیقه لاپایی باهام حال کرد پا شد گفت امین به خدا انصاف نیس کونت زیرم باشه نکنم تازه شرط توام خیلی برام گرون تموم میشه حداقل بذار تو کونت بذارم.دروغ چرا وقتی کیرش لای پاهام بود و تخماش بهم میخورد حسابی حال میکردمو لذتمیبردم کم ناز کردم ولی راضی شدم.خیلی حشری بودم انگار دختری بودم که تشنه ی کیر شده نمیدونم چرا یهو بهش گفتم بخواب یه حال حسابی بهت بدم به پشت خوابید با کیرش بازی میکرد خودم کاملا لخت شدم اونم لباساشو در اورد از کرم به سوراخ کونم زدم کمی تف زدم با انگشت کونمو اماده ی کیرش کردم رفتم روش و و کیرش نشستم اروم اروم کیرشو تا ته کردم تو کونم محمد داشت از حال میرفت منم حسابی حشری شده بودم خودمو بالا پایین میکردم خم میشدم ازش لب میگرفتم اونم با سیلی کونمو سرخ سرخ کرده بود چند دقیقه بعد با صدای بلند گفت داره ابم میاد خودمو چسبوندم بهش همهی ابشو تو کونم خالی کرد همونجوری نیم ساعت خوابیدیم بعد زن عموم زنگ زد گفت ما شبو نمیایم دقیقا یادم نمیاد کجا رفته بودن منو محمد تا صبح از تخت بلند نشدیم همش با هم ور میرفتیم با هم تا صبح لختلخت خوابیدیم محمد منو از پشت بغل میکرد کیرشو میزاشتم لای پاهام حشری میشد پا میشد منو میکرد اون روز 3 بار کونمو کرد یه بارم ابشو تو دهنم خالی کرد فردا صبحم گفت پاشو بریم واسه تو جنده بیاریم منم گفتم من جنده نمیخوام دوس دارم فقط با تو باشم الانم هر بار که همدیگرو میبینم به جای روبوسی از همدیگه لب میگیریم طوری شده که خونه اجاره کردیم و محمد هر روز منو میکنه منم بهش حال میدم و اونم منو خانومم صدا میکنه نظر یادتون نره

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
زن


 
اولین تجربه سکسی من

اول یکم از خودم بگم : اسم من آریا هست الا" 23 سالمه ولی هرکی ببینتم فکر میکنه 17-18 سالم باشه قدم 170 تا هست و بدنم سفید مایل به سبزه هست راستش تعریف از خودم نباشه ولی همه میگن زیادی خوشکلم  همیشه همه دنبالم بودن ولی خدا رو شکر هیچوقت گیر ادمای ناجور نیفتادم .و این که از خانواده بزرگ و سرشناسی هستم . بگذریم
این داستان اولین تجربه جدی سکسیم هست و این که امروز مینویسم داستان گی من و پسر عمم هست این رو گفتم چون بعضیا گی دوست ندارن
این اتفاق برمیگرده به موقعی که من پنجم دبستان بودم تابستون بود و مدرسه ها تازه تعطیل شده بودن ما هر سال عادت داشتیم که مدرسه ها که تعطیل میشد به همراه خانواده بریم خونه بابا بزرگم که تو یه شهر دیگه بود البته عمه هام هم همینطور , جوری که بعد از تعطیلی همه اونجا جمع میشدیم واونجا خیلی شلوغ میشد . من 7 تا دختر عمه و4 تا پسر عمه دارم که کلا" با 3 تا از پسرا (مجید , علی , شهاب ) و2 تا از دخترا (پونه و سمانه ) سکس کردم که هر بار داستان یکشون رو براتون تعریف میکنم این داستان مربوط میشه به مجید .
مجید یک سال از من بزرگ ترهست.
اون روز قرار بود عموم از چین برگرده وما داشتیم خودمدن رو اماده میکردیم که شب بریم فرودگاه میخواستیم بریم حموم ولی چون زیاد بودیم مجبور شدیم که ما پسرا (من . مجید . علی و شهاب ) با هم بریم حموم ما با هم راحت بودیم چون قبلا" با هم یه کارای میکردیم همون دکتر بازی خودمون ولی هیچوقت به شکل جدی کاری نکرده بودیم . همگی لخت شدیم و رفتیم داخل اول کار یه کم با هم ور رفتیم و حسابی خوش گذشت اخر کار که حموم کردنمون تموم شد مجید که از همه بزرگتر بود به علی و شهاب گفت شما برید بیرون من و اریا هنور حمومون تموم نشده اونا که رفتن بیرون مجید به من گفت میخوام یه کاری کنم که حسابی بهمون خوش بگذره منم که زیاد از سکس اطلاعی نداشتم گفتم اخ جوووون چه کاری ( ولی نمیدونستم چی میخواد سرم بیاد) بهش گفتم حالا چه کاری هست گفت میخام بکنمت منم گفتم چه خوب باشه شروع کن (من شنیده بودم کردن خیلی حال میده ولی نمیدونستم وقتی میکننت انقدر درد داره )
به من گفت روی شکم کف حموم دراز بکش بعد یه عالمه شامپو خالی کرد روم خودش هم روم دراز کشید اول کیرش رو میکرد بین پاهام (کیر مجید اون موقع 7-8 سانتی بود) بعد بهم گفت میخام بکنم داخل اولش یه کم درد داره گفتم باشه کیرش رو گذاشت در سوراخ ولی داخل نمیرفت ولی همین که تلاش میکرد بکنه داخل یه کم درد داشت من فکر میکردم دردش در همین حده تا این که یه دفه کیرش سر خورد و تا اخر رفت داخل دنیا رو سرم خراب شد یه جیغ بلند کشیدم اونم سریع کیرش رو کشید بیرون تا 10 دقیقه ازدرد به خودم میپیچیدم تا این که مجید اومد ارومم کرد گفت انقدرا که درد نداره , تو که نازک نارنجی نبودی ! گفتم چی میگی واسه خودت داغون شدم گفت بار اولته واسه همین انقدر درد داره گفتم برو بابا میخام برم بیرون کلی ازم خواهش کرد و قربون صدقم رفت تا راضیم کرد بمونم گفت این بار کاری میکنم دردت نیاد منم قبول کردم . این بار به پشت خابوندم پاهام رو داد بالا یه کم شامپو برداشت زد در سوراخ کونم بعد انگشت کوچیک دستش رو اروم کرد داخل ولی بازم درد داشت ولی میشد تحمل کرد هم زمان با اون یکی دستش کیرم رو بالا و پایین میکرد که خیلی بهم حال میداد بعد انگشت اشارش رو کرد داخل اولش یه کم درد داشت ولی کم کم دردش داشت کم می شد و داشتم حال میکردم که بهم گفت به شکم بخواب گفتم فقط اروم خیلی درد داره گفت باشه روم دراز کشید کیرش رو گذاشت در سوراخ اروم فشار داد تا سر کیرش رفت داخل دو باره آتیش گرفتم یه جیغ زدم مجید هم سریع دستش رو گذاشت جلوی دهنم وبهم گفت صبر کن زود تموم میشه همینجور اروم کیرش رو تا اخر کرد داخل همونجا نگه داشت دستش رو از جلوی دهنم برداشت من هی پشت سر هم میگفتم بکشش بیرون اونم گوش نمیکرد بهم گفت اروم تا 20 بشمار تا بیارمش بیرون منم چاره ای نداشتم درد شم یه کم’ کم شده بود قبول کردم ولی وقتی شروع کرد به جلو عقب کردن دوباره دردش زیاد شد و شروع کردم به دادو فریاد اونم دستش و گذاشت جلوی دهنم و جلو عقب می کرد تا این که یه لحظه کیرش اومد بیرون و من از زیر بدنش در رفتم خیلی عصبانی بودم فکر میکردم داره از کونم خون میاد هی دست میکشیدم که ببینم خون میاد یا نه که مجید بهم گفت چیزی که نشده نازک نارنجی دیگه کاریت ندارم گفتم بورو بابا دیگه گولت رو نمیخورم گفت نه به خدا کاریت ندارم منم چون میخواستم برم بیرون باید میرفتم زیر آب تا تمیز بشم بهش گفتم برو کنار که دیدم داره با دستش کیرش رو جلو عقب میکنه برام جالب بود چون من تا اون موقع جلق نزده بودم و حتی ندیده بودم !! یه لحظه دیدم مجید داره یه حالتی میشه و اه وناله میکنه و بعد دیدم یه اب شفاف مایل به سفیدی از کیرش اومد بیرون ازش پرسیدم این دیگه چیه ؟ گفت یعنی نمیدونی ؟ گفتم نه ! گفت اگه میدونستی چه حالی میده تو هم این کار رو میکردی . گفتم چطور این کار رو میکنی ؟ گفت بیا اینجا تا بهت بگم . گفتم دست به کونم نزنیا گفت نه بابا کاریت ندارم . یه کم شامپو برداشت زد به کیرم و شروع کرد بالا و پایین کردن خیلی حس خوبی بهم میداد هر چی میگذشت بیشتر خوشم میومد تا این که توی کمرم یه حس قلقلک مانند حس کردم نفس هام تند شده بود و کیرم سفت تر شد یه دفه ابم با فشار ریخت بیرون وتقریبا" زیاد بود مجید بهم خندید و گفت وایییی چقدر اب داشتی منم بی حال افداده بودم گفتم حالا چی میشه من چرا اینجور شدم ؟ گفت نترس چند دقیقه دیگه درست میشی ولی یادت باشه اولین بار من برات جلق زدم . بعدشم خودمون رو شستیم و رفتیم بیرون ولی من تا چند روز درد داشتم .

دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
     
  
مرد

SexyBoy
 
arazmas
آرزو جان توی داستانهات فقط اسم نویسنده بنویس نه منبع چون تبلیغ حساب میشه
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
صفحه  صفحه 15 از 85:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  84  85  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA