انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 39 از 85:  « پیشین  1  ...  38  39  40  ...  84  85  پسین »

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد


مرد

 
گی من و پسرهای همسایه

این ماجرا ماله امساله بعد امتاحانات و قبل ماه رموضونه اسم من بهادره و 17سالمه با قد 185س و وزن65ک.یه روز داشتم تو خونه پای کامپیوتر کار میکردم که دیدم زنگ در خونمونو زدن مامانم درو باز کرد دید همسایمون علی پسر طبقه چهارمی مونه اومد منو صدا کرد گفت دم در کارت دارم من که رفتم دیدم علی با یه شلوار تنگ جلو درمونه که کاملا کونش معلوم بود بهش سلام دادم و اونم جواب داد گفتم چیکار داری گفت میشه بیای خونمون لپتابمو درست کنی گفتم چشه گفت میخوام ویندوز عوض کنم نمیتونم گفتم خاک بر سرت یه ویندوز نمیتونی عوض کنی؟! گفت نه گفتم خونتون کیه گفت هیچ کس گفتم الان میام رفتم گوشی موبایلمو برداشتم رفتم مامانم هم موضوع رو میدونست ولی علی گفته بود مامانش خونم است اونم از اون بچه کس کش های خارکسه بود من رفتم باهاش تو اسانسور بهش گفتم علی میزاری انگشتت کنم اونم گفت از رو ها!گفتم باشه یه زره انگشتش کردم رسیدیم.بعد رسیدیم دم خونشون دیدم پسر همسایمون پارسا هم نشسته دم در منتظر علی تا بیاد. اون پسره رو قبلا ترتیبشو داده بون ولی هنوز کونش آس آس بود منم تو کف کونش بودم. رفتیم توباهم علی لپ تابشو اورد منم سی دی ویندوزو گذاشتم تا نصب کنم چون نصب ویندوز یه ساعت طول میکشه من بهشون پیشنهاد دادم که بیاین با هم گی داشته باشیم( در ضمن اینم بگما من فقط میکنم نمیدم) اولش قبول نکردن ولی بعدش علی قبول کرد من هم چون لپ تابم سر جاهازیمه با خودم بردمش و دوتا فیلم سوپر نشستیم دیدیم تا کر من شق شد این هم بگم طول کیر من 15- 20سانتی میشه بعد از اینکه شقه شق شد به علی گفتم بکن اونهم سریع شلوارشو کند بهش گفتم باید برام ساک بزنی گفت بلد نیستم گفتم تو بخواب رو مبل بعد من کیرمو میکنم دهنت تو هم بخورش گفت باشه خوابوندمش رو مبل بعد کیرمو دادم دهنش بعد دودیقه دیدم اوق زد بلندش کرد گفتم تو اینکاره نیستی بعد بهش گفتم به صورت داگی استایل شو خدارو شکر اینو میدونست چیه زود به اون حالت شد وای چه صحنه ای سوراخ تنگش چقدر قشنگ بود یه تف زدم سر کیرم بعد اروم اروم کردم تو کونش اولش داد میزد منم مجبور بودم جلو دهنشو بگیرم بعد پنج دقیقه تلنبه زدن دیدم پارسا هم شلوارشو در اورده منم که تعجب کرده بودم چون اون خیلی مثبت بود منم که این صحنه رو دیدم سریع خوابوندمش کیرمو کردم دهنش تا میتونست ساک میزد بعد خوابوندمش رو مبل کیرمو تا ته کردم تو کونش دیدم انگار نه انگار تا ته رفته بهش نگو قبلا هم تا ته میکردنش عادت شده براش بعد چنددقیقه من سیستم علی رو راه انداختم بعد سی دی گرافیک رو گذاشتم تا نصب بشه بعد هردوشونو نشوندم رو مبل دو دقیقه کیرمو کردم دهن پارسا بعد دو دقیقه کردم دهن علی دیدم داره کیرم داغ میکنه فهمیدم داره ابم میاد به هشون گفتم ابمو کی میخوره علی گفت من میخورم بعد ریختم دهن علی اونم قورتش داد بعد اینکه ابم اومد و سیستم علی درست شد هردوشون رو پنج دقیقه کیرمو توکونشون گذاشتم تا هر سه تایمون حالی کرده باشیم.نوشته بهادر
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
کردن کون بابای دوستم

این خاطره بر میگرده به سال 76 که من سرباز بودم تو خاطره قبلیم گفته بودم که کارم آزمایشگاه مکانیک خاک بود و الانم شغلم همینه از مطلب خارج نشیم ، خدمت سربازی منو بابای دوستم که همسایه ما هم بود با پارتی بازی کاری کرد که من پیش خودش خدمت کنم و من شدم راننده شخصیش دیگه شب و روزم با اون بود تا اون اتفاق افتاد
این همسایه ما که پسرش با من دوست بود و همسن هم بودیم یه شب به من گفت که زن و بچش نیستن و رفتن شهرستان بیا تو نوشتن گزارشات به من کمک کن تنهائی وقت کم میارم منم به خونه گفتم شب میرم خونه فلانی و صبح بااون میریم پادگان .
خلاصه ما رفتیم شب خونش و شروع کردیم به کار یکی دوساعتی که کار کردیم برام یه چائی آورد و بیسکوئیت و شروع کرد برام از خاطرات جوونیش صحبت کردن که کجا بودیم و چیکارا کردیم یادش بخیر فیلم دالاهو رو گذاشت ببینیم با دستگاه VHS اونجای فیلم بود که خدا بیامرز ظهوری دختره رو کرده بود تو کارتون داشت میبرد بیرون ازش پرسیدن این چیه گفت یه کارتون ویتامین منم گفتم ای جون چه ویتامینی که انگار اون لاشی منتظر همین بور گفت اگه همچین ویتامینی گیرت بیاد چیکارش میکنی گفتم یه جوری میکنمش که نتونه راه بره اونم یه دفعه گفت دوست داری فیلم سوپر ببینیم منم بدم نمیومد ولی راستش میتر سیدم کونو به باد بدم یه کم من من کردم اونم فرصتو غنیمت شمرد یه فیلم سوپر کرد تو دستگاه فکرشو بکنید من سرباز تو کف هم هستم فیلم سوپر هم دارم میبینم چه بلائی داره سرم میاد از طرفی نمیخواستم به روی خودم بیارم که نکنه کونو به باد بدم البته قبلا کونو به بادداده بودم ولی به این بابا دیگه خیلی خز بود بخوام کون بدم از داستان دور نشیم
خلاصه میخواستم جو رو عوض کنم گفتم مهندس مگه نمیخواستی گزارش بنویسیم کسکش با یه خنده مرموزی گفت گزارشو ولش کن فردا مینویسم دیگه دوزاریم افتاد امشب یه خبری هست ساعت هم حدود دو یه سه نیمه شب بود ضایع هم بود برم خونه پادگان هم قبل از 5 راه نمیدادن عین خر گیر کرده بودم تو گل دیگه شده بودم بیست ساله نمیخواستم کون بدم برام خیلی افت داشت بچه های همسن من میدونن اگه کسی اسمش به کونی بودن در میرفت باید یا تا آخر عمرش میداد یا از اون محله میرفتن منم از این قضیه مستثنی نبودم اونم به این لاشیه شکم کنده گفتم که یه وقتائی برای راضی کردن بچه خوشگلای محلمون میذاشتم در حد در مالی یه کارهائی باهام بکنن
بد جوری گیر کرده بودم نه راه پس داشتم نه پیش تو همین فکرا بودم که دیدم رخت خواب آورد گفت دراز بکشیم و جامونو کنار هم انداخت دیگه مطمئن بودم آقا تیز کرده برای ما پیش خودم گفتم اگه کاری خواست بکنه میزنم مادرشو میگام و از خونه میرم بیرون از طرفی تو پادگان رئیسم بود دهنمو صاف میکرد عین خر مونده بودم تو گل اینجور وقتا هیچ کاری جز توکل به خدا نمیشه کرد منم توکل کردم خلاصه دراز کشیدیم جلو تلویزیون اون جلو بود من پشتش یه وری خوابیده بودیم همش بهم میگفت راحت باش اگه میخوای جق بزن خودتو راحت کن و از این حرفا منم که خایه فنگ
یه دفعه دیدم دستشو گذاشت رو کیرم و شروع کرد به بازی یاد اون ضرب المثل معروف افتادم که میگه :خواهی کنی بچه را راضی بکن با دودولش بازی بازی پیش خودم گفتم داره میکنه با دودولم بازی الانم باید کونو بدم
همینجوری که داشت بازی میکرد کونشو چسبوند به کیرم فکر کنید حس ترس و شهوت قاطی شده بود گفتم کون لقش یه شب که هزار شب نمیشه تو همین فکرا بودم که یه دفعه یه نقشه به سرم زد بهش گفتم من اینجوری آبم نمیاد باید بکنم تا بیاد کونکش گفت مگه تا الان جق نزدی منم هزار تا راست و دروغ در مورد جق گفتم و اینه نباید جق زد گفت چیکار کنیم یه نگاش کردم خودش فهمید گفت که نمیشه آخه گفتم بین خودمون میمونه خلاصه شلوار و شرتو زیر پتو در آورد منم از پشت چسبیدم بهش نزدیک یک ربع طول کشید تا تونستم تا ته بکنم تو کونش شروع کردم تلنبه زدن دیدم کسکش داره حال میکنه کپ کرده بودم آخه هرکیو تا اون موقع کرده بودم فقط از درد میگفت ولی این کسکش حال میکرد البته بعدها فهمیدم بعضیها هم اینجوری لذت میبرن
همش میگفت آبتو توش نریزی منم میگفتم باشه بعد رو شکم خوابوندمش تا بتونم نقشمو عملی کنم چندا کمر که زدم آبم اومد نذاشتم بفهمه همشو توش خالی کردم ،یه چیزیم بگم من آبمو تو کون خیلیها خالی کردم چه زن چه پسر ولی تا خودم نگفتم کسی نفهمید آبم اومده ولی نمیدونم چه جوری بعضیها میگن طرف گفت آِ سوختم و از این حرفا نمیدونم شاید اونا زیر تحمشون پیکنیک روشن میکنن آبشون جوش میاد
خلاصه آبمو ریختم وروش ولو شدم گفت چی شد گفتم اومد گفت مگه نگفتم توش نریز گفتم دست خودم نبود برای اجرای نقشم باید این کارو میکردم گفت برگرد نوبت منه منم گفتم که برو خودتو بشور اینجوری از پشتت میریزه رو تشک زنت میفهمه ضایع میشه اون کسخلم گوش کرد و رفت من تا بره و برگرده لباسمو پوشیدم و زدم به چاک اومدم دوتا میدون پائینتر از خونمون بند پوتینمو بستم و رفتم پادگان صبح که اومد نمیشد با یه من عسل بخوریش قیافش دیدن داشت منو صدا کرد و گفت چرا یه دفعه غیبت زد منم گفتم دیدم پادگان دیر میشه مجبور شدم برم
از اون روز خیلی سعی کرد منو گیر بندازه البته به ظاهر بعدها فهمیدم که طرف کلا کونی هست و به خیلیها داده.نوشته مرد تنها
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
شروع کونی شدنم

سلام دوستان من علی هستم
این داستانی که میگم بر میگرده به حدود 20 سال پیش . من اون موقع 13-14 سالم بود و دوم راهنمایی بودم و یه کم ریزه میزه هم بودم . یه همکلاسی داشتم به اسم آرش که اون یه سال از من بزرگتر بود و از من قد بلندتر و درشت تر بود . من و آرش تو یه محل زندگی می کردیم و خونمون نزدیک هم بود . یه روز امید از من خواست که برم خونشون و با هاش ریاضی کار کنم آخه من درسم خوب بود منم قبول کردمو رفتم خونشون . خونشون هیچکی نبود و ما تنها بودیم رفتیم تو اتاقش و درو بست. یه نیم ساعتی درس خوندیم بعد امید یه دفعه به یه جا خیره شد من گفتم جته هواست کجاست اونم گفت من یه آبوم از عکس های نیمه سکسی دارم میخوای نگاه کنی منم چون تا اون موقعه از این چیرا ندیده بودم و اصلا معنی سکس و خوب نمی دونستم با خوشهای گفتم خوب بیار . اونم سریع آلبوم اورد و دوتایی شروع به دیدن عکس هاش کریم . عکس هایی که بیشتر زنایی با شرت و کرست بود و من از دیدن اونا خیلی هیجانی شدم و کیرم راست کرده بود . بعد از یه مدتی امید به من گفت چی شد راست کردی منم چیزی نگفتم . بعد آرش گفت میخوای شلوارمونو در بیاریم کیرامونو ببینیم کدوم بزرگ تره



منم فقط نگاش کردم و چیزی نگفتم بعد گفت خجالت نکش در بستس و هیچکی نمیاد. و بعد گفت تا سه میشمورم بعد هردو با هم شلوارو در میاریم منم گفتم باشه . بعد تا سه شمورد و هردومون شلوارمونو در آوردیم . وای ی ی چی میدیم یه کیر بزرگ و کلفت اون موقع 15 سانتی میشد و در مقابله کیره من که اندازه یه بند انگشت بود اصلا قابل مقایسه نبود . آرش دستشو گذاشت رو کیرمو و شروع به مالوندن کیرم کرد و دست منو گرفت و گذاشت رو کیر خودش . یه چند دقیقه ای تو همین حال بودیم که آرش برگشت و گفت دوست داری ازون کارا بکنیم منم گفتم : کدوم کارا گفت تو کیرمو بزار تو کون من بعد منم کیرمو میزارم تو کون تو . منم که مونده بودم چیکار کنم بلاخره قبول کردم و بعد ایمد سریع خوابید و شلوارشو کشید پایین و بعد گفت بیا . منم همینجوری خوابیدم روش کاره دیگه ای نمیکردم . آرش گفت حالا با اب دهنت کیرتو خیس کن و بزار تو کونم . منم که برا اولین بار بود از این کارا میکردم هر چی اون میگفت میگفتم باشه بعد کیرمو گذاشتم تو کونش و همینجور نگه داشتم بهد از 5 دقیقه آرش برگشت گفت حالا نوبت منه منم گفتم باشه.



ولی اون خیلی تجربش از من بیشتر بود. اول منو صاف داراز خواب کرد بعد دقیقا سره سوراخ کونم تو زدو با انگشتش فرو کرد تو کونم کلی این ورو اون ور کرد و بعد کیرشو خیس کردو آروم آروم فرو کرد تو کونم من که مونده بودم چیکار کنم همونتور صاف خوابیده بودم. اول خیلی دردم گرفت ولی به قول خودم مردونگی خرج دادمو تحمل کردم بعد از یه مدت که کونم قشنگ باز شده بود او شروع کرد به عقب جلو کردن و من معنی کارشو نمی دونستم و میگفتم چرا اینجوری میکنی خوب بزار توش باشه چرا حی درش میاری گفت الان یه چیزی میخوام بهت نشون بدم . ولی اون حرفه ای تر از اینا بود و خلاصه خیلی حرفه ای منو گایید آخراش خیلی سریع تلمبه میزد تا اینکه آبش اومد و همشو ریخت پشتم . وای این چی بود من تا حالا از این چیزا ندیده بودم و بهش گفتم این چیه اونم برگشت گفت تو هنوز خیلی کوچیکیه و وقتی بزرگ شدی از این آب ها ازت بیرون میاد و خیلی هم کیف دراه خلاصه من بدون اینکه خودم بدونم اولین کونمو به امید دادم و این شروع کونی شدنم بود...نوشته علی
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
تجاوز به پدرام

این داستانی که براتون مینویسم کاملا واقعیه و سعی میکنم تا جائیکه حافظم یاری میکنه با جزئیات براتون بنویسم.
من آرمانم و الان 33 سالمه. این خاطره مربوط میشه به موقعی که من 16 سالم بود . فکر میکنم اون موقع دوم دبیرستان بودم. اون موقع یک پسر لاغر سبزه دراز بودم که کیرم هیچ تناسبی با هیکلم نداشت. میرفتم حموم خودم خندم میگرفت . مثل سه پایه بودم یه کیر کلفت دراز وسط پاهام بود درست مثل یکی از پاهام. از طرف دیگه در اوج شهوت جوونی. یادمه بعضی وقتا روزی سه بار جق میزدم هر بارم از دفعه قبل بیشتر لذت داشت.
ما توی یک شهرک نظامی بودیم و اونجا پر از بچه های هم سن و سال بودیم که بعدازظهرای تابستون با هم فوتبال بازی می کردیم.


یک پسر پر روئی تو بلوک ما بود به اسم پدرام که اصالتا ترک خوی بودن و از من 5 سال کوچکتر بود و به زور خودشو قاطی بازی بزرگا میکرد . تازه در حین بازی به بچه ها فحشم میداد که مثلا چرا به من پاس ندادین و از این حرفا . خلاصه خیلی پر رو بود . ولی لامصب چه بدنی داشت. یک رکابی تنش میکرد با یک شلوارک . هر چی من سیاه بودم اون مثل برف سفید بود. هر چی من لاغر و ریقو بودم اون تپل و گوشتالو بود . اونم چه گوشتی !!! یک موقع هائی تو بازی عمداٌ بازوهاشو میگرفتم . یعنی اگه انگشتتو رو بدنش فشار میدادی قشنگ دو بند انگشت دستت فرو میرفت . چشمای سبز و موهای بور داشت و روی بدنش حتی یک ریشه مو هم نداشت. یه بار شانسی گل زد واسه خوشحالی رکابیشو درآورد و میدوید . قشنگ این صحنه به صورت تصویر آهسته تو ذهنمه. دو تا پستون کوچولو اندازه لیمو داشت که بالا پائین میپرید و تنش خیس عرق بود دونه های عرقشو میدیدم که از کنار گردنش لیز میخورد و میرفت پائین. میخواستم برم بهش بگم میذاری عرقتو از روی سینه هات لیس بزنم؟ دو تا رون تپلش به هم چسبیده بود و همیشه عرق سوز بود واسه همین یکم گشاد گشاد راه میرفت. با این که تپل بود ولی دو تا لپ کونش گرد و برجسته زده بود بیرون که منو روانی میکرد. نمیدونم چند بار با تصور اینکه تو حموم داره کیرمو لیس میزنه جق زدم.
یادمه یه بار خواب میدیدم لخت لخت خوابوندمش رو تخت ، لای کونشو روغن مالیدم و دارم میکنمش . تو خواب موهاشو میکشیدم و میگفتم تو کونی کی هستی ؟ اونم میگفت جرم بده من کونی آرمان کیر کلفتم که یکهو در حالیکه هنوز داشت آبم میومد از خواب پریدم.


پدرام اخلاق گهی داشت و نچسب بود واسه همین زیاد دوست و رفیق نداشت ولی من تصمیم راسخ گرفتم که هر طور شده بکنمش وسعی کردم باهاش بیشتر رفیق بشم. تو یک مدت دو ماهه کلی واسش مرام گذاشتم . بعد از فوتبال نوشابه کوکا مشهدی مهمونش میکردم. هر وقت دعواش میشد طرفداریشو میکردم . تو بازی بهش پاس میدادم ساندویچمو باهاش نصف میکردم خلاصه بگم کون خودمو پاره کردم. بچه ها میگفتن آرمان دهنت سرویس تو یه نقشه ای داری . عین عمو جغد شاخدار میمونی. خلاصه به عمو جغد شاخدار معروف شده بودم.
سرتونو درد نیارم مترصد فرصتی بودم که بیارمش تو خط آمپول بازی. روزی هزار تا نقشه میکشیدم که من چجوری باهاش دودول بازی کنم. حرفا و مقدمه چینی ها رو جور کرده بودم فقط باید تنها گیرش میاوردم.
از قضا یک روز ساعت 2 ظهر که زیر بلوک سگ پر نمیزد دیدم داره یه توپ پلاستیکیو شوت میکنه به دیوار و با خودش بازی میکنه. نفهمیدم چی شد که دیدم پائینم و دارم باهاش حرف میزنم.
کلی صغرا کبرا چیدم تا رسیدم به اونجا که گفتم پدرام ول کن این توپو بیا بشین کنارم من یک رازی دارم که به هیچکی نمیتونم بگم تو الان بهترین دوست منی فقط به تو میشه بگم ولی باید قول بدی که به هیچکی نگی. گفت باشه خیالت راحت باشه.


دستمو گذاشتم رو پشتش وگفتم راستش من یه مریضی گرفتم که روم نمیشه به مامان بابام بگم. گفت چی؟ گفتم کیر من خیلی بزرگ شده شق میکنه از نافمم میاد بالا تر باید یه کاری کنم رشدش قطع بشه. گفت ضر نزن بابا مگه میشه؟ منم کیرمو بمالم بزرگ میشه ولی تا رو نافم نمیاد.
گفتم به خدا راست میگم همین الانم اونطوری شده . یک شلوار گرمکنم پام بود. پامو باز کردم گفتم دستتو بده. اولش نمیداد ولی راضیش کردم دستشو بکشه روش . گفت یه چیزی تو شرتت گذاشتی گفتم نه به خدا بیا بریم پشت بلوک بهت نشون بدم. گفت گمشو بابا روم نمیشه. گفتم جون من بیا بهت هزار تومن میدم. خلاصه راضی شد اول پولو بگیره بعد بیاد.
داشتم میبردمش پشت بلوک همه تنم میلرزید. بردمش سه کنج دیوار و خودم روبه روش وایستادم و شرت و شلوارمو تا زانو کشیدم پایین کیر منم عمود مثل فنر زد بیرون . گفت اه اه این چیه؟ خیلی گنده شده. گفتم مگه مال تو چقده؟ گفت خیلی کوچکتره گفتم ببینم؟ گفت نه . هی میخواست از کنج دیوار فرار کنه نمیذاشتم . گفت دیوس برو کنار گفتم نه منم باید کیرتو ببینم خلاصه شوخی و جدی با هم قاطی جلوش نشستم شلوارشو کشیدم پائین.



وای خدااااااااااااا. رونای پاشو که دیدم کس خل شدم. گفتم پدرام خوش به حالت چه دول خوشکل کوچولوئی داری. خم شد دو طرف شلوارشو بگیره بکشه بالا چسبوندمش به دیوار گفتم جون من بذار نگاه کنم خیلی خوشکله. گفت جیغ میزنما گفت به بابام میگم . داشت همین حرفا رو میزد که دو تا دستامو گذاشتم روی لپای کونشو دودولشو کردم تو دهنم. همونطوری که دودولش تو دهنم بود گفتم داد بزنی گازش میگیرم . یکی دو بار دید شوخی ندارم تا صداش میرفت بالا یه خرده گاز می گرفتم بدبخت خفه خون گرفت. شروع کردم به میک زدن که حس کردم داره خوشش میاد. دودولش تو دهنم راست راست شده بود دستمم لای کونش بازی میکرد. گفتم چی شده خوشت میاد؟ گفت آره باحاله . قشنگ شلوارشو تا دم کفشای چینیش کشیدم پائینو شروع کردم به میک زدن دولشو و لیس زدن لای روناشو ، زیر تخماشو و خودمم کیف میکردم. دولشو از دهنم در آوردم و به پشت چرخوندمش. دیگه هیچی نمیگفت. کونشو که دیدم داشتم بیهوش میشدم. هر لپ کونشو یه ماچ محکم کردم فکر کنم صداش تا جلوی بلوک رفت.
پا شدم وایستادم دو طرف کونشو گرفتم آوردم سمت خودم گفت چکار میکنی گفتم سرت چسبیده به دیوار باشه ضر نزن. تیشرتشو روی کمرش هل دادم بالا تا زیر بغلاش. گفت جون مادرت بسه بذار برم گفتم الان تموم میشه دو دقیقه ساکت باش. چه صحنه ای بود یه کون لخت خوشکل که آرزوشو داشتم درست جلوی کیرم بود کمر سفیدشو خم کرده بودمو کف دستاش رو دیوار بود. یه تف آبدار انداختم رو کیرم با دست لای روناش فشار دادم. انگار کیرمو بردن بهشت . لای پاهاش داغ داغ بود نرم نرم بود لیز لیز شده بود. دستامو گذاشتم رو شونه هاش و مثل دیوونه ها تلمبه میزدم. کیرم داغ کرده بود چند بار دیگه تف زدمو تلمبه میزدم هنوز صدای ناله های یواشش تو گوشمه . کیرم تو اندازه حداکثری بود هر بار که کیرمو از پشت فشار میدادم کله کیرم از جلوی پاهاش میزد بیرون . یادمه گفت دهنت سرویس چقد کلش کلفته اینو که گفت یهو کرخ شدم حداقل 10 ثانیه مداوم داشت آبم میومد. ولش که کردم مثل فشنگ شلوارشو نصفه نیمه کشید بالا و گفت اه اه اینا چیه و در رفت . نگاه کردم دیدم یه مقدار از آبم ریخته رو دیوار و یک کمشم ریخته بود رو زمین و یک قطرشم از کیرم آویزون شده بود.


تازه فهمیدم چه گهی خوردم.حال نداشتم شلوارمو بکشم بالا هر طوری بود کیرمو چپوندم تو شرتمو دستامو با شرتم پاک کردمو و رفتم خونه . تا دو روز نگران بودم نکنه به بابا و ننش بگه. ولی چیزی که نگفته بود هیچ. تازه خوششم اومده بود. خلاصه کونی خودم شد که اونم داستان داره. دفعه دوم که کردمش تو خونمون بود که رویائی بود بعدا اگه دوست داشتین براتون میگم. تا زمانیکه رفت سربازی هر وقت خونمون خالی میشد میاوردم و میکردمش. الانم تو فیسبوک جزء دوستامه حیف که جفتمون زن گرفتیم و گرفتاریم. هرچند بدنش مثل بچگیاش نیست ولی بازم حاضر بودم اگه میشد بکنمش.نوشته ؟؟؟؟؟؟؟
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
اومده میگه ببین بچه من شش تا ازونا که تورو بردن باهات سکس کردن رو میشناسم .گفتم خب که چی.بشناسی بمن چه.گفت خب تورو بردن کردنت.بمنم باید بدی.گفتم خب تو خودت میگی بردنت .منکه نرفتم بگم بییاید بکنید.هرجور بوده مجبورم کردن بردن منو.زورم نمیرسه بهشون بگم نمیام اینقد مزاحم میشن و تلفن میزنن میگن میگن تا بگم باشه ولی خودت یکی باشی ها. مگه تقصیر منه اونا اینطوری رفتار کردن با من.
گفتش خب بچه خوشگلی دیگه .کون هم دادی من هم میخوام. گفتم باباجون من نرفتم بگم بکنید . منو بردن. اخه من چه گناهی داشتم که گیر اونا افتادم؟
گفت من کاری ندارم خونه خالی هم دارم تو هم هستی منم نمیتونم از تو بگذرم. از وقتی دیدمت خواب از چشمام رفته.اینهمه دختر ولی تو یه چیز دیگه ای.بیا بریم دیگه.
بهش گفتم اونای که تو میگیشون مال وقتی بودن که خیلی سنم کمتر بودش .الان دیگه اونطوری نیستم باید بگم باشه توهم بکن.خودم انتخاب میکنم کی باهام سکس بکنه.این دیگه کون دادن به یکی نیست. سکسه که دوطرف باید راضی باشن..ولی هرچی میگم بازم حرف خودشو میزد.با خودم گفتم چی بگم که دست برداره از سرم. گفتم ببین شما از من بزرگترین یکطوری رفتار بکنید که ما از شما رفتارای خوب رو یاد بگیریم. تازه من میدونم دیگه لباسمو دربیارم ابت اومده خیلیم بتونی همینکه کیرت به بدنم هرجاش بخوره ابت اومده خب برو جق بزن. گفت تو چکار داری بیا بریم دیگه. چقدر ناز میکنی.
گفتم خب یک چیز دیگه اگه قبول کنم سکس بکنیم ولی نه که بخوای منو بکنی .سکس بکنیم یعنی دوتامون همه طوره لذت ببریم ازش .اول بگو چطوری میکنی بعدشم خوبه فردا بیام که کمرتو محکم بکنی زودی تموم نشه ؟
اولش قبول نکرد ولی بعدش گفت اگه بزنی زیرش سرکارم بذاری توی خیابون میکنمت ها.
فرداش بهم تلفن زده میگه بیا .منم دیگه نمیشد بگم نه.رفتم اونجا و خودش همه لباسامو در اورد . خودش زیپ شلوارشو کشید پایین کیرشو دراورد . گفتم این چطورشه اخه.خب لباستو دربیار دیگه.هرطوری بود لباساشو در اورد . گفت روی شکمت بخواب . این بالش میذارید زیر شکمتون بذار ببینم چطوریه.منم گذاشتم و خوابیدم.
بهم گفت توی سایت لوتی میرم میخونم ولی فکرشم نمیکردم بشه با یک پسری مثل تو رو بکنم. گفتم این کون کردن نیست .بهش میگن سکس. نباید بتو فقط خوش بگذره منم باید بهم خوش بگذره دیگه.دستتو بمال به بدنم. از پشت زانو تا گردن و همه جا دیگه.سکس همش کون کردن نیست.با همه چیزش باید لذت برد.
گفت من چمیدونم اینا رو. تو کون دادی بلدی منم کون نکردم تا حالا تو بگو چی کنم تا اونطوری بکنمت. مجبور شدم بگم چکارا باید بکنه.بهش گفتم ژل مگه نداری؟ میگه شنیدم ژل ولی نمیدونم چیه.گفتم کرم وازلین یک چیزی چرب باشه. رفته روغن مایع اورده.خندم گرفته بود گفتم ببین همون اب دهن خوبه. هم به کیرت بزن منم کون رو بازش میکنم با دست این وسط رو با اب دهنت لیزش کن.کیرتو یهو نکنیش تو. اروم بذارش فشارش بده. درسته که کردن منو ولی خیال نکن کیرتو بذاری خودش میره توش. اروم باید فشارش بدی.هم مزه میده هم اذیت نمیشم.اگه بتونی پنج دقیقه بکنی خوبه.
کیرشو گذاشته و فشارش نمیده. گفتم خب بکنش تو دیگه. گفت نمیدونم .تو میگی فشارش نده ببین بچه خوشگل من میگم کون نکردم تو بگو چکار کنم. گفتم کیرتو اروم فشار بده تا بره توی کون ولی اروم. اینطوری گذاشتیش که خودش نمیره توی کون.دیگه کم کم دیدم داره کیرش میره تو و تازه نصفش نرفته بود تو که یهو حشری شد و تا اخرشو کرد توش.خوب بود تلمبه میدونست چیه.شروع کرد تلمبه زدن ولی از اینش خوشم اومد. بیشتر کیرشو میکشید عقب و میکردش تو.گفت خوشت اومد؟ گفتم خب کیرت کلفت نیست کوچک همم نیستش ولی خوبه که کمرتون محکمه.الان از پنج دقیقه بیشتر کردیم.گفت نیم ساعت دیگه میتونم بکنمت. منم خب داشت بهم خیلی خوش میگذشت گفتم اگه نیم ساعت بکنی قول میدم یکبار دیگه بذارم بکنی منو. الانو نمیگم .یه روز دیگه.هرکاری میکرد میگفتش توی سایت خوندم پسرا کون میدن دیگه نمیتونن ندن عادت یکنن درسته؟ گفتم عادت نمیکنیم ولی لذتش باعث میشه بازم بدیم.توی همین وسطای سکس بودیم گفتم سکس امروزتو بنویسمش توی سایت بخوننش؟ گفتش باشه بنویس منم گفتم امشب که شب یلداست مهمونامون رفتن مینویسمش.
ولی خب اونم نامردی نکرد نیم ساعت نشد ولی خیلی طول کشید تا ابش بیاد.گفتم ابتو نریزی توی کونم کاندوم نداری .گفتش اگه یکی بکنتت ولی دلت نخواد تورو بکنه فرقش چیه با الان که خودت گذاشتی بکنمت. گفتم خب خیلی فرقا داره یکیش اینه که دلم نخواد بکنن ولی میکنه یکی ابشو میریزه روی رونم میبینمش حالم بهم میخوره ولی الان که داره بهمون مزه میده دوست دارم ابتو بریزی روی رونم ببینمش. بعد پاکش کنی برام و سکسمونم اگه گفتیمش اسممو نیاری پیش کسی که میشناستمون. دیگه تموم که شد ابشو ریخت روی کونمو پاکشم کرد و گفت پس خوشت اومد دیگه بازم خودت گفتی میذاری بکنمت. گفتم نمیذارم بکنیم. میذارم سکس بکنی باهام. مثل امروز که به دوتامون مزه داد.
من خوشم اومد بتو هم مزه داد؟ گفتش این کون تو لذیذترین کونیه که دیدم و کردم .دخترا هی جیغ میزنن و دستور میدن ولی تو میگی چطوری بکنمت و چکار کنم بهم حال بده.اخرشم بلند شدیم بازم واسه پس فردا میخواست قول بگیره که باهام حال بکنه.گفتم این همه گفتی بکنمت و کون کردن و اینا. خب یکبار بگو سکس تا منم خیالم راحت بشه کاری که کردم کون دادن نبوده سکس بوده.اخرش گفت خب باشه با سکس بازم کونتو میکنم. فقط نزنی زیر قولت .گفتم باشه ولی پس فردا نمیشه گناه داره. ولی روز بعدش میام. حالا سه روز دیگه میخواد بازم سکس کنه ولی کمرشو خیلی محکمتر کنه بتونه نیم ساعتو بکنه تا بازم بذارم سکس کنه.تازه خودشم گفت بنویسش اینجا. فرد ا بخونتش نمیدونم چی بگه .ولی خب راستشو گفتم دیگه.فقط خیلی جزیاتشو نگفتم.حالا تا فردا ببینم چی میشه.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
     
  
مرد

 
من یک "بای" هستم

اسم من پارسا هست. در حال حاضر 24 سال دارم ولی داستانی که تعریف میکنم مربوط به 17 سالگی من هست. بلندی قد من 175 و تا حدودی تو پر هستم. اما چیزی که همیشه باعث میشده توجه پسرها بیشتر بهم جلب بشه کون بیش از حد گرد و قلمبه من و بدن کم مو و با فرم کمی زنانه من بود. همیشه و خصوصا در دوران راهنمایی و دبیرستان نگاه متفاوت همکلاسی ها و بعضا معلمها به خودم رو حس میکردم، اما این نگاهها به دلیل اخلاق تند من هیچوقت شکل جدی به خودش نگرفت تا سال سوم دبیرستان که پایینتر توضیح میدم. گرایش جنسی من تقریبا "بای سکژوال" هست. به این معنا که هم با دختر ها حال میکنم هم بعضا با پسرها و واقعا از هر دو هم لذت میبرم. در سالهای دبیرستان خصوصا من میل همجسبازیم کمی بیشتر از یک کنجکاوی بود وبا اقلام مختف آزمایشات عجیب و غریبی روی خودم انجام میدادم!


در سال سوم من به دلیل دعوا با یکی از معلمها در سال دوم و پیرو اون نمره پایین انضباط مجبور به تغییر مدرسه به یکی از دبیرستانهای داغون پایین شهر شدم. چیزی که در دبیرستان جدید بیشتر از همه برای من جلب توجه میکرد موج زدن میل جنسی میون حداقل نیمی از همکلاسی ها بود. اما با این همه (همونطور که همه پسرها میدونن) اکثریت حرفهای سکسی پسر دبیرستانی ها بلوفی بیش نیست. درمیون تمام اینها ولی پسری بود به نام فرزاد که کاملا میشد حس کرد از لحاظ جنسی واقعا فعال بود و اونطور که همگان میگفتند گرایشات گی شدیدی هم داشت در این حد چند تا از سال پایینی ها رو کرده بود و فیلمش رو هم به چندتایی از بچه ها نشون داده بود.
این آقا فرزاد قد بلندی (حدود 185) داشت، کمی سبزه و خیلی هم لاغر بود و لهجه جنوبی داشت. از همون ابتدای سال تحصیلی من نگاه سکسی فرزاد به خودم رو کاملا حس میکردم در حدی که چند باری هم توی صف به طور "مثلا" ناخواسته دستش رو به کون من زد. هر چه از طول سال میگذشت این نگاههای سکسی بیشتر جای خودش رو به متلک های ملایم سکسی میداد که تقریبا همیشه با جواب تند من هم همراه بود هرچند فکر کردن بهشون بعدا باعث حشری شدن من میشد تا این حد که من هم کم کم بهش فکر میکردم.
قضیه من با فرزاد و میشه گفت گرایش پیدا کردن شدیدتر من به کون دادن در اواخر سال در آخرین زنگ ورزش شکل گرفت. دبیرستان ما بچه ها رو با سرویس میبرد به یک زمین فوتبال برای ساعت ورزش که از اتفاق به خونه ما هم نزدیک بود. به دلیل همین نزدیکی خونه و همینطور به خاطر اینکه ساعت ورزش زنگ آخر بود من معمولا با بچه های دیگه با سرویس به مدرسه بر نمیگشتم و خودم پیاده به خونه بر میگشتم.


آخرین جلسه ورزش (که آخرین روز سال تحصیلی هم بود و معلم امتحان گرفت) بعد از زنگ و در شرایطی که بقیه بچه ها با سرویس رفته بودند من در رختکن مشغول عوض کردن لباس بودم. شرت ورزشی خودم رو در آوردم و همینطور که مایو و پیراهن ورزشیم تنم بود یک دفعه فرزاد (که گویا منتظر من مونده بود) وارد رختکن شد. بدون اینکه کوچکترین چیزی بگه نگاه پر از شهوتی به من کرد، کنار من ایستاد و در یک لحظه دستش رو از جلو کرد توی مایو مشکی رنگ من و کیرم و تخمهام رو گرفت توی دستش و بلا فاصله شروع کرد به مالیدن. من کاملا خشکم زده بود (هم از لذت، هم شوک هم شجاعت این پسر). مثل اینکه این حرکت فرزاد میل پنهانی رو درون من بیدار کرده بود نه تنها کوچکترین حرکتی نکردم که ناخواسته آهههههه بلندی کشیدم و در کسری از ثانیه کیرم بیشتر از هر موقعی شق کرد. فرزاد هم که کاملا متوجه شده بود همینطور که در عرض من ایستاده بود دست دیگرش رو کرد از عقب توی شرتم و همزمان کیر و کون من رو میمالید و نوک انگشتش رو به سوراخ کونم فشار میداد. به جرات میتونم بگم همچین لذت و بیشتر از اون هیجانی رو تا اون لحظه نچشیده بودم.
این مالیدن کون و کیر من حدود یک دقیقه ای طول کشید... و بعله! آقا فرزاد تصمیم گرفته بود اون روز کون من رو بکونه. در یک حرکت سریع مایو من رو تا زانو کشید پایین. با دیدن کون سفید و گرد من بالاخره صدای ایشون هم در اومد (تا اون لحظه فقط سنگین نفس میکشید) و با صدای سکسی و خش داری گفت "واااای. دقیقا همونجوریه که تصورش میکردم". بدون اینکه من مقاومتی بکنم 2 تا دست من رو گذاشت به دیوار، رفت پایین و شروع کرد به لیس زدن و بیش تر از اون مکیدن کون من و در تمام این مدت کیر من رو هم میمالید. من از شهوت داشتم منفجر میشدم. کاملا به برده فرزاد تبدیل شده بودم و در اون لحظه هر کاری که میخواست حاضر بودم انجام بدم. به سختی و با صدای خفه ای گفتم میخوام کیرتو ببینم، برگشتم و کیرش که از روی شلوار معلوم بود داره منفجر میشه رو در آوردم. کیرش از مال من سیاهتر بود و حداقل 30 درصد بزرگتر. من که اصلا حال خودم رو نمیفهمیدم کیرش رو کردم توی دهنم که آه بلندی کشید. به شکل کاملا آماتوری مشغول خوردن کیرش شدم که یک دفعه صدای پایی اومد. فرزاد کیرش رو از دهن من در آورد و شرتش رو کشید بالا. من هم بلافاصله همین کار رو کردم. مستخدم باشگاه اومده بود که درها رو قفل کنه. بیچاره با دیدن حال آشفته هر دو ماها و کیرهای شق زیر شرتها کاملا جا خورد و معلوم بود فهمید ما داریم یه کارایی میکنم ولی چیزی بهمون نگفت. هر دو سریع لباس ها رو پوشیدیم و زدیم بیرون.


از در که خارج شدیم فرزاد گفت "بریم خونه من... نزدیکه. میخوام کونتو بگام". توی راه و توی کوچه پس کوچه ها فرزاد چندین بار کونم رو انگولک کرد و در تمام مسیر کیر هر دو ما شق مونده بود.
بالاخره به خونه رسیدیم. فرزاد در رو باز کرد. روی پشت بام خونشون یک عدد سوئیت داشتن که فرزاد درش زندگی میکرد. با راهنمایی فرزاد جلوتر از اون شروع کردم از پله ها بالا رفتن همینطور که از پله ها بالا میرفتیم فرزاد شروع کرد به در آوردن لباسهاش (گویا میدونست کسی خونه نیست) و از من هم خواست همین کار رو بکنم. من شلوار و شرتم رو کشیدم تا زانو پایین و همینطور که آروم بالا میرفتم فرزاد از پشت سر سوراخ کونم رو انگشت میکرد. در سوئیت رو که باز کرد من مثل یک پسر خوب لخت مادر زاد شدم. مثل یک جنده کامل نگاه شهوت انگیزی به فرزاد کردم و رفتم لبه تخت کونم رو قمبل کردم. آماده واسه اینکه توسط فرزاد کرده بشه. آقا فرزاد هم کیر بزرگش رو از توی شرت در آورد و خواست دست به کار بشه، که من بهش گفتم دوست دارم کامل لخت بشی. اون هم تمام لباسهای خودش رو در آورد. هیکل ورزشکاری داشت (حالا نه دقیقا سیکس پک ولی واقعا سکسی بود).


از پشت اومد و شروع کرد به خوردن سوراخ کون من. این کار رو توی فیلم سوپرهای گی قبلا دیده بودم ولی اصلا فکر نمیکردم ایقدر حال بده. یه چند دقیقه ای صدای ملچ ملوچ کون خوری ایشون اتاق رو گرفته بود و من در تمام این مدت دیوانه وار لذت میبردم و آه و اوهم به هوا بود. به فرزاد خیلی واضح و سکسی گفتم "فرزاد کونم رو بکن". اون هم که با این حرف من حشری تر شده بود رفت و لوبریکانت آورد. ازم پرسید قبلا دادی؟ که من هم گفتم نه باهام مهربون باش. اون هم گفت نگرانش نباش کاری میکنم حال کنی. من رو روی شکم خوابوند. روی 2 تا پام نشست و شروع کرد با انگشتهاش کونم رو انگولک کردن. همینطور که انگشتهاش رو با یک من روان کننده توی کون من عقب جلو میکرد گاهی پایین میرفت و کونم رو گاز میگرفت که من هم هر دفعه آه عمیقی میکشیدم. واقعا شک دارم در اون لحظه هیچ زنی به اندازه من میل به دادن داشت.
بالاخره لحظه موعود فرا رسید. من داگی نشستم، فرزاد کیر بزرگش رو چند بار زد دم سوراخم، روش کاندوم کشید و بعد آروم کرد توی کونم. آه همراه با دردی کشیدم و تمام وجودم پر از لذت شد در حدی که از درد کون دادنم داشتم لذت میبردم. فرزاد چند لحظه صبر کرد تا من کونم جا باز کنه، ولی من بهش گفتم که کاملا آمادش کردی، "تا تخمات بکنش تو". و اون هم دقیقا همین کار رو کرد. با یک حرکت کیر دراز و گنده خودش رو کوبید ته کون من. من داد پر از دردی کشیدم. گفت درش بیارم دوباره بکنم؟ من هم جواب دادم آره. دوباره امتحان کرد و ایبار راحت تر رفت تو. کیرش رو رسما توی معده خودم حس میکردم.


فرزاد شروع کرد به کردن کون سفید من. کل اتاق رو صدای آه و اوه ما دو تا و همینطور صدای تق تق خوردن بدنش به در کونم پر کرده بود.فرزاد من رو برگردوند و روی کمر خوابیدم. اینبار درست مثل اینکه داره کس میکنه من لای پاهام رو واسش باز کردم و اون توی کسم... ببخشید کونم تلمبه میزد. بعد از 2-3 دقیقه دوباره من رو برگردوند و به حالت سگی میکرد. کونم که حسابی جا باز کرده بود از فرزاد خواستم کیرش رو در بیاره و هر دفعه محکم بکوبه توی کونم. اون هم دقیقا همین کار رو کرد. محکم کیرش رو میکوبید ته کونم و من همزمان با کیرم جلق میزدم. فرزاد به سکسی ترین شکل بهم گفت "آبت رو نیار کیر سفیدت رو کار دارم". .من هم به همین دلیل سرعتم رو پایینتر آوردم. شاید 15-20 بار همین کار رو ادامه تا بعد زدن چند سیلی محکم به کون من آبش اومد و روی من ولو شد.
چند لحظه ای که گذشت فرزاد کاندومش رو در آورد و ازم خواست دوباره چهار دست و پا بشم. با تعجب ازش پرسیدم که میخوای دوباره بکنی، که اون جواب داد نه. من به صورت داگی دوباره نشستم. فرزاد رفت به صورت برعکس زیر من خوابید کیر همچنان شق من رو کرد توی دهنش و شروع کرد به ساک زدن. من کاملا از خود بیخود شده بودم و آه ناله من دیگه رسما به داد تبدیل شده بود. بعد از چند لحظه من کیرم رو عقب جلو میکردم به صورتی که انگار داشتم دهن فرزاد رو میکردم. زیاد طولی نکشید که آبم اومد و همش رو ریختم روی سینش. کنارش چند دقیقه ای ولو شدم. بعدش اون بدون اینکه خودش رو تمیز کنه سیگاری روشن کرد و شروع کرد به کشیدن. من هم مثل یه پسر خوب لباسم رو پوشیدم و رفتم.
بعد از اون هم دیگه فرزاد رو ندیدم (سال بعد گفتن برگشته شهرستان). غیر از اون دو بار دیگه هم سکس گی داشتم. یکی در سربازی و دیگری هم در تایلند با یه غول نیجریه ای! شاید روزی در موردشون نوشتم. در کل همونطور که گفتم "بای هستم". زیبایی سکس با زنها رو دوست دارم و از اندامشون لذت میبرم ولی سکس گی برای من همیشه اوج دیوانگی بوده. دیوانه گی ای لذت بخش.....

نوشته:‌ پارسا
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
میهمان
 
داستان ما از اینجا شروع شد ما سه نفر بودیم همکاسی توی یک محله هرسه نفر مان تو کف کون کردن بودیم سال تحصیلی تمام شده بود وما دوره ابتدای را تمام کرده بودیم وسال دیگر باید راهنمایی می رفتیم من و ارش وحامد خودکار ودفتر های توی یک ساخنمان مخروبه دو طبقه بود گذاشتیم وبا کیر هایمان بازی می کردیم کیر من وحامد تقریبا اندازه هم بود ولی مال ارش کوچکتر بود خیلی وقتها ظهر ها می رفتیم انجا یکروز بعد از ظهر حامد گفت بچه ها یک چیزی بگم ناراحت نمی شید گفتیم نه چرا باشییم گفت بین خودمان باشه بیاییم همدیگر را بکنیم من که خیلی دلم می خواست کون بکنم فقط تو فکر کردن بودم قبول کردم ارش هم گفت باشه هرسه نفر مان شلوار هایمان را کشیدیم پایین کیر من که راست شده بود ماله ارش حامد هم همینطور حامد گفت کی اول می خوابه تا بکنیمش من گفت مال هرکه کوچکتره ارش که دید ماله اون کوچک تره قبول نکرد هیچکدام راضی نمی شدیم اول بخوابیم من گفتم اسمامون می نویسم توکاغذ ومچاله می کنیم اسم هر که در امد باید بخوابه اسم هرکه بعدش در بیاد باید بعدش بخوابه حامد و ارش قبول کردند اسمها رانوشتیم وانداختیم به ارش گفتیم بردار ارش هم دوتا از او کاغذ را برداشت گفت اول این یکی بعد این یکی اولین کاغذ را باز کردیم بد شانسی اسم خودم در امد دومین هم اسم خود خودش یعنی ارش چون خودم این پیشنهاد را دادم ناچار قبول کردم هرچند که اول میخواستم بکنم کارتن را گذاشتم ودمرو دراز کشیدم ارش به حامد گفت اول من میکنم چون بعدش باید بخوابم حامد گفت باشه ارش لای کونم را باز کرد وکیرش گذاشت دم کونم وخودش خوابید روم یک کم فشار داد سر کیرش که کوچک بود رفت داخل بعدش هم فشار رابیشتر کرد نصف بیشتر کیرش داخل کونم شد چون کوچک بود به راحتی می رفت داخل من هم خوش می امد ارش گفت کیف می کنم تو خوشت می اد هیچی نگفتم بعدش شروع کرد به کردن حامد هم با کیرش ور می رفت وگفت زود باش دیگه نوبته منه ارش هم دوسه بار کیرش را عقب وجلو کرد وبلند شد دیگه نوبت حامد شد اون نشت روی کونم وکیرش را گذاشت دم کونم وفشار داد کیرش از ارش کمی بزرگتر بود رفت داخل هیچ دردی نداشت من هم دیگه تو این فکر بودم که کی نوبت من میشه حامد هم کیرش تا اخر کرد داخل وفشار میداد یکی دو دقیقه کردمن دیگه خوش می امد یک حالتی به هم دست میداد که ارش گفت حامد بسه بیامن یک کم بکنم حامد بلند شد دوباره ارش شروع کرد به کردن این دقعه وقتی کیرش راتا اخر می کرد داخل فشار بیشتر می کرد تا بیشتر بره داخل چند دقیقه ادامه داد که حامد گفت بسه من میکنم ارش هم دبلند شد وحامد شروع کرد اینبار تندتر می کرد دیگه کونم باز شده بود حامد دیگه حرکتی نمی کرد کیرش تا اخر داخل کونم بود که ارش گفت حامد بلند شو تا یک بار دیگه بکنم حامد گفت صبر کن بزار هنوز بکنم من هم هیچی نگفتم ارش نگذاشت حامد بیشتر بکنه حامد بلند شد وبرای سومین بار ارش شروع به کردن کرد چند بار ارش کیرش را جلو عقب برد وبه کونم فشار مداد تا کیرش بیشتر بره داخل من دیگه حوصله سر رفته بود کیرم تو حالت نیمه خواب بود با خودم گفتم دیگه نوبت منه هردوتاشون بکنم که حامد گفت بلند شو بسته من می کنم هرکدام بیشتر دو سه دقیقه نمگذاشتن بکنند ارش از روم بلند شد و حامد خوااست بشینه که نگذاشتم گقتم قرار نیست که من تنها بدم الان دیگه نوبت ارشه حامد گفت راست میگه بیا ارش بخواب ارش جای من دمرو خوابید کیرم دوباره سیغ سیغ میشد خواستم برم ارش بکنم که حامد رفت روی ارش من هم چیزی نگفتم الان یک کم که کرد من دیگه می کنم حامد کیرش راگذاشت تو کون ارش یک کم تکون خورد وگفت ارومتر بکن حامد هم اروم اروم کون ارش ومی کرد من هم کنار وایسادم کون حامد نگاه می کردم بعد هم به حامد گفتم بلند شو بسته من نکردم هنوز حامد دو سه بار کیرش تو کون ارش حرکت داد و بلند شدوگفت برو بکن کونش را باز کردم من دیگه داشتم پر در می اوردم که برای اولین بار می خواستم کون بکنم پریدم رو کون ارش لای کونش را باز کردم وکیرم کذاشتم دم کون ارش با همان فشار اول رفت داخل کونش فشار رابیشتر کردم دیگه تمام کیرم داخل کون ارش بود برای اولین بار چه کیفی داشت به ارش گفتم خوشت می اد گفت تکون نده بگذار همانجا بمونه من هم تکون نخوردم بعد از یک دقیقهه ارم ارم شروع کردم به کردن که حامد گفت بسه من می کنم بهش گفتم یک دقیقه صبر کن و دوباره اروم اروم می کردم بعد از یک دقیقه حامد نگذاشت بلند شدم کیرم شق شق بود وحامد نشروع کرد به کردن ارش این دفعه حاامد تند تر کون ارش می کرد من هم کیرم بد جوری بود دست کشیدم دم کون حامد وانگشتم دم سوراخش بردم حامد بهم نگاه کرد وبعد صورتشو برگردوند حامد تکون نمی خورد مثل اینکه خوشش می امد من هم انگشتم را دور کردم و حامد دو سه بار کیرش را جلو عقبب برد که من گفتم بسته حامد هم ازروی ارش دورر شد من دوباره شروع کردم به کردن ارش اینبار تا می تونستم کیرم را تو کون ارش فشار می دادم چندقیقه ای کردم حامد هم چیزی نگفت بهد از سه چهار دقیقه کردن کون ارش خودم از رویش بلند شدم و به حامد گفتم نوبت توست حامد هم گفت همین یک بار می کنم دیگه بسمه من گفتم من هنوز میکنم حامد شروع کرد به کردن ارش بعد از دو دقیقه بلند شد ارش هم بلند شد وگفت دیگه نوبت حامده ولی من یکبار بیشتر نمی کنم اول تو بکن بعد نوبت من گفتم باشه حامد دراز کشید لای کونشرا باز کردم سوراخ کونش یک کم باز شد کیرم گذاشتم دم کونش وفشاردادم سر کیرم رفت داخل حامد گفت نرمتر یک کم دیگه فشاردادم نصف بیشتر کیرم رفت تو کون حامد یک کم خودشو تکون داد بعد من هم ارم ارم میکردم سه چهار دقیقه کردم دیگه کیرم تو کون حامد جا باز کرده بود که ارش گفت بذار من هم یک بار حامدو بکنم بلند شدم ارش شروع کرد به کردن حامد که حامد به ارش گفت بشتر بکن خوشم می اد ارش هم تند تر شروع کرد به کردن حامد بعد از حدود چهار دقیقه بلند شد ارش گفت من بسمه وشلوارش پوشید من هم شروع کردم به کردن حامد کیرمو بیشتر فشار می دادم تا بیشتر بره داخل کون حامد حامد گفت تکون نده من تکون نمی خوردم گفتم بسه دیگه بعد دوبار کیرم جلو وعقب بردم وبلند شدم منو حامد هم لباس پوشیدم و کنار ارش نشستیم که ارش گفت کسی خبردار نشه گفتیم باشه البته بعد از گذشت چند روز ارش به من گفت چکار کنم که کیرم مثل تو بزرگتر بشه من هم گفتم به من بده که بزرگتر میشه گفت می دم ولی به حامد نگو دوبار من هم ارش کردم بعد از ان دیگه هیچوقت این کار هار ا نکردم
     
  
مرد

 
چه فرقی میکنه یک چیزی که داستانشو بنویسیم خاطره واقعی باشه یا قصه باشه؟ اصلا اینشو خواننده خودش فهم داره میتونه بدونه.نیاز نداریم بگیم این که نوشتمش واقعیه یا هرچی.ولی چطوری بنویسیم مهمه مث داشتان باشه چجوری باشه خب.بعضیا دوست دارن بخونن بعضیام دوست دارن بنویسن .اصلا ولش کن.
یکی از دوستام گفت خب برو کلاس فنی یا حرفه چیزی یاد بگیر.گفتم نمیشه یعنی نمیتونم.اینو برای دوستم تعریفش کردم.گفتش واقعا نمیتونی بری کلاس گیتار یا هرچیز دیگه؟ گفتم ببین من میگم یکی بود مثلا چطوری سکس میکردیم ولی نمیگم اولش کی بود چونکه نمیخوام برای اون مشکلی پیش بیاد.گفت خیلی حرف میزنی خب بگو ببینم چی بوده اصلا. منم براش گفتم.کلاس اول دبیرستان غیر انتفاعی پ یه معلمی بود که بمن درس نمیداد ولی از اونجا شناختمشون.سال تحصیلی تموم شد و کلاس زبان و شنا و موسیقی و این کلاسا که کلافه میکنن همه رو شروع شد.نمیذارن تابستون راحت بگذره.یکی از همکلاسیام بهم یک روز گفت نمیخوای موسیقی کلاس بری؟ گفتش میره گیتار پیش همون که توی مدرسمون بود.منم سوال کردم چه روزایی هست و اخرش قرار شد منم برم اونجا.یک ماه اولش هیچی نداشت.هفته ای یک روز بود و یک ساعت .باید میرفتم خونه اون که گیتار یاد میداد و خونه هم تمرین کنم ولی چیزی یاد نمیگرفتم.یک روز از ساعت سه تا چهار پیش یکی بودم که داشتیم سکس میکردیم و باید زود تموم میشد برمیگشتم تا گیتارو بردارم و برا ساعت پنج اونجا باشم ولی طول کشید و اون روز نرفتم. تلفن زد گفت نمیای؟ گفتم نه ببخشید .هفته بعد میام.
هفته بعد که رفتم ازم پرسید چی شد نیومدی؟ تلفنی گفتی یه اتفاقی افتاده. چی بود ؟ منم هرچی سعی کردم نگمش چی شده این اقاهه دست بردار نبود .فکر میکرد یه مشکلی دارم که باید حلش کنه.گفتم رفته بودم پیش یکی از دوستام که از شمام یکمی سنشون بیشتره روم نمیشد بگم باید زودتر برم.
این استاده گفتش من بیشت و هشت سالمه.اون که از من بزرگتر بوده با تو چه دوستی داره.با من راحت باش بگو ببینم اونجا اصلا چرا رفتی؟ بگو.راحت بگو برام میخوام بدونم. واقعا گیر داده بود. گفتش حتما رفته بودی خوش بگذرونید دیگه درسته؟ منم گفتم بله. خیال کردم تموم میشه.
گفت خب چه خوشگذرونیه که یه پسر شونزده ساله با سی ساله داره؟ نکنه رفتی ازون کارا ناقلا... منم دیدم میخنده خیلی ساده گفتم خب بله دیگه. گفت جدی میگی؟ افرین پسر خوب. بازم رفتی اونجا یا بار اولش بود تورو میدید؟ گفتم نه بابا چند بار دیگه پیشش رفتم.
همین حرفا کافی بود که بگه خب باشه ولی منم میتونم اونطوری خوش گذرونی کنم ؟ هرچی میگفتم نه. نباید میگفتمش. ول نمیکرد.گیتار دیگه کنار گذاشته شده بود و میخواست سکس بکنه. اخرش شلوارمو در اورد.و به روی شکم خوابیدم و اب دهن زد و شروع کرد به کردن.همونطوری داشت تلمبه میزد گفت یکساله همه چیزو یاد میگیری.
هفته بعدش اول شروع کرد بکنه بعد درس بده گفتم لاپایمم بکنید بهتون خوش میگذره ها.گفت باشه واسه هفته بعد. هفته بعد لای پایی میکرد گفتم بعضی میگن بشینی روی کیرمون خیلی لذتش زیادتره. بازم گفت باشه برای هفته بعد. اینطوری هر هفته یکساعت میرفتم اونجا نیم ساعتش منو میکرد نیم ساعتش درس میداد که یادش هم نمیگرفتم دیگه.تابستون و پاییز هر هفته یک روز میرفتم اونجا اون کون و سکس و همه طوری میکرد و چیزای هم میگفت ولی بعد از سکس نمیشه چیز یاد گرفت.اخرشم نرفتم دیگه. ولی ماهی یک بار ی دوبار تلفن میزد بهم میگفت بیا یه خوش گذرونی بکنیم.
همچین کیر کلفت و ناجوری هم نداشت ولی قرص میخورد یا نمیدونم چی میکرد که زیاد بتونه بکنه.یکبار گفتش تورو فقط اون دوستت و من میکنیم یا کسی دیگه هم تورو کرده؟گفتم خب کردن دیگه.دختربازا میگن بدنت از دخترا خوشگلتره مثل دختری و میکنن .پسر بازا میگن از پسرا خوشگلتری و میکنن. بعضیام هستن ببینن اگه با گیر دادن بشه کرد میکنن دیگه.
از اون موقع بود که یاد گرفتم من نباید هیچ کجا برای یاد گرفتن چیزی برم.هر بارم که جایی رفتم اخرش سکس شد.یکبار میخواستیم بریم مسافرت به دوستم گفتم درسته خونوادگیه ولی اگه منو نکردن. حالا برات میگمش.توی یک مسافرت ده روزه دو نفر باهام سکس کردن. یکیشون یکبار کرد یکیشون توی یک هفته هر روز میکرد.ولی خوب بود زود تموم میشد.تصمیم گرفته بودم از خونه بیرون نرم.چون میدونستم راحت میکنن دیگه.
چند روز گذشت و یکی از دوستام گفت چکار میکنی توی خونه؟ تلفنی بود گفتم کسی خونه نیست نشستم روی تختم خودارضای میکنم..گفتش منم بیام. چند دقیقه بعدش با یه پسری که نمیدونم کی بود اومد. سنش از ما دوتا بیشتر بد و اون دوستم گفته بود بیا بریم یکیه بکنیمش.وقتی داشتن میکردن گفتم بهشون من نمیدونم چرا از سکس نمیتونم فرار بکنم. خودش میاد دنبالم.
حالا اینا رو داشتم برای دوستم تعریف میکردم. گفت داستانه یا واقعا اینطوری شده برات؟ منم خندیدم گفتم نه بابا همش داستانه. فقط شنونده میتونه بفهمه اینا قصه هستش یا نه.اخرش گفت خب بذار منم بکنمت.خندمون گرفته بود. گفتم باشه بابا تو هم بکن و رفتیم خونشون.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
     
  
مرد

 
اولین باری که دادم


براتون بگم من دوازده ساله بودم پسر عموم که اهل یکی ازشهرهای مذهبیه اومده بود تهران من تو اتاقم کنار میز کوچکم تکلیف مدرسه رو انجام میدادم که اون اومد تو اتاق و کنارم دراز کشید من یه شلوار ورزشی پوشیده بودم و بعد از چند دقیقه دیدم دستش داره کم کم میاد به کنار باسنم منم کمی شهوتی وکنجکاو شده بودم که میخاد چیکارم کنه تا اینکه نوک انگشتانش رسیده بود به زیر رانم دیگه از شهوت داشتم میمردم ولی دلمم میخاست کمی بتونه انگشتم کنه یواش خودمو بلند کردم کونمو گذاشتم رو دستش کمی انگشتم کرد ترسیدم و بلند شدم رفتم جلو پنجره اومد چسبوند بهم و بهم یواشکی گفت امشب کارت دارم ...



شب شد ازبخت بدم مادرم تشکمو کنارایشان انداخته بود اسفند سال 62 بود و سن ایشان هم ده سال بزرگتر از من بود خلاصه شایدساعت حدودهای یک یا دو شب بود که حس کردم یکی داره با جلوم ور میره که تحریکم کنه موفق شد اما سعی میکرد منو از بغل بکنتم که اونجوری خوشم نمیومد چند بار سعی کرد منو بگردونه به بغل که به حالت اولم بر میگشتم ..طفلک فکر کنم داشت از شهوت می ترکید به حالت از پشت دوست داشتم بدم که روم بخابه که غلتی زدم که هنوزم مثلا خابم بعد چند ثانیه اومد یواش پتو رو تا پایین رونهام آورد پایین شلوارمو باچه ظرافتی وبعد شورتمو با نوک انگشت ذره ذره انگار که میخاست بمب خنثی کنه کشید پایین



حس کردم تف به سوراخم مالید کیرشو ذره ذره فرو میکرد تا نصفه که تو سوراخم بود ترسیدم که جر بخورم و بسوزه دردم بگیره یه لحظه خودمو سفت کردم جری تر شد داشت فشارم میداد که آب کیرشو همشو خالی کرد تو کونم ... الانم که سال 92 هنوزم با هم رابطه داریم من 41 و اون 51 سالشه راستی‌ یادم رفت بگم الان اون یه آخونده منم یه بسیجیم. بازم براتون مینویسم حال کنید.نوشته ؟؟؟؟؟؟
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
منو کونی‌ کردن


سلام من شهاب هستم21 ساله . من از بچگی دستمالی میشدم موهام بلند وزرد بود پوست سفید وتپل بودم بچه بزرگا میبردنم تو درختا و به هوای نشون دادن مرغ میخوابیدم وشلوارمو میکشیدن پایین ولاپایی میرفتن باورش سخته اما همش6سالم بود بهم ساک زدنو یاد داده بودن بجاش میبردنم گردش وقتی از اون شهر رفتیم دیگه کاری نکردم تا سوم راهنمایی با یه نفر در حد لاپایی حال میکردم اما اصلا دوس نداشتم من فاعل باشم وبیشتر پشت میکردم تا با فشار کیرش به سوراخم آبش بیاد اونم گذشت تا سال 90 تو سایت با گی ها چت میکردم اما میترسیدم تا گرفتو یکی خوب منو حشری کرد همون موقع بلند شدم رفتم سر قرارواس دادم کجایی که دیر جواب داد برگشتم راستش ترسیده بودم منو دیده بود اومد جلومو منم دیدم شناخته پشت سرش راه افتادم ورسیذیم به یه خونه کلنگی پرسیدم دستشویی کجاس نشونم دادو رفتم کونمو تمیز کردم ورفتم تو وگفتم لامپو خاموش کن حاموش کرد لخت شدم با یه شرت اومد جلوم تا ساک بزنم براش ناز اومدم نه دوس ندارم اونم زیاد دنبالشو نگرفت دست کشید لاپامو دیونه شدم گفت چهار دستو پاشو وایساد کیرداغشو زد به کونم داشتم آتیش میگرفتم یه ناله ریز کردم



الاغ استرس داشت روسوراخو تنظیم نمیکرد الکی فشار میداد من اینو دوس نداشتم گفتم بکن توم سرشو گرفتم رو سوراخم فشار داد سرش تو نرفت جیغ زدم آآآآآآیییییییییمامان/قربونت چی شد؟؟؟؟/ دردم میاد خشک بود کیرت/ دستشو انداخت رو سوراخمو نوازش میکرد تا خوب شد گفتم دراز بکش وخودم رفتم کنارشو ساک زدم تازه میدیدمش یه کیر حدود17یا18سانتی بود کمی سیاه بو عرق میداد که من واقعا دوس دارم سرشوبوسیدمو کردمش تو دهنم فیلم هر چی دیده بودم روش خالی کردم عقب جلو میکردم میبوسیدم خایه هاشو میخوردم خوب که خوردم بلند شدم روش بشینم سرش خیس خیس بود وکمرمو گرفته بود یه کم مایدم به سوراخو روش نشستم سرش تو نرفته درد داشت چند بار نشستمو از درد بلند شدم که یهو خودش فشار داد بره تو صدام گوششو کرکرد



آآآآآآآآآآآییییییی مادر جنده کونم جر خورد وای مامامن جون حتی تو نرفته بود وسرش بود بلند شدم از روش گفت ببخشید بیا بشین زود باش گفتم با انگشت بازش من بازم 2ساله کون میدم هنوز باید با انگشت خوب گشادش کنن تا تو بره اصلا گشاد نمیشه سوراخم با انگشت گشادش کرد وباز چند بار روش نشستمو بلند شدم حدود5دقیقه ور رفتم تا سرش رفت تو آآآآِیییییییی امیر نگه دار درد داره باشه عزیزم بشین روش راحت شی فدات نه دردم میاد بخدا وای مامان چقد کلفته کلفیشو واشه مامانت میگی کونی؟؟؟اونم کیر میخواد؟؟؟ امیر نگو چی؟؟؟؟کونی؟؟؟ نه به مامانم با یه فشار داد بره تا ته چرا نگم؟؟؟؟؟؟؟؟مامانت کیر نمیخواد؟؟؟؟؟ چرا اما داره خوب مال منم روش خوب؟؟؟ جا باز کرده بود بالا پایین میکردم روش نگهم داشت وگفت کیرمنم روش؟ گفتم باشه گفت خوب بگو گفتم کیر تو هم رو کیر بابام زد رو لمبرام نه بگو کیرم تو کوس مامان جندت کیرت تو کوس مامانم حالال بکب زود باش بالا پایین میکردمو از لذت فقط ناله میکردم براش خوبه کونی؟؟دوسش داری؟؟؟؟ آآییییییییچقد کلفته ایر بکن زد رو لمبرم بلند شو به پشت بخواب خوابیدمو پامو باز کردو فرستاد تو عقب جلو میکرد آآآآآ بکن جرم بده تو روخدا آآآآ/کونی داری کون میدی؟ /آره بکن/ کیرمو مالید نذاشتم بعد چند دقیقه کردن گفت بیا روم بلند شدم رفتم روش وباز بالا پایین میکردم کیرمو مالید تو شهوت بودم آبم اومد گفتم نیومد؟؟؟حسم خوابیده بود دوس نداشتم بکنه دیگه گفت داره میاد وباچند تا تلمبه خالی کرد تو کونم وشل شد پاشدم خداحافظی کردم ازش اس داد خوش گذشت حسم باز برگشته بود وگفتم آره ومن یک کونی حرفه ایی شدم... حالاجوری که دوس دخترم میدونه ووادارش میکنم با پسرا دوس بشه
نوشته شهاب
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
صفحه  صفحه 39 از 85:  « پیشین  1  ...  38  39  40  ...  84  85  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA