صفحه 51 از 85: « پیشین 1 ... 50 51 52 ... 84 85 پسین »

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#501 Posted: 31 May 2014 23:17

خاطره گی

۱۳سالم بود و هنوز خیلی وارد مسائل جنسی نشده بودم.یه روز توی مدرسه یکی از بچه ها بهم گفت مگه جق میزنی این همه زیر چشمت سیاه شده؟منم که نمیدونستم چیه گفتم میرم و از یه بزرگتر میپرسم.اونم هول ورش داشت و گفت به کسی چیزی نگو.منم گفتم باشه ولی فکرم مشغول بود و همیشه ازش میپرسیدم منظور از جق چیه؟چن روزی گذشت تا اینکه یه روز بهم گفت بیا بهت بگم چیه.گفتش شب خونمون بهت میگم.خونه ما بهم نزدیک بود و همیشه می شد رفت و آمد کرد.منم شب رفتم خونشون.هیچی اونجا بودم توی یکی از اتاقاشون و اونم واسم چند تا از این روان نویسای قدیمی آورد و گفت یکیشو وردار واسه خودت.منم ورداشتم و بعدش رفتیم توی حیاط پشتی خونشون.اونجا چن تا مرغ و خروس داشتن و خیلی جای خلوتی بود.نشستیم حرف زدن و شعر و بر گفتن.دیدم خیلی خودشو بهم نزدیک میکنه.همش میومد و از پشت سرم طوری که متوجه نشم بهم میچسپید و خیلی زود هم میرفت.منم یه جورایی یه حسی داشتم.توی دهنم آب جمع شده بود و همش قورت میدادم.اولین بار بود این جور حسی رو داشتم.خوب یادمه که شلوار گشادی پوشیده بود و همش دستش توی جیبش بود تا من چیزی رو متوجه نشم.یه کم هوا گرم بود و منم یه ذره عرق کرده بودم.نمیدونستم باید چیکار کنم.خیلی دوس داشتم یه کمی بیاد و پشت سرم وایسه.از یه طرف هم میترسیدم.حسابی گیج شده بودم.اونم انگاری میترسید.یه بار که من خودمو دولا کرده بودم اون از پشت سرم رد شد و حسابی خودشو بهم مالید.طوری که کیرشو کاملا حس کردم.یه حالت دلپیچه گرفته بودم.......یه خورده بهم حال داد.میخواستم برم ولی یه چیزی منو نگه داشته بود اونجا.این دفعه من از پشت سرش رد شدم و دستمو کشیدم به کونش.اونم برگشت و یه لبخندی زد.کاملا دست و پاهام میلرزید.اونم همینطور.کنار هم وایساده بودیم و فکرامون معلوم نبود کجا سیر میکنه که دیدم کیرم راست راست شده.اونم متوجه شده بود.اومد نزدیکتر و طوری که شلوارامون )کیرامون(بهم خورد.چه حس باهالی بود.چقد داغ بودم.نفساشو میشنیدم.بوی همدیگه رو حس میکردیم.کاملا بزدیک هم به هم چسپیدیم.کیرم راست راست بود و کیر محمد هم محکم به کشاله رونم میخورد.همدیگه رو بغل کرده بودیم و هیچی نمیگفتیم.فقط یه لحظه دیدم محمد منو داره یه جورایی بر میگردونه به پشت.منم هیچی نگفتم.از پشت منو بغل کرد و خودشو بهم میمالید.کیرش کاملا لای کونم میخورد و کیر منم راستر شده بود.یواش یواش شلوارمو باز کرد.منم مقاومتی نکردم.داغ داغ بودیم.یه لحظه یه چیز خیلی داغتر خورد به کونم..دست و پام حسابی میلرزید و دهنم خشک خشک شده بود.کیرشو در آورده بود و گذاشته بود لای کونم.یه کمی عقب جلو کرد و منم شلوارمو گرفته بوددم که نیفته زمین.یهو متوجه شدم پشتم خیس شد.من نفهمیدم چیه و فکر کردم تف یا یه چشز دیگه باشه.اون کارش تموم شد و منم شلوارمو کشیدم بالا.فقط فهمیدم خیلی پشتم خیسه.چیزی نگفتیم و هر دومون از خونشون اومدیم بیرون.من رفتم خونه و فقط متوجه شدم شلوارم بهم چسپیده.درش آوردم و نمیدونستم چیکار کنم..منبع :آرشیو

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#502 Posted: 31 May 2014 23:19

دوست داشتم جاي زنه بودم

اين داستان اولين سکس منه.ازشانزده سالگي علاقه شديدي به پوشيدن لباس زنونه داشتم دامن تاپ شلوارلي تنگ کفش پاشنه بلند .قضيه ازاونجايي شروع شد که قراربودبريم خونه مهرداد درس بخونيم دوتايي راستي بگم من خيلي قشنگ نيستم ولي هيکل دخترونه اي دارم کمرباريک کون گونده رونهاي تپلي وشونهاي باريک من يه شورت توري زردپوشيدم ويه کرست مشکي هم زير پيراهنم بستم وجوراب بالاي رون مشکي وجورابهاي خودموکردم روش وخيلي عادي رفتم خونه مهرداد اينا .مهردادبابانداشت ومادرش رفته بودخونه خواهرش شهرستان چون تازه ازدواج کرده بود وقتي درسامون تمام شد مهرداد پيشنهاد کرد بريم فيلم ببينيم يه فيلم نيمه اينم بگم مهردادخيلي جذاب بود باچشاي رنگي منم خيلي دوست داشت طوري که هرچي ميگفتم نه نميگفت. يه کم که ازفيلم گذشت بهش گفتم دوست داشتي جاي مرده بودي گفت آره توچي من گفتم نه دوست داشتم جاي زنه بودم تمام بدنم داشت ميلرزيد ومنتظرجواب مهردادبودم نفسام تندتند ميزد مهردادهم متوجه من شده بود بهم گفت چي شده چته. گفتم خيلي حشريم مهردادجان يهکم ميخابي روم گفت خجالت بکش مامثل داداشيم بهش گفتم اگرمن داداشتم دوست داري برم باکس ديگه آبروم بره وشروع به التماس کردم تابعدازچنددقيقه قبول کرد بهش گفتم پس من ميرم آماده شم رفتم تواتاق مامانش لباسامودر آوردم باشورتوکرستوجوراب بودم واسه خودم سينه درست کردم ويه دامن بايه تاپ ازمامانش پوشيدم يه روسري سرم کردمواومدم توپذيرايي ديدم داره باخودش ورميره وقتي منوديد زدزيرخنده ولي من اصلا اعتنا نکردم همونجورکه رومبل نشسته بود رفتم جلوش زانوزدم ماهمش هفده سالمون بود کيرشوازتوشرتش درآوردم واي خداي من چقدرزيبا بود بدون هيچ معطلي شروع به خوردنش کردم توآسمونابوديم بلند شد شلواروتاپمودرآورد وقتي منوديد گفت چکارکردي بابا چه کوني داري توزن من ميشي واونجابه هم قول داديم که فقط مال هم باشيم .کيرش نسبت به مال من بزرگتربود منوبه صورت دولاروبه مبل کردوشروع به وررفتن باکونورونام شد من فقط ناله ميکردمواونم قربون صدقه ام ميرفت باورم نمشيدکه تاچندلحظه ديگه زير عزيزترين کسم ميخام بخابم رفت يه کرم ازروميز آورد شروع کردبه ماليدن کون من من خودم هميشه يه انگشتي ودووسه انگشتي هم توکون خودم ميکردم شروع کردباانگشت توکونم کردن خيلي خوب بود وفقط ميگفتم بکن عزيزم رفت يه پتو آورد پهن کرد شورتمودادکناروآروم کيرنازشو گذاشت درسوراخم وآروم فشاردادداخل خيلي درد داشت جيغ زدم اونم نگه داشت توکونم بعدچندلحظه شروع به تلمبه زدن کرد ديگه نميدونستم دارم چکار ميکنم هردومون دادميزديم ولذت ميبرديم بعدازمدتي من خوابيدمواونم همونجورکه تلمبه ميزد خوابيدرومو فقط ميگفت فدات زن خوشکلم تااينکه آبش اومد ومن کيرشومحکم توکونم نگه داشتم تاصبح دوبارديگه هم منوکرد ادامه رابطمون بعدواستون تعريف ميکنم دوستون دارم

منبع :آرشیو

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#503 Posted: 31 May 2014 23:25

خاطرات گی ....ارسالی ا بچه های لوتی

سلام،اسم من برهان و ۲۷ سال سن دارم.نمي دونم چرا تا حالا دختر براي سكس گيرم نيومده ولي بجاش هزار باري پسر كردم.تصميم دارم شيرين ترين اونا را براتون بنويسم.دوستان لطف كنند با نظراتشون منا در هر چه بهتر نويسي داستان كمك كنند.
این داستان مال حدودا سال ۸۲ که اون موقع من ۱۸ سالم بود و در اوج شهوت جوونی
يه بار كه در مغازه مشغول كار بودم يه پسر بچه حدودا۱۲ ساله كه حيكل خوبي براي سكس داشت اومد در مغازه.از همون بدو ورود به مغازه من فقط تو فكر روش مخ زدن او بودم كه گفت:كمك كن حجي،منم گفتم چيكار كردي عمو؟گفت نميدونم داشتم كارتون ميديدم با ماهواره كه روشن و خاموش شدو ديگه نشون نداد.(اينجا بود كه فكر شيطاني من بكار افتاد)گفتم عمو ماهواره كه با كارتون ديدن خراب نميشه و تو حتما چيز ديگه ميديدي راستشو بگو تا من بتونم درستش كنم.هر چي من اسرار كردم هيچي نگفت.پدر سوخته خيلي سفت بود.داشتم مخشو ميزدم كه مادر بزرگش اومد در مغازه و گفت :اين دستگاه را زود درست كن .دايش تازه اعتياد رو ترك كرده و اگه بياد و ببينه كه خرابه ميكشدش.منم از فرصت استفاده كردم و با يه نگاه انداختن به دستگاه گفتم اين كار امروز نيست و چند روزي طول ميكشه.حالا شما عصري تشريف بيارين ببينم چيكار ميتونم بكنم.مادربزرگ رو ردش كردم و به پسره گفتم اين دستگاه ۲۵۰۰۰ تومني خرجشه.چيكار ميكني؟چون وضعيت مالي خوبي نداشتن پسره گفت من نميتونم جور كنم .چيكار كنم و ....منم گفتم يه كار ميتونم واست كنم .اينكه بيا من باهات همين كاري رو بكنم كه تو اون فيلمه ديدي.(اون موقع شبكه space platinum با یه کد ساده باز میشد)اونم زود متوجه شدو گفت:نه من كوني نيستم و...... منم گفتم خود داني اگه من به دايي جانت بگم چي ميديدي كه بد ميشه !!!!!!.اونم به اجبار و كلي التماس من و اينها با كلي قسم كه من به دايي نگم و پيش خودمون بمونه قبول كرد.واااااااااااااااي نميدوني چه حالي داشتم.كلا من وقتي يه كون تازه مخ ميزدم انكار تمام دنيا مال من ميشود.زود در مغازه را از پشت بستم و يك پتو مسافرتي هميشه تو مغازه پنهان كرده بودم را پهن كردم .هاضرم قسم بخورم كه اين صحنه هيچ وقت از ضهن من پاك نخواهد شد."وقتي پسرك داشت شلوارش را پايين ميكشيد يه نگاه معصومانه و خجالت زده اي داشت "و انگار بار اولش بود.منم كه از ديدن كون اون به وجد اومده بودم شروع به كار شدم.اول با كلي بوسه خيش كردم.بعد به پشت چرخاندمش و به با مالوندن كونش امادش ميكردم و گاه گداري يه بوسه نسار لپ كونش ميكردم.راستش از بس مست كردن بودم كه درست يادم نمياد چي شد يا كي آبم اومد فقط اينقدر بهم حال داد كه چند ماهي بود مداوم تو نخش بودم و اونم خيلي بد راضي ميشد و از هر ۱۰ باري يك بار بيشتر به نتيجه نميرسيدم.اين را كسايي كه تو سكس هستند بهتر ميفهمند(هر چي پسر ناز كنه و ديرتر راضي بشه ،حالش هزار برابر ميشه)آخرین باری که کردمش و متوجه شدم دیگه نمیتونم بکنمش بهش گفتم:میدونی اون روز ماهواره که آوردیش هیچ خرجی نداشت و من فقط بخاطر اینکه بتونم باهات سکس کنم قیمت رو اینقدر بالا گفتم.

شماره ۲
سلام من ۱۷ سالمه و گی هستم چند روزه رفتم کلاس کاراته ثبت نام کردم استادمون یه پسر ۳۰ ساله ست خیلی هوای منو داره و همش به من توجه میکنه شنیدم گی هم هست همش دست میکشه سرم و شکم و سینه م و فکر کنم کیرش حدود ۱۶-۱۷ باشه آخه شورت تنگ میپوشه موقع لباس عوض کردن دیدش میزنم
راستش من تا حالا فقط با همسنام سکس داشتم و همو کردیم اما هوس کردم با این استادمون سکس کنم و همش منتظر یه فرصتم تا چی پیش بیاد از یه طرف اون خیلی با مرامه و با شخصیته و اینجور فکر میکنم ک میخواد پیشنهاد بده اما مرام و شخصیتش اجازه نمیده از طرفی منم روم نمیشه اما خیلی با احساس گاهی به شوخی سینه و شکممو فشار میده حتی جلو بچه ها منتظر باشین تا ادامه شو روزهای بعد بگم که چی پیش اومد الان که خودمم نمیدونم چی قراره بشه اما سعی میکنم رابطه مونو تبدیل به یه سکس حسابی بکنم و از شاگردای وفادار استادم بشم
شاید خودم با اس ام اس پیشنهاد دادم بهش

شماره ۳
سلام
من رضا هستم
از ۱۲ سالگی به پوشیدن لباس های زنونه علاقه داشتم مخصوصا سوتین ها مامانم و خواهرم
من کمی تپل هستم سینه دارم الانم سایزش ۸۰ ولی شکم ندارم
دکتر رفتم کمی هورمون زنونه تو بدنم تولید میشه بگذریم
دانشگاه آآزاد مشهد درس میخوندم
من و علی رضا که هم خونه ایم بود خیلی با هم حال کردیم
علیرضا بدنسازی کار میکرد و یه هیکل سکسی داشت با یه کیر بلند ۲۳ سانتی
اولیم بار باهم باشگاه رقته بودیم و برگشتیم خونه هردو خسته بودیم علیرضا رفته بود حموم بدون شورت منم که از پشت پنجره کیرشو دیده بودم حشری شده بدم بهش گفتم منم میتونم بیام حموم که منو بشوری اونم فکر کرد که من شوخی میکنم گفت بیا یه دست هم میکنمت
منم از خدا خواسته رفتم حموم کیر من ۸ سانته اون با دیدن کیرک خندش گرفت منم چیزی نگفتم
علی داشت سرشو با شامپو میشست وقتی کیرشو دیدم آب تو دهنم جمع شد میخواستم با دست بگیرمشو تا ته بکنم تو حلقم دلو زدم به دریا بهش دست زدم علی جا خورد گفت نکن کثافط منم دیگه دست نزدم
نوبت من شد که سرمو بشورم رفتم زیر دوش البته پشت به علی کردم اون وقتی کون سفیدمو دید که بدون مو هم بود شق کرد داغ شده بود با صدای لرزون گفت عجب سینه ای داری منم گفتم حال میکنی از ماله یه دختر هم خوشگل تره
اونم خندیدو دست زد من یه آهی کشیدن دلم افتاده بود پایین
علی گفت جانم
منم از پشت چسبیدم بهش کیرش لای پام بود آخ چه حالی میداد
ادامه داره الان خوابم میاد.............

شماره ۴
سلام،اسم من برهان و ۲۷ سال سن دارم.نمي دونم چرا تا حالا دختر براي سكس گيرم نيومده ولي بجاش هزار باري پسر كردم.تصميم دارم شيرين ترين اونا را براتون بنويسم.دوستان لطف كنند با نظراتشون منا در هر چه بهتر نويسي داستان كمك كنند.
من سه تا پسر عمو دارم:مهدی ۵ سال از من بزرگتره-ناصر ۲ سال-واین آخریه حمید ۳ سال از من کوچکتره
حدودا ۱۰ سال پیش مهدی منا صدا زد و یه کتک مفصلی ازش خوردم،هر چی بهش میگفتم چرا؟منو میزد و فوش میداد.فرداش فهمیدم که حمید دروغی گفته که من میخاستم باهاش سکس کنم.رفتم بهش گفتم چرا اینکارو کردی؟اونم گفت:چون تو هر وقت میای دنبال ناصر ما برین بیرون منو نمیبرین منم به تلافی این کارو کردم.چند ماهی گذشت که تو محل پیچید آقا حمید با چندتا دوستاش رفتن سکس گروهی،چه سکسی طرف رفته در خونه یکی از لاتو لوتا گفته بیا منو بکن.اونم به نامردی چند تا شریک جور کرده بود و یه حال درسته به حمید داده بودند.منم تازه فهمیدم که ای دل غافل این بابا میخاسته به من بگه بیا بکن من خر نفهمیدم.یک ماه بعد عموی من از مکه اومده بود ما هم داشتیم تدارک شام میدادیم که عموم به من گفت برو خونتون استکان و نرمکی بیار منم گفتم که یکی با من بیاد ممکنه تو راه از دستم ول بشه و بشکنه اونم قبول کرد و حمید رو فرستاد.وقتی با حمید به خونه رسیدیم سریع بهش گفتم که ناشی میخای کون بدی بیا به ما بگو.رفتی دادی غریبه؟اونم قبول کرد و کار ما شروع شد پسر نمیدونی چه کونی چه لاپایی و چه سوراخ گشادی داشت تو همین چند ماه کلی گشادش کرده بود.بدون هیچ مشکلی یه تف ناب زدم به دودولو گذاشتم لاپاش صدای چلپ اومد و رفت تو به سرعت عقب و جلو کردم.اونم نه انگار که داره کون میده یا اینکه دردش بیاد.خجالت و اینا هم تو ذاتش نبود.تلمبه زدن رو سرعت دادم چون تابلو میشد اگه دیر میرسیدیموقتی آبم اومد ازش پرسیدم دوباره میخای بری بگی؟اونم گفت اگه اون دوستت که اسمش مهشید هست رو بیاری منو بکنه به داداش نمیگم.داشتم شاخ در می آوردم که ازش پرسیدم پسر مگه تو سادیسم دادن داری؟اونم گفت که این دوست تو خیلی خوشکله تو هم که نمیاری با ما دوستش کنی.پس حداقل بیار اون یه حالی بکنه.منم قبول کردم و قرار شد یه روز اونم بیارم پسر عمو رو یه حالی بهش بده.خلاصه این شروع ۵ سال کردن مداوم پسر عمو بودشاید اگر بگم به اندازه موهای سرم کردمش باور کردنی نباشه اما بیشتر هم کردم.یبار یه فیلم سکس دیده بود اومد گفت که بیا همین جور رو من اجرا کن.حتی از همخدمتی هاش شنیدم که اونجام دنبال یکی میگشته که بکنندش.
شماره ۵
من ساکن یک شهر مذهبی هستم
اولین باری که فهمیدو گی هستم کلی تلاش کردم تا کنترلش کنم اما یبار افسار از دسم در رفت توی کوچه مون یه خونه ی بزرگ بود که نیمساز مونده بود و یه افغانی اونجا ساکن بود یبار رفتم پیشش و بهش گفتم تو نیازای جنسیت چه جوری برطرف میشه؟جواب نداد دست زدم به کیرش گفتم الان هوار هوار میکنه اما گفت بیا تو
شلوارشو کشید پایین و گفت بخور منم خوردم تا تونستم خوردم اما یه لحظه حالم از خودم بهم خورد دفعه اولم کیر یه افغانی رو خوردم میخواست منو بکنه که من فرار کردم دیگه جرات نداشتم پیاده از جلو اون خونه رد بشم
تا اینکه یه یه سالی پاک موندم
سری بعد با یه پسر اوا آشنا شدو توی چت
اون فقط میخواست بده و من برام فرقی نمیکرد دفعه اولم با اون توی توالت یه پارک بود من براش ساک زدم اونم برا من ساک زد و آبم توی دهنش خالی شد
خلاصه زندگی من با این سکس کلک بازی ها ۶ ۷ سالش گذشت هنوز خره سکس کردنم همون ساک زدنه و هنوز هیچی توی کونم نرفته و امیدوارم هیچوقت هم نره

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

ویرایش شده توسط: shomal

↓ Advertisement ↓

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#504 Posted: 31 May 2014 23:27

ماجرای من و شوهر خاله

من یه دختر خاله دارم که دانشجوی پزشکیه و تو تهرانه ما تو شهرستان هستیم شوهر خالمم مهندسه و واسه این که دخترش تنها نباشه چند تا پروزه تو تهران گرفته و اونجاس و چند ماه یه دفه میاد اینجا و سر میزنه یه حالی به خاله جون ما میده و میره!!!همین ماجرا مال اولین کون دادن منه یعنی حدود یک ماه پیش که من امتحانام تموم شد و دختر خالمم دو هفته تعطیلی داشت و قرار شد بریم تهران خونش ما جمع و جور کردیم و رفتیم اونجا چند روزی اونجا بودیم و من هر دفه از جلو شوهر خالم رد میشدم بهم میگفت ماشاالله ماشاالله ولی من که نمیدونستم منظورش چیه و قصد گاییدنم رو داره یه روز من تو خونه تنها بودم همه رفته بودن بیرون شوهر خالمم(از این به بعد میگم رضا)همیشه ساعت 10 شب میومد خونه چون سر پروژه بود اون روز که میدونست هیچ کس جز من خونه نیست ساعت 7 اومد خونه چون بقیه هم رفته بودن خرید و گشتن تا ساعت 30/10 شب مطمئن بودیم کسی نمیاد وقتی اومد من تو دستشویی بودم دیدم صدای در اومد اومدم یرون فکر کردم بقیه اومدن که یه دفه دیدم رضاست گفتم سلام چطور زود اومدی؟؟؟؟؟؟؟ گفت که خسته بودم و... زود اومدم خونه داشتم واسه خودم تو خونه دور خودم میچرخیدم و رضا رفته بود تو اتاق خواب که صدام زد گفت بیا منم رفتم تو اتاق دیدم واساده سر پا که گفتم بله محکم بهم از پشت چسبید و من گفتم چیکار میکنی رضا؟حالت خوبه؟ولم کن ببینم؟ که بهم گفت صدات در نیاد ببینم و انداختم رو تخت خواستم پاشم از اتاق در برم بیرون که یکی همچین خوابوند تو گوشم که گیج شدم نشستم سر جام گفت بتمرگ میگم عوضی چند ساله تو کفتم!!! من یادم رفت از خودم بگم من یه پسر 15 ساله سفیدم که عادت دارم موهای بدنم رو همیشه کاملا میزنم و صاف میکنم حتی یه تار مو رو بدنم پیدا نمیشه قدم 175 و چون هیگلم درشته و وزنم 90 کیلوئه هم کون نرم و بزرگی دارم هم سینه های درشت که یه دفه با راهنمای تایین سایز سینه تو اینترنت اندازش رو حساب کردم اندازش شد سایز 30 !!!!!خب حالا ادامه داستان رو میگم:منم همون طوری خشکم زده بود رو تخت نشسته بودم و از ترس این که یکی دیگه نزنه تو گوشم صدام در نمیومد چون خیلی دستش سنگینه اونم 195 قدشه 120 کیلو وزنشه هیکل خوبی داره واساد جلوم و لخت شد که وقتی کیرش رو در آورد دیدم هنوز کاملا راست نشده ولی همونجوریشم خیلی کلفت بود و وقتی کاملا راست شد حدود 20 سانتی درازیش میشد!!!!بهم گفت چرا تو نستی من رو نگاه میکنی پاشو لخت شو ببینم منم آروم پاشدم و تیشرتم رو در آوردم و شلوارک و شورتم رو باهم دیگه کشیدم پایین که یه دفه گفت جوووووووووون چه بدن صاف و بدون مویی داری و هولم داد رو تخت افتادم و اومد کیرش رو به زور کرد تو دهنم براش ساک بزنم و به هر زوری شد مجبورم کرد براش ساک زدم وحسابی هم ساک زدم هرچی تو فیلمای سکسی دیده بودم رو کیرش تو ساک زدن اجرا کردم که بهم میگفت کونی چند دفه دادی که اینقدر ماهری جوووون بخور یکم دیگه که خوردم گفت بسه ولش کن و افتاد روم و بهم گفت حیف دختر نشدی و گرنه کار دختر رو واسه یه مرد میکنی و افتاد به جون سینه های من بد بخت و نوکش رو میمکید و گاز میگرفت انگار سینه دختر دیده حدود یه 15 دقیقه ای با سینه هام ور میرفت منم دیگه حشری شده بودم و هیچی حالیم نبود کیر خودمم راست شده بود که برم گردوند به پشت و تو حالت سگی گیرم داد کفت وایسا میخوام جرت بدم میخوام پارت بکنم از درد جیغ بکشی و اشک بریزی التماسم بکنی برگشتم چند تا زد رو کونم اینقدر زد تا قرمز شد و من دردم گرفت گفتم بسه نزن یکم دور و بر سوراخ کونمم خورد و دست کرد تو کشوی تختشون و یه کرم درآورد و یکم مالید به کونم یه کمم مالید به کیرش و یکمم تف انداخت روش بهم گفت خودت رو شل بگیر شل کردن همانا و جر خوردنم همانا تا شل کردم فوری سر کیرش رو داد تو کونم و راحت یک سومش رو کرد تو که یه جیغ کشیدم گفتم تورو قرآن رضا بکشش بیرون درد داره توروخدا پاره شدم ولی گوش نمیداد و کار خودش رو میکرد و میگفت من چند ساله دارم حسرت این کونت رو میخورم چطور بکشمش بیرون حالا که بهش رسیدم؟ و با چند تا فشار دیگه تموم اون کیر گندش رو کرد تو کونم و بعد از 5 ددقیقه گریه و زاری من که بکش بیرون و درد دارم همین که دید کونم جا باز کرده شروع کرد تلمبه زدن و گاییدن من منم فقط داشت سوراخم میسوخت چون واقعا پاره شدم بعدش رفتم خودم رو پاک بکنم از کونم خون اومد بیرون مثل وحشی کردم .آقا این شروع کرد تلمبه زدن و اینقدرم دیر انزال بود که نگو من داشتم گاییده میشدم یه دفه آبم همونطوری اومد ریخت رو تخت که از آخر مجبورم کرد و گفت کثیفش کردی باید بلیسیش آب کیر خودمم داد خوردم خودشم بعد از یک ساعت تلمبه زدن من که داشتم بیهوش میشدم جوون نداشتم تا آخرین قطره آب کیرش رو ریخت تو کونم و ولو شد روم کثافت انگار یک ماه بود آبی ازش خارج نشده بود انگار شیر آب باز کردن تو کونم و سوختم از داغیش بعد از یه بیست دقیقه ای جفتمون سر حال اومدیم و نوبتی رفتیم یه دوش گرفتیم که من وقتی تو حموم رو توالت فرنگی نشستم خودم رو پاک کنم آب کیرش با خون اومد بیرون و فهمیدم پاره شدم و تا یک هفته هم نمیتونستم راحت راه برم و بشینم !!!!!!!!ولی بعد از اون بهم گفت که اگه همینطوری بهش حال بدم اونم هرچی بخوام برام میکنه ما هم یه هفته بعدش برگشتیم ولی اون یه هفته که باهم دیگه بودیم دو دفه دیگه من رو کرد که فرصت بشه براتون تعریفش میکنم اون یه هفته یه دفه 60 هزار تومان پول بهم داد گفت هرچی خواستی بخر واسه خودت هر روز رانندش رو میفرستاد دنبالم و میبرد میچرخوندم الانم تو همین ماه 2 دفه اومده شهرمون که دفه اول اومد گفت تو که کار یه دختر رو واسم میکنی همه چیزت مثل دختره جز تو پاهات که کیره!!!!سری آخرم که دیدمش برام چندتا شورت و سوتین باحال خریده بود دقیقا هم سایزم!!!! بهم گفت هر وقت میخوام بکنمت اینا رو بپوش برام و مثل یه دختر باش الانم رابطمون مثل یه زن و شوهره وقتی دونفری باهم تنهاییم من شدم زنش اونم شوهرم !!!!

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#505 Posted: 8 Jun 2014 20:41

گی‌ با نیما

اسم من علیه و 18 سالمه و دانشجوی سال اول رشته الکترونیک و ترم دوم یکی از شهرای شمال هستم.
ماجرایی ک واسم اتفاق افتاده رو میخاستم واستون تعریف کنم.خب وضع مالی خانوادم خوبه و بخاطر همین ی خونه ی مجردی واسم گرفتند ولی در عین حال بهم اعتماد هم داشتند.

1 هفته از کلاسا میگذشت ک یکی از بچه های کلاس ک تازه هم اومده بود و از اول کلاسا نیومده بود نظرمو ب خودش جلب کرد.قیافش خیلی سفید و ناز و معصوم و ناراحت بود و معلوم بود ک زیاد کسی رو نمیشناسه و سر در گمه منم از خداخواسته رفتم پیشش ک ازش اطلاعات بگیرم فهمیدم بچه تهرانه اسمش نیما هست و چون ی هفته دیر اومده خوابگاه بهش نمیدند.بهش گفتم خب تو ی ترم رو بیا پیش من با من باش.خیلی خوشحال شد گفت بزار ب خانواده بگم گفتم باشه در هر حال بنده در خدمتم.خداییش هیکلشم خیلی عالی بود پوستش سفید قدش 170 از من کوچکتر بود وزنشم بعدا ک ازش پرسیدم گفت 70 کیلو.خلاصه شبش زنگ زد گفت ک من میتونم همین امشب بیام گفتم بعله چرا ک ن؟بیا داداشم.ساعتای 8 بود ک اومد.خونه ی من 1اتاق داشت و ی حال گفتم وسایلاتا بزار توی اون اتاق منم وسایلم همونجاست.خلاصه کار هاشو کرد و جاگیر شد توی خونه.خیلی تشکر کرد و از این صحبتااااا.بهم گفت من ن داداش دارم ن خواهر و ن پدر فقط مادر دارم.خیلی دلم واسش سوخت.میگفت من تا ب حال دوست خوب نداشتم چون همه دنبال ی چیزه دیگه بودند توی من گفتم آره میفهمم چی میگی متوجه شدم.گفتم خب منم داداش ندارم بیا از این ب بعد داداش باشیم واسه هم.گفت خیلی عالیه باشه دست دادیما قول مردونه دادیم ک پشت همو اصلا خالی نکنیم.گفتم خب بلند شو برو حمام فردا کلاس داریم.از جاش بلند شد وای چ کون ردیفی داشت من دیگه از همون شب عزممو جزم کردم ک کونشو بکنم.

دیگه از اونشب فکر و ذکرم شده بود کون نیمااا...تا بعد از 1 ماه دیگه باهم راحت شده بودیم بهم اعتماد داشت ک دنبال کونش نیستم.ی شب حرف جق زدن شد گفتم خب تو چند بار میزنی در روز؟یزره من من کرد و گفت روزی3یا4تارو میزدم ولی از روزی ک اومدم اینجا فقط توی حمام این کارا میکنم.بعد ازش پرسیدم چطوری این کارا انجام میدی گفت ای بابا اینا را واسه چی میپرسی؟گفتم کار دارم بگووو گفت خب من ب یاد عکس سکسی جق میزنم خیلی هم حال میده.بهش گفتم بیا میخام ی چیزی رو نشونت بدم گفت چی؟گفتم وایسااااا لپ تاپموووو روشن کنم رفتم توی فایلاااا ی فیلم سوپر خیلی شهوتناک فول اچ دی رو آوردم اجراش کردم.وای تا 5 دقیقه چشماش گرد شده بود داشت نگاه میکرد یهو نگاه کردم ب شلوارش بهش گفتم داداشی بیا با هم جق بزنیم پایه ای؟گفت خب زشته گفتم چیش زشته غیر ما دوتا ک کسی نیست بعدشم این کارمون خیلی عادیه همه این کارا میکنند ولی ما چون بهم اطمینان داریم این کارا میکنیم.یزره مکس کرد و بعدش شلوارش و شرتشو کشید پایین وااااای لامصب چ بدن سفیدی داشت اصن انگار بدنش مو نداره خلاصه کیرشو دیدم بد نبود هم کلفت بود هم دراز ولی رنگ کیرش سفید بود منم کیرمو در آوردم شروع کردم ب جق زدن ک اون یهو بعد از 5 دقیقه آبش اومد و ریخت کف دستش منم ک اصن حواسم توی کونش بود بعد از 10 دقیقه آبم اومد.گفتم داداشی حال داد یا ن؟گفت آره گفتم ببین لپ تاپ من در اختیارته تعارف نکن جای فیلم سوپراما نشون دادم بهش گفتم اینجاست و هر وقت منم نبودم خودتااا راه بنداز با ی خجالتی تشکر کرد و گفت ممنون داداشی ک حس راحتی بهم میدی.

گفتم خاهش میشه قابل تورو نداره.خلاصه تا 2 هفته همینطوری گذشت ک واسه یدونه امتحان 4 روز اصن جق نزدیم و قرار گذاشتیم بعد از امتحان بیایم و جق بزنیم امتحانا دادیم و رسیدیم خونه ک بهش گفتم نیماااا ی فکری ب ذهنم رسیده بگم خدااااایی قول میدی ناراحت نشی گفت قول میدم بگوووو علی گفتم بیا هم دیگه رو بکنیم خیلی باید بیشتر از جق بهمون حال بده شایدم ب اندازه ی سکس بهمون حال بده.یهووو جا خورد ی 30 ثانیه توی چشمام نگاه کرد و گفت خب آخه زشته نمیشه گفتم نگران هیچی چیز نباش ی بار امتحان میکینم اگه دوست نداشتینم دیگه انجام نمیدیم گفت خب باشه.

کاری ک میخاستمو راحت میتونستم انجام بدم بهش گفتم کامل لخت شوووبرو حمام اول همه جای بدنتووو واجبی بزار واجبی هم داشتم توی حمام رفت و ی نیم ساعت بعدش اومد گفتم نیما لباساتا نپوش برو ی فیلم یوپر توپ پیدا کن بزار فقط جق نزنیاااا تا من بیام.گفت باشه.منم رفتم واجبی گذاشتم و کونمو شستم توشو اومدم بیرون بهش گفتم برو تو هم کونتو بشور ب همون روشی یادش دادم ک سر شلنگ رو میکنی توی کونت و آبو باز میکنی.خلاصه رفت و اومد منم لخت منتظرش موندم همین ک اومد از دست شویی رفتم پریدم توی بغلش بهش گفتم نیماااا خیلی باید ب هردومون حال بده حاظری؟گفت آره صورتموووو بردم عقب و یهو لبمو گذاشتم روی لباش و لباشو دیوونه وار خوردم خودش مونده بود از تعجب و فقط زبونشو میچرخوند.یهو بهش گفتم نیماااا هروقت آبت خواست بیاد بگوووو تا برات ساک بزنم و آبتو بخورم گفت خب بد نباشه واسه معده گفتم پروتئین خالصه کجاش بد میتونه باشه؟گفت خب باشه پس منم از مال تورو میخام گفتم باشه.گفتم بخاب ب شکم میخام در کونتو خوب خیس کنم با زبونم خوابید و دیگه دیوونه وار داشتم سوراخ کونشو میلیسیدم وای ک چ کون سفید و نازی داره این پسر کم کم ی انگشتمو خیس کردم با تفم و یواش یواش کردم توی کونش یزره گفت آخ ولی ن زیاد

خلاصه همینطور کم کم 2 انگشته و 3 انگشته و 4 انگشته میکردم تو کونش دیگه کم کم سوراخش باز شده بود گفتم بهش اجازه هست بکنم نیماا؟گفت ن کیرتو بیار خیسش کنم حداقل گفتم باشه بلند شد کیرمو ساک زد و خورد و خیسش کرد گفت حالا بکنش برش گردوندم کیرمو گذاشتم دم سوراخش و ی هول کوچیک دادم و نرفت ی هل سفت دادم رفت داخل وای ک چقدر تنگ و گرم بود خیلی باجال بود یزره توی همون حال نگه داشتم کیرمو گفت تلمبه بزن واسم علی شروع کردم ب تلمبه زدن ک حس ک دادش رفت توی هوا ک داره آبم میاد زود کشیدم بیرون گفت بابا خوبه من دارم میکنم گفت وای خیلی حال داد دهنتو بیار جلو واسم ساک بزن منم دیگه چون بازم میخاستم کونشو بکنم مجبور بودم قبول کنم پایین پاهاش نشستم و سر کیرشو گذاشتم توی دهنم و شروع کردم ب ساک زدن با دستم ک دیدم داره داد میکشه ک ی آب گرم اومد توی دهنم نمیدونم چرا انقده زیاد بود دهنم پرشده بود ی مزه ی خاصی میداد ن تلخ بود ن شیرین و ن حتی بی مزه مزه خاصی داشت.دیگه مجبوری قورت دادمش با هزار بدبختی.گفت وای علی چ حالی داد میخای بازم بکنی؟گفتم اره بخواب

تف کردم کف دستم و مالیدم ب کیرم و سوراخ کونش و دویاره کردم تو کونش و شروع کردم ب تلمبه زدن ک بعد از 8 دقیقه همین ک خواست آبم بیاد کیرمو نیاوردم بیرون تا ته ته هول دادم داخلش و آبمو خالی کردم همونجا بعدش کیرمو کشیدم بیرون ی لیوان برداشتم و گذاشتم دمه سوراخ کونش و گفتم سوراختو باز کن ک آبا بریزه توی لیوان یزره زور زد ی عالمه آبم برگشت توی لیوان لیوانو برداشتم خالی کردم توی دستم و مالیدمش ب کیرم و تخمام بعدش بهش گفتم بیا از نوک کیرم بخور تا دم سوراخ کونم دیگه نیما بلندشد از جاش و تا ی 10 دقیقه داشت آبمو روی کیرو کونم میلیسید.آخر کار از جا بلندش کردم گفتم خدایی این بیشتر حال داد یا جق گفت این گفتم پس پایه ای هروقت این کارا بدنامون نیاز داشت انجام بدیم؟گفت خب باشه فقط نباید این حرف ب کس دیگه ای گفته بشه.
خلاصه دیگه از آبان ماه سال قبل تا الان ک 14.3.1393 ما تقریبا دوروز یبار همو میکنیم و خیلی هم حال میکنیم.

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#506 Posted: 8 Jun 2014 20:52

سکس در فرمانیه تهران

سلام من امیرم 28سالمه خاطره ای که براتون مینویسم اتفاقیه که برای خودم پیش اومده و داستان زندگی خودمه.

...یه سال پیش بود که اتفاقی توی خیابون به یکی از دوستای قدیمیم برخوردم همکلاس دوره دبیرستانم بود بعد احوالپرسی و خوش وبش رفتیم توی یه قهوه خونه سنتی و یه قلیون کشیدیم بعد شروع کردیم به درد دل کردن گفت بیکاره و یه خونه گرفته بود باچند نفردیگه گفت یکی از دوستاش بهش پیشنهاد یه کار خوب داده گفتم خلاف نباشه گفت نه بابا میریم خونه های بالای شهر برای تمیزکاری و خلاصه هرکاری که بگن اما پول خوبی میدن منم که بیکار بودم گفتم خب منم میام گفت قراره بهم زنگ بزنه اگه شد برای توم حرف میزنم خلاصه شمارمو بهش دادم و خداحافظی کردیم

تا اینکه چندروز بعدش زنگ زد و گفت اگه کار میکنی ادرس بدم بری برای نظافت یه خونه که توی فرمانیه هستش رفتم دیدم نه بابا زندگی اینا اسمون و زمین با زندگی ما فرق میکنه یه زن و شوهربودن با دوتادختر یکیشون سه چهارساله یکیشون دبیرستانی ..خلاصه رفتیم تو خونه که شبیه قصر بود و شروع کردم به کمک کردن به خانم خونه که زن خوشکلی بود در حدود چهل ساله..شروع کردم به جاروکردن و شیشه پاک کردن و انواع کارایی که خانم میخاست ظهر شد برام نهاراوردن خونشون بزرگ بود رفتم یه گوشه باغچه شون نهار خوردم بعدش شروع کردم به چیدن علفای چمن که یه دفعه دیدم شوهر خانمه با یه شورت اومد کنار استخر حیاط و رفت تو اب دخترا و خانمه هم لباس شنا تنشون کردن رفتن تو اب منم که مغزم هنگ کرده بود که جلو من لخت شدن نشستم کنار چمن تماشاشون کردم که شوهره گفت اگه گرمته بیاتنی به اب بزن گفتم نه مرسی

کیرم سیخ شده بود دختره شرت و کرست داشت و زنه یه لباس شنا که کوس وکونش بیرون زده بود بعد شنا اومدن کنار استخر و حموم آفتاب گرفتن منم مشغول کارخودم بودم اما چشمم به اونا بود که شوهره صدام زد هول شدم چون کیرم سیخ بود یواش یواش رفتم پیششون گفت بیا بخور میوه و اب یخ و کیک و نوشابه و یه شیشه ویسکی هم گذاشته بود کنار صندلی کناراستخر گفتم نه من اهل مشروب نیستم فقط میوه خوردم گفت مرسی خسته شدی بقیه شو بزار فردا گفت پول امروزو حساب کن فردا هم بیا خلاصه گفتم هفتاد تومنه یه روز دستمزدکارگر.. که سه تا پنچاه هزاری بهم داد و منم از خوشحالی گفتم فرداهم میام ..چشمتون روز بد نبینه فردا باخوشحالی ساعت هشت رفتم اونجا مرده ایفونو برداشت گفت همه خابن باغچه رو هرس کن تا خودم میام تا ساعت ده خبری ازشون نبود منم توی حیاط مشغول کار که شوهره اومد گفت دستت درد نکنه بیا صبحونه رومیزه خستگی در کن و چیزی بخور

رفتم تو چندلقمه خوردم که دیدم مرده گفت میرم دوش بگیرم صدات زدم بیا ماساژم بده گفتم باشه مات و مبهوت اون قصر به اصطلاح خونه شدم و باخودم گفتم امروزم صدوپنجاه بده خیلی مرده واقعا ..چنددقیقه بعد صدام زد رفتم تو حموم دیدم لخته لخته گفت اشکال نداره توم لخت شوگفتم اخه گفت مشکلی نیست بیا بدنش سفید بود زیاد هیکلی هم نبود لخت شدم فقط شورت پام بود شروع کردم به ماساژش بعد یه مدت گفت میخای پول خوبی بهت بدم گفتم برای چی گفت میخای یا نه گفتم مثلا چقد و بابت چی???گفت پونصدهزارتومن چطوره چشام چهار تا شد گفتم بابت چی گفت چیزی نیست فقط یه ساعت هرچی میگم نگو نه ..ترسیدم گفتم مثلا چی گفت میخام بکنمت ..واااای چی ?گفت نترس هرچی پول بخای بهت میدم یه میلیون خوبه هاج و واج گفتم اخه شما زن و بچه داری گفت پول دارم میخام کون پسر خوشکلم امتحان کنم ..دودل بودم هم پولش زیاد بود هم کونمو دوست داشتم ..گفتم باشه اما زود ..تا اینو شنید کیرمو گرفت بادست دیگش کونمو گرفت و شرتمو کشیدپایین شروع کرد با خایمو کونم و کیرم ور رفتن کف مالی کرد خودشو منو همه حمومو منم کاری نمیکردم خودمو در اختیارش گذاشتم بعد کلی ور رفتم با سوراخم, کیرشو هل داد تو کونم باهام مثل زنا رفتار میکرد پاهامو میخورد کیرمو ساک میزدمنو اینقد لیسید که نگو بعد نیم ساعت کردن من بدبخت , ابش اومد ریخت تو کونم منم گفتم اخیش تموم شد گفت کجا باهات کاردارم گفتم زن و بچه بیدارنشن گفت نترس کسی خونه نیست

خاک به سرم شد گفتم پس نقشه بود..گفت الان نوبت توه گفتم مگه قرارت همین نبود گفت بیا بالذت منو بخور بعد منو بکن حرفای سکسی هم بزن که زنتو میکنم دخترتو میکنم خاهرتو میکنم خودتو میکنم کیر تو کس زنت کیرم به کونت از این حرفا دوبرابر بهت میدم یعنی دومیلیون ..تا اینو شنیدم گفتم باشه یه ساعت باهاش ور رفتم کلی بهش بدوبیراه گفتم حال میکرد وقنی میگفتم کیرم تو کس و کون زنت کیرش سیخ میشد ..مریض روانی بود ..کف صابون کل حمومو برداشته بود کونشو کف مالی کردم اروم اروم کیرمو کردم تو کونش حال میکرد هی میگفت سریع تلمبه بزن ده دقیقه کردمش دوبار ابم اومد ریختم تو کونش بعد جلق زد و ارضاشد خودمونو اب کشیدیمو اومدیم بیرون رفت تو اتاق دیگه منم لباس میپوشیدم .. ترسیدم پولو بهم نده مگه میتونم شکایت کنم ??چند دقیقه بعد اومد بیرون و گفت بیا اینم پولت دومیلیون چک پول بود وااااای به اندازه دوماه کارکردم بعدش که خاستم برم گفت یه برنامه دیگه هم دارم شمارمو بهش دادم گفت شاید دفعه دیگه کس و کونو باهم کردیم گفتم باهمین قیمت گفت پول مهم نیست هرچی بخای بهت میدم فقط رازنگهدارباش خداحافظی کردمو خوشحال ازاینکه دومیلیون کاسب شده بودم که دوستم زنگ زد گفت خونه ی دیگه ای هست تو قیطریه میری برا نظافت?? ..گفتم برو بابا دلت خوشه کارنمیکنم دوستم که ازماجرا بیخبربود

گفت برای یه روز صد تومن بگیر چن باید درصد بدی ..گفتم پولتو میدم دیگه بهم زنگ نزن ..الان یه ساله با اون خانواده ارتباط دارم دخترشون نامزدمه و خونه اونا زندگی میکنم زندگیم عوض شده میلیونها تومن توی حسابمه خونه ماشین مدل بالا همه امکانات در اختیارمه معاون شرکت پدرخانم کونیم شدم هر هفته کونش میزارم اونم همینطور زندگی باحالی دارم اول کار میترسیدم مادرخانمم بفهمه اما دیدم خودش هم کون و کسش لقه وخبر داره الانم با پدرخانم و مادرخانمم سه تایی سکس میکنیم اما دخترشون که زنمه از همه چی بیخبره شاید بهش گفتم...الان که داستانو مینویسم مادر خانمم با یه لباس سکسی نیمه لخت داره چای میزاره برام...انشااله برای شما هم از این اتفاقا پیش بیاد

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#507 Posted: 8 Jun 2014 21:44

اولین لاپایی زندگیم

با سلام خدمت همه ی دوستان
من یک پسر19 ساله هستم و داستان مال 3سال پیشه اون موقع کیرم 16 سانتی میشد و سر به تنش میخورد یکی از بچه های مدرسمون بود که یک سال ازم کوچیکر بود که اتفاقا خونشون 2تا کوچه بالا تر از ما بود من خیلی روش حشر داشتم ولی اونقدر باهاش صمیمی نبودم که بهش بگم یه بار تو اردو ها تو یه صف بوفه وایساده بودیم که یواشکی دستمو گذاشتم رو کونش واااای چه کون سفتی اونشب تا صبح خوابم نبرد تا این که گذشت و یک ماه بعد تو پارک محلمون داشتم فیلم میدیدم که یهو دیدم متین پشتمه سریع گوشیو جمع کردم ولی اون خندید و گفت راحت باش بیا با هم نگاه کنیم

من از خوشحالی داشتم غش میکردم چند روز میومد پارکو با هم فیلم نگاه میکردیم تا این که یه روز که هوا سرد بود گفتم بریم تو سرسره نگاه کنیم اونم موافقت کرد وقتی داشتیم فیلم میدیدیم گفتم متین تا حالا ماله خودتی مالیدی؟؟گفت اره ولی بدون فیلم گفتم الان بمال ببین چه حالی بهت میده اونم مالید گفت اره منم سریع گفتم اگه ماله همو بمالیم حالش بیشترم میشه قبول کرد از رو شلوار مال همدیگرو میمالیدیم که من کم کم دستمو بردم تو شرتش اونم همین کارو کرد بعد گفت وای چه کیر گنده ای داری منم برای این که جبران کنم گفتم تو هم همینگور ولی کیرش کوچیکتر از من بود بعد ازش پرسیدم خونمون خالی شه میای ؟؟گفت اره تا این که یه هفته گذشت و مامانم رفت خونه خالم اینا سریع تلفونو برداشتم گفتم متین بیا اونم اومد اول فیلم سوپر پذاشتم دیدیم تا این که حشر جفتمون زد بالا شلوارارو دراوردیم من داشتم گردنشو میلیسیدم اونم داشت حال میکرد اومدم سینه هاشو میمالیدمو میخوردم آهش دراومده بود کمم کم اومدم پایین یکم کیرشو براش ساک زدم شوکه شده بود وداشت نهایت لذتو میبرد بعد بهش گفتم حالا نوبت تو شد بخور اون گفت چی؟؟دوس ندارم

منم بلند شدمو قهر کردم گفتم پس میخوای زرنگ بازی دربیاری گفت نه ولی دوس ندارم گفتم پس بخواب اونم خوابید رفتم روش سوراخش آک بود تا دستم میخورد دادش میرفت بالا قیذ سوراخو زدم رفت سراغ لای پاش یه تف زدم سر کیرم و انداختم لای پاش وای چه حرارتی حال کردم همینجور که داشتم تلمه میزدم با صدای خوردن کون سفید و سفتش به تنم حال میکردم که دیدم داره آبم میاد گفتم میخوری گفت نه پس خوابوندمش و همه ی آبمو روی کون سفیدش خالی کردم آبم خیلی زیاد اومده بود خودمم تعجب کردم گفت کیرم دهنت منم گفتم جووووون و افتادم روش برشگردوندم و یه جغ حرفه ای براش زدم آبش سریع اومد معلوم بود حال کرده و بعذ لباسارو پوشید و رفت این داستان 2 3بار دیگم پیش اومد ولی یهو دیگه نیمد نمیدونم چرا؟؟فک کنم یکی زیرابمو پیشش زده بود.

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

afshinooo

کاربر

ارسالها: 92

#508 Posted: 9 Jun 2014 19:15

جریان واسه دو سال پیش بود خونه تنها بودم با یه دوستی ک تازه چند ماه بیشتر نبود ک باهام از طر یق کاری اشنا شده بودیم و اولین بار بود خونم میومد وقتی تنها بودم...
قبلا تک پایی اومده بود.با هم اومدیمو من رفتم لباس کندمو با یه شلوارک اومدم وبهش گفتم لباستو در ار و لباس تو خونم ندادم بهش اونم دید خبری از لباس تو خونه نی نخاست کم بیاره حرفی نزدو با شرت رو بود.
یکم دید زدمش بیشتر خوشم اومد ازش کیر خوش فرمی معلوم میشد البته اگه خوشم نمیومد اصلا باهاش دوست نمیشدم ..رو مبل نشسته بود بساط مشروب اوردم و قبل خوردن گفتم برم دوش بگیرم سریع میام..
رفتمو با اینکه طبق همیشه تمیز بودم بازم یه دستی کشیدمو قمبلا رو برق انداختم...از حموم لخت لخت فقط با یه حوله کوچیک ک رو شونم بود اومدم بیرون ...
اومدم تو حال یهو برق از کلش پرید .منم توجه نکردم ک تعجب کرده ..منم هیکلو فیس قشنگی دارم ک از بچگی همه دنبالم بودن..
اومدیم پایین نشستم و یه شات .دو شات زدم.و گاهی خودمو داگی میدادم جلو ب تی وی میرسوندم ک دی وی دی رو با دست پلی یا جلو بزنم
و تو این حین کامل لای کونمو سوراخمو میدید ..یکم لفتش میدادم..شانسشم دی وی دی دیر پلی میشد و حسابی حشریش کردم ک اومدم نشستم رو بالش دیدم کیرش شق شده
چند تا شات دیگه زدم و رفتم نور اتاقو کم کردم..چون دوست دارم موقعی ک مستم نور کم باشه و نور زیاد اذیتم میکنه
اومدم دیدم ور میره ببا کیرشو چشش خیرست ب تن لختم و یهو برگشتم دیدم جا خوردو دستشو برداشت
برگشتم کنارش نشستمو چسبیدم بهش دست کشیدم دو سینشو تو چشاش ک بدجور مست بود نگاه میکردم خم شد سینمو خورد منم دست رسوندم ب شرتشو کیرشو ماساژ دادمو دست کردم کیرشو گرفتم عجب داغو خیس بود شدید تر میخورد منو
دم کوشش گفتم ۶۹ دوست داری؟ با سر اشاره گر اره و دراز کشید منم رو ۶۹ شدم..شرتشو در اوردمو سوراخمو گذاشتم رو دهنشو با ولع سوراخمو خوردو انگشت میکرد...قمبلامو گاز میزد
منم حسابی کیرشو راست کردم
پا شدم یه شات ریختم تو دهنو نصفشو لب دادم بهش ..حسابی سوراخمو گشاد کرده بود و نشستم رو کیرش و وایی ک لذنی داشت
بعد چند دقه داگی شدمو دستامو گذاشتم رو مبل ..منظره سوراخم حشریش کردو باز شروع ب خوردن سوراخم کرد..و اروم کیرشو گذاشت تو کونمو کیرمم میمالید حال کرد اینجوری میکرد منم تا میتونستم حال دادم بهش ابش اومد همشو ریخت تو کونم در نیاورد و خابید روم ..مالید تا اب منم اومد
کنار هم دراز کشیدیم و تو مستی با هم ور رفتیم تا خوابمون برد
۴ روز دیگم ک نتها بودم سکس داشتم که مینویسم
البته دوست دارم از سکسای بچگیم شروع کنم بیام برسم ب الانم البته اونا ک دقیقتر یادمه

ویرایش شده توسط: afshinooo

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#509 Posted: 11 Jun 2014 00:42

عاشقانه کونم رو کرد

من الان 16سالمه تقریبا3 سال پیش این قضیه پیش اومد,,من یه رفیق دارم به اسم امیر از دوره ی ابتدایی با هم بودیم خیلی همدیگه رو دوست داشتیم و هنوزم که هنوزه داریم,,از خودم بگم من یه پسر خوشکل با موهای بور و چشای عسلی هستم,,بدنم هم توپره خیلی هم سفید و بدون مو,,خب امیر رنگ پوستش برنزست,,اندام خوشکلی هم داره,از اون روزای اول که با امیر دوست شدم متوجه نگاه های سنگینش میشدم,مثلا زنگ تفریح که فوتبال بازی میکردیم وقتی گل میزدم میومد منو بغل میکرد و لپای کونمو فشار میداد راستشو بگم منم زیاد بدم نمیومد,,این قضیه گذشت تا یه روز که امیر بهم زنگ زد گفت خونمون خالیه بیا با هم فیلم سوپر ببینیم,,منم از خدا خواسته رفتم,,وقتی رسیدم زنگ خونشونو زدم در رو باز کرد منو تو بغلش گرفت و بوسم کرد بعد با هم رفتیم تو اطاقش,,رفت فیلمه رو گذاشت نشسته بودیم رو زمین نیگا میکردیم,,فیلم اونجایی رو نشون میداد که یه مرد هیکلی داشت کس یه دختر کم سن و سال رو میخورد,

,یهو دیدم کیر امیر راست شده رو شلوارکش معلوم بود خیلی بزرگه,,اون متوجه نگاه من به کیرش شد بهم گفت پوریا میشه ما با هم از این کارا بکنیم?!منم کمی خجالت کشیدم ولی بهش لبخند زدم که یهو پرید روم,,ازپشت رو زمین بودم که خودشو بهم فشار میداد,,عاشق این پوزیشنم وقتی کیرش به لای کونم میخورد نزدیک بود از حال برم,,یخورده از هم لب گرفتیم که حسابی شهوت هر دوتامون زده بود بالا,,اول من اونو لخت کردم وقتی داشتم شورتشو در میاوردم کیرشو که دیدم یهو انگار یه برق سه فاز بهم وصل کردن خیلی کلفت و دراز بود اصلا به سنش نمیخورد همچین کیری داشته باشه,,خلاصه بعد اون منو لخت کرد,,بدنمو که دید فقط میگفت جوووووووووووون بخورمت,,همه جای بدنمو گاز میگرفت,,منو انداخت رو تخت شروع کرد به خوردن سینه هام,,سینه هام برجسته بود نوکشونم قرمز قرمز بود,,یجوری میخوردشون که انگار میخواست از ته درشون بیاره,,منم فقط میگفتم آهههههههههههی,,آخه خیلی حال میداد تو آسمونا بودم,,بعد اینکه سینه هامو حسابی قرمز کرد رفت پایین رسید به دودولم,,کیر نمیشه گفت اخه کوچیک بود و نازک,,یزره برام ساک زد و منو به پشت برگردوند,,افتاد به جون کونم,,هی لپای کونمو گاز میگرفت و فشار میداد,,بعدش با دستاش لپامو باز کرد سوراخمو که دید میگفت تا حالا کجا بودی,,یه سوراخ تنگ صورتی رنگ در انتظار کیرش بود,

,بعد اینکه کلی خورد کونمو بهم گفت بیا کیرمو بخور,,منم چون خوشم نمیومد نخوردم براش,,دوباره رفت سراغ کونم یه تف گنده انداخت رو سوراخم یه تف هم به کیرش زد افتام روم,,خیلی به امیر علاقه مند بودم به خاطر همین بهش کون دادم,,خب رو من بود و لبامونم به همدیگه جفت شده بود,,لباش خیلی خوشمزه بود,,سر کیرشو با دستاش رو سوراخم تنظیم کرد,,بهش گفتم امیر دردم نیاریا,,گفت باشه عسلم یه جوری میکنمت که آب تو دلت تکون خوره,,یهو کیرکلفتشو تا آخر کرد تو کونم,,از درد داشتم میمردم,,فکر کنم جرم داده بود,چند دقیقه همون جوری که تا ته کیرش رفته بود نگه داشت,,یزره اروم شم,,بعدش آروم تلمبه میزد,,لپای کونم قرمز شده بود,,وقتی کیرشو در میاورد و دوباره میکرد بدجور فشار میداد,,جوری که احساس میکردی خایه هاشم رفته توم,,چون خیلی حشرش بالا بود 10دقیقه ای آبش اومد,,تا آخرین قطرشو خالی کرد تو کونم,,منم وقتی اون از رو فشارم میداد آبم اومد,,یه نیم ساعت همون جوری که کیرش بیرمق تو کونم بود روم خوابید,,بعد پاشد,,خیلی ازم تشکر کرد منم بوسش کردم و بهش گفتم عاشقتم,,بعد رفتم خونمون

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

shomal

کاربر

ارسالها: 9253

#510 Posted: 11 Jun 2014 00:43

کیر ۱۹ سانتی

سلام. من میلادم. 27 سالمه و یزد زندگی میکنم. خاطره ای که میخوام براتون بگم مربوط میشه به هفته پیش
راستش حشرم خیلی زده بود بالا. یه پسره بود که قبلا بهش وب کون داده بودم و خیلی ازم خوشش اومده بود. تو کفم بود که بکنتم. گاهی اس ام اسای سکسی میدادیم. اما راستش میترسیدم. اون هفته دلو زدم به دریا و گفتم ممد بیا بریم. خونه خالیش حومه شهر بود. منم بهش گفتم بیا دنبالم تو راه واست ساک میزنم. خیلی حال میده. ساعت 6 عصر قرار گذاشتیم. اومد دنبالم. نشستم جلو و راه افتادیم. تو جاده که افتادیم دستمو گذاشتم رو کیرش. گفتم شستیش گفت آره. حس میکردم که نیم خیزه. بیرونش آوردم. اونم چیزی نگفت. نیم خیز بود. رفتم پایین و آروم سرشو لیس زدم. و کم کم کردم تو دهنم. گفت زیاد تند نخور که تصادف نکنیم. منم آرم کیرشو که سیخ شده بود میخوردم. عجب کیری بود. از عکساش که بهم نشون داده بود و از تو وب بزرگتر بود انگار. یه 19 سانتی میشد. یه 10 دقیقه ای آروم خوردمش، که گفت میخوای بریزم تو دهنت، گفتم نه خوشم نمیاد. اونم ریخت تو دستمال کاغذی. بعدش فهمیدم قرص سیلدنافیل خورده که اینقد دیر آبش اومده. تا برسیم یه بار دیگه هم خوردمش.

نیم ساعتی تو راه بودیم و رسیدیم به یه خونه که جای نسبتا پرتی هم بود. با ذوق و شوق رفتیم داخل و منم که شورت زنونه قرمز پام بود لخت شدم. اونم داشت میمرد بازم حشر شد. من سینه هام دخترونست و کونم تپل و نرمه و کمی هم تپلم. اونم سریع لخت شد و اومد رو تخت خوابید روم. یه کم لب گرفتیم از هم و شروع کرد به مالوندن کیرم. منم کیرشو که داشت سفت میشد گرفتم تو مشتم. گفت بخورش و واسه کردنت آمادش کن. منم شروع کردم. اونم که حسابی حشری شده بود کونمو از رو شرت میمالید و میگفت جووووون. بخور میلاد. سفت که شد گفت پاشو بریم تو حموم. رفتیم حموم. دوش آب داغو زد و تو بغل هم رفتیم زیر دوش. یه قوطی وازلین آورده بود و بدنمو با اون چرب کرد و حسابی ماساژ داد و مالید. بعد اومد سراغ سوراخم و مالوندش و خوب چربش کرد. منم که قبلش خوب تخلیش کرده بودم داشتم حال میکردم. اول با انگشتش بازش کرد و سر کیرشو گذاشت دمش. منم آهم رفته بود به آسمون. آروم سرشو کرد توش. بگم که زیاد تنگ نیستم و راهش بازه چون با خیار گاهی حال میکنم. همونجور سرپا بودیم که کیرشو آروم کرد تو کونم و آروم عقب جلو کرد. بعد فشارم داد پایین و حالت سگی شدیم.

بعد تلمبه زدنشو تندتر کرد. تاپ تاپپ تاپپ. داشتم میرفتم تو فضا. یه کیر دراز و خوش تراش و کلفت داشت تو کونم عقب جلو میرفت. اینقدر کرد تا آبش اومد. حشر شده بودم. آبشو ریخت تو صورتم. دوس داشتم رو تخت فنری بهش بدم خیلی حال میده. بهش گفتم و رفتیم تو اتاق. بعد یه ربع ساعتی که استراحت کردیم و میوه خوردیم، من به شکم خوابیدم و یه بالشت گذاشتم زیر شکمم تا کونم خوب قلمبه بشه اونم انگار حشرش نمیخوابید کیرش باز مثل سنگ شده بود. خوابید روم و یه وری شد و کیرشو کرد تو کونم. وحشی شده بود. خیلی تند میکرد اما حال میداد. یه کم که تلمبه زد گفت حالا برگرد به پشت بخواب و لنگاتو بده بالا. اینجوری هم حسابی منو کرد و بعدشم آبشو ریخت رو سینم. دیگه نا نداشت. میگفت میخوام باز بکنمت اما کیرم بلند نمیشه. همه این کارا یه یک ساعتی طول کشید و بعدش یه چایی گذاشتیم خوردیم و رفتیم حموم. اما باز تو حموم انگار کیرش داشت بلند میشد. یه بار دیگه هم اونجا کیرشو خوردم و کرد توش و ایندفعه اندک آبی که واسش مونده بود! رو ریخت تو کونم.به هرحال خیلی حال داد.

بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم

صفحه 51 از 85: « پیشین 1 ... 50 51 52 ... 84 85 پسین »

داستان سکسی ایرانی /

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا